#مسافر_بهشت ❤️🍃
به سر دوراهی كه رسیدیم راننده ترمز كرد و گفت: «آقایون به سلامت، قدم رو تا پادگان».
باقر از پشت وانت تویوتا جست زد پایین؛ و دست من و مرتضی را هم كشید.
بعد از یك هفته مرخصی و بوهای جور به جور توی شهر، حالا دوباره بوی منطقه جنگی حالی به حالیم می كرد.
مرتضی نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: «باز هم تنگِ غروب رسیدیم».
باقر پشت بند حرف او را گرفت و بی حال ادامه داد: «...
و باز هم دوراهی غُصه».
مرتضی ساكش را روی شانه انداخت و به راه افتاد.
باقر كنار شانه خاكی جاده نشست و به سرخی غروب خیره شد.
مانده ام با مرتضی بروم یا كنار باقر بنشینم.
«خُل شده.» به رقتن مرتضی نگاه می كنم و می گویم: «كدام مان خُل نیستیم؟».
باقر كه انگار خلق تنگش از جوش و خروش افتاده از جا بلند می شود و مثل گوریل به سینه اش می كوبد: «به این جناب خُل بگو صبر كند تا با هم برویم».
انگشت چرك و شورم را تو دهانم می كنم و سوت می زنم.
مرتضی برمی گردد و نگاه مان می كند؛ و تا برسیم ساكش را وسط جاده می كوبد و روی آن می نشیند.
چند لكه ابرِ سرخ و خاكستری در هم پیچیدند و خورشید زوركی به آسمان بند شده.
چفیه ام را مثل حوله حمام به سر و سینه و زیر بغلم می مالم و پُف پُف می كنم.
حالا دیگر گرمای جنوب را خوب می شناسیم و بفهمی نفهمی به آن عادت كردیم.
به مرتضی كه می رسیم مثل مجسمه ای بی جان خودش را به زمین می اندازد و تاق باز دراز می كشد.
باقر ساك او را هم برمی دارد و روی شانه دیگرش می اندازد و می گوید: «فكر كردی نفهمیدیم خُلی كه دارای نقش مجسمه را بازی می كنی؟».
مرتضی شاد و شنگول از جا می پرد سر باقر را در بغل می گیرد: «آخرش به حرفِ این آقا خُلِ رسیدی یا نه؟ اگر می خواهی دوراهی غصه دق مرگت نكند باید بزنی به سیم آخر، پیاده!» هر سه نفرمان می دانیم برای رسیدن به پادگان حداقل باید پنجاه كیلومتر راه برویم.
باقر كلافه است و حرفهایش با حرص از دهانش بیرون می زند: «من...
آخرش از دست تو سر به كوه و بیابان می گذارم».
مرتضی دستش را زیر بند ساك می اندازد و با مهربانی به باقر نگاه می كند: «رفیق هم رفقای امروزی، هم قهر می كنند هم ساك آدمهای خُلِ كول كش می كنند.» هر سه می خندیم و مرتضی می گوید: «موافق اید چیق صلح بكشیم؟».
بعد دستش را فرو می كند تو ساك و نخودچی كشمش هایی را كه مادرش توشه راهش گذاشته بیرون می آورد و با ما قسمت می كند.
یك ساعت بیشتر است كه راه می رویم.
وقتی هوا حسابی تاریك می شود به این نتیجه می رسیم كه عجب غلطی كردیم.
«بچه ها به نظرم جلوتر نرویم بهتر است، می ترسم اسیر بشویم.» باقر كه حالا پاك بی خیال شده و چند قدم جلوتر حركت می كند؛ برمی گردد و لگدی به طرف مرتضی می اندازد.
مرتضی فرار می كند و از خنده ریسه می رود.
باقر می گوید: «اگر تو فرمانده جنگ بودی بعید نبود كه سربازانت صدكیلومتر دورتر از خط مقدم اسیر بشوند».
مرتضی دوباره یك مشت نخودچی كشمش به طرف باقر می گیرد و صدایش را كلفت می كند و می گوید: «درست است رزمنده.
بهتر است دوباره چیق صلح بكشیم».
وقتی برمی گردم به شكلك درآوردن مرتضی نگاه كنم درجا خشكم میزند.
دو تا فندق نورانی می بینم كه هر لحظه بزرگتر می شود.
ذوق زده به جاده خاكی خیره می شوم.
مرتضی ساكش را روی شانه جابجا می كند و می گوید: «یا جدّا».
فندق نورانی بزرگ و بزرگتر می شود.
باورم نمی شود.
وانت تویوتا چند متر جلوتر ترمز می كند و گرد و خاك جاده به سر و مغزمان هجوم می آورد.
راننده چراغ كابین را روشن می كند.
فقط یك نفر كنار راننده نشسته جلو می رویم.
مرتضی خوشمزگی می كند: «سواره كه از پیاده خبر ندارد».
مردی كه چفیه سفید روی شانه اش انداخته و كنار راننده نشسته لبخند می زند و می گوید: «خبر دارد».
راننده اخم می كند و دنده معكوس می كشد و پدال گاز را بی خودی فشار می دهد.
«بپرید بالا».
مرد چفیه سفید كه لباس بسیجی رنگ و رخ رفته ای به تن دارد، دستش را روی دست راننده می گذارد و با سر عقب ماشین را نشان می دهد.
بعد به ما نگاه می كند و می گوید: «این جلو برای دو تا شیربچه جا هست، من كه می خواهم بروم عقب آب و هوا عوض كنم.» باقر فرز می پرد بالا و تنگِ راننده می نشیند.
مرتضی ساكش را می اندازد عقب تویوتا و بدون استفاده از دست و با یك جست بلند بالا می رود.
برای تصمیم گرفتن معطل نمی شوم و می روم عقب.
باقر سرش را از پنجره بیرون می آورد و برایم خط و نشان می كشد.
ماشین حركت می كند و هوای گرم روی صورت گُر گرفته مان بازی می كند.
«حتماً می خواهید بروید پادگان؟» به صورت آفتاب سوخته مرد چفیه سفید نگاه می كنم و می گویم: «بله».
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️🍃 به سر دوراهی كه رسیدیم راننده ترمز كرد و گفت: «آقایون به سلامت، قدم رو تا پادگان».
#ادامه
مرتضی ساكش را زیر سرش می گذارد و یله می دهد: «نگوئید پادگان، بنویسید جهنم - راه ابریشم هم اینقدر سخت و طولانی نیست.» مرد چفیه سفید دستی به ریش های مشكی و به قاعده اش می كشد و سرش را مثل معلم حساب و هندسه تكان می دهد.
حدس می زنم زیر زبانش پر از حرف باشد.
قیافه اش كه اینجوری می گوید.
«مگر شما بسیجی نیستید؟» مرتضی یله اش را از روی ساك برمی دارد و می گوید: «بفرمایید حالا كه بسیجی شدیم الفاتحه».
مرد چفیه دستش را روی دست مرتضی می گذارد و لحظه ای بی آنكه حرف بزند او را نگاه می كند.
مرتضی دست دیگرش را كه آزاد است روی سینه می گذارد و خم می شود.
«مخلصیم اخوی، می خواهید معجزه كنید؟» مرد چفیه سفید از حرفهای مرتضی یك دلِ سیر می خندد و آخرسر می گوید: «ماشاا...
به این روحیه».
مرتضی لب و دهانش را كج و معوج می كند؛ زیپ ساك را باز می كند و مشتی نخودچی كشمش بیرون می آورد و به طرف مرد چفیه سفید می گیرد.
«بخورید برای فك تان خوب است.
ما به اش می گوئیم چیق صلح، چون باعث می شود حرفهای اضافی نزنیم و زیر مشت لگد دوستان نیفتیم.» به آسمان نگاه می كنم.
ماه همراه مان می آید.
از مرد چفیه سفید خوشم آمده دلم می خواهد مرتضی با احترام بیشتری با او حرف بزند؛ اما انتظار بیهوده ای دارم.
«شما هم بسیجی هستید؟ قیافه تان كه به از ما بهتران می خورد.» مرد چفیه سفید كه لبخند از لبش دور نمی شد، سرش را تكان می دهد و می گوید: «مثل خودت، اما نه به مخلصی تو».
خسته ام و چشمهایم را می بندم.
مرتضی یك ریز حرف می زند.
انگار چیق صلح نتوانسته فك اش را از كار بیندازد.
«... شنیدم فرمانده لشكر عوض شده.
خدا كند به فكر مشكلات بچه بسیجی ها باشد.
یعنی...
من كه چشمم آب نمی خورد.» حرفهای مسلسل وار مرتضی آرامش را از مغزم گرفته است.
چاره ای ندارم باید قید یك چرت خواب را برنم.
از قرار معلوم تا به پادگان برسیم او مرد چفیه سفید را تخلیه اطلاعاتی كرده است.
«... اگر من فرمانده لشكر بودم دستور می دادم ده تا دیو ارتشی به قطار صف بكشند اول دوراهی غصه تا بسیجی های بخت برگشته ای مثل ما راحت به پادگان برسند».
«یعنی غصه تو همین است؟» مرتضی صدایش را تو گلو می اندازد و چپ چپ به مرد چفیه سفید نگاه می كند.
«ای بابا مثل اینكه تو باغ نیستی، اصلاً می دانی دوراهی غصه كجاست؟ همین جاده ای را كه الان دارد برایمان لالایی می خواند را می بینید؟ برو تا برسی به اولش».
مرد چفیه سفید با اشاره سر حرفهای مرتضی را تأیید می كند و لبخند می زند.
نگاهم به شیشه عقب ماشین می افتد.
باقر چِشم و ابرو بالا و پایین می كند و انگار می خواهد موضوعی را بفهماند.
مدام به مرد چفیه سفید اشاره می كند و با دست به سرش می كوبد.
یقین فهمیده مرتضی مثل همیشه آب و روغن قاطی كرده.
«... مشكل دیگری نداری؟ فقط همین؟» مرتضی دوباره روی ساك یله می دهد و با دلخوری می گوید: «نه جناب فرمانده، باقی سلامت، بعدش شهادت».
مرد چفیه سفید دستش را روی شانه مرتضی می گذارد و صمیمانه نگاهش می كند.
«چرا ناراحت می شوی؟ راحت حرفت را بگو، اصلاً فكر كن من فرمانده لشكر هستم.» مرتضی این بار چشمهایش را می بندد و دراز می كشد و سرش را روی ساك می گذارد.
فكر می كنم چیق صلح اثرش را گذاشته است.
صدایش خواب آلود است.
«نه اخوی من و تو گروه خونی مان به این حرفها نمی خورد.
فعلاً لالایی بهتر است.» از دیدن چشمهای بسته مرتضی همان قدر خوشحال می شوم، كه از دیدن تویوتا.
تو خواب و بیداری هستم كه ماشین ترمز می كند و صدای باقر را می شنوم: «رسیدیم.» مرد چفیه سفید هم با ما پیاده می شود و هر سه نفرمان را در آغوش می گیرد.
در آخرین لحظه می گویم: «ببخشید، این رفیق ما خیلی زود صمیمی می شود».
مرد چفیه سفید با دو دست بازوهایم را می گیرد و لبخند می زند.
«همین جوری خوبه، اصل، اخلاص است، كه دارد.» وقتی تویوتا دور می شود باقر به دست با پیشانی اش می كوبد و می گوید: «فهمیدید كی بود؟» مرتضی بند ساك را روی شانه اش جابجا می كند؛ و نخودی را به هوا می اندازد و دهانش را زیر آن می گیرد: «آره فهمیدیم، پسرِ بابایش بود.» باقر سكوت می كند و به راه می افتیم.
شب وقتی تو آسایشگاه دراز كشیدیم و به سقف نگاه می كنیم، صدای باقر را می شنویم.
انگار با خودش حرف میزند: «كسی كه عقب تویوتا نشسته بود فرمانده لشكر بود.
حاج عباس كریمی».
ناگهان مرتضی مثل برق گرفته ها تكان می خورد.
می بینیم كه چشمهایش گرد شده و رنگش پریده.
به باقر نگاه می كند.
چشمهای باقر هم خیس اشك است.
دیگر هیچ شك و شبهه ای برای مرتضی باقی نمانده.
مثل یك تكه گوشت بی جان در جایش می افتد.
بعد دست لرزانش را دراز می كند و تو گرمای كلافه كننده آسایشگاه پتو را به سرش می كشد؛ و تا صبح زار زد سه ماه بعد وقتی می خواهیم به مرخصی برویم خیال مان راحت است.
می دانیم وقتی برمی گردیم چند دیو ارتشی به قطار صف كشیدند.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 با سلام خدمت هم گروه های عزیز قابلمه روحی باش چقندر پختم داخلش سیاه شده هر کاریش می
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت دوستان گلم خانمی عکس پای بچه اش گذاشته لکه هاقرمزمانندهست حتماخواهرعزیزم ببردکتربگوآزمایش پلاکت واسه اش بنویسدممکنه پلاکتش مشکل داره حتماچکاب بشه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
پمادکورتام ۵%براخارش وزخمهایی که دوستان گفتن ازشستن ظرف ولباس میگیرن عالیه خواهرزاده من پشت دستهاش وپشت گردنش میخاریدبعدزخم میشدوپینه میبست باکلی دکتری فایده،ی دوست این پنادومعرفی کردن زدوخداروشکرعالی شد،خودمم پشت گردنم توموهام بعدازخارش زخم میشدهمینومیزنم عالیه.
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خواهش میکنم سوال منم بزاریدتوگروه تادوستان کمکم کنند،دوستان براشفای مریض سرطانی اکرکسی تابه حال شفایی پیداکرده بگین باچه دعایی ذکری ختمی خواهش میکنم،دخترخواهرشوهم طفلی سرطان داره براش دعاکنیدخواهرکوچیکشم فوت شدازهمین سرطان دیگه مادرش طاقت خدایی نکرده داغ دیگه نداره،التماس دعا.
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام براخارش مقعدکه دوستان پرسیدن فقط راه حلش وازلین بزنندوهمیشه تمیز باشه .
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
براترک پاهاوپوسته پوسته شدن فقط کره بدن عالیه که مخصوص بدن به صورت نبایدزدمن خشخاشی شوگرفتم ،کرم نه کره بدن.
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام در مورد خانمی که گفتن نوه ۱۳ سالش کیست داره نگفتین تو چه قسمتی هست اگر درتخمدان باشه من خودم ۲۶ ساله کیست دارم از سن۱۷ سالگی گاهی اوقات خیلی بزرگ میشه با مصرف دارو برطرف میشه و الان ۳ تا بچه دارم با وجود کیست حامله هم میشدم اما بعضی کیست ها با دارو برطرف نمیشه حتما باید عمل بشه اگر کیست تخمدان هست پیش یک دکتر زنان حاذق ببرید انشالله خوب میشه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خانمی گفت اگر دیسک پاره بشه راه درمان هست به جز عمل بله خانم راه حلی هست مادر شوهرم رفتیم پیاده اربعین حسین (ع) دیسکش پاره شد اگر اهواز هستین دکتر شرافتمند دکتر عموی اما دکتر حاذقی هستن چند جلسه آمپول زد تو کمرش ماشالله زود خوب شد
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام صبحتون بخیر
یه خانمی پیام داده بودن در مورد تپش قلبشون گفته بودند میخواستم بگم منم تپش قلب داشتم خیلی دکتر رفتم متوجه نمیشدندتا اینکه یه بار حالم بده شد رفتم پیش دکتر حکمت اصفهان گفتند قلبم رگ اضافه داره باید بسوزونیم اینکار کردم خداراشکر خوب شدم حالا شماهم با یه متخصص خوب صحبت کنید ببینید نظرشون چیه.انشالله شفای کامل پیدا میکنید
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرمی مغز بدیم بچه ها برای حافظشون روزی چ مقداری ازش باید روزانه بخورن یا ب بچه هامون بدیم ممنون میشم جواب بدین وبراتون دعا میکنم باتشکر از خانم حبیبی بزرگوار وهمه دوستان هم گروهی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید یه سوال داشتم و راهنمایی میخواستم خوا هرای گلم من مو هام خیلی میریزه هر دارویی و استفاده کردم. ولی درمان موقتی داشته. اگه کسی از دارو و شامپو ریزش مو. محقق تبریزی که در برنامه میدون هم در تلویزیون اومدن. کسی استفاده کرده و نتیجه گرفته و خوب بوده تجربه داره لطفاً راهنمایی کنید ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عیدتون مبارک عزیزم تورخدا اورژانسی بزار ش مادرم سنگ صفرا داره از دل درد میناله سکته مغزی کرده نارسایی قلبی داره دیابت و فشارم داره سنگش ۲۴ از درد می ناله نمیشع عمل شم کرد ۲۳روزاسهال دل درد شدید داره تورخدا راهکاری هست
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان ،ازتون راهنمایی میخواستم واسه مشکلم اگع میشع کمکم کنید، من تقریبا ۱۰روزه که فک کنارگوشم وشقیقه همون جایی که غذا مجویم تکون میخوره منظورم هست هنگام که خمیازه میکشم درد میاد موقع عطسه که تب به جونم میاد چون خیلی درد میگیره درحالت عادی درد نداره اولش پیش خودم گفتم خوب میشع رفتم بهداشت به دکتر گفتم گفت شاید بد خمیازه کشیدی اینجور شده در حالی که همچین چیزی نبود. من دندون عقلم همون طرف خرابه و موقع که چیزی توش بره مخم آتش میگیره نمیدونم بخاطر دندونمه یا گوشم مشکلی پیدا کرده ، همیچی مشکلی داشتید که راهنمایی ام کنید .همین الان عطسه کردم اشکم درامد از درد نمیدونم چه کنم راستش خیلی هم میترسم برم دکتر بگع مشکلی هس😭 😭
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم گل خوبی عزیزم.عیدتون مبارک❌خواهش میکنم این پیام منا بذار تو گروه دوستان کمکم کنند❌❌❌یه شوهر بداخلاق وبد دهن دارم با یه بچه که ضعف اعصاب گرفته از دست باباش توراخدا دوستان اگه دعایی ذکری راه حلی دارین برام بفرستین...تو راخدا دعا کنید شوهرم بره یه جا راه دور خسته وافسرده شدم بسکه بداخلاقه بخدا روز وشب ندارم از دستش..کارم فقط شده گریه و آه..جلو دخترم هم نمیتونم گریه کنم میریزم تو خودم ..توراخدا اگه میتونید بانفسهای گرمتون دعام کنید.یه راهنمایی کنید من چیکار کنم از دست این به ظاهر مرد❌❌❌❌
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دکتر مغز واعصاب کودکان درقم کسی میشناسه که پیشش رفته باشه جواب گرفته باشه یه دختر ۸ساله پیش فعال دارم کل زندگی رو به کام ماتلخ کرده هممون عصبی شدیم انضباط ودرسش افتضاحه... خواهشاً کمک کنید...مادر دلنگران 😢
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیز اگه میشه پیام منو هم داخل گروه بزار شاید یکی از خواهرا تجربه ای داشته باشه و بتونه کمک کنه
دوستان گلم دوسه سال پیش همسر جوانم دچار بیماری سرطان شد و بماند که چه روزهای سختی رو گذروندیم و به لطف خدا و کمک امام رضا علیه السلام داروها جواب دادن و ....فعلا درمان شده و مدتیه که فقط چکاپ میره اما من آروم و قرار ندارم همش دلشوره دارم که نکنه خدایی نکرده اتفاقی براش بیفته آخه خیلی خیلی دوستش دارم و دوتا بچه کوچیک هم دادم
تو رو خدا اگه کسی دعای مجرب یا هر کاری برای طول عمر عزیزان بلده بهم بگه تا انجام بدم ودل پر غم منم آروم بگیره ... اجرتون با حضرت زهرا س
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر لطفا مشکل منم بزارید شاید راهکاری پیدا کردم پسر دوازده ساله دارم که از نظر خورد و خوراک عالی ولی همیشه از اول مهر سرما میخوره تا مدرسه ها تعطیل بشه همیشه هم با آبریزش ساده شروع میشه و به عفونت ریه و تنگی نفس منجر میشه واقعا دیگه نمیدونم چه کار کنم همش دکتر و دارو. که حتی به بیشتر داروها مقاوم شده و اثری نمیکنه خواهش میکنم اگه تجربه ای دارید کمک کنید
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
♂️بهبود مشکلات آقایان(طب شفاء)🚹
🔴 درمان قطعی و بدون بازگشت مشکلات آقایان به روش گیاهی و بدون عوارض را به شما هدیه می دهیم.
✅بی میلی و سردی..
✅اختلالات نعوظ...
....
🔶زیر نظر حکیم خیراندیش🔶
و پشتیبانی کادر حرفهای طب سنتی🌱
🚧برای درمان مادامالعمر و ریشه ای مسائل آقایان به کانال زیر مراجعه کنید.👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2547319445C646af6902d
┈••✾•🌹•✾••┈
☝🏻مجوز رسمی داخل کانال مشاهده کنید.
💯عارضه شما قابل درمانه فقط کافیه اعتماد کنید.
(با رضایت 5 هزار درمانجو)
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرمی مغز بدیم بچه ها برای حافظشون روزی چ مقداری ازش باید روزانه بخورن یا ب بچه هامون بدیم ممنون میشم جواب بدین وبراتون دعا میکنم باتشکر از خانم حبیبی بزرگوار وهمه دوستان هم گروهی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید یه سوال داشتم و راهنمایی میخواستم خوا هرای گلم من مو هام خیلی میریزه هر دارویی و استفاده کردم. ولی درمان موقتی داشته. اگه کسی از دارو و شامپو ریزش مو. محقق تبریزی که در برنامه میدون هم در تلویزیون اومدن. کسی استفاده کرده و نتیجه گرفته و خوب بوده تجربه داره لطفاً راهنمایی کنید ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عیدتون مبارک عزیزم تورخدا اورژانسی بزار ش مادرم سنگ صفرا داره از دل درد میناله سکته مغزی کرده نارسایی قلبی داره دیابت و فشارم داره سنگش ۲۴ از درد می ناله نمیشع عمل شم کرد ۲۳روزاسهال دل درد شدید داره تورخدا راهکاری هست
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان ،ازتون راهنمایی میخواستم واسه مشکلم اگع میشع کمکم کنید، من تقریبا ۱۰روزه که فک کنارگوشم وشقیقه همون جایی که غذا مجویم تکون میخوره منظورم هست هنگام که خمیازه میکشم درد میاد موقع عطسه که تب به جونم میاد چون خیلی درد میگیره درحالت عادی درد نداره اولش پیش خودم گفتم خوب میشع رفتم بهداشت به دکتر گفتم گفت شاید بد خمیازه کشیدی اینجور شده در حالی که همچین چیزی نبود. من دندون عقلم همون طرف خرابه و موقع که چیزی توش بره مخم آتش میگیره نمیدونم بخاطر دندونمه یا گوشم مشکلی پیدا کرده ، همیچی مشکلی داشتید که راهنمایی ام کنید .همین الان عطسه کردم اشکم درامد از درد نمیدونم چه کنم راستش خیلی هم میترسم برم دکتر بگع مشکلی هس😭 😭
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم گل خوبی عزیزم.عیدتون مبارک❌خواهش میکنم این پیام منا بذار تو گروه دوستان کمکم کنند❌❌❌یه شوهر بداخلاق وبد دهن دارم با یه بچه که ضعف اعصاب گرفته از دست باباش توراخدا دوستان اگه دعایی ذکری راه حلی دارین برام بفرستین...تو راخدا دعا کنید شوهرم بره یه جا راه دور خسته وافسرده شدم بسکه بداخلاقه بخدا روز وشب ندارم از دستش..کارم فقط شده گریه و آه..جلو دخترم هم نمیتونم گریه کنم میریزم تو خودم ..توراخدا اگه میتونید بانفسهای گرمتون دعام کنید.یه راهنمایی کنید من چیکار کنم از دست این به ظاهر مرد❌❌❌❌
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دکتر مغز واعصاب کودکان درقم کسی میشناسه که پیشش رفته باشه جواب گرفته باشه یه دختر ۸ساله پیش فعال دارم کل زندگی رو به کام ماتلخ کرده هممون عصبی شدیم انضباط ودرسش افتضاحه... خواهشاً کمک کنید...مادر دلنگران 😢
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیز اگه میشه پیام منو هم داخل گروه بزار شاید یکی از خواهرا تجربه ای داشته باشه و بتونه کمک کنه
دوستان گلم دوسه سال پیش همسر جوانم دچار بیماری سرطان شد و بماند که چه روزهای سختی رو گذروندیم و به لطف خدا و کمک امام رضا علیه السلام داروها جواب دادن و ....فعلا درمان شده و مدتیه که فقط چکاپ میره اما من آروم و قرار ندارم همش دلشوره دارم که نکنه خدایی نکرده اتفاقی براش بیفته آخه خیلی خیلی دوستش دارم و دوتا بچه کوچیک هم دادم
تو رو خدا اگه کسی دعای مجرب یا هر کاری برای طول عمر عزیزان بلده بهم بگه تا انجام بدم ودل پر غم منم آروم بگیره ... اجرتون با حضرت زهرا س
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر لطفا مشکل منم بزارید شاید راهکاری پیدا کردم پسر دوازده ساله دارم که از نظر خورد و خوراک عالی ولی همیشه از اول مهر سرما میخوره تا مدرسه ها تعطیل بشه همیشه هم با آبریزش ساده شروع میشه و به عفونت ریه و تنگی نفس منجر میشه واقعا دیگه نمیدونم چه کار کنم همش دکتر و دارو. که حتی به بیشتر داروها مقاوم شده و اثری نمیکنه خواهش میکنم اگه تجربه ای دارید کمک کنید
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دعا_درمانی 🌱
شاه ذکر رزق و روزی
آیت ا... نخودکی(ره):
بعد از هرنماز اینها را بخونید:
اول تسبیحات حضرت زهرا
دوم آیت الکرسی تاوهوالعلی العظیم
سوم 3 تا قل هو الله
چهارم 3 تا صلوات
پنجم آخر آیه 2 سوره طلاق از من
یتق الله
و آیه 3
« و مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً
وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ
یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ
بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ
شَیْءٍ قَدْرا» ۳مرتبه
« ختم الله الصمد»
در شب جمعه 41 هزار بار بسیار
مجرب است.
جهت توانگری: در 3 شب جمعه هر
شبش دو رکعت نماز بگذار
در هر رکعت 10 مرتبه سوره حمد
و 11 مرتبه سوره توحید را بخواند
و بعد از سلام 100 مرتبه صلوات
بفرستد و حاجت خود را ذکر کند.
منابع: درمان با قرآن، ص 177
بی قراری از عشق:
این آیـہ را بر خرما بخواند و بدمد و بـہ
آن ڪسی ڪـہ مطلوب اوست بدهد
تا بخورد از عشق بی قرار گردد .
مجرب است
«بخشے از آیـہ ۳۱ سورہ رعد»
«ولَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ
قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى
بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا
برحمتڪ یا ارحم الرحمین »
منابع:مخزن تعویذات ص ۶۱
جواب مثبت گرفتن وراضی شدن خانواده بہ ازدواج:
فردی ڪہ قصد خواستگاری رفتن دارد و هدفش جواب مثبت گرفتن و راضی شدن خانواده بہ ازدواج می باشد و می خواهد محبتش در قلب خانواده مطلوبش بیافتد ، تعویذ ذیل را در دو برگه کاغذ بدون خط بنویسد.
یڪے از برگہ های نوشتہ شده را با خود همراه نماید و یڪے را در آب حل ڪند و درب منزل مطلوب بپاشد
«بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم یا رب مغیشا یا مثیثا یا طلیطیشا یا صکا
یا حشاء بالع لحالی ۱۸ ۱۱۲ ۱۱ ۶۲ ۲۲ ۱۲ ۱۱۲ ۱۰ مبارک باد به اسم فلان بنت فلانه یا الله یا شکیکفی یا قاهرو یا بدوح یا الله»
توجه
۱- در کاغذ بدون خط و با گلاب و زعفران بنویسد
۲- بجای فلان بنت فلانه (یا فلان ابن فلانه) نام فرد و مادرش را بنویسد.
۳- صرفا در امر حلال استفاده شود.
منابع: مخزن التعویذات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
📅 #تقویم_روز
🗓 #پنجشنبه ۲۶ بهمن | دلو ۱۴۰۲
🗓 ۵ شعبان ۱۴۴۵
🗓 15 فوریه 2024
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري (ع)
🌹 وقایع مهم شیعه:
🌹 ولادت حضرت سجاد علیه السلام، 38ه-ق
📆 روزشمار:
▪️6 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
▪️10 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
▪️25 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️34 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️39 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
❇️ #ذکر روز #پنجشنبه ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار
❇️ #ذکر روز #پنجشنبه به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. #ذکر روز #پنج_شنبه #موجب_رزق_و_روزی میشود.
❇️ #ذکر (یا #رزاق) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #رزق_فراوان میشود.
⛔️ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی نیست.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
✅ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی است.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
⛔️ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی نیست.
🔰 زمان #استخاره :از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر.
🔹امروز روز مناسبی است.
🔹امروز براے شروع کارها روز خوبے است.
🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان نیکو است.
🔹کسے که در این روز بیمار شود خیلے زود خوب میشود.
🔸کسے که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله.
🔸قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده است.
🔸کشاورزے و باغبانے وآبیارے و خرید و فروش محصولات زراعے خوب است.
🔸خرید و فروش و تجارت، با سود همراه باشد.
🔹میانجیگیرے براے اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسے که در این روز متولد شود، خوش روے خواهد بود.
🔹رسیدگے به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔹صدقه دادن خوب است.
🔸رَڪ اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در《 ساق پاها 》 است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبے نرسد.
🔸تعبیر خواب خوب، خوب و تعبیر خواب بد، بد میباشد.
🔸مسیر رجال الغیب از سمت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانے که حاجتے دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یارے بطلبید.چون کسے در نزد شروع در شغلے و سفرے روے خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانے که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔹 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۵:۲۷:۴۲ طلوع آفتاب ۶:۵۱:۵۸
🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۸:۲۴ غروب آفتاب ۱۷:۴۵:۲۲
🔹 اذان مغرب ۱۸:۰۳:۵۸ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۶:۳۲
🌸 #برای_حل_گرفتاری
🌸 اگر در حال اضطرار و قطع امید برای حل گرفتاری این دعا را بخوانی ان شاء الله برطرف خواهد شد : وضوی کامل بگیر و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخوان و بگو : يا مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوَى وَ يَا سَامِعَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا شَاهِدَ كُلِّ مَلَأٍ وَ يَا عَالِمَ كُلِ خَفِيَّةٍ وَ يَا دَافِعَ مَا يَشَاءُ مِنْ بَلِيَّةٍ يَا خَلِيلَ إِبْرَاهِيمَ وَ يَا نَجِيَّ مُوسَى وَ يَا صَفِيَّ آدَمَ وَ يَا مُصْطَفِيَ مُحَمَّدٍ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ قَلَّتْ حِيلَتُهُ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ دُعَاءَ الْغَرِيبِ الْغَرِيقِ الْمُضْطَرِّ الَّذِي لَا يَجِدُ لِكَشْفِ مَا هُوَ فِيهِ إِلَّا إِيَّاكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ 📓 دعوات راوندی ص 130
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #پنجشنبه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۶:۲۸ #صبح
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
#سوره_حشر ❤️🍃
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_سوره_حشر ❤️
#روز_بیستو_نهم🌱
قرائت سوره ی حشر و صد بار ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه 🍃
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج 🤲
و بخت گشایی جوانان 🤲
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Parhizgar059.mp3
1.31M
ترتیل سوره حشر با صدای استاد پرهیزگار🌻🍃
سالهای قبل یک نفر از بزرگان و خوانین شیراز را دیدم که پیوسته انگشت خود را در دهان میگذاشت مانندکسی که آتش انگشت او را سوزانیده باشد و بخواهد سوزش انگشت را با آب دهان تسکین بدهد. از او پرسیدم سبب این کار چیست؟ چون خلوت گشت گفت: مرا قضیه ای است عجیب زیرا من برادری داشتم بسیار ثروتمند و پول پرست و برای او وارثی غیر از من نبود و در بقیع به من وصیّت نمود که کیسهای پول و طلا دارم و چون تو همه ثروت مرا میگیری این کیسه را با من دفن کن برادرم که مُرد من با خود گفتم: من به وصیّت برادرم رفتار مینمایم و پس از دفن برادرم خود را به قبر رسانده و کیسه لیره را در گوشه قبر پنهان کردم و از قبر بیرون آمدم. از این قضیه مدّتی گذشت به علمای محترم قضیه را گفتم
آنها گفتند : خلاف شرع عمل کردی و آن پول را میبایست به فقرا و مساکین میدادی و خیرات و مبرات برای برادرت مینمودی. بنابراین به سراغ قبرکن رفتم و به او گفتم: زمان دفن برادرم کیف اسناد از بغلم رها شده و میخواهم قبر را بشکافی و من پایین بروم و کیفم را بر دارم. قبر کن خاکها را کنار ریخته و سنگ قبر و لحد را برداشته دیدم که کیسه پول خالی و چیزی در آن نیست و در کنار قبر افتاده با خود گفتم: ای وای موشها پولها را بر داشتهاند لیکن با خود اندیشیدم مگر موشها عقل دارند سر کیسه را با ز نمایند و پولها را بردارند در صورتی که هیچ جای کیسه پاره نبود پس کفن را از روی برادرم کنار نمودم ناگهان دیدم که تمام لیرهها روی صورت او چیده شده چون خوب نگاه کردم لیرهها را از روی پیشانی او بردارم چنان داغ بود که گویا انگشتاتم را عقرب نیش زده خوب نگاه کردم دیدم لیره ها داخل گوشت فرو رفته و متّصل به استخوان رسیده است.
ای وای از حرام خواری و پول حرامی که در اثر کم کاری و حقّه بازی و سرقت و احتکار و گران فروشی و تقلّب و کلاه برداری حاصل و عاید بشر میگردد و چه عذابش دردناک خواهد بود مگر اینکه تا فرصتی باقی است توبه نماییم و به صراط مستقیم برگردیم . بله به هر حال از قبر بیرون آمده و قریب به بیست سال است که گویا انگشتانم با آهن تافته و سرخ شده برخورد داشته و آنچه هم اطبّا ء معالجه نمودند فایده نبخشید و شب و روز خواب و قراری ندارم و از شدت سوزش انگشتانم را متّصل در دهانم میگذارم تا بلکه بتوانم از درد سوزش آن قدری در آرامش با شم.
( منبع: پند های داستانی ص197 ازکتاب عاقبت گنه کاران)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرم
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام
برای دلپیچه واسهال
جوشانده زیره و نبات
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
ببخشید درمورد خانمی که گفتن دخترم روساق پاش دونه های قرمز هست دقیقا پسرمن هم سه ساله همبنجوره بعضی مواقع روسینه رودستاش روپاهاش تا رانها روشکم خیلی قرمز شدید میشه چندبار رفته دکتر متخصص ولی دارو هیچ اثر نداره
ولی پسرمن خارش داره الان دیگه عادت کرده بیچاره
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام و خسته نباشید میخواستم به اون آقایی که جای اسکار رو پوستشون هست بگم برای درمان هر نوع جوش و آکنه شیر و زردچوبه خوب و عالی ولی اسکار رو دقیقا نمیدونم چی هست ولی اگر همون جوش و جای جوشها رو منظورشون حتما تا مدتی شیر و زردچوبه استفاده کنید بعد نتیجه رو خواهید دید
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
ببینید چقدر شیک دارن این میوه عقیم کننده رو میفروشن
نسل کشی در شیعه خیلی شیک و مجلسی 😭😭
عصاره آبی میوه فیسالیس به عنوان یک داروی ضدبارداری سنتی و سقط جنین توسط گیاهشناسان طب قدیم ایرانی شناخته شده است. در قدیم، قابله ها به زنی که می خواست جنین خود را سقط کند، فیسالیس می دادند و زنانی که از آن می خوردند، دیگر بچه دار نمیشدند. اکنون از نظر علمی ثابت شده است که میوه این گیاه، خاصیت عقیم کنندگی دارد.
#انتشار_صدقه_جاریه_است
لطفا در تمام گروهها پخش کنید تا همه مطلع بشوند ، اجرتون با مولا صاحب الزمان عج
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
با سلام خدمت شما وممنون ازگروه خوبتون در جواب خانمی که گفتن خارش مقعد دارندفقط وفقط پماد موضعی تریا مسینولون ان ان درمان این مریضی هست من خودم این مشکل روچندین سال داشتم وپیش دکترای متخصص رفتم وکلی شیاف همورویید ودارهای دیگر استفاده کردم درمان نشد وبه توصیه یک نفر این پماد روفقط دوبار استفاده کردم خوب خوب شدم ( با تجویز پزشک مصرف بشه) وبعضی مواقع که احساس خارش دارم پماد رو خیلی کم مصرف میکنم درحدی که یکماز داخل مقعد استفاده بشه جواب میده حتما این جواب رو بزارین خیلی عالیه ممنون
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام این بچه ای که بیمار است ببرید بیمارستان امام حسین در اصفهان که بسیار بسیار دکترهای مجرب وخوبی دارد وشاید با عمل جراحی مشکل حل شود
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام
در جواب خانمی که گفتن مادرم سنگ صفرا وناراحتی قلب و چند جور مریضی دارن واسهال شدن.
پدرم سنگ صفرا داشتن طب سنت بهشون گفت روزی چند لیوان دوغ کفیر بخورن هم درد آروم میشه .
هم سنگ دفع میشه. اگه با خوردن دوغ سردیش میکنه کنارش زنجبیل دم کنید بخوره
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نازگل بچه ها تا حد ممکن سعی کردم خلاصه بگم دست ب قلمم خوب نیس نتونستم رنجایی ک
#داستان_زندگی 🌸🍃
نازگل
شاید درک نکنین و بگین مگه ازدواجذاجباری هم میشه ولی من بچه بودم فقط ۱۳ سالم بود تمام تصمیماتم از سر اخساسات بود یکی میگفت این خوبه میگفتم درسته پس اون یکی میگفت بده میگفتم اره پس بده فقط میدونم اینقدر احساساتمو تحت تاثیر گذاشتن با روش های مختلف و اینقدر اذیتم کردن همون چند رپز ک مجبور شدم و تن دادم ب خاستگاری رضا. رضا خیلی خوشتیپ و خوش قیافه بود و خیلی از سنش کمتر دیده میشد ولی من عاشق علی خودم بودم
اومدن خاستگاری شد تمام . من از همون لحظه دیگه سعی کردم ب علی فکر نکنم چون فکر میکردم خیانته در حق رضا ( البته اینم بگم ب رضا گفتم التماسش کردم پا پس بکشه بهش گفتم من عاشق علی پسر خالمم تو رو خدا دست از سرم بردار تا بابام اذیتم نکنه تو پس بکش ولی انگار برا دیوار حرف زدم ) رضا بشدتتتت زبون باز بود
ی سال عقد بودیم من دیگه هیچ وقت علی رو ندیدم چون از بعد نامردیم رضا اجازه نداد برم خونه پدر بزرگم منو برد خابگاه ثبت نام کرد و کلاس نهممو تو خابگاه با غذاهای بد و گند خابگاه و بی کسی گذروندم اون ی سال ی ماه قهر بودم با رضا ی روز آشتی اینقدر دو دل بودم که این عقدو ب هم بزنم یا ن ک خدا میدونه ن راه پس داشتم ن پیش
از ی طرف دلم با رضا نبود مخصوصا ک اختلاف سنیمون بازم تو دید بود و رضا بعد عقد خیلی بد تیپ و شلخته تر شده بود از ی طرف دلم برلش میسوخت چون ادعا میکرد ک خیلی عاشقمه و من هر چ سعی میکردم نمیتونستم عاشقش بشم
خدا میدونه چقدررررررر عذاب کشیدم چقد با راه رفتن باهاش عذاب کشیدم تا تونستم باهاش کنار بیام و کم کم بخاطر سن کم و بی چنهایم بهش وابسته شدم و تو سن ۱۵ سالگی ازدواج کردم باهاش و اون ۳۶ سالش بود . علی تو عروسیمون اومدع بود ولی برعکس همه عروسی ها نرقصید اصلا ( توجه کنید که من هیچوقت ب علی نگفته بودم دوستش دارم اونم نمیدونست اصلا ک من دوستش دارم )
از وقتی ازدواج کردم روز ب روز وابسته تر میشدم ب رضا ی عادت و ی حس وابستگی ن دوست داشتن بود و ن علاقه ن عشق فقط عادت بیمارگونه. جوری ک خیلی پا پیچش میشدم. بعد ازدواج حالا اونی که دوری میکرد رضا بود و من بودم ک در پی اون بودم بخداوندی خدا قسم هر شب هر شب گریه میکردم اصلا نمیدونم چرا ولی الکی گریم میومد و اونم بهم میگفت تو روانیی. ( غافل از اینکه من افسرده شده بودم افسردگی هاددد )
از پونزده تا ۱۸ سالگی با رضا زندگی کردم تمام این سه سال رو من با سختی گذروندم با اینکه هنوز عاشق علی بودم اما هیچوقت بهش فکر تمیکردم ک مثلا ب رضا خیانت نکرده باشم حتی یادمه ی بار علی بهم پیام داد ب عنوان پسر خالم حالمو پرسید اون پشت کنکور بود من با اینکه دلم براش خون بود دلم براش تنگ بود امل خیلی سرد جوابش دادم ک خیانت نکردع باشم ک دیگه سراغمو نگرفت.
اون سه سالی با رضا زندگی کردم با محدودیتاش ساختم با فقرش ساختم با قدر نشناسیاش ساختم و بیش از خد فداکاری کردم ب حدی اعتماد ب نفسمو اورده بود پایین و خودشو در برابرم بالا میدید که من از خودم متنفر بودم از قیافه خودم بدم میومد و اونو میپرستیدم . ( راستی من بعد از عقد و ازدواجم بر عکس بچگی قد بلند و تو پر و خییییلی خوش اندام شده بودم طوری ک الان از همه همون دختر دایی و خاله هام ک مسخرم میکردن قد بلند ترم
نمیدونم سالهایی با افسردگی ، سختی، وابستگی و عادت بیمارگونه ب رضا و عشق و حس قشنگ علی توی دلم. حس های عجیبی بود وابسته رضا بودم با اینکه میدونستم دوستش ندارم و عاشق علی بودم همون حس قشنگ
اینا رو هم بگم ک من مجبور بودم مث ادم بزرگا رفتار کنم چون ازدواج کرده بودم حتی یک بار هم بچگی نکردم جوننی نکردم همش مجبور بودم بین زن های ۳۰ ۳۵ ساله دوتای رضا بشینم با سن ۱۶ ۱۷ سال . هر چقدر بزرگتر میشدم و ب سن ۱۸ نزدیک میشدم میدیدم ک رضا اصلا معیارای منو نداره من اهل مطالعه بودم من دختر آگاهی شده بودم من اعتقادات خاص خودمو پیدا کرده بودم تازه داشتم خودمو میشناختم اصلا اعتقادات و سلیقه و طرز فکر من و رضا مثل هم نبود و من نمیتونستم بازم مث قبل با هر چیزی ک اون میگه موافقت کنم
اون مرد سالار بود با افکاری پوسیده راجب جنس مونس اون ب فکر خونه خریدن بود من ارزو داشتم ی دست لباس شاد بخرم یا مپهامو چتری بزنم اون مسخره میکرد دغدغه هامو و .... خلاصه هر چقدر میگذشت میفهمیدم رضا اصلااااااا معیارهای منو نداره ولی بازم ترس داشتم از جدایی از تنهای از طلاق و خودمو توجیح میکردم ک من رضا رو دوست دارم اشکال نداره میسازم باهاش
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
💢 تخصصی #مغز_و_اعصاب در #طب_اسلامی
💐 کلیه موارد براساس احادیث می باشد.
🌹 #تقویت_مغز
🔸خوردن کدو
🔸خوردن مرکبات
🔸خوردن سداب
🔸خوردن باقلا
🌹 تقویت و زیادی عقل
🔸بوییدن عطر و گل خوشبو
🔸حجامت
🔸سرکه
🔸برگ چغندر
🔸سداب
🔸کدو
🔸به
🔸سواک
🔸بقله الفاطمه(خرفه)
🔸کرفس
🔸هلیلجات ثلاثه(هلیله،بلبله،آمله)
🔸گوشت
🔸کندر
🔸آب
🌹 #تقویت_عصب
🔸خوردن پیاز
🔸خوردن برگ چغندر
🔸روغن زیتون
🔸روغن بنفشه
🌹 #تقویت_حافظه_و_ذهن
🔸حجامت کردن
🔸خوردن عسل
🔸خوردن کرفس
🔸روزه گرفتن
🔸خوردن کندر و جویدن
🔸خوردن سرکه
🔸خوردن انار با شحم آن
🔸خوردن گوشت گردن گوسفند
🔸خوردن حلوا
🔸 خوردن عدس
🔸خواندن آیت الکرسی
🔸خوردن به
🔸خوردن انجیر
🔸مسواک زدن چوب اراک و زیتون
🔸مسواک زدن بصورت ناشتا با آسیاب شده نرم ترکیب یک مثقال هلیله زرد، یک مثقال عاقرقرحا و دو مثقال خردل
🔸خوردن سه تکه زنجبیل پرورده بهمراه عسل
🔸ناشتا خوردن 21 عدد مویز
🔸مخلوط ده مثقال عسل با آسیاب کرده(سعد هندی، فلفل سفید، سنا، کندر نر، زعفران) (هرکدام یک مثقال)بعد از آسیاب، الک شود و بمدت یک هفته هر روز صبح ناشتا یک مثقال میل شود (بهترین درمان فراموشی).
🔸خوردن آسیاب شده کندر نر و میخک هر روز یک قاشق چایخوری
🔸شستشوی با پودر دندان طب اسلامی
🔸داروی ابن مسعود که از ترکیب کندر،میخک، اسپند و شکر سرخ بصورت مساوی تهیه می شود هر روز صبح و قبل از خواب میل شود.
🔸خوردن ترکیب زعفران خالص و سعد بمیزان مساوی با عسل و مصرف دو مثقال هر روز.
🔸شافیه19ماهه با حنظل
🔸داروی لبان طب اسلامی
🔸داروی مفرح(املج)طب اسلامی
🔸تعدیل طبایع اربعه
🔸دعای مطالعه
🔸خواندن ونوشتن دعا های حفظ
🔸نوشتن سوره یس را با گلاب و زعفران و خوردن هر روز یک بارآبش را تا7 روز (هرچه می شنود حفظ می کند و عزیز می شود).
🌹 از بین بردن #کرم_مغز
🔸شانه زدن مو با شانه عاج
🌹 درمان #نقصان_مغز
🔸معجون شافیه
🌹 #تقویت_عقل
🔸نان گندم
🔸نمک خوردن(قویترین محافظ)
🔸بوئیدن گل نرگس
🔸زدن نوره(آرسنیک و زرنیخ دار)به بدن
🔸بخور مریم
🔸ناخن گرفتن به سنت
🔸سویق سیب
🌹 علل #کم_شدن_عقل
🔸ترک نمک خوردن
🔸تنها خوابیدن
🔸کفش یک لنگه پوشیدن
🔸جماع بدون غسل
🔸قضاءحاجت در قبرستان
🌹 علل #ضعف_حافظه
🔸خوردن سیب کال
🔸خوردن گشنیز
🔸خوردن پنیر بدون گردو
🔸خواندن نوشته های قبور
🔸نگرفتن ناخن
🔸حجامت نقره(باستثنای کودکان)
🔸دیدن مصلوب
🔸راه رفتن بین دو زن
🔸خوردن کنجد
🔸خوردن نیم خورده موش
🔸راه رفتن بین گله
🔸غم داشتن
🔸بول در آب راکد
🔸مداومت برخوردن گوشت گاو
🔸زیادخوردن گوشت شکار
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام ممنون از کانال خوبتون انشالله که خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه منم مشکل دارم انشاالله که با نفس های گرمتون شما نازنینانم مرا هم دعا کنید و راهنماییم کنید.
منم یه پسر ۱۶ ساله دارم خودم میدونم قلبش مهربونه چون بعضی وقتا پشیمون میشه و بهم میگه منو ببخش ولی خیلی ساده لوحه و گول رفیقاشو میخوره یعنی بگم رفیق باز شده و تازگیا فهمیدم سیگار میکشه و بعضی وقتها که عصبانی میشه منا فحش میده و من خیلی ناراحت میشم و گریه میکنم و عاشق یه دختری شده که یکسال از خودش کوچیکتره و البته پیشنهادو دختره بهش داد و یکیو واسطه کرد که به پسر من بگه من از تو خوشم میاد و پسر من که اصلا تو این فکرا نبود را انداختن تو خط عشق و عاشقی تا جایی که دیگه خیلی کم به درسش اهمیت میده و همش داره با اون دختره چت میکنه و هر وقت هم که با هم قهر میکنن پسرم کلا به هم میریزه و دیگه نمیشه باهاش حرف زد تا دوباره آشتی کنن و اینم بگم که شوهرم با پسرم رابطه سردی داره و من این وسط هر چه تلاش میکنم فایده نداره و وقتی هم که به اجبار من شوهرم کمی پسرم و ناز میکنه وباهاش خوب رفتار میکنه پسرم سریع سوءاستفاده میکنه بعد شوهرم میگه حالا دیدی تقصیر توعه و کلا هر وقت با هم دعوا میکنن شوهرم به من فحش میده و میگه تو اینجور بارش آوردی و همش از هر دو طرف مقصر منم دیگه خسته شدم همش استرس همش دعوا وقتی پسرم میره بیرون و دیر میا خونه جنگ و دعوا میشه پسرم دست به وسیله پرت کردنشم خوبه یعنی اینا از بچگی از باباش یاد گرفته آخه شوهرم ۳ ساله موادش و ترک کرده و قبلا معتاد بود و الان فقط سیگار میکشه و اینم بگم کلا پسرم تو بدبختی و ورشکستگی بزرگ شد و از روزی که چشم باز کرد باباش همش بدهکار بود به بانک ها و مردم الانم همینطوره و ما هنوز بدهکاریم امسالم که دختر شوهر دادیم وضع مالیمون خوب نیست و بدهکاریمون بیشتر شده منم کسیو ندارم پدر و مادرم فوت شدن و خیلی تنهام تو را خدا دعام کنید . ممنون🙏🙏🙏
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام بر دوستان ومدیرمحترم گروه،یخچال ساید داریم جای آبخوریش آب میمونده به مرور زمان اینجوری شده حالت سولفاته گرفته،وایتکس وجوش شیرین وجوهرنمک زده هیچ تاثیری نداره،دوستان کسی تجربه نداره چجوری تمیز میشه،ممنونم از شما،بیزحمت زودتر جواب بدین اگه کسی تجربه داره برا عید تمیز کنم
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
#مسافر_بهشت 🌸🍃
ابر دیدگان را نمنای بارشی است و بگذار بیدریغ ببارند. و بگذار تا این سخنان را با كلمات كه با دیدگانم وا گویم. چقدر این لحظات بر من سنگین و گران پا مینهند. ای كاش میشد باور این چنین بودنی را برایت شرح میدادم، مینوشتم یا كه میگریستم و به تو پیشكش میداشتم، شاید كه رهایی از این من كه اینچنین آتش به جانم زده است در پس باور تو باشد كه میدانم باورش بر تو، نه به گرانی من است.
چگونه میتوان از آن سحر با تو گفت؟ باور نمیكنی ای كاش نقاشی بودم و با رنگها از آن با تو میگفتم. تمام رنگهای دنیا را به فریاد میخواندم و در تابلوئی به تصویر میكشیدم، تصویر یك سحر را و تصویر یكی شدن را. و تصویر طلیعهای از آن هنگام كه در پس شب، نمودهای دروغین آدمی طلوع میكند كه هر چه سالها در كنج خانه و در خلوت خیالها و برگهای خاك خورده كتاب تنیده بودی به یكباره همه را درهم میریزد و طرحی نوین میسازد آنچنان كه اینگونهات كند چون من. و چنان تو را در ورطه ارضاهایت غوطهور سازد كه تنها تلاش، فریاد غریقی است در دل مردابهای راكد خیال، راستی كه دردی است وقتی تو خودت گردی و به نظاره خویشتن بنشینی. چون آئینهای تمام قد كه نمیدانی از كجا و چگونه جلوت كشیدهاند. بیكم و كاست خود شدن را دیدن و دیدن آن همه منی كه چنان در برابرت حقیر قد علم میكند كه باور نمیكنی یا شاید كه توان آدمی نیست كه خود را اینگونه ببیند.
حقارت و خردی خویش را، میفهمی چه میگویم؟ با تو میگویم. هیچ احساس كردهای وقتی كه زمین با همه فراخیاش به كف دستهای كودكی ماند و آسمان با همه بلندیش به تو تنگ آید و احساس خفگی و ای كاش رهایی، و همه آن هنگام است كه تو در دست و پا زدنی سخت حقارت خود را باور كنی. در برابر عظمتی كه در دنیای تو هرگز نبوده است و نگویم نبوده است كه نخواستهای باشد. و همه روزها تكرار و شبها بستری و اگر نبود گرمی خیالی و باز آن چرخ همیشگی دنیایت چه حقیر میگردد وقتی كه همه چیز همان باشد كه تو میسازی نه آنگونه كه هست و روزها ... بگذار بیایند و همه چون همیشه آنسان كه بودهاند ساخته تو و شاید كه تو در دل آنها جای گرفته و آن گریز همیشگی خیال و گرمی هزارش.
تا یك سحر میرسد و پایان شب بودنها، آفتابی درخشندهتر از آنكه شب رؤیاهایت بتوانند در برابرش تاب آرند، طلیعهای و پایان همه حقانیتهای دروغینت. آرام میاید و بر جنگل شب زده نوید فردائی را میدهد كه اگر حتی دو دست را هم سایبان كنی از گزند تیغ تابشهایش در امان نخواهی ماند، چون آن سحر كه او با من از آن گفت، سحری كه گاه فكر میكنم تنها بخاطر آن عزیز دمید كه عظمت راستین انسان را نمایان كند و چه سحری. و او تنها برای من از آن گفت. بیآنكه دو چشم ببیند و بیآنكه حتی آن صدا را گوشها شنوند. تنها او میگفت و چه آرام تو گوئی تمام لحظات خودش اینگونه بودهاند و من چون سندانی ایستاده بودم تا شاید كه بیش از این تاب ضربات او را بر پیكر پوسیده اندیشههای همه بافته از ارضاء و تخیل و تحلیلها و توجیحها را دیگر بگذار بماند. اما دیگر نه بر من این تحمل بود و نه برابری كه در دیدگان به انتظار بارشی پشت پلكهای تو ایستاده بودند. و بگذار ببارند و اشك آمد از سیلها و نهرها گفتهاند اما باور نمیكنم اینگونه جاریای بر هیچ كجا اینگونه فیاض جاری گشته باشد. و این است كه حسرت نقاش بودن را میخورم تا شرم را برایت به تصویر میكشیدم و سرخی دو چشم را، كه اگر دمی دیگر سخنان او میپائید شاید كه هرگز نمیدیدند و ای كاش آنگونه میشد تا حداقل خود را ببینم. تو گوئی تمام دیوارهای شیشهای كه عمری به دور خویش كشیدهای كسی با ضربهای درهم ریخته است و صدائی كه یك پارچه در جان میپیچد، صدای شكستن را، تو باور كن. تكیه داده بود و به دیوار و آرام میگفت، خودم هم نمیدانم چگونه آغاز كرد. انگار اصلاً احتیاجی به آغاز نبود. چرا كه پایانی بر آن نمیتوان تصور كرد، تكیه داده بود و از او میگفت و گاه لحظاتی چشمان را بر هم مینهاد تا هر چه بیشتر آن شهد شیرین بر جانش نشیند، با آن بیگانه نبود، آرام میگفت و من تنها سر را پائین انداخته بودم تا به چهرهاش ننگرم شاید كه تب كرده بودم چه بزرگ مینمود و هر كلامش بر دوشهای من چون كوهی فرود میآمد و ای كاش رهایی كاش میشد از زیر كلمات او كه چون سنگینی همه عالم بر من ریزش میكرد گریزی مییافتم، اما پرنده خیال زندانی بود، نه تنها باید همچنان میماندم كه بشنوم كه بگریم و شاید كه بمیرم. بگذار آنكه زندگی ندارد بیمرد، گاهی كه جراحتی مییافتم سر را بالا میكردم و از زیر دیدگان ترم به او مینگریستم و او را آئینهای مییافتم كه در آن حقارت خویش را ببینم تكیه داده بود و مصمم میگفت.
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
🛑🛑خیاطی با راحت ترین روش بدون محاسبات 😍
ما اولین بار درفضای مجازی با روشهای بدون فرمول بهترین روش الگوکشی رو یادتون میدیم.💃💃💃
گروه رفع اشکالم داریم 😍
به راحتی و رایگان تو خونه خیاط خودت باش
کانال رایگانم داریم که هر روز یه مدل آموزش میدیم حتما عضو باش👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1459552283C012b557734
تنها کانالی که فوت و فن خیاطی رو بهت یاد میده همین کاناله
هم کانال رایگان دارن
هم کانال خصوصی با کمترین هزینه
و هم گروه رفع اشکال
اگر میخوای بدونی تو هر کانال چی بهت یاد میده اینجا عضو شو👇
دیگه هیچوقت لباس نمیخری حتی لباس زیر👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1755644319C531d863db2
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرم
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام وخسته نباشیدخدمت حبیبه خانم عزیز واعضای کانال خانومی که برای تمیزکردن رویی مبل راهکارمیخواستن من ده سال هست مبل رنگ روشن دارم وبااینکه بچه کوچیک دارم یکسره کثیف میکنن چندماه یکبارداخل یه تشت یک پیمانه وایتکس یک پیمانه تایدومقدار زیادی آب قاطی میکنم بایک دستمال که به خودش آب بگیره به کل مبل هام میکشم انقدرتمیزوبراق میشه والبته ضدعفونی هرکی میبینه فکرمیکنه مبل شویی دادم شستن نگران بوی وایتکس هم نباشید یک روزه ازبین میره
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام خانومی که دخترشون ریفلاکس معده دارن ببرن پیش متخصص داخلی اگر تهران هستین بیمارستان فجر خانوم دکتر محبی کارش عالیه
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
با تشکر از داستان گوهر
خوشحالم که اخرش خوب تموم شد هم مادرش خوب شد و هم همسرش
ولی انگار یه قسمت داستان حذف شده بود
۳تا مونده به اخر
از وقتی خودش قرص میخوره که خودکشی کنه تا اونجایی که همسرش میره برای ترک
انگار یه تکه از داستان نیست
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
برای خوشبو شدن رخت خواب
اول اینکه جایی که میزارید (کمد رخت خواب) جایی باشه که بوی بد و بوی نا نده
هر چند وقت یکبار
اگه استفاده نمیشن باز کنین که هوا بخورن
کیسه های کوچک بدوزید
داخلش گلبرگ گل محمدی و میخک بریزید و بدوزیدش
و بین هرکدوم از تشکها و پتوها بگذارید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
🔰نحوه کوچک کردن سینه
🖍زاج مدبر: پیشگیری کننده از رشد سینه
مدبر کردن زاج: (زاج را حرارت دهید تا مایع شود، سرد که شد پودر کنید) زاج پودر شده را با روغن گل سرخ مخلوط و روی سینه مالش دهید.
🔰کوچک کننده ها:
🖍ترکیب مالش پودرهای
سماق / برگ مورد پودر پوست انار/ صمغ عربی/ کندر/ گلنار...با عرق آویشن
🖍 مالیدن روغن لاغری مثل روغن فلفل، روغن سیر، روغن اسفند، روغن کندر، روغن زیره.
➕برای کوچک کردن سینه، بادکش باید روزی یک مرتبه انجام شود
⚠️بانوانی که کیست سینه یا سابقهی سرطان سینه در اقوام نزدیک دارند، دمکردهی رازیانه منع مصرف دارد و بادکش هم مجاز نمی باشد
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
دوستان عزیز سلام
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه
یک دستور ساده برای سرطان
حتی سرطان های پیشرفته که در حال شیمی درمانی هستن
بمدت ۴۰ روز
روزی ۶۰ عدد سیب را آبگیری میکنیم و
بیمار میل کند
فقط همین
تجربه شده
بعد از پایان ۴۰ روز نتیجه شو می بینید
تعجیل در فرج مولامون صلوات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام خسته نباشید
برای تخته شدن شکم چه چیزی رو پیشنهاد میکنید؟ خدا خیرتون بده زود تر سوالم رو بزارد
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام، ببخشید 48 سال دارم آقا هستم، تومر نخاع گردن تهران عمل کردم، سمت چپم خیلی سنگینه حتی راه رفتن رو از من گرفته 20 جلسه هم فیزیوتراپی رفتم، اصلا خوب نشدم. بدنم هر روز از گردن تا پاهام مثل آتش می سوزه، 2مرتبه هم شیمی درمانی شدم، خوب نشدم. چه راه حلی پیشنهاد میکنید. طب سنتی چی خوبه برام. یا اینکه اگه دکتری دراین مورد می شناسید. معرفی کنید، ممنون.🌸
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
ببخشید یک سوال دارم خیلی ضروری هست
اعصابم بهم ریخته لطفا زودتر جواب بدهید ممنونم
دخترم حدود ۱۳ سال هست
ازدواج کرده
باردار نشده
اوایل دکترها گفتن شوهرش جهش اسپرم خیلی پایین هست. و نطفه اش ضعیف هست...
خیلی پیگیر درمان نبود
که بخاطر همین دخترم قصد جدایی داشته. ولی هنوز جدا نشده
حدود ۶ ماه هست،
پريودی هاش نامرتب شده. چندروز پیش آزمایش داد.
دکتر بعداز دیدن آزمایش و سونو
گفت داره یائسه میشه
یائسگی زودرس 😭😭😭
موقع آزمایش و سونو دخترم حدود ۱۰ روز بود. پریودی اش عقب افتاده بود.
و هم شرایط روحی اش خیلی خیلی بد بود. چون میخواد جدا بشه و همسرش اصلا قبول نمیکند. و اونم داره عذاب میکشه 😔
میشه این شرایط توی آزمایش و سونو اثر گذاشته باشه و تشخیص اشتباه باشه؟
توروخدا لطفا بهم زودتر جواب بدهید.
دخترم و همسرش هردو ناشنوا هستن.
دخترم شرایط خیلی بدی داره، از نظر روحی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان میشه بگید آیا کسی هست که بشناسید فیبروم داشته وبا داروهای گیاهی خوب شده اگه هست لطفاً من رو هم راهنمایی کنه چون به من دکتر گفته که باید عمل کنی ممنون میشم اگه راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید حبیبه خانم خیلی ممنون بخاطر این کانال خوبتون ک همه ما راحت حرفامون رو میزنیم و مشکلات همدیگر رو حل میکنیم خواستم بگم من 29 شهریور ساعت12شب یکدفعه ای احساس کردم چیزی نمیشنوه گوش سمت چپم ولی جدی نگرفتم وخوابیدم ساعت4صبح بود ک حالت تهوع گرفتم همراه با سرگیجه خیلی سنگین ک منو سریع بردن بیمارستان همه آزمایش هارو دادم ولی سالم بودم دکتر مشهد رفتم 7جلسه تزریق گوش داشتم ولی متاسفانه هنوزم نمیشنوم خواستم بدونم آیا کسی این مشکل من رو داشته راهنمایی کنه البته دعا نویس گفته جن زده شدم ولی حرفشو باور نکردم ببخشیدطولانی شد
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀دست هاتو نرم و لطیف کن🍀
👩🦱داشتن دست های نرم و لطیف
بــرای یــه خـــانــوم خــــیـلی ضـــروریــه
💞خصوصاًکه متاهل باشی یادم ازدواج
حـالا چـجوری هـم به کـارای خونه برسم
هم دست هام نرم و لطیف بمونن؟🤔
♻️کافیه چند ســاعت درروز از ایـــن
🧤دستکش های خوشـگل و جذاب
کـــلـــیــپ بــــالا اســــتـفــاده کــنـــی😍
دوستداری یه جفت داشتهباشی
و بـرای هـمســرت دلـبـری کـنی🥰
پس بزن رولینک زیر تا نشونت بدم👇
https://eitaa.com/joinchat/2464546829C13cffb07df
🍀دوست داری دستات نرم باشن؟🍀
👱♀داشتن یه پوست شاداب برای ما
خانوم ها ضـروریه خصوصـا که ازدواج
کــــرده بــاشـی یــا دم ازدواج بـاشی💞
خــب با این وضـعـیت چـــاره چــیـه؟🤔
🧤یـــه جــــفــت دســـتــکــش جـــذاب😍
که باهاش برای همسرت دلبری کنی🥰
بزن رولینک زیر تا نشونت بدم👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2464546829C13cffb07df
#داستان_مریم_عباس 🌸🍃
برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود ..
با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام ..
به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم ..
برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد ..
چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری ..
بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم
گفتم آخه.. خجالت میکشم ..
با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم
از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم ..
برگشتم و همون جای قبلی نشستم ..
کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست
با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇
ادامه شو اینجا بخونید👇❌
https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2
داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆
سنجاق شده ها👆😍
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خسته نباشید برای تخته شدن شکم چه چیزی رو پیشنهاد میکنید؟ خدا خیرتون بده زود
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام واسه اون خانوم های ک میگن میگرن دارن برنامه انارستان من نگاه میکردم خانم دکتر گفت کسانیکه میگرن دارن بخاطر کتف یا گردنشون میگرن میگیرن ولی خودشون خبر ندارن چون نه کتف درد میگیره نه گردن میزنه به سر میگرن میگیرن و باید ورزش کتف و گردن انجام بدن انشالله ک همه مسلمین جهان سالم باشن
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام دوستی برای پورستات سوال کردن همسر من پورستاتش ۵۰ بود الان شده ۲۰ بدون هیچ دارویی از طب سنتی شنیده بودم فقط هرروز یک مشت تخمه کدو یا حداقل درهفته ۳ بار فقط با همین روش خوب شد روغن مالی روغن تخم کدو هم خوبه صلوات بر محمد وال محمد❤️
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خواهر عزیزی که وسواس دارند وقرص اسنترا ۵۰ مصرف می کنند اگر تصمیم دارند که بار دار شوند حتما با دکتر معالج شون در میان بگذارند تا خدای نکرده مشکلی پیش نیا دودر مورد وسواس تا خود شخص نخواد حتی با دارو هم رفع نمیشه توکل به خدا داشته باش واراده خودت رو قوی کن واهمیت نده چون برای وسواسیها همه چی پاکه حتی یقین فرد وسواس اعتبار نداره.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام به همگی خواهران گلم
در جواب دوستی که گفتن پدرشون کنار گوشش غده زده و اهل استان کرمان هستن ... برای همسر من مشکلی در گوشش پیش اومد و نیاز به نمونه برداری و.... خلاصه ما رفتیم پیش دکتر مریم عامی زاده کرمان متخصص گوش و حلق و بینی هستن و بسیار بسیار عالی هستن و ما جواب گرفتیم خودشون هم نمونه برداری کردن ..
بنظرم برین پیششون و اگه نیاز باشه ارجاع میدن جای دیگه ولی خیلی مطبشون شلوغ میشه و ما که خیلی ازشون راضی هستیم خدا خیر دنیا و آخرت و نصیبشون کنه .نگران نباش عزیزم ان شاالله که خیره و چیز خاصی نیست.توکلتون به خدا باشه .
برای سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات
التماس دعا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
باسلام چهل شب برای پای دختر ۱۴ سالش روغن زیتون استفاده کنه
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام ادمین گرامی،خسته نباشید،من با اون دختر ۱۵ساله که حافظ قرآن هستن کاملاموافقم،من ۴۳سالمه ۳فرزنددارم،مسلمانی کاملاازنظر من دراین زمونه ازبین رفته هیچ جور به فکر زن نیستن زن بدبخت هم بایدبسوزه وبسازه چرا چون زنه ،اسم ارث میادانگارقتل انجام دادیم نمیدن که هیچ قطع رابطه هم میکنن،من خودم به نوبه خودم تا این ۴۳سال کل عمرم سوخت وازبین رفت وهیچی از زندگی نفهمیدم،چون کلی آقا بالاسر داشتم (پدری متعصب که میگفت دخترنباید درس بخونه وفقط شوهرداری وبچه داری کنه،گفتم اشکال نداره خونهشوهرادامه تحصیل میدم،اونجا هم باکلی رئیس روبرو شدم که چه درس خوندنی به شوهروبچه هات برس،شوهرهم که فقطو فقط بپز،بشور،جارو کن تمیز کن،اتو کن، حق منه شوهروهم کاملا اداکن،وتمکین کن ،بچه داری کن،برادرهاهم حق نداری از ارث حرف بزنی والا باچاقو طرفی،نگیدنه که اکثرا همینه)،وبه هیچ آرزویی نرسیدم فقطو فقط چون زنم.موندم اون دنیام چجوری رقم میخوره.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام دختر خانمی که 16ساله آسه و داره قوز در میباره حتما پیگیرش بشید موضوع حساسیت منم خودم از 12سالگی دچار این مشکل شدم و به جایی رسیدم که قوز من 80درجه شد و آخر کارم به عمل رسید واز گردن تا کمر الان میله گذاشتند و یپچ و مهره کردند من خودم تجربه اشو دارم مشکل بزرگیه و گردن و فکو شونه را هم در گیر میکنه
درضمن عمل سختیه و تا جوانتره عملش راحتتری
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
✳احكام كودك در هفته اول تولد🐣
💎 شستشوى بدن (غسل)
💎 نخستین غذا (كام برداشتن)
💎نخستین سخن (اذان و اقامه)
💎نامگذارى
💎 تراشیدن سر
💎 ختنه
💎عقیقه
💎 ولیمه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💧💦شستشوى بدن (غسل دادن)💦💧
1⃣ غسل دادن نوزاد, مستحب است .
2⃣ اگر غسل دادن براى نوزاد ضرر داشته باشد, مستحب نیست
3⃣ اگر غسل دادن نوزاد دو یا سه روز تأخیر بیفتد مانعى ندارد, ولى اگر به حدى تأخیر بیفتد كه به او نوزاد نگویند . بهتر است , رجاءاً غسل دهند.
👈 نخستین غذا (كام برداشتن )
مستحب است ـ حتى پیش از خوردن شیر مادر 🍼 با آب فرات و تربت 📿 سیدالشهداء (ع ) كام طفل را بر دارند
👈 نخستین سخن (اذان و اقامه)
مستحب است در روز اول تولد نوزاد , یا پیش از افتادن بند ناف او, در گوش راستش اذان , و در گوش چپش اقامه بگویند.
👈نامگذارى
1⃣ پس از تولد نوزاد, مستحب است نام نیكویى برایش بر گزینند.
2⃣ برگزیدن نام نیكو یكى از حقوق فرزند بر پدر خویش است
3⃣ بهترین نامها براى فرزند نامهایى است كه بندگى خداوند را در بر داشته باشد; مانند عبدالله , عبدالرحمن ,عبدالرحیم ; و در مرتبه دوم نامهاى پیامبران و امامان (علیهم السلام ).
4⃣ از میان نامهاى پیامبران و امامان (علیهم السلام ) نام محمد بهترین نامهاست .
5⃣ كسى كه چهار فرزند پسر دارد, مكروه است , نام یكى از آنان را محمد نگذارد
👈 تراشیدن سر
⬅ در روز هفت تولد نوزاد ـ دختر یا پسر ـ مستحب است موى سر او را تراشیده و به اندازه وزن موها طلا و نقره صدقه دهند.
⬅ مكروه است قسمتى از موى سر نوزاد را تراشیده و قسمتى را باقى گذارند.
👈 ختنه
۱➖ واجب است فرزند پسر ختنه شود.
۲➖ مستحب است ختنهء نوزاد را در روز هفتم انجام دهند.
۳➖ نوازدى كه به طور مادرزاد ختنه شده باشد, اگر ختنه اش كامل باشد, لازم نیست او را ختنه كنند.
۴➖ نوزادى كه به طور مادرزاد ختنه شده , مستحب است براى عمل كردن به سنت پیامبر به محل ختنه او تیغ بگذارنند.
۵➖ كسى كه كودك ـ مسلمان ـ را ختنه مى كند لازم نیست مسلمان باشد; زیرا كافر هم مى تواند كودك مسلمان راختنه كند.
👈 عقیقه
1- عقیقه , گوسفند یا حیوان دیگرى است كه براى هر شخصى كشته مى شود.
2- گوسفند🐏 , گاو🐂 یا شت🐪ر در عقیقه كافى است ولى قوچ🐑 از همهء اینها بهتر است .
3- مستحب است عقیقه سالم و چاق باشد.
4- مستحب است عقیقهء پسر, حیوان نر و عقیقهء دختر, حیوان ماده باشد.
5- مستحب است عقیقه را روز هفتم تولد كودك بدهند و اگر از روز هفتم تأخیر افتاد, همچنان مستحب است , حتى اگر فرزند بالغ شد, و برایش عقیقه نداشته باشند, مستحب است خودش عقیقه را بدهد.
6- در عقیقه مى توانند گوشت خام یا پخته شده را تقسیم كنند, یا بپزند و گروهى از مؤمنین ـ حداقل ده نفر ـ رادعوت كنند و به آنها غذا بدهند.
7- مستحب است پا و ران عقیقه را به قابله (ماما) بدهند.
8- صدقه دادن قیمت عقیقه به جاى عقیقه كافى نیست .
9- مكروه است كه پدر نوزاد یا یكى از عائلهء او از گوشت عقیقهء فرزندشان بخورند و مادر نوزاد نیز اگر از عقیقه نخورد به احتیاط نزدیكتر است .
10- در مورد آنچه در بعضى از روستاها رسم است كه استخوان عقیقه را در پارچهء سفیدى پیچیده و دفن مى كنند مدركى نیافتیم .
👈ولیمه
1- ولیمه دادن در تولد فرزند مستحب است .
2- لازم نیست ولیمهء تولد فرزند در روز تولد وى باشد, بلكه اگر چند روزى هم بگذرد مانعى ندارد.
3- ولیمه دادن براى ختنهء فرزند, نیز مستحب است .
منابع:📚حلية_المتقين📚تحف العقول
🌹تحقيقات پيج حليه المتقين🌹
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽