⚠️اعتیاد جرم نیست بیماریست⚠️
👨👩👧👦‼️ ترک کنیم تا ترکمان نکنند ‼️
✅️ترک و درمان قطعی و تضمینی بدون بازگشت انواع مواد مخدر با داروهای گیاهی و تحت نظر متخصص طب سنتی با نسخه های دکتر خیراندیش
🔻✴️بدون نیاز به بستری
🔻✴️بدون درد و خماری
🔻✴️از بین بردن وسوسه ذهنی
🔻✴️تقویت سیستم ایمنی بدن
🔻✴️پاکسازی بدن و سم زدایی خون
🔻✴️رفع مشکلات و اختلالات آقایان و...
دارای تاییدیه وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو و GMP
🟣مشاهده و عضویت در کانال👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1207501372C10109ff716
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
⚠️اعتیاد جرم نیست بیماریست⚠️ 👨👩👧👦‼️ ترک کنیم تا ترکمان نکنند ‼️ ✅️ترک و درمان قطعی و تضمینی بدو
اگه مشکل اعتیاد توی خونه تون دارید این کانال بی نظیره کارشون😳👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 طبق عادت همیشگی باظاهری خیلی شیک رفتیم مجلس عروسی آخه مادرم خیلی روی ظاهر حساس ب
#داستان_زندگی 🍃🌸
ستاره
مامان گفت چایی نخور مامان جان.
بعد از ظهر که اومدی بدون اینکه غذا بخوری رفتی خوابیدی، اول غذاتو بخور بعد از اون چایی بخور وگرنه با شکم خالی که چایی نمیچسبه.
گفتم باشه ، غذا کتلت بود که چون یکم مونده بود سرد شده بود. ساندویچش کردم برگشتم توی اتاق و شروع کردم به خوندنه همون پیام.
تا میتونستم تو دلم به مرد مو جوگندمی فحش و لعنت میفرستادم.
دوباره پیام داد :
سلام امیدوارم از دست من ناراحت نشده باشی
بهش پیام دادم:
خدا لعنتت کنه ، بهم پیام نده. مگه من واست ناز کرده بودم که نوشتید دیگه ناز نکن ؟
گفت من آدم کثیفب نیستم .
بهش گفتم اگه کثیف نبودی به یه نفر که انقدر ازت کوچیکتره چشم بد نداشتی
روزها گذشت و هر روز صبح برای من یک بیت شعر میفرستاد
اما من جوابشو نمیدادم.
نمیدونم چرا بلاکش نکردم؟!
نمیدونم انگار علم غیب داشت که من عاشق شعرم.
یه روز داشتم با همون دوست قدیمیم صحبت میکردم که دوباره همدیگرو ببینیم که اون گفت من سره کارم کاش بیای اینجا پیشم تا مثل اون سری اینجا همدیگرو ببینیم.
وارد همون محل کارش شدم ، همون مرکز پوشاک .
دوباره همدیگرو بغل کردیم و یه گوشه نشستیم تا حرف بزنیم.
گفتم زهراجون بیا بریم بیرون ، اینجا حال نمیده
گفت خب باید از عموم که رئیسمه اجازه بگیرم ، گفت توام بیا که بدونن دروغ نمیگم که میخوام با دوستم برم .
رفتیم توی دفتر عموش که دیدم همون آقای مزاحم مو جوگندمی پشت میز نشسته
خشکم زد ، اونم خشکش زد . از سره جاش بلند شد اما سعی کرد رفتاری نکنه که زهرا شک کنه.
زهرا گفت عمو اجازه میدی با دوستم دوساعت برم بیرون و میتونید از حقوقم کم کنید.
عموش گفت آره حتما و ما به سرعت نور از اونجا دور شدیم.
اونجا فهمیدم که مرد مزاحم نزدیک محل کار زهرا دوستم چکار میکرد ...
با زهرا قدم میزدیم که زهرا گفت از این عموم متنفرم
به زهرا گفتم چرا از این عموت بدت میاد؟
گفت باهام تحقیر آمیز رفتار میکنه.
انگار نه انگار من برادر زاده ش هستم.
بهم حقوق کم میده .
گفتم زندگیش چه جوریه؟
گفت زندگیش آشفته است.
طلاق گرفته ، یه دختر بیست و دوساله و یه پسر بیست ساله داره
گفتم چرا طلاق گرفته؟
گفت نمیدونم، مادره من با خانواده بابام قهره و ما هیچی از زندگی اینا نمیدونیم. فقط میدونم دختره همین عموم عاشق یه پسری شده و عموم اجازه نمیده باهاش ازدواج کنه و دخترش خودکشی کرده.
هر چیزی که میشنیدم بیشتر ترس برم میداشت چون عموش یعنی همون مرد مو جوگندمی بدجور بهم پیله کرده بود
با زهرا بعد از دوساعت خدافظی کردم و دوباره سوار اتوبوس شدم برگشتم خونه.
آخر شب همون مرد بهم پیام داد که زهرا در مورد من چیزی بهت گفت؟
جواب ندادم.
پیام داد اگه جواب ندی به جون بچه هام از کار میندازمش بیرون.
گفتم نه ، چیزی نپرسیدم که بخواد در مورد شما چیزی بگه.
گفت بیا همدیگرو ببینم
گفتم من از کسی دیگه خوشم میاد دوست پسر دارم و تمایلی ندارم شما رو ببینم
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
حکم وضو گرفتن با آب گرم
پرسش :وضو گرفتن با آب گرم چه حکمی دارد؟
پاسخ :جایز است و کراهتی ندارد.
حکم داستحباب دائم الوضو بودن
پرسش :دائم الوضو بودن چه حکمی دارد؟
پاسخ :مستحب است انسان براى اینکه با طهارت باشد وضو بگیرد، خواه نزدیک وقت نماز باشد یا نه و با آن وضو، مىتواند نماز بخواند.
مسواک دندان عاریه ای
پرسش :استحباب مسواک زدن قبل از وضو شامل شخصی که دندانهای عاریه ای دارد نیز می شود.
پاسخ :بلی استحباب دارد و دندان های عاریه بیش از دندان طبیعی نیاز به رسیدگی دارد.
موارد استحباب وضو گرفتن
پرسش :وضو گرفتن برای چه اموری استحباب دارد؟
پاسخ :وضو گرفتن در چند جا مستحب است: براى خواندن قرآن، براى نماز میّت و براى دعا و مانند آن و نیز مستحب است کسى که وضو دارد براى خواندن نماز، تجدید وضو کند و هرگاه به قصد یکى از این کارها وضو بگیرد تمام کارهایى را که مشروط به وضو است مىتواند انجام دهد.
استفاده از آبی که با نور آفتاب گرم شده
پرسش :آیا استفاده از آبى که با نور آفتاب گرم شده، مطلقاً کراهت دارد؟ یعنى اگر سرد شود، یا با آب سردى مخلوط گردد، و خنک شود، آیا استفاده از آن براى وضو یا غسل یا آشامیدن، کراهت دارد؟
پاسخ :ظاهر روایات این است که کراهت تا زمانى است که حرارت آب وجود دارد.
وضو در دستشویی
پرسش :وضو گرفتن در دستشویی کراهت دارد؟
پاسخ :
وضو در محل استنجاء (داخل مستراح) کراهت دارد ولی با توجه به شرایط فعلی که غالبا به فاضلاب می ریزد، کراهتی ندارد.
استحباب وضو با آب سرد
پرسش : آیا وضو با آب سرد مستحب است؟
پاسخ :
آب سرد در زمستان ترجیح دارد مشروط بر اینکه مایه ضرر نباشد.
مسواک محسوب شدن آب نمک
پرسش :آب نمک مسواک محسوب میشود؟
پاسخ :
مسواک محسوب نمی شود مگر اینکه با دست به دندانها کشیده شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
شخصی كه پیلهوری میكرده است اجناس را از این طرف و آن طرف میخریده و میفروخته و امرار معاش میكرده است از اهالی شاهسون آذربایجان بوده است در اثناء دوره گردیش به قبیلهای میرسد كه شخص كوری محترم بر آنها بزرگتری داشته است، گله و رمه فراوانی داشته و از دست داده بود اولادهای زیادی هم داشت بچههای آن كور به پیلهور گفتند:
با پدر ما بنشین با او سخن بگو و غصه را از دلش بیرون ببر.
با او صحبت كرد از او پرسید چه غصهای داری؟ گفت: چه بگویم اشكش جاری شد و گفت:
همین قدر بدان روزگارم رسید باینجا كه تمام این صحرا پر از گوسفندان یا شتران یا گاوهایم بود آن سمت كوه نیز گله و رمه من تا چند فرسخ احشام و خیمههای فرزندان وبستگان من بر پا بود.
روزی بچهزادهام را كه از همه فرزندانم بیشتر دوست میداشتم همراه خودم سوار كردم و سیاحت میكردم رد میشدم همهاش گلهام بود به فرزند زادهام گفتم كه:
جدت این قدر دارایی دارد كه اگر بنا بشود خدا هم او را فقیر كند سالها طول میكشد.
اجمالاً نزدیك دامنه كوه كه رسیدم ابر سیاهی از سمت قبله آمد و محوطه را پر كرد تگرگ زیادی آمد به اندازه یك گردو به قدری شدید بود كه دیدم جای ایستادن نیست در كوه غاری پیدا كردم و خودم و بچه زادهام در آن قرار گرفتیم.
پس از ساعتی سر از غار بیرون كردم ببینم چه شده است دیدم از آن همه دستگاه از آن همه گله و رمه چیزی باقی نمانده تمام زندگیم را سیل برده است دیگر چیزی نمانده است، به فاصله ساعتی فقیر شدم.
ناله كردم گفتم: اقلا اسبم را پیدا كنم. ببینم چیزی مانده یا نه؟
بچهزادهام را كنار سنگی نشاندم تا اسبم را پیدا كنم، صدائی شنیدم، نگاه عقب سرم كردم گرگی را دیدم میخواهد بچه را بدرد با تفنگم نشانه گرفتم تا گرگ را بزنم امّا به بچه زادهام كه او را سخت دوست میداشتم اصابت كرد و در خاك و خون در غلطید از دل تنگی و ناراحتی چنان تفنگ را به سرم كوبیدم كه چشمم را از دست دادم.به فاصله ساعتی به خاك مذلت نشستم.
این ثروتمندی بود كه دعوی استقلال كرد نفهمید كه خودش و همه چیزش از خداست.
داستانهاي پراكنده / آيه الله دستغيب
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هارون الرشید پنجمین خلیفه عباسی روزی به گوشت جزور یعنی شتر جوان كه وارد ماه ششم شده باشد میل پیدا كرد. آشپز هر روز غذایی از گوشت آن شتر تهیه كرد و كنار غذاهای چندین رقم سفره خلیفه می گذاشت . روزی هارون لقمه ای از غذای گوشت جزور را برداشت و بر دهان گذاشت ، جعفر برمكی وزیر هارون خندید. هارون گفت : چرا می خندی ؟ اصرار كرد تا علت خنده را بگوید، جعفر گفت : آیا می دانی این لقمه چقدر تمام شد؟ هارون گفت : نه ، چقدر تمام شده ؟ جعفر گفت : صد هزار درهم . هارون گفت : یعنی چه ؟ چطور ممكن است . جعفر برمكی گفت : فلان روز كه میل به گوشت شتر جزور كردی ، چنین گوشت در دسترس نبود، از آن روز تا به حال دستور دادم هر روز یك شتر جوان ذبح كنند و گوشتش را بپزند، تا هر وقت شما میل به آن كردی آماده باشد. امروز شما میل پیدا كردید، تا كنون 400 هزار درهم صرف خریداری شتر جزور كردم ، از این رو می گویم : این لقمه اینقدر تمام شده است.
يکصد موضوع 500 داستان / سيد علي اکبر صداقت
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت حبیبه خانم و همه ی دوستان خوبم
اون دوست عزیزی که گفتن پسر 21
سالشون دیگه نماز نمیخونه و اعتقادی به هیچی نداره
دوست خوبم جوونا تو این سن خیلی حساس و مورد رفتار و افکار دیگران قرار میگیرن و تقلید هم میکنن
به نظر من شما اصلا با پسرتون جرو بحث نکنید و فقط گاهی وقتا بامحبت باهاش صحبت کنید چون اگر به قول خود پسرا که میگن گیر نده بهش گیر بدی بدترمیشه که بهتر نمیشه
حتی شما یه مدت بیخیال شو انگار نه انگار چون اون شاید حساسیت شما رو که میبینه بدترهم میکنه
من خودم چنین تجربه ای و داشتم
و رفتم پیش امام جماعت مسجدمون و راهنمایی خواستم و ایشون گفت وقتی پسر شما هرسال اربعین کربلا میره خیالت راحت که دوباره برمیگرده وگفتن کلا بعضی جوونا یه مدت اینجوری میشن زیاد بهش کاری نداشته باشید
و واقعا بعد از چندسال که نماز نمیخوند خدا را هزار مرتبه شکر دوباره خودش شروع کرده به نماز خوندن
امیدوارم پسر و شما و همه جوونا به راه راست هدایت بشن
نگران نباش دست به دامن خدا و اهل بیت بشو انشاالله خودشون کمکتون میکنن🔸🔸🔸🔸
درمورد خشک شدن شیر مادر
یه مقدار از شیرتون و بدوش بریز یه جایی که افتاب زیاد هست مثل پست بام والا مادر خدابیامورر من اینکار و میکرد و شیرشم خشک میشد و تقریبا همه فامیل هم به همین روش انجام میدادن
موفق باشید
سلامتی اقاامام زمان صلوات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#عاشقانه ❤️
خرید
مدت ها بود دنبال یه فرصت بودم که بریم بازار واسه خرید. داشت رادیو تعمیر می کرد، رفتم کنارش و گفتم: «کارت تموم شد؟ کی بریم؟» گفت: «کجا؟»
- بازار دیگه!
- بازار واسه چی؟
- یادت رفته؟ قرار بود پرده بخریم دیگه.
- حالا نمیشه خودت بخری؟
دوست داشتم بیاد و نظر بده. می دونستم خیلی کار داره. پرده خریدن هم کار سختی نبود اما دوست داشتم بیاد. وقتی اصرار منو دید با اینکه کارهاش عقب می افتاد قبول کرد باهام بیاد.
شهید علی حاجبی
ماه نشان، صفحه82
مقام معظم رهبری
این طور هم نیست که بگوییم همه جا خانم باید از آقا تبعیت کند. نخیر. نه چنین چیزی در اسلام داریم و نه در شرع. «الرجال قوامون علی النساء» معنایش این نیست که زن بایستی در همه امور تابع مرد باشد.... بالاخره دو شریک و دو تا رفیق هستند. یک جا مرد کوتاه بیاید یک جا زن کوتاه بیاید.یکی اینجا از سلیقه و خواست خود بگذرد دیگری در جای دیگر تا بتوانید با هم زندگی کنند.
مطلع عشق، صفحه 51
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام ببخشید مزاحم شدم من ی دفعه دیابت گرفتم این هم از نوع دو خیلی بالاست دارو مصرف میکنم کسی بوده این مشکل برای پیش آمده الان بهتر شده باشه
درضمن پرهیز غذایی دارم ولی اصلا دیابتم
پایین نمیاد لطفاً راهنماییم کنید
اگر امکانش هست پیامک بذارید داخل گروه شاید کسی بتونه راهنماییم کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
خواهرم۲۰سالشه ۴سال پیش۴ماه پریودنشدبردیم دکترسنوگرافی نوشت مشکلی نداشت آمپول زدن بعد۲هفته پریودشد.مرتب بودالان مجددهمینجوری شده ببریم دکتریاازهمون آمپول بگیریم نزریق کنن؟خیلی ریزش موداره اگه کسی تجربه ای داره لطفاراهنمایی کنه.ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام آدمین جان حبیبه خانم گل این سوال منوبزاریدگروه ولی خواهشن جواب بدیدهرکی بلده این مشکل من داشته راهنمایی کنیدلطفاممنون میشم من هرماه که پریودمیشم بعضی وقتا۱هفته بعضی وقتا۴روزگاه گاهی هم۵یا۶روززودترپریودمیشم یاقبل اینکه پریودبشم۱۰روزقبلش دوتاسینه هام خیلی دردداره همچون درددارم که میرم حموم نمیشه بشورم یاشبامیخوابم خیلی در دارم کسی میدونه علت چیست ممنونم ازراهنماییتون 👏👏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
خواهشا این سوال منم در گروه بزارید یه بار نوشتم ولی توی گروه ندیدم
خانم عزیزی که گفتنددوسال باردار نشدن چون تخمدان ولوله سمت چپ عمل کردن ودکترها گفتن مشکلی ندارن،شما گفتین برای بارداری دوم اقدام کردین ایا بارداری اول شما قبل از عمل برداشتن تخمدان ولوله بوده یا قبل از عمل؟؟؟؟ چون یه مورد مشابه شما هم ما داریم که یه تخمدان به دلیل کیست عمل کردن وبرداشتن ودکتر ها میگن هیچ مشکلی برای بارداری نیست ولی حالا ۳سال باردار نشدن؟خواهشا جواب بدین وبگین که تا حالا چه اقداماتی برای بارداری انجام دادید؟پیش کدام دکتر رفتین؟؟ ممنون از جواب شما🌺🌺🤲🤲
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه اعضای گروه ....موهای سفت زبر روی صورتم هست روی چانه ام زیاد خسته شدم 😔😔به غیر از لیزر کسی راهی بلد هست که سست بشن دیگه در نیاد 🌹ممنون از کانال خوبتون واز همه ی خانمهای گل
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام خدمت شما دوستان عزیز یه پسر 3 ساله دارم که پارسال هم انگل گرفت والان نزدیک 1 ماه میشه باز علائم شروع شده ویک کرم های سفید رنگ نازکی دور مقعدش دیدم بردمش دکتر دارو داد که همه خانواده بخورن اما خیلی شب ها داره اذیت میشه درمان برای کرم آسکاریس اگه دارید بهم بگید خدا خیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باعرض سلام وخسته نباشین وقتتون بخیر من ویتامین D به شدت پایینه و کبدم نزدیک گرید ۲ چکار کنم که هم ویتامینم جبران بشه هم کبدم درمان بشه ودیگه این که کف پام و مچ پاهام به شدت درد میکنه علتش میتونه کمبود ویتامین D باشه یا نه ممنون میشم تجربه خودتون رو بگین ودیگه این که ارتروز و دیسک کمر هم دارم زیاد راه میرم یا میاستیم به شدت درد میکنه ممنون از کانال خوبتون و خسته نباشین حبیبه خانم اجرتون با آقا امام زمان. از مشهد
یک سوال دیگه داشتم دخترم ۲۰ سالش یکسره مریضه هر روز ی دکتر هم افسردگی داره هم معده درد و حالت تهوع هم خونریزی ماهیانه یک دکتر میبرمش باز یک کاری دیگش میشه حرز جواد و حرز حضرت زهرا هم واسش گرفتم ولی هیچ فایده نداره کلی قرص و دارو میخوره نمیدونم دیگه چکار کنم اگه کسی می تونه راهنمایی کنه ممنون میشم 🙏🙏🙏🙏 از مشهد
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#عباس و #مریم ❤️
هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو که هنوز توی بازی بود رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش ..
اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود و دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم ..
آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم ..
عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم ..
دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم ..
دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم ..
در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت ..
با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی ..
قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا ..
عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟
با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت ..
ساکم رو برداشتم و دیگه منتظر یک کلمه حرف از جانب عباس نشدم و از خونه زدم بیرون .. 👇👇👇
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان #زندگی عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻
ترکونده کل #ایتا رو💪🏻
از دستش نده این داستان #جذذذذذابو😍🔞👆🏻👆🏻
کاملش سنجاق شده✅✅
🔴دعای ترک اعتیاد ،موثر و قوی🔴
اگر همسر یا پدر و برادرتان علاقه ی شدید به قلیان ،سیگار ،شراب ، مواد مخدر و حتی گوشی موبایل دارد و هرکاری کرده اید موفق به ترک آن نشده اید
تنها یک راهکار موثر است... 👇
در یک ظرف گلاب ریخته و نام شخص معتاد را بگویید و سپس این دعا را ۱۴بار بر گلاب بخوانید و با صبحانه به شخص معتاد بخورانید ..👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
خیلیا با این دعا،مشکلشونو حل کردنا😍
#دعا_درمانی 🌱
روز جمعه قبل از نماز مغرب
دعا برای جذب خواستگاران فراوان
برای جلب خواستگار زیاد و تسهیل
امر ازدواج ، با حضور و توجه قلبی
سوره های مبارکه ذیل را بر آبی پاک
قرائت کند و در روز جمعه قبل از اذان
مغرب با آن آب غسل کند و بعد از آن
سوره مبارکه طه را سه مرتبه قرائت
کند ، به اذن خداوند متعال خواستگاران
زیادی پیدا خواهند شد.
1- سورة الفلق ( ۷ مرتبه )
2- سورة الناس ( ۷ مرتبه )
3- سورة الإخلاص ( ۷۱ مرتبه )
4- سورة طه ( ۲ مرتبه)
5- سورة الكافرون ( یک مرتبه )
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
📅 #تقویم_روز
🗓 #جمعه ۲۴ آذر | قوس ۱۴۰۲
🗓 ۱ جمادی الثانی ۱۴۴۵
🗓 15 دسامبر 2023
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️12 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️19 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️28 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️29 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
🤲 #ذکر روز #جمعه ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما.
🤲 #ذکر روز #جمعه به اسم #امام_زمان است و در کنار این ذکر میتوانید در روز #جمعه #زیارت_امام_زمان را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز #جمعه #باعث_عزیزتر شدن میشود.
🤲 #ذکر (یا #نور) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #عزیز_شدن در #چشم_خلایق میشود.
⛔️ برای #حجامت و #خون دادن روز خوبی نیست.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز خوبی نیست.
✅ برای گرفتن #ناخن روز خوبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز خوبی است.
✅ برای #زایمان روز خوبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز خوبی است.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
✅ برای #مسافرت رفتن روز خوبی است.
🔰 زمان #استخاره : از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
🔹امروز روز مبارکی است.
🔹امروز برای شروع کارها خوب است.
🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد.
🔸کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود.
🔸قرض دادن و قرض گرفتن با احتیاط باشد.
🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔸خرید و فروش و تجارت،خوب است.
🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و حویشاوندان خوب است.
🔹رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔹صدقه دادن خوب است.
🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 پشت پا 》 است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔸 تعبیر خواب این شب در هر حالی درست است.
🔸مسیر رجال الغیب از سمت شمال میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔸 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۵:۳۶:۱۹ طلوع آفتاب ۷:۰۶:۱۴
🔹 اذان ظهر ۱۱:۵۹:۱۲ غروب آفتاب ۱۶:۵۲:۰۵
🔹 اذان مغرب ۱۷:۱۲:۲۱ نیمه شب شرعی ۲۳:۱۴:۱۲
🌹 #دعا_برای_آزاد_شدن_زندانی
🌹 دعا اين است: اللَّهُمَّ بِحَقِّ الْعَرْشِ وَ مَنْ عَلَاهُ وَ بِحَقِّ الْوَحْيِ وَ مَنْ أَوْحَاهُ وَ بِحَقِّ النَّبِيِّ وَ مَنْ نَبَّأَهُ وَ بِحَقِّ الْبَيْتِ وَ مَنْ بَنَاهُ يَا سَامِعَ كُلِّ صَوْتٍ يَا جَامِعَ كُلِّ فَوْتٍ يَا بَارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ آتِنَا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا فَرَجاً مِنْ عِنْدِكَ عَاجِلًا بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى ذُرِّيَّتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً
⏰ ذات الکرسی عمود ۱۰:۳۴
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #جمعه است.
#چله_شهدا ❤️🍃
#شهید_نوزدهم 🍃🌻
شهید علی اصغر خنکدار☀️🍃
ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا
هدیه به روح بلند و جاودانه ی این شهید عزیز🌱
کسانی که در چله شرکت کردند لطفا تا شب انجام بدن 🙏
به امید حاجت روایی ان شالله🤲💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
زیارت-عاشورا-صوتی-–-کربلایی.mp3
2.68M
قرائت زیارت عاشورا❤️
صوتی 🌱
با نوای کربلایی 🌸🍃
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا ❤️🍃 #شهید_نوزدهم 🍃🌻 شهید علی اصغر خنکدار☀️🍃 ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا هد
#زندگینامه 🌸🍃
زندگینامه شهید علی اصغر خنکدار
در سال 1341 در روستای "کلاکر محله" شهرستان "قائمشهر" به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود. علی اصغر پیش از آغاز دوران تحصیل رسمی درمدرسه به مکتب خانه رفت و به فراگیری قرآن پرداخت. در سال 1348 در مدرسه «همام» روستای کلاگر محله تحصیلات دوران ابتدایی را آغاز کرد.
. او برای همسر خود احترام فراوان قایل بود اما حضور در جبهه را ترک نمی کرد. در مدت کوتاه بازگشت از جبهه نیز به جمع آوری نیرو می پرداخت. به هنگام تولد نخستین فرزندش برای مدت کوتاهی در یکی از بیمارستانهای شهرستان بابل حاضر شد و او را به یاد دوست و همرزم شهیدش" حمید رضا "نامید و سپس به جبهه بازگشت. علی اصغر به امام خمینی (ره) عشق می رزید، با ذکر مصیبت امام حسین (ع) و با شندیدن مصائب ائمه اطهار به گریه می افتاد. جبهه برای او از همه چیز مهم تر بود. در حالی که منزل شخصی نداشت و حقوق بسیار کمی از سپاه دریافت می کرد جبهه را رها نمی کرد. در کنار روحیه خشن نظامی از روحی لطیف و وجدانی بیدار برخوردار بود. توجه به اصلاح اخلاقی دوستان و همرزمان، اهتمام به رعایت آداب شرعی و اخلاقی تحصیل و به بطالت نگذراندن عمر در جوانی از یکی از دست نوشته هایش به خوبی مشهود است. او پس از مدت فرماندهی گردان امام محمد باقر (ع) برای گذاراندن دورة آموزش فرماندهی به پادگان امام حسین (ع) تهران اعزام شد. از 18 اردیبهشت 1363 تا 15 مرداد 1363 دوره مزبور را گذراند و پس از آن برای مدت کوتاهی به قائمشهر برگشت. در تاریخ 21 مرداد 1363 به عنوان جانشین واحد عملیات منصوب شد. اما دو ماه بیشتر طاقت نیاورد و بار دیگر در 1 آبان 1363 به جبهه اعزام و به عنوان جانشین گردان امام محمد باقر (ع) مشغول به فعالیت شد. در تاریخ 15 آبان 1363 بار دیگر از ناحیه پهلو بر اثر اصبت ترکش مجروح شد. لکن مداوای طولانی را نپذیرفت. در 1 اردیبهشت 1364 به فرماندهی گردان حمزة سید الشهدا (ع) منصوب شد و تا شهریور در آن گردان باقی ماند. سپس به عنوان جانشین محور دوم لشکر که فرماندهی آن بر عهده سردار عمرانی بود منصوب شد. در حالی که رزمندگان گردان امام محمد باقر (ع) اصرار داشتند او را به گردان امام محمد باقر (ع) برگردانند. در همین حال و هوا دومین فرزندش "زینب" به دنیا آمد. از نفوذ کلام بالایی برخوردار بود واین بنا به فرمایش حضرت علی (ع) به خاطر یکی بودن گفتار وعمل او بود. دربارة نفوذ کلام شیری ـ یکی از همرزمان ـ می گوید : در سال 1364 خنکدار به من اعلام کرد که روستای شما باید یک دسته نیرو به منطقه جنگی اعزام کند. من نیز به او گفتم چون تعدادی از بسیجیان روستا در جبهه هستند شاید استقبالی که انتظار می رود صورت نگیرد. وی با چهره مصمم گفت : «شما جلسه ای بر قرار کنید که من برای صحبت با مردم به آنجا بیایم.» چند ورز بعد مراسمی بر پا شد و از ایشان برای سخنرانی دعوت کردیم. وی با کلامی شیوا، چنان صحبتی کرد که فردای آن روز به تعداد بیش از یک دسته بسیجی با بدرقه مردم روستا به جبهه ها رفتند. علی اصغر در جریان عملیات والفجر 8 در تیپ 1 لشکر 25 کربلا در فاو حضور داشت و معاون محور 2 بود اما به خاطر علاقه خاصی که رزمندگان گردان امام محمد باقر (ع) به او داشتند و با به صلاحدید فرمانده لشکر به این گردان بازگشت. در 20 بهمن 1364 در دقایق اولیه عملیات والفجر 8 وقتی نیروها به آن طرف ساحل اروند رسیدند، او در حالی که نیروهای رزمنده را از درون قایقی به جلو هدایت می کرد، چندین بار فریاد کشید کربلا جلوی من است، من کربلا را می بینم. در همین حال تیری به شقیقه اش اصابت کرد و در دم به شهادت رسید. پیکر علی اصغر خنکدار در گلزار شهدای روستای" کلاگر محله"در شهرستان "قائمشهر" به خاک سپرده شد. یک سال بعد در جریان عملیات کربلای 5 برادرش "جعفر خنکدار" هفده ساله به شهادت رسید. سه سال بعد در تاریخ 4 مرداد 1367 در روزهای آخر جنگ "محمد باقر خنکدار" در منطقه عملیاتی جزیرة مجنون به اسارت دشمن در آمد و در سال 1369 به آغوش خانواده بازگشت. از شهید "علی اصغر خنکدار" یک فرزند پسر به نام "حمیدرضا" که در زمان شهادت پدر دو ساله و دختری به نام زینب که شش ماهه بود. به یادگار مانده است
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام من ازتون راهنمایی میخواستم خب من با یه آقایی در حد پیام در ارتباط هستیم ما هم
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام خدمت همه ی دوستان انشاءالله خداوندمشکل همگی راحل کندخانمی فرمودن براشستن بچه کوچکش آب اول شیررایخ است چکارش کنداسراف نشه اگردستشویی میشوربش یه آفتابه بذارتودستشویی این آب یخ رابریزداخلش واسه مصارف خودتان ازآفتابه استفاده کنیداگردرحمام میشوییش درتشت آب رانگه دارواسه حمام خودت یابچه باآب گرم قاطی کن ولرم شداستفادش کن که اسراف نش
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خواهری که بچشون اسهال گرفته میگه به خاطر دندونش هست. عزیزم بچه مه میخواد دندون در بیاره چون لثش میخاره همه چیو تو دهنش میبرهذممنکنه عفونت ومیکروبی وارد دهنش شده باشه. اگه اسهالش حالت خلطی داره باید دارو بخوره
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خواهری که میگن برادر57 سالشون کم خونی داره. چون مرد هستن و خونریزی ماهیانه ندارن شاید خونریزی داخلی دارن وباید پیگیری کنن
🍃🍃🔹🔹🔹🔹🔹🔹🍃🔹
سلام خواهری که پشت سرشون درد میکنه احتمالا فشار خون یا چربی خون دارید. ان شاء الله درمان کنید. برای فراموش کاری زیاد آیت الکرسب بخونید وصبح ها 21 عدد مویز بخورید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانمی که میگفت برای دخترش که قدشون کوچیک مونده براشون حجامت کمر وساق پا برای دخترم که همچین مشکلی داره میخوام ببرم خواهرم برده برای پسرش قد وزنش بهتر شده پیش دکتر بلاغت قم خیابان سمیه
ودکتربیتا علی مردانی فوق تخصص غدد بیمارستان حضرت معصومه. .من خودم دخترم رو 3سال هست پیش ایشون میبرم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
برای سرفه نوزادشون من خودم به دخترم از چند ماهگی هرموقع سرفه میکنه دونه به روزی چند مرتبه میدم خیلی تاثیر گذار هستش روزی چند تادونه به رو خیس کنید با آب داغ تا خنک بشه صاف کنید در حد یک قاشق به نوزادشون بدن خیلی خوبه
و خانمی که دست وپاشون خواب میره از گردن وکمرشون هست دیسک گردن وکمرشون درگیر هست مادرم همین مشکل رو داره ودکتر برای عمل نوشتن
البته طبق سوزنی خیلی خوب هست من خودم اونجا مراجعه کردم خیلی خوب هست برای دیسک کمر خیلی بهتر شدم قم صفایه ساختمان سپهران
ممنون از کانال خوبتون یا علی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانمی ک کابوس میبینن خودشون و همسرشون آیه 18و 19 آل عمران رو بخونن.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانمی ک راهکار خواستن ک تو شستشوی بچشون آب اصراف نکنن.ی لطفی کنید ب اندازه ای ک آب لازم دارید داخل ی ظرف،روی اجاق، آب رو گرم در حد ولرم کنید ک زیاد زمان نبره و بعد از اون پوشک بچه رو باز کنید و بشورید اگر هم منظورتون برای حمام کردنه و سختتونه آب گرم کنید چند تا دبه تمیز پر کنید ک برای مواقع قطعی آب داخل دستشویی استفاده کنید یا وقتی حمام و دستشویی نیاز ب شستن داشت استفاده کنید.من خودم برای تراس شستن یا قطعی آب استفاده میکنم.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام
برای خانمی که گفتن یک ساله عقدن ونامزدشون شون نماز نمیخونه وپول از حسابشون برداشت کرده.
عزیزم تا تو بخوای دعا کنی این آقا هدایت بشه خودت از بین میری.
چاره کار دعا کردن نیست تو شرایط شما
یک فکر اساسی به حال خودت بکن.قبل اینکه برید زیر یک سقف
🍃🍃🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🍃
سلام خدمت شما دوست عزیز و ممنون از زحمات شما خدا خیرتون بده ا دوستان تورا بخدا کمک کنید من ۲۳ ساله ازدواج کردم دراین مدت خیانت زیاد دیدم شوهرم با زن داداش خودش ومن رابطه داره و همیشه انکار میکنه جدیدا ۳ماه نگاه هم نمیکنه؟ فقط دلمو میسوزنه میگه تو فقط تو خونه نوکر هستی من فقط به خاطر بچه هام تحمل میکنم احساس میکنم ۳تا بچه هام ومن طلسم شدیم همش تو خونه و ساکت هستیم این بگم شوهر اجازه هیچ کاری بهم نمیده حتی دیدن خانواده انگار من دشمن خونی او هستم او پسر عمه من هستش پسر بزرگم ۲۲ دختر کوچکم ۱۴ ساله هستن یه جوری برادر کوچکم به برادر بزرگم هشدار داد که زنش با شوهرم سر وسری داره ولی اون نه می بینه نه میشنوه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام به همه دوستان مجازی خوبم خسته نباشید.به خانمی که دیابت حاملگی دارن هشت ماهه باردارن منم واسه دوتا حاملگیم همین مشکل را داشتم واسه دومی انسولین واسم تجویز کردن ی روز با دوز دو استفاده کردم قندخونم بیشترشد دیگه نزدم اما روزی سه قرص متفورمین ۵۰۰خوردم.انشاالله مشکلی واستون پیش نیاد ولی من بچه دومم ۳ کیلو و ۱۰۰گرم بدنیااومد و ریزتر بود
من دستگاه هم داخل خونه داشتم خودم قندمو کنترل میکردم کافی بود ی لقمه نان بخورم قندم میرفت بالا ولی همه میوه و غذا بدون نان خوردم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلامبرایخانمیکهپسریازدهسالهالتشکوچکوداخلپسرمنهموقتیبدنیااومدهمینطوریبودخیلیکوچکبودمنخیلیهمییتندادمولیالانبزرگشدهمنرومنمیشهازشبپرسمولیشماخواهربرایاینکهخاطرتجمعبشهببرشدکترانشاللههیچمشکلینداشتهباشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🍃🌸 ستاره مامان گفت چایی نخور مامان جان. بعد از ظهر که اومدی بدون اینکه غذا بخور
#داستان_زندگی 🌸🍃
گفت داری دروغ میگی، تو دوست پسر نداری
گفتم دارم، عاشقشم
گفت اونروز که از کلانتری اومدیم بیرون ، من نرفتم و یه گوشه پنهون شدم
دیدم که سوار اتوبوس شدی
گفت با تاکسی دنبال اتوبوس اومدو و دیدم کجا پیاده شدی و خونتونو یاد گرفتم .
از یه طرف ناراحت بودم که دیده سوار اتوبوس شدم چون به غرورم برخورد.
از یه طرف ناراحت بودم که آدرس خونمون وپیدا کرده و میترسیدم داستان درست کنه برام.
بهم گفت مدت هاست آدم گذاشتم جلو در خونتون و ندیده از خونه خارج بشی، تو چطور دوست پسر داری که نمیری بیرون
وقتی این حرفارو شنیدم احساس کردم خلع صلاح شدم ، مثل آدمیکه تو دام افتاده.
پیش خودم گفتم ستاره خدا به دادت برسه که گیر یه گرگ افتادی.
گفتم من نمیخوام با کسی رابطه داشته باشم اونم مرد به این سن بالایی
گفت من شوق زندگی دارم
یه پیرمرد از کار افتاده نیستم.
بهم گفت میخوام باهم بریم بیرون حرف بزنیم
اولش قبول نکردم
اما ترسیدم تلافیش رو سره زهرا دربیاره و بیکارش کنه.
میدونستم زهرا چقدر نیاز مالی داره.
پس قبول کردم
هرشب گریه میکردم
میگفتم خدایا نجاتم بده
نقطه ضعفم دوستم بود، زهرا.
وضع مالی خیلی بدی داشتن ، از همون دوران دبیرستان خبر داشتم.
دوتا برادر کوچولو داشت.
تا روز قرار رسید
جلوی آینه نشستم تا آماده بشم
آینه لک داشتم و حتی دل و دماغشو نداشتم که پاکش کنم.
شروع کردم به آرایش کردن و آخرشم یه رژ خیلی قرمز زدم تا مرد موجوگندمی بدش بیاد و دلشو بزنم . از اتاق اومدم بیرون ، مامانم با دیدن رژ قرمز شوکه شد، گفت اینجوری میخوای بری بیرون؟
گفتم آره.
گفت تو که فقط اینو تو خونه استفاده میکردی. یه لبخند زدم و خدافظی کردم
جایی که قرار گذاشته بودیم یه کافی شاپ توی بالای شهر بود و تا خونه ی ما بیشتر از یک ساعت فاصله داشت.
مرد مو جوگندمی بهم گفت بود بیام دنبالت ، منم گفته بودم نه.
چند روز پول جمع کرده بودم تا بتونم پول تاکسی اونروز رو بدم و خودمو بدون اتوبوس به اونجا برسونم
جلو دره کافی شاپ منتظر ایستاده بود ، بهش سلام کردم.
از دیدن رژ لبم و شوکه شده بود. بهم گفت قبل از اینکه بریم تو کافی شاپ بیا تو ماشین کارت دارم. سوار ماشین شدم سریع یه دستمال کاغذی بهم داد گفت رژتو پاک کن.
گفتم من پاک نمیکنم ، من همیشه رژ میزنم و به تو ربطی نداره.
گفت پس خودم پاک میکنم.
دستشو با دستمال اورد جلود که پاک کنه
دستشو گرفتم و تا تونستم گازش گرفتم ، اونقدری که متوجه شدم دندونم رفت تو پوستش
شوکه شده بود، عصبی بود از حرص میخواست ماشینو روشن کنه که سریع پیاده شدم.
خودم از ترس داشتم میمردم ، شروع کردم به دوییدن ، میخواستم ماشین بگیرم برگشتم ماشینشو نگاه کردم که دیدم سرشو گذاشته روی فرمون.
پیش خودم جیگرم خنک شد که اونقدری ناراحت شده که سرشو گذاشته رو فرمون ...
رفتم به ماشینش نزدیک شدم از بیرون داخلو نگاه کردم دیدم از دستش خون میاد.
با ترس سوار ماشینش شدم صداش زدم ، جواب نداد. دستمو زدم به سرش دیدم از درد دستش ضعف کرده.
وقتی دستشو دیدم انگار گرگ بهش حمل کرده بود
سریع رفتم تو همون کافی شاپ و گفتم آب سرد بدید.
دیده بودم تو فیلما آب سرد میریزن رو اینایی که از حال میرن.
سرشو چسبوندم به صندلی ، آبو گرفتم ریختم تو صورتش
هوشیار شد ، بهم گفت عقل نداری راحتی ...
گفتم تقصییر من بود که دلم سوخت اومدم ببینم مرده ای یا زنده ای.
گفت میبینی که زنده ام ولی زخمی
آب سردم ریختی روم و سگ لرز شدم
با همون حالش منو رسوند خونه . البته نه نزدیک . سره خیابون به اصرار خودم که آشنا نبینه.
از اون روز قرار های ما بیشتر شد
گاهی تو کافی شاپ ، گاهی رستوران.
هنوز در مورد بچه هاش چیزی بهم نگفته بود
نمیدونستم چطور در مورد دخترش حرف بزنم.
چطور بهش بگم چرا انقدر با دخترت بیرحمانه رفتار میکنی!
همزمان یکی از همون دخترخاله هام که تو زندگیم همیشه اذیتم کرده بود من و عموی دوستمو تو خیابون دید و تو فامیل پر شد که ستاره با یه پیرمرد رابطه داره
خاله هام یکی یکی زنگ میزدن به مادرم که شنیدیم ستاره با یه پیرمرد دوسته.
نوبت داییام شد.
خاطرات تلخ بچگیم و رفتاراشون برام زنده شد.
دوست داشتم بمیرم اما این حرفارو نشنوم.
مادرم سعی میکرد به گوش بابام نرسه اما به گوش عمه هام رسیده بود و اونا به پدرم گفتن.
خودمو تو اتاق حبس کرده بودم.
زورکی دو قاشق غذا میخوردم
جواب تلفن های کیامرث رو نمیدادم...
نگران شده بود
چند کیلو وزن کم کرده بودم
به زهرا ماجرای خودم و عموش رو گفتم
بهش در مورد خاله ها و دایی هام و عمه هام و حرفاشون گفتم.
اونم همه شو به عموش گفت
یه روز زنگ خونمون زده شد.
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
✂️ عمل های جراحی ✂️
⭕️ عمل جراحی نکنید زیرا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله راضی نیستند و البته هر عمل جراحی ، جایگزینی در طب اسلامی برای درمان بیمار دارد .
🎁 نمونه هایی از درمانهای طب اسلامی که جایگزین عمل جراحی هستند :
♻️ جایگزین عمل آپاندیس ، مصرف عسل خوب با سیاه دانه به صورت مداوم تا کامل درمان شود .
♻️ جایگزین عمل سنگ کیسه صفرا ، داروی جامع امام رضا علیه السلام با آب سنا .
♻️ جایگزین عمل های جراحی سرطان خون ، قرص خون .
♻️ جایگزین عمل جراحی گرفتگی عروق قلب ، داروی باز کننده عروق .
♻️ جایگزین عمل جراحی سنگ کلیه داروی جامع امام رضا علیه السلام با آب ترب یا آب سداب .
♻️ جایگزین عمل انواع تومور ، داروی ثفا و داروی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله .
♻️ حجامت نقره جایگزین درمان های آب آوردن مغز کودکان .
♻️ جایگزین عمل کمر درد و سیاتیک ، گذاشتن ناخنها روی رگ سیاتیک یا محل درد .
♻️ جایگزین عمل تنگی نخاع ، حجامت مخصوص .
♻️ جایگزین برداشتن رحم ، جوشانده سماق و گشنیز و مصرف سویق عدس.
♻️ جایگزین عمل کیست تخمدان تباشیر با آب شاهی .
♻️ جایگزین عمل کیست کلیه تباشیر با اب ترب .
♻️ جایگزین کشیدگی و پارگی تاندوم یا رباط ، داروی جمع کننده .
♻️ جایگزین تنگی کانال عصب دست جا انداختن رگها .
♻️ جایگزین کوتاهی عصب پا ، فشار دادن مرتب پاها است .
♻️ جایگزین عمل زانو شیطرج و مرکب مفاصل .
♻️ جایگزین عمل کیست مویی ، داروی پوستی مالیدنی و جامع و عسل .
♻️ جایگزین عمل بواسیر ، بلادر است و سعد .
♻️ جایگزین عمل پروستات مرکب 4 .
♻️ جایگزین عمل آب مروارید ، سرمه نشادر .
♻️ جایگزین لیزر چشم و میل زدن مجرای اشک ، سرمه کافوری .
♻️ جایگزین عمل پولیپ بینی ، قطره مرزنجوش جامع .
♻️ جایگزین عمل پولیپ روده ، تزریق اب قسط و نمک .
♻️ جایگزین عمل تنگی مجرای ادرار ، تزریق آب قسط و نمک در مجرای ادرار.
♻️ جایگزین سیاه شدن استخوان لگن ، مصرف استخون ساز و سویق سنجد.
♻️ جایگزین عمل پیوند کبد مرکب یک.
♻️ جایگزین عمل بزرگ شدن طحال ، اگیر ترکی یا همان داروی طحال .
♻️ جایگزین عمل چسبندگی روده داروی سدد و روغن بنفشه .
♻️ جایگزین عمل پیوند کلیه ، مغز گردو و زنیان و مرکب 4 .
♻️ جایگزین عمل عمل پیوند ریه ، ادرار شتر .
♻️ جایگزین عمل شقاق ، جامع و عسل.
♻️ جایگزین عمل فیستول ، نمک و جامع و عسل .
♻️ جایگزین قطع پای دیابتی ، جامع و عسل و نمک .
♻️ جایگزین عمل سوراخ قلب ، قرص خون .
♻️ جایگزین عمل دریچه قلب ، قرص خون وتقویت قلب .
♻️ جایگزین عمل سینوزیت ، روغن بنفشه وقطره مرزنجوش جامع .
♻️ جایگزین لیزر کردن پوست ، داروی پوستی مالیدنی یا آب قسط و عسل .
♻️ جایگزین برداشتن خال پوستی ، داروی پوستی مالیدنی .
♻️ جایگزین لیزر زگیل ، چوب زگیل یا نمک .
♻️ جایگزین عمل چسبندگی رحم ، نشستن در آب مرزنجوش .
♻️ جایگزین عمل واریکوسل ، داروی ورم بیضه .
♻️ جایگزین عمل بیضه ، پودر تین فیل .
♻️ جایگزین عمل برگشت ادرار مرکب 3
♻️ جایگزین بخیه دهانه رحم ، فرفیون.
♻️ جایگزین عمل دیسک گردن ، سویق جو و گذاشتن ناخن .
♻️ جایگزین عمل آب سیاه ، قوز قرنیه وانواع کوری شافیه 16 ماهه با اب باران.
♻️ جایگزین کاشت حلزون ، شافیه 20 ماهه و آب کندر .
♻️ جایگزین عمل نازایی و کاشت ، پودر تین فیل و باه زنان .
♻️ جایگزین عمل لوزه ، داروی امام کاظم ، جامع و عسل .
♻️ جایگزین عمل خونریزی مغز یا لخته شدن، شافیه با آب مرزنجوش.
♻️️ جایگزین عمل تیروئید وگواتر جامع با آب مرزنجوش.
♻️ جایگزین سزارین داروی زایمان آسان و یا علی گفتن است .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#عاشقانه ❤️
هنوز با یادآوری آن روزها لبخند بر روی لبهای من و علی مینشیند و باز علی با همان نگاه آشنایش مرا مینگرد و باز همان لبخندهایش را میزند.
- نسرین تو اصلا عوض نشدی.
- تو از شیطنتهای من خسته نشدی؟
- نه... شیطنتهات شده تنها دلخوشی من. همیشه میترسیدم بعد از ازدواج با من، دیگه مثل اول دلشاد و سرزنده نباشی ولی حتی شرایط سخت زندگی هم تو رو عوض نکرد.
یک شیطنت بامزه و البته به قول بابام شوخی بیمورد باعث شد من و علی با هم ازدواج کنیم. من دختر بازیگوش و باهوشی بودم و البته هستم. توی مدرسه همه من رو میشناختن چون با همه سر شوخی داشتم. همه دبیرها ازم راضی بودن چون درسام خیلی خوب بود.
ما باید سر کلاس ورزش از شلوار ورزشی استفاده میکردیم و مهناز همکلاسی من که روی یه نیمکت مینشستیم، از پوشیدن شلوار ورزشی متنفر بود و من مثل همیشه یه شیطنت قلقلکم میداد. شلوار ورزشی اونو از زیر نیمکت برداشتم و تویش رو پر از برف کردم و از پنکه سقفی کلاس آویزون کردم تا ازش آب بچکه... همه زدن زیر خنده، حتی خود مهناز هم میخندید. تا اینکه در کلاس باز شد و دبیر ورزشمون اومد. تا این صحنه رو دید، به من نگاه انداخت که روی نیمکت ایستاده بودم و رفت سراغ معاون مدرسه. خانوم اقتداری، (معاون) که من رو خیلی دوست داشت، تا این صحنه رو دید با دبیر ورزشمون شروع کرد به خندیدن اما بعد از چند لحظه رو کرد به من و گفت:
- تو که میدونی قراره لیست بیانضباطها رو بزنم به شیشه دفتر. تو در صدر لیست قرار میگیری.
روز بعد اسم من اول لیست بیانضباطها نوشته شده بود، اونم با نمره هفت. برام مهم نبود چون میدونستم میتونم تا آخر ترم بهشون اصرار کنم چون درسام واقعا خوب بود. همین شوخی باعث شد که آوازه و شهرت من بیشتر از قبل تو مدرسه بپیچه. سمیرا خواهر علی این جریان رو توی خونه برای علی تعریف میکنه و علی ناخواسته کارهای من براش جالب به نظر میاد و تصمیم میگیره که من رو ببینه. چند روز بعد از جلوی مدرسه با سمیرا من رو تعقیب میکنن. من با چند نفر از دوستام به سمت خونه راه افتادیم. من همیشه توی راه مدرسه صدای آژیر ماشینهای پارک شده در پیادهرو رو درمیآوردم تا با این کار بهشون بگم عابرای پیاده هم حقی دارن.
علی و سمیرا حسابی به من میخندیدن. بارون هم تندتند شروع کرده بود به باریدن و از ناودونها آب میاومد. من، بچهها رو به سمت ناودونها هل میدادم تا حسابی خیس بشن و البته خودم هم از زیر ناودونها میرفتم چون عاشق بارونم.
این شیرینکاریهام به دل علی میشینه و به قول خودش عاشقم شد در حالی که خودش آدم ساکت و آرومی بود و حالا این دختری که از دیوار راست بالا میرفت، بیقرارش کرده بود. پس تصمیم گرفت به هر قیمتی شده با من ازدواج کنه.
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام ممنون از شما که بهمان کمک میکنید طور جان امام حسین ع پیام من اورژانسی بزارین من سرم ریزش سکه ای گرفته برام دعا کنید و راه حل بدین چکار کنم 😭😭😭😭😭😭😭😭سر ماه هم عروسی خواهرمه دارم دق میکنم الان ساعت ۵ صبح دارم سکته میکنم دستهام میلرزه از ترس طاس نشم من خیلی موهای پرپشت و بلندی داشتم دیشب متوجه شدم ادمین اورژانسی برار
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#عاشقانه ❤️ هنوز با یادآوری آن روزها لبخند بر روی لبهای من و علی مینشیند و باز علی با همان نگ
.
شب خواستگاری قرار شد با هم حرف بزنیم بنابراین به اتاق دیگهای رفتیم.خواهر کوچکم عاطفه که تنها سه سالش بود، همراه ما آمد. وسط صحبتهای ما عاطفه ازم خواست بسته آدامسی که توی دستش بود را برایش باز کنم.
- این رو از کجا آوردی؟
با همان زبان شیرین کودکانهاش خندید و گفت:
- مامان بهم داد، از توی کیف تو برداشت.
خواستم ازش پس بگیرم که بهم نداد. آخه قضیه داشت.
توی همین افکار بودم که دیدم عاطفه آدامس رو داد به علی تا براش باز کنه. تا خواستم بگم این کارو نکنه، دیدم در جعبه آدامس رو باز کرد. توی بسته آدامس یه سوسک پلاستیکی با فنر قرار داده بودم تا هرکس که بسته آدامس رو باز کرد، سوسک بپره رو دستش و این بار روی دست علی پرید. سریع آدامس رو انداخت روی زمین. بعد که متوجه قضیه شد، به من نگاه کرد و لبخند زد
من و علی در یکی از روزهای سرد زمستان به عقد یکدیگر درآمدیم. جشن کوچکی گرفتیم. اقوام نزدیکمان در جشن حضور داشتند. پسرعمه علی طلبه بود و قرار شد خطبه عقد را برایمان بخواند. برای کارهای محضری احتیاج به خودکار داشت، آخه خودکارش نمینوشت و باز این بار برادرم از کیف من خودکار برداشت. تا چشمم به خودکارم افتاد که توی دست پسرعمه علی بود، رو به علی کردم:
- علی آقا خواهش میکنم اون خودکار رو از دست پسرعمهتون بگیرید.
- آخه چرا؟
تا خواستم جواب بدم، پسرعمه علی در خودکار رو باز کرد و ترقهای که توش کار گذاشته بودم، ترکید و صداش توی اتاق پیچید. یه آن همه جیغ کشیدن و بعد از چند لحظه همه زدن زیر خنده. تا چشمم به برادرم افتاد، چنان چشمغرهای به من رفت که فهمیدم بعدا به حسابم خواهد رسید. نگاهی به علی انداختم. دوباره همان لبخند زیبا را به من هدیه کرد...
این قضیه هم به خیر گذشت تا اینکه وقت رد و بدل کردن حلقهها رسید. علی تا در جعبه انگشتر رو باز کرد، یه قورباغه افتاد روی لباسش و همه جیغ زدن...
- نسرین تو حالت خوبه؟ این کارا چیه انجام میدی؟
این صدای برادرم بود، ولی این یکی کار من نبود...
- این کار من بود، خواستم تلافی کنم. علیآقا آخه نسرین همین بلارو موقع جشن ما سر من درآورده بود. منم بهش قول داده بودم تلافی کنم.
این صدای پسرعمهام بود. اون درست میگفت. من درست همین کار رو سال قبلش سرش درآورده بودم... و این بار هم علی فقط لبخند زد.الان درست شش سال از آن زمان میگذره و علی هنوز هم در برابر شیطنتهای من، همان لبخند زیبا در صورتش نقش میبندد. ما با آنکه از خانوادههایمان دور هستیم اما هیچوقت احساس دلتنگی و غربت نمیکنیم چون همدیگه رو دوست داریم. فکر نمیکنم که هیچوقت آنقدر اتفاقهای جالب برای کسی افتاده باشد. این حرف رو همیشه علی با یادآوری آن روزها به من میگوید... و من هنوز همان دختر چند سال پیش هستم یا شاید شیطونتر از همیشه. حالا با دور بودن ما از خانواده و فامیل، همه خلاء نبودنمان را حس میکنند چون همه به شیطنتهای من عادت کرده بودن و مرا با شیطنتهام دوست داشتن.حالا همه زندگی من در علی خلاصه میشود چون تنها بهانه زندگیم شده و مطمئنم که او هم همین احساس رو نسبت به من داره چون در این مدت با همه کارهای من کنار اومده مثل ادامه تحصیل یا شیطنتهایی که مطمئنم تمامی ندارد.
پایان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام دوستان
یه سوال داشتم از خدمتتون من ناخن شست دخترم فقط یه دستش خیلی ناجور گود شده دکترم بردم قرص آهن داده خوب نشده کسی میتونه راهنماییم کنه یا ازین مورد داشتین دور و برتون که درمان شده باشه لطفا کمک کنین مشکل دخترم حل بشه سنش ۱۸ ساله خیلی ناراحته ازین موضوع اعتماد به نفسش رو داره از دست میده
اگه تو کانال کسی هست که تخصص داره لطفا بمن بگه چکار کنم 😢
من مامان فاطمه
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت مدیر محترم و دوستان گل
پسر من ۱۵ سالشه خیلی باهوشه و دبیرستان تو مدارس نمونه دولتی قبول شد با رتبه عالی
ولی مشکلی که هس امسال که یازدهم هس
چند روز پیش رفتم تو مدرسه نمراتش همش زیر ۱۵ بود خیلی حالم خراب شد
اصلا حوصله درس خوندن نداره
همش خوابه خوابش خیلی زیاده
همش افتاده میگه حوصلم نمیشه
تو اتاقش میره کتاب و دفترم جلوشه ولی بی حوصله هس خیلی دل به درس نمیده
وقتی هم میپرسم میگه مامان بدنم انگاری سسته همش دوست دارم بخوابم
چکار کنم عزیزان؟ پیش چه دکتری ببرمش؟
چی بهش بدم؟
خدا خیرتون بده اگه راهکاری بلدین بهم بگین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام. روزتون بخیر.
بنده خانمی 38 ساله هستم باردار به امیدخدا بهمن ماه زایمان سزارین میشم. دوستان شیرازی دکتر زنان و زایمانی رو می شناسن که برای بستن لوله رحم؟؟؟
این کاررو انجام بده چون الان میگن که به خاطر شرایط دکترا اینکارو نمی کنن حتما باید مشکلی داشته باشی تا اجازه بدن
لطفا راهنمایی بفرمایید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید من یک پسر دو سال ونیم دارم که یک هفته هست که پای راستش میلنگه عکسو و سنو و آزمایش های همش سالمه وعلتش معلوم نیست اگر کسی راه حلی بلده لطفاً بگه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه اعضای خوب گروه لطفاً من را هم راهنمایی کنید یه دختر 8ساله دارم که بعضی اوقات میبینم اقدام به خود ارضایی میکند نمی دانم دلیلش چیست واین که ما خانواده نسبتاً مذهبی هستیم کاری که باعث بشه این عمل را انجام دهد ما جلوی روش انجام ندادیم ممنون میشم جواب بدین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان من یه ساله درگیر زخم دهانه رحمم چن روزخوب میشم دوباره برمیگرده ترشح ز رد دارم دکتر زیاد رفتم خوب نمیشم همش سوزش دارم لطفا راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلا م وخسنه نباشید ممنونم از کانال خوبتون خواهش می کتم مشگل من زودتر بزارید من ۴فرزند دارم مشگلم پسر بزرگم هست فوق دیپلم سربازی هم رفته خیلی پسر خوبی بود از روزی که رفت سربازی شروع کردسیگار کشیدن پشت سر ما فکر می کنه من نمی فهمم ولی من می دونم چند سال سیگار می کشه می خوام بش بگم چرا سیگار می کشی می ترسم روش باز بشه وجلوی ماهم بکشه شما بگید چیکار کنم شب وروز ندارم الان ۲۸ سالشه چند ساله تحمل میکنم اخلاقشم بد شده نمی تونم باش حرف بزنم صداشه می بره با لا منم استرس می گیرم شما بگید چیکار کنم خیلی ذکرم براش می خونم دارم دیونه می شم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوب هستین دوستان در مورد زگیل تناسلی خانمها چه داروی خوبه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام.حبیبه خانم.دختری ۱۷ساله دارم که ازسن ۶سالگی روی یه قسمت ازدستش
سفیدک زدوخارش داشت.پیگیری نکردم دیدم ازروی دستش اومده کف دستش البته اطراف کف دستش وانگشتاش همه پاره پاره شدن خارشم داشت.وقتی خیلی میخاروندتاول میزدکه ازشون آب میزدبیرون .کلی دکترپوست ودکترطبی بردم خوب نشدتااینکه یه پماداگزماازیه بنده خدایی خریدم بهترشدولی خوب خوب نمیشه.کسی ازعزیزان میدونه بایدچیکارکنم؟هردکتری رفتم گفتن اگزماهستش.یه درمان قطعی میخام دارهدیانه؟ساکن قم هستم کسی دکترخوب چه پوست چه طبی سراغ داره بیزحمت اطلاع بده ممنون میشم .
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقت بخیر...تشکر بابت گروه خوبتون..یه سوال داشتم از دوستان اگه کسی می دونه خاهشا جواب بدن...من شوهرم سندروم پای بیقرار داره و پاهاش خیلی درد داره و نمیتونن شبها بخابن کسی بوده این مشکل رو داشته و حل شده باشه منو راهنمایی کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
با سلام خدمت ادمین جان و همه گروهی های عزیز شرمنده من نزدیک پنجاه سالم هست و از دوسال پیش هر شیش ماه یک یا دوبار پریدمیشم ولی چند وقتی هست موقع پریدیم فقط لک بینی به مدت ده روز دارم خیلی کم هست ولی هر روز حس خوبیم به دکتر زنان رفتن ندارم اگه کسی مشکل منا داشت لطفاً راهنمایی کنه با تشکر 🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت حبیبه خانم وهمه اعضای گروه سوالی داشتم اینکه در مورد کم حجمی مو وتار موهای نازک چیکار کنم موهام حجمشون بیشتر وتار موهام ضخمیم بشن انواع روغن تراپی و انواع قرص اززیتک وهرویت هیرتا مین وغیره استفاده کردم هیچ نتیجه ای نگرفتم اینم بگم موهای سرم خیییلی چربه طوریکه هرروز باید بشورم دیگه موندم چیکارکنم توروخدا محض رضای خدا اگر کسی تجربه ای داره لطفا کمکم کنید ممنون میشم آرزومه موهای پرپشت وضخیم داشته باشم، ببخشید طولانی شد،، اجرتون باخانم فاطمه زهرا سلام الله
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#عباس و #مریم ❤️
هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو که هنوز توی بازی بود رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش ..
اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود و دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم ..
آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم ..
عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم ..
دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم ..
دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم ..
در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت ..
با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی ..
قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا ..
عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟
با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت ..
ساکم رو برداشتم و دیگه منتظر یک کلمه حرف از جانب عباس نشدم و از خونه زدم بیرون .. 👇👇👇
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5
داستان #زندگی عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻
ترکونده کل #ایتا رو💪🏻
از دستش نده این داستان #جذذذذذابو😍🔞👆🏻👆🏻
کاملش سنجاق شده✅✅
#داستان_یک_اشتباه ❌
شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم
همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم
همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی
بهترین مادر دنیا هم میشی
بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی
اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم
بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام،ممنون ازکانال خوبتون
منخانمی ام ۳۵ساله یه دختر۷ساله دارم ده ساله ازدواجکردم مااوایل زندگی خوبی داشتیم ولی چند سال هست زندگیمون بهم ریخته شوهرم خیلی بد اخلاق شده هیچوقت خونه نمیادهمیشه بهونه میکنه که کارم زیاده تفریح که اصلانداریم اخلاقش هم خیلی تندشده همیشه دادوهوارراه میندازه وبهونه میاره که باهام قهرکنه وجاشوجداکنه اگه یک ماهم نرم طرفش قهرش ادامه داره وقتی هم میرم میگم خسته نشدی بااینکه اون دادو هوار میکنه سرچیزابیخود وقهر میکنه به من میگه معذرت بخواه تاببخشمت من بایدهربار خودموخورد کنم تااشتی کنه بااینکه اون مقصره،اصلابه من وبچمون اهمیت نمیده چندبارسرکتکایی که بهم زدومیگفت بروگمشورفتم قهرولی بعدازیه مدت طولانی به اصرارخانوادش اومددنبالم من نمیتونم ازش جداشم چون پدرم فوت شده مادرمم خونه وحقوق نداره وضعش اصلاخوب نیست منم نمیتونم برم کارچون بچم کلاس اوله واگه جداشم وبچموبردارم نمیتونم هم به درسش برسم هم به شکمش فقطبخاطر بچم دارم تحمل میکنم هربارشوهرم میاددادوهوارالکی میکنه که قهرکنیم چندباربی محلی کردم ولی بدترکردکه اخرش به قهرمنجربشه همش میگه نمیخوامت چرامنو ول نمیکنی بری من پشتوانه ندارم که برم وگرنه رفته بودم نمیادبریم مشاوره میگم بیابریم من مشکل دارم ولی نمیادباتوجه به درسی کهخوندم اختلال دوقطبی داره یهومیادمیپره بهمون بدون دلیل دادوهوارراه میندازه اخم میکنه طلبکاره شخصیتش خودشیفته هم هست بچم مریض شدخودم بردمش دکتر همش پیشش بودم اصلانگفت دکترچی گفت انگارمارونمیخواد بعضی وقتا میگم خدایامن وبچموبکش راحتمون کن خسته شدیم دیگه ازدسش همش دادوهواروقهروبهونه شبادیر میادحرف نمیزنه باهام محل بهم نمیده،محبتم خیلی کردم ولی وقتی محبت میکنم فکر میکنه لایق محبته و خودش خوب و عالیه و بیشتراذیتم میکنه،دلم برای خودم میسوزه که هیچ خوشی از اول اززندگیم تاحالا ندیدم خیلی قران و نماز میخوندم ولی هیچ فایده ای نداشت خسته شدم دیگه ازین زندگی همیشه با زبونش بهم زخم میزنه دلمو میسوزونه هی میگم خدایاتو سزاش روبده ولی هیچ کاری نمیکنه برام،خیلی بیکس وغریبم هیچ پشتوانه ای ندارم شوهرمم میدونه و جلو همه فامیلش منوخوردمیکنه وتحقیرم میکنه وازینکه اونا بهم بخندن خوشحال میشه وقتی خواهراش برن یه گندی بزنن میادخونه و میپره به من هرچی عقده داره سر من خالی میکنه سرکاراش انقدر عصبی شدم که انگشتم مدام داره مثل قلب میزنه پلک چشمم میزنه چون همش میاد یا بی محلی میکنه یا دادو هوارمیکنه یادنبال بهونه میگرده که دعوا کنه حرف هیچ بنی بشری رو هم قبول نداره اعتیاد نداره و سرکارم میره ولی پولا همش مال خودشن به من میگه یه کاه هم به اسمت نمیزنم هروقت هم مادرم میادخونمون بهش بی محلی میکنه واخم میکنه اونم دیگه نمیادشوهرم اصلانماز نمیخونه اهل هیچی نیست همش درحال فحاشی و بددهنیه وقبلا خیلی من و بچمو کتک میزدولی الان فقط میره رو اعصابم،به خدا میگم به دادم برس منو از دست این دیو نجات بده ولی اونم هیچ کاری نمیکنه برام شما بگید من چکار کنم اصلا نمیذاره کلاس یاباشگاه یاهیچ جاهم برم ادمی هم نیستم که دزدکی برم جایی چون میگم مدیون نشم بهش ولی اون بشه اون دنیا خدا سزاشو میده کاردرمنزلم نمیذاره انجام بدم کلا همه بال و پرم رو چیدو انداخت تو خونه الانم داره سر به جونم میکنه تا سکته کنم بمیرم،زنگمزدم ۱۴۸۰مشاوره بهزیستی گفت جداشو ولی شوهرم میگه بروبچه رو ببربجا مهریه ات انقدر حریفه که نمیتونم کاراشو ثابت کنم خیلی پاچه پاره هست،اسفند و تخم گشنیز وهرچی گفتن دود کردم فایده نداشت هرچی سوره و اینام گفتن خوندم باز فایده نداشت رفتم دعا نویس گفت جادوی سنگینی گرفتن برات و دیو هم تو بدنش هست که زن هستن و نمیذارن با تو زندگی کنه و بایدبیادوبیرونشون کنه ولی نمیادمنم ولش کردم دیگه هیچ راهی نمونده که نرفته باشم و به هردری زدم برااینکه خوب بشه ولی هرروز بدترمیشه ومنوبیشترعذاب میده،اگه من این بلاهارو سرکسی میاوردم خدامنومیکشت ولی اونو هیچ کاریش نمیکنه هرچی هم حرف میزنم باهاش هیچ فایده ای نداره انگاراصلاادم نیست وبایه حیوان فرقی نداره انگاراصلاتوسینه اش دل نداره محبت مهراصلا نداره من هیچ کار بدی نمیکنم ولی فقط به ما مهرنداره وگرنه خودشو فدای خواهراش میکنه هیچوقت ندیدم برگرده بهشون ولی نشدیه باردورهم باشیم ومن و بچمونوتحقیرنکنه منم دیگه نمیرم خونه هاشون بخاطراین رفتارشوهرم،
خیلی منزوی وعصبی شدم افسردگی دارم میگیرم توروخدا بگیدچکار کنم یه چیزی هم هست که نمیتونم به کسی بگم بجزشما شوهرم موقع رابطه جنسی ازم توقع های زیادی داره ....
من اصلابراش مهم نیستم واقعا خسته میشم... اعتراض هم که میکنم بازاخلاق گندشورو میکنه نمیدونم باید چکارکنم شماخواهرانه راهنماییم کنید،مامان مهری هستم
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا ❤️🍃 #شهید_نوزدهم 🍃🌻 شهید علی اصغر خنکدار☀️🍃 ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا هد
#نامه_های_آسمانی 🌱
وصیت نامه شهید علی اصغر خنکدار
بار الها، بارپروردگارا، ترا سپاس میگویم که این بنده گنهکار را فرصتی دیگر عنایت کردی تا بتوان با خود بیندیشم و از کردههای خلاف خویش پشیمان و با توکل بر خدای بزرگ برای رضای معبود خویش استغفار و طلب عفو و بخشش برای خویش نمایم.
خدایا، معبودا، بار الها به تقصیر خویش اعتراف کردهایم و این بار نیز میگویم و مینویسم که انسانی گناهکارم و هیچ راهی برای خود نمیبینم و تنها روزنه امیدم به تو است و خدایا فقط تو را میپرستم و از تو یاری میجویم. خدایا بندهای حقیر و ضعیفم و تحمل آتشهایی را که تجسم اعمال خلاف من میباشد را ندارم. دستم را بگیر و مرا در این امتحان الهی موفق و قلم عفو بر جرایم بکش.
الهی به حق هشت و چارت زمان بگذر شتر دیدی ندیدی
و خدایا چشم طمع به بهشت تو ندارم، زیرا که خدایا عبادتهایم را برای این به درگاهت میکنم که تو را لایق عبادت میدانم و تورا عادل میدانم و میدانم که تنها بودن در جوار تو سعادت حضور در قیامت تو است که انسان را سعادتمند میکند. خدایا سالها و ماههاست مه به دنبال دست یافتن به وصال خویش در شهرها و آبادیها و کوهها و جنگلها و دشتها و بیابانها را پشت سر گذاشتهام، با کاروانی از دوستان و عزیزان حرکت کردم و در هر مسیری، بر سر هر کوهی و برزنی از یکی که از عاشق تو مخلص تو بود، جدا گشتم، یک یکشان به سوی جوار حق پرواز کردند شهد شهادت نوشیدند.
در جنگلها به یاد عزیز، در کوهها به یاد یاری مهربان، در صحرا و شنزار به یاد سردارانی و . . . شال عزا بر گردن نهادیم و همیشه در این فکر بودم که چگونه میتوان آنان شده گونه میتوان عاشق شد. عاشق الله شیفته الله،آری خدای مهربان این بار نیز در آبهای هور به دنبال رسیدن به وصال خویش حرکت کردم، شاید به آرزوی خویش دست یابم. خدایا اگر مرا در زیر آبها خفهام کنند، اگر تمامی هور را ظرفی از آتش سازند و مرا در میان آن پرتاب نمایند، اگر گلولههای سر بین دشمن بد کین قلبهای گنهکار مرا سوراخ کند، همه اینها را به عشق دیدار تو با جان و دل میپذیرم و آماده پذیرایی تمام مشکلات در مسیر تو هستم و تنها انتظارم و آرزویم در تحمل این سختیها دیدار وجه الله و رسیدن به وصال معبود میباشد.
الها دوری خانه ،زن و فرزند را ،خدایا گلولههای دشمن را، خدایا بیخوابیهای فراوان را تحمل میکنم، ولی دوری تو را حتی یک لحظه تحمل نخواهم کرد . خدایا تو را سپاس میگذارم که این بار سعادت را نصیب من کردی تا در یک تلاش برای برپایی عدل و قسط در جامعه شرکت داشته باشم و آرزو دارم خالصانه از من بپذیری وصیتهایم را این گونه آغاز کنم. اسلام را تنها مکتب بر حق جامعه میدارم و تنها دین نجاتبخش میدانم و برای اجرای احکام آن تمامی سختیها را همچون شربت شیرین بر عمق جان خویش میپذیرم. بار الها از این آیه عزم خویش را جزم نمودم تا به آن جامه عمل بپوشانم و اعتقاد دارم که جنگ را تا نابودی دشمن و رفع فتنه در عالم باید ادامه داد و در این مسیر پیروزی حتمی است، انشا الله.
امت اسلام مردم ایران و دوستان و آشنایان جنگ را سرلوحهامور خویش قرار دهید و شهادتم را وسیلهای سازید برای تقویت بیشتر جبههها و ثابت کنید که جای خالی هر شهیدی هزاران لانه سرخ ژولیده میشود که با نورانیت خویش ظلمتها را به نابودی و قهقرا میکشاند.
هنگامی که خبر شهادتم را شنیدید، به یاد سنگر خالی من و اسلحه بر زمین افتادهام باشید و برای پر کردن سنگر و برداشتن سلاحم کمر همت بندید و روانه جبههها گردید و تنور جنگ را گرم نگه دارید، زیرا که به قول امام عزیز جنگ برایمان یک نعمت است. سپاه را خانه خویش میدانم و افتخار میکنم که در این لباس درآمدهام و با جان و دل در آن برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه هستم و شهادت در این لباس مقدس را افتخاری برای خویش میدانم، زیرا به قول امام علی (ع) لباس سربازی جامه فاخر است که در دنیا لباس عافیت و در آخرت خرید بهشت خواهد بود انشا الله.
پیامم به مسئولین شهر و کشور این که جنگ سرلوحه امور قرار دهید و با حضور فعال خود در جبهه و حمایت همهجانبه از بسیجیان دلاور هر اداره و سازمان و نهادی را به سنگری از سنگرهای میدان نبرد بر علیه سلطه استعمار مبدل سازید و به آنهایی که نغمه شوم صلح را سر میدهند، میگوییم که ما صلحی را میخواهیم که رعایت عدالت در ا» بشود و آن محاکمه متجاوز و احقاق حقوق دو ملت ایران و عراق میباشد. پدر و مادرم خوبم از این که توانستم در هنگامی که نیاز شدیدی به من داشتید در کنار شما باشم، از شما عذرخواهی میکنم و از شما طلب عفو و بخشش را دارم.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽