eitaa logo
کلبه عُشاق
4.3هزار دنبال‌کننده
782 عکس
444 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
کلبه عُشاق
👆ادامه داستان👇 #یذَره_کتاب 📑 برشی زیبا و خواندنی از کتاب کهکشانِ نیستی #توحید_عشّاق
👆👆ادامه داستان👇👇 بُرشی زیبا و خواندنی از کتاب کهکشانِ نیستی 🖌 📗 🟣 فصل ۵۶ از قولِ 📿گفتم تو از کجا خبر داری؟ همسرم گفت: وقتی تو رفتی به سراغ سیّد علی قاضی،من مرگ را دیدم که به سراغم آمد و به من گفت: وقتِ رفتن است. 📧🎈 جانم را از بدنم بیرون کشید.تو را در حضور قاضی دیدم که از او طلب دعا می‌کنی. که از بدنم جدا شد احساس آزادی و رهایی می‌کردم و دیگر از آن درد و رنجی که در بدن داشتم خبری نبود. 🚑 روحِ مرا در بالا بردند. عجایبی را دیدم که اگر بخواهم توصیفشان کنم هزار صفحه کتاب خواهد شد. در کنار فرشته مرگ، آسمان را طی کردیم و پس از آن وارد آسمان و و بعد داخل آسمان شدیم. 🛫 ✈️ 🚀 🛸 در آسمان چهارم اوضاع با قبل تفاوت داشت. من که دچار شگفتی شده و مشغول تماشای آن عوالم بودم، ناگهان صدایی را شنیدم که در فضای آسمان چهارم طنین افکند: 📣 این زن را به بدنش در دنیا برگردانید. سیّد علی قاضی درخواست تمدید ایشان را داده است! تا این صدا را شنیدم به بدن بازگشتم.... 🛩 😤(شیخ عدنان) بس است دیگر! این بار با نعره‌ای بلند،فریاد کشیدم: نمی‌خواهم دیگر چیزی بشنوم. این سیدعلی قاضی، است. شما این را نمی‌فهمید و نشسته‌اید و او را مصداق علمای امتِ پیامبر صلی الله علیه و آله به حساب می‌آورید که مظهر اسمِ و است. ❤️‍🩹 این مردَک را فخر شیعه و را از کاملان به حساب می‌آورد و در جلساتش از و و می‌خواند. این‌ها قابل تحمل نیست...👋 ادامه دارد...انشاالله🔜 برگرفته از: https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
#طبّ_روحانی ✍بررسی مَنشا عشقهای #خیالی و عشقهای #حقیقی 🧔‍♀ 🔛 👩‍🦰 #قسمت_اول _عشق
✍بررسی منشاء عشقهای و عشقهای ...واما عشق حقیقی: 💞 ____💖 حقیقتِ این عشق چیزِ دیگری است. موجودات مادامی که در علمِ خدا بودند. هر گروهی که از همسانیِ اسماء اصول برخوردار بودند با هم در یک گروه قرار داشتند واز اینکه در کنار یکدیگر بودند از شور و شعف سرشاری برخوردار بودند. اما چون از آن بریده شده اند (به امرِ کُن، از آن مقام اعلی تنزل کردند) اعیان تبدیل به ارواح شده، گرفتار وضع جدیدی شدند. چرا که ارواح برای بازگشتِ دوبارهِ خود به نیِستانِ علمِ خدا لازم بود که به عمل صالح بپردازند و عمل با جسم انجام می‌شود و این بود که روح می‌بایست جسمی بسازد که با آن بتواند به انجام اعمال صالح بپردازد. 🧎‍♂📿 ولی روح که مستقیماً نمی‌تواند جسم را از خود ظهور دهد... . اینجا بود که روح مجبور شد را اِنشاء کند که از سویی با خودش سنخیت داشته باشد و از سویی با جسم. که این موجودِ واسطه، است. و نفس از جهت ذاتش که مجرد است با روح سنخیت داشته و از جهت اینکه در انجام فعل محتاج ماده است با ماده و جسم سنخیت دارد. اینجاست که روح، نفس را وادار می‌کند که توسط جسم به عمل صالح و عبادات اقدام کنند تا در نتیجه روح، عروج یافته و بالا برود. و به نیِستانِ اعیان و اسماء برگردد. 💫 ... بعد از ظهورِ نفس توسط روح، این نفس به عوض اینکه بدنبال حوائج جسم برود تا جسم را اداره کند و در خدمت روح درآورد. متاسفانه نفس رفت تا از جسم استفاده کند که هرچه بیشتر او را به اَشربه خنک و اَطعمه لذیذ و اَلبسه رنگارنگ و مرکبهای زیبا و مُدرن و خانه های بزرگ و زیبا و الی غیر سوق دهد.🛺⛺️ چراکه گفتم که یک نیاز مهمِّ نفس، کسبِ است. و همانجایی که نفس به دنبال علم می‌رود برای کسب لذتِ علم است.🎓 آنجا هم که به دنبال عبادت می‌رود برای کسب لذتِ بهشت است. و اینجا بود که نفس، شوهر خود را بکلی فراموش کرده و حاجت را که روح باشد را نادیده گرفت. 【این مورد فراموشی شوهر (روح) توسط نفس را میتوانید در کانال عشاق، داستان مثنوی را بزنید و بخوانید و لذت ببرید 】 در اینجا البته که یکی از قوا و نفس است. و البته چون که نفس هنوز نفسی حیوانی و در مرتبه طبیعت است لذا این عقل، است و نمیتواند روح را بدرستی بشناسد.ولی با خود میگوید: اگر نفس که مادر من است فقط بخواهد بدنبال کسب لذتهای خودش باشد، قیامتی و حساب و کتابی هم هست. لذا مادر را نصیحت میکند. در اینجاست که مادر، جسم را وادار به عبادت میکند. ولی باز هم این عبادتها نمی تواند این مادر(نفس) را به روح برساند چرا که بین نفس و روح، حجابهای سهمگین (دنیایی) وجود دارد.ضمناً نفس چون روح را بکلی فراموش کرده پس نمی تواند در انجام عبادات، نیت سِیر(بالا رفتن) روح را بنماید. علاوه بر این که فرزند دیگرِ نفس و نفس است. نمیگذارد که مادر به حرفهای برادرش که عقل باشد،گوش فرا دهد و میخواهد که در دنیا بماند. 👩‍👧‍👦 نیازهای جسم و نیازهای عقلی و نیازهای نفسی در کتاب توضیح داده شده است. ...و اما نیازِ یا نیاز روحانی که همان نیاز به انسانی است که خلاءهای روحی او را پُر سازد. نیاز به انسانی که با او سِنخیت اسمی دارد تا با او شده و سَر در کنارش نهد و آرام گیرد.💯 ریشه این نیازِ روح را قبلا توضیح داده ام.و یگانه گوهرِ دریای احدی و درّ یتیم بحرِ احدی(صلی الله علیه و اله) فرمود: 🕋 ارواح در علمِ خدا، ...در دستجات جداگانه قرار یافته اند.اما چون به عالمِ تنزل یافتند یکدیگر را گم میکنند و اگر یکی از آنها توانست دیگری را بشناسد با او اُنس گرفته و با او پیدا میکند.🫂 ابتدا بگویم که نیازِ روح در همه انسانها پدید نمی آید. و اغلبِ آنها تا آخرِ عمر، مشغول کارهای دنیایی و انسانهای دنیایی هستند تا آنها را در دنیایشان یاری دهند و بس. ..... اما گروه سومی هم هستند که نیازشان به یک انسانِ دیگر از جهت این استکه او را بکلی از این حیاتِ دنیا برکَنَد و به ازل باز گرداند. 🔝 این نیاز، نیاز به یک نبیّ است تا روحِ او را از صندوقِ وجود طبیعی آزاد کند. 💗 ای خدا بفرست قومی روح مند/ تا ز صندوق بدنمان واخرند/ ✨✨✨ خلق را از بند صندوق فسون/ که خرد جز انبیای مُرسلون/ ✨✨✨ نیاز به یک است تا روحش را آزاد سازد. زین سبب پیغمبر با اجتهاد/ نام خود وانِ علی مولا نهاد/ ✨✨✨ گفت هرکس را منم مولا و دوست/ ابن عمّ من علی، مولای اوست/ ✨✨✨ کیست مولا، آنکه آزادت کند/ بند رقّیت ز پایت وا کند/ برگرفته از: نویسنده: (طال عمره) کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
بررسی منشاء عشقهای خیالی و عشقهای حقیقی ...واما عشق حقیقی: 💞 ____💖 حقیقتِ این عشق چیزِ دیگری است. موجودات مادامی که در علمِ خدا بودند. هرگروهی که از همسانیِ اسماء اصول برخوردار بودند با هم در یک گروه قرار داشتند واز اینکه در کنار یکدیگر بودند از شور و شعف سرشاری برخوردار بودند. اما چون از آن بریده شده اند (به امرِ کُن، از آن مقام اعلی تنزل کردند) اعیان تبدیل به ارواح شده، گرفتار وضع جدیدی شدند. چرا که ارواح برای بازگشتِ دوبارهِ خود به نیِستانِ علمِ خدا لازم بود که به عمل صالح بپردازند و عمل با جسم انجام می‌شود و این بود که روح می‌بایست جسمی بسازد که با آن بتواند به انجام اعمال صالح بپردازد. 🧎‍♂📿 ولی روح که مستقیماً نمی‌تواند جسم را از خود ظهور دهد... . اینجا بود که روح مجبور شد را اِنشاء کند که از سویی با خودش سنخیت داشته باشد و از سویی با جسم. که این موجودِ واسطه، است. و نفس از جهت ذاتش که مجرد است با روح سنخیت داشته و از جهت اینکه در انجام فعل محتاج ماده است با ماده و جسم سنخیت دارد. اینجاست که روح، نفس را وادار می‌کند که توسط جسم به عمل صالح و عبادات اقدام کنند تا در نتیجه روح، عروج یافته و بالا برود. و به نیِستانِ اعیان و اسماء برگردد. 💫 ... بعد از ظهورِ نفس توسط روح، این نفس به عوض اینکه بدنبال حوائج جسم برود تا جسم را اداره کند و در خدمت روح درآورد. متاسفانه نفس رفت تا از جسم استفاده کند که هرچه بیشتر او را به اَشربه خنک و اَطعمه لذیذ و اَلبسه رنگارنگ و مرکبهای زیبا و مُدرن و خانه های بزرگ و زیبا و الی غیر سوق دهد.🛺⛺️ چراکه گفتم که یک نیاز مهمِّ نفس، کسبِ است. و همانجایی که نفس به دنبال علم می‌رود برای کسب لذتِ علم است.🎓 آنجا هم که به دنبال عبادت می‌رود برای کسب لذتِ بهشت است. و اینجا بود که نفس، شوهر خود را بکلی فراموش کرده و حاجت را که روح باشد را نادیده گرفت. 【این مورد فراموشی شوهر (روح) توسط نفس را میتوانید در کانال عشاق، داستان مثنوی روی هشتک 👇 بزنید و بخوانید و لذت ببرید 】 در اینجا البته که یکی از قوا و نفس است. و البته چون که نفس هنوز نفسی حیوانی و در مرتبه طبیعت است لذا این عقل، است و نمیتواند روح را بدرستی بشناسد.ولی با خود میگوید: اگر نفس که مادر من است فقط بخواهد بدنبال کسب لذتهای خودش باشد، قیامتی و حساب و کتابی هم هست. لذا مادر را نصیحت میکند. در اینجاست که مادر، جسم را وادار به عبادت میکند. ولی باز هم این عبادتها نمی تواند این مادر(نفس) را به روح برساند چرا که بین نفس و روح، حجابهای سهمگین (دنیایی) وجود دارد.ضمناً نفس چون روح را بکلی فراموش کرده پس نمی تواند در انجام عبادات، نیت سِیر(بالا رفتن) روح را بنماید. علاوه بر این که فرزند دیگرِ نفس و نفس است. نمیگذارد که مادر به حرفهای برادرش که عقل باشد،گوش فرا دهد و میخواهد که در دنیا بماند. 👩‍👧‍👦 نیازهای جسم و نیازهای عقلی و نیازهای نفسی در کتاب توضیح داده شده است. ...و اما نیازِ یا نیاز روحانی که همان نیاز به انسانی است که خلاءهای روحی او را پُر سازد. نیاز به انسانی که با او سِنخیت اسمی دارد تا با او شده و سَر در کنارش نهد و آرام گیرد.💯 ریشه این نیازِ روح را قبلا توضیح داده ام.و یگانه گوهرِ دریای احدی و درّ یتیم بحرِ احدی(صلی الله علیه و اله) فرمود: 🕋 ارواح در علمِ خدا، ...در دستجات جداگانه قرار یافته اند.اما چون به عالمِ تنزل یافتند یکدیگر را گم میکنند و اگر یکی از آنها توانست دیگری را بشناسد با او اُنس گرفته و با او پیدا میکند.🫂 ابتدا بگویم که نیازِ روح در همه انسانها پدید نمی آید. و اغلبِ آنها تا آخرِ عمر، مشغول کارهای دنیایی و انسانهای دنیایی هستند تا آنها را در دنیایشان یاری دهند و بس. ..... اما گروه سومی هم هستند که نیازشان به یک انسانِ دیگر از جهت این استکه او را بکلی از این حیاتِ دنیا برکَنَد و به ازل باز گرداند. 🔝 این نیاز، نیاز به یک نبیّ است تا روحِ او را از صندوقِ وجود طبیعی آزاد کند. 💗 ای خدا بفرست قومی روح مند/ تا ز صندوق بدنمان واخرند/ ✨✨✨ خلق را از بند صندوق فسون/ که خرد جز انبیای مُرسلون/ ✨✨✨ نیاز به یک است تا روحش را آزاد سازد. زین سبب پیغمبر با اجتهاد/ نام خود وانِ علی مولا نهاد/ ✨✨✨ گفت هرکس را منم مولا و دوست/ ابن عمّ من علی، مولای اوست/ ✨✨✨ کیست مولا، آنکه آزادت کند/ بند رقّیت ز پایت وا کند/ برگرفته از: نویسنده: (طال عمره) کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc