eitaa logo
کلبه عُشاق
4.9هزار دنبال‌کننده
784 عکس
445 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین‌علیه‌السّلام در راه بین‌النهرین 12 🏳 در دوره‌ مردم در ایران تحصیل می‌کردند. ما نمی‌دانیم که آنها چگونه تحصیل می‌کردند و آیا خواندن و نوشتن برای عموم اجباری بوده یا نه؟ ولی این را می‌دانیم که عامّه‌ی مردم سوادِ خواندن و نوشتن را داشتند. و این اطلاع را در به ما می‌دهد. هرودت، نویسنده و جغرافیدانِ یونانی می‌گوید: بعضی از سربازانِ که وارد یونان شدند، سواد داشتند. 🎓 او نمی‌گوید که بعضی از افسران بلکه می‌گوید بعضی از سربازانِ خشایار شاه دارای سواد بودند. و هرودت مردی نبوده که افسر و سرباز را با هم اشتباه کند... ... علاوه بر اینکه عقل قبول نمی‌کند که اعراب توانسته باشند در ظرف ۴۴ سال تمام سکنه بین النهرین را عرب کنند، معروف به ابن‌خردادبه جغرافیانویسِ مشهورِ قرنِ سوم‌هجری در کتاب جغرافیای خود که در قرن سوم هجری نوشته‌شده می‌گوید: که هنوز سَکَنه‌ی بعضی از نقاط بین‌النهرین به زبانِ فارسی ()صحبت می‌کنند. ،محقق آلمانی که مسلط بر زبان و ادب و تاریخ قوم عرب بود می‌گوید: که‌در قرن دوم هجری زبان قسمتی از مردمِ صحرانشینِ بین‌النهرین، زبان فارسی بود، و به احتمال زیاد هنگامی که وارد کوفه گردید هنوز دجله و فرات دارای اسامی ایرانی بود. 🇮🇷 امروز اسامیِ فارسیِ تمام بلادِ بین‌النهرین، قبل از اینکه اعراب بر آن مسلط شوند در دست است... ...نوشتن تواریخ اسلامی از قرن دوم هجری متداول گردید و روایات مربوط به وقایع بین‌النهرین سینه به سینه نقل شد تا اینکه در قرن دوم هجری بر کتاب ثبت گردید. 📝 ممکن است بگویند که چون شهر کوفه را اعراب ساختند (که زمانِ ساخت و شرایطِ آن در قسمت قبلی آورده شده است). لذا در آن شهر فقط اعراب زندگی می‌کردند. اگر این نظریه پذیرفته شود، باز باید قبول کرد که مردمی که در اطراف کوفه زندگی می‌کردند ایرانی بودند و هرگاه بیعت کردنِ ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر با مسلم‌بن‌عقیل صحیح باشد، یعنی عده‌ی کثیری از کسانی که با مسلم بیعت کردند، ایرانی بودند. حتی اگر بگویند که جنوبِ بین‌النهرین، از اَزمنه‌ی قدیم، مَسکنِ اعراب بوده، نمی‌توان انکار نمود که در شمالِ بین‌النهرین ایرانیان زندگی می‌کردند. و زبانِ مردم، که بعد به شکل عربی درآمد، بوده است. بعد از اینکه طرفداران حسین در کوفه توسط با وی بیعت کردند، مسلم گزارشی برای حسین‌ع فرستاد مبنی بر اینکه عده‌ی کثیری بیعت کردند و آماده هستند که به یاری او برخیزند. این گزارش به مکه فرستاده شد. اما به روایتی به دست حسین‌ع نرسید و البته عده‌ای نوشته‌اند که حسین‌ع آن گزارش را دریافت کرد. آنهایی که می‌گویند آن گزارش به دست حسین نرسید علتش را اینطور ذکر می‌کنند که: حسین قبل از اینکه گزارش مسلم به دستش برسد از مکه حرکت کرد و به سوی بین‌النهرین به راه افتاد. علت حرکتِ حسین از مکه را هم، قبل از دریافت گزارش مسلم این می‌دانندکه: زندگی در مکه طوری بر حسین‌ع تنگ شد که نتوانست بیش از آن،توقف نماید. به حاکمِ خود، اَشْدَق در مکه دستور داد که حسین را دستگیر کند. و او گفت: چون پیوسته عده‌ای از مردان بنی هاشم با حسین هستند دستگیر کردنش آسان نیست و سبب خونریزی می‌شود. یزید گفت: وقتی در مراسم حج شرکت کرد دستگیرش کن چون در آن موقع نمی‌تواند مسلح باشد و مستحفظین او هم اگر اطرافش باشند سلاح ندارند. 🕋 در خصوصِ روز حرکت حسین از مکه هم اختلاف بین روایات مورخین وجود دارد. و بعضی بر آن هستند که حسین زودتر از مکه حرکت کرد و اگر زودتر حرکت نمی‌نمود نمی‌توانست در ثلث اولِ ماهِ محرمِ سالِ شصت‌و یکمِ هجری در منطقه‌ی واقع در بین‌النهرین باشد. 🐫🐪 در کتاب‌های مورخینِ شرق، اسامیِ منازلی(توقفگاههایی) که حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام طی کرد تا اینکه بتواند خود را به بین‌النهرین برساند ذکر شده و ما وقوف بر آن مناظر را مدیونِ جغرافیان‌نویسانِ قرن سوم هجری هستیم. ⛰🏕 و چون در صحراهای عربستان وضع منازل تغییر نمی‌کرد می‌توان گفت: آنچه که جغرافیادان‌های قرن سوم هجری در آن منازل که حسین‌ع طی کرد مشاهده کردند را تا این اواخر باقی بود. 【برای‌ مطالعه‌ مطالبِ قبلی "امام‌حسین(ع) و ایران" لطفاً روی گزینه‌ی بزنید】 برگرفته از: کورت فریشلر ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
حسین‌علیه‌السّلام در راه بین‌النهرین 14 🏳 مرد شاعر که می‌دانست حسین‌ع به شاعران توجه دارد و خود نیز شعر می‌سراید، تصمیم گرفت که: نزد وی برود و خود را معرفی کند. می‌گویدکه: چون شماره خیمه‌ها زیاد بود، به سختی خیمه‌ی حسین‌ع را پیدا کردم. و به آن نزدیک گردیدم و حسین‌ع را که نشسته بود دیدم. و از وضع قیافه‌اش فهمیدم که به اطراف توجّه ندارد... بعداً فهمیدم که مشغول تلاوت قرآن است و به همین جهت به اطراف توجه نداشت. به خیمه نزدیک شدم و سلام کردم. حسین‌ع جوابِ مرا با گرمی داد و پرسید: آیا با من کاری داری؟ خود را معرفی کردم و گفتم: "از بصره می‌آیم و برای حج می‌روم." حسین‌ع گفت: من از مکه می‌آیم. حیرت زده گفتم: "آیا در این موقع که آغاز مراسم حجّ است، از مکه عزیمت کرده‌ای؟!" 🐎 حسین‌ع گفت: ای فرزدق! چون اگر در مکه می‌ماندم به قتل می‌رسیدم یا دستگیر می‌شدم. ⛓🗡 فرزدق می‌گوید: که وقتی من آن سخن را از امام شنیدم سکوت کردم و اندیشه‌ام مربوط به این بود که می‌دانستم حسین‌ع مردی دلیر است. و از مرگ، بیم ندارد. و لذا حرکتِ او از مکه در ایّامی که باید مراسم حج صورت بگیرد بایستی علتی برتر از خطرِ مرگ داشته باشد. 🤔 🍃ولی خود حسین‌ع به اندیشه‌ام پی‌برد و گفت: می‌دانم برای چه سکوت کرده‌ای! تو فکر می‌کنی که من از مرگ، بیم ندارم چرا در ایامِ حجّ، مکه را ترک کرده‌ام؟ اما من به این جهت مکه را در این موقع ترک کردم تا وظیفه‌ای را که خداوند برای من تعیین کرده است به انجام برسانم. 🔖 آنگاه حسین‌ع از من پرسید: وضعِ مردمِ بین‌النهرین را چگونه دیده‌ای؟ و آیا آنها کسانی هستند که نسبت به من وفاداری نمایند؟ گفتم: ای اباعبدالله! با اینکه می‌دانم تو از کسی بیم نداری و به یاری خداوند متکی هستی اما از دورویی مردمِ بین‌النهرین بر حذر باش! مردم ، امروز نسبت به تو وفادار هستند ولی من اطمینان ندارم که در روز امتحان نیز وفادار بمانند. حسین‌ع گفت: من یاریِ مردم بین‌النهرین را برای رستگاریِ خودِ آنها می‌خواهم. و برای من بزرگترین یاری‌ها، یاری خداوند است... حسین گفت: ...والله یفعل مایشاء یعنی خداوند هرچه بخواهد می‌کند. ☀️ هنگامی که می‌خواستم بروم حسین‌ع با اینکه می‌دانست من مستطیع هستم، چون مردی کریم بود، دو به من داد. که یادگاری از او نزد من باشد. 💐 حسین‌ع یک روز و به روایتی دو روز در توقف کرد. و آنگاه خیمه‌ها را برچیدند و به حرکت درآمدند و بدون اینکه در که آبادی بود توقف نمایند خود را به رسانیدند. 🐫🐪 وقتی حسین‌ع و همراهان وارد ثعلبیه شدند یک کاروان بزرگ نیز وارد شد. و آن کاروان از شمال می‌آمد و می‌خواست که به واقع در مشرق برود و مسافرین کاروان، سوداگر بودند. و بین آنها مردی بود به اسم که از وفاداران محسوب می‌گردید. ابوهره اسدی بعد از نمازِ شام، نزد حسین رفت و سلامتِ او و فرزندانش را جویا گردید. از مذاکره حسین‌ع با ابوهره اسدی که در بعضی از مأخذ نوشته شده چنین برمی‌آید که: قبل از اینکه حسین‌‌ع از مکه حرکت کند گزارشِ راجع به ابراز وفاداری از طرف مردمِ کوفه به او رسیده بود. چون حسین‌ع در جوابِ پرسشِ ابوهره اسدی گفت: مردم کوفه به موجب گزارشی که مسلم، نماینده‌ی من فرستاده از من خواسته‌اند تا اینکه به بین‌النهرین بروم. ابوهره اسدی هم از اینکه حسین در آن موقع از مکه خارج شده کرد و علت آن را جویا شد! جواب حسین به او، همان جوابِ حسین به بود. سپس ابوهره اسدی گفت: اگر خود را در معرض خطر می‌بینی من از ادامه‌ی مسافرت بسوی صرف‌نظر خواهم کرد و با مردان خود به تو ملحق خواهم شد. و حفاظتِ تو را بر عهده خواهم گرفت. حسین گفت: حافظ اصلی من خداست. بعد اشاره به خیمه‌ها کرد و اظهار نمود بر این خیمه‌ها عده‌ای از مردان دلیر هستند که در مکه از من حفاظت می‌کردند و اینجا هم محفاظت می‌کنند. و من مایل نیستم که تو برای حفاظتِ من از ادامه مسافرت صرف نظر کنی و دچار زحمت شوی.🥷 حسین‌ع گفت: به مسافرت خود ادامه بده و در ریاض به زن و فرزندانت ملحق شو. طبق یک روایتِ دیگر حسین توقفِ خود را در ثعلبیه طولانی کرد تا اینکه گزارش مسلم‌بن‌عقیل یا گزارشِ دومِ وی، به او برسد. اگر این روایت صحیح باشد معلوم می‌شود که تا آن تاریخ از طرف مسلم گزارشی به حسین‌ع نرسیده. و یا اینکه حسین گزارش اول را کافی نمی‌دانسته است. لذا انتظار گزارشی دیگر را از مسلم می‌کشید. 🗞 【برای‌ مطالعه‌ مطالبِ قبلی "امام‌حسین(ع) و ایران" لطفاً روی گزینه‌ی بزنید】 برگرفته از: کورت فریشلر ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc