eitaa logo
کلبه عُشاق
3.5هزار دنبال‌کننده
915 عکس
516 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
➖➖➖➖➖
➖➖➖➖➖
اصفهان، تکیه بروجردی 🌷 📝 همانطورکه نشسته بود توی‌حجره، حال عجیبی پیدا کرد. انگار یک نفر می‌کشاندش سمتِ اصفهان. وقتی رسید اصفهان، یک‌راست رفت مدرسه صدر در اصفهان. نشست کنار حوضِ پُر از آب، وسطِ حیاط. توی حال و هوای خودش بود که یک‌نفر صدازد، شما شیخ جعفرآقامجتهدی هستید؟ جواب داد بله! آن شخص گفت: پس همراه من بیایید. 🚶‍♂🚶 شیخ جعفر آقا پرسید: کجا؟ آن شخص گفت: منزل سید محمّد صمصام. وقتی رسیدند، جناب صمصام نشسته بود توی ایوان و قلیان می‌کشید. سیّد گفت: شیخ جعفر، دیدی چطوری آوردمت اصفهان؟ مدتی بود دلم گرفته بود. از خدا خواستم اهلِ دلی را برایم بفرستد. خدا هم تو را فرستاد. روزها جناب صمصام، می‌خواند و شیخ‌جعفر گریه می‌کرد. و شب‌ها شیخ جعفر می‌خواند و جناب صمصام اشک می‌ریخت. تا یک ماه،کارشان همین‌بود. 💚 کلبه عشاق @babarokn
4_6028288828194686393.mp3
31.68M
🎙 جلسه چهاردهم در محضر مبحث همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید. کلبه عشاق @babarokn
⬇️تکرارجلسه‌ی‌پنجم↙️
4_5888600802213235277.mp3
30.36M
جلسه پنجم ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ 🚀دوستان با ارسال جلسات اسرار کربلا، به گروهها، کانالها، دوستان و عزیزانِ خود هدیه‌ای معنوی تقدیم کنید.🎊 🎁 🍃در ارسال جلساتِ "اسرارکربلا" با اسم و عنوانِ هرکس و هر سلیقه‌ای در چارچوبِ رضای‌خدا و اهلبیت علیهم‌السّلام، کاملاً آزادید. 💚 فقط لطفاً نامِ سخنران، علامه_مروجی_سبزواری درج شود. ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ در محضر کلبه عشاق @babarokn
حسین‌علیه‌السّلام در راه بین‌النهرین 11 🏳 مسلم گفت: به طوری که از نامه حسین فهمیدید من دراینجا نماینده او هستم و هرکس با من بیعت کند با حسین‌ع بیعت کرده. و برای اینکه مقررات رعایت شود هر کس که بیعت می‌کند باید بگوید: بیعت می‌کنم با حسین بن علی به توسط نماینده‌ی او مسلم بن عقیل. عده‌ای از مردم بانگ برآوردند که برای بیعت حاضریم. مسلم گفت: قبل از می‌پرسم که آیا کسی میل دارد چیزی بگوید؟ گفت: من(دو سوال) می‌خواهم بگویم: حبیب ادامه داد: ای مسلم! سوال اول من اینستکه آیا حسین‌ع دستور جهاد در راه اسلام را صادر می‌کند یا نه؟ مسلم گفت: جهاد در راه اسلام با اقوامی که مسلمان نباشند صورت می‌گیرد و حسین‌ع دستور جهاد را صادر نخواهد کرد. و حسین قصد جنگ هم ندارد و اگر عزم جنگ داشت یک قشون بسیج می‌کرد و تا به امروز چند مرتبه به او پیشنهاد شده که قشون بسیج نماید، ولی چون وی قصد جنگ ندارد از پذیرفتن پیشنهادها خودداری کرد. ⛔️ گفت: سوال دوم من اینکه آیا من از اینجا باید نزد حسین بروم یا اینکه او به اینجا خواهد آمد؟ حبیب ادامه داد: چون تو باید گزارشی برای حسین بفرستی تا او بیاید، پس به زودی نخواهد آمد. مسلم گفت: گزارش من بعد از خاتمه‌ی فرستاده می‌شود. و اگر گزارش من مثبت بود حسین به راه خواهد افتاد. 🐫🐪 در آن وقت بیعت شروع شد. و اگر مردمی که در خانه‌ی بودند، می‌خواستند یکایک با مسلم بیعت کنند خیلی طول می‌کشید. و لذا به پیشنهاد مردی به اسم و با تایید مسلم و سلیمان مقرر شد که مردم با واحدهای ۱۰ نفری با مسلم بیعت کنند. به این ترتیب که هر ۱۰ نفر که یک عقیده دارند و میل دارند با حسین بیعت نمایند به حضور مسلم برسند و یکی از آنها از طرف خود و نمایندگی بقیه، بعد از ذکر اسامیِ آن ده نفر، فرمول بیعت را با صدای بلند بر زبان بیاورد و مسلم از طرف حسین‌ع بیعت را بپذیرد. 🤝 مراسم بیعت طولانی شد و شب فرا رسید مسلم وقتی دید که هنوز کسانی که باید بیعت نمایند زیاد است و دید مردم گرسنه و خسته هستند🥱 گفت: بهتر آن است کسانی که هنوز بیعت نکرده‌اند بروند و غذا بخورند و استراحت نمایند و فردا صبح برای بیعت بیایند. نوشته‌اند که همان شب مسلم بن عقیل نامه آماده کرد تا بامداد روز دیگر به وسیله پیک برای حسین‌ع بفرستد و در آن نوشت که امروز بیست‌هزار نفر به وسیله من با اباعبدالله یعنی حسین‌ع بیعت کردند و در دو روز دیگر، شماره کسانی که با حسین‌ع به توسط مسلم بیعت می‌کنند به ۷۰ یا ۸۰ هزار نفر می‌رسد. کوفه شهری بود که در صدر اسلام ساخته شد و در زمان خلافت آباد گردید. زیرا علی‌ع مقر خلافت را از مدینه به کوفه منتقل کرد. چراکه به‌مناسبت وسعت دنیای اسلام که یک طرف آن در مشرق به رسیده بود و طرف دیگرش در مغرب از کشور کنونی می‌گذشت. دیگر شهر از لحاظ جغرافیایی در دنیای اسلامی، مرکزیت نداشت. کوفه بعد از اینکه مقر خلافت گردید آباد شد. اما آبادیِ آن دیری نپایید و بعد از علی‌ع پایتختِ اسلام منتقل به دمشق گردید و کوفه از مرکزیت افتاد. در سال شصتم هجری که مسلم بن عقیل وارد کوفه گردید ۴۵ سال از بنای شهر کوفه می‌گذشت. چنین جلوه داده‌اند که: تمام کسانی که به توسط مسلم با حسین‌ع بیعت کردند عرب بودند. در صورتیکه توجه ننموده‌اند که بین‌النهرین در تمام دوره ۱۴ ساله سلطنت و دوره ۳۰۰ ساله سلطنت مرکز بوده و سکنه‌ی آن به زبان اشکانی و ساسانی صحبت می‌کردند. و چگونه می‌توان قبول کرد که در مدت ۴۰ سال، مردم بین‌النهرین به کلی عرب شدند. و در سال شصتم هجری که مسلم بن عقیل در کوفه برای حسین‌ع بیعت می‌گرفت فقط ۴۴ سال از اشغال از طرف اعراب می‌گذشت. چون تیسفون (مداین) در سال شانزدهم یا هفدهم یا نوزدهم هجری سقوط کرد... 【برای‌ مطالعه‌ مطالبِ قبلی "امام‌حسین(ع) و ایران" لطفاً روی گزینه‌ی بزنید】 برگرفته از: کورت فریشلر ترجمه و اقتباس: ذبیح‌الله منصوری کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
حکایات و کلماتی نغز از درسهای عرفانی،اخلاقی حضرت استاد 🍃آیت الله کشمیری 📿 مرحوم آیت‌الله (ره)، مرد بزرگی بود و شاگردان برجسته‌ای داشت. یکی از آنها مرحوم آیت الله شهید سید مصطفی خمینی بود. واقعا مرحوم کشمیری مرد عجیبی بود. بنده خودم یکی از علمای بزرگ حوزه را دیدم که در فاصله ۳ متری آمد و زانو زد و خودش را به زمین کشید و می‌خواست دستِ آیت‌الله کشمیری را ببوسد که ایشان نگذاشتند. یکی از نصایح ایشان به بنده و رفقایی که خدمتشان بودیم این بود که: هیچ وقت مزاحم اهل ذکر نشوید. ولو در دین و مذهبِ دیگر و یا طریقتِ دیگری باشند. چون خداجویان، همگی محترمند. اهل ذکر محترم‌اند. و بعد فرمودند: من هر هفته شب‌های چهارشنبه می‌رفتم به مسجد سَهله. یک شب بعد از فراغتِ اعمال، یک گوشه‌ای از صحنِ مسجد نشستم جمع دیگری نیز نشسته بودند و ذکر جلّی (آشکار،بلند) با هم گرفته بودند. و بلند بلند ذکر می‌گفتند. بعضی از رفقا که مثل خودمان فکر می‌کردند گفتند: آقا این‌ها مزاحم اهل مسجد شده‌اند و به حرف ما گوش نمی‌دهند. اما شما مرد محترمی هستی سیّد هستید و به عنوانِ عالم، همه، شما را می‌شناسند. آنها احترام شما را دارند. لطفاً به آنها تذکری بدهید. من رفتم جلو و به آنها گفتم: این چه کاریست می‌کنید؟ اگر می‌خواهید ذکر بگویید آرام بگویید. یکی از آن جوان‌ها گفت: آقای کشمیری مزاحم ما نشو. ما توی حالِ خوشی هستیم. ما به یاد خدا و به یاد امام زمان روحی‌له‌الفداء هستیم. داریم ذکر می‌گوییم. طریقت ما اجازه داده ذکر جلّی و آشکار(بلند) بگوییم. اما اگر طریقتِ شما اجازه نداده، خُب نگویید. مرحوم آقای کشمیری می‌گفت: من قبول نکردم، دعوا کردم و آنها هم جمع کردند و رفتند. به همین علامت و نشانه که مدتی‌طولانی دیگر نشد که به بروم. هر کاری می‌خواستم بکنم نمی‌شد. علتش را هم نمی‌دانستم. بعد از مدتی در بغداد همان جوان را که آن شب جواب داده بود دیدم. باز شروع کردم با او به بحث کردن‌. باز دوباره به من گفت: آقای کشمیری زیاد سر به سر ما نگذار، دیدی آن روز مزاحمِ حالِ ما شدی و نتوانستی این همه مدت مسجد سهله بروی؟! گفتم: متوجه شدم. مرا حلال کنید. آن جوان گفت: حلال کردیم. ولی بدان که آنشب هرچه می‌گفتیم برای خدا گفتیم. اگر ریا هم بود، الله الله می‌گفتیم. ولی دیگران پول پول می‌گویند. 🤩 💵 برگرفته از کتاب استاد حاج شیخ عبدالقائم شوشتری کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
علت پیشرفت بیماریها در دنیا.mp3
13.47M
🤦‍♂ 🔹 نیّت مان را از مغازه رفتن، از اداره رفتن تغییر دهیم، بدانیم که... 🔹 خرابی کار اين است که در .. برگرفته‌ جلسه ششم 📿در محضر: کلبه عشاق @babarokn
47.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم) 🔶️ یک نفر سمت من آمد و دستی بر سرم کشید، سرم پایین بود، گفت: پسرم ناراحت نباش امیدت را از دست نده من همان کس هستم که اسمم را آوردی، من ابالفضل العباس ساقی دشت کربلا هستم... علیه‌السّلام کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn