eitaa logo
کلبه عُشاق
3.5هزار دنبال‌کننده
914 عکس
516 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5865991995582845820.mp3
1.62M
# فایل_صوتی_کوتاه 💢«حضرت زینب(س) مظهر مقام جبرئیلی» 🎤در محضر (طال عمره) 🍃برگرفته از: توحید_صدوق جلسهٔ شصت‌وسه کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
🌷 ▫️خطبه ۱۵۵ ۲شگفتی‌های خفّاش 🦇 از زیبایی‌های صنعت پروردگاری، شگفتی‌های آفرینشِ او، همان اسرار پیچیده‌ی حکیمانه در آفریدنِ خفّاشان است. روشنیِ روز که همه چیز را می‌گشاید، چشمانشان را می‌بندد و تاریکیِ شب که هرچیز را به خواب فرو می‌برد چشمان آنها را باز می‌کند. 👀 چگونه چشمان خفّاش کم‌بین است که نتواند از نور آفتابِ درخشنده روشنی گیرد؟ نوری که با آن، راههای زندگی خود را بیابد. و در پرتو آشکارِ خورشید، خود را به جاهایی رساند که می‌خواهد. روشنی آفتاب، خفّاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده‌اش باز می‌دارد. و در خلوتگاه‌های تاریک پنهان می‌سازد، که از حرکت در نور درخشان ناتوان است. پس خفّاش در روز، پلک‌ها را بر سیاهی دیده‌ها اندازد. و شب را چونان چراغی بر می‌گزیند که در پرتو تاریکی آن روزی خود را جستجو می‌کند. و سیاهی شب، دیده‌های او را نمی‌بندد و بخاطر تاریکی زیاد، از حرکت و تلاش باز نمی‌ماند. آنگاه که خورشید پرده از رُخ بیفکند و سپیده‌ی صبحگاهان بدَمد و لانه‌ی تنگ سوسمارها از روشنیِ آن، روشن گردد. شب‌پره، پلک‌ها بر هم نَهد و برآنچه در تاریکیِ شب بدست آورده قناعت کند. 👽 پاک و منزّه است خدایی که شب را برای خفّاشان، چونان روز، روشن و مایه‌ی بدست آوردن روزی قرار داد. و روز را چونان شبِ تار، مایه‌ی آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود. و بال‌هایی از گوشت برای پرواز آنها آفرید تا به هنگام نیاز به پرواز، از آن استفاده کنند. این بال‌ها، چونان لاله‌های گوش هستند. (پاورقی= خفاش در پروازها و شکار کردن‌ها از چشم خود استفاده نمی‌کند. بلکه بوسیله فرستادن امواج و دریافتِ آن، موانع را تشخیص می‌دهد. درست مانند یک دستگاه رادار عمل می‌کند که امواج ماورای صوت را به وسیله‌ی یک فرستنده‌ی قوی به فضا می‌فرستد. امواج همه جا به پیش می‌روند. وقتی به مانعی برمی‌خورند منعکس می‌گردند. به این ترتیب وجود هواپیمای دشمن را تشخیص می‌دهند. خفاش در حال پرواز در هر ثانیه ۳۰ الی ۶۰ بار امواج ماورای صوت از خود بیرون فرستاده که پس از بازگشت امواج، راه‌ها و موانع و غذا را به خوبی تشخیص می‌دهد.) این بال‌ها، چونان لاله‌های گوشند بی‌پَر و رگهای اصلی. اما جای رگها و نشانه‌های آن را به خوبی مشاهده خواهی کرد. برای شب‌پره‌ها دو بال قرار داد نه آنقدر نازک که در هم بشکند. و نه چندان محکم که سنگینی کند؛ پرواز میکنند درحالیکه فرزندانشان به آنها چسبیده و به مادر پناه برده‌اند! اگر فرود آیند با مادر فرود می‌آیند. و اگر بالا روند با مادر اوج می‌گیرند. از مادرانشان جدا نمی‌شوند تا آن هنگام‌که اندام جوجه، نیرومند و بال‌ها قدرت پرواز کردن پیدا کند. و بداند که راهِ زندگی کردن کدام است و مصالحِ خویش را بشناسد. پس پاک و منزه است پدیدآورنده‌ی هرچیزی که بدون هیچ الگویی باقیمانده از دیگری، همه چیز را آفرید. 📠ترجمه:دشتی 💦 🔹 ‌عین زینب دید زینب را بعین/ 🔹بلکه با عین حسین عین حسین/ 🔹طلعت جان را به چشم جسم دید/ 🔹 در سراپای مسمی اسم دید/ 《عمان سامانی》 🏴وفات‌حضرت‌زینب‌کبری(س) تسلیت باد کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn@babarokn
اصفهان، خ‌ سعادت‌آباد، 🧕 ➖پوشش ایرانی ‼️⁉️ گفته بودند: بانوی ایرانی اصالتش را با چادر و لچک از دست داده؛ اصلاً بانوی ایرانی مسلمان نبوده است. با این چادر مشکی، عرب شده است. بانوی ایرانی، لباس شایسته می‌خواهد. بعد هم لباس و کلاه فرنگی آوردند و لباس غربی‌ها شد لباس شایسته‌ی زنان ایرانی. 🤵‍♀👩‍🎤 حاج میرزاآقا همسرِ بانو، دست روی دست می‌زد. خسته و ناراحت که می‌شد روبروی بانویش می‌نشست و حرف می‌زد. و همین حرف زدن و گوش دادن‌های بی‌منّتِ بانو، آرامش می‌کرد. آن روز لب و دهان حاج‌میرزا از حرص می‌لرزید و از اوضاع زنان و حرف‌های بازاری‌ها می‌گفت. بانو به صورت میرزا لبخند می‌زد؛ اما دلش می‌گرفت از این همه گمراهی. بعد از آن پشت میزش می‌نشست و دست به قلم می‌بُرد تا روی کاغذ، جوابِ تمامِ این شبهه‌ها را بدهد. کتاب "روش خوشبختی" پاسخی بود از طرف بانو، برای سؤالاتِ خیلی از زنانِ ایرانی. 📚 ⭕️لطفاً روی هشتک 👉 بزنید. و با استفاده از فِلش‌های پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.⭕️ برگرفته از کتاب: کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn@babarokn
21.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹ادب در مصیبت 🏴 حضرت‌زینب‌سلام‌الله‌علیها: «مَا رأَیْتُ إِلَّا جَمیلَا» 🍃🌺🍃 در محضر (حفظه‌الله) ▫️ادامه بحث را در توحید_صدوق جلسهٔ صدوچهاردهم دنبال‌کنید. کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
⭕️ وداع امام حسین(ع) با بانوی کربلا، بمناسبت سالروز وفات حضرت زینب سلام‌الله علیها: 🔻🔻🌹🔻🔻 ▫️حضرت سیّدالشهداء، آماده‌‌ی رفتن به میدانِ رزم میشوند: _چون که خـود را یکه و تنها بـدیـد _خـویشتن‌را دور ازآن تـن‌هـا بدید _پس به چالاکى به پشت زیـن نشست _این بگـفت و بُرد سوى تـیـغ، دست ▫️بانوی کربلا، حضرت زینب‌کبری سلام‌الله علیها می‌روند که با برادر وداع کنند 💞 _خواهرش‌بر سینه‌و بر سر زنان _رفـت تا گـیرد بـرادر را، عنان _سیل اشکش‌بـست بر وى راه‌را _دود آهش کرد حـیران شـاه را _کاى سوارِ سر گِران کم‌کن شتاب _جان من لَختى سبک‌تر زن رکاب _تا ببـوسم آن رخ دلـجـوى تو _تا بـبویم آن شـکـنج مـوى تو _شه سراپا گرم‌شوق و مست ناز _گوشه‌چشمى بدان سو کرد بـاز _دید!مِشکین‌مویى از جنس زنـان _بر فلک دستى و دستى بر عِـنان _زن مگـو مرد آفرینِ روزگـار _زن‌مگو بِنت‌ُالْجَلال اُخت‌ُالْوَقار _زن‌مگو خاکِ دَرَش نقشِ‌جَبـین _زن مگو دست خدا در آسـتـین 🔹وداع امام‌حسین(ع) با حضرت زینب سلام‌الله علیها 💔 ▫️حضرت سیّدالشهداء علیه‌السّلام قبل از رفتن به میدان رزم با خواهربزرگوارشان وداع میکنند 😢 _پس‌ز جان برخواهر استقبال‌کرد _تا رخش بوسد الف را دال کرد _همچو جان خود در آغوشش کشید _این سخن آهسته در گوشش کشید _کای عِنان‌گیرِ من، آیا زینبی؟ _یا که آهِ دردمندان در شبی؟ _باتو هستم جان‌خواهر همسفر _تو به پا این‌راه کوبی من به‌سر _جان خواهر در غمم زاری مکن _ با صدا بَهرَم عزاداری مکن _هرچه باشد تو علی را دختری _ماده شیرا کی کم از شیر نری _با زبان زینبی شه آنچه گفت _با حسینی‌گوش زینب‌می‌شنفت _با حسینی‌لب، هرآنچه گفت راز _شه به‌گوشِ زینبی بشنید باز _گفت زینب در جواب، آن شاه را _کای فروزان کرده مهر و ماه را _هر دو در انجام طاعت کاملیم _هر یکی امر دگر را حاملیم _تو شهادت جستی ای‌سِبط رسول _من اسیری را به جان کردم قبول ... 《گنجینةالاسرار》 📚 از: 《عمان سامانی》 👳‍♂ کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
4_5865991995582845823.mp3
1.79M
نقش حضرت‌زینب(س)در سیر الی‌الله امام‌حسین ع 🕊 🎤در محضر (طال عمره) برگرفته‌از:شرح توحید_صدوق جلسهٔ شصت‌وسه کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn@babarokn
اصفهان، تخت فولاد همسرش باردار نمی‌شد. او را برای مداوا آلمان هم برده بود اما فایده نداشت. تااینکه سفر حجّ برایش جور شد و روزهایی که درمکه بود برای حل مشکلش متوسل به امام زمان‌عج شد. یکی از شبها که خیلی گریه می‌کرد، پیرمردِ قدکوتاهی با صورتی سوخته آمد پیش او و گفت: "شما فلانی هستی؟" مرد که ناراحتِ خراب‌شدنِ حالِ معنوی‌اش بود، جواب داد: "بله." پیرمرد در حال خاراندن ریش‌هایش گفت: آدم عاقل که بخاطر بچه اینقدر گریه نمی‌کند. اما اگر برای سلامتی امام زمان یک خانواده فقیر را دائم آذوقه بدهی، بعد هم قول بدهی که یک زن برای من بگیری خدا حاجتت را می‌دهد. مرد با چشمای گردشده، پیرمرد را درحالِ رفتن نگاه کرد. متعجب بود که حاجتِ اورا هیچکس نمیدانست. تهران که رسید شرط اول را ادا کرد، مانده بود شرط دوم. با اینحال چند ماه بعد همسرش باردار شد. چند وقت بعد برای سفری آمدند اصفهان. در حال گشت و گذار، همان پیرمرد را با اسبش کنار خیابان دید جلو رفت و افسار اسب را گرفت. پیرمرد گفت: آمدی برای من زن بِستانی؟ دیر شده، قرار است من با دختر اعلیحضرت ازدواج کنم. برو دنبال زندگی‌ات. پیرمرد که رفت، از دکان‌دارها نام و نشان او را پرسید. گفتند: ایشان جناب صمصام است. به رفتارش نگاه نکن، حاجت خیلی‌ها را داده.. ⭕️ برای دسترسی به داستانهای قبلی، لطفاً روی هشتک 👉 بزنید. برگرفته از کتاب: کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn@babarokn
هدایت شده از مروج توحید
✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨ (ترجمه جلد ۱۳ بحارالانوار) ✨ﺩﺭ ﻛﻤﺎﻝﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﻴﻪﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻋﻠﻢ به کتاب ﺧﺪﺍ ﻭ ﺳﻨﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻬﺪﻯ ﻣﺎ می‌رﻭﻳﺪ. ﺍﮔﺮ یک نفر ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ: ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳﺎ ﺍﻫْﻞَ ﺑَﻴْﺖِ الرّﺣْﻤَﺔِ ﻭَ ﺍﻟﻨﱡﺒُﻮﱠﺓِ ﻭَ ﻣَﻌْﺪِﻥَ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢِ ﻭَ ﻣَﻮْﺿِﻊَ ﺍﻟﺮّﺳﺎﻟَﺔِ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ به امام  ﺯﻣﺎﻥ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﻨﻨﺪ: ﺍﻟﺴﱠﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳﺎ ﺑَﻘِﻴﱠﺔَ ﺍﻟﻠﱠﻪِ ﻓﻰ ﺍﺭﺿِﻪِ.  ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨ 🆔 @moravej_tohid 🌐  www.moravejtohid.com            •┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈•
هدایت شده از کلبه عُشاق
🌧 سلام‌الله‌علیها 🧎‍♂در محضر: www.moravejtohid.com@moravej_tohid 💢همراهان گرامی؛ به قصدِ قربت، لطفا تفسیر مقامات یگانه بانوی دو عالم را دنبال بفرمایید. روح، راحت‌ و سبُک مثل‌ عقاب میتواند در عوالم‌ بالا پرواز کند اگر... 🦅 👇👇👇👇👇
4_6030360359641026815.mp3
28.62M
🌧 (س) جلسه پانزدهم در محضر # علامه_مروجی_سبزواری 💢همراهان گرامی؛ لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید. کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn@babarokn
هدایت شده از کلبه عُشاق
🌿 ✍یک روز بعد از نماز صبح همانگونه که در سجاده نشسته بودم.🧎و مشغول مناجات و ذکرِ پروردگار متعال بودم، مُکاشِفه‌ای برای من اتفاق افتاد. 💨 در مکاشفه دیدم لب‌های من را با نخ و سوزن می‌دوزند و بسیار هم درد و رنج دارد! 🪡 بعد به من گفتند: این باطنِ عمل و سزای کسی است که زبانش را از حرف‌های بیهوده نگه نمی‌دارد. برگرفته از کتاب: حضرت استاد علامه آیت اللّٰه حسن حسن‌زاده آملی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc