هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#سیدحمیدرضا_برقعی
▶️
به منبر میرود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمه اسلام بردارید
مبادا از قلمها جابیفتد واژهای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایه وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق میوزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که میگوید
غلام خستهام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است
کفن باید به جای جامه احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان میخواند، میفرمود
که با آب فرات و تربت از او کام بردارید
میان شعلهها آیات ابراهیم میسوزد
میان گریه ختم سوره انعام بردارید
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#زهراسادات_موسوی_مقدم
▶️
با اصول وفقه خود بنیانگذار شیعه بود
بعد جد بی سپاهش عهده دار شیعه بود
سربه نی، قرآن به نیزه، چادر خاکی و صلح....
با تاسف قبل او این روزگار شیعه بود....
آمد و برداشت شمشیر پر از اعجاز را
در حقیقت مکتب او ذوالفقار شیعه بود
با وجود دستهای پر ز خیر و برکتش
گفتن ذکر علی هرروز کار شیعه بود
رهنمود و حرفها و رنج بی حدش نبود
بی گمان وضع بدی در انتظار شیعه بود
زیر دین اوست علم و عاشقی و معرفت
جابرش از چهره های ماندگار شیعه بود
خاکی و بی گنبد و بی سایبان و....بگذریم
کاش میشد لااقل قبرش کنار شیعه بود
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#محسن_ناصحی
جمعیت بیشتر از قبل شتاب آوردند
هیزم آورده و با قصد ثواب آوردند
روضه خوان گفت که یکبار دگر ابراهیم
رفت در آتش و این قوم عذاب آوردند
آنچه این شهر مسلمان سر پیرش آورد
کافران کی به سر اهل کتاب آوردند؟!
گفت این کوچه همان است و همان در، اینها
مثل آن روز لگد را به حساب آوردند
بر سر چیدن گل ولوله شد آخر هم
از میان در و دیوار گلاب آوردند
گفت پیر است و قرار است که او را ببرند
دست بردند به شمشیر و طناب آوردند
ناگهان گریه شد و گفت که نیّت کردند
بکنند آنچه سر طفل رباب آوردند
مثل هر بار که از کرببلا می خوانند
روضه خوان حنجره اش خشک شد، آب آوردند
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
تا نگاهش را به روی قرص ماه انداخته
ماه را در فهم خود در اشتباه انداخته
روزگارش مثل شبهای پر از مهتاب شد
هرکسی چشمی در این چشم سیاه انداخته
نه فقط یوسف، که دست بی وفای روزگار
صادق آل علی را هم به چاه انداخته
باز هم تکرار کرده روزگار آن کوچه را
پشت درب خانه ای آتش به راه انداخته
چل نفر را دیده که پشت درِ یک خانه اند
چون به کوچه از شکاف در نگاه انداخته
زهر هم مانند میخ تیز اما از درون
خویش را بر پهلوی یک بی گناه انداخته
زهر کاری کرده که شیخ الائمه وقت وعظ؛
بین هر حرف خودش صدبار آه انداخته
زهر کاری کرده که فرزند مثل مادرش
گاه بالا برده دستش را و گاه انداخته
پیرمردی خسته در گودال حجره با عطش
کربلای دیگری امشب به راه انداخته
هر امامی بارگاهش قد کشیده، این امام؛
زیر پای زائرانش بارگاه انداخته
بارگاهی از سکوت و مرقدی از جنس دل
بر فرازش گنبدی از جنس ماه انداخته
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#محسن_ناصحی
گرچه شوال ولی داغ محرم با اوست
پس عجب نیست اگر این همه ماتم با اوست
مثل جدش شده در کنیه «اباعبدالله»
در بقیع است ولی کرببلا هم با اوست
شیعه را کرببلا گرچه علمداری کرد
جعفری مذهبمان کرده و پرچم با اوست
من اگر مورم اگر هیچ ولی میدانم
«او سلیمان زمان است که خاتم با اوست»
زندگینامهٔ او سطر به سطرش روضهست
که مصیبات همه عالم و آدم با اوست
در غمش اشک، اگر ریخت اگر جاری شد
بانی روضهٔ سقاست و زمزم با اوست
لفظی از کوچه در این مرثیه محزونتر نیست
وارث محنت زهراست اگر غم با اوست
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
حجت الاسلام #جواد_محمدزمانی
▶️
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینهای که شب پیش صبح صادق داشت
میان حوزهٔ علمیه اختلاف نبود
که بهر رحلتش استاد، میل سابق داشت
و تا همیشه دگر بیمراد میمانند
چهار هزار مریدی که مرد عاشق داشت
به سمت مغرب اگر رفت عمر خورشیدش
هزار قلّهٔ پر نور در مشارق داشت
چه با شُکوه غم خود به دل نهان میکرد
چه شِکوهها که از آن فرقهٔ منافق داشت
به غیر داغ محرم گلی ز باغ نچید
چقدر روضهٔ گودال در دقایق داشت
خلیل بود ولی آتشش سلام نشد
همان که در نفسش عطری از حدائق داشت
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که «قال الامامُ صادق» داشت
سخن به محضرش این است ای حقیقت علم
ندیده چشم زمانه طلوع این همه حلم
کدام بغض گلوگیر در پگاهت بود
که رو به پنجرهٔ آسمان نگاهت بود
هنوز در تب شمشیر علم و حکمت توست
حریم مدرسههایی که رزمگاهت بود
گواه گفتهام این نخلها که همچو علی
شب مدینه پر از بغضِ سربهچاهت بود
نمانده جز گل لاله به باغ ابراهیم
که بین خانه فقط شعلهها پناهت بود
چنان به نیمهشبی میشکست حرمت تو
که قلب دشمن تو نیز عذرخواهت بود
چه خوب میشد اگر دست کم سه شمع و ضریح
به قبر سادهٔ ارواحُنا فداهت بود
برای غصهٔ تو کاش جای صبری بود
و دست کم به مزار تو سنگ قبری بود
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#رضا_قاسمی
▶️
بارها این جمله را بابا برایم گفته بود ...
" ای پسر جان احترام پیرمردان واجب است
هر کجا یک مو سپید آمد ز جا برخیز که ...
احترام موی ایشان مثل قرآن واجب است "
از نصیحت های بابایم ادب آموختم
از ادب کردن همیشه خیر دیدم ... والسلام
ارزش موی سپید خلق را دانستم و ...
من به این قیمت فقط عزت خریدم ... والسلام
الغرض این ها که گفتم حرف اصلی ام نبود
گر چه صحبت های من حرفی نبوده جز حساب
گوش کن قصه از اینجا می شود آغاز که ...
با همین موضوع ، خواندم چند برگ از یک کتاب
پیرمردی بود ، در شهری که یثرب نام داشت
احترامی داشت حتی بین عرشی های عرش
گر چه منزل داشت بر روی زمین آن پیرمرد ...
جایگاهش بود بالا ... آخرِ بالای عرش
موقع راز و نیازش کعبه می کردش طواف
او امام و ... آسمان و نه فلک ماموم بود
با تمام شوکت و جاه و جلال خود ... ولی ...
در میان مردم شهر خودش مظلوم بود
یک شبی در خانه اش بی معرفت ها آمدند
حرمت موی سپیدش را شکستند آه آه
دست هایی که گدایش دست میکائیل بود ...
نامروت ها به بند کینه بستند آه آه
خانه ای را که ستونش پایه های عرش بود
هیزم آوردند و با لبخند ، آتش می زدند
خم به ابرو هم نیاوردند نامردان پست
مثل اینکه داشتند اسپند ، آتش می زدند
در میان آتش نمرودیان مثل خلیل
می دوید آن پیرمرد و پای او آتش گرفت
در حرارت شمع اندام نحیفش آب شد
پیکر او سوخت و اعضای او آتش گرفت
در دل آتش زبانش روضه خوان شد عاقبت
روضه های مادری که سوخت از پا تا سرش
یاد کرد از آن زمانی که لگد می زد کسی ...
ماند بین یک در و دیوار ، جسم مادرش
آتش این روضه ها بدتر ز هرم شعله بود
تا که یاد مادرش افتاد ، افتاد از نفس
یاد کرد از ساعتی که مادر مظلومه اش ...
آخرش با ضربه ی جلاد ، افتاد از نفس
طاقت من طاق شد از حرف هایی که زدم
لال خواهم شد پس از این ... حرف من دیگر تمام
از کجا آغاز کردم ... ختم شد حرفم کجا
این هم از یک قصه ی تلخ از ادب از احترام
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_جهاندار
▶️
بر گرده ی خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است چه در خلوت شب داشت
شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت
می رفت که خاموش شود مشعل توحید
اسلامِ وَ أکملتُ لکُم رو به عقب داشت
برخاست کسی مکّی و کوفی به فدایش
آوازه چنان داشت که تا شام و حلب داشت
در محضر او این همه شاگرد عجب نیست
بر تیغ علی این همه زنگار عجب داشت!
چون جابر حیّان کسی اسرار ندانست
جز آن که به درگاه تو زانوی ادب داشت
هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه می شد
تیغ تو و پستوی نهان خانه سبب داشت
از صبح بپرسید که صادق به چه معناست
با عشق بگویید که یارم چه لقب داشت
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
بردند برای همه دنیا خبرش را
غمنامه ای ازسرخی چشمان ترش را
حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش
آتش زده زهری همه ی بال وپرش را
هم سن زیادش سبب خستگی اش شد
هم شعله زده زهر تمام جگرش را
اطفال و عیالش همگی دل نگرانند
سوزانده ز آهش همه ی دوروبرش را
آنشب که پی مرکب دشمن به زمین خورد
آن شب که شکستند گمانم کمرش را
بی حرمتی وبی ادبی شد به مقامش
بدجور شکستند دل شعله ورش را
آنقدر تنش آب شده گوشه ی بستر
دیدند همه حال بد محتضرش را
عمریست برای دل خود روضه گرفته
پرکرده غم کوچه فضای سحرش را
سخت است برایش که فراموش نماید
آن مادر و آن ناله ی درپشت درش را
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#علی_انسانی
▶️
از مهر، آسمان مدینه اثر نداشت
من سفرهام کباب، به غیر از جگر نداشت
«ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم»
جز داغ دل نصیب، جگر بیشتر نداشت
بردند اگر به بزم عدو نیمهشب مرا
آن جا یزید و چوب تر و تشت زر نداشت
از کودکانِ لرزه به پیکر فتادهام
یک تن امید دیدن روی پدر نداشت
گویی مدینه رسم شده خانه سوختن
سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت
غم نیست خانهام اگر آتش گرفت، شکر
گر خانه سوخت، فاطمهای پشت در نداشت
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#ایوب_پرنداور
▶️
باز هم کوچه و یک لشکر بی عمامه
باز افتاده وسط حیدر بی عمامه
دود از یک طرف و هلهله از سمت دگر
کوچه لبریز شد از یک سر بی عمامه
سال ها پیش علی را به میان آوردند
حال افتاده میان، جعفرِ بی عمامه
باز این بیت پر از زخم ، همین بیت کبود
می کند گریه در آن محشر بی عمامه
کوچه وصل است به گودال پر از خنجر و خون
کوچه وصل است به یک حنجر بی عمامه
زیر شمشیر به آن جد غریبش می گفت:
به فدایت شوم ای مضطر بی عمامه
ارباً ارباست دلم مثل غزلهای فرات
ارباً ارباست چنان اکبر بی عمامه
گفت ای تیر سه شعبه تو چه کردی که چنین
مانده بر دست خدا اصغر بی عمامه؟
گفت ای تیغ چه کردی تو که پرپر میزد
ساقی تشنه لب پرپر بی عمامه؟
السلام ای نفس سوخته ی کرببلا
السلام ای سر خونین ،سر بی عمامه
به فدای تن سمکوب پر از خاک و شن ات
به فدای دلت ای سرور بی عمامه
کاش جای تو سر از پیکر من می بردند
جد مظلوم من ای رهبر بی عمامه
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#مجید_لشکری
▶️
کوچهای بود و دری بود و امامی روی خاک
میدوید آشفتهرو ماه تمامی روی خاک
بی عمامه، بی عصا، بیتاب قرآن میدوید
چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک
رشتهی پوسیدهای را روی مرکب دیدهام
عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک...
میچکاند ابیات بر پای دری، آن نیمهشب
روضههایی شور را با تلخکامی روی خاک
از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ
ریخت در تعجیلشان وادِی السَّلامی روی خاک
از مدینه تا مدینه اسمهایی اعظمست
اسمهایی روی نی، چندین اسامی روی خاک
قبلهی حاجاتِ ما را بینمازان میبرند
میرود در دست بت «بیت الحرامی» روی خاک
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت ، #بصیرت_انقلابی
#سید_محمد_مهدی_شفیعی ، #سید_علیرضا_شفیعی
#جواد_شیخ_الاسلامی ،#سعید_تاج_محمدی
#محمد_رضا_شفیعی
▶️
"بر جبین آسمان آثار غم شد آشکار
اشک می ریزند نم نم ابرهای داغدار
در میان سنگها آیینه ای تنها شده
روضه ی تنهایی اش هرگوشه ای برپا شده
غرق باران است هرکس جان او لایق شده ست
باز عالم سوگوار حضرت صادق شده ست"
حضرت صادق که جان ما فدای درس او
دانشآموزان او هستیم و پای درس او
"یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند
خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می کِشند
باز در چشمم غم مولا مجسم می شود
روضه های مادرش زهرا مجسم می شود
قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای
ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای
وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا
زنده شد در خاطر من روضه های کربلا
آنچه پیرش کرده داغ کشته ی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه هاست
روضۀ آن پیکر عریان به روی خاک ها
بر سر او زخم ها بر پیکر او چاک ها
بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است
داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است
حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست"
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست
راه ما راه علی راه حسین بن علی ست
شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست
زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ایمان کجا؟
دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا
پیش روی ما به جز آیینه ی اسلام نیست
درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ
بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز با نام حسین فاطمه، غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست
گرچه چندی میشود جولان گه نامرد هاست
دیگر از دست علمداری نمی افتد علم
چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم
باز هم یک دجله ی دیگر ، عطش آورده است
کودکانی را که دریا با خودش آورده است
آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند
کودکان را این طرف چون حرمله، سر می برند
از غم هم کیش خود داریم میمیریم ما
آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
فاش میگوییم خط قرمز ما فتنه است
فتنهای که قلب مولا قلب امت را شکست
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن
هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن
خادمانی که برای میزشان دلواپسند!
پس کجا و کی به درد مردم خود میرسند؟!
وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود
باز بیت المال, بیت الحال نااهلان شود
بارالها! تشنهگان قدرت از ما نیستند
تشنهگان خدمت تو، اهل دنیا نیستند
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟!
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنه ها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#بصیرت_انقلابی
#محمود_ژوليده
▶️
رئیس مذهب شیعه! جهان از آنِ شماست
ندای حق طلبی ،تشنهٔ جهانِ شماست
به گوشه گوشهٔ عالم به هر کجا نگیریم
به هر دیارِ غریبه، پُر از نشان شماست
نَه یار، بهر تو هِفده نفر، که بی إغراق
هزار لشگرِ آماده در میان شماست
که گفته سیصد و چندین نفر ندارد یار
بگو امام زمان را، زمان زمان شماست
بگو به عیسیِ مریم که شیخ عیسی را
دعا کند، که یکی از فدائیان شماست
ز شیخِ نیجریه تا به شیخِ بَحرِینَت
مطیعِ محضِ تو با لشگری، عیان شماست
اگر قطیف،نِمر را به ظلم از کف داد
مدینه تا به مدائن پُر از جوان شماست
و از عراق و یمن تا به سوریه، لبنان
سپاهِ حزب خدا، از مدافعان شماست
ز روستای صَراری گرفته تا به ٱحد
هنوز مُثلِه شدن، سهم شیعیان شماست
به رغم دشمنِ تکفیری اَت، به کوری خصم
هنوز نام علی شاهد أذان شماست
و ایستاده میان غبار احمد ها
هزار مَرد، چو احمد که در نهان شماست
قسم به روح خدا و قسم به سید علی
بیا به کشور ایران که آشیان شماست
به مُلک ری،به خراسان، به قم، بیا آقا
هزار دیده چو بَهجت به راه، جان شماست
به کعبه و به بقیع و چهار مظلومش
که کربلای حسینِ تو در أمان شماست
ضریحِ مرقدِ شش گوشه شاهدَت به یقین
که اربعین، حرمِ یار، میزبان شماست
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#اعظم_سعادتمند
▶️
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او
کدام بیت مرا میبرد به خانهٔ او
شبی دلم به هوای زیارت آمده است
مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او ...
از او بپرس به عقلم نمیرسد اصلاً
که چیست فلسفهٔ عشق بیکرانهٔ او
خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد
گذاشتهست سرش را فقط به شانهٔ او
گذشتهها نگذشتهست باقی است هنوز
زبانه میکشد آتش از آشیانهٔ او
بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت
بگو برای من از رفتن شبانهٔ او
نه از غم است که من گریه میکنم امشب
فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او...
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
در محضرت اصول صداقت به هم نخورد
جمله که هیچ واو روایت به هم نخورد
ای در خدا فنا شده، بر دیدن شما
هفتاد سال پلک عبادت به هم نخورد
در وقت سر نگونی آن قامت بلند
من مانده ام چگونه قیامت به هم نخورد
آتش زدند و هلهله کردند پس چرا
پلک امام این همه مدت به هم نخورد
آتش گرفت گرچه دری بین کوچه ای
اما شبیه قبل به سرعت به هم نخورد
من مطمئنم این در از آن در، تقیه کرد
حتی اگر که خورد به شدت به هم نخورد
حتی اگر که خورد، نشد محسنی شهید
این بار داستان امامت به هم نخورد
دیوار و سنگ و کوبه ی در هرچه بود که
پهلو و میخ از دو سه قسمت به هم نخورد
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
هدایت شده از منبع سبک
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#امیر_عظیمی
شکر حق شیعه ایم و معتقدیم
شیعگی جز مرام صادق نیست
به خدا شیعه نیست آنکه مدام
خاکبوس امام صادق نیست
یادگاری اوست "عاشورا"
روضه ی شاه عالمین از اوست
اول صبح، رو به کرببلا
"السلام علی الحسین" از اوست
دل ما از مصیبتش خون است
غرق اشک است چشم عاشق ما
به کجا می برند نیمه ی شب
- پابرهنه - امام صادق ما
در نماز شب است این آقا
یا که مشغول خواندنِ قرآن
کاش می شد کمی نگه دارید
حرمت موی او مسلمانان
دشمنِ آل مرتضی هربار
می رسد تا به اهل بیت انگار
یا لگد می زند به در، یا که
می پرد بی اجازه از دیوار
مگر اهل کجاست ابن ربیع
این قدر بی حیاست این ملعون
بی ادب از چه روی لبهایش
طعنه و ناسزاست این ملعون
حرمت پیر را شکسته، ببین
دست حیدر دوباره بسته شده
باز کوچه، کشان کشان بردن...
او از این اتفاق خسته شده
کوچه لغزنده است، مولامان
از دلِ مرتضی خبر دارد
گفت حتما به همسرش که نیا
پی من آمدن خطر دارد
در همین کوچه یا حوالی آن
شد لگد مالِ دشمنان، قرآن
در همین کوچه بود با سیلی
گم شده گوشوارِ مادرمان
هدایت شده از منبع سبک
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
از حدیث لوح می آید مقامات اینچنین
که ندارد هیچ کس جزتو کرامات اینچنین
مانده در توصیف یک شأن تو ابیات اینچنین
سالها محکوم عشق توست، نیات اینچنین
تا ابد مرئوس ماییم و ریاست با شما
نازشصت هرکسی ما را رسانده تا شما
انقلاب علم، با کرسی درست پا گرفت
بحث و استدلال از عصر شما بالا گرفت
فقه ما از نور فقه جعفری معنا گرفت
میشود جزء مفاخر هرکس اینجا جاگرفت
راه گم کرده کنارت راه پیدا میکند
از دمت پیرزنی کار مسیحا میکند
آبروی پرچم در اهتزاز ما تویی
از بقیه بی نیازیم و نیاز ما تویی
ما همه اهل نمازیمو نماز ما تویی
پس شفاعت کن که تنها چاره ساز ماتویی
بانی ترویج عاشورا تویی پس بی گمان
خانه ات یعنی حسینیه شما هم روضه خوان
مجلس درست شلوغ و خانه ات خلوت شده
سهم تو در این دیار آشنا غربت شده
بازهم پشت دری لبریز جمعیت شده
خانۀ امن الهی سلب امنیت شده
آتشی از خانه ی زهرا به این در هم رسید
ارث دست بسته حیدر به جعفر هم رسید
پیرمرد شهر از دارالعباده رفتنی ست
نور حق با عده ای ابلیس زاده رفتنی ست
دستهایش بسته شد پس بی اراده رفتنی ست
بی عمامه بی عبا پای پیاده رفتنی ست
کوچه در کوچه به پشت اسب حالا میدوی
پیش چشم مردمی بی عار تنها میدوی
گرچه کوچه گردی و دست تو بند سلسله ست
راستی آقا بگو دور شما هم هلهله ست؟
راستی بر پای تو از خار صحرا آبله ست؟
راستی آقا دلت دلواپس یک قافله ست؟
راستی اهل و عیالت را اسارت میبرند
چادر و روبنده از آنها به غارت میبرند؟
نه کسی اینجا ز سرها معجری را میکشد
نه کسی با تازیانه خواهری را میکشد
نه کسی از پشت موی دختری را میکشد
نه کسی بر گردن تو خنجری را میکشد
نیزه داری هم اگرباشد سری بر نیزه نیست
قلب هجده پاره ی پیغمبری بر نیزه نیست
هدایت شده از منبع سبک
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
در محضرت اصول صداقت به هم نخورد
جمله که هیچ واو روایت به هم نخورد
ای در خدا فنا شده، بر دیدن شما
هفتاد سال پلک عبادت به هم نخورد
در وقت سر نگونی آن قامت بلند
من مانده ام چگونه قیامت به هم نخورد
آتش زدند و هلهله کردند پس چرا
پلک امام این همه مدت به هم نخورد
آتش گرفت گرچه دری بین کوچه ای
اما شبیه قبل به سرعت به هم نخورد
من مطمئنم این در از آن در، تقیه کرد
حتی اگر که خورد به شدت به هم نخورد
حتی اگر که خورد، نشد محسنی شهید
این بار داستان امامت به هم نخورد
دیوار و سنگ و کوبه ی در هرچه بود که
پهلو و میخ از دو سه قسمت به هم نخورد
هدایت شده از منبع سبک
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_صادق_ع_شهادت
#حسن_لطفی
کاش خاموش کُنَد اشک،مُصلایش را
کاش گیرند کمی زیرِ بغلهایش را
به زمین خورده و خاکی است ردایش رویش
کاش می شد بِتِکاننَد سَر و پایَش را
به زمین خورد،زمین خورد،زمین خورد مُدام
ولی از دست ندادند تماشایش را
درِ آتش زده کَم بود بیاُفتد ای کاش
بِبَرد از دَمِ در دخترِ نوپایَش را
کوچه سنگی است ، سرش درد گرفته نامرد
بی هوا هول نده ، سنگ است...ببین جایش را
او خودش خواسته تا روضه ی مادر گیرد
جُراتِ خویش نبینید مُدارایش را
او علی هست به کوچه نکشیدش اینبار
زنده کردید دوباره غمِ غمهایش را
قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد می زد
می زند تا شکند بازویِ زهرایش را
دست بگذاشت به زانو نفسش تند شده
عمه ی کوچک خود دید و نفس هایش را
خیزران بود و سَر و طشتِ طلا و مشروب
کاش می شد که نبیند لبِ بابایش را
#امام_صادق_ع_شهادت
امشب از دردِ عشق سرشاریم
آتشی داغ، در نهان داریم
همنوا با امامِ منتظران
اشک بر دیده و عزاداریم
مرقدش تکهای زِ افلاک است
مدفنِ چار پیکرِ پاک است
در حقیقت بقیع، ویران نیست
سینهی ماست اینچنین چاک است
باغ همراهِ برگ و بارش سوخت
برگریزان شد و بهارش سوخت
خانه نه،... بلکه "مهبطِ وحی" است
آنچه آنروز در کنارش سوخت
دلِ بیتابِ شیعه را خون کرد
بر پلیدیِ خویش افزون کرد
لعن و نفرین به قاتلش منصور
تیغ را از غلاف بیرون کرد
هرچه شمشیر را نشان میداد
منصرف میشد و امان میداد...
...عاقبت زهر کارِ خود را کرد
ششمین نور، داشت جان میداد
جام را سرکشید و رفت از حال
سینهاش از مَلال مالامال
آخرین لحظه یادِ جدش بود:
السلام ای قتیلِ در گودال!
خوب شد باز تشنهکام نشد
هدفِ سنگِ پشتِ بام نشد
رشتههای رگِ بریدهی او...
سخنم باز هم تمام نشد
#عادل_حسین_قربان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#امام_صادق_ع_شهادت
چون خلیل الله،اما شعله گلزارش نشد
آنکه آتش آمد و حرمت نگه دارش نشد
گنج علمش زیر طوق جهل بی دینان اسیر،
دست ظلمت کیشِ دوران،یار افکارش نشد
سرگذشتش را پر از مهر و گذشت آورده اند،
قدر دانی، پاسخ آن کوه ایثارش نشد
صبح صادق بود اما تیره شد ایام او،
سهم ظالم،یاریِ چشمان بیدارش نشد
گر چه دل خون شد ز دست شعله های در امام،
لا اقل چون فاطمه درگیر مسمارش نشد
کربلا را در میان خانه و در کوچه دید
پیرمردی که در آن غربت کسی یارش نشد
#محمد_حسن_جنتی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
212.9K
#امام_صادق_ع_شهادت
#دم
▪️نوحه سنتی شهادت امام صادق علیه السلام
دوباره مدینه غرق سوگ وعزا شد
عزای امامی از نسل مصطفی شد
عمرش رسیده آخر
مولا امام جعفر
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا...
در خانهٔ صادق از کین آتش بپا شد
یاد مادر افتاد نالان از این جفا شد
با چشمانی چون دریا
می زد صدا یا زهرا
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا...
تن بیمار او، بس زار وناتوان است
بهار عمر او دیگر رو به خزان است
عدو چون نانجیب است
ذکرش امن یجیب است
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا...
بر زانو گرفته مولا کاظم سرش را
کرده غسل وکفن پیکر پدرش را
از دیده خون ببارد
برخاکش می سپارد
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا...
با اینکه مدینه پر از چراغ ونور است
کنار مزار صادق چه سوت وکور است
باید که جان ببازیم
بهرش حرم بسازیم
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا...
#اسماعیل_تقوایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#امام_صادق_ع_شهادت
سلام ما به حضرت صادق آل مصطفی
سلام ما به محضر رئیس مکتب هُدی
سلام ما به اشک او که بود جاری از دو عین
سلام ما به بانی مجلس روضه حسین
جهاد علم را شما به ما نموده ای عطا
آموختی به شیعیان مهرو محبت و وفا
حوزه ی مشهد و قم است گوشه ای از کرامتت
بغض گلو می شکند به روضه شهادتت
شیخ الائمه بودی و پای برهنه پس چرا
ابن ربیع پَست کشاند میان کوچه از جفا
یاد رقیه بوده ای گمان کنم در آن میان
یاد سه ساله ای که شد درد و غمش بی امان
حال که رسید به کوچه ها روضه دست بسته ات
بگم ز داغ سیلی و مادر دلشکسته ات
بگم چه شد در آن میان یا که امام حسن چه دید
حسن درد سیلی رو میان کوچه ها چشید
جوان مادری که شد ز داغ و غصه قد کمان
صادق ال مصطفی بیا شما روضه بخوان
شما بگو ز آتش و وحشت و اظطرابها
هَجمه ی دشمن به حرم دلهره ی ربابها
شما کجا و مجلس حرامیان بی حیا
مجلس میگسار ها مجلس اشقی الاشقیا
عمه سادات کجا مجلس اغیار کجا
دختر زهرا کجا کوچه و بازار کجا
#عارفی_قم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#امام_صادق_ع_شهادت
فقه و اصول و مکتبستان، صادقیه
استاد عالی بر فقیهان، صادقیه
با اینکه دارد تا هزاران عالِم فَحل
وز راویان، دانش پژوهان، صادقیه..
بدجور بر منصور بردندش شبانه
تنهاترین مردانِ ''میدان_صادقیه''
اَلصِّدقُ عِز فرموده است شیخ الائمه
بر صادقانش تعزیت، دان! صادقیه
چندین دهه، بافاطمییِه٘ محسنیه
گِریَم بقیعش را و سنگان، صادقیه
باشد میان دارش به هیات صاحِبُ الاَمر
جمهوریِ اسلامی. ایران صادقیه
#حبیب_اله_واحدی_رشیدآباد
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam