eitaa logo
کانال ‌متن روضه
78.9هزار دنبال‌کننده
781 عکس
463 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
khamse_Babolharam_net_shab4.mp3
8.77M
|⇦•پدرم کرده دعا... و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها و روضه اصحاب اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اون خدایی که حواسش به ماهی کفِ دریاست مگه میشه از من و تو غافل باشه!!! خدا همون خدایِ موسی‌ست ما فقط بندگیمون «نَم کشیده» 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
•|حسین جانم ..|• . ده ماه همه منتظرِ ماه تو هستند در سال به جز ماهِ محرم خبرى نیست ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
کانال ‌متن روضه
•|حسین جانم ..|• . ده ماه همه منتظرِ ماه تو هستند در سال به جز ماهِ محرم خبرى نیست ... #علی_اکبر_
. به قول حاج حیدر: می خوای روضه نگیری، نگیر! می خوای نری روضه، نرو! هرجور که صلاح میدونی رفتار کن! اما اگه گوشۀ دلت محبت امام حسین(ع) هست که هست! علیه امام حسین و مجالسش تبلیغ نکن؛ چوب میخوری!!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦• با شما حال خراب دل ما ... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● با شما حالِ خرابِ دلِ ما خوب تر است وسطِ خیمۀ تو حال و هوا خوب تر است نیمه شب ها وسطِ نافله، گریانم کن *آقا! من خيلي رويِ تو حساب كردم، حالا كه ما دستمون از كربلا كوتاست، تو كه برات راه و مسافت معنا نداره، مي دونم هر شب كربلايي، اگه گذارت افتاد دور و بر گودال يادِ ما هم باش. مُحرم به نيمه رسيده، آي امام حسني ها! يه كاري كنيد امشب به چشمِ امامِ مجتبي بياييد، اگه امام حسن حرم داشت، ميگفتم: وعده ي ما دَمِ حرمِ امام حسن، اما حرم نداره كه...امشب بگو:امام حسن! حرم نداري، نوكر كه داري...امشب برا پسرش خوب گريه كنيد، باباش بدهكارت نميشه...* نیمه شب ها وسطِ نافله، گریانم کن سینه زن گر بشود اهلِ بُکا خوب تر است *حسين!...دلم يه كربلا ميخواد...حسين! يه گنبدِ طلا ميخواد...* همه ی زندگی ام لذّتش این نوکری است من شوم نوکر و ارباب شما، خوب تر است *روضۀ حضرتِ عبدالله هم غوغاست، از صبحِ عاشورا يه چهار دفعه ابي عبدالله وسطِ ميدون جمعش كرد، مگر نه، زده بودنش، علي اكبر رو كه ديد افتاد، بدو رفت تويِ ميدان، پسرِ امام حسن، جگرِ امام حسن رو داره، سلاحي نداشت،سنگ برداشت بدو رفت، گرفتش از وسطِ ميدون، بارِ سوم و چهارم، اومد پيشِ عمه ي سادات، گفت: اين بچه رو ببر، ازش غافل بشي رفته ميدون...لذا دستش رو عمه ي سادات گرفت، از اينجا معلوم ميشه، خيلي چيزهايي كه زينب ديد، عبدالله هم ديد...يه جايي رفتن روي بلندي، بي بي زينب كه چند روز آب نخورده بود چشماش سويي نداشت، اما عبدالله چشما تيز بين، هي ميگفت: دارن ميزننش، زينب نمي ديد، با يه دست عبدالله رو گرفته بود، هي عبدالله مي گفت: من دارم مي بينم، هي ميخواست دستش رو جدا كنه زينب نميذاشت، يه جا گرد و خاك كه نشست، زينب ديد واي شمر رفت رو سينۀ حسين، دستش رو گذاشت رو سرش، عبدالله ديد دستش به دستِ عمه نيست، بدو رفت ميدان...* رها کردی تو از خیمه نَفَس را نخواندی حرف مِهرِ هیچ کس را حصارِ لطف زینب را شکستی ندارد شیر یارایِ قفس را رجز خواندی که اِبنُ المُجتَبایم رجز خواندی که فرزندِ مِنایم شنیدم از تهِ گودال، گفتی برادر زاده ی خونِ خدایم جگر اصلاً به سن و سال که نیست پریدن تا خدا به بال كه نيست تو از شيرِ جمل ارثيه داري جوانمردي به قيل و قال كه نيست شنيدم نعره زن مي آيي از دور پیِ یاریِ من می آیی از دور بنازم این همه جان و جَنَم را به چشمِ من حسن می آیی از دور به تو گفتم نیا اینجا ، نگفتم؟! بمان با زینب کبری، نگفتم؟ نگفتم گرگ اینجا در کمین است نیا یوسف در این صحرا، نگفتم!؟ نمی دیدی تنِ چاکم ،نمیشد؟! نمی دیدی روی خاکم، نمیشد؟! نمی دیدی به زیرِ چکمه ي شمر تو اوضاعِ اسفناکم، نمیشد؟! گمانت خوب شد دیدی عدو را ؟! گمانت خوب شد دیدی گلو را ؟! خیالت شد در این گودال راحت كه ديدي زيرِ دست و پا عمو را نشسته شمر رويِ سينه ي من کشیده تیغِ بغض و کینه ی من همین که تیر و نیزه مست کردند هزاران تکه شد آئینه ي من يكي آمد سرم را با خودش برد يكي انگشترم را با خودش برد به هر گوشه كه اسبي رفت يا تاخت كمي از پيكرم را با خودش برد اگر چه رفته جان از پيكرِ من چه ميخواهد سنان از پيكرِ من؟ يكي او را بگيرد، شرط بسته نماند استخوان از پيكرِ من گلو بندِ رُقيه رفته غارت و سربندِ عمويت رفته غارت نبودي كاش دشمن بي حيا شد كمرِ بندِ عمويت رفته غارت *حسين....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
khamse_Babolharam_net_shab5.mp3
5.42M
|⇦• با شما حال خراب دل ما ... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اَمَّن یجیب‌المضطر اذا دعاه و یکشف السؤ... حال و روز این دل‌هایمان را خودت خوب کن! 💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•دلشوره دارم امسال... و توسل به به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ" *خوشبحال اونايي كه الان حرمِ حسين هستند* " اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" "ياحسين" دلشوره دارم امسال، چي ميشه آخر روضه واجب تر از نونِ شب، برايِ نوكر روضه يعني ميشه كه امسال، بپيچه بويِ اسپند تو كوچه هايِ اين شهر، بساطِ چايي و قند بازم هيئت ها با هم، نوكرها با تو بيعت مي كنن مَردم رو برات، سمتِ روضه ها دعوت مي كنن حسين! اي جانم حسين، اي جانم حسين... *ممنونم كه باز هم آقا نگام كردي، آقا خيلي حرف ها شنيدم، خيلي طعنه ها شنيدم، خيلي جاها مسخره ام مي كردن، ولي باشه، قشنگيش به همينه هر كي حسين رو بخواد بايد طعنه بشنوه، هر كي ارباب رو ميخواد، هر كي كربلا رو ميخواد، بايد طعنه بشنوه، مگه نبود غروبِ عاشورا، همون هايي كه آقا اميرالمؤمنين يه روزي بهشون محبت كرده بود، غروبِ عاشورا رسيدن به پسرِ همين آقا، اينقدر توهين كردن، اينقدر بي ادبي كردن، آقارو نگران كشتن، حسين!...* چي فكر مي كردم، چي شد، حرم نديدن سختِ تو اين مُحرم آقا، طعنه شنيدن سختِ چي فكر مي كردم، چي شد، چشام برات مي بارن مَردم اين شهر حتماً، سنگِ تموم ميذارن خودِت مي بيني آقا، اوضاعي شده، تويِ شهرِ ما كاري كن برام، امسال اربعين، پابوست بيام حسين! اي جانم حسين، اي جانم حسين... *شبِ گريه است، هر جوري ميتوني خودت رو وصل كن به مادرِ سادات خانوم فاطمه ي زهرا، امشب مادرش كربلاست...* چي فكر مي كردي، چي شد، تو رو تو گودال بُردن با زور و تيغِ نيزه، پيكرت رو آزُردن چي فكر مي كردي، چي شد،لباسِ تو غارت شد جلو چشايِ زينب، به تو هم جسارت شد حسين! اي دورِ از وطن بينِ بوريا، موندي بي كفن حسين! تويِ قتلگاه كُشتنت تو رو، بي جُرم و گناه *دوست دارم اين ناله ات رو ببري قتلگاه..* هر شبِ جمعه صدايِ مادر آيد از حرم من تمامِ عُمر دنبالِ صدايِ مادرم مي زند: ناله "بُنَيَّ!" كو لباسِ كهنه ات كو سرت؟ كو حنجرت؟ كو مادرت؟ كو دخترت؟ بشكند دستِ كسي كه دست بر مويت زده گيسويت خاكي شد و من خاك مي ريزم به سر *جوري صدا بزن صدا به صدا نرسه، معني اين صدا به صدا نرسه رو ميخواي بدوني چيِ؟ آخه يه روزي تويِ مدينه كه ميخواستن مادرش رو بزنن، ايستادن مردم مدينه هلهله مي كردن، كه صدايِ فاطمه رو علي نشنوه...علي ميگه: من ديدم يه نانجيبي با غلاف شمشير...* زنِ جوانِ مرا مي زدن نامردان مدينه فاطمه ام را در احتضار انداخت و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد و دستِ فاطمه را عاقبت از كار انداخت خودم ز سينه ي او ميخ را در آوردم ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت *حالا از اينجا مي برمت كربلا، شب اولِ اين مجلس از مدينه بريم كربلا...اينجا به مادرش جسارت كردن، حُرمتش رو نگه نداشتن، غروبِ عاشورا مادرش برگشت گودالِ قتلگاه...چه زماني؟..." وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ"* مادرش آمده گودال نچرخان بدنش اسخوان هايِ گلويش زقفا ريخت بهم * هر كجا نشستي جوري صدا بزن اين صدات تويِ عالم بپيچه، بدونن عزايِ ابي عبدالله ست، بچه شيعه پايِ ابي عبدالله تعصب داره، بلند صدا بزن: حسين....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Sibsorkhi_Babolharam_net_shab1-1.mp3
9.84M
|⇦•دلشوره دارم امسال... و توسل به به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فقط هایشان را در راه کمک به امامشان روانه کردند! سیدالشهداء(ع) کُشته‌ی محبت‌های آبکی بود! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•هم پریشانِ حسینم... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *یه نگاه کرد، دید یادگارِ برادرش گفت: عموجان! فرمودی: فردا همه شهید میشن،آیا من هم شهید میشم یا نه؟ فرمود: قاسمم! مرگ در نزد تو چگونه است؟عرض کرد:عموجان!" اَحلی مِنَ العَسَل" ازعسل شیرین ترِ، فرمود: حقا که پسرِ حسن هستی... امشب وقتی داری گریه میکنی،یه یادی هم از بقیع کن، یه یادی هم از مدینه کن،امشب بگو: یا امام حسن! شبِ جگر گوشه اتِ آقا، همه امشب اومدیم به عشقِ شما برا قاسمت گریه کنیم..* هم پریشانِ حسینم،هم پریشانِ حسن ای به قربانِ حسین و ای به قربانِ حسن روز اول مادرم چشمان من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن هر شبی که فاطمه بر روضه هامان می رسد هست گریانِ حسین و هست گریانِ حسن نه که دنیا، دینِ مان را هم کریمان می دهند من که ایمان دارم از اول به قرآنِ حسن زیر ایوانِ نجف دیدم که روزی می رسد یا حسن جان می نویسم زیرِ ایوانِ حسن هر کجا رفتم دیدم کار دستِ مجتباست بشکند دستم نباشد گر به دامانِ حسن نه که تنها این دو شب، کُلِ مُحرم می شویم شب به شب، تکیه به تکیه باز مهمانِ حسن قاسمش وقتی به میدان زد، حسین آهسته گفت می رود جانِ حسین و می رود جانِ حسن شد حسن، یک ضربه زد ارزق همانجا شد دو تا نعره زد عباس، ای جانم به قربان حسن روضه های ما همه لطفِ امام مجتبی ست شُکر، هر شب می روم در زیر بارانِ حسن پیش زهرا آبرو داری کنیم و آوریم هی گلاب و دسته گُل، یادِ یتیمانِ حسن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab6-1.mp3
3.81M
|⇦•هم پریشانِ حسینم... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «حَرارَةً في‌ قُلوبِ المُؤمِنينَ» یکبار نامِ را آورد و هرچه کرده بود بخشیده شد! ما چه کرده‌ ایم که این همه می‌ گوییم ولی بخشــیده نمی شـویم!؟💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *بقیع که نمی تونستیم گُل ببریم، به این بهونه برا امام حسن و بچه هاش گُل آوُردیم،رفقا! امشب حواست باشه یه وقت نبازی، همه دَرِ خونۀ امام حسن، نوکری کنیم برا بچه هاش...از کجا شروع کنم؟ گفت: مادر! دلم گرفته، ببین علی اکبر رفت، دونه دونه اصحاب دارن میرن. مادرش گفت: این که کاری نداره، زود برو از عمو اذنِ میدان بگیر، تا اذنِ میدان اومد از عموجان بگیره، عموجان! اجازه میدید منم برم میدان؟ منم برا شما شمشیر بزنم؟ ابی عبدالله فرمود: نه عزیزِ دلم، تو یادگارِ برادرِ من هستی. گریه کنان اومد جلویِ خیمه، مادرش نجمه نگاه کرد، عزیزِ دلم چی شده؟ مادرجان! عمو به من اذنِ میدان نداده، مادر گفت: این که غصه نداره،کلیدش دستِ مَنِ. بابات امامِ مجتبی، یه دستخطی نوشتن، نامه ای رو نوشتن، فرمودن: یه روزی کربلا اگر لازم شد بده دستِ قاسم تا بده دستِ ابی عبدالله...اینقدر قاسم خوشحال شد،دستخط رو آورد نزد عموجانش...عموجان! این دستخط رو بابام نوشته. نامه رو ابی عبدالله باز کرد، چشمش به دستخط برادرش حسن افتاد، هی دستخط رو می بوسه رو چشماش میکشه،داداش! کجایی ببینی حسینت رو غریب گیر آوردن؟ چی نوشته برا حسین؟ عزیزِ دلم! پسرِ مادرم! یادت باشه کربلا من نیستم،اگه کار به جنگ رسید قاسمم عوضِ من میدان بره. امرِ امامشِ،باید اطاعت کنه، فرمود: قاسم رو آماده کنید، اینقدر این آقازاده خوشحال شد. اما اون چیزی که نالۀ جوانها و نوجوانها رو بلند میکنه اینه: لباسِ رزم به تنِ این آقا زاده نشد، عاقبت کفن تنش کردن،وقتی سوار بر اسب شد،پاهاش به رکاب اسب نمی رسید. من امشب نمی خوام مُعَطَّلِت کنم، میخوام زودی روضه بخونم: وقتی میخواستن وداع کنن،شیخ جعفر شوشتری میگه: ابی عبدالله و قاسم، همدیگه رو بغل کردن،اینقدر گریه کردن، هم حسین غش کرد، هم قاسم... شیخ جعفری شوشتری می فرماید: پاهایِ قاسم به رکابِ اسب نمی رسید، اما وقتی این آقازاده از اسب افتاد."من یه شاره کنم،نمیخوام روضه رو باز کنم" ابی عبدالله از صبح همه رو بغل گرفت،شهدارو همه رو آورد تویِ خیمه ی دارالحرب، اما وقتی قاسم رو بغل گرفت برگردونه خیمه، میدیدن پاهایِ قاسم به زمین کشیده میشد،شیخ جعفر شوشتری می فرماید: دو تا علت داره،یا اینقدر داغ بر حسین سنگین بوده قاسم رو با قد خمیده برگردوند به سمتِ خیمه ها، یا اینقده بدن زیر سُمِّ اسب ها....حسین! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab6-2.mp3
4.08M
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «حَرارَةً في‌ قُلوبِ المُؤمِنينَ» یکبار نامِ را آورد و هرچه کرده بود بخشیده شد! ما چه کرده‌ ایم که این همه می‌ گوییم ولی بخشــیده نمی شـویم!؟💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•صِدام که کردی... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● صِدام که کردی، یهو دلم ریخت فهمیدم اینکه، چه بلایی سرت اومد دیگه تو پاهام، تَوُون نمونده ببین عمو چه جوری بالا سرت اومد امانتِ برادرم، سینه ات شکسته لخته‌ی خون راهِ گلویِ تو رو بسته پهلویِ تو با نیزه ها، به خون نشسته شدی شبیهِ مادرم بلند شو برگردیم حرم شرمنده ام از برادرم چطور تا خیمه، ببرمت من یه کاری کن که، نَفَسِ عموت بُریده دورِ تَنِ تو، پُر شده از سنگ بشکنه دستِ اونکه موهاتُ کشیده *آخه ابی عبدالله تا شنید صدایِ قاسم میآد که صدا میزنه: عموجان! کجایی که استخوان هام شکست؟ ابی عبدالله وقتی رسید دید یه نانجیب موهایِ قاسم رو گرفته...* رفتی تو از حرم، به آرزوت رسیدی وقتی که افتادی زمین باباتُ دیدی ببین که زیرِ سُمِّ اسبا قد کشیدی پاتُ نکش، رویِ زمین دارم میسوزم از همین خنده‌ی دشمنُ ببین *بذارید یه اشاره به روضه مادر کنم،ابی عبدالله دوتا شهید رو وقتی اومد کنارشون یادِ مادرش افتاد،یکی علی اکبر بود،یکی بدنِ قاسم بود که دید یکی نیزه به پهلوهاش زده،آخ مادر!... یادتِ قدیمی ها می گفتن: بچه بادومِ، نوه مغزِ بادومِ، نوه خیلی برا پدربزرگ و مادر بزرگش عزیزِ،امشب هرکی برایِ نوه های زهرا گریه کنه، بی بی یه جور دیگه نگاش میکنه، اما یادمون باشه،اگه اون روز بینِ در و دیوار پهلویِ مادر رو نمی شکستن،اگه سیلی به صورتش نمی زدن، کربلا اینجور کسی جسارت نمی کرد،به عشقِ همه ی اهلبیت،دستت رو بیار بالا،بلند داد بزن: یا زهرا! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab6-3.mp3
3.93M
|⇦•صِدام که کردی... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «حَرارَةً في‌ قُلوبِ المُؤمِنينَ» یکبار نامِ را آورد و هرچه کرده بود بخشیده شد! ما چه کرده‌ ایم که این همه می‌ گوییم ولی بخشــیده نمی شـویم!؟💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•تپش تپش زدن قلب ما... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تپش تپش زدنِ قلبِ ما، حسین حسین پناهِ نوکرِ بی دست و پا، حسین حسین کسی که گریه کُنش شد دگر چه میخواهد؟! نوشته ایم به جایِ دعا، حسین حسین خدا سپرده همه چیز را بدستانش سَرِ قنوت بگو با خدا، حسین حسین *صدات رو آزاد کن:حسین جان،حسین جان....* اگر نبود که دنیایِ ما جهنم بود رفیقِ بی کَلَکِ هر گدا، حسین حسین تمام لذتِ گهواره تا شبِ قبر از ابتدا و چه در انتها، حسین حسین صدای من که بگیرد فدایِ نامِ شما همیشه میزنم آقا صدا، حسین حسین خودت بگو چه کند، خواهرِ تو بعد از تو تنت به خاک و سرت نیزه ها، حسین حسین سید پوریا هاشمی *شبِ علی اصغرِ، خوشبحال اونایی که الان کربلا حرمِ ابی عبدالله نشستن، خوشبحالِ شما که الان تو روضه ی حسین نشستید، والله جایِ شکر داره، تو این اوضاع و احوال دنیا به ما اجازه دادن بیاییم بشینیم بگیم:حسین حسین، لیاقت میخواد برایِ حسین زهرا گریه کنیم... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab7-1.mp3
2.92M
|⇦•تپش تپش زدن قلب ما... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آسان تر از آن نيست، ولی ماهِ محرم؛ دشوارترين كارِ جهان خوردن آب است ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•جلو انداختم گلویم را ... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *گفت: تو حرمِ ابی عبدالله،دیدم خادم،بلند بلند داره با یه زنی حرف میزنه،گفتم: چی شده؟ بهم گفت: این زن اومده تو حرمِ ابی عبدالله کنارِ ضریحِ امام حسین نشسته،بچه اش رو گرفته داره بهش شیر میده، گفتم: این که بد نیست، گفت: مگه نمی دونی علی اصغر رویِ سینه ی حسینِ؟ همه ی شهدا فیض ببرن،امام،شهدایِ مظلومِ مدافعِ حرم،شهدایِ مدافعِ سلامت فیض ببرن، الهی همه ی اونایی که عاشقِ حسین بودن، شهدایی که عاشقِ حسین بودن، مخصوصاً شهدایی که اسمشون علی اصغر بوده فیض ببرن...* جلو انداختم گلویم را نَخُورَد تیر بر لبِ بابا سربلندم در امتحانِ عطش گر سرم را گرفته ام بالا رو زدم تا نجاتشان بِدَهم نیست محتاجِ قطره‌ها دریا کاشف الکربِ خیمه ام امروز طفلِ بابُ الحوائجِ فردا اهل توحیدم و در این شش ماه جایِ لالا شنیدم لا ، لا تشنه‌ام تشنه‌ی رضایتِ دوست تشنگی میکشم برایِ خدا جان شش ماهه و نودِ ساله همه قربانِ سید الشهدا گردنم که از عقب می افتد گلویم تازه میشود پیدا تا که خونم به دامنت نچکد دست و پا هم نمیزنم حتی تیر لشکر اگر مرا نکشد آخرش میکُشد مرا گرما *بچه شیر خواره دیدی یا نه؟ تا گریه میکنه مادر میفهمه این بچه تشنه است یا گرمش شده، همه تو خیمه های خودشون بودن، یه خیمه، خیمه ی ربابِ، یه خیمه خیمه ی نجمه است، یه خیمه خیمه ی حسینِ، یه خیمه خیمه ی زینبِ، جلوتر از همه ی خیمه ها، خیمه ی عباسِ، می دونی چرا جلوتر از همه ی خیمه ها،خیمه ی عباسِ؟ چون دور تا دور رو خندق کنده بودن تا دشمن حمله نکنه، خیمه ی عباس جلویِ همه ی خیمه ها بود، یعنی هر کی بخواد به خیمه ی آل الله نزدیک بشه باید از عباس گذر کنه،آی اباالفضل! همه چشم و امیدِ بچه ها به عمو عباسِ، اما هیچ کدوم از زنها تو خیمه ی خودشون نبودن، همه جمع شدن بودن تو خیمه ی رباب، همه دارن گریه میکنن، دست به دست دارن علی اصغر رو میگیرن، میخوان آرومش کنن، خدا نیاره برا مادری که ببینه بچه اش داره بال بال میزنه و تشنه است، نه آب داره بچه اش رو سیراب کنه نه شیر داره،آخ بیچاره رباب... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab7-2.mp3
3.83M
|⇦•جلو انداختم گلویم را ... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آسان تر از آن نيست، ولی ماهِ محرم؛ دشوارترين كارِ جهان خوردن آب است ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•رقیه نازش میکنه... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *تو خیمه ها غوغاییِّ، همه به فکرِ آبن تمومِ زن ها اومدن، تو خیمه‌ی رُبابن *کی اومده آرومش کنه؟کی اومده ساکتش کنه؟...* رقیه نازش میکنه، بخواب گُلِ بهارم داداش کوچولو! آب میخوای؟ از چشام آب میارم *بچه شیرخواره رو دیدی چه دستای کوچیکی داره،نمیتونه گردن بگیره،باید دست زیرِ گردنش بگیری، اگه از مادرش جداش کنی باید زود ببریش،آخه مادرش دق میکنه، اما ابی عبدالله گفت: رباب! بچه رو بده برم سیرابش کنم،آی رفقا! آی مردم! یه جمله روضه بگم : کدوم یک از شما طاقت دارید ببینید باباتون به جایی، رو بزنه،اما بهش بخندن؟ ابی عبدالله فرمود:به این بچه آب بدید، اگه آب بدید میمیره،اگه آبم ندید میمیره... سر بچه آویزان، یه مرتبه نامرد یه نگاهی کرد،گفت:حرمله! بله امیر،گفت چرا بیکار ایستادی؟چه کنم امیر؟ گفت: مگه سفیدیِ گلویِ بچه رو نمی بینی؟ نشست رو زانوهاش، تیر سه شعبه ای که مَرد افکنه، تیر رو کشید، هنوز صحبتِ آقایِ ما تموم نشده، یه وقت ابی عبدالله دید بچه داره بال بال میزنه، همچین که دید این بچه داره بال بال میزنه، با خودش گفت: خدا! جوابِ مادرش رو چی بدم؟ دیدن بچه رو آورد، دست برد زیرِ حلقومِ این بچه، خونِ این بچه رو به آسمان می ریخت...خدا نکنه یه مَرد به چه کنم، چه کنم بیوفته، دیدن ابی عبدالله عبا رویِ سر کشیده، هی می اومد سمت خیمه، هی بر می گشت، خدایا! جوابِ مادرش رو چی بدم؟ اول کسی که تو این خانواده خجالت کشید می دونید کی بود؟ اونم آقا امیرالمؤمین بود، بعد از اینکه فاطمه بین در و دیوار بود، وقتی رهاش کردن، هی می اومد سمتِ خونه، هی بر می گشت...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab7-3.mp3
3.71M
|⇦•رقیه نازش میکنه... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آسان تر از آن نيست، ولی ماهِ محرم؛ دشوارترين كارِ جهان خوردن آب است ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•رو دست بابا... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● رو دستِ بابا، وقتی که رفتی من دیگه واسۀ خودم فاتحه خوندم دلشوره دارم برایِ اینکه سپیدیِ زیرِ گلوتُ نپوشوندم قناری نخورده آب، بخواب عزیزم پشت سرت آبی ندارم که بریزم برو برا یاریِ بابات همه چیزم لالایی ای کبوترم لالایی غنچۀ حرم برو علیِ اصغرم لای لای علی، لای لای علی.... بمیرم ای وای، تیرِ سه شعبه چه جوری تو گلویِ کوچیکِ تو جا شد حرمله آخه، چیکار باهات کرد یه جوری زد که سَرِت از بدن جدا شد تن کوچیک و خونیِ تو دیگه سرده ببین غمِ تو با دلِ بابا چه کرده میاد به سمتِ خیمه ها و برمیگرده عبا کشیده رویِ تو به رنگِ خونِ مویِ تو پاره شده گلویِ تو *نیومد سمتِ خیمه، دیدن حسین مسیر رو عوض کرد، اومد پشتِ خیمه ها، خدا نیاره بابایی خودش با دستِ خودش قبرِ بچه اش رو بکنه، شروع کرد حسین با دست قبرِ علی رو کندن، بچه رو کنار گذاشته، همچین که قبر رو شروع کرد کندن، بچه رو بغل گرفت، صورتِ ماهِ علی رو آروم رویِ خاک گذاشت، یه وقت شنید یکی از پشت سر میگه: " مهلاً مهلا" برگشت دید ربابِ، آقا! اجازه بده یه بار دیگه بچه ام رو ببینم...حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab7-4.mp3
3.14M
|⇦•رو دست بابا... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آسان تر از آن نيست، ولی ماهِ محرم؛ دشوارترين كارِ جهان خوردن آب است ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
•|حسین جانم ..|• . پرچم زده‌اند از غم تو کوچه به کوچه انگار عوض کرده زمین پیرهنش را .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•من به تو امیدوارم... و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" "اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج..." من به تو امیدوارم، ای حسینِ فاطمه هر چه دارم از تو دارم، ای حسینِ فاطمه کاش یک روزی در آغوشِ شما گریه کنم خسته از این روزِگارم، ای حسینِ فاطمه کاش در خوابم ببینم دوستم داری و بس بینِ آغوشت ببارم، ای حسینِ فاطمه گرچه زشت و روسیاه، اما میانِ روضه ام در گلستانِ تو خارم، ای حسینِ فاطمه *مادرامون به ما همین جور یاد دادن، دیدین بچه ها رو، تا اسمِ ابی عبدالله رو می شنون، به سینه می زنن، فیض ببرن مادرامون...* گریه بر تو می کنم،آقا برایِ زخمِ خویش مرهم از غم میگذارم، ای حسینِ فاطمه شانه هایم زود می لرزد، با نامِ شما گرچه بر دوشِ تو بارم، ای حسینِ فاطمه با کریمان کارها دشوار نیست،اما چرا سختی افتاده به کارم، ای حسینِ فاطمه روزِ خوش از خود ندارم، اختیارِ خویش را دستِ اکبر می سپارم، ای حسینِ فاطمه *از امشب هر چه که براتون میخونم کار سخت تر میشه، اما شما مهمان نیستید، شما نوکرید و نوکری می کنید،میخوام زیر لب همه با هم بگید فضا عوض شه: حسین!...جان...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Banifateme_Babolharam_net_shab8-1.mp3
5.01M
|⇦•من به تو امیدوارم... و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وَ قَطَّعوهُ بِسُیوفِهِم... حسین(ع)، علی‌اکبرش را به سیمای پیامبر میدید، کوفیان اما اِرباً اِرباً اِرباً اِربا... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•جوانان بنی هاشم بیایید... و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کدوم حسین رو صدا می زنی؟ پیغمبر وقتی وارد خانه شد، دید داره زهرا گریه میکنه،گفت: عزیزِ دلم، چرا گریه میکنی؟ عرض کرد:یا رسول الله! این بچه ای که در رَحِمِ منِ با من حرف میزنه.پیغمبر فرمود:فاطمه جان! وقتی تو هم در رَحِمِ مادرت،خدیجه ی کبری بودی با مادرت حرف میزدی، عرض کرد:بابا! یارسول الله! اون روز من مادرم خدیجه ی کبری رو دلداری میدادم، اما این بچه جگرِ من رو میسوزنه،این زیرِ لب میگه:" یا اُمّاه! اَنَا الغَریب، یا اُمّاه! اَنَا المَظلوم" اما بابا از صبح تا حالا حرف زدنش عوض شده، هی زیرِ لب میگه: "یا اُمّاه! اَنَا العَطشان" الان کربلا چه خبرِ؟ امشب شبِ جوان هاست، با شب های دیگه فرق میکنه،امشب شبِ علی اکبرِ،آی مردم! شب های جمعه یادت باشه اگه کربلا بودی روضه علی اکبر رو نخونید، بذار بی مقدمه برات روضه بخونم: رفتن کربلا، با همه ی خستگی که پیاده رفته بودن،یه نگاهی کردن به شیخِ کاروان گفتن: هر سال تو برامون روضه و نوحه میخوندی، چرا برامون روضه نمیخونی؟گفت: باشه، دفترِ نوحه رو باز کرد، گفت: هر چی بیاد می خونم، دفتر رو باز کرد، یه وقت دید نوحه ی علی اکبر اومده، شبِ جمعه ای بود، شروع کرد نوحه خوندن، جوانها دورش رو گرفتن،"میخوام شما هم مثلِ اونا سینه بزنید، به یادِ همه ی شهدا و رزمنده ها،یادت باشه همه کارهایِ پدرها دستِ پسرِ بزرگِ، هرکاری امشب داری باید بگی: یا علی اکبر! من روضه ام تو این نوحه است، دستت رو بیار بالا..."* جوانانِ بنی هاشم بیایید علی را بر دَرِ خیمه رسانید *تا حالا از خودت پرسیدی چرا ابی عبدالله گفت:جوانانِ هاشمی بیان ببرن،آخه از صبح هر کی رو زمین افتاده ابی عبدالله خودش تنهایی آورده تو خیمه، اما با این بدن چه کردن؟ همچین که این نوحه رو میخوند،جوانها تو حرمِ ابی عبدالله سینه میزدن، رسید به بندِ دوم...* بگویید مادرش لیلا بیاید تماشایِ قَدِ اکبر نماید *همچین که سینه زدن،نوحه اش تمام شد، روضه اش تمام شد،گفت: همه بریم استراحت کنیم، فردا با یه حالِ بهتری بیاییم حرمِ ابی عبدالله،آخه پیاده از شهرشون اومده بودن کربلا، زیرِ لب میگفتن:حسین جان! الحمدالله نمردیم حرمت رو دیدیم آقا، یکی گفت: آقا!مادرم مریض بود نتونست بیاد، هر کی یه چیزی میگفت،عاقبت رفتن استراحت بکنن، روضه خون همچین که سرش رو رویِ بالش گذاشت استراحت کنه،وسط هایِ خوابش دید بهش گفتن:بلند شو،گفت: خسته ام خیلی راه اومدم، گفتن: ابی عبدالله اومده دیدنت، بلند شد، گفت: ما این همه راه اومدیم،آقاجانِ ما چرا زحمت کشیده،گفتن:دستور خودِ ابی عبدالله است، میگه: یه مرتبه دیدم در بازشد،قرصِ ماه وارد شد: "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" میگه: همچین که سلام دادم،حضرت جوابِ سلام دادن، فرمودن: من به سه دلیل اومدم،اولیش رو بهت بگم: هر کی دیدنِ من بیاد، منم دیدنش میآم... دوم اینکه: تو شهرتون روضه که می گیرید، دَمِ در یه پیرمردِ با اخلاصی هست، چایی دستِ مردم میده، گاهی هم کفش جفت میکنه، از راه دور به من سلام داده، برگشتی بگو: آقا! بهت سلام رسونده... فرمود:مطلب سوم اینکه یادت باشه اگه از این به بعد اومدی شب جمعه کربلا، تو حرمِ من دیگه روضه ی علی اکبر نخون...آخه شب های جمعه مادرِ پهلو شکسته ام کربلاست،طاقت نداره روضه ی علی رو بشنوه.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net