eitaa logo
کانال ‌متن روضه
72.2هزار دنبال‌کننده
760 عکس
415 ویدیو
58 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•قرارِ زندگی هامون.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عرفان مِنهای سیاست، میشود حماقت محض! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•منم زینبی که.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همه اینا برا امروز بود بریم روز عاشورا .. منم زینبی که، غریبیتو دیدم توی نصف روز از، زمونه بریدم تو میدونی داداش،که من چی کشیدم یه جوری به دور، حرم میدویدم تموم امیدم، یهو نامید شد که باد مخالف، وزید و شدید شد تو گرد و غبارا، تنت ناپدید شد موهامو می بینی، یه روزه سفید شد که دیدم به دورت، عدو حلقه بسته یکیشون با چکمه، رو سینه‌ات نشسته دیدم قاتلت رو، که خنجر به دسته صدا میزدی با، دهان شکسته همون روضه‌ای که، گلوتو بریدن با سر نیزه هاشون، تورو میکشیدن منو مادرت رو، گمونم ندیدن که با مرکباشون، به روت میدویدن همه دور زینبُ گرفتن .. عقیله میخواد از ناقه پیاده بشه ، همۀ بنی هاشم اومدن؛ حلقه زدن دور این خانم و گرفتن .. چه خبره؟؟ عمۀ سادات میخواد از ناقه پیاده بشه ، کسی نباید قد و بالای این خانم و ببینه .. یه بار تو کوچه ها قد و بالای مادرم و دیدن بسه .. یه بار در خونه برا علی مادر ما از خونه بیرون اومد .. کمربند علی رو گرفت. همه مادر مارو دیدن بسه .. همه بنی هاشم اومدن؛ چه خبره؟ عقیله میخواد از مرکب پیاده بشه .. اما یه روزی هم رسید همه رو بی بی سوار ناقه ها کرد؛ یهو دورش رو نگاه کرد دید دیگه کسی نمونده .. میخواد سوار ناقه بشه؛نمیتونه .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•منم زینبی که.. / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عرفان مِنهای سیاست، میشود حماقت محض! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•خراب آمده ام.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم» «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولا و نعم النصیر» «السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی .. » خراب آمده ام، باز رو به راهم کن مسیحِ من بِدَم و عاری از گناهم کن نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حُرمت ام البنین نگاهم کن فدای جُون شوم ، روسپید عالم شد نگاه لطف به ظرف دل سیاهم کن عطا به جای خودش ، جای این همه گریه برای سینه زنت ، ذوالکرم! دعا هم کن به زیر بار گرانِ علامتت گفتم: گذر ز توشه‌ی سنگین اشتباهم کن مقدّم است به کارم ، همیشه کار شما بیا و پیر همین راه و دستگاهم کن *یه کاری کن غیرِ درِ خونه‌ی تو درِ خونه‌ی کس دیگه رو نزنم .. * عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم براتِ کرب و بلای مرا فراهم کن *همه میدونن، من به همه گفتم شبِ سوم براتِ کربلا رو باید بگیریم .. امشب شبِ دستای کوچیکِ .. امشب شبِ کسیه که درسته دستاش خیلی کوچیکه، درسته دستاش دستاش مثه مادر بزرگش بالا نمیاد .. اما گره های خیلی بزرگُ باز میکنه ..* میان گودی قبرم ، زمانِ تلقینم اسیر روضه‌ی گودی قتلگاهم کن شاعر: حسین .. اون لحظه ای که میخوان منو تو قبر بزارن یکی بیاد بالاسرم بگه حسین .. منو اینجوری داخل قبر نزارید .. ان شالله روضه خوانا باشن، گریه کنا باشن، سینه زنا باشن دور و برم .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•خراب آمده ام.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تا نصفِ شب بیرونی، حواست به ، و هم هست!!! دل نگرون میشن، مراعات کن!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به یادم مونده روزایی.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *بریم درِ خونۀ سه ساله امشب خیلی باهاش کار داریم ..* به یادم مونده روزایی، که تو آغوش تو بودم به روی زانوی عمه، یا روی دوش تو بودم موهامُ شونه میکردی، بهم میگفتی دُردونم! نبینم تو خودت باشی، چراغ کوچیک خونم همین میومدی خونه، فقط میگشتی دنبالم برام یه چادر مشکی، خریدی کردی خوشحالم میگفتی ای گل یاسم، منو می‌بوسیدی آروم می‌دیدی تا که خوابیدم، عباتو میکشیدی روم ولی حالا با دلتنگی، نشستم زیر نور ماه کجا رفتی بابایی‌جون، ببین قدم شده کوتاه ببین افتاده دندونم، رو لب هام رَدی از خونه به جای روی زانوهات، نشستم کنج ویرونه نبودی دستامو بستن، رو گونم خیلی میسوزه یهو سرگیجه میگیرم، چشام تاره یه چند روزه دیگه میترسم از اسبا، نمیخوابم دیگه راحت یه شب از ناقه افتادم، نه با پاهام که با صورت برای تفریح و سرگرمی، هولم میداد با دعوا منو هی راه به راه میزد، بیا زجر رو بزن بابا کف پاهام زده تاول، ببین دستام چقدر سرده ازش بس که لگد خوردم، ببین پهلوم ورم کرده شدم شرمنده‌ی عمه، واسم شد بهتر از مادر بزار واست بگم حالا که پیشم آمدی با سر: ـــــــــــــــــــــــ پایِ درد و دلِ دخترت بشین با لبای پاره میخونم برات لکنتم داره اذیت میکنه روضه با اشاره میخونم برات اینطوری دستِ منو گره زدن دستای عمه رو بستن اینطوری سرتُ نمیتونم بغل کنم مچ دستمُ شکستن اینطوری وقتی تویِ تب میسوزم باباجون لرزه بر تنم میفته اینطوری با ته نیزه یه جور منو زدن سر رو گردنم میفته اینطوری روز و شب یه دست سنگینی روی گونه هام درازه اینطوری نمیشه که خوب ببینمت بابا با چشمی که نیمه بازه اینطوری چشای هرزه‌ی سنان و حرمله خیره شد به قامت من اینطوری یکی در میون نزد سیلی بهم ضربه زد به صورت من اینطوری تو کوچه پس کوچه‌های شهر شام چکمه روی بالم افتاد اینطوری یکی دید رمق نموند تو پاهام بی ادب هولم داد اینطوری تا خجالتم بدن زنای شام هی به من اشاره کردند اینطوری جلوی چشم عمو میون راه پیرهنم رو پاره کردند اینطوری کمرم شکسته از غصه بابا خم شده رو سرم آوار اینطوری میدونی که بدتر از اینا چیه؟ هو شدم میون بازار اینطوری با سر اومدی به دیدنم ولی هیچ کجا بابا نمیاد اینطوری گریه‌ی زیاد امونم و برید، نفسم بالا نمیاد اینطوری همه سنگ از روی پشت بوم زدند، ناز دختر و خریدند اینطوری موهایی که عمه بافته بود برام، شمر و حرمله کشیدند اینطوری ـــــــــــــــــــــــ نکنه رو به رومی! خودتی یا عمومی نشناختمت هنوزم خودت بگو کدومی .. صورتِ نصفه نیمه‌ حالِ سرت وخیمه به همه گفتم این سر تموم زندگیمه .. خوش اومدی بابا خونه‌ی دخترت امشب مهمونم شد سرت امشب، کنج خرابه .. منو ببخش بابا دخترت دیگه زیبا نیست وقتی که دیگه بابا نیست چطور بخوابه .. منو زدن .. منو زدن .. دشمنت سرم ریخت منو زدن .. منو زدن .. صورتم بهم ریخت تو رو زدن .. تو رو زدن .. نیزه ها و خنجر تو رو زدن .. تو رو زدن .. پیشِ چشم مادر ـــــــــــــــــــــــ خبر داری به کی پناه بردم خبر داری که من کتک خوردم بالای نی سرت رو که دیدم اینجور برات بگم بابا: مُردم.. بابا شنیدی بهم چیا گفتن باور نمیکنی کیا گفتن تو مسجد کوفه مسلمونا تو بازار هم یهودیا گفتن بابا کجا بودی میترسیدم میدونی چند شبه نخوابیدم بابا جونم میدونی چند روزه اون روی ماهتو نبوسیدم معلوم نبود به عمه‌ ها میخورد یا نه به اون تشت طلا میخورد چوبی رو که بالا میرفت دیدم اما نمیدیدم کجا میخورد اون ماجرا رو تازه فهمیدم تا این لبای زخمی رو دیدم حالا لب خشک منم سرخه از بس لب خونی تو بوسیدم *قربونت برم بابا، میدیم چوبش بالا میرفت اما عمه جلو چشمامُ میگرفت نمیدیدم کجا فرود میاد .. همه‌ی گذشته و زیر خاک خوابیده ها فیض ببرن .. قربونِ اون سه ساله ای برم که زنِ غساله گفت دست به این بدن نمیزنم .. آخه این بدن همه جاش کبوده .. نکنه مریضی داره .. ای حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به یادم مونده روزایی.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تا نصفِ شب بیرونی، حواست به ، و هم هست!!! دل نگرون میشن، مراعات کن!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ربی که کار یار ما را.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ربی که کار یار ما را دلبری کرد ما را به بازار عزایش مشتری کرد بی ارزشیم اما گرفتار حسینیم چشمان زهرا خوب، ذره پروی کرد حاشا که در داغ حسینش کم گذاریم زهرا برای تک تک ما مادری کرد عمری است دود پاک اسفند مُحرّم از هر بلایی جسم و جانم را بری کرد مثل دم‌عیسی که جانبخش است بر جسم چای عزایش سال ها پیغمبری کرد بی اعتقادی ها تماماً ریشه کن شد تا پرچمش هر سال سایه گستری کرد پاکار باشیم ای رفیقان، مشکل این است کم کاری ما، دشمن دین را جری کرد مداح، شاعر، سینه زن، خدام هیئت پرشورتر امسال باید نوکری کرد بدجور جا مانده است از سِیر حسینی هر کس در این دربار ، حس برتری کرد کاری نمی ماند زمین ، محتاج ماییم هر بار کاری را نکردم ، دیگری کرد آتش زده بر سینه ها صوت بُنَیَّ … در قتلگاهش فاطمه نوحه گری کرد هر کس به مقتل رفت فورا باز می گشت اما چه کرد این شمر؟! آخر خودسری کرد وقتی لباس کهنه اش را پاره کردند باید به یاد غارتش جامه دری کرد تا که نفس باقی است باید با تعصب گریه برای زینب و بی معجری کرد شاعر: روایت میگه، پیغمبر نشسته این خانواده وارد شدن ، امیرالمومنین، بی بی دوعالم فاطمه، حسن و حسین .. همچین که وارد شدن تا پیغمبر چشمش افتاد به این خانواده شروع کرد گریه کردن .. چی شده آقا؟! چرا گریه میکنید .. فرمود علی جان الان جبرییل به من وارد شد یکی یکی خبرِ شهادتِ شماها رو به من داد .. علی جان خبرِ شکافته شدنِ فرقِ تو رو به من داده .. یه نگاه به بی بی کرد زهرا جان خبر سیلی خوردنِ تو رو به من داده .. یه نگاه به حسنش کرد ، حسن جان خبرِ زهر دادن به تو رو به من داده .. تا نگاه به حسینش کرد، بی بی یه نگاه به پیغمبر انداخت .. (چی میخواد بگه در مورد حسین؟!) پیغمبر تا دید دخترش نگران شده فقط همین جمله رو فرمود: حسینم خبرِ شهادتِ تو رم تو کربلا به من دادن .. تا این خبر رو بی بی شنید روایت میگه بی بی یه ناله ای زد، غش کرد زمین افتاد ..بی بی رو بهوش آوردن، فقط یه خبرِ شهادت به این خانم دادن .. من میخوام بگم خانم جان اینجا باباتون فرمودن پسرتُ کربلا تشنه میکشن اینجوری زمین افتادی .. کجا بودی کربلا اون لحظه و ساعتی که نیزه دار داره با نیزه میزنه .. شمشیر دار داره با شمشیر میزنه .. یه عده ام که نیزه و شمشیر نداشتن دامن ها رو پر از سنگ کردن .. امشب، شبِ گودالِ .. امام صادق فرمودن هزار و نهصد و پنجاه زخم به بدن جد غریب ما خورده .. بعضیا سوال کردن مگه یه بدن چقدر جا داره .. یه مرتبه آقا گریه کردن نیزه جای نیزه میزدن .. شمشیر جایِ شمشیر میزدن .. ای حسین ... تا که نفس باقیست باید با تعصب گریه برای زینب و بی معجری کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ربی که کار یار ما را.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● میگم یه وقت بد نباشه .. بچه هیئتی فقط حمد و سوره تو نماز رو بلد باشه!! یادمون باشه: و مکملِ هم هستند 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•چقدر تو حرف زدن مهربونی.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چقدر تو حرف زدن مهربونی تو مثل بابام حسن مهربونی تو مدینه به همه گفته بودم بیشتر از همه با من مهربونی عمو جون، مثل بابا کریم میشم واسه تو، مدافع حریم میشم نمیذارم تو رو از من بگیرد بدون تو من بازم یتیم میشم نمیذارم کسی چپ نگات کنه زبونش لال کسی بد صدات کنه سفارش کرده بابا به مادرم من و قاسم و باید فدات کنه شمر لعنتی! برو پا پس بکش از تنِ عزیز زهرا دست بکش عمو جون! من جلوشونو میگیرم قربونت بشم، یکم نفس بکش *ایستادم به روی پنجه‌ی پایم اما دستش از رویِ سرم رد شدُ بر مادر خورد اگه اون روز، روزِ پر سوز یه کمی بودم بزرگتر توی کوچه میشدم من سپرِ بلای مادر ..* اومدم که مشکلا رو حل کنم تا به حرفای بابام عمل کنم دستم از تنم جدا شده عمو چجوری حالا تو رو بغل کنم؟ گفته بودم خودمو نشون میدم پاش بیوفته واسه‌ی تو خون میدم عاقبت بخیر شدن همینه که من دارم تو بغل تو جوون میدم ــــــــــــــــــ بهانه گیر میشوم عمو که آه میکشد صدای آهِ او مرا به قتلگاه میکشد غربتِ‌او مرا به این، وادیِ خون کشیده است بعد علیِّ اصغرش، نوبت من رسیده است نوشته اند از ازل، کشته‌ی کربلاییم اذن جهاد میدهد، غیرت مجتباییم برای زنده ماندنم، عمو بهانه میشود برای جان سپردنم، گلو بهانه میشود ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو نگو بمان که شمر هم امان نمی دهد به او برای غارت سرش، رسیده نوبت سنان دو نیزه هم سپر شوم، دو نیزه است عمه جان نگو که کوچکم ببین! که بحث غیرتم شده نگو بمان نمیشود، که کوچه عبرتم شده نگیر خورده عمه‌جان، که بی قراریم به جاست سنان کربلای ما، مغیره‌ی قدیم هاست صدای غربت تو را، گوش خیام تو شنید نفس بگیر عمو حسین، لشگر کوچکت رسید تاشده نیزه هایشان در بدنِ تو آه آه وا شده پای شمر هم رویِ تن تو آه آه نیزه به نیزه از تنت، هست تو رفته آه آه به قصد غارت عقیق، دست تو رفته آه آه نیزه‌شکسته شرم کن نفس بگیرد این بدن خنجر کند رحم کن، موقع دست و پا زدن چند نفر به یک نفر، لشکر بی حیا نزن خنجرُ تیر و نیزه را جای عمو بزن به من نبی به سینه ی عمو خورده لب مطهرش شرم کنید اسب ها، نعل کجا و پیکرش شاعر: ــــــــــــــــــ قرارِ بی قرارِ تو باشم دارم میام که یارِ تو باشم تو که همش کنار من بودی منم باید کنارِ تو باشم بمیرم ای عمو چه بی حالی تو رو خدا بزن پر و بالی نفس بکش یکم عمو جونم چه روضه ای شده چه گودالی چه ماجرا تو قتلگاه بوده پر از غبارِ یا پُر از دوده با این همه غمی که میبینم حسن شدن برایم یکم زوده شبیه قاسم و علی اکبر دلِ منم برات شده پرپر درسته سنِ من کمه اما منم یه جورایی مثه اصغر فدات میشم خودم، نباش مضطر خودم سپر میشم‌ برات آخر به یادِ دست مادر اینجا جدا میشه یه دستم از پیکر این نانجیب واسه چی خندیده نگاهش به سمت خیمه چرخیده کنارِ پیکرِ تو فهمیدم بابام تو کوچه ها چیا دیده تو قتلگاه شده چه غوغایی دله منو غم تو آزرده یکی با نیزه اومده سمتت یه پیرمرد عصاشُ آورده غریب و بی کسی تو این گودال چه فکرایی که دشمنت داره یکی نگاشِ سمت انگشتر یکی نگاه به پیرهنت داره *تا اومد با شمشیر به سمت اباعبدالله بزنه، دستشو آورد بالا .. «نمیذارم به عموم بزنین ..» اون نانجیب زد به دست عبدالله دستش افتاد .. ابی عبدالله بغلش کرد .. آی امانت داداشم!.. عزیز دلم؛عبدالله.. زینب داره نگاه میکنه، چقدر گفتم نرو .. هی با خودش میگه: «کاش دستش رو محکم تر گرفته بودم...» مثل اون کوچه ای که مادرم دست حسن رو محکم گرفته بود. هی میخواست دست از دست مادرش رها کنه؛ مادرش میگفت:«صبرکن حسنم...» چادرش رو کشید جلو چشای حسنش نبینه .. اما یه مرتبه دید مادرش نقش زمینه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•چقدر تو حرف زدن مهربونی.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● میگم یه وقت بد نباشه .. بچه هیئتی فقط حمد و سوره تو نماز رو بلد باشه!! یادمون باشه: و مکملِ هم هستند 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
↜کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم 👌سبک هایِ گلچین شده‌ی شعرایِ محترم برای ماه محرم و صفر هم اکنون در : +صوت ↶ https://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f @babollharam ⚠️ پیشنهادِ ویژه☝️☝️
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•محرمی که نباشی .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● محرمی که نباشی در آن محرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی کم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم *اونی که اهل ناله‌س فرقی نداره چجوری تو جلسه بشینه با فاصله بشینه ماسک بزنه ..* خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ رو سیاه محکم نیست هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده چشمان ما که محرم نیست خودم به چشم خودم دیدم که در روضه حلاوتی است که در هیچ جای عالم نیست *با هر سختی شده ما روضۀ ارباب رو میگیریم .. خدا به همتون خیر بده .. همه دنبال این بودیم که این خیمه رو پا بشه .. نگن که حالا این بیماری اومد جا زدن نه!! برای ارباب جا نمیزنیم* حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده غم روزگار یادم نیست *آقاجان شب اولِ .. اجازه بدید بدونِ مقدمه بگم :* بیا و روضۀ گودال را بخوان آقا محرمی که نباشی در آن محرم نیست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•محرمی که نباشی .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «یَملأ الله بِه الاَرض قِسطا وَ عَدلا» بزرگترین خصوصیت امام مهدی(عج) و اوست... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•بازم لباس مشکی .. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بازم لباس مشکی پوشیدم رویِ دیوارا پرچم کوبیدم آقا چقده دلشوره داشتم بازم سیاهیاتُ من دیدم یک سال، پُر از غمتم که منتظرِ محرمتم شکر خدا که برات نفس میزنم تو ماه عزات آقا بمیرم برات .. قلبم شبایِ جمعه بی تابه بی تاب، برا ضریحِ اربابه بازم به یا طفلی معصومم طفلی، که توی خیمه بی تابه لالا میخونه رباب میگرده برا یه قطرۀ آب بی تاب برای علی سیاهی میره، چشمای علی لای لای، لالایی علی .. مظلوم رو خاک صحرا افتادی مجروح میون دست صیادی تشنه به زیر چَکمَش بی تابی مذبوح تو ته گودال جون دادی آقا، تنت به زمین سرت روی نی، با چشم حزین آقا، صداتُ شنید پیش مادرت سرت رو برید آقا بمیرم برات .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بازم لباس مشکی .. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «یَملأ الله بِه الاَرض قِسطا وَ عَدلا» بزرگترین خصوصیت امام مهدی(عج) و اوست... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•سخت در غربتِ این شهر .. و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سخت در غربتِ این شهر شدم مضطرتان خنجرِ کوفه گرفته ست نشان حنجرتان وای از این شهرِ طلبکار که راضی نشود جز به اعضاء مقطع شدۀ پیکرتان ریختند از همه سو بال و پرم را کندند کاش مقراض نریزد سر بال و پرتان کوفه شمشیرُ سنان، سنگُ عصا می آرد بِبَرَد جوشن و عمامه و انگشترتان *ماسکم زدی پشت این ماسکا میخوای ناله بزنی حتماً یاد میکنی از بچه های حضرت زهرا(س) .. آستین به دهان میگرفتن ناله میزدن حالا این یه بیتُ خوب گوش بده، حقشو ادا کن ..* مرد بودم منو در کوچه ای گیر افتادم آه در کوچه چه آمد به سر مادرتان حرمله در دهنم زد که نگویم برگرد دو سه دندان من اُفتاد فدایِ سرتان *با این بیت مادرش حضرتِ رُباب امشب ضجه میزنه* قصد شومیست پسِ تیرِ سه پر ساختنش نکند غبغب ناز علیِ اصغرتان ... فقط از آمدنِ کوفه حذر کن بلکه سر بازار تماشا نشود خواهرتان حاضرم دختر من را به کنیزی ببرند نکند دستی اشاره به سویِ دخترتان هرچه در قافله مشک است پُر از آب کنید خواهشم را برسانید به آب آورتان عذرِ تقصیر که بازویِ مرا هم بستند همۀ هستی من پیشکش محضرتان *هی دست روی دست میزدُ اشک میریخت .. بعضی وقتا زخم طعنه، زخم زبان از زخم شمشیر کاری تره .. بیشتر آدمُ اذیت میکنه .. از همۀ وجودش داره خون میریزه مسلم .. اما برای این حرف خیلی آزرده شد یه نفر گفت مسلم به توام میگن سفیر حسین نایب حسین؟.. آبروی یارای حسین و بردی حالا که گرفتار شدی اینطور داری گریه میکنی اشک میریزی از مرگ ترسیدی .. یه وقت صدا زد نانجیب، گریۀ من برای خودم نیست .. آخه برا آقام نوشتم بیاد به سمت کوفه .. گفتم دست زن و بچه تم بگیر بیا .. همۀ اینا آمادۀ مهمون نوازی هستن .. داره رقیه رو میاره .. داره شیرخواره رو میاره .. مهمان نوازیتونُ دیدم .. از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا ظرف آب طلب کرد براش، نتونست بخوره .. سه بار آوردن ظرف غرق خون شد .. دندان شکسته لب پاره پاره است .. گفت بهره ای از این آب ندارم .. مسلم آب طلب کردی حداقل برات آوردن .. بمیرم برای اون آقایی که هرچه میگفت آه جگرم داره میسوزه ...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•سخت در غربتِ این شهر .. و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج محمد رضا طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «یَملأ الله بِه الاَرض قِسطا وَ عَدلا» بزرگترین خصوصیت امام مهدی(عج) و اوست... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بیابان با وجودِ تو .. / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج محمد طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● السلام علی القلب زینب الصبور همه گفتن آقاجان این چه سرزمینی ست که مارو آوردی؟.. زینب شروع کرد حرف زدن فرمود: * بیابان با وجودِ تو برای ما بیابان نیست کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست کنار تو کسی دلواپس خارِ مغیلان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست اگر در به در کوه و بیابانم کنی عشق است اگر زخمی صد خار مغیلانم کنی عشق است پریشانم کنی عشق است حیرانم کنی عشق است اگر دنبال معشوق است دل دنبال سامان نیست بپرسی جای جایِ کربلا را شرح خواهم داد بپرسی مو به موی ماجرا را شرح خواهم داد مسیر کوفه تا شام بلا را شرح خواهم داد هر آنچه از تو پنهان نیست از من نیز پنهان نیست برادر جان تو ثارالله و ثارالله دیگر من حسین قبل خنجر تو حسین بعد خنجر من تجلی میکنم در تو تجلی میکنی در من شهادت یا اسارت هردو آغاز است پایان نیست به زیر سایبان قد و بالای تو میخوابیم منو این کاروان از چشمۀ فیض تو سیرابیم نبین که دست ما دور است از آب و پای آبیم فراتِ بی لیاقت لایق لب های طفلان نیست چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتاد چه خوشبخت است آنکه روی نعشش عبات افتاد یکی با لب یکی با دل یکی با سر به پات افتاد دلِ سلطان عالم را به دست آوردن آسان نیست به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمی آید کسی در خیمه های ما به جز شش ماهه خندان نیست جانم بِنِه پا بر زمین این خاک ها مشتاق لبریزند تمام دختران یک یک مژه بر پات میریزند نباید هم به مهمان داری ات این قوم برخیزند چرا که خلق میدانند صاحب خانه مهمان نیست *مهمان داری تو لیاقت میخواد حسین جان .. خودم به تنهایی دورت میگردم* میان کاروانِ تو ندیدم غیر زیبایی جوانان رشید و نونهالانِ تماشایی به همره بارِ گل آورده ام آن هم چه گل هایی غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست *خیالت راحت باشه داداش ..* نقاب افکن مرا با مظهر حق رو به رو گردان طنابی گردن زینب ببند و کو به کو گردان همانگونه که مردی از شهادت نیست روگردان به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد ز کوه صبرِ من حتی نشان درد برخیزد اگر زن شیر زن باشد به جنگ مرد برخیزد بجنگم با سنان هرگز سنان جزو مردان نیست *تا ابی عبدالله سوال کرد هرکسی یه جوری از این سرزمین نام برد .. یکی گفت شاطی الفرات یکی گفت طف .. یکی گفت نینوا .. تا گفت آقا جان اسم این سرزمین کربلاست .. یه وقت دیدن یه آهی کشید حسین فرمود: اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَ البَلا .. هاهُنا وَاللّهِ مَناخُ رِکابِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ سَفْکُ دِمائِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا نوشتن ابی عبدالله همه رو دور هم جمع کرد مرحوم شیخ شوشتری اینطور نقل کرده ابی عبدالله شروع کرد ساعتی گریه کردن .. اینجا همونجایی که زن هامونُ به اسارت میبرن .. ای حسین ...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بیابان با وجودِ تو .. / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج محمد طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ.. ﴿۵۹ نساء﴾ میزانِ رابطۀ ما با علما و مراجع سنگِ محک خوبی میتونه باشه ببینیم تو این دستگاه کجایِ کاریم!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دارم، با اشک کربلاتُ .. / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج محمد طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● گفت حسین: دارم، با اشک کربلاتُ میبینم دارم، غم نگاهتُ میبینم اونقدر گرم هوا که از حالا زخم روی لبات و میبینم ای وای، منو اشکُ آه تو این سرزمین، نزن خیمه گاه ای وای، جلوتر نرو میترسم ازم بگیرن تورو ای وای، بمیرم برات .. چشمام خیره به سمت گوداله اینجا میشنوم از مادر ناله ای وای تعبیر خواب من اینجاست جسمت به زیر مرکب پا ماله ای وای، بمیرم حسین بدون تو من اسیرم حسین ای وای، یه روز از جفا میبینم تورو توی بوریا ای وای، بمیرم برات .. اینجا به روت میبندن دریارو اینجا میبینم اشک زهرا رو تیری که توی قلبت میشینه ای وای میدره چشم سقا رو ای وای، روی خاک میشینی تو آسمونا رو دود میبینی ای وای، که رحم ندارن رو سینه‌ی تو قدم میذارن ای وای، بمیرم برات .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دارم، با اشک کربلاتُ .. / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج محمد طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ.. ﴿۵۹ نساء﴾ میزانِ رابطۀ ما با علما و مراجع سنگِ محک خوبی میتونه باشه ببینیم تو این دستگاه کجایِ کاریم!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•درونم درد بسیار و .. / و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● درونم درد بسیار و مداوایِ تو میخواهد *من از زبان شماها میگم و الا ما که قابل این حرفا نیستیم ..* درونم درد بسیار و مداوایِ تو میخواهد دو چشم پر گناه من تماشای تو میخواهد چه تنبیهی ازین بدتر که‌دورم از تو آقاجان نگاهم کن که‌چشمم چشم زیبای تو میخواهد سگ کهفِ وجودِ من برای پاکی ذاتش چنان ظرفیست که خاک قدم هایِ تو میخواهد سر پیری جوانی میکنم با گریه‎کن هایت قدم خم شد زِبس که قد طوبایِ تو میخواهد زِ دیوار گناهان رفته‌ام بالا پشیمانم بلندم کن که این دیوار، حاشایِ تو میخواهد *اگر که نوکر خوبی شوم حتما تو میخواهی حسین فاطمه من را به امضای تو میخواهد *یا صاحب الزمان .. تا اون انتهای مجلس این دست گداییتُ بیار بالا آقاتُ صدا بزن .. * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•درونم درد بسیار و .. / و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● میگم یه وقت بد نباشه!! بزرگتر و مرجع تقلید و رهبرِ عزیزمون از نزدن یه ماسک ساده توسط من و تو از اون پرستار زحمتکش خجالت بکشه اون وقت منو تو کلا رعایت نکنیم !!!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•دختری شاداب بودم .. / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم 99 به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *السلام علیک یا مولاتی و یا سیدتی یا رقیه .. بی بی جانم .. بی بی جانم .. شب سوم شبِ عاشورایِ عاشقاست .. دلت رفته تو حرم سه ساله برات بگم یا نه؟!.. گفت بابا :* دختری شاداب بودم رنج و غم آموختم آنچه می بایست با این سن کم آموختم *ببین چه کرده دخترت بابا ..* با همین دستانِ بسته باز شد مشت یزید فتح کردن را اسارت آمدم آموختم گم شدم، یا نور گفتم‌نیمه شب زهرا رسید اینهم از مستوحشین فی الظلم آموختم ــــــــــــــــــ آن شب که من‌از ناقه افتادمُ غش کردم بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی *نگو عزیزم‌اینطوری به بابا برمیخوره .. * آن شب که تو از ناقه افتادی غش کردی من بر سر نی بودم کی از تو جدا بودم آن دم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بود *گفت بابا اینجا هم من بودم قربونت برم ..* آن دم که تو را ظالم اظهار کنیزی داشت در تشت طلا بودم کی از تو جدا بودم ..* ــــــــــــــــــ پیکرم اُفتاد، باباجان نیفتاد از لبم فاطمی سینه زدن پای علم آموختم میگرفتم چادرِ خود را به‌دندان مثل مشک استقامت را ز سردار حرم آموختم ریگ ها و خارها آموزگار من شدن هروله با پایِ پُر زخم و ورم آموختم گوشواره‌ام را خودم‌دادم به دخترهای‌ شام من زِخاتم بخشی شاهم کرم آموختم *بچه‌ی دو سه ساله دیگه خیلی بلد باشه تا ده بلده بشمره .. * من فقط تا ده بلد بودم که بشمارم ولی تا هزار و نهصد و پنجاه هم آموختم *بالا سرت هی یک به یک زخماتُ شمردم ..* ــــــــــــــــــ تو نیستی و گریه‌ی من بی امان شده خشت خرابه بغض مرا هم زبان شده بازیِ دخترانه‌ی من بین عمه ها تنها شمردنِ گره گیسوان شده راحت مرا به سخره گرفتند شامیان با این لباس پاره و قد کمان شده نسبت به من نهایتِ رحمی که داشتند پرتابِ چند لقمه‌ی خرما و نان شده *فقط یه بیتِ دیگه از این غزل رو صدا ناله ت بلند شه .. یه دختر بچه‌ی سه ساله رو تجسم کن .. گفت بابا : * بی حس شده‌ست پیکرم از تازیانه ها یا دستِ زجر بس که زده ناتوان شده؟! *دیگه درد نمیفهمم بابا ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net