eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.7هزار دنبال‌کننده
64 عکس
257 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه جانسوز ویژۀ شهادت اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها به نفس سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *امشب میخوایم بریم درِ خونۀ حضرت خدیجه سلام الله علیها،مادرِ بزرگِ همۀ ما گریه کن هایِ حسین* دلم می‌خواست امشب اشک، چشمم را خبر می‌کرد دلم می‌خواست دستم خاکِ عالم را به سر می‌کرد دلم می‌خواست امشب پایم از ماندن حذر می‌کرد به قبرستانِ دلگیر ابوطالب گذر می‌کرد دلم می‌خواست خیس از گریه‌های ابرها باشم دلم می‌خواست امشب زائر آن قبرها باشم بهشتی باز هم از جنسِ خاکی نازنین آنجاست مزار پاره‌های قلب ختم‌المرسلین آنجاست یقیناً قطعه‌ای از جنت حق در زمین آنجاست چرا که مرقد خاکی ‌اُم المومنین آنجاست شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را سلام ای مادر اسلام، ای خانوم، ای بانو سلام ای بی‌قرارت چارده معصوم، ای بانو سلام ای سنگِ خارا در کفت چون موم، ای بانو سلام ای مظهر یا حَیّ و یا قَیّوم، ای بانو تو حی و زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است الا یا کاشف‌الکَربِ محمد سیب لبخندت سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت *همه این خانمُ تنها گذاشتن و رفتن .. دیگه هیچ کسی احوالِ این خانمُ تو این شهر نمی پرسید .. اما همچین که به فاطمه سلام الله علیها باردار شد پیغمبر میومد میدید خدیجه خوشحالِ .. داره حرف میزنه ، چی شده خانم ؟عرضه میداشت آقاجان بچه ای که در رحم دارم با من حرف میزنه .. منو دل داری میده .. میگه مادر جان اگه همه تنهات گذاشتن خودم انیسُ و مونستم .. اجاره میدید همین جا یه گریزی بزنم ؟ اینجا به مادرش دلداری میداد مادر خوشخال میشد یه وقتم پیغمبر وارد شد دید فاطمه داره گریه میکنه .. دخترم چی شده ؟عرضه داشت باباجان بچه ای که در رحم دارم داره با من حرف میزنه .. پیغمبر فرمود خوشحال باش فاطمه جان تو هم که در رحم مادرت بودی حرف میزدی و دلداری به مادرت میدادی .. عرضه داشت آخه بابا جان پسرم دلداری به من نمیده .. هی داره صدا میزنه انا الغریب .. انا العطشان .. به جنت جز اینکه خواجۀ لولاک، احمد همسرت باشد گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه الا ای تربت تو قبله‌گاه دیگر مکه الا ای سایۀ دست کریمت بر سر مکه یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه قرار دل، دلم را عاری از هر بی‌قراری کن کریمه، باز مهمان آمده پس سفره‌داری کن میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت پر از فریاد بی‌تابیست بر لب‌هایِ خاموشت صدای گریه‌ای گویا طنین افکنده در گوشت ببین زهراست که بی‌تاب افتاده در آغوشت نگاهت حس تلخ لحظه‌های واپسین دارد وصیت‌هایت امشب حرف‌هایی آتشین دارد *اسما میگه دیدم داره گریه میکنه عرضه داشتم خدیجه جان ، خانم جان مگه پیغمبر به شما نفرمودند که جاتون تو بهشت ؟! پس چرا گریه میکنید؟ فرمود اسما گریه م برا خودم نیست ، این لحظه هایِ آخر دارم برا دخترم گریه می کنم .. دارم برا اون لحظه ای گریه میکنم که شبِ عروسیش هیج کسی نیست بهش سر بزنه بغلش کنه .. میخوام عرضه بدارم بی بی جان نگرانِ چی بودی، چی شد .. اسما عرضه داشت خانم جان من از طرفِ شما براش مادری میکنم .. چرا ای باغبان از آتش گلشن نمی گویی چرا با فضه ات گفتی ولی با نمی گویی* گمانم در نگاه دخترت آزار می‌بینی و داری خانه‌ای با آتش بسیار می‌بینی کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی میان پهلوی گل تیزی یک خار می‌بینی ببین که دست‌های تازیانه می‌رود سویش همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش شاعر: اینجا قولی که پیغمبر به خدیجه(س) داده بود رو عملی کرد؛ وقتی میخواست غسل بده، کفن کنه خود پیغمبر عبا رو آورد، این بانو رو داخل عبا گذاشت، تنهایی داخل قبر گذاشت.. (یاد چی افتادی؟!) یه شبی هم امیرالمومنین تنهایی هی دوروبرش رو نگاه میکرد دید محرمی نداره‌‌... از امانت داری‌ام شرمنده‌ام دخترعمو همین جور که مستأصل بود، یه مرتبه دید دوتا دست از قبر بیرون اومد؛ امانتم رو تحویلم بده علی جان.. همه‌ی اینایی که برات گفتم کفن داشتن... پنج تا کفن فرستادن. پیغمبر، امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن؛ همه کفن داشتن. تو این عالم هیچ‌کس بی‌کفن نمونده؛ اما آقای من و تو هم کفن داشته میدونی چی...؟ کفنی داشت زِخاک و کفنی داشت زِخون تا نگویند شه کرببلا بی کفن است استخوانی اگر از سینه او باقی ماند آن هم از ضرب سم اسب شکن در شکن است ___ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
مادر نور ، مادر ایمان .. |⇦• مدح و توسل ویژۀ شهادت اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها به نفس حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مادر نور ، مادر ایمان مادر عشق ، مادر عرفان مادر حُسن ، مادر جانان عشقِ طاها ، خدیجةَ الکُبری ... خاک بوسِ قدوم تو خورشید از دلت عشقِ ناب می جوشید دین اسلام و پرچم توحید با تو برپا خدیجةَ الکُبری ... عشق طاها ، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا ، خدیجةَ الکُبری بر لبش ذکر یا علی مولا ختم پیغمبران امیرِ صفا از کنار تو رفت تا بالا شب اَسراء ، خدیجةَ الکُبری ... عشق طاها ، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا ، خدیجةَ الکُبری یازده سال با دلی شیدا خالصانه بدون رنگ و ریا مادری کرده ای شما به خدا بهر مولا ، خدیجةَ الکُبری ... عشق طاها ، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا ، خدیجةَ الکُبری با تو قلبِ نبّی رحمت شاد خانه اش با حضورِ تو آباد دلش از بعدِ غصه ها آزاد بی تو تنها ، خدیجةَ الکُبری ... ای سرا پا عطوفت و رأفَت دلِ پاکت سَراچۀ رحمت سوی زهرا بی تو از راه میرسد غُربت سوی زهرا ، خدیجةَ الکُبری ... تو که هستی که روزِ عاشورا رویِ لب هایِ سَید الشُهدا می نشیند میان آن غوغا نغمۀ یا خدیجةَ الکُبری ... بر سرت ریخت خاک و خاکستر سنگ خوردی ز مشرک و کافر دیده هایت ندید بی پیکر سر آقا ، خدیجةَ الکُبری... ای دلت گرم یاری احمد همدم بی قراری احمد باعث اشکِ جاری احمد رفتنت یا خدیجةَ الکُبری ... کفنت از بهشت اعلیِ حضرت حق رسیده با آیه چه کنم با غم تو غم هایِ بی کفن خدیجةَ الکُبری ... *هزاران شتر زیرِ بار داشت در حال حرکت، خیلی سرمایه داشت خانم خدیجه سلام الله علیها همه رو صرف دینِ خدا کرد .. شبایِ آخر صدا زد دخترم عزیزم به رسول خدا بگو ، من روم نمیشه .. من دیگه آه در بساط ندارم .. بگو به بابا .. حتی برایِ خریدنِ کفن هم پولی ندارم ، میترسم آقام خجالت بکشه ؛ اگه ممکنه عبایِ رسول خدا رو برام بپیچید و کفنم بشه .. این دردُ دل رو کرد ، یه وقت جبراییل نازل شد با یه بستۀ نورانی .. یه پارچه پیچیدۀ نورانی خدمت رسول خدا گذاشتنُ گفتن حق سلامت می رساند ، می فرماید به خدیجه سلام ما را برسان .. این هدیه برایِ خدیجه ست و شما .. باز کرد رسول خدا این ساروق بسته رو .. اولیش یه کفن بود فرمود این کفن برا کیه ؟ جبراییل عرض کرد این برا خدیجه ست .. بعدیش برایِ شماست .. بعدیش برایِ فاطمه ست .. بعدیش برایِ علی .. خدا دو تا پسر به علی میده حسن و حسین .. پنجمین کفن برا حسنِ .. پس حسینم ؟ .. ای بی کفن حسین ... الهی خواهر بمیره برادرش بی کفنِ .. کاشکی زود تر این پیرهن آماده شود بهر فردایِ حسین ام کفن آماده شود ای بی کفن حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
ای آنکه بر احمد وفاداری خدیجه.. |⇦• توسل و روضه ویژۀ شهادت اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها به نفس حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای آنکه بر احمد وفاداری خدیجه اسلام را کردی علمداری خدیجه تو هست و بودت وقفِ عشقِ مصطفی شد دین را خریدی و خریدارت خدا شد *داری با فاطمه زمزمه میکنی ، میگی مادر .. اگه میخوای بی بی دعاگوت باشه ، بسم الله ..* هم دوشِ احمد سال ها آزار دیدی زخم زبان از دشمنان دین شنیدی تا دیدی از غم یارِ تو از پا نشسته مرحم نهادی رویِ دندانِ شکسته صد حیف شد بارِ سفر را زود بستی با رفتنت قلبِ پیمبر را شکستی *امشب با بی بی هم صدا شو .. بگو وا اُماه .. سنی نداشته داغِ مادر دیده .. هی صدا میزد بابا من مادرمُ میخوام ..* بابا و دختر بی تو ای مادر چه سازند؟ باید که بی تو هم یسوزند و بسازند مظلومه ای ، تنهایِ تنهایی خدیجه مادر بزرگِ بی کفن هایی خدیجه *فاطمه وارد شد دید بابا کنارِ یه بدنِ بی جان داره اشک میریزه .. نگاه کرد دید مادرِش خدیجه سلام اللهِ .. رو خاکا نشست شروع کرد بلند بلند گریه کردن آی مادر .. دلایِ آماده کجا میخوان برن ؟.. پیغمبر نمیتونه اشکِ فاطمه رو ببینه فرمود تو دیگه گریه نکن .. میخوام بگم خانم درسته سنِ شما کم بود داغِ مادر دیدی اما دیگه یه بی حیا جلو چشمت به مادرت سیلی نزد .. خانم ندیدی گوشوارۀ مادرت بشکنه رو خاک بیوفته .. ندیدی مادرت دست به پهلو بگیره راه بره .. ندیدی دستایِ پیغمبرُ با طناب ببندن .. اما من یه خانم چهار پنج ساله می شناسم .. همینجوری داشت خیره خیره نگاه میکنه ، دید باباش علی دست به دیوار گذاشته .. هی میگه الهی بشکنه دستِ مغیره .. قربونِ این نفس زدن هاتون .. برا بی بی بلند بلند گریه کنید ... آی نَنَه ... یه وقت زینب صدا زد : خدا مادرم را کجا میبرن ؟.. گمانم برایِ شفا میبرن .. بدنِ بی جان رو کنارِ خانۀ قبر گذاشتن چگونه بدن رو تو خانۀ قبر بزاره ؟ سلمان و اباذر نامحرمند .. بچه هاش قد و نیم قدن .. هی میگه خدا علی چه کنه .. خدا با دستِ خودم ناموسمُ دارم تو خاکا میزارم .. ان شالله مادر از دست داده بینِ ما نباشه .. آی بی بی هرجور بود بدنتُ غریبانه دفن کردن .. هیچ روزی روزِ پسرت نمیشه .. بدنا بدونِ غسل و کفن .. بدنا پاره پاره .. بدنا بی سر .. استخوان ها خرد شده .. کی این بدن ها رو دفن کنه ؟ یه بدن استخوان بهش حالت میده .. وقتی بدنی که همه استخوان هاش زیرِ سم اسب بره حالتش بهم میریزه .. زین العابدین مونده چیجوری بدنُ تو حصیر بزاره .. حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
دیده گر یار نبیند به چه دردی بخورد .. |⇦• مناجات با امام زمان (عج) ویژۀ ماه مبارک رمضان به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ابرم و شب به شب از هجرِ رُخت می بارم من به امیدِ نگاهی ست اگر بیدارم بپذیری نپذیری کرمت را عشق است نه پیِ حاجتم آقا نه پیِ دینارم دیده گر یار نبیند به چه دردی بخورد کور ماندم به امیدِ سحرِ دیدارم بدی از من بدی از من بدی از من بوده تویی و این همه خوبی منم و اقرارم به زبان عاشقمُ وقتِ عمل غافل تو به زبان نوکرمُ وقت عمل سربارم تو چرا فکر منی فکر من نالایق من که سرگرم خودم بودم و فکر کارم روزه‎ اش را تو گرفتی و به من مزد رسید زحمتش را تو کشیدی که تقرب دارم یابن حیدر ببرم یک سحر ایوان نجف دل من لک زده بهر پدر کرارم یک سحر صحن اباالفضل غروبش گودال کربلا خواسته ‎ام در سحر و افطارم گریه کردن زِ شما مرثیه‎ خوانی از من خون زچشمان تو می ‎بارد و خون می ‎بارم شمر آماده شد و جدِ تو چشمش وا شد گفت یا رب منم و زخم تنِ بسیارم سرِ من را ببرد یا نبرد حرفی نیست من پریشانِ عبورِ حرم از بازارم .. بویِ زهرا ته گودالِ بلا پیچیده خنجر آمد به زبان گفت من آن مسمارم •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از کانال حجه الاسلام پیوند
امام صادق (ع) فرمودند: هر گاه در شب و هنگام خوابیدن از وقوع زلزله و خراب شدن خانه می ترسی آیه «۴۱ سوره فاطر» را قرائت كن. ♦️دعای ایمن شدن از خطر زلزله إنَّ اللَّهَ یُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ♦️محققا خدا آسمانها و زمین را از اینکه از جای خود بلغزند نگاه می‌دارد، و اگر رو به لغزش و انحراف از مسیر خود نهند گذشته از او هیچ کس آنها را محفوظ نتواند داشت، (و بدانید) که خدا (بر کفر و گناه خلق) بسیار بردبار و آمرزنده است. @babolharam2022
هدایت شده از Shia Irany
آیه ی اول کوثر به علی نازل شد... |⇦• مدح زیبا ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ کربلایی محمدحسین حدادیان ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ سالیانیست که هستیم گرفتارِ کریم ما گرفتارِ کریمیم و بدهکارِ کریم باز هم پهن شده سفره ی افطارِ کریم حاتم آمد بنشیند سَرِ بازارِ کریم ماهِ من نیمه ماه رمضان آمده است حسن،آقای کریمانِ جهان آمده است تا که آمد به لب فاطمه لبخند آمد نام او آیه شد از سوی خداوند آمد جبرئل گفت:خدایا! نفسم بند آمد تا کنون روی زمین این همه فرزند آمد این پسر کیست که اینقدر دلت را برده؟ چقدر بر تن او بوسه ی مولا خورده چشمِ بد دور که زیباست که غوغا ست حسن الحق الحق نمکِ سفره ی زهراست حسن مصطفی گفت ببینید چه آقاست حسن و خلاصه پسر ارشد مولاست حسن قبله امروز به گهواره کمی مایل شد آیه ی اول کوثر به علی نازل شد همه ی عُمر جگر گوشه ی مادر بوده آنکه گهواره اش آغوش پیمبر بوده بی سپاهی که خودش یک تنه لشکر بوده منصبش نیز علمداریِ حیدر بوده بی گمان تیغ حسن دست عجل را خوانده یک تنه فاتحه ی جنگِ جمل را خوانده اسد اللهِ علی عازمِ میدان می شد خیبر انگار که تکرار شدُ طوفان شد دشمن از نعره ی یا حیدر او حیران شد کفر با سر به زمین خورد جمل ویران شد حسن از معرکه با نعره ی یا زهرا رفت پرچمِ فاطمه با دستِ حسن بالا رفت چاره ساز همه ی عالم و آدم میشد سفره ی بخشش او فراهم میشد خندهایش به دل فاطمه مرحم میشد و اباالفضل به پای قدمش خم میشد هر نفس ذکر حسن جان به لبِ عباس است حسن استادِ حیا و ادب عباس است چاره ی هر دل بیچاره فقط "یا حسن" است ای به قربان کریمی که غریبِ وطن است پسرش نیز فداییِ شه بی کفن است محض شادی دلش بر لب من این سخن است "قاسم بن الحسن" از عهد قدیم عشق من است این کریم اِبن کریم اِبن کریم عشق من است •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
امشب حسین هم صاحب ارباب شد... |⇦• مدح و توسل زیبا ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ کربلایی حنیف طاهری ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استادِ رزمِ قاسم و عباس و اکبر آمده ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند روزیِ عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بارِ زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورٌ عَلَی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا لَلعجب! در حیرتم از خُلقِ قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ اَنا بنُ الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دورِ زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست خَلقاً شبیه فاطمه، خُلقاً شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتحِ صد خیبر است او جای خود دارد...غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدایِ خویش صحبت می کند آبِ وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی، کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیست...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا احمد نرگسی رضاپور پنجره و کبوترا با من، ضریح و ایوون طلا با تو خلوتیِ صحن بقیع با من، شلوغیِ کرب و بلا با تو بیا گریه کنیم ما برایِ غمِ زینب تابوتِ پُرِ تیر و بدن و سُمِّ مرکب غریب آقام آقام آقام •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
از راه اومد نمکِ این ماه رمضون... |⇦• سرود بسیار زیبا ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ شب،شبِ تولدِ کریمِ شبِ تبسمِ زمینِ بیایید آی گداها دوباره با هم دیگه بریم مدینه امشب روحم در پروازِ دوستش دارم بی اندازه باز یه گدا به کریم داره رو میزنه تا بدونن دو جهان که آقام حسنِ وَ هوَ الکریم، ای عشقِ من وَ هوَ الکریم، ای صف شکن وَ هوَ الکریم، جانم حسن _______ شب،شبِ قدر همه گداهاست حسن، کریمِ آلِ طاهاست حسن، آینه ی علیُ حسن،پسر بزرگِ زهراست عالم غرقِ،شیدایی شد زهرا گرمِ لالایی شد باز پیچیده صدایِ تکبیر و اذون از راه اومد نمکِ این ماه رمضون وَ هوَ الکریم،دنیا حسن وَ هوَ الکریم، عقبا حسن وَ هوَ الکریم، جانم حسن _______ نیمه ی ماهِ خدا رسیده دلم اسیرِ زلفِ یاره میرم افطاری مهمونش شم آقام یه عُمرِ سفره داره از این قلبم،شیداتر نیست از رویِ تو، زیباتر نیست با یه نگاه وجودم میشه غرق شعف من عیدی میگیرم از شاهِ نجف پسرِ علی،جانم حسن جیگرِ علی،جانم حسن قَمَرِ علی،جانم حسن وَ هوَ الکریم،جانم حسن •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
ای سلطانِ نجف .. |⇦• زمینه زیبا ویژۀ لیالی قدر با نوایِ کربلایی حسین طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای سلطانِ نجف هستم به زیر دینت یا علی گفتمُ من هم شدم عاشقِ حسینت .. قرآن سر بگیرم ان شاء الله دم شیش گوشۀ اباعبدالله امضا کن محرمُ ببینم از الآن تو فکرِ اربعینم .. با اسم تو میزنم به سینه م «علی یا علی ، یا مولا ...» ای سلطانِ نجف من محتاجِ دعاتم با قلبم شبِ قدری تو ایوونِ طلاتم با دستت نوشته شد تقدیرم آخر کنجِ حرمت میمیرم خواب و رویایِ همه شبامِ که قبرم تو وادی السلامِ آی دنیا بدون علی آقامِ «علی یا علی ، یا مولا ...» شب گرده کوچه ها از کوفه داره میره رویِ دستِ یتیما با گریه ظرفِ شیره تشییع میشه پیکرش واویلا پنهون و شبونه مثلِ زهرا حیدر خسته شده از زمونه سی ساله همیشه روضه خونه هر شب یادِ قبرِ بی نشونه «علی یا علی ، یا مولا ...» محول الاحوالم یه کاری کن امسالم زیارتِ نجف باشه تو نامۀ اعمالم ستارۀ اقبالم یه کاری کن امسالم گریه برا حسین باشه تو نامۀ اعمالم این ذکرِ زائرایِ اربعین یا علی مولا امیرالمومنین «علی یا علی ، یا مولا ...» •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از کانال حجه الاسلام پیوند
کفتارها منتظر فرصت مناسب برای حمله به اصل نظام هستند، مراقب باشید! کفتارهایی که دیروز برای تضعیف سپاه ظاهرا از ارتش حمایت می‌کردند امروز که موقعیت پیدا کردن به ارتش هم حمله کردند‌ چون هدف فقط سپاه و ارتش نیست هدفشان اصل نظام است، همونجور که در ۸۸ نشان دادند انتخابات بهانه‌ای بود برای ضربه زدن به نظام! @babolharam2022
هدایت شده از Shia Irany
روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مثه امشبی امیرالمومنین مهمونِ دخترش بوده. میگه اینقدر به آسمان نگاه میکرد؛ هی میومد تو حیاطِ خونه قدم میزد ، به سمت آسمان نگاه میکرد ، هی دست رو دست میزد، «انا لله و انا الیه راجعون»... چه خبره بابا؟ چرا اینقدر به سمتِ آسمان نگاه می‌کنی و دست رو دست میزنی؟ این قصه برا امیرالمومنین تکرار شده ست ، این آقا یه جای دیگه هم به سمت آسمان نگاه کرده. (میدونی کجا)؟! آدم وقتی مضطر میشه به آسمون نگاه میکنه .. آدم وقتی کسی رو نداشته باشه به آسمون نگاه میکنه .. هی میگه خدا من کسی رو ندارم ... سی سال پیش هم امیرالمومنین هی به آسمان نگاه میکرد ..(میدونی کی رو میگم؟) اون شبی که کنار قبرِ فاطمه‌اش نشسته بود یه نگاه داخل قبر یه نگاه به این بدن دید محرمی نداره ، کسی نیست کمک علی کنه .. یهو نگاهش به سمت آسمون رفت؛ خدایا علی کسی رو نداره .. مَحرمی ندارم می‌خوام بدن خانومم رو تو قبر بذارم .... امشبم تو کوفه نگاه به آسمون کرد ، تو مدینه هم نگاه به آسمون کرد. اما آی نوکرا من یه آقایِ دیگه رم سراغ دارم، تو کربلا هی نگاه به آسمون می‌کرد؛ (میدونی کِی ارباب منو تو به آسمون نگاه می‌کرد؟!) اون لحظه‌ای که این بچه رو تو بغلش گرفته .. نمیدونه میخواد چیکار کنه ، عبارو رو این بچه کشید ، یه نگاه به سمت آسمون .. خدایا چیکار کنم؟! یه قدم میره سمت خیمه‌ها ، یه قدم برمیگرده .. نمیدونه چیکار کنه .. بگم صدا ناله ت بلند شه .. یه مرتبه همه دیدن راهش و عوض کرد ، پشت خیمه‌ها رو زمین نشست .. شروع کرد یه قبر کوچولو رو بکنه ، نگاهش به سمت آسمان ... اما میخوام یه حرفِ دیگه بزنم ، روضه م تموم فقط یه جمله .. اما تو همین کربلا یه خانمی هم یه نگاه به آسمون کرد ... (می‌دونی کجا؟!) اون لحظه‌ای که یه مرتبه همه دیدن: سری به نیزه بلند است در برابر زینب .. همه دیدن زینب داره به سمتِ آسمان نگاه میکنه .. ای حسین .... دستِ گدایتُ بالا بیار امشب باید یه جور دیگه ناله بزنیم شاید امشب شبِ قدر باشه .. بالحسین الهی العفو .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بيا نگار آشنا ، شب غمم سحر نما مرا به نوكریِ خود شها تو مفتخر نما ای گل وفا حسين معدن سخا حسين میكشی مرا حسين .. شاعری از شیعیان برا امیرالمومنین شعری گفت این نکته رو اشاره کرد که خود امیرالمومنین (ع) فرمودند: یه وقتی که زمام امور در دست ما بود کار ما عفو و بخشش بود ، وقتی کار دست ما بود همه رو می‌بخشیدیم. اما وقتی کار دست کس دیگه افتاد بچه‌هایِ مارو کشتن .. خونشون رو زمین ریختن .. اون شاعر برای همین مضمون شعر گفت؛ که وقتی زمام امور دستتون بود کار شما بخشش بود ... بعد از فتح مکه ، پیغمبر زمام امور رو به دست گرفت. همچین که شهر رو در دست گرفت مشرکین پناه آوردن به مسجدالحرام . میترسیدن ، وحشت داشتن ، گفتن پیغمبر دستش به ما برسه همه‌مون رو میکشه. خونمون رو میریزه ، حقم داره خیلی ما اذیتش کردیم. فلذا همچین که پیغمبر اومد تو مسجد، دید اینا همشون جمع شدن، میترسن، وحشت دارن. یکیشون پا شد، گفت: آقا تو خیلی کریمی، اگه مارو ببخشی و عفو کنی در اختیارتیم ، اگر هم مارو بکشی حق داری، حرفی نمیتونیم بزنیم. تو الان همه چی در اختیارته. روایت میگه پیغمبر در اون لحظه اشک ریختن، گریه کردن، فرمودن: "اِذْهَبُوا فَأَنْتُمْ الطُّلَقَاء" برید، همتون آزادید ... یکی از شیعیان خواب امیرالمومنین رو دید؛ عرضه داشت: آقا! چرا شما انقدر کریم بودید که وقتی زمام امور دستتون بود همه رو می بخشیدید، عفو می‌کردید. ولی برام سوال شده چرا با شمایی که اینجوری بودین این کار رو کردن؟ آقا تو ‌خواب به اون مرد فرمودن: برو این سوال رو از اون شاعر بپرس. اومد درِ خونه اون شاعرُ زد که شعر عربی رو گفته بود ، همچین که بهش گفت امیرالمومنین رو خواب دیدم، چون کسی اطلاع نداشت که این شعر رو گفته. نوشتن تا شنید غش کرد اون شاعر از هوش رفت.... (حالا چی میخوای بگی این همه داری مقدمه می چینی؟!) امام زمان من رو ببخش .. آخه بی‌بی انقدر دلش سوخت ، انقدر از کربلا به کوفه ، از کوفه به شام تو این منزل‌هایِ مختلف ، تو کوچه‌ها، خیابون‌ها، بازارها. همچین که رسید تو مجلس اون نامرد، پاشد صدا زد: "اَمِن العدلِ يا ابنَ الطُّلَقاء" آیا این از عدله، ای پسر کسی که آزاد شدی، بخشیدنتون. اینکه زنها و کنیزهای خودت تو پرده باشن، نیاریشون در انظار. اما ما که بچه‌های پیغمبریم رو از این کوچه به اون کوچه، از این شهر به اون شهر دارید می برید و گذر میدید ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دل زینب امشب خیلی به‌هم ریخته بود. توو خونه که نشسته بود، هی با خودش میگفت چی شده؟ امشب بابام چش بود؟ هی از اتاق میزد بیرون، توو حیاط می‌چرخید: "إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُون".. هی به آسمون نگاه میکرد؛ دارم میام فاطمه جان ... تا سحر این خانم بیدار بود ، دلش شور میزد ، نمی‌تونست بخوابه ، دختره دیگه ... سحر که شد در آسمانها در عرش صدایی پیچید : "اَلا یَا اَهلَ الْعالَم، قَدْ قُتِلَ عَلِیِّ المُرْتَضَی" .. پا شد بهم ریخت .. حسنم داداش پاشو ببین اینا چی میگن ؟.. میگن بابامون رو کشتن .. امام حسن پا شد ، مضطر خودشُ رسوند تو مسجد دید عجب غوغاییه ... امیرالمومنین فرمود: حسن جان من رو رها کن ، امیرالمومنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، این اشکا ریخت رو صورت مولا ، مولا به هوش اومد؛ حسن جان نبینم گریه کنی ... دوتایی زیر بغلای علی رو گرفتن ، دوباره اینجا حسن عصا شد .. دوباره اینجا حسن زیر یه بغل‌ُ گرفت .. یه بارم تو کوچه زیر بغل مادرُ گرفت ... تا درِ خونه دوتایی با اباعبدالله زیر بغلای مولا رو گرفتن ، همچین که دم درِ خونه رسیدن آقا امیرالمومنین صدا زد : حسن جان ، حسین جان ، زیر بغلام رو رها کنید می‌خوام با پاهای خودم بیام تو خونه .. آقا نمیشه ، خیلی خون از شما رفته ، طاقت ندارید ، نمیتونید رو پا وایستید _نه ، الان تو خونه دخترم منتظرمه .. نمی‌خوام فرق خونیم رو ببینه ... فرق مرا تو طاقت ديدن نداشتي هجده سرِ بريده ببينی چه ميکني اين جا همه به گريۀ تو گريه مي کنند خنده به اشکِ ديده ببيني چه ميکنی اومد تو گودال ... نیزه‌ها رو کنار زد ، اما حسینُ نشناخت خودش رو رویِ جسم حسینِ بی‌سر انداخت با گریه بوسه میزد ، رگهایِ حنجرش رو میشنید با آه و زاری ، صدای مادرش رو با لب تشنه کشتنت ، غریب گیر آوردنت رحمی نکردن به تنت ، غریب گیر آوردنت غارت شده پیراهنت ، غریب گیر آوردنت خودم دیدم که ... یکی زره یکی هم ، عباتو در میاورد یه نانجیبی آمد پیرهن پارَ‌تو برد یه صحنه بین گودال ، این قدخمیده رو کشت دیدم که با خودش برد ، انگشترُ با انگشت تو رو با نیزه میزدن، حسین من، حسین من ای کشتۀ صد پاره تن، حسین من حسین من برات نذاشتن یه کفن، حسین حسین من •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam