eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
71 عکس
275 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ قیام میکنم.mp3
2.45M
قیام میکنم برسم شام کارو تمام میکنم به شاه نجف سلام میکنم خوابو به چشم عدو حرام میکنم من زینبم عقیده من آزادگی من اسوه مقاومت و ایستادگی شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی با ذوالفقار نسبت من خانوادگی عقیله منم به عالم سیده جلیله منم به صوت علی تکلم کنم که الآن حیدر این قبیله منم سیدتی یا زینب ... قدم میزنم به نیابت عباس علم میزنم عجب صحنه ای رقم میزنم کاخ و تخت یزیدو به هم میزنم حق میدهم یزید که این گونه تب کند خب زن ندیده بود مبارز طلب کند عباس اگر که نیست عدو را ادب کند زینب که هست کار امیر عرب کند یا علی علمدار منم ابوفاضل اگه نیست سپه دار منم من از کربلا شدم مرتضی عقب ننشستم و یعنی کرار منم سیدتی یا زینب ... 🎙 #️⃣ #️⃣ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
🩸بسترش را به زیر آفتاب انداخت و پیرهن پاره‌پاره برادر را بر روی سینه‌اش گذاشت... در برخی از نقل‌ها آمده است: 🥀لحظات آخر عمر پر محنت و درد زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرارسیده بود، تا اينكه نيمه های ظهر به همسر خويش عبدالله فرمود:‌ «بستر مرا در حياط به زير آفتاب قرار بده.» 🥀 عبدالله بن جعفر گوید: آن بانوی مظلومه را در حياط به زیر آفتاب جای دادم كه متوجه شدم چيزی را به روی سينه خويش نهاده و مدام زير لب سخنی می‌گوید. به او نزديك شدم ... 📋 و أخَذَتْ بَقمیصِ أخیهَا، المُلَطَّخِ بِالدِّماءِ و صارَتْ تَشُمُّهُ ▪️ديدم پيراهن پاره پاره و غرق در خون برادرش حسين عليه‌السلام را بر روی سينه نهاده و آن را می‌بویَد. 🥀 نزدیک‌تر شدم که بشنوم چه بر لب دارد؟! شنیدم که مدام می‌گويد: «حسين، حسين، حسين!... » لحظاتی نگذشت که دیگر روح مطهرش از این عالم مفارقت نمود. برگرفته از: 📚العبرة الساکتة،ج۲ ص ۴۲۴ 📚زینب قهرمان، ص۱۳۰ 📚عقیله بنی هاشم،محلاتی، ص۵٧ ✍ هر دَم به آخرین سخنت گریه می‌کنم یاد غروب و زخم تنت گریه می‌کنم یکدَم بیا ببین که فتادم ز پا حسین دائم به غصه و محنت گریه می‌کنم پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین بر خون روی پیرهنت گریه می‌کنم یادم نمی‌رود که چه دیدم به قتلگاه با یاد دست و پا زدنت گریه می‌کنم در زیر آفتابم و یادِ تنِ توأم از طرز زیر و رو شدنت گریه می‌کنم شد بوریا کفن به تن نعل خورده‌ات هر لحظه من، بر آن کفنت گریه می‌کنم کی میرود ز خاطر من مجلس شراب بر چوب دشمن و دهنت گریه می‌کنم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
هدایت شده از « باء »
94.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا حاضر هستند ... ناظر هستند ... ان شاءالله شهدا هوامون رو داشته باشند ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ « باء » https://eitaa.com/tashakolfarhangiba ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نماهنگ سفره دار کاظمین.mp3
3.59M
یه جمله ای توی ذهن من میپیچه این زمزمه یادگاری از مادره تو سختیا میگفت همه جا چاره کار یه سفره برا موسی بن جعفره وقت معالجه موسی بن جعفر نسخه هاش رایجه موسی بن جعفر میگفت که مادرم تو گرفتاری باب الحوائجه موسی بن جعفر بی خود نیست عراقیا از یه هفته قبل از شب شهادتش موکب میزنن از کربلا با پای پیاده هم میان زیارتش بر عکس اربعین این بار میشه مبدا مشایه کربلا میشینه منتظر به پای زائرا کاظمین جای کربلا دارن میان سامرا و نجف به سمت کاظمین پا به پای کربلا ای پدر علی بن موسی الرضا میگم مثل اربعین توی این عزا تو هم مثل حسین فرزندت شد علی پس هلبیکم هلبیکم به زوار ابو علی با آه و با زمزمه یه سفره پهن کرده فاطمه مثل بین الحرمین یه طرف کربلا یه طرف کاظمین یکی میخونه یا موسی بن جعفر و یکی میخونه یا حسین سر این سفره صد طیفه هم نوکر هم شاهه هم کیفه هم آهه جنس مردمونش هم عامه هم خاصه اما یه باب الحوائج دیگه اینجا سفره داره اسمشم عباسه عباس تو سفره موسی بن جعفر سفره داره با دستایی که نداره واسه زائرا غذا میاره میخونه توی موکبا عباس بن علی هلبیکم بزوار ابو علی هلبیکم هلبیکم به زوار ابو علی ... 🎙 ✳️ #️⃣ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
🟢 لیست متن ها یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
67802523_1521211307_1079451813.mp3
2.89M
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
دستی رسید بال و پرم را كشید و رفت از بال من شكسته ترین آفرید و رفت خون گلوی زیر فشارم كه تازه بود با یك اشاره روی لباسم چكید و رفت قربون غریبیت برم آقاجان؛ بدكاره ای… الله اكبر، الله اكبر، چقدر جسارت رو برد بالا، زن بدكاره فرستاد تو زندان برا موسی بن جعفر، اُف بر تو روزگار بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت از روزنه در نگاه كردن، دیدن زن بدكاره صورت رو خاك گذاشته، هی میگه خدایا غلط كردم، این كی بود من اومدم سراغش، چرا اینقدر صداش دل رو زیر رو می كنه بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود الله اكبر اصلاً نمی تونم این بیتها رو وا كنم، می دونم بدون اینكه توضیح بدم، ناله شو می زنی شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت راضی نشد به بالش سختی كه داشتم زنجیر های زیر سرم را كشید و رفت بچه سیدا نشون بدن غیرتی ناله می زنن، تو این یه بیت وقتی كه… خاك تو دهنم، ان شاءالله این تكه تاریخ دروغ باشه وقتی كه نام فاطمه را از لبم شنید یك حرفی از كنار دهانش پرید و رفت هرچی می خوای منو بزنی بزن، اسم مادرم رو درست ببر، تو رو خدا دو بیت می خونم و می شینم با تو گریه می كنم، حواست با منه از چند جا ضریح تنم متصل نبود پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت اما چه خوب شد كفنم را كسی نبرد تا زیر نیزه ها بدنم را كسی نبردمی خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم، وقتی مثل فردا شب، امام رضا یه لحظه از مدینه رفت، از نظرها غایب شد، حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید، مدتی زیادی انتظاره برادر رو كشید، بعد از دقایقی برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت، دید سر رو آشفته است، موها پریشونه، لباس ها همه غرق خاكه، كجا بودی داداش، چرا منو تنها گذاشتی رفتی، یه نگاه به خواهرش كرد، گفت خواهر فقط یه جمله بگم، دیگه منتظر نباش، دیگه انتظار بابامونو نكش، خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاك گذاشتم، یه جایی ببرمت هر كی تاحالا ناله نزده، عقده دلش وا بشه، می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده، همتون اهل روضه اید، دختری كه چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت: نه، قبول نمی كنم بابام زندانه، باید بابام آزاد بشه، اینقدر صبر كرد، آخرش خبر باباشو براش آوردند، می خوام یه جمله بگم، كاشكی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند، كجای دنیا دیدید،برای دختر منتظر، سر بریده باباشو ببرند، حسین… بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
نماهنگ آقای کاظمین.mp3
2.69M
هر کی میگه گرفتارم گره افتاده تو کارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج هر کی میگه مریض دارم وخیمه حال بیمارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج بابای امام رضا حسابی دست و دل بازه بابای امام رضا روتو زمین نمیندازه آقای کاظمین تو رو به جدت حسین ... هر بار درش رو کوبیدم خیلی چیزا ازش دیدم گدای موسی الکاظمم میگم باب الحوائج من که پای علم هستم هوایی حرم هستم من که حرم لازمم میگم باب الحوائج بابای امام رضا همیشه آغوشش بازه بابای امام رضا روتو زمین نمیندازه آقای کاظمین تو رو به جدت حسین ... کربلامون دست دختر حضرت موسی بن جعفره از همین ایوون آیینه اش کربلا میبره یا اباعبدالله الحسین ... 🎙 ✳️ #️⃣ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
نماهنگ سفره موسی بن جعفر (ع).mp3
4.41M
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور می آمد بهر شفای کودک منظور می آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب میبینم 🎙 🎙 #️⃣ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolkaram https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c