eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.1هزار دنبال‌کننده
76 عکس
313 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه •┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┄┅═══••↭••═══┅┄• دلم مدیون چشماتِ اباالفضل لبم مهمون دریاته اباالفضل غزال خوشگل ام البنینی که عباس اسم زیباته اباالفضل توی ویرونه ها خوابه رقیه هنوزم گرم رویاته اباالفضل *اباعبدالله الحسین نگاه کرد،دید عباس داره گریه می کنه. گفت عزیزِدلم چرا گریه می کنی؟ گفت گریه ام برای اینه که رو زمین افتادم. برا اینه که دستی ندارم بغلت کنه. دوم اینه که گریه ام برای اینه که من روی زمین افتادم شما سر من رو به دامن گرفتید،اما ساعت دیگه توی گودال کیه سر شما رو به دامن بگیره؟"می دونید چی شد؟"سرحسین رو به دامن نگرفتند، سر رو دست به دست گردوندند.. گفت علامه بحر العلوم وقتی وارد سرداب حرم اباالفضل شد، دید طرف داره معماری می کنه... اومد پایین گفت آقا شما ساداتی از علماهستید، من یه سوال دارم چند وقته دارم تو حرم عموجانت ابالفضل کار می کنم. گفت حرفت رو بگو. گفت مگه شما نفرمودید، در روایات هم مگه نیومده اباالفضل دستای رشیدی داشت؟ قد بلندی داشت؟علامه گفت:درسته..حالا براچی این سوال رو می پرسی؟ گفت: اگه آقا قدش به این رشیدی بوده چرا قبرش اینقدر کوچیکِ؟ بحرالعلوم عمامه رو برداشت اینقد به سرش زد. گفت:آخه عموم رو قطعه قطعه کردند.... "به حقیقت اباالفضل اللهم عجل لولیک الفرج"* ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
جانسوز ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم سیدمهدی میرداماد_سال97 ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ ای كه میگی به روضه خون روضه ات رو اینجوری نخون منم میگم با دلِ خون خدا كنه دروغ باشه میگن كه گوشواره شكست میگن روی زمین نشست مونده هنوز جایِ یه دست خدا كنه دروغ باشه به زخم تو نمک زدن به خاطر فدک زدن مادرمُ کتک زدن خدا كنه دروغ باشه دنیا به ما وفا نکرد دردامونُ دوا نکرد قنفذ چرا حیا نکرد خدا كنه دروغ باشه جاریِ اشکش مثه رود بینِ در و آتیش و دود گناهِ محسنش چی بود خدا كنه دروغ باشه تو کوچه هایِ بی سپر تنها میونِ رهگذر چهل نفر به یک نفر خدا كنه دروغ باشه *از اینجا وصل شیم علقمه، از اونجا روضه بخونم،علقمه هم همین اتفاق افتاد،چهل نفر نه،چهار هزار نفر به یک نفر،اما اون یک نفر عباس بود،اون یک نفر پسرِ امیرالمؤمنین بود،چهارهزار نفر رو کنده ی زانو همه هدف گرفتن عباس رو،الله اکبر،اول دست هارو قطع کردن،وقتی بازوش رو زدن،ابی عبدالله داشت رجز میخوند،تا این اتفاق افتاد،ابی عبدالله،از اون ورِ میدان صدا زد: " اَنَا بنُ فاطِمه" یعنی عباس یادت نره،بازوی مادرِ من رو هم تو کوچه ها زدن...تو مَردی،تو پهلوانی،تو عباسی،اما مادرِ من یک زنِ هجده ساله...مگه دستش چقدر توان داشت،چهل نفر دورش حلقه بزنن....امام باقر فرمود: سبب شهادت مادرِ ما همون ضربه های غلاف بود...یه جوری زد... علی بهانه شد و ضربه خورد بازویت دری شکست در آن دَم، فتاد بر رویت شرار آتش ظلم زمان زبانه کشید رسید آتشِ نمرودیان به گیسویت جراحتی است به روی پرت از آن ایام نشانه ای ز ملاقات میخ و پهلویت هوا ز جور مخاف چو قیرگون گردید نشست سایه ی دستی سیاه بر رویت وحید محمدی *مدینه با غلاف زدن،کربلا هر کی هرچی داشت دور حسینش حلقه زد،" فرقةٌ بالسيوفِ وفرقةٌ بالرماحِ وفرقةٌ بالحجارةِ" امام باقر فرمود:جدِّ مارو به پنج وسیله کشتن،یه عده شمشیر زدن،یه عده تیرزدن،یه عده نیزه زدن،یه عده سنگ زدن....{ اما این آخری رو تا قیامت نمیشه باورش کرد...خیلی باورش سخته} امام باقر می فرمایند:" وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصا؛" پیرمردها با چوب و عصا میزدن...بگو:حسین.... •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هرگزنشود نومید،هر کس به تو روی آرد به امید شفای همۀ درگیر با با یک گوشه نگاه حضرت علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای ماهِ بنی هاشم… جانم بفدای تو، ای ماهِ بنی هاشم قربانِ وفای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای عبد مطیع حق، ای ماهِ بنی هاشم حق داده تو را رونق، ای ماهِ بنی هاشم این است جزای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... تو ساقی عطشانی، ای ماهِ بنی هاشم سقّای یتیمانی، ای ماهِ بنی هاشم رحمت بصفای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... تو اصل مناجاتی، ای ماهِ بنی هاشم تو قبلۀ حاجاتی، ای ماهِ بنی هاشم چشمم به عطای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... ای نور هدی عبّاس، ای ماهِ بنی هاشم شمع شهدا عبّاس، ای ماهِ بنی هاشم سوزم بعزای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... هرگزنشود نومید، ای ماهِ بنی هاشم هر کس به تو روی آرد، ای ماهِ بنی هاشم نازم بسخای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... ای آب بقا عبّاس، ای ماهِ بنی هاشم خورشید لقا عبّاس، ای ماهِ بنی هاشم مشتاق لقای تو، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... چون نیست مرا توفیق، ای ماهِ بنی هاشم تا دست تو را بوسم، ای ماهِ بنی هاشم بوسم کف پای تو،، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... در موقف رستاخیز، ای ماهِ بنی هاشم زهرا به تو می نازد، ای ماهِ بنی هاشم این فخر برای تو، ، ای ماهِ بنی هاشم ای ماهِ بنی هاشم.... :شهربانو نوحی •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
پاشو برگرديم علمدارم... به امید شفای همۀ درگیر با با یک گوشه نگاه حضرت علیه السلام به نفسِ کربلایی سیدمجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ روي خاكِ صحرا،مشك و علم افتاده تشنه لب از مركب،برادرم افتاده پاشو كه اين لشكر، تا تو بخاك افتادي چشماشون دنبالِ اهل حرم افتاده واي به روزِ مادرت اگه ببينه كه سرت به چه روزي افتاده رباب مي ميره اگه ببينه كه بال و پرت به چه روزي افتاده پاشو ببين برادرت به چه روزي افتاده ببين اشكامُ علمدارم مگه غير از تو كيُ دارم ببين تنها و گرفتارم پاشو برگرديم علمدارم... _ پاشو كه بعد از تو، حال حرم واويلاست چشم مشكا خشكِ، چشم رقيه درياست رفتي و رو لبِ موج فرات اسمِ تو موج آب مي خونه، يا سيدي يا عباس واي به روز تو اگه ببيني كه حرم به چه روزي افتاده اگه ببيني بعدِ تو لبايِ خشك دخترم به چه روزي افتاده اي اميدِ دخترم برگرد پناهه اهل حرم برگرد اميرِ صاحبِ عَلَم برگرد پاشو برگرديم علمدارم... _ رفتي و گهواره، از عطش بي حالِ غنچه ي مظلومي كه از عطش بي حالِ رفتي و من تنها مي مونم و اين لشكر قاتلم بعد از تو با من تويِ گودالِ واي اگه بدوني تويِ قتلگاه پيكرِ من به چه روزي مي افته اگه بدوني كه كنارِ قتلگاه خواهر من به چه روزي مي افته اگه بدوني كه سرم به چه روزي مي افته مي ريزه خون از پر و بالم ديگه افتادن به دنبالم ديگه من راهيِ گودالم پاشو برگرديم علمدارم... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
⛔روش دسترسی آسان به کلیه مطالبِ ماه محرم و صفر 👌با تایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک بر روی عبارات پایین (متن آبی رنگ) علامتی (↑ و ↓) شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت . یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌با توجه به مناسبت ها : 👌مناجات و دعا : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت ابالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تا روی خاک پا کشیدی برادر *ان شاءالله هیچوقت برادرت جلوت جون نده ها* تا روی خاک پا کشیدی برادر تنهایی منو دیدی برادر با این خجالتی که تو چشاتِ داری خجالتم میدی برادر *دیدن هی پاهاشُ جمع میکنه هی خودشئ جمع میکنه* دارم تمنا میکنم ، اباالفضل چشامُ دریا میکنم ، اباالفضل خودم میرم از زیر پایِ لشکر دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل * چرا دستاتُ پیدا میکنم؟! آخه این دستا قیامت سبب شفاعت امت مادرمه مادرم با این دستا کار داره .. رسید بالاسرش ، شاید درست نباشه این لفظ شاید به دور از شان امام باشه اما ببخشید دیگه واژه ای نبود این داغ انقدر سنگینِ نوشتن ابی عبدالله گریه زیاد کرد کربلا .. کنار بدن قاسم جوری گریه کرد از حال رفت بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء اما بالاسر عباس دیگه گریه نمیکرد داد میزد .. صرخ الحسین .. چی میگفت؟!.. * رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم *این دوتارو من کاری ندارم ، این دوتا خیلی اذیت نمیکنه گرچه روضه ست ، اما بعدیش جا داره آدم داد بزنه بعدیشو غیرتی گوش میده* رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم پاشو یه کاری کن ببین محاصره ست حرم *ببین همه دور حسین حلقه زدن .. ببین دارن به خیمه ها نگاه بد میکنن ..* پاشو بریم حرم، عمویِ خیمه نذار بریزه آبرویِ خیمه بعد زمین خوردنِ تو یه لشکر نگاهشون رفته به سوی خیمه بالاسرت خیلی خرابه حالم دارن میخندن عزیزم به نالم داری منو تنها میذاری اما دلت میاد اسیر بشه سه سالم! ببین قیامتِ ، حرم مهیای اسارتِ تنها چیکار کنم ، حرمله اینجا فکر غارتِ دارن میرن حرم ، ببین قیامتِ *یه ساله یه عده منتظرِ امشبن .. یه عده منتظرن شب تاسوعا برسه .. بذار راحت بگم حتی یه عده فردا شب خیلی حال گریه ندارن ، میره تا ظهر عاشورا فردا شب سنگینیِ شب دعا و شب مناجاتُ شب قرآنُ شب احیاس .. اما امشب شب گریه ست .. سقایِ دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل حیفم اومد ؛ شب تاسوعا شب ساعتُ زمانُ خستگی نیست . حرم اباالفضل میری نگاه به ساعت میکنی مگه !! اصلا زمانُ نمیفهمی .. رسید کنار شریعه ، دست برد زیر آب (خیلی این چند بیت بهت میچسبه تورو خدا دل بده) حیفه شب تاسوعا از دستت بره ..* دریا کشید نعره ، صدا زد مرا بنوش *عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس .. آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن* دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو خموش وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش *عبارت میگه ورمل الماء علی الماء .. سوال دارم ، چرا نفرموده چرا نمیگه ابی عبدالله آبُ ریخت رو آب؟! ورمل الماء علی الماء یعنی آبُ آوورد بالا محکم زد رو آب به قول یه اهل دلی میگفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزنه* وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش گفتی به آب ، آب چه بی غیرتی برو بی آبرو ، به ریختن آبرو مکوش آوردمت به نزدِ دهان تا بگویمت بشنو که العطش رسداز خیمه ها به گوش تو موج میزنیُ علی اصغر از عطش گاهی به هوش می آید گاهی رود زِهوش در آب پا نهادمُ بر خود زدم نهیب گفتم بسوز از عطشُ آب را منوش باالله بود زِ رشته‌ی عمرم عزیزتر این بند مشک را که گرفتم به روی دوش •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به حضرت ابالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *یکی از القاب اباالفضل ،اَبَاالقِربَه ست .. چرا به عباس میگن اَبَاالقِربَه ، یعنی پدر مشک چرا به عباس میگن پدر مشک ؟! چون وقتی دستاشُ زدن مثه پدری که بچشُ بغل میکنه مشکُ داد تو شکمش خودشُ انداخت رو مشک همه‌ی حواسش به مشکِ مبادا این مشک پاره بشه .. نوشتن چهار هزار تیر انداز نه تیرانداز معمولی نه سرباز معمولی .. موکلین شریعه چهارهزار تیرانداز آموزش دیده بودن .. رو کنده ی زانو همه یه هدف داشتن .. الله اکبر .. اون شمر ملعونُ اون شبث ملعون گفتن نباید این آب به خیمه ها برسه .. هرکی هر کاری میتونه بکنه .. کار به جایی رسید من این یه جمله‌ی مقتل بیچارم میکنه یه مرتبه دیدن فَوَقف العَباس مُتَحیِرا .. دیدن عباس متحیر ایستاد .. چرا متحیر؟! یک نگاه کرد دید مشک آبُ زدن .. آب داره رو خاک میریزه .. دیگه جلوتر نرفت نمیتونه برگرده دست نداره مشک نداره نمیتونه جلو بره چه کنه متحیر شد .. این یک تیکه‌ی مقتلُ کار دارم ، توروخدا نگاه به صدای من و سینه‌ی خسته‌ی من هرکی هرجوری میتونه من هیچی نگه نمیدارم برای فردا شب همین امشب شب عاشورایِ ما است جوری برای عباس بمیریم که هیچکس نمرده .. یک نگاه کرد دید دیگه راه به جایی نداره نه شمشیری نه نیزه ای نه مشکی نه آبی نه دستی ، شمر ملعون گفت آب تموم شد قصه ش ، دستم که نداره .. برید کار عباس رو تموم کنید .. اینو مقتلُ العباس مینویسه .. میگه میرفتن عده عده میرفتن دور عباس بدون شمشیر بود اما فرار میکردن .. شمر یقه‌ی یکی رو گرفت گفت مگه نمیگید دست نداره مگه نمیگید مشک آبشُ زدن مگه نمیگید بدن پر از تیره پس چرا کارشو تموم نمیکنید ؟! از اسب نمیندازیدش پایین .. از مادرش عذر میخوام یه نانجیب گفت شمر دست نداره شمشیر نداره اما دوتا چشم داره .. یه جوری نگاه میکنه زهرت آب میشه .. هیچکس جرات نداره جلو بره تا این چشما هست تا شنید چشماش هست ، صدا زد حرمله بیا .. یه کاری میکنم دیگه جایی رو نبینه .. تیرُ زد .. سر عباس رفت عقب .. یه جمله بگم روضه رو خوندن به جایی رسوندن که کلاه خود افتاد سر برهنه شد یه جمله میخوام بگمُ باهم داد بزنیم لا اله الا الله عبارت مقتل اینو میگه ففلق حامته .. یه جوری عمودُ زد تا ابرو متلاشی شد .. از بالای اسب ... یه سول دارم وقتی با صورت خورد زمین ، تیر کجا رفت .. سر عباسُ متلاشی کرد .. حسین ... وقتی ابی‌عبدالله رسید یک دقیقه منو نگاه کنی من حرفمو زدم هر شهیدی که میومد بالاسرش با یک دست سر رو از روی خاک برمیداشت اما رسید کنار عباس آروم شمشیرشُ گذاشت زمین سرُ گذاشت رویِ زانوهاش .. یک نگاه کرد دید یک چشم با تیر از بین رفته .. تیر رو آروم از چشم زخمی در آوورد .. با گوشه‌ی آستین خون هارو پاک کرد .. دید چشم سالم داره گریه میکنه صدا زد تو چرا گریه میکنی من بی برادر شدم ؟! (من باید گریه کنم تو چرا گریه میکنی) یه جمله گفته منو بیچاره کرده گفت حسین دارم برای شما گریه میکنم چرا برای من ؟! آخه الان شما سر منو از روی خاک برداشتی .. اما یک ساعت دیگه .. هیچکس نیست سر شما رو برداره ....حسین ... عباس جان حق داشتی گریه کنی آقا حق داشتی گریه کنی هیچکس نبود سر حسینتُ برداره .. یه خواهر داشت زینب اومد برسه سر رو برداره ، اما دیر رسید به گودال .. وقتی رسید که سری به نیزه بلند است در مقابل زینب هر کی گره به کار داره .. شبِ باب الحوائجِ .. بیار دستتُ بالا .. فرمود هرجا روضه ی عموجانم عباس رو بخونن میام .. بیار دستتُ بالا : یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس تو دستُ بازوی شمشیرِ حیدری عباس *اگه کار داری امشب هر جا صدا منو میشنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ عاشورا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله مارو به اسم عباس صدا بزنن ..* حسین را همه جا سیدی صدا کردی مگر نه اینکه تو او را برادری عباس نبی ست شهر علومُ درش علی آری تو شهر خونِ خداوند را دری عباس به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا *خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد میلرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. نبودی علقمه چجوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل ..* به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا که تو همیشه اباالفضل پروری عباس چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟ حسین گفت که عباسِ من فدات شوم به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد به رزم حیدر کرار بر تو مینازد غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید که خصم در صف پیکار بر تو مینازد *دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن .. امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه .. اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هرچی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره .. (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده .. عباسم هی خجالت میکشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابی‌عبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بجه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندن ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
توسل به باب الحوائج ابالفضل العباس سلام الله علیها اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت بر چهره‌ی حسین ، همان دم اثر گذاشت درجا آقامون پیر شد ... زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت حسین آقام آقام آقام آقام ... بعد عباس ، حسین غریب شد ... حسین .. غریب کربلا حسین حسین .. غریب کربلا حسین همه باهم زمزمه کنیم جان اباعبدالله .. حسین.. روضه خونایی که توی مجلس هستید صدای منو می‌شنوید ، روضه هایی که من و شما می‌خونیم به اندازه‌ی اخلاص و توجه و معرفتمون اثرگذاره... اما هرجا دیدی روضه‌ت نمیگیره از همون روضه هایی بخون که خودشون خوندن .. عین کلمات خودشونو استفاده کن .. اونوقت ببین چه آتیشی به مجلس میفته .. من بشینم کنار امشب حسین روضه بخونه .. أخا .. ألان إنکَسَرَ ظَهري این عبارت رو باید اهل علم جلسه برامون معنی کنند که عبارت « وَ قَلَّت حیلَتي » یعنی چی .. چه بلایی سر آقامون اومده ... چی شد که دیگه نتونست از جا بلند بشه .. چی شد که هی دور خودش می‌چرخید .. حسین گفت داداش بیچاره شدم .. ألان إنکَسَرَ ظَهري وَ قَلَّت حیلَتي .. نمیدونم چیکار کنم ... چاره ساز همه بیچاره شده .. حسین آقام آقام آقام آقام ... خوش به حالتون ، چشماتون سالمه دارید برای آقا گریه میکنید .. گفت حسین جان ، این تیر رو بیرون بیار .. امشب به این سادگی شعر نمی‌خونم .. شب تاسوعاست .. زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت بر چهره‌ی حسین همان دم اثر گذاشت یازهرا مددی شد پاره مثل چشمهای تو عباس ، مشک آب یعنی چی ؟! چی داری میگی ؟! تیر اگر اصابت هم بکنه فقط سوراخ می‌کنه .. اما حواست نیست ، پیکان داره .. وقتی وارد میشه فقط سوراخ می‌کنه ، حالا گفته تیر رو بیرون بیار .. حسین با یه دست تیر رو گرفت ، با یه دست قلبشو .. یا زهرا .. آقا تنهاست دیگه هیچکس نیست ، نه زینب ، علی اکبر ، نه قاسم ، تنهای تنها ، دید عباس رو نمیتونه برگردونه ، دهنه‌ی ذوالجناح رو گرفت برگشت .. رفقا شما خیال میکنید وقتی حسین رفت ، دشمن هم رفت توی خیمه‌هاشون ؟! .. دیگه حرفمو گفتم دیگه ... هرچی شد عباس رو بستن به یه نخل .. تیر اندازان با تیر ... نیزه زنان با نیزه ... تبر به دستا با تبر ... یکبار اینقدر زدند ... نخل افتاد ، بستند به یه نخل دیگه ... حسین ... کسی آروم نباشه ها ... شب تاسوعای ابی عبدالله ... روضه قمر بنی هاشم ... اینجا نباشیا کربلا باش ... حسین ... خوش به حالتون وقتی رفقاتون خودشون رو میزنند ، شما هستید دستشو میگیرید ، مواظبت میکنید ... اما .... ابی عبدالله که برگشت یه دست به عنان ذوالجناح ، یه دست به کمر ، سکینه دوید توی خیمه بچه ها ، گفت دیگه کسی اسم آب نیاره ، دیگه عمو نداریم ... تو خیمه ها کسی نبود دست کسی‌رو بگیره ... لطمه به صورت می‌زدند ، گیسوان می‌کشیدند ... حسین .... از همه‌ی حرفام گذشتم ... امام زمان ، آقا جانم ، شما خودتون فرمودید ببین کجا روضه‌ی عموجانم عباس خونده میشه ، منم توی همون خیمه هستم ... پسر نرجس خاتون ... کجا نشستی ، برای عموجانت گریه می‌کنی ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت عباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السَلام دست بر سینه رو به کربُبَلا السلام علیکَ یا سقا قمرِ خانوادۀ خورشید صدقه دارد این قد و بالا پسر چهارم امیرِ حنین دست بر سینۀ بنی الزهرا چشم و اَبروی تو سپاهِ حسین کاشِف الکرب سیدالشهدا سیزده ساله فاتحِ صفین سومین بچه شیرِ شیرخدا *کارِ جنگ که گره خورد ، یه وقت دیدن از خیمه‌ی امیرالمومنین یکی به دستایِ خود علی بیرون اومد .. سوار بر مرکب رفت گره‌ی کارِ جنگُ باز کرد برگشت .. همه دارن حیرت انگیز نگاه میکنن ، این کی بود! رفت کار جنگُ برگردوندُ برگشت .. امیرالمومنین دستشُ گرفت از مرکب پیادش کرد ، روبند و نقابُ از صورتش برداشت همه ناخودآگاه صدا زدن لا حول ولا قوه الا بالله نگاه کردن دیدن قمر بنی هاشمِ .. اصرار کردن آقا یه بار دیگه آقازاده رو بفرستید میدان جنگش رو ما نگاه کنیم فرمود اِنّهُ ذُخرُ الحسین این بچه ذخیرۀحسینمِ ..* سیزده ساله فاتح صفین سومین بچه شیرِ شیرخدا ارمنی ها مرید نام تواند شاهدم سفره هایِ تاسوعا نام تو هم ردیف یا فتاح چشم هایت مفرج الغما تو که هستی حسین هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا *شاعر بود ، شعرشُ نوشت به این مضمون که عاشورا یه روزی بود کار به جایی رسید همۀ اهل حرم اومدن به عباس پناه آوردن یه وقت به خودش نهیب زد این چه حرفیه زدی .. حسین امامِ تا امام هست کسی به عباس پناه نمیاره .. نوشتن شکوند قلمُ رفت حرم زیارتُ برگشت . در عالم رویا وقتی خوابید حسین بن علی رو زیارت کرد آقا فرمود چرا شعرتُ ادامه ندادی؟! عرض کرد آقا بی ادبی کردم گفتم همه‌ی اهل حرم رفتن تو پناهِ عباس .. گفت نه درست نوشتی .. بذار من بگم تکمیلش کنم .. عاشورا منم رفتم تو پناهِ عباس .. کجا مارو راه دادی امشب ..* تو که هستی حسین هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سایبانِ مخدرات حرم پشت گرمی زینب کبری ایتنی یا کریم انا سائل مستجیر و بک ابوفاضل دست گیرِ همه خدایِ ادب دست پرورده‌ی امیرِ عرب نسل در نسل خاکِ پای توایم به تو دادیم دل نسب به نسب سفره ات بهر سائلان پهن است صورتت شیر و خال تو چو رطب میکند زنده یاد حیدر را چین پیشانی ات به وقت غضب اسد الله کربلا عباس بنشین با وقار بر مرکب قد کشیدی همین که روی اسب لشکر کوفیان کشید عقب میشود روضه را تجسم کرد با کمی فکر روی این مطلب تا تو بودی سفر به خیر گذشت ای نگهبانِ محمل زینب تا تو بودی رباب اصغر داشت غرق بوسه سپیدیِ غب غب تا تو بودی رقیه معجر داشت رویِ دوش تو خواب بود هرشب تا تو بودی کسی اجازه نداشت بزند چوب خیزران بر لب رفتی و بر غرورها برخورد دستِ نامحرمان .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam