eitaa logo
بهانه
343 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
500 ویدیو
42 فایل
حوزه باید انقلابی بماند. همه در این باره مسئولیم و باید از قلم، زبان و نفس خود برای آن هزینه کنیم. و لا تأخذه فی الله لومة لائم @aliahmadimehr
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 به‌مناسبت ٣٠خرداد سال‌روز ورود رسمی منافقین به فاز مسلحانه می‌میرند و خوراک آتش جهنم می‌شوند اما همچنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پابرجاست. @bahaneee
🔘آمریکا و متحدانش بهائمند! ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔻آیا اوضاع اینها (آمریکا و متحدانش) نشان نمی‌دهد که بهایمند(مثل حیوانات هستند)؟! وگرنه [آیا] انسان چنین کاری می‌کند؟ 🔸بنابراین، ما نباید تابع آنها باشیم و نباید بر اساس خواسته‌ی آنها عمل کنیم، و نباید آنها را دوست داشته باشیم و نباید با آنها هم‌پیمان شویم. 🔹 مگر همین آمریکا نبود که با داخله‌ی خود جنگید؟! ولی ما در مدح و ثنای اینها زیارت‌نامه درست می‌کنیم که به کره‌ی ماه رفته‌اند، فرشته‌اند و… . 📚 در محضر بهجت ج٣، ص٢٢٢ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🔴 شهید مطهری؛ از حمایت تا ایستادگی و شهادت به دست تفکرات شریعتی نکاتی پیرامون روابط و ابتدا حمایت کم کم ایستادگی در مقابل شریعتی و تفکرات التقاطی‌اش وابستگی فکری گروهک فرقان به شریعتی و افکارش. @bahaneee
هدایت شده از KHAMENEI.IR
-1839653117_903237512.mp3
2.82M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای جامعه عشایری کشور 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فقیهی که روحیه انقلابی ندارد جامع‌الشرائط نیست. شهید بهشتی: فردی که روحیه انقلابی ندارد، ضعف نفس دارد، محافظه‌کار بار آمده است، اگر تمام ویژگی‌های دیگری را که در کتاب‌ها برای مجتهد برمی‌شمریم داشته باشد جامع‌الشرایط نیست. @bahaneee
هدایت شده از جرعه‌نوش
🔊 در چه گذشت؟ (1) در پی گفت‌وگوهایی که دیشب در مراسم سالگرد شهید صدوقی در مسجد روضه‌ی محمدیه یزد (حظیره) انجام شد، برخی خواسته‌اند با تحریف و نادیده‌گرفتن اصل ماجرا و تمسک به گوشه‌ای از آن، ماجرا را به نفع خود روایت کنند. روایت کامل ماجرا چنین است: که به دعوت بیت صدوقی به این مراسم دعوت شده بود، مقدماتی را در سخن خود به هم پیوست: - از «الی کوهِن» گفت که جاسوس یهودی بود و خود را انقلابی تند جا زده بود و دیگران را متهم به انقلابی‌نبودن می‌کرد و در نهایت اعدام شد. - از رابطه‌ی ده‌ساله‌ی خود با گفت. - از اخلاق و معنویت شهید بهشتی سخن‌ها گفت. - گفت بهشتی مظلوم بود و کسانی که خود را انقلابی می‌دانستند او را متهم می‌کردند. - از نفوذ در کشور گفت و نمونه‌ی آن را کاترین شکدم دانست و ضمناً اطلاعات سپاه پاسداران را در این زمینه متهم کرد. - گفت که به نظام و انقلاب و رهبری معتقد است، هرچند انتقادهایی دارد. و در نهایت مؤکداً نتیجه گرفت که: - امروز هم «الی کوهن»ها و «شکدم»ها در کشور زیادند که بزرگان و انقلابیون اصیل را متهم می‌کنند. - خدا را شاهد گرفت که بعضی از کسانی که امروز در یا ممنوع‌التصویرند، از دل‌سوزترین‌ها هستند. - خدا را شاهد گرفت که هاشمی رفسنجانی نزدیک‌ترین یار رهبر معظم انقلاب بوده و هیچ‌کس به اندازه‌ی او به ایشان نزدیک نبود. و در نهایت نتیجه گرفت که این بزرگان که بعضی هم از این استان‌اند، توسط تندروها به فتنه‌گری متهم شده‌اند و من با شناخت نزدیکی که از آن‌ها دارم، این اتهام واهی است و نشان از مظلومیت ایشان. * هنگامی که نتیجه‌گیری تمام شد، برخاستم و با صدای بلند گفتم: «آقای مهاجری! سؤال دارم.» و با مهلت ندادن او، این خواسته را تکرار کردم. در نهایت، سکوت کرد و من شروع کردم. سؤالاتی ساده داشتم که می‌توانست گره‌گشا باشد: - بالاخره آیا در سال 88 فتنه‌ای رخ داد یا نه؟ - آیا میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی در این فتنه نقش داشتند یا نه؟ - شما گفتید که رهبر انقلاب را قبول دارید. آیا رهبر انقلاب، رفتار این افراد را نامیدند یا نه؟ - آیا توبه‌ی اجتماعی (تبیین و اصلاح) نیاز دارد یا نه؟ - آیا این افراد توبه کردند؟ - آیا در فتنه‌ای که آن‌ها به راه انداختند، ده‌ها نفر بی‌گناه کشته شدند یا نه؟ آیا تحریم‌های فلج‌کننده در پی فتنه انجام شد یا نه؟ در نهایت پرسیدم: شما گفتید که تندروها بزرگان و سابقه‌داران انقلاب را متهم می‌کنند و به آنان ظلم می‌کنند؛ چه کسی و چه روزنامه‌ای در دهه‌ی 70 آیت‌الله آذری قمی را ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه خواند؟ **** مهاجری چون پاسخی نداشت، دعا کرد و از منبر فرود آمد. با جمعیت به سمت او رفتم تا پیش از خروج از مسجد، او را مجاب کنم تا پاسخ‌گوی آن‌چه بر فراز منبر گفته، باشد. در نهایت و علی‌رغم میل تیم امنیتی و نیز هواخواهان فتنه، مجبور شد تا بر زمین بنشیند و پاسخ دهد. سؤال‌ها را در همهمه‌ی کسانی که از روشنگری واهمه داشتند، تکرار کردم. گفتم چه کسی فتنه را به راه انداخت؟ گفت احمدی‌نژاد. گفتم آیا موسوی در حالی که هنوز انتخابات در حال برگزاری بود، اعلام پیروزی نکرد؟ گفت اگر این‌چنین کرده، بد کرده.(!) گفتم آیا میرحسین بیانیه نداد و به‌جای مطالبه از طریق قانونی، مردم را دعوت به حضور خیابانی نکرد؟ به جای پاسخ‌گویی، گفت رهبر انقلاب گفته‌اند که من بعید می‌دانم که این‌ها خودشان این کار را کرده باشند. (!) گفتم: مدرک این سخن رهبری کجاست؟ پاسخی نداشت. گفت: من این‌ها را از نزدیک می‌شناسم و می‌دانم که آن‌ها ارادت قلبی به رهبر انقلاب دارند. گفتم: ارادت در پستو هیچ فایده‌ای ندارد. دیگر پاسخی نداشت و برخاست و رفت. https://eitaa.com/jorenush/142
هدایت شده از جرعه‌نوش
🔊 در چه گذشت؟ (2) بعد از رفتنش، هواخواهان فتنه، اعتراض به من را افزایش دادند. از جمله رئیس شورای سابق شهر یزد و استاندار دوران اصلاحات. گفت چرا بقیه‌ی مجالس امام حسین را به هم نمی‌زنی. در مقام جدل با او، گفتم که برای من افراد مهم نیستند، هرکس بر منبر دروغ بگوید، با او مخالفت می‌کنم. بعد هم لابلای حرف‌ها گفتم که این است و باید تخریب شود. انتشار این حرف، موجب برخی سوءتفاهم‌ها شد. در همان‌جا توضیح دادم که منظورم از مسجد، ساختمان مسجد نیست، بلکه آن هویتی است که در مسجد جریان دارد و آن هویت، تابع امام و مدیر مسجد است. اگر این مسجد در اختیار باشد، پایگاه انقلاب است و قلب شهر، ولی اگر امسال مسیح مهاجری بر منبر آن بالا رفتند، مسجدی است که پیامبر با آن می‌ستیزد و امیرالمؤمنین از حضور در آن منع می‌کند. البته اصراری بر تعبیر ندارم و برای رفع سوء تفاهم، آن را پس می‌گیرم. چندی نفری سخن از وحدت گفتند، و رفتار بنده را تفرقه‌آمیز و به زیان جامعه خواندند. همان‌جا عرض کردم: وحدتی که همه در آن رو به گمراهی باشند، مطلوب نیست. و البته اساساً وحدتی وجود نداشت، نشانه‌اش آن‌که بسیاری افراد در همان مجلس با بنده هم‌نظر بودند و آن را پس از اعتراض من اظهار کردند. وحدت آن‌گاه مطلوب است که بر مدار حق باشد، بگذریم. از دیشب تا به حال، بسیاری از دوستان و آشنایان اظهار لطف نموده‌اند. آن‌چه رخ داد، صحیحش لطف خدا بود و خطایش ناشی از کاستی این بنده. این پیام‌ها و دست‌مریزادها نشان می‌دهند که یزد نه پایتخت اصلاحات بلکه شهر و است. راستی فراموش نکنیم، همان کسی است که به آیت‌الله‌العظمی خویی نامه‌ی سرگشاده نوشت و مورد هجمه قرار گرفت، با ریاست‌جمهوری بنی‌صدر مخالفت کرد و مطرود بسیاری از دوستان شد، از حضور شیخ محمود حلبی در مراکز تجمع شهر منع کرد، از جولان نیروهای مجاهدین در یزد مانع شد، از سخنرانی در یزد جلوگیری کرد، و ... صدوقیِ یزد این است، نه آن‌چه برخی منتسبان روایت می‌کنند... https://eitaa.com/jorenush/143
🔴 آنچه از «حظیره» فهمیدیم: ١. شخصیت‌هایی که به اسم اعتدال و عقلانیت مخالفان خود را متهم می‌کنند برای جدی‌ترین اقدامات‌شان (از جمله حمایت از فتنه‌گران ٨٨)هیچ دلیل منطقی و قابل قبولی ندارند. ٢. اگر شخصیت‌هایِ انقلابی‌مان را روایت نکنیم، کسانی روایت‌گرشان می‌شوند که نسبت روشنی با ایشان ندارند. مثلا، در مراسم سالگرد صدوقیِ ضدلیبرال و ضدفتنه، از کسانی دفاع می‌شود که رأس فتنه بوده‌اند و جااندازِ لیبرالیسم. ٣. در انگاره‌های مسلم‌مان تردید کنیم. از «یزد» برای‌مان «شهر اصلاحات» ساخته‌اند اما با یک حادثه آن انگاره متزلزل می‌شود. @enghelabehma @bahaneee
🔴 فاضل میبدی و مجمع مدرسین همگام با رسانه فتنه‌گر BBC به برچسب‌زنی روی آورد. دم خروس اعتدالی‌ها و اصلاح‌طلبان بیرون زد! همصدایی و و سایر رسانه‌های غربگرا با ، اگر مصداق نیست، پس چیست؟! این حد از هماهنگی رسانه‌ای حضرات با دشمن درجه یک ملت ایران، از کجا نشأت می‌گیرد؟! جالب است که آقای مسیح مهاجری در منبر ضمن حمایت از سران فتنه۸۸، ژست افشاگری علیه خط نفوذ به خود گرفته بود! طنز تلخ ماجرا اینجاست که فاضل میبدی در مصاحبه با این حرکت را اغتشاش نامیده و میگوید این حرکات خودجوش نبوده و تلویحا میخواهد آن را برگرفته از جایی معرفی کند. خود این جماعت که امروز به برچسب زنی روی آورده اند هنوز در مورد واقعیت محاربه علنی علیه نظام اسلامی در 88 توسط سران فتنه، تعبیر و بکار نبرده اند. حقایق در حال آشکار شدن است... @bahaneee
هدایت شده از روزنه
بیانیه تشکل‌ها، هیئات و مؤسسات انقلابی استان یزد در خصوص اتفاقات اخیر در مسجد حظیره یزد @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم‌الله الرحمن الرحیم (درسال ۸۸ بعضی خطای بزرگی را مرتکب شدند، کشور را در لبه‌ی یک چنین پرتگاهی قرار دادند، یک مشکل اینچنینی را برای کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خدای متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند. گناه آتش‌افروزان فتنه‌ی ۸۸ همین بود که به قانون و رأی مردم تمکین نکردند.) «رهبر معظم انقلاب» در سالگرد شهید محراب دیارمان حضرت آیت الله صدوقی رحمت الله علیه، مواضع تفرقه انگیزانه، نسنجیده و نادرست سخنران مراسم در حمایت از سران فتنه سال ۸۸ و باغیان بر انقلاب، آن هم در پایگاه انقلاب، موجب رنجش خاطر دلسوزان راستین «انقلاب و رهبری معظم» و «جوانان مومن و انقلابی استان» گردید‌. مردم دارالعباده یزد که با پیشینه درخشان خود در تاریخ انقلاب و جنگ هشت ساله تحمیلی و با حضور جوانان مومن و بصیر خود در بزنگاه های سرنوشت‌ساز، همواره هویت دینی، ملی و انقلابی خود را حفظ کرده‌اند، اجازه نخواهند داد تا بدخواهان و فتنه گرانی که دانسته و نادانسته با مستکبران و دشمنان قسم خورده نظام اسلامی و رهبری معظم انقلاب همراهی کردند و آبرویی در پیشگاه این مردم نجیب و بصیر ندارند، در مناسبت های انقلابی این شهر و دیار به تفرقه انگیزی پرداخته و به دنبال بازیابی حیات سیاسی پایان یافته خود باشند. حامیان آن گناه بزرگ و نابخشودنی و زمینه‌سازان آن آشوب و اغتشاش و فتنه بدانند که آبرو و جایگاهی در محضر این مردم انقلابی، نداشته و ندارند و بی شک با تکرار این گونه رفتارها، بیش از پیش، خود را در پیشگاه این مردم فهیم، رسوا خواهند نمود و به وقت خود با پاسخ جوانان مومن و انقلابی و دلدادگان نظام و رهبری مواجه خواهند شد. از متولیان بیت سومین شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی(ره)، که هر چند تمایل دارند با نام «خانه فرهنگ صدوق» شناخت شوند تا انتصاب به آن شهید عزیز و والا مقام، به طور جدّ می‌خواهیم که با درک و تحلیل عمیق تر از شرایط موجود و فارغ از وسوسه های خناسان و برخی جریانات سیاسی نزدیک و اطرافیان خود، حرمت آن شهید عزیز و امام جمعه فقید دیارمان را حفظ کرده و با جبران کوتاهی ها و کاستی های گذشته، به نقش و رسالت خود در معرفی شخصیت و تبیین جایگاه آن شهید والامقام به مردم دارالعباده و به ویژه نسل جوان همت گمارند. مسئولین و متولیان سیاسی استان، برگزارکنندگان مناسبت های ملی و دینی و به ویژه دستگاه های نظارتی و امنیتی استان [با توجه به روشن بودن سوابق سیاسی و مواضع هنجارشکانه و هتاکانه سخنران بویژه چند روز پیش از مراسم] می‌بایست با دقت و حساسیت بیشتر به وظایف نظارتی خود عمل نموده و با توجه به حفظ خطوط قرمز نظام و انقلاب در ماجرای فتنه، در مقابل فتنه گران و بدخواهان بایستند و از وقوع چنین برنامه ها و مراسمات هنجارشکنانه، با هوشیاری و قاطعیت جلوگیری نمایند. دستگاه قضایی استان نیز لازم است به وظیفه ذاتی خود در دنبال نمودن و پیگرد قانونی مواضع مجرمانه سخنران، همت گمارند. در پایان ضمن حمایت از بصیرت انقلابی و غیرت دینی جوانان مومن و انقلابی دارالعباده اعلام میکنیم نخواهیم گذاشت جای شهید و جلاد در ماجراهایی این چنین عوض شده و آنها که باید پاسخگوی تفرقه انگیزی ها و رفتارهای فتنه انگیزانه خود در وقایع گوناگون باشند در جایگاه مدعی نشسته و با حمایت ها و شانتاژ های رسانه‌ای حامیان خود از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند و بدانند که به فضل الهی تا برملا نمودن نقش و چهره واقعی و مزورانه آنها کوتاهی نخواهیم نمود. والعاقبة للمتقین جمعه/دهم تیرماه ۱۴۰۱ مجمع جوانان گام دوم انقلاب اسلامی دارالعباده یزد شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی استان یزد مجمع المحسنین یزد حزب موتلفه انقلاب اسلامی یزد جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی یزد جبهه فرهنگی‌ اجتماعی انقلاب اسلامی یزد جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی جامعه اساتید و روحانیت استان یزد کانون تربیت اسلامی یزد مجمع ایثارگران فرهنگی استان یزد مؤسسات و هیئت‌های مذهبی: انصار ولایت دارالعباده یزد انصارالمومنین(ع) یزد انصار المهدی(عج) بچه‌های فاطمه(س) رایة الهدی شباب الحسین(ع) رزمندگان اسلام علمدار حسین(ع) ابرکوه نورالهدی محبان الحسین(ع) رهروان ولایت نیر روضة الشهدا مهریز انصارالشهدا یزد هیئت‌الرضا(ع) روضة الحسین(ع) روضة المهدی(ع) بین‌الحرمین بهاباد زینبیون بهاباد حریم حورا عروج دارالعباده اندیشه و فرهنگ اسلامی دارالعباده شهید احمدی روشن بچه‌های صادق بچه‌های مسجد بیت‌الرضا(ع) بهاباد بشری کوثر فاطمی 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از جرعه‌نوش
بسم الله النور 🔸تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد (۱) از زمانی که خبر اتفاقات منتشر شده، جریان این خط خبری را دنبال کرده‌اند: مراسم بزرگداشت را به کشیدند و سخنرانی را گذاشتند. آیا این روایت صادقانه است یا واقعیت؟ پیش از این، روایت خود را از آن حادثه نوشته‌ام. (https://eitaa.com/jorenush/142) اکنون می‌خواهم گزارشی تحلیلی و دقیق‌تر از آن ارائه دهم و نظری بر مبانی داشته باشم تا روایت صادقانه از مغرضانه شناخته شود. چنان‌که در گزارش پیشین آوردم، سخن مقدماتی داشت و نتایجی. او مقدمات خود را گفت و تصریح کرد که از این مطالب می‌گیرد که ... . و نتایج را یک‌یک برشمرد. کسانی که با سخنوری آشنایند یا اقلاً پای سخن سخنوران نشسته‌اند می‌دانند که یک سخنرانی مذهبی از خطبه‌ی اولیه، بیان مقدمات، نتیجه‌گیری و دعای پایانی تشکیل می‌شود. مهاجری در آن شب، همه‌ی این اجزاء را به کمال ادا کرد و ناگاه منبر را وانگذاشت. او بیش از سی دقیقه بدون هیچ مزاحمتی سخن گفت و از بیان روایت و مثال‌زدن و قصه‌گفتن و بیان خاطره نیز فروگذار نکرد. او چنان سخن را طول داد که برخی حضار که بنا بر عادت مجالس سنتی یزد، توقع سخنانی کوتاه‌تر داشتند، برخاسته و رفتند. پس سخنرانی مهاجری، رها نشد. شاهد این مدعا، صوت سخنرانی آن شب است که به‌زودی تقدیم می‌شود. اما آیا آشوبی رخ داد؟ گاهی ممکن است کسی یا کسانی از سر مخالفت با شخص سخنران، از ابتدا به قصد برهم‌زدن مجلس او اقداماتی انجام دهند، بدون آن‌که به محتوای سخنان او توجهی کنند. و این اقدام، می‌تواند حرکاتی خارج از آداب مجلس خطابه باشد. این چنین اقدامی، برهم‌زدن مجلس سخنرانی و ناپسند و محکوم است؛ چنان‌که رهبر معظم انقلاب نیز در مواردی متعدد از آن نهی کرده‌اند؛ مواردی چون شعار دادن علیه سید حسن خمینی در مراسمات سالگرد رحلت امام خمینی یا هجمه به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن ۹۱ در قم. اما آیا سوال و اعتراض همواره چنین است؟ منحصر کردن واکنش مستمعان نسبت به سخنان خطیب، به یکی از دو صورتِ "سکوت مطلق" و ، خود، مغالطه‌ای است که راه صواب را که همانا شنیدن منتقدانه و مبتنی بر است، به فراموشی می‌سپرد. رهبر معظم انقلاب در این باره چنین نوشته‌اند: "من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌، میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گویی‌ و کفرگویی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آن‌که‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌‌ی غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضایی‌ بسازد که‌ در آن‌، ، مقید به‌ « و و معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و ، سکه‌‌ی رائج‌ شود." حال با این تفصیل، آیا نباید پرسش‌گری مودبانه و منطقی را پس از آن‌که خطیب کلام خود به کمال رسانید، از حقوق مستمعان دانست؟ و آیا آن‌چه گذشت چیزی جز طرح چند پرسش ساده با حفظ قواعد منطق و ادب بود؟ و آیا سیره‌ی شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی- که مهاجری مدعی پیروی اوست- جز شنیدن سخنان و حتی اعتراضات مخاطبان ولو از فراز منبر بود؟ ملاحظه‌ی دیگر آن‌که، آیا خطیب نباید در کلامش از قواعد و پیروی کند و مستمعین- که از مهم‌ترین آن‌ها حقِ شنیدن سخن صواب و نه تدلیس و مغالطه و اغواگری از سخنران است- را مراعات نماید؟ و آیا اگر کسی پس از کمال‌یافتن بیان خطیب، دانست که از فراز منبر، سخن ناحق به مخاطبان القاء می‌شود، نباید به اعتراض مودبانه و منطقی سخن رانَد؟ و باید حقیقت و سپس را به کناری نهَد؟ https://eitaa.com/jorenush/145
🔴 آقای غرب‌زده؛ چهار کتاب منطقی اسم ببر! برخوردهای دوگانه و تناقض‌گویی‌های بی‌پایان جریان غرب‌زده آن‌قدر تکرار شده که برای ما عادی شده اما این فاجعه واقعا عادی نیست. انتخاب ۴خرداد١۴٠١ خبر عربده‌کشی و اختلال در جلسه یکی از سخنرانان جبهه انقلاب اسلامی را «پرسش ساده یک دانشجو» دانست، حدود دو ماه بعد همین رسانه، و سایر رسانه‌های غرب‌زده هم‌سو عکس طلبه‌ای را کار کردند که دو زانو جلوی مسیح مهاجری نشسته و با او گفت و گو می‌کند و البته هم‌زبان با جماران آن‌ پرسش‌گری را آشوب نامید. با این حجم از تناقض و دوگانه‌گویی نمی‌توان از این جریان پیروی از خط امام را مطالبه کرد و فقط باید از این‌ها پرسید: آقای انتخاب ! جناب جماران! چهار کتاب منطقی اسم ببر! @enghelabehma @bahaneee
هدایت شده از نو+جوان
💎 | پدری که استاد بود ⭐️ پدر ما را عادت داده بود که هیچ فرصتی را از دست ندهیم و هیچ روزی را بدون بهره‌گیری از درس و مباحثه نگذرانیم. ایشان از فرصت تعطیلی درس حوزه در ایّام ماه محرّم و همچنین ماه‌های تابستان هم بهره می‌گرفت. در هفت روز اوّلِ ماه محرّم به من درس می‌گفت و سه روز بعد از آن را به مجالس روضه‌ی امام حسین (علیه‌السّلام) می‌رفت. 🔆 چیزی را به نام «تعطیلی تابستانی» قبول نداشت و می‌گفت: ما در نجف علی‌رغم هوای طاقت‌فرسا و گرمای سخت، درسمان را ادامه می‌دادیم؛ بنابراین تابستان‌ها در مشهد چرا باید درس و تحصیل تعطیل شود؟‍! 🌀 مطوّل* را در ماه‌های تعطیل تابستان خواندم. شیخ فشارکی در تابستان از قم به مشهد می‌آمد و دو ماه می‌ماند. من او را قبلاً دورادور می‌شناختم، چون پیشتر در مشهد ادبیات عرب را تدریس می‌کرد و بعد هم که به قم می‌رفت، به تدریس همین دروس در قم می‌پرداخت. از او خواستم در مشهد به من مطوّل درس بدهد، که پاسخ مثبت داد و من ساعت‌هایی طولانی از روز را به درس خواندن در نزد او می‌پرداختم. لذا بیان و مقداری از معانی و بدیع مطوّل را در خلال دو تابستان ـ یعنی ظرف چهار ماه ـ به پایان رساندم. 💥 شیخ فشارکی بعداً فهمید که من مکاسب هم می‌خوانم و لذا از پیشرفت سریع من در فقه شگفت‌زده شد. او خود، این کتاب را در قم تدریس می‌کرد. 🔰 پدرم بر درس خواندن ما به طور مستمر نظارت می‌کرد. ما را گاه با تشویق و گاه با تندی، به آن ترغیب می‌کرد. من همیشه تسلیم روش پدر و مجری خواست او بودم. هرگاه در مورد درسی که می‌خواندم، اظهار نظر می‌کردم، پدرم خیلی خوشحال می‌شد و به من که چهارده پانزده ساله بودم، می‌گفت: تو مجتهدی و قدرت استنباط داری. 💡 با برادرم مباحثه می‌کردم. پس از مباحثه، پدرم ما را به اتاق خود می‌خواند، از ما پرسش می‌کرد و آنچه را نتوانسته بودیم بفهمیم، برایمان توضیح می‌داد. 🏡 خانه‌ی ما سه اتاق داشت. دو اتاق از آنِ پدر بود: یک اتاق نسبتاً بزرگ برای میهمان‌ها، و یک اتاق هم برای مطالعه و غذا‌ خوردن و استراحت؛ شبیه حجره‌ی طلّاب. ما هم همگی یک اتاق داشتیم: چهار برادر و چهار خواهر، با مادر! در مواردی که مادر میهمان یا روضه‌ داشت، ناگزیر بودیم بیرون خانه بمانیم! در اتاق مخصوص پدر، میزی به درازا و پهنای ۸۰ در ۴۰ بود. پدر در سمت طول میز چهارزانو می‌نشست، ما هم هر دو کنار یکدیگر در یک سمت عرض آن می‌نشستیم. به‌خاطر هیبت و جدّیّت پدر در اثنای درس و مذاکره، من و برادرم بر سر اینکه کدام دورتر از پدر بنشینیم، با هم کشمکش داشتیم! 💯 بی‌شک این تندی و خشم پدر هر‌چند جنبه‌های منفی داشت، امّا منکر جنبه‌های مثبت آن نمی‌توانم بشوم؛ زیرا این سخت‌گیری ما را منضبط بار آورد و از انحرافاتی که برای برخی فرزندان روحانیّون به علّت عدم توجّه به آنها پیش می‌آمد، به دور داشت. یکی دیگر از اثرات آن نیز این بود که من توانستم ادبیات عرب و دوره‌ی سطح فقه و اصول را در پنج سال و نیم به پایان برسانم... 🔻* مطول: این کتاب شرحی است در زمینه علوم زبان عربی 🔻** مکاسب: از مهمترین کتابهای فقهی شیعه در باب معاملات ❇️ بخشی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات آقا به نقل از کتاب «خون دلی که لعل شد» ▪️به مناسبت سالگرد درگذشت آیت‌الله سیدجواد حسینی‌خامنه‌ای 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
🔴 یک سوال مهم درباره ماجرای مسجد حظیره شاید برای شما هم این سوال مطرح باشد که چرا یزد را به این اسم، نامیده اند؟ اصلا حظیره یعنی چه؟ حظیره در لغت به معنای مکان امن، چهار دیواری، مکان ممنوعه و... آمده است. اینکه چرا به مسجد حظیره یزد -که امروز با نام مسجد روضه محمدیه هم نامیده میشود- میگویند، داستانی تاریخی دارد گویا فردی در شب سرد زمستان نذر می‌کند که اگر از سرما رهایی یافت، در این مکان، مسجدی بسازد برای پناه ضعفا و چنین شد که «حظیره محمدیه» را بنا کرد. همچنین لازم به ذکر است که بهشت را «حظیره القدس» نامیده اند، یعنی مکانی که مخصوص افراد مقدس و مومن است و ورود غیر مومنین ممنوع است. حالا چه حظیره محمدیه، چه روضه محمدیه، چه حظیره القدس آنچه روشن است، ممنوعیت ورود غیر مومنین به این مکان مقدس است 🔵 حال یک سوال: آیا کسی که خود، فتنه گر است یا از فتنه گران دفاع می‌کند، مجاز به ورود به این مکان مقدس هست؟ به چه مجوزی افرادی که از طرفداران فتنه گران هستند در این مسجد رفت و آمد می‌کنند؟ آیا کسانی که مقابل حکومت اسلامی ایستاده و حکومت اسلامی را به لبه پرتگاه برده اند، حق دارند در این مکان مقدس بیاید؟ یا حتی از این افراد، در این مکان مقدس، دفاع شود! سران فتنه ۸۸ یعنی هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی همان کسانی هستند که در راه تضعیف حکومت اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکردند و تا به امروز از کار خود اظهار پشیمانی نکرده و از مردم عذرخواهی نکرده اند متاسفانه برخی انقلابیون دیروز (بخوانید: سرمایه داران امروز)، حزب شیطان را در یزد به راه انداخته و به دنبال این هستند تا مسجد حظیره، این قلب تپنده شهر و یادگار را به نفع خود مصادره کنند. آنچه خواسته مردم انقلابی یزد است، مرزبندی جدی بیت شهید صدوقی با این جریان و ایستادگی در مقابل آنان است. واقعه چهارشنبه ۸تیرماه در مسجد حظیره که منجر به کوبیدن بر دهان یاوه گویانی همچون ، توسط طلبه ای جوان و انقلابی شد و البته حمایت‌های بی دریغ مردم انقلابی یزد از این عمل شایسته، معیار خوبی بود برای اثبات انقلابی بودن و انقلابی ماندن مردم دارالعباده. مردم همچنان انقلابی هستند، مسولین فکری به حال خود کنند. ✍ اسلام سیاسی @bahaneee