.
اول «غبار ره» بنشان ..
خدای سبحان در قرآنکریم، رسالت مصطفایِ دین را در دو هدف کلان خلاصه کرده است: تزکیه و تعلیم حکمت (جمعه/۲–آل عمران/۱۶۴–بقره/۱۲۹)
دراین هدفگذاری، «تزکیه» بر «تعلیمحکمت» مقدم شمرده شده است چون صدها استدلال قوی، جای یک تهذیب جدی را نمیگیرد و باطل را از میدان بدر نکرده، حق را غلبه نبخشیده و آدمیان را برجای خود نمینشاند.
همگان تصدیق میکنند که سخن حق نه در دلهای ناپاک، ممسوخ و معوج، که در دلهای پاک، آب دیده و صیقل خورده خوش مینشیند، به تعبیر شاگرد محقق ترمزی و معلم عرفان تحقیقی:
آنکه گفت اِستَفتَ قَلبَک مصطفی
آن دلـی باشـد که پـر بـود از صفا
پیامبر رحمت(ص) به نیکی این حقیقت را میدانست که در درون آدمیان غوغاهای بیشماری وجود دارد و گفتههای او بر حجم آن غوغاها خواهد افزود. لذا بجای استدلال و احتجاج عقلانی، نخست [ولو موقتاً] کوشید تا آن غوغاها و غبارهای تیرۀ نشسته در ضمیر، و مطامع روح را فرونشانده، سرکشیها را رام و دلها را برای پذیرش نرم و گرم کند.
او میدانست مادام که آن غوغاها و کشمکشهای عنیف و حقیر درونی وجود دارد، دلیلآوری، تنها خیالاندیشی مردمان را تقویت خواهد کرد.
همان که حافظ هم گفت:
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظـر توانی کـرد
✍️ #علی_خسروی|
╭───
│ ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────
.
هیچکس نمیداند وقتی یک مادر کنار پیکر بیجان جگرگوشهاش نشسته است در ذهش چه میگذرد!
خاطرات عشقبازی دوران بارداری با طفلاش؟
یا روز انتخاب اسم؟
یا بازیهای کودکانه؟
یا آرزوهایی به فنا رفته که برای بزرگ شدنشان داشته؟
هرچه هست، وصف این داغ عظیم در لفظ نمیگنجد؛
اما میدانم تاریخ نه میبخشد، نه فراموش میکند!
پینوشت:
اکنون مدتهاست که همۀ ما به برهه «عادت» رسیدهایم؛ حتی اگر آن را به روی مبارکمان نیاوریم.
نه با اضطراب و نگرانی مقابل تلویزیون میایستیم تا زیرنویس شبکه خبر را بخوانیم و نه کانالهای خبریمان در مجازستان را بالا و پایین میکنیم تا چیزی از دستمان در نرود و نه دیگر مثل روزهای اول با خشم، حیرت و بهت به عکسها و ویدئوها خیره میشویم و بغض میکنیم؟!!
میدانم برای آدمی گریزی از عادت نیست؛ اما در سرزمین افسونزدۀ غزه تفاوتی بین بمب روز اول و بمب امروز نیست...
به قول کاظم بهمنی:
دل به مفهوم سياهی کمکم عادت میکند
چشم وقتی میشود با مبتذلها همنشين
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
.
تکرار همه چیز غیر از ...
انگار همه چیز تکرار میشود؛
همان شعارها ..
همان "من رای میدهم"ها..
و همان جشن پیروزی و حضور حداکثری
و فقط جای تو در این قاب خالیست.
✍️ #علی_خسروی|
╭───
│ ➺ @bahr_dar_koze
╰──────────
.
چهلوپنج سال «قول ثابت»!
🔻علیرغم نجوای دائمی شیطان در محیط رسانه و ذهنسازی تودهای، خوشبختانه انقلاباسلامی، سِیلی ساکت از خلقالله دارد، که همواره در ساعت صفر سیاست پای به عرصه مینهند و تکلیف را یکسره میکنند!
🔻این را نه تنها آنان که امروز خیابانهای اصلی را دیدند، بل آنها که به تصادف از خیابانهای همجوار نیز گذر کردند، به مشاهده نشستند.
🔻با وجود عربدهای مستنکر و ناکام خارجی و نالههای مستصغر و ناشاد داخلی، خصوص در مجازستان، و نقدها و گلایههای دایمی که در کوچه و بازار از مردم میشنوی اما به ناگاه و یکپارچه، از کسانی خاموش در این فتره، بانگی انقلابی میشنوی که تا پیش از ۲۲ بهمن، هرگز گمانِ برآمدن آن و شنیدنش را نمیبردی!
🔻و این یعنی انگار تمام سلولهای تن و تمام زوایای روح و روان چند نسل با انقلاب هویت پیدا کرده، درخشیده و شکفته و آن درخشندگی و شکفتگی را ملت چهلوپنج سال است که گرامی میدارد.
🔻پرواضح معنی این سخن این نیست که همه مردم از هر سنخ و سن و جنس و گرایش همگی از وضعیت موجود خرسندند و حضور آنان در راهپیمایی ۲۲ بهمن به معنی تایید وضع موجود است، نه! ۲۲ بهمن نشانه تداوم پیمان مردم با انقلاب و میراث امام(ره) است. مردم به خوبی نشان دادهاند که میتوانند مطالب و امور اصلی و محوری را از امور حاشیهای هرچند دشوار و رنجآور، جدا کنند.
🔻معطل تان نکنم، این مردم ستون خیمه دین و ستون خیمه کشورند و این حضورشان، نشانه و دلیل «قول ثابت» آنان است:
يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِيالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ ۚ وَيَفْعَلُ اللَّـهُ مَا يَشَاءُ ﴿سوره ابراهیم، آیه٢٧﴾
خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند، در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت مىگرداند، و ستمگران را بىراه مىگذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد.
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
ولنتاین؟!
✍️ علی خسروی
مهوعترین و بدترین «گدایی»، گدایی فرهنگی است؛ تکدی از بیگانه. تمنا از کسانی که خود گمشده راهاند. این گدایی سرفرازی ندارد، سرافکندگی دارد؛ گردنکشی ندارد، سرشکستگی دارد.
#ولنتاین چیزی نیست جز یک «اَدا» و خطی عمیق به صورت عاطفه و هویت و فرهنگ. یک خندۀ زهرآلود و تلخ و خِرد سوز به ریش تاریخ عشق و عاشقی!
نمیگویم در جهان، اما شاید در غرب آسیا هیچ ملتی را نتوان یافت که به اندازۀ ایرانیان به خرده فرهنگهای ناهمگن مثل ولنتاین، هالووین، کریسمس و.. اهمیت دهد.
آن هم از سوی آریاییهایی!! که به قول خودشان عرب نمیپرستند و از مناسبتهایی مثل روز مادر یا دختر چون متصل به باورهای مذهبی است احتراز دارند اما به پدیدههای ضد فرهنگی مثل ولنتاین آغوشگشایانه به دیدۀ حسرت مینگرند!!
امان از روزی که مرغ همسایه غاز شود. سوگندنامه باید اذعان کرد که امروز، یک سوم از چگونگی زیست ما ایرانیان در آشپزخانۀ غرب که مبتنی بر مبالغه است، پختوپز شده و سپس به خورد فرهنگ و سبکزندگی ما داده میشود که «ولنتاین» یکی از آن ثلث است که ریشهاش در خاک هرزگی مستور است و سرگشتگان را در هپروتِ لذتی اَبرآشیان و تخیلی، رها میکند.
خشتْ زیر سر و بر تارک هفت اختر پای. آری، تمدن غربی انسان ابزار پرست و ساکن در جنگل تکنولوژی و عاری از «معنایزندگی» را از کارخانههای وقتکُش به خیابانهای غرق در نورهای مصنوعی و بیهویت آورده و رها میکند تا به چیزی جز «لذت» فکر نکند و این اگر مبالغه و هپروت نیست نامش چیست؟
کاش به جای آنکه مثل افراد بیاصالت، بیهنر و بیاعتبار، آویخته به این و آن باشیم و آغوشمان برای هر پدیدۀ فرهنگی نامتجانسی که خانۀ آن از خشتِ خیال است و ستونهای آن آرزوها و لذتهای خام و موهوم باز باشد اندکی فکر کنیم.. فقط و فقط اندکی!
#ولنتاین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
بازی«گوشی»های بازیگران و بازیکنان!
ماجرای این روزهای شرکت کوروش پردازان آی سا (با نام تجاری #کوروش_کمپانی) که به روش #پانزی دوهزار میلیارد تومان از مردم کلاهبرداری کرده و مدیرعاملش متواری شده است، بار دیگر نام چهرههای رسانهای (سلبریتیها) را بر سر زبانها انداخته است.
مشخصاً تعداد سیوچهار چهره ورزشی و هنری از جمله علیرضا بیرانوند، حسن ریوندی، سید جواد هاشمی و .. در این فقره متکفل تبلیغ برای این شرکت و جذب مشتری بودند که اکنون و پس از متواری شدن مسولانش هدف انتقاد مالباختگان و مردم قرار گرفتهاند.
این ماجرا برای بار چندم به وضوح نشان میدهد که بههیچ عنوان جامعه در هیچ موضوعی نباید عقلش را دست «سلبریتی» بدهد، چرا که سلبریتی چنانکه بارها ثابت کرده، در ورژن جهانی، زنجیرۀ بیعمقی دانش، و نحافت اندیشه و زوال شعور مشهود و مشهور و ژنریک است و نمونۀ ایرانی این نحله هم، علاوه بر آن نحافت و حقارت، از فهمی مُعوج و کاریکاتوری نسبت به سیاست، مسائل بینالملل، و حتی فرهنگ و اکنون اقتصاد برخوردار و چیزی جز نظافتچی مدرنیته غرب نیست.
از جمله تبعات عبرتآموز این بیعمقی و نحافت، پیشتر در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ خودنمایی کرد که این جماعت را دچار خلسۀ «خویش دانائی» نمود تا بر کرسی هدایت و زعامت تودههای عوام بنشینند و فیلسوف مآبانه امریه رای دادن به فردی فرمایند که مسبب اصلی وضع موجود است و سالهای سال تبعات بیدرایتی ویرانگرش بر کشور باقی و آن را رنج خواهد داد.
بازیگران و بازیکنان عزیز!
هیچ عرصهای جز لوکیشن تصویربرداری یا مستطیل سبز، برای شما محل مناسبی برای بازیگوشیهای مُبتهجانه و خوشباشانه نیست.
جناب آقای آرتیست، اگر در فیلمی نقش فیلسوفی مُوقر یا سیاستمداری مُجرب یا تاجری مبرز را بازی میکنید، تنها دارید ادای ایشان را در میآورید و این امر لزوما فیلسوف شدن یا سیاستمدار یا دانای کل شدن و روشنفکر و اقتصاد دان بودن شمایان را افاده معنا نمیکند.
این درست که همه چیز در کشور، از جمله اقتصاد و سیاست بیدرب و پیکر است اما هر عرصهای عمق و معنا و معرفت و مشقتهای فوق تخصصی خود را میطلبد.
فوتبالیست مُحترم! آرتیست مُعزز! خواننده مُطنطن! سلبریتی مُعظم!
لطف کنید سیاست و اقتصاد را به اهلش بسپارید و آن را به طوفان جوگرفتگی خود و توهم سیاستدانی و اقتصاد خوانی و خلسۀ همه چیزدانیهایتان، مبتلا نفرمائید.
اقبال به اعتبار ریخت و قیافه و خوب لگد زدن به توپ و آوای خوش داشتن و گفتن چند دیالوگ مقابل دوربین لزوما تالی سواد و فضیلت نیست؛ بازیهایتان را بکنید اما روح، روان و جیب مردم را محل بازیگوشیهایتان برای یک گوشی رایگان(آیفون) نکنید!
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
بحر در کوزه
تدریس همیشه برای من از جنس و لون دیگری است. حس وجد و بهجت و سبکبالی و پرواز.. (تصویر، کلاس درس، دان
.
بین سخنرانی و تألیف و تدریس، علاقه اول من تدریس است؛ تدریس از جنس و لون دیگری است. حس وجد و بهجت و سبکبالی و پرواز..
من در تدریس تلاش میکنم تا عطر روح اندیشه را در کلمات جاری کنم و در گفتوگو با مخاطب، آنها را به «تفکر» وادارم! مثل عطر و رنگ خدا که در آیات قرآن جاری است و خواننده باید آن را حس کرده و طرّه بگشاید، و اِلا بهرهای نبرده است!
به بوی نافهای کآخر صبا زان طرّه بگشاید
ز تاب جَعد مُشکینش چه خون افتاد در دلها!
برای وصول به این هدف مطمئناً شرط اول، خضوع و تواضع معلم در برابر دانشجوست. به تعبیر «رانسیر»، رابطۀ معلم با دانشجو، نه رابطهای مبتنی بر جهل و نقصان دانش مخاطب، که رابطهای مبتنی بر «شکوفایی تفکر» است!
دردناک است اما در ایران، تفکر و اندیشهورزی داستان غمانگیزی دارد و روزگار خوشی را نمیگذراند. اگر تفکر آن است که در اندیشههای کسانی مانند «علی عبدالرزاق مصری» و «محمد ارغون تونسی» میبینیم، پس نام آنچه ما نشخوار میکنیم، چیست؟
قلههای بلند اندیشۀ ایرانی و همۀ آثار آنان را در چندسال اخیر، با برخی آثار برآمده در همین کشورهای عربی [و نه غرب] مقایسه کنید، تا تأسف من را کمتر سزاوار سرزنش بدانید و به این نتیجۀ اندوهبار برسید که در ایران فرش تفکر با شعارهای تیز بافته شده است و نه با گِرههای ریز!
در این میان اما به نظرم، بزرگترين و مهمترين چيزی كه ما بايد بیاموزیم و به آيندگان نیز بياموزانيم آزادانديشی است، آزاداندیشی يعنی همان ماهیگیری.
آزاداندیشی چیست و چه ملاکی دارد و چگونه باید شروع کرد و آموزش داد؟ این سؤالها را نباید جواب داد. خود اندیشۀ آزاد، آزاد است که این راهها را پیدا کند. تکلیف ما رها کردن اندیشه و برداشتن قید و بندهاست:
تو پای به ره نه و دگــــر هیچ مپرس
خودِ راه بگویدت که چون باید رفت
اين رهایی، ولنگاری نيست. نوعي اَرجگذاری به تواناییهای ذهن انسان است كه البته بايد مجريان مدبر و هوشمندی هم در اختيار داشته باشد.
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
.
دو بانگ میآید به ضد ..
دور از گلهمندیها و فارغ از دلخوریها و نزاعهای فرسایشی، ما امروز وظیفهای بزرگتر و مهمتر از این نداریم که مردم را پای صندوقهای رأی بیاوریم و سفرۀ آشتی با انتخابات را برای کسانی که «قهر» کردهاند پهن کنیم.
در تاریخ هر کشوری، روزهایی است که در هر لحظهاش، سطری از آیندۀ آن کشور رقم میخورد. ما اکنون در یکی از آن «روزها» و «لحظهها» به سر میبریم. از امروز تا یازدهم اسفند که قرار است انتخابات برگزار شود، از سرنوشتسازترین روزها و لحظههای ایران است. مسلماً انتخابات وضعیت کشور را در کوتاهمدت بهبود نمیبخشد، اما در درازمدت، فضای کشور را عقلانیتر و برای پیشرفت آمادهتر میکند.
در این انتخابات، مخالفان(تحریمپیشگان خارجی و داخلی)، با همۀ امکانات سیاسی، رسانهای و اعتباری خود به میدان آمدهاند تا نگذارند انتخابات پرشور یا بدون دردسر برگزار شود. هرچند به برخی از آن، خنیاگران زمین «جهل» و «توهم»، همچون ساکنان مواجب بگیر رسانههای غربی، عبری و عربی باید یادآوری کرد: قهر کلاغ از باغ، اسباب خرسندی باغبان است!
اما به هرحال به گمان من، این روزها هر کس که نامی و اعتباری و جایگاهی و محبوبیتی و قلمی یا فرصتی برای اظهار نظر دارد، باید صدای خود را به نفع گرمتر شدن تنور انتخابات بلند کند؛ وگرنه به مسئولیت تاریخی خود عمل نکرده است.
باری؛ صحنۀ کارزار روشن است؛ در یک سو جنود دشمن با همدستی مزدوران فارسی زبان قرار دارند و در دیگر سو کسانی چون سردار شهید که ایران و انقلاب را حرم میداند و انتخابی که در دستان توست:
در جهان دو بانگ میآید بهضد
تا کـدامین را تـو بـاشی مستعد
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
تهران..
شبجمعه، ۱۱/۳، اتوبان ارتش، محله اراج، خیابان ولیعصر، مسجد ولیعصر-عج، بعد از نماز مغرب و عشاء.
جمعهشب، ۱۱/۴ پایینتر از میدان خراسان، خیابان ۱۷شهریور جنوبی، خیابان شهید تاجیک، مسجد الصادق، بعد از نماز مغرب و عشاء.
شنبه، ظهر، ۱۱/۵ بلوار شهرزاد، خیابان وارسته، مسجد تهرانی، بعد از نماز ظهر و عصر.
شنبهشب، ۱۱/۵(شب ولادت)، خیابان امام خمینی، بین کارون و جیحون، مسجد ابوالصدق، بعد از نماز مغرب و عشاء.
شنبهشب، ۱۱/۵(شب ولادت)، نازیآباد، کوچه شهید صنیعخانی، منزل شهیدان مذهبشناس، هیأت رهروان شهدا. ساعت ۸ شب.
یکشنبهشب، ۱۱/۶، اتوبان شهید محلاتی، نبرد جنوبی، خیابان شهید بقایی، مسجد المهدی-عج. بعد از نماز مغرب و عشاء.
دوشنبه، ۱۱/۷، بعد از نماز ظهر و عصر، اتوبان حکیم، خیابان کارگر شمالی، دانشکده دندانپزشکی، آمفی تئاتر دانشکده.
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
وقتی نوح نبی(ع)، فرزندش را به سوار شدن در کشتی دعوت کرد، فرزند عُجب ورزیده، گفت: «خود شنا میدانم».
داعیۀ شنادانی و «استغنا» از تعالیم پیامبر و سرپرستی «ولیِ دین» و قطع مراحل و طی طریق با تکیۀ بر «عقلنظری» صِرف، همان «زیرکی شیطان» است که در نهایت به غرقاب سوءعاقبت و سردرگمی و بحرانهای گونهگون میرسد:
زیـرکی سَبّاحی آمـد در بـحار
کم رهد غرقست او پایان کار
«عقل» بشری در جهان خویش سلطان است، اما اگر به باورهای غیبی شبیخون زند و دستگاههای معرفتی را تسخیر یا دستکاری کند، و وجود و حضور «ولی خدا» را بلااثر نشان دهد، آدمی را در هپروت بیپایان رها کرده، در گرسنگی و تشنگی و سرگردانی میمیراند.
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🍃 «ایران» را تنها نگذاریم!
✍️ علی خسروی
ایران، کشوری است بر روی چندین گسل زلزله؛ گسلهایی خطرناک از جنس سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... «جامعهای» که بدل به «جمعیت» شده و زخمها و اصطکاکها آن را پراکنده است. در ایران هیچ زخمی التیام نمییابد، بلکه به حال خود رها میشود تا کی دوبار سر باز کند و جامعه را به عفونت خود بیالاید.
ایران کشوری است با سه میلیون بیکار و نوزده میلیون حاشیهنشین و نزدیک به ده میلیون بیسواد یا کمسواد که سرانۀ مطالعهاش به دقیقه نمیرسد، با شصت میلیون مستحق دریافت کمک معیشتی دولت در دویست و بیست هزار نقطه که هجده میلیون نفرشان در فقر مطلقاند.
ایران کشوری گرفتار تورم بالای ۵۰ درصد و رشد منفی اقتصادی در دهۀ نود و رکود. این کشور مانند خانهای است که با هر تکانهای تَرک میخورد و بیم فرو ریختناش میرود؛ مثل پر کاهی در مصاف تندباد، یا چون سنگی در چمبرۀ سیل خروشان، غلطان و دوان.
دقیقاً با نظر کرد به همین دلایل جمعه ۱۱ اسفند، همه ما نامزدی را از میان نامزدها انتخاب نمیکنیم؛ یکی از این دو راه را برمیگزینیم:
توهم مزمن و زورمند که سلسلهای از رخدادهای آینده را میجنباند؛ یا واقعیتگرایی حداقلی که زمینه را برای اصلاح و تغییر بیشتر هموار میکند.
در چنین شرایط لرزان، اگر کسی به هر دلیلی همین مقدار «تحولخواهی» را در مصاف با توهمات ریشهدار تنها بگذارد، ایران را به تندباد حوادثی سپرده است که معلوم نیست از کجا سر بر خواهد آورد.
بیپرده و صریح میگویم؛ در این شرایط، کوتاهی و نیامدن به سوی صندوقهای رأی، نامی جز «خیانت» به ایران ندارد و همراهی و همدستی با آدمخوارانی است که از کشور ما جز زمین سوخته نمیخواهند!
صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
روزنامه «هگمتانه» همدان، به بهانه حضور آیتالله طهمحمدی در بین نامزدهای مجلس خبرگان، از من خواست یادداشتی ارسال کنم، پارهای از آن را میخوانید:
کهندیار «همدان» همواره مباهی و مفتخر به بزرگان، عالمان و نامورانی چون ملاحسين قلی شوندی، محمد بهاری، محمد هادی تألهی، ملاعلی معصومی همدانی، حاج آقا رضای همدانی، شهید دکتر مفتح و «غیاثالدین طه محمدی» بوده است.
در این میان اما جهش جانانه آیتالله طهمحمدی از جنس و لونی دیگر است. هرچند حجاب معاصرت مانع از آن است که قدرش بیشتر در آئینه درآید اما معتقدم:
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو «او» فرزند بزاید..
۳۷ سال سابقه امامت جمعه، حکیم، فیلسوف، فقیه، عارف، خطیب، شاعر، جوانمرد، زاهدی با ترس، سجادهنشینی با وقار، زندهای خندان، عاشقی پران و آفتابی بیسایه و.. بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید.
اهل همدان با ثبتِ نام او در برگۀ انتخاب مجلس خبرگان، عیار شهرشان را بالا میبرند..
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
.
از پیامدهای این انتخابات
مطمئناً انتخابات ۱۱ اسفند، شکستن، شستن و روبیدن طلسم، و فشار روانی ساختگی و قلابی حاصل از وقایع سال گذشته نیز بود. فشار روانی سنگینِ برآمده از فتنه مهسا که اصحاب داخل و خارجاش بر آتش توهم آن دمیدند و چنان نمودند که گویا ایران تنهاست و کار جمهوریاسلامی رو به پایان است. بدین منوال این انتخابات آغازی بر یک پایان هم بود.
بقول نیچه ضربهای که ما را نکشد، تواناترمان میكند! ایران با سیاستی درست و با همگامی مردم، «زخمیکاری» که قرار بود نابودش کند را زبردستانه مُبدل به اسباب روئینتنی و مانائی و اقتدار بیشتر خود کرد.
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
.
حکم دادگاه «شروین حاجیپور» [خواننده] را که میبینم سرگیچه میگیرم!
«خلاصه نویسی کتاب حقوق زن در اسلام(شهید مطهری) و کتاب زن در آینه جمال و جلال (آیتالله جوادی آملی) به میزان ۳۰ صفحه و انتشار در فضای مجازی.»
از جمعآوری دستاوردهای انقلاب و سیاهه جنایات آمریکا و ساخت موسیقی علیه آمریکا که بگذریم، کجای عالم، خواندن آثار یک عالم تراز، و سرمایه بزرگ ملی و دینی در حد «مجازات» فروکاهیده میشود که اینجا میشود!
به قول مولوی:
خواجه میپندارد که طاعت میکند
بیخبر از معصیت جان میکند
اصلا آن قاضی محترمی که چنین حکم سخیفی را داده، خودش چقدر با مرحوم مطهری آشناست که چنین او را ارزان وآسان به فنا داده است؟!
یعنی واقعاً میخانۀ قوه قضاییه یک ساقی صاحب نظر ندارد تا از فاجعه قربانی شدن یک متفکر برجسته و بیمانند، به پای یک خواننده پاپیولار و کوچه و بازاری که در انبان هنریاش دو قطعه موسیقی بیشتر ندارد جلوگیری کند؟
به یزدان که گر ما خرد داشتیم ...
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نقشی که ماند...
امروز پانزدهم اسفند و در چهارمین سال درگذشت شیخ احمد خسروی، زنجیرۀ یادها در ذهنام زنده شده و مثل برگهای رنگین در برگریزان پاییزی در آسمان ذهنام غوطه میخورند؛ یادی و دریغی!
دیدهاید برخی برگها چه آب و رنگی دارند؟
من همیشه از سالهای کودکی تا به امروز در برابر هیاهوی رنگ برگها، بیتاب میشدم و میشوم..
امروز، در چهارمین سال درگذشت، یاد احمد مثل بارانی از گلبرگهای شکوفههای بهاری در ذهنم درخشیده است. بیست سال رفاقت، بیست سال خاطره، بیست سال صفا و راستی و مهر!!
یاد باد ..
یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود
دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد؟ که سعیِ من و دل باطل بود
دیدی آن قهقههٔ کبکِ خِرامان حافظ
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا غافل بود
از عمق وجود از خدایی که سمیع و علیم و ارحمالراحمین است میخواهم تا احمد را در بهشت حضور خود بپذیرد و از رحیق مختومش به او بیاشاماند..
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━
.
شاید در عرف ایرانی، خصوصاً بازار، کل اسفند ماه شب عید بحساب آید اما به نظر من از نیمه اسفند به بعد است که بوی عید در شهر میپیچد و مردم هر جا که باشند به شکل جدی به نوروز فکر میکنند؛ خانه تکانی میکنند، برای بچهها لباس نو تهیه میکنند، بزرگترها در فکر تهیه اسکناس نو میافتند تا لای قرآنها بگذارند و روز عید بچهها را در آغوش بفشرند و عیدی بدهند ...
یادش بخیر، بهنظرم تا به امروز هیچکس نتوانسته احساس شگفت عید را مثل فرهاد [خواننده] برای همیشه زنده نگهدارد؛ در همان ترانۀ معروف:
" با اینا زمسونو سر میکنم .."
✍️ #علی_خسروی|👇
┏━━━ °•🖌•°━━━┓
@bahr_dar_koze
┗━━━ °•🖌•°━━━