eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله یکی از کاربران کانال، با نام مستعار «عطر عاشقی» درباره روایات مربوط به سوالی پرسیده بودند. در پاسخ به ایشان عرض کردم که حد اقل ده دیدگاه درباره این احادیث وجود دارد. این 10 دیدگاه عبارت است از: 1) یکی از محققان کلمه عقل را در اینجا به معنای دیه دانسته و نقص عقل را به معنای «نقص دیه زنان» دانسته‌اند. اتفاقا برای برداشت خود دلایل محکمی هم ارائه می‌کند. (file:///C:/Users/User/Downloads/r51006a3628.pdf ) ولی مشهور معتقدند که عقل در اینجا همان معنای عقل را میدهدکه صاحبان این دیدگاه خود به چند دسته تقسیم میشوند؛ 2) برخی از آنها کلمه عقل رادر این جدیث به معنای عقل عملی و عقل نظری نمیدانند بلکه به معنای عقل ابزاری میدانند که موجب منقصتی برای زن نیست (ن ک: آیت الله ، زن در آینه جلال و جمال، ص 251 ) 3) برخی اصلا این حدیث را مربوط به زنی خاص در زمان و مکانی خاص ( در ) میدانند و تاکید میکنند که این حدیث به همه زنان ربطی ندارد. (نصرت الله جمالی، زن در نهج البلاغه، ص 19 .) 4) برخی گفته اند مرد و زن در بهره مندی از قوه عقل یکسان هستند، اما به دلیل غلبه احساسات و عواطف مادری و همسری در زن، جنبه تعقل زن در مقایسه با مرد کمتر است . و احساسات قوی زنانه در بهره گیری از عقل، گاه به مثابه مانع عمل می کند . (فاطمه علایی رحمانی، زن از دیدگاه نهج البلاغه، ص 118 و 117 .) 5) برخی دیگر ضعف را به معنای "ضعف در قوه تدبیر" دانسته‌اند ( http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3674/3705/19639 ) 6) برخی نیز معتقدند حدیث تنها میخواهد بگوید عقل ورزی زنانه با عقل ورزی مردانه فرق دارد و گاه حتی میتواند بالاتر از عقل ورزی مردانه نیز قراربگیرد. http://jwss.ir/article_33172.html 7) علامه محمد تقی جعفری نیز زنان و مردان را در برابر مي‌داند و تفاوت را در مي‌بيند. وي عقل نظري را چنين تعريف نموده است: «عقل نظري همان فعاليت استنتاخ هدف‌ها يا وصول به آنها با انتخاب واحدها و قضاها و وسايلي است که مي‌توانند براي رسيدن به هدف‌ها کمک نمايند، بدون اين که واقعيت يا ارزش آن هدف‌ها و وسايل را تضمين نمايد» (شرح نهج البلاغه ج 11، ص 292-293.) سپس مي‌افزايد: بنابراين، آنچه که صنف مرد به او مي‌بالد و مغرئور مي‌شود، في نفسه داراي ارزش نيست، و اعتباري بيش از شکل دادن به واحدها و قضايايي که آنها را صحيح تلقي کرده است ندارد؛ بلکه از آن جهت است که اشتياق آدمي به دريافت واقعيت و رشد شخصيت، به شرط اعتدال رواني، سطوح شخصيت وي را اشغال مي‌نمايد. لذا با حاکميت عقلِ نظري، درباره واقعيت‌ها و رشد شخصيت، همواره دچار نوعي تشويش خاطر و وسوسه مي‌باشد. (همان، ص 298-299.) 8) در پاسخ به یک پرسش درباره عقل زنان نوشته است: «اصولاً بايد دانست که از نظر اسلام، ارزش انسان در جامعه، به علم و تقوا (خدمات ديني، فردي و اجتماعي) است و ساير امور که در اجتماعات ديگر، وسيله‌ي امتياز و نفوذ مي‌باشند (مانند ثروت و عظمت، عشيره و اتباع و شرافت خانوادگي، و تصدي مقامات حکومت و قضا و مقامات لشکري) هيچ گونه ارزش و امتيازي ندارند که ملاک افتخارشان گرديده، آنان را مافوق ديگران قرار دهد. در اسلام، هيچ امتيازي را نبايد ملاک نفوذ و اعمال قدرت قرارداد. بنابراين، يک بانوي اسلامي مي‌تواند در امتيازات ديني، پا به پاي مردان، پيش رود و اگر عُرضه داشته باشد، از همه‌ي مردان جلوافتد. چنانچه مي‌تواند (به استثناي سه مسئله‌ي حکومت و قضا و جنگ)، در همه‌ي مشاغل اجتماعي با مردان، شرکت نمايد. خداي متعال مي‌فرمايد: «گرامي ترين شما پيش خدا، باتقواترين شماست» و مي‌فرمايد: «هرگز کساني که مي‌دانند، با کساني که نمي‌دانند، برابر نمي‌شوند» (پرسش و پاسخ، سيد محمد حسين طباطبايي، انتشارات آزادي، 1361، ص 10-12.) 9) مهدی مهریزی نیز معتقد است این روایات به خاطر برخی موانع، دارای اجمال هستند و نمیتوان معنای مشخصی از آنها برداشت کرد ( ن ک: http://rasekhoon.net/article/show/1286024/ ) 10) برخی نیز معتقدند اصلا این روایات اعتبار ندارند چون اولا استفاضه ندارند و ثانیا با مبنای سند محور که سند معتبری برایش وجود ندارد و با مبنای وثوق محور هم وثوقی به صدور این روایات وجود ندارد. (http://hadith.riqh.ac.ir/article_1859_2a079d9d74bcdd6dd0491ae15fa0c752.pdf) ، شماره 29 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله پس از انتشار پست مربوط به احادیثی که زنان را معرفی کرده است، یادداشتی از یکی از خوانندگان کانال (با نام مستعار h.f) به دستم رسید. متن یادداشت: 👈سلام با تشکر از پیام های بسیار مفیدی که در کانال قرار میدهید در ارتباط با توضیحی که درباره آمده بود به نظرم رسید که به جز موارد ۳ و ۹ و ۱۰ که به موضوع به صورت دیگری نگاه کرده بودند در بقیه موارد ،همه ی افراد به توضیحی برای تعریف عقل پرداخته بودنددرحالیکه واقعیت امر این است که عقل باهر تعریفی که از آن ارائه شود(حتی اگرآن را یک ابزار بدانیم نه یک امرارزشی) یک صفت مثبت است و باید این حقیقت را پذیرفت که زنان در این صفت مثبت دارای نقص هستند و لذا آنچه که باید محققین روی آن کار کنند بررسی کلمه" نقص" و معنا ومفهوم آن است ،چیزی که به آن پرداخته نشده است و شاید کلید حل این پرسش به جای پرداختن به معنای "عقل" در تبیین مفهوم" نقص" باشد. 👉 در کنار این یادداشت، یادداشت دیگری از خواننده دیگری رسید که شاید به نحوی بتوان آن یادداشت را با این یادداشت مرتبط دانست👇👇 ، شماره 30 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله یکی از خوانندگان کانال با نام مستعار «mr k» یادداشتی ارسال کرده و توضیح داده اند که در بین دیدگاههایی که درباره احادیث مربوط به بودن زنان ارئه شد جای دیدگاه مرحوم عین صاد خالی بود. چون ایشان سعی کرده اند هم ظهور روایت را به هم نزنند و هم ارزشمندی مقام زن را نفی نکنند. دیدگاه مرحوم آن گونه که دوستمان عکسی از کتابشان (روابط متکامل زن و مرد ص 33 و 34) را فرستاده اند به این شرح است: 👈اگر میبنیم علی در نهج البلاغه توضیح میدهدکه زنها در سهم و در عقل و در ایمان ناقص هستند، این نقص، عیب آنها نیست چون در بینش اسلام، مسائل به گونه دیگری مطرح شده اند و داراییها و تنگدستیها نه اکرام [و ارزش] هستند و نه اهانت[و ضدارزش] که فقط ابتلاء هستند و درگیر ساختن. این "تفاوت در استعدادها" را ما به خوبی شاهد هستیم و این قرآن است که دارایی بیشتر مرد را باعث بارکشی بیشتر او و قوام بودن او حساب میکند و شغلهای سنگینتر را به او محول میسازد و مسئولیتهای بزرگتر را برای او میگذارد در حالی که ارزشها نه در این شغلها است و نه در این مسئولیتها که ارزش در «نقش»ها است که تعیین کننده شغلها هستند. ارزش در نسبت میان بازدهیها و داراییها است. 👉 ، شماره 31 https://telegram.me/banahjolbalagh