eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵درسهایی از امام سجاد ع در نماز جمعه‌ی تاریخی شام که خطیب شامی بر فراز منبر به سب و لعن پدران امام سجاد (ع) مشغول بود ناگهان (ع) بر او خروشید که: «وای بر تو ای خطیب! آیا خوشنودی مخلوق (یزید) را با خشم و غضب خالق به دست می‌آوری؟! خدا جایگاهت را سرشار از آتش کند!» (وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخَاطِبُ! اشْتَرَيْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَّوأْ مَقْعَدَكَ مِنَ النَّارِ!) سپس به یزید فرمود: «ای یزید اجازه بده از این چوب‌ها بالا بروم و سخنی بگویم که در آن هم رضای خدا وجود داشته باشد و هم اجر و ثوابی برای حاضران در مجلس.» (يَا يَزِيدُ إئْذَنْ لِي حَتَّى أَصْعَدَ هَذِهِ‏ الْأَعْوَادَ فَأَتَكَلَّمَ بِكَلِمَاتٍ لِلَّهِ فِيهِنَّ رِضاً وَ لِهَؤُلَاءِ الْجُلَسَاءِ فِيهِنَّ أَجْرٌ وَ ثَوَاب) ↩️چند درس از دو تعبیر امام سجاد علیه السلام: الف) درسهای تعبیر اول (هذه الاعواد) در این جا نیز امام (ع) با اطلاق "هذه الاعواد" این درس را داده است که برخی منبرها چوب هستند نه منبر! کدام منبرها؟ 1. منبری که در خدمت امویان به تحریف حقایق بپردازد! 2. منبری که به جای جلب رضای خداوند خشم خدا را جلب کند! 3. منبری که به جای رضای خداوند، در پی رضای این و آن باشد! ب) درسی از تعبیرِ «فَأَتَكَلَّمَ بِكَلِمَاتٍ لِلَّهِ فِيهِنَّ رِضاً وَ لِهَؤُلَاءِ الْجُلَسَاءِ فِيهِنَّ أَجْرٌ وَ ثَوَاب»: فقط خطبه‌ای که خطیبش به دنبال رضای خالق باشد برای پامنبریها موجب اجر و ثواب است وگرنه ...! شماره 46 شهادت امام سجاد https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله ✍️یادداشت خوانندگان یادداشتی درباره ترجمه کلمه استقبال نقد «،‌ شماره 43» در عربی به معنای ملاقات و مواجهه با شخص یا شیء ای از روبرو می باشد که متضاد آن واژه «استدبار» به معنای مواجهه از پشت است امادر فارسی کلمه استقبال به معنای پذیرا بودن(تحویل گرفتن) و یا به پیشواز کسی رفتن می باشد. روشن است که استقبال فارسی جنبه انفعالی دارد یعنی استقبال کننده باید صبر کند که کسی یا چیزی به سمت او بیاید. علاوه بر آن نحوه استقبال فارسی با توجه به آداب و رسوم و یا شرایط گوناگون اشکال متفاوتی به خود می گیرد ولی استقبال عربی اولا یک واکنش نیست بلکه یک کنش است و ثانیا این کنش باید از طریق «وجه الشیء» باشد یعنی از کانال اصلی رویایی با یک شیء نه از پشت او یا جهات دیگر. آسیبی که متن شماره 43 ظاهراً به آن دچار شده است آمیخت ناصحیح معانی ابواب ثلاثی مزید در دوباب افعال و استفعال است. درست است که ماده «قبل» در جنبه کنشی دارد اما کنشی از سنخ مشارکت طرفینی مانند . لذا ارباب لغت، «إستقبل» را معادل«لاقی»، «قابل» یا «صادف» می دانند بخلاف «أقبل علی یا إلی» که کنشی از ناحیه مقبِل و واکنشی از ناحیه مقبَلٌ علیه یا إلیه می باشد. ر.ک. کتاب العین (ماده دبر)، لسان العرب ( ماده قبل و لقا)، مصباح المنیر ( ماده لقی) و... . ✍️علیمحمد صادقزاده https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵سطوح چهارگانه رسانه‌های دشمن و لَا تُطِيعُوا الْأَدْعِيَاءَ الَّذِينَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِكُمْ كَدَرَهُمْ وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِكُمْ مَرَضَهُمْ وَ أَدْخَلْتُمْ فِي حَقِّكُمْ بَاطِلَهُمْ وَ هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِيسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُمْ وَ دُخُولًا فِي عُيُونِكُمْ وَ نَفْثاً فِي أَسْمَاعِكُمْ فَجَعَلَكُمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ يَدِه. ◀️ترجمه: اطاعت نکنید از حرامزاده‌های بی تباری که [اگر از آنها اطاعت کنید] آب گوارایتان را با آب گندیده‌ی آنان نوشیده‌اید، سلامت [و آرامش روانی‌تان] را با بیماریهایی که آنان منتشر می‌کنند آمیخته‌اید، و حق خودتان را با باطل آنان آمیخته‌اید [چرا که] آنان پایه‌های نابکاری و ملازمان گناه و بی رحمی‌اند، و ابلیس آنها را به مرکبهای گمراهی، و سپاهی برای چیره شدن بر مردم، و سخنگویانی که از زبان آنان سخن بگوید تبدیل کرده است، تا عقل های شما را برباید، و چشمهاتان را کور کند، و در گوشهاتان نوای مخالفت بخواند، و بدین ترتیب شما را هدف تیرها و پایمال چکمه‌ها و محل چنگ انداختن خود بکند. 🔻🔻🔻 دراین سخن امام دشمن در چهار سطح تبیین شده است: 1️⃣ابلیس: رهبر و استراتژیست رسانه باطل 2️⃣الادعیاء (حرامزاده‌ها): گردانندگان و مجریان رسانه باطل 3️⃣الناس: فریب خورده های رسانه (یصول بهم علی الناس) و همان سیاهی لشکری که را خورده و با آن همراه میشوند! 4️⃣کم (= انتم): شما که هدف هستید. ، شماره 104 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله ، شماره 38 ناله شتر 🐫، گازگرفتن جَنگ💣 ! -10 نهج البلاغه/ فکأنّی قد رأیتُک تَضجُّ من الحرب اذا عَضّتک ضجیجَ الجمال بالاثقال. حضرت در این نامه خطاب به معاویه می فرمایند : گویا تو را در زمانی که گرفتار جنگ می شوی ، همچون شتری که زیر بار سنگین فریاد می زند می بینم. 🌷عنصر زیبایی شناختی : ۱. (تضج ... ضجیج الجمال) به وسیله مفعول مطلق که یکی از انواع است که در آن ادات تشبیه و وجه شبه حذف می شود. ناله زدن معاویه تشبیه به ناله زدن شتر شده است. آن هم شتری که با وجود مقاومت زیادش در برابر سختی ها و توانایی اش در حمل بارهای سنگین ، از شدت فشاری که بر او می آید به ناله و شیون افتاده است. ۲. (الحرب... عضّتک) در کلمه حرب . لغت عضّ به معنای گاز گرفتن است که خیلی اوقات برای حیواناتی مثل شتر و سگ به کار می رود (صحاح) در اینجا به قرینه این کلمه ، جنگ (حرب) به یک موجود درنده تشبیه شده که می خواهد گاز بگیرد و حمله کند. 🔔نکات : 1️⃣ حضرت با این عبارتشان خطاب به معاویه ، جنگ را می کنند و عاقبت آن را به رخ می کشند. 2️⃣ در تشبیه حضرت ، صرفا ناله و شیون نیست بلکه ناله و شیون یک موجود قوی مثل شتر است. یعنی ای معاویه هر چقدر که قوی و نیرومند و صاحب تجهیزات جنگی باشی باز هم آه و ناله خواهی زد. 3️⃣ فایده و اثری که در تعبیر شیون و ناله شتر ( ضجیج الجمال ) و گاز گرفتن جنگ ( الحرب اذا عضتک ) وجود دارد این است که موجب تضعیف روانی دشمن می شود و جان او را مملو از ترس و وحشت می کند. 4️⃣ در فرهنگ عربی یک عنصر گران قیمت، مقاوم و دارای عظمت ظاهری (بزرگ و بلند قامت) بود. حضرت میخواهند به معاویه گوشزد کنند که اگرچه ظاهرا قوی هستی اما مانند شتر هم باشی باز هم ناله ات را در میآورم. این نکته به زیبایی تشبیه افزوده است. ✍️محمد سرافراز @banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵 ادراکات مخاطب توسط ...هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِيسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُمْ وَ دُخُولًا فِي عُيُونِكُمْ وَ نَفْثاً فِي أَسْمَاعِكُمْ فَجَعَلَكُمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ يَدِه. ... آنان پایه‌های نابکاری و ملازمان گناه و بی‌رحمی‌اند، و ابلیس آنها را به مرکبهای گمراهی، و سپاهی برای چیره شدن بر مردم، و سخنگویانی که از زبان آنان سخن بگوید تبدیل کرده است، تا عقل های شما را برباید، و چشمهاتان را کور کند، و در گوشهاتان نوای مخالفت بخواند، و بدین ترتیب شما را هدف تیرها و پایمال چکمه‌ها و محل چنگ انداختن خود بکند. اهداف رسانه ابلیسی چیست؟ دو رشته هدف در طول یکدیگر⬇️ 1️⃣اهداف مرحله اول: 🔸استراقاً لعقولکم عقل مخاطب را استعمار میکند (با بمباران اطلاعاتی قدرت اندیشیدن را از او می‌گیرد)! 🔸دخولا فی اعینکم در چشمهای مخاطبش می‌نشیند و به جای او می‌بیند و از آن پس مخاطب چیزهایی را که او می‌خواهد می‌بیند و چیزهایی را که او نمی‌خواهد نمی‌بیند. 🔸نفثا فی اسماعکم مطالب کذب یا راست ناقص (که از کذب هم مخرّبتر است) را در گوش مخاطب می‌دمد. 2️⃣اهداف مرحله دوم: چنین مخاطبی که قوای ادراکی‌اش به استمعار دشمن درآمد، تبدیل می‌شود به: 🔺هدف تیر دشمن (مرمی نبله) 🔺پایمال چکمه‌های دشمن (موطئ قدمه) 🔺دستمال دست دشمن (مأخذ یده). ، شماره 105 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵تعیین مقرری از بیت المال برای حافظان 🔺شیخ صدوق از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت کرده است که اگر کسی به اختیار خودش اسلام بیاورد و حافظ قرآن شود، باید سالیانه صد دینار از بیت المال مسلمین به او پرداخت شود (خصال 2/602). 🗞سالم بن ابی‌الجعد که خود فرزند یکی از بود، میگوید علی علیه‌‌السلام برای قاریان دوهزار دوهزار (درهم یا دینار) مقرر کرده بود (الغارات ج 1 ص 131) 📚در تفسیر ابوالفتوح از پیامبر ص نیز نقل شده است که ایشان فرمودند: حاملان کتاب الاهی سالیانه دویست درهم از مقرری دارند. (مستدرک 4 / 255) ، شماره 106 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ () از لغزشهای بزرگواران بگذرید چراکه هیچ یک از آنان نمیلغزد مگر آنکه دستش در دست خدا است و [فورا از زمین] بلندش میکند. ✍️چند نکته: ✍️ 1️⃣عثرات جمع عثرة است. لغزشی است که به صورت نادر اتفاق میافتد وگرنه خطایی که مکرر در مکرر رخ بدهد نامش عثرة نیست. 2️⃣کلمه عثرة مجازا به معنای «به صورت تصادفی و ناخواسته از چیزی اطلاع یافتن» نیز به کار رفته است(مفردات راغب) این نکته نشان میدهد که عثرة نوعی از زمین خوردن است که در آن برای شخص، عبرت آموزی وجود داشته باشد. اقتضای این عبرت آموزی آن است که آن خطا (و حتی خطاهای شبیه به آن خطا) دیگر رخ ندهد. 3️⃣«لغزش نادر» با بزرگواری منافاتی ندارد به هر حال بزرگواری موجب عصمت نمیشود! از اصحاب مرؤات توقع اضافی نداشته باشیم! "امکان وقوع خطای نادر" را در شخصیت آنان درک کنیم! 4️⃣تعبیر یرفع (و نیز تعبیر عثر) نشان میدهد که آنچه رخ داده «فروافتادن و سقوط» است و باید از امداد الاهی (یرفع) استقبال کرد و دوباره شروع کرد و بلند شد! این شروع کردن و بلند شدن به زحمت و تلاش و کوشش نیاز دارد. مروت فروریخته را دوباره باید ساخت البته خداوند نیز کمک میکند (یرفعه). 5️⃣«اقیلوا» از مصدر «اقاله» است که حقیقتا به معنای فسخ کردن معامله یا عهدی است که پیشتر انجام شده و استحکام یافته است. فسخ کردن مثلا در بیع به این معنا است که عوضین به ملکیت صاحبان قبلیشان بازگردند و از این پس بر بیعی که قبلا انجام شده هیچ اثری مترتب نشود (شتر دیدی ندیدی)! اینکه برای بخششِ لغزشها از کلمه «اقاله» استفاده شده بدین معنا است که طوری بگذرید که ازاین پس بر آن خطا هیچ اثری مترتب نشود (کینه، دلخوری و ... که عادتا باید بر آن لغزش مترتب میشد، پس از واقعا دیگر مترتب نشود)! ، شماره 107 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵دو عامل سرنگونی حکومتها ✍️أمّا بعد فإنّما أهلك من كان قبلكم أنّهم منعوا النّاس الحقّ فاشتروه، و أخذوهم بالباطل فاقتدوه. () [دو چیز] حکومتهای قبل از شما را هلاک کرد: [یکی] اینکه آنها مردم را از حقشان محروم کردند تا مردم حق خودشان را [با رشوه] خریدند و [دیگر] آنکه مردم را به سوی باطل سوق دادند و مردم هم پذیرفتند. 🗞امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه‌ای به کارگزارنش، عامل سرنگونی حکومتها را دو عامل زیر معرفی فرمودند: 1) مردم را از مردم بگیرد تا مردم مجبور شوند حق خودشان را با رشوه به دست بیاورند. 2) به سوی منکرات گرایش داشته باشد و مردم را نیز به سوی آن تشویق کند و مردم نیز قبول کنند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖🔻➖➖➖🔻 پ ن: متن نامه ۷۹ را برخی شارحان به گونه دیگری معنا کرده اند. معنایی که در این جا ارائه شده، برداشت مرحوم محمدجواد مغنیه (فی ظلال نهج البلاغه) نیز میباشد. ، شماره 108 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵گونه شناسی ترفندهای رسانه ای معاویه در جنگ سپاهیان علی علیه‌السلام را دسته‌بندی کرده بود و برای فریب هر دسته از آنان از یک خاص استفاده کرد. دسته‌های مختلف سپاهیان علی وترفند رسانه‌ای معاویه برای هر یک از آن دسته‌ها به این شرح است: 1️⃣سوء استفاده از قرآن روی نیزه برای فریب قاریان کوفه بخش مهمی از سپاه امیرالمؤمنین را تشکیل می‌دادند که حساسیت خاصی بر روی قرآن داشتند. افزون بر این گروه به طور کلی مسلمانان به قرآن حسّاس بودند. معاویه برای فریب همه سپاه بویژه قاریان کوفه که خود را حامل و حافظ قرآن می‌دانستند از این ترفند استفاده کرد. 2️⃣برجسته کردن دنیا و دنیاگرایی برای افراد عای سپاه برای فریب افراد عادی سپاه که نگاه استراتژیک و فرامنطقه‌ای ندارند، دغدغه‌های مادی را برجسته کردند. شب‌هنگام، صدای آوازی از سوی سپاه معاویه می‌آمد که شعری را به این مضمون می‌خواند: لهیب جنگ تمام حافظان را به کام خود کشیده! نه ما مرتد و مشرک هستیم و نه شما! اگر این پیشنهاد را بپذیرید موجب صلح و زندگی خواهد شد و اگر نپذیرید موجب نابودی و ...! تا کی می‌خواهید زحمت بدون نتیجه بکشید؟!...! 3️⃣ سوء استفاده از غیرت عربی و قبیله‌ای برای فریب سران قبایل که غیرت قبیله‌ای داشتند. معاویه سه نفر را در سه سوی سپاه علی علیه السلام گمارده بود که صدا بزنند و بگویند: ای مردم عرب، چرا به فکر زنانتان نیستید؟ می‌خواهید خودتان را به کشتن بدهید تا زنانتان به دست ترکان و رومیان و فارسها بیفتد؟ ترس یک مرد عرب از اینکه ناموسش به دست ترک و ایرانی و رومی بیفتد یکی از حساس‌ترین نقاط غیرت او است. 4️⃣سوء استفاده از مواعظ اخلاقی برای فریب افرادی که دغدغه‌های اخلاقی داشتند. عبدالله پسر را معاویه به میانه میدان فرستاد تا با ذکر فواید صلح، عراقیان را به صلح ترغیب کند(وقعة صفین: 483) عبدالله به عبادت و صلاح معروف بود ولی کسی نمی‌دانست همین معلم اخلاق چنان کیسه‌اش را از عطایای معاویه پر کرده که در موسم حج 300 شتر قربانی کرد (طبقات 4/201) ، شماره 109 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵 افراطی صدر اسلام 🎞پرده اول: در هنگام تقسیم غنایم جنگ ، به پیامبر که غنایم را به صورت نامساوی تقسیم می‌کرد، اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی‌کنی؟ حضرت فرمود: اگر من عادل نباشم پس چه کسی عادل است؟ عمر می‌خواست گردنش را بزند اما پیامبر اجازه نداد و فرمود: رهایش کن او یارانی دارد(شخص نیست یک جریان است). در ظاهر چنان عابد کم‌نظیری است که شما نماز و روزه‌تان را در کنار نماز و روزه او ناچیز می‌شمارید. اینها مانند خارج شدن تیر از کمان، از دین خارج خواهند شد! و بر بهترین فرقه این امت خروج خواهند کرد. 🎞پرده دوم: همین شخص، در جنگ در سپاه علی علیه‌السلام بود ولی وقتی قرآن بر سر نیزه رفت، فریب خورد و طرفدار شد سپس با انگیزه عدالت‌خواهانه بر علی علیه‌السلام شورید که چرا از حکمیت (که خود آن را گناهی بزرگ و موجب کفر علی می‌دانست!) توبه نمی‌کند؟ وی سرانجام سر از فرماندهی جناح راست سپاه در درآورد به هلاکت رسید. ✔️یکی از راویانی که روایت اعتراض او به پیامبر را نقل کرده، می‌گوید: بعد از جنگ نهروان کشته‌های نهروان را زیر و رو کردیم و جنازه او را یافتیم و دیدیم پیش‌گویی پیامبر درباره شورش او علیه بهترین فرقه امت، محقق شده و او در این شورش کشته شده است! سنن النسائي، ج‏5، ص: 160 پ ن: ذو الخویصرة در زمان هم به انگیزه طلبی به مدینه آمده و در محاصره خانه خلیفه نقش فعالی داشت. او را از متهمان قتل خلیفه سوم می‌دانند! (طبری، ج 4 ص 349 و 471) ، شماره 110 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله 🔵مهدی نصیری با مغالطه "علت جعلی" در مسأله حجاب مناظره آقای مهدی نصیری با دکتر سوزنچی درباره مناسبات حجاب و سیاست، فرصتی بود برای تجمیع و تمرکزبخشی به دیدگاهی که الزام قانونی به حجاب را غیرمفید یا مضرّ می‌داند. درباره این دیدگاه نقدهای زیادی وجود دارد اما بسیاری از آنها را در ذیل مغالطه «علت جعلی» (اخذ ما لیس بعلةٍ علةً) می‌توان گردآوری کرد. در مغالطه "علت جعلی"، معلول‌ها به درستی شناخته می‌شود ولی در یافتن علتشان خطا رخ می دهد. آقای نصیری فهرستی از معلولهای اجتماعی را جمع‌آوری کرده است. وی درست می‌گوید که در جامعه‌ی ما دوقطبی به وجود آمده است، درست می‌گوید که کیفیّت حجاب در این چهل سال افت کرده است و باور به حجاب در زن ایرانی نسبت به قدیم، ضعیف شده است و ... اما وقتی به ریشه‌یابی این معلولها می‌پردازد بدون دلیل قانع‌کننده‌ای همه این معلولها را به «الزامی بودن حجاب» مستند می‌کند. این در حالی است که خود در جای دیگری از همین مناظره صریحا می‌گوید: «آنچه در صد سال اخیر باعث تضعیف باور حجاب شده، انتقال جامعه ما از سنت به مدرنیته و تحولات ناشی از آن است». همین سرگردانی و حیرت نصیری در بین علت تضعیف این باور، نشانه این است که در شناخت علت دچار ساده‌انگاری شده است. در جای دیگری از مناظره، سرگردانی‌اش آشکارتر می‌شود و درباره اُفت حجاب در دهه‌های اخیر می‌گوید: «اگر هم علل دیگری داشته، الزام به حجاب نتوانسته است آن را رفع کند»! در اینجا دو نکته وجود دارد: نکته اول اینکه وی وجود علل دیگر را نفی نمی‌کند (و همین نشانه سرگردانی او در کشف علت بدحجابیهای امروزی است). نکته دوم (که البته مهمتر است) این است که گمان می‌کند علل دیگر بدحجابی را هم باید همین قانون الزامی بودن حجاب رفع کند! خلاصه آنکه نصیری در مقام یافتن علت مشکلات کنونی مربوط به حجاب، نتوانسته است بین اصل «قانون الزام به حجاب» و «روش اجرای قانون» گسست افکنَد. شماره 47 (حجاب الزامی) https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵چرا نصیری به این نتیجه رسیده است؟ 1) آنانکه نصیری را می‌شناسند می‌دانند که ذهن و روان او به عدالت حساس است و ظلم حتی اگر کم باشد او را می‌رنجاند و ذهنش را تحت فشار قرار می‌دهد. در دهه هفتاد که پرچم مبارزه با فساد اقتصادی را به دست گرفته بود و اتفاقا مورد تشویق رهبری نیز قرار گرفته بود، وقتی با فقدان اراده جدی قضائی برای برخورد بافساد اقتصادی روبرو شد، بوی ظلم او را آزرده کرد و تحت یک فشار ذهنی قرار داد. همین فشار ذهنی باعث شد که سرانجام با حالت شبه‌نومیدی عَلَم مبارزه با فساد را بر زمین نهَد در حالی که هنوز راههای نرفته زیادی در پیش روی او وجود داشت! 2) امروز نیز نصیری از خطاهایی که به نظر این قلم، خاستگاهش صرفاً روش اجرای قانون حجاب الزامی است (نه خود آن قانون)، به تنگ آمده است. در همین مناظره نیز خودش به وضوح نشان می‌دهد که از جیغ و گریه زنانی که به داخل وَنهای گشت ارشاد کشیده می‌شوند، دلخور است! از بیمارستان کج‌سلیقه‌ای که حتی بیماران محجوب اما بدون چادر را در آن شرایط بیماری، وادار به استفاده از چادر می‌کند، ناراحت است! 3) به گمانم نصیری در دهه نود نیز به خاطر متألم شدن از خطاهایی که برآمده از روشهای اجرای قانون حجاب الزامی است (نه خود قانون حجاب الزامی) رنجیده و تحت فشار ذهنی قرار گرفته و در حال تکرار همان تصمیم دهه هفتاد است! و از نظام نیز می‌خواهد که به جای «اصلاح روشهای اجرای قانون حجاب» عَلَم قانون حجاب الزامی را بر زمین نهد! کاش بین مشکلات ناشی از قانون الزام به حجاب و مشکلات ناشی از روشهای اجرای آن، فرق می‌نهاد! شماره 48 (حجاب الزامی) https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا