بسم الله
به مناسبت فاطمیه س
🔵برشی از مرثیه فاطمی امیرالمومنین ع، شماره2
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در این خطبه آمده است:
سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا
ای پیامبر، دخترت از همدستی امتت در ظلم [و غصب خشونت آمیز] به او به تو خبر خواهد داد.
امام (ع) در این جا برای بیان ظلمی که به همسرشان شده از #کلمه_هضم استفاده کردهاند، این کلمه را #راغب استعاره برای ظلم میداند و ظاهراً استعارهی گویا و موجزی است که به قول ابن سیدة، لغتپژوه بزرگ عرب، هر سه معنای "خشونت، ظلم و غصب" را همزمان افاده میکند.
🔹بنابراین کلمه هضم به معنای این است که هم ملک او را غصب کردند و هم با خودش رفتار خشنی داشتند!
🔸آن چه در این خطبه آمده همین است که کسانی به دختر پیامبر (ص) ستم کردهاند اما امام (ع) به خاطر #مصالح_جهان_اسلام اصراری به معرفی صریح آمران و مباشران این ستم نداشتهاند.
#مناسبتی، شماره14 #فاطمیه #ابن_سیده #لغت
@banahjolbalaghe
بسم الله
✍️یادداشت خوانندگان
یادداشتی درباره ترجمه کلمه استقبال
نقد «#با_مترجمان_نهج، شماره 43»
#کلمه_استقبال در عربی به معنای ملاقات و مواجهه با شخص یا شیء ای از روبرو می باشد که متضاد آن واژه «استدبار» به معنای مواجهه از پشت است امادر فارسی کلمه استقبال به معنای پذیرا بودن(تحویل گرفتن) و یا به پیشواز کسی رفتن می باشد. روشن است که استقبال فارسی جنبه انفعالی دارد یعنی استقبال کننده باید صبر کند که کسی یا چیزی به سمت او بیاید. علاوه بر آن نحوه استقبال فارسی با توجه به آداب و رسوم و یا شرایط گوناگون اشکال متفاوتی به خود می گیرد ولی استقبال عربی اولا یک واکنش نیست بلکه یک کنش است و ثانیا این کنش باید از طریق «وجه الشیء» باشد یعنی از کانال اصلی رویایی با یک شیء نه از پشت او یا جهات دیگر.
آسیبی که متن شماره 43 ظاهراً به آن دچار شده است آمیخت ناصحیح معانی ابواب ثلاثی مزید در دوباب افعال و استفعال است. درست است که ماده «قبل» در #باب_استفعال جنبه کنشی دارد اما کنشی از سنخ مشارکت طرفینی مانند #باب_مفاعله. لذا ارباب لغت، «إستقبل» را معادل«لاقی»، «قابل» یا «صادف» می دانند بخلاف «أقبل علی یا إلی» که کنشی از ناحیه مقبِل و واکنشی از ناحیه مقبَلٌ علیه یا إلیه می باشد.
ر.ک. کتاب العین (ماده دبر)، لسان العرب ( ماده قبل و لقا)، مصباح المنیر ( ماده لقی) و... .
#لغت
✍️علیمحمد صادقزاده
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵شهرت خطبه شقشقیه
بر اساس تحقیق ابن میثم بحرانی (ج 1، ص 252)، صدور خطبه شقشقیه از امام علی (ع) شهرت غیرقابل انکاری دارد؛ #ابن_میثم بر آن است که این خطبه حتی پیش از ولادت سید رضی نیز مشهور بوده است.
#ابن_ابی_الحدید نیز از طریق استادش، مصدق بن شبیب از #ابن_الخشاب نقل میکند که او معتقد بوده این خطبه از امام علی (ع) صادر شده است. ابن خشاب میگوید: من خودم این خطبه را در کتابهایی که دویست سال، پیش از تولد #سید_رضی نوشته شده بودند دیدهام و اصلا دستخط نویسندگان آن کتابها را میشناختم و حتی میدانستم که دستخط کدام یک از ارباب ادب است.
وقتی به ابن خشاب گفتند که برخی این خطبه را از مجعولات سید رضی دانستهاند، گفت: رضی و غیررضی کجا و این نفَس و این سبک سخن گفتن کجا؟! من کلام و کتابت رضی را میشناسم...!( ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج 1 ص 205)
این خطبه در میان ارباب #لغت نیز با همین نام (#شقشقیه) معروف است؛ چندان که ابناثیر در نهایه، فیروزآبادی در قاموس، ابن منظور در لسان العرب و... خطبه را با همین نام یاد کرده و کلماتی از آن را نقل کردهاند.
از میان محدثان نیز جناب #صدوق در علل الشرائع و معانی الاخبار، مرحوم #شیخ_مفید در ارشاد و... این خطبه را آوردهاند.
ادامه دارد در اینجا و اینجا
#خلفا
#با_معارف_نهج، شماره 113
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 34
🔷 #استعاره در کلمه «یحط»
حضرت امیر(ع) در بازگشت از صفین یکی از اصحاب را که بیمار بود، دیدند و بدو فرمودند:
«...وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاق» ( امّا بیماری گناهان را از بين مىبرد و آنها را مانند برگ درختان مىريزد) #حکمت_42
عنصر زیباشناختی: #استعاره در کلمه «یحط»
✍️ کلمه «یحط» در #لغت به معنای بر زمین نهادن بار سنگین از دوش حیوان است (العین) حضرت با به کار بردن این کلمه خواستهاند بفهمانند #گناه بار سنگینی است بر دوش انسان که به وسیله #بیماری برداشته میشود و بدین ترتیب انسان راحت میشود، آماده لقاء پروردگارش میشود (تخففوا تلحقوا) و پس از #مرگ نیزز در خواب برزخیاش آسوده میخوابد. باد پاییزی نیز همینطور است یعنی باری از دوش درخت برمیدارد تا درخت در فصل زمستان آسوده بخوابد.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵برشی از مرثیه فاطمی امیرالمومنین ع، شماره2
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در این خطبه آمده است:
سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا
ای پیامبر، دخترت از همدستی امتت در ظلم [و غصب خشونت آمیز] به او به تو خبر خواهد داد.
امام (ع) در این جا برای بیان ظلمی که به همسرشان شده از #کلمه_هضم استفاده کردهاند، این کلمه را #راغب استعاره برای ظلم میداند و ظاهراً استعارهی گویا و موجزی است که به قول ابن سیدة، لغتپژوه بزرگ عرب، هر سه معنای "خشونت، ظلم و غصب" را همزمان افاده میکند.
🔹بنابراین کلمه هضم به معنای این است که هم ملک او را غصب کردند و هم با خودش رفتار خشنی داشتند!
🔸آن چه در این خطبه آمده همین است که کسانی به دختر پیامبر (ص) ستم کردهاند اما امام (ع) به خاطر #مصالح_جهان_اسلام اصراری به معرفی صریح آمران و مباشران این ستم نداشتهاند.
#مناسبتی، شماره14 #فاطمیه #ابن_سیده #لغت
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه کلمه «مللتهم»
اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِي وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونِي
خداوندا من از ایشان ملول شدم و ایشان [نیز] از من ملول شدند و من از آنان به ستوه آمدم و آنان [نیز] از من به ستوه آمدند.
ضمیر «هم» در کلمه «مللتهم»، #منصوب_به_نزع خافض است نه مفعولبه چون اصلا کلمه «مللتُ» فعل لازم است نه #متعدی. #لغت
📘لغویان درباره این کلمه نوشتهاند: «مَلِلْتُهُ و مَلِلْت منه،... بَرِمْتُ به.» بنابراین ترجمه درست کلمهی «مللتهم» این است: «از آنها ملول شدم» چنانکه ترجمه درست کلمه «ملّونی» نیز این است: «از من ملول شدند». اتفاقاً کلمه «سئمت» نیز دقیقاً مانند کلمه «مللتُ» است!
❌مترجمان و شارحان نهج البلاغه غالبا این دو کلمه (مللتُهم و سئمتُهم) را متعدی انگاشته و برای کلمه «مللتهم» چنین ترجمههایی ارائه کردهاند: «من آنها را به ستوه آوردم» یا «من آنها را خسته کردم»!!
یکی از لغتپژوهان، خطای لغوی این مترجمان را از نظر عقیدتی نیز مورد اشکال قرار داده و نوشته است: «نادرستی آن ترجمهها به جهت کلامی از آن رو است که امیرالمؤمنین علیه السلام کسی را ملول نمیکند و به ستوه نمیآورد بلکه ملالت مردمان به واسطه خباثت خودشان است.» (رک: منصور پهلوان، فرهنگ واژگان نهج البلاغة)
✅بااینحال برخی مانند فیضالاسلام به دقت ترجمه کردهاند: «بار خدايا من از ايشان بيزار و دلتنگ شده ام و ايشان هم از من ملول و سير گشته اند»
#با_مترجمان_نهج، شماره 78
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵وظیفه قضات در برابر معترضان و مطالبهگران
یکی از اوصاف قاضی تراز در نظام سیاسی امیرالمؤمنین علیه السلام این است که: «أَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ» مراجعه مخالفان کمترین رنجش را در او ایجاد کند. (نامه 53 نهج البلاغه)
✍️از اینکه حضرت فرمودهاند "مراجعه خصم کمترین رنجش را در او پدید آورد"، معلوم میشود که "مراجعه" باید یک عمل رنجاننده باشد. پس این پرسش به وجود میآید که «مراجعة» به چه معنایی است؟
✅کلمه مراجعه از ریشه رجوع است. «رجع» در ثلاثی مجرد، متعدی است و اگر مفعولش «قول» باشد به معنای بگومگو و کشمکش است. در قرآن کریم در وصف دوزخیان آمده است: «يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ= یتلاوَمون= بگو مگو و کشمکش میکنند». با توجه به اینکه یکی از معانیِ باب مفاعلهْ کثرت است، همین کلمه وقتی به باب مفاعله میرود، معنای کثرت را به خود میگیرد و نیز غالبا مفعولش (قول) حذف میشود.
↩️پس مراجعه که همان ""مراجعة القول"" است، یعنی کثرتِ بگومگو و کشمکش.
نتیجه نهایی اینکه: مراجعه، کار کسی است که خودِ قاضی را یا قول قاضی (=حکم قاضی) را قبول ندارد و هر روز میآید تا قول قاضی را به قاضی برگرداند یعنی حکم او را رد کند. #لغت
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
نکته1: معنای وضعی کلمه «مناقَضه»، سخن کسی را نقض کردن و با سخن کسی مخالفت کردن است. جالب این است که در زبان عربی کلمه «مناقضه»، معنای بسیار نزدیکی با کلمه «مراجعه» دارد و گاه مجازا به معنای «مراجعه» به کار میرود(تاج العروس ۱۰/۱۷۱)
نکته2: در روایات توصیه شده است که مؤمن باید «جَمِيلُ الْمُنَازَعَةِ و كَرِيمُ الْمُرَاجَعَة» باشد. این توصیه نیز در حد مؤید نشان میدهد که "مراجعه" نیز مانند "منازعه" عملی است که خودبه خود مقتضی رفتارهای غیرکریمانه است. برای همین از مؤمن خواسته شده است که مراجعه را کریمانه انجام دهد.
نکته 3: ظاهرا شارحان و مترجمان معنای کلمه مراجعه را در نامه 53 به دقت درنیافتهاند!
#با_معارف_نهج البلاغه249
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a