eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
42 ویدیو
16 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره16 🌾🌴🍃🌻☘🌛 ، شماره2 : (فَيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى! مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر؟! پناه بر خدا از اين شورا! کی گمان به مقایسه‌پذیری من با اولینشان (ابابکر) می‌رفت كه حالا کار به جایی رسیده که در کنار امثال اينها (اعضاى شورای شش نفره) قرارم داده‌اند؟! 🔷 برای تعیین خلیفه پس از خودش از شورای شش نفره استفاده کرد و امام علی ع را هم عضو آن شورا کرد ولی رأی را از رأی امام ع هم مؤثرتر قرار داد!! 📢حضرت در خطبه به این عمل خلیفه دوم اعتراض کرده و بر اساس جدل (با کسانی که خلیفه اول را خیلی قبول داشتند) به این قیاس اولویت استناد کرده‌اند که هیچ کس حتی فکرش را هم نمی‌کرد که من با مقایسه شوم با این حال چرا مرا در کنار اعضای شورای شش نفره نشاندند!! 🔵معروف است که حضرت ع گاهی می‌فرمودند: انزلنی الدهر ثم انزلنی حتی صرت قرین فلان و ... روزگار مرا پایین آورد باز هم پایین آورد تا جایی که هم‌نشین فلانی و فلانی ... شدم 👈 نکته متنی:👇 تعبیر «حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر» یک نکته بسیار لطیفی دارد و آن اینکه حضرت کلمه‌ی قرین را (به صورت اسمی) به کار نبرده‌اند و نفرموده‌اند: من قرین این افراد شده‌ام بلکه با (أُقرَنُ) اشاره کرده‌اند که کسی مرا کنار آنها نشانده!! یعنی کسی می‌خواست من هم‌نشین آنان شوم ولی فقط توانست مرا در کنار آنان بنشاند و من قرین آنها نشدم. ع @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 36 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵 علی علیه السلام، حقی الاهی یا ناشی از مردم؟ برای فهم سخنان علی علیه‌السلام درباره و حکومت باید به چهار نکته مهم توجه داشت؛ 1️⃣علی علیه السلام حکومت و خلافت بلافصل پیامبر صلی الله علیه و آله را حق خود می‌دانست. 2️⃣ این حق را حقی خداداد (نه به دست آمده از بیعت مردم) می‌دانست. 3️⃣در زمان حکومت خلفا دستگاه تبلیغاتیِ حاکمیت، چنان افکار عمومی را تغییر داده بود که حتی در میان لشکریان امام علی علیه السلام نیز تنها عده کمی بودند که به نظریه امامت و خلافت بلافصل امام علی علیه السلام اعتقاد داشتند و بقیه از باب اینکه با حضرت بیعت کرده‌ بودند خودشان را موظف به همراهی با حضرت می‌دانستند، حضرت به این امر تصریح کرده‌اند (قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَ فَرْضَ إِمَامَتِي مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ) (کافی ج 8 ص 58و59) 4️⃣ امام علیه السلام در برخی سخنان خود تصریح کرده‌اند که حکومت حق ایشان بوده که از ایشان سلب شده اما گاه برای قانع کردن کسانی که به نظریه امامت بی‌اعتقاد شده‌ بودند، حضرت ناچار می‌شدند در سخنان خود از کلیدواژه‌هایی مانند بیعت که مورد قبول آنها بود، استفاده کنند. شواهد زیر که از نهج البلاغه انتخاب شده، به تایید مقدمه اول و دوم می‌پردازد: 👈الف) در فرموده‌اند: به خدا سوگند از لحظه وفات رسول الله صلی الله علیه و آله حق من از من گرفته شد (فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّي مُسْتَأْثَراً عَلَيَّ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ) 👈ب) در خطبه وقتی می‌خواهند به قدرت رسیدن خلیفه سقیفه را بیان کنند، فرموده‌اند: «دیدم میراث مرا به غارت برده‌اند» (اری تراثی نهبا) میراثی که در سقیفه به غارت رفت چه بوده؟ آنچه در سقیفه به غارت رفته (حکومت) "میراثی" بوده که از پیامبر به ایشان رسیده است. 👈ج) در به برادرشان عقیل نوشته‌اند: قریش ''سلطنت برادرم'' را از من ربود (فَقَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ سَلَبُونِي سُلْطَانَ ابْنِ أُمِّي) منظور از سلطان ابن ام همان حکومتی که بود که از پیامبر صلی الله علیه و اله برایشان باقی مانده بود. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ (تا اینکه سومین [خلیفه‌ی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله‌ی میان فضله‌ی خودش و علوفه‌ی خودش [سیر می‌کرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته‌هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی‌اش او را سرنگون کرد. ) امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن درباره‌ی خلفای سه‌گانه غالبا ( بین مسلمین) را رعایت می‌کردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و گویی استفاده می‌کردند (مثل ) اما در خطبه ظاهرا فضا را مناسب دیده‌‌اند و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرموده‌اند. این جمله بخشی از همین خطبه شقشقیه است که حضرت درباره عثمان ارائه کرده‌اند. این عبارت که برای سرزنش عثمان () صورت‌بندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که می‌گوید: تا قبل از صدور خطبه ادب‌پژوهان عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زیباترین هجو زبان عربی است ولی این بخش از خطبه شقشقیه حتی از این شعر هم بالاتر رفته است. شماره 38 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
....... بسم الله 🔵آیا خطبه شقشیه یک سخنرانی عمومی بوده؟ تاریخ ادب عربی، از خطبه نقل شد. این مطلب در یکی از گروه‌های مجازی مربوط به طلاب و فضلای حوزه نیز بازنشر شد. در ذیل این مطلب، یکی از فضلا با اسم کاربری «ابوزینب صابر» به نقل از استاد یوسفی غروی درباره کلیت خطبه شقشقیه مطلبی به این مضمون نوشه بودند؛ این سخن امام علی علیه السلام (موسوم به خطبه شقشقیه) هر چند به نام «خطبه» مشهور شده ولی در حقیقت یک سوال و جواب بوده است که بین برخی یاران خاص امام علیه علیه السلام (قدر متیقن ابن عباس) و ایشان در بیرون از شهر کوفه در محفلی غیرعمومی انجام شده است. بنابراین این سخن، همه مشخصات یک خطبه را نداشته است. آن مرد عراقی که نامه ای به حضرت داده و موجب قطع این سخنان شده، نیز در داخل شهر کوفه به دنبال حضرت میگشته و پرسان پرسان به خارج شهر رسیده و حضرت را در خارج از شهر یافته بود. این کاربر گرامی به این لینک نیز استناد کرده بودند: http://rch.ac.ir/article/Details?id=8649 ↩️با تشکر از جناب ابوزینب صابر لازم به ذکر است که محمد واعظ زاده نیز در کتاب «امام علی ع و وحدت اسلامی» مسأله خصوصی بودن این مطالب (خطبه شقشقیه) را مطرح و برای آن شواهدی اقامه کرده است. شماره32 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 با مترجمان نهج البلاغه ✅إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ 📢 ترجمه: تا اینکه سومین [خلیفه‌ی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله‌ی میان فضله‌ و علوفه‌ی خودش [سیر می‌کرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته‌هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی‌اش او را سرنگون کرد. 🔻تعبیر «اجهز علیه» به معنای «نهایی کرن قتل مجروحان» و معادل با «شلیک تیر خلاص» است. در توضیحی که حضرت در خطبه درباره واقعه می‌دهند، این تعبیر (اجهز علیه عمله) به دو نکته اشاره دارد: یکی اینکه عثمان را دیگران نکشتند بلکه این خودش بود که با عملکرد خودش، خودش را کشت . دوم آنکه این خودکشی یک خودکشی تدریجی بود. یعنی او قبلا به وسیله کارهای نادرست خودش مجروح شده بود و آنچه در محاصره‌ی خانه‌‌اش روی داد فقط "شلیک تیر خلاص" بود که آن هم توسط خودش انجام شد. بسیاری از مترجمان تعبیر «اجهز علیه» را به معانی نادرستی مانند «مردم را برانگیخت»، «خودش را کشت» و ... برگردانده‌اند و باعث شده‌‌اند دو نکته‌ی لطیف فوق از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل نشود. پ ن: نهایه: يقال أَجْهَزَ على الجريح يُجْهِز، إذا أسرع قتله و حرّره. رسائل الشریف المرتضی ۲/۱۱۲: الاجهاز لا یستعمل الا فی اتمام ما بدئ به من الجراح و غیره. ،‌ شماره 44 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 📢 3 1️⃣فضای صدور خطبه از محتواى خطبه و همچنين برخی اسناد و طرق آن استفاده مى‏شود كه حضرت امیر علیه السلام اين سخنان را در اواخر عمر شريفشان ايراد فرموده اند. (منهاج البراعة، ج3، ص32) برخی گفته اند که نزد امیرالمومنین علیه السلام سخن از خلافت شد و حضرت، این سخنان را ایراد کرد ولی در روایتی آمده است که فردی از سوی معاویه نامه‌ای خدمت حضرت امیر علیه السلام آورد و گفت که نامه‌ای برای تو آورده ام که کوه ها را به لرزه درمی آورد، از سوی کسی که حافظ قرآن بوده، از تو بلیغ‌تر، آشناتر به احکام الهی و سزاوارتر به امر خلافت است. حضرت امیر علیه السلام به عمار دستور دادند که سوار بر شتر شده و قبائل کوفه را برای شنیدن حق به مسجد فراخواند. مردم دسته دسته به سوی مسجد شتافتند و حضرت امیر علیه السلام بعد از ظاهر کردن پاره ای از معجزات عجیب، این خطبه را ایراد فرمودند. (بحار الانوار، ج54، ص344) 2️⃣اهمیت خطبه 🔸1. اين خطبه از مهمترين و جنجالی ترین خطبه‏هاى نهج البلاغه است؛ زیرا مسائل مربوط به خلافت بعد از رسول خدا (ص) را بى‏پرده شرح مى‏دهد. نكاتی درباه و در اين خطبه وجود دارد كه در هيچ يك از خطبه‏هاى نهج البلاغه نيست و در عين كوتاهى، يك دوره تاريخ اسلام مربوط به عصر خلفاى نخستين، در آن خلاصه شده است. (پیام امام، ج1، ص317) 🔸2. با این خطبه می توان بر حقانیت علی علیه السلام و غاصبانه بودن خلافت خلفاء احتجاج کرد. همین امر سبب شده است که برخی از علمای اهل سنت، انتساب این خطبه به امیرالمومنین علیه السلام را انکار کرده و برخی دیگر چون که صدور آن از علی علیه السلام را قطعی می شمارند، برای حفظ عقاید خود، درصدد توجیه و تأویل برخی عبارات این خطبه برآیند. 🔸3. حضرت امیر علیه السلام، دلیل سکوت و کناره‌گیری خود را در عباراتی کوتاه و زیبا بیان کرده است، عباراتی که در اوج بلاغت، متلاطم از امواج حزن و اندوه نشسته بر دل مولاست که آمیختگی حیرت انگیزی از حزن و شعف را به خواننده خود القاء می کند. 🔸4. عمق انحطاط و ظلمت حاکم بر فضای جامعه اسلامی بعد از وفات نبی(ص)، در عباراتی کوتاه، زیبا و پر مغز بیان شده است. 🔸5. این خطبه آکنده از استعارات و تشبیهات بسیار زیبایی است که متن آن را به یکی از تبدیل کرده است. 3️⃣وجه تسمیه خطبه نام اين خطبه از جمله آخر آن گرفته شده است كه امام (ع) در پاسخ تقاضاى «ابن عباس» براى ادامه خطبه، به او فرمود: «تلك شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثمّ قَرّت» كه معادل آن در فارسى چنين است: «اين شعله آتشى بود كه از دل زبانه كشيد و فرو نشست». (پیام امام، ج1، ص317) البته به اعتبار واژه "تقمّص" که در صدر خطبه به کار رفته، این خطبه را "خطبه مقمّصه" نیز نامیده اند اما نام مشهورش همان شثشقیه است. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 📢 3 4️⃣مضامین خطبه 1. خلیفه اول به جایگاه بی‌بدیل حضرت امیر علیه السلام نسبت به خلافت علم داشت و می‌دانست که که بدون حضرت، خلافت، کارآمد نخواهد بود ولی با این حال، لباس خلافت را با اینکه اندازه‌اش نبود، بر به سختی تن کرد. 2. توصیف خویش به کوه عظیمی که سیل علم و معرفت از آن سرازیر است و هیچ پرنده‌ای را سودای پرواز به سوی بلندای آن نیست. 3. دلیل کناره‌گیری از خلافت. 4. توصیف ظلمت حاکم بر جامعه بعد از نبی(ص). 5. توصیفی بلیغ از سختی صبر کردن در دوران خلافت خلفاء. 6. تعجب از تصمیم کناره‌گیری از امر خلافت در زمان حیاتش و واسپاری آن به عمر بعد از وفات. 7. توصیفی بلیغ از همدستی خلیفه اول و دوم برای تصاحب و تقسیم حکومت. (لَشَدّ ما تَشَطّرا ضَرعَیها) 8. توصیف به اوصافی چون: تند خویی، لغزشهای فراوان و عذرخواهی فراوان، تشبیه خلیفه دوم به شتری چموش از حیث دشواری تعامل با وی، گرفتاری مردم به لغزش و خطا و دور شدن از حق در زمان خلافت او. 9. شکایت از همطراز قرار دادن حضرت با اعضای شورای شش نفره توسط خلیفه دوم. 10. رأی دادن برخی از اعضای به عثمان در اثر حسادت و کینه به حضرت و برخی دیگر به جهت تعصبات خویشاوندی. 11. تشبیه به حیوانی که زندگی اش در خوردن و دفع کردن خلاصه می شود. 12. چپاول بیت المال توسط بنی امیه در زمان خلافت عثمان. 13. رفتار ناشایست خلیفه سوم و اسراف در مصرف بیت المال که سبب نارضایتی مردم و قتل وی شد. 14. اقبال و هجوم مردم به درب خانه حضرت امیر علیه السلام پس از . 15. پذیرش خلافت و عهدشکنی (اصحاب جمل)، (خوارج) و (معاویه و اصحاب وی). 16. بیان دلیل پذیرش خلافت بعد از قتل عثمان. 17. بی‌مقداری در نزد علی علیه السلام که آن را پست‌تر از آب بینی بز دانسته است. 18. مردی از اهل عراق نامه ای به حضرت داد و حضرت از ادامه سخن بازماند و بعد از آنکه ابن عباس درخواست کرد که حضرت، سخنان خود را ادامه دهند، ایشان فرمودند: «شلعه آتشی بود که از دل زبانه کشید و فرونشست». می گوید: به خدا سوگند از قطع هیچ سخنی به این اندازه اندوهگین نشده بودم. 5️⃣مصادر خطبه الجَمَل شیخ مفید/ فهرست نجاشی/ فهرست ابن ندیم/ الانصاف فی الإمامة ابن قبة رازی/ معانی الأخبار شیخ صدوق/ المناقب ابن جوزی/ المغنی قاضی عبد الجبار معتزلی/ الأمالی شیخ طوسی/ مجمع الأمثال میدانی/ المستقصی زمخشری/ تذکرة الخواص سبط ابن جوزی و ... زلال معرفت احساس مى‏كند و در مشكلات به او پناه مى‏برد. (مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَأْ) 3️⃣مصادر خطبه الارشاد شیخ مفید/ المسترشد طبری ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵شهرت خطبه شقشقیه بر اساس تحقیق ابن میثم بحرانی (ج 1، ص 252)، صدور خطبه شقشقیه از امام علی (ع) شهرت غیرقابل انکاری دارد؛ بر آن است که این خطبه حتی پیش از ولادت سید رضی نیز مشهور بوده است. نیز از طریق استادش، مصدق بن شبیب از نقل می‌کند که او معتقد بوده این خطبه از امام علی (ع) صادر شده است. ابن خشاب می‌گوید: من خودم این خطبه را در کتاب‌هایی که دویست سال، پیش از تولد نوشته شده‌ بودند دیده‌ام و اصلا دست‌خط نویسندگان آن کتاب‌ها را می‌شناختم و حتی می‌دانستم که دست‌خط کدام یک از ارباب ادب است. وقتی به ابن خشاب گفتند که برخی این خطبه را از مجعولات سید رضی دانسته‌اند، گفت: رضی و غیررضی کجا و این نفَس و این سبک سخن گفتن کجا؟! من کلام و کتابت رضی را می‌شناسم...!( ابن ابی الحدید، شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 1 ص 205) این خطبه در میان ارباب نیز با همین نام () معروف است؛ چندان که ابن‌اثیر در نهایه، فیروزآبادی در قاموس، ابن منظور در لسان العرب و... خطبه را با همین نام یاد کرده و کلماتی از آن را نقل کرده‌اند. از میان محدثان نیز جناب در علل الشرائع و معانی الاخبار، مرحوم در ارشاد و... این خطبه را آورده‌اند. ادامه دارد در اینجا و اینجا ، شماره 113 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵ترجمه حَتَّى إِذَا مَضَى لِسَبِیلِه جَعَلَهَا فِی جَمَاعَةٍ زَعَمَ أَنِّی أَحَدُهُمْ فَیا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر ترجمه : تا [اینکه] او نيز راه خودش را پیمود [و به جهان ديگر رسید] و امر خلافت را در ميان جماعتى قرار داد كه وانمود می‌کرد من هم یکی از آنها هستم. پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبه‌ی] من نسبت به [خلیفه‌ی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این شش نفر بشوم؟ ◀️کلمه «زعم» را در فارسی به معنای «پنداشتن و گمان کردن» برمی‌گردانند. «پنداشتن و گمان کردن» در فارسی معنای مذموم و توبیخ کردنی ندارد اما کلمه «زعم» در عربی چنین نیست. کلمه «زعم» در عربی به دو معنای متضاد به کار می‌رود(قاموس و تاج العروس): 1) گمان نادرست صادقانه اما غیرقابل بخشش و مستحق توبیخ ومذمت 2) دروغ‌گویی 📚در احتمال اول کلمه زعم غالبا درباره کسی به کار می‌ررود که چیزی را بلد نیست اما در این بلد نبودنش مقصّر است. تقصیرش هم در حدی است که مستحق توبیخ است. با این حال دروغ نمی‌گوید یعنی واقعا همین مطلب نادرست و غیرواقعی را در ذهن خود گمان می‌کرده است. (در موارد غیرغالبی کلمه زعم درباره یک واقعیت به کار می‌رود.) همه کاربردهای قرآنی این کلمه در موضع توبیخ و مذمت است(راغب). 📚احتمال دوم این است که اصلا کلمه «زعم» به معنای دروغ‌گویی باشد. با توجه به اینکه مسأله قابل مقایسه نبودن شحص علی بن ابیطالب علیه‌السلام (یا لااقل اهل بیت) با دیگر صحابه از مسائل بسیار بدیهی صدر اسلام بوده، این احتمال دوم در معنای عبارت صحیحتر به نظر می‌رسد. ↩️قرینه: در جمله‌های بعدی آمده است که هیچ تردیدی در افضلیت علی بن ابیطالب وجود نداشته است (مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر!). ع ،‌ شماره 45 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله | 🔵تأمل در خطبه شقشیه آیت الله العظمی مرعشی نجفی در وصیتنامه خود به فرزندش نوشته است: سفارشش میکنم به تدبر و اندیشیدن در خطبه مولای ما امیرمؤمنان و سید مظلومان که در مسجد انشاء فرمود و آن را عده بیشماری از فریقین که مورد وثوق هستند نقل کرده اند. پ ن: سومین خطبه نهج البلاغه و مشتمل است بر بیان صریح نقدهای امیرالمؤمنین بر خلفای سه گانه و توضیحاتی درباره امر جانشینی پیامبر صلوات الله علیه. 56 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد. ✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن درباره‌ی خلفای سه‌گانه غالبا ( بین مسلمین) را رعایت می‌کردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و گویی استفاده می‌کردند (مثل ) اما در خطبه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرموده‌اند. 🔺این جمله بخشی از همین خطبه است که حضرت درباره ارائه کرده‌اند. این عبارت که برای سرزنش عثمان () صورت‌بندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که می‌گوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادب‌پژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبه‌ی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است. ، شماره65 https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a https://eitaa.com/banahjolbalaghe