بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره16
🌾🌴🍃🌻☘🌛
#قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع، شماره2
#خطبه_3: (فَيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى! مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر؟!
پناه بر خدا از اين شورا! کی گمان به مقایسهپذیری من با اولینشان (ابابکر) میرفت كه حالا کار به جایی رسیده که در کنار امثال اينها (اعضاى شورای شش نفره) قرارم دادهاند؟!
🔷#خلیفه_دوم برای تعیین خلیفه پس از خودش از شورای شش نفره استفاده کرد و امام علی ع را هم عضو آن شورا کرد ولی رأی #عبدالرحمن را از رأی امام ع هم مؤثرتر قرار داد!!
📢حضرت در خطبه #شقشقیه به این عمل خلیفه دوم اعتراض کرده و بر اساس جدل (با کسانی که خلیفه اول را خیلی قبول داشتند) به این قیاس اولویت استناد کردهاند که هیچ کس حتی فکرش را هم نمیکرد که من با #خلیفه_اول مقایسه شوم با این حال چرا مرا در کنار اعضای شورای شش نفره نشاندند!!
🔵معروف است که حضرت ع گاهی میفرمودند: انزلنی الدهر ثم انزلنی حتی صرت قرین فلان و ...
روزگار مرا پایین آورد باز هم پایین آورد تا جایی که همنشین فلانی و فلانی ... شدم
👈 نکته متنی:👇
تعبیر «حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر» یک نکته بسیار لطیفی دارد و آن اینکه حضرت کلمهی قرین را (به صورت اسمی) به کار نبردهاند و نفرمودهاند: من قرین این افراد شدهام بلکه با #فعل_مجهول (أُقرَنُ) اشاره کردهاند که کسی مرا کنار آنها نشانده!! یعنی کسی میخواست من همنشین آنان شوم ولی فقط توانست مرا در کنار آنان بنشاند و من قرین آنها نشدم.
#مقام_اهل_بیت ع
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 13
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
«أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ... » #خطبه_3
(آگاه باشید که فلانی خلافت را [به زور] به تن کرد...)
عنصر زیباشناختی:
استعاره مکنیّة لباس به جای #خلافت. (مشبه به که لباس است حذف شده و پوشیدن که تناسب با لباس دارد به عنوان قرینه ذکر شده است)
🔷حضرت امیر(ع) در این بیان، خلافت را به لباس تشبیه کرده اند که ابوبکر آن را بر تن کرد.
👈نکات:
🔹1. وجه شبه بین لباس و خلافت:
الف) لباس، عیب ظاهری انسان را می پوشاند همانگونه که وقتی کسی به خلافت رسید دیگر کسی حتی ظاهرترین عیوب او را نیز بر زبان نمیراند.
ب) لباس علاوه بر عیب پوشی، خاصیت زینت بخشی نیز دارد همانگونه که وقتی کسی به قدرت برسد از سوی اطرافیان چاپلوس، با انواع صفات نیکو زینت داده می شود.
🔹2. تقمّص، مطاوعه قمّص می باشد. تناسب این معنا در عبارت فوق در آن است که #خلیفه_دوم ردای خلافت را بر #خلیفه_اول پوشاند. (حضرت به این نکته در ادامه خطبه شقشیه هم اشاره کردهاند)
🔹3. باب تفعّل به معنای "انجام دادن عمل با زحمت و دشواری (تکلف)" نیز هست؛ در اینجا حضرت میخواهند اشاره بفرمایند که این لباس به اندازه قامت او نبود ولی او با هر زحمتی بود لباس را به تن کرد! در ادامه این خطبه، جمله «وقد یعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی» نیز این برداشت را تایید میکند.
🔹4. #خطبه_شقشقیه از زیباترین خطبههای تاریخ ادب است.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 14
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى». (#خطبه_3)
(همانا او می دانست که جایگاه من نسبت به خلافت همچون جایگاه محور نسبت به آسیاب است).
🌹عنصر زیباشناختی:
🔹#تشبیه خلافت به سنگ آسیاب و تشبیه خودشان به محور آن سنگ.
🔷وجه شبه:
1⃣سنگ آسیاب اگر محور نداشته باشد، نه تنها آسیاب نفعی نخواهد داشت بلکه ممکن است با سقوط سنگها و واژگون شدن، موجب خسارت شود. خلافت نیز بدون محوریت امام ع نه تنها کارکرد صحیح ندارد بلکه موجب خسارت به امت میشود.
2⃣حرکت سنگ آسیاب بر گرد محور همواره یک حرکت چرخشی است؛ اتفاقا مَثَل امام نیز مَثَل کعبه است که امت به دور او باید بچرخد و اوامر امام، برنامه گردش چرخ زندگی مردم باشد و این یعنی رهبری دینی و سیاسی.
3⃣ آنچه مانع انسجام سنگ زیرین و زبرین می شود، محور آسیاب است. امام نیز مایه وحدت امت است. در دعای افتتاح می خوانیم: « اللهم... و ارتُق بِهِ فَتقَنا» ( تفرقه ما را به واسطه او به اتحاد تبدیل کن)
#خطبه_شقشقیه
#نقش_امامت
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 15
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى».(#خطبه_3)
(همانا او می دانست که جایگاه من نسبت به خلافت همچون جایگاه محور نسبت به آسیاب است)
🔷عنصر زیباشناختی: تشبیه خلافت به سنگ آسیاب و تشبیه خودشان به محور آن سنگ.
🌹در پست پیشین (#بازیباییهای_نهج، شماره 14) بخشی از شباهتهای بین محور آسیا و شخصیت امام ع بررسی شد. در این پست به برخی دیگر از شباهتها اشاره میشود:
1⃣. کارآمدی و اثربخشی
آنچه موجب کارآمدی و اثربخشی آسیا میشود همین است که محوری وجود دارد و هر یک از دو سنگ را در جای بایستهی خودشان حرکت میدهد و کار آسیاب را پیش میبرد امام ع هم برای جامعه همین خصوصیت را دارد یعنی اگر باشد اجزای امت اسلامی را مانند قطعههای آسیا در جای بایسته خودشان قرار میدهد تا امت اسلامی کارآمدی و اثربخشی داشته باشد.
2⃣. برجسته بودن و شاخص بون
محور آسیا در وسط آسیا است و وقتی به آسیا مینگری اول آن را میبینی و اصلا آسیاب را بدون محور تصور هم نمیتوانی بکنی! علی ع هم در امت اسلام و بویژه برای #خلافت چنین جایگاهی داشت. یعنی حتی اگر به فرض محال بپذیریم که پیامبر(ص) از سوی خداوند جانشینی برای خود معین نکرده بود و تعیین خلیفه به انتخاب مردم بود، باز هم مردم باید به سراغ علی میرفتند چون خیلی روشن و بدیهی بود که در بین #صحابه پیامبر ص علی ع به خاطر فضائل شخصیاش شایستهترین فرد برای خلافت بود.
این سخن را #ابن_ابی_الحدید هم در جای جای شرح نهج البلاغه 📚توضیح داده و #ابوجعفر_اسکافی هم در کتاب📖 ارزشمند #المعیار_و_الموازنه اثبات کرده است.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 16
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
«يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ» #خطبه_3
(همواره آب فراوان از من جارى است).
🔷عنصر زیباشناختی:
استعاره کوه از وجود مبارک حضرت امیر(ع)،
استعاره سیل از علم و فضیلت و وساطت فیض.
🔹توضیح:
حضرت امیر(ع) خود را به کوهی تشبیه کرده است که از آن آب فراوان جاری می شود. روشن است که از هر تپه یا کوه کوچکی آب فراوان به راه نمی افتد بلکه کوه های مرتفع که ذخایر عظیمی از برف بر خود دارند سبب ساز چنین آب فراوان و مستمری میشوند. کوه وجود حضرت آنقدر رفیع است که ذخایر عظیم علم و فضیلت (و عیبة علمه) از بلندای آن به سوی بشریت در جریان است.
این جمله کوتاه هم حضرت را به صورت کوه تصویر کرده و هم فضیلت ایشان را به صورت آب به تصویر کشیده و تصویر مرکبی را پدید آورده است.
📝نکات:
1⃣ فعل #مضارع (ینحدر) شهادت بر دوام این ریزش علم و فضیلت دارد چرا که امام، واسطه فیض خداوند است و فیض خداوند لحظهای از هستی منقطع نمی شود.
2⃣وقتی خطبه متقین به پایان رسید، همّام با دریافت آن معارف گهربار نالهای سر داد و جان باخت، حضرت فرمودند که موعظه با اهلش چنین می کند، فردی به امام عرض کرد که پس چرا این مواعظ در خود شما اثر نمیکند؟ حضرت فرمودند که این سخن را شیطان بر زبان تو راند.
آیت الله جوادی فرمودند #همام به اصرار و الحاح، خویش را مقابل آب سرازیر شده از کوه وجود حضرت قرار داد و آب او را با خود برد ولی قرار نیست که سیل، خود کوه را نیز با خود برد.
#خطبه_شقشقیه
#شبهه_وفات_همام
#استمرار
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 17
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
«لا یرقی إلیّ الطّیر» (هیچ پرندهای را به قلّهی من راهی نیست). #خطبه_3
🔷عناصر زیباشناختی:
1️⃣استعاره کوه از وجود مبارک حضرت امیر(ع)،
2️⃣استعاره پرنده از خیال و اندیشه اندیشوران،
3️⃣ایجاز،
4️⃣ سجع بین کلمه «طیر» با کلمه «سیل» (که در جمله قبلی به کار رفته است)
✍️نکات:
🍃حضرت در این عبارت، خود را در شمایل یک "کوه بلند" ⛰به تصویر کشیدهاند و اندیشه اندیشوران را نیز در شمایل "پرندههایی"🕊 به تصویر کشیدهاند که هیچ یک از این پرندگان به بلندای آن کوه نمیتوانند برسند.
در هم تنیدگی دو تصویر (تصویر کوه و تصویر پرنده) زیبایی این عبارت را بسیار دلپذیرتر کرده است.
🔹مهم آن است که این دو تصویر در هم تنیده در کوتاهترین قالب لفظی (Minimal) بیان شده و گوینده در بیان آن، نه تنها به هیچ تکلفی نیافتاده بلکه مرکب سخن آنقدر در دست ایشان رام بوده که حتی توانستهاند عبارت «لایرقی الیّ الطیر» را با عبارت قبلیاش (ینحدر عنی السیل) به یک سجع بسیار زیبا هم تبدیل بکنند.
◀️ال در « الطیر» ال جنس است یعنی هیچ پرنده ای بر اوج من نرسد و این بیانی دیگر از آن روایت شریف است که فرمود: اهل بیت را به مقام خدایی نرسانید، جز آن هر چه می خواهید در عظمت و شأن آنها بگوئید. (بر اوج غنایت نرسد هیچ کمندی/ بیهوده رسن باف خیالند گمانها).
#خطبه_شقشقیه
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره 21
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_اعتراض_شماره1
امیرالمومنین ع در #خطبه_شقشقیه درباره وضعیت فکری مردم در ایام حکومت خلیفه دوم فرمودهاند:
فَمُنِيَ النَّاسُ لَعَمْرُ اللَّهِ بِخَبْطٍ وَ شِمَاسٍ وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِرَاضٍ #خطبه_3
یعنی مردم در ایام خلافت خلیفه دوم به چهار مشکل گرفتار شدند:
حرکت بدون آگاهی و معرفت (خبط)،
تندخویی و دشمنی با یکدیگر (شماس)
بیثباتی در پندار و کردار (تلون)
بیهوده فعالیت کردن (اعتراض)
🔹کلمه اعتراض در اینجا به معنای این است که رونده در زمانی که میخواهد طول مسیری را بپیماید، در عرض مسیر حرکت بکند و کنایه از شدت گمراهی است و نتیجهاش هم این است که فعالیتش بیهوده باشد و راه به جایی نبرد.
✍️متاسفانه برخی از مترجمان، کلمه اعتراض را به معنای همان اعتراض فارسی پنداشته و در فارسی هم به اعتراض برگرداندهاند!
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره31
🌾🌺💐🌺🍃
🔵کلمه سیل
«یَنحدِر عنّی السَّیل» خطبه 3
#کلمه_سیل در زبان فارسی چون به معنای ویرانگری و تخریب نیز اشاره میکند، از نظر معنای ضمنی (Connotation) بار منفی پیدا کرده است اما در زبان عربی هر آب فراوانی که در حال حرکت باشد (چه تخریب و ویرانگری داشته باشد چه نداشته باشد) سیل نامیده میشود.
✍️روایاتی وجود دارد که نشان میدهد مردم برای استفاده از آبهای سرگردان در آبیاری نخلهایشان منازعاتی داشتهاند و به محضر پیامبر ص آمدهاند. در این روایات، آبیاری نخل به وسیله آب سیل (شُرب النّخل بالسّیل)، ذکر شده که نشان میدهد سیل در زبان عربی لزوما به معنای آب ویرانگر نیست.
🔹اتفاقا در جمله «ینحدر عنی السیل» که در نهج البلاغه به کار رفته، کلمه سیل دارای معنای منفی نیست و منظور حضرت این است که از وجود من آبی حیاتبخش و روحافزا همواره روان است.
از این رو از مترجمان محترم توقع میرود کلمه سیل عربی را در زبان فارسی به سیل فارسی برنگردانند.
#خطبه_3
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
(تا اینکه سومین [خلیفهی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصلهی میان فضلهی خودش و علوفهی خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشتههایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگیاش او را سرنگون کرد. )
امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضا را مناسب دیدهاند و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
این جمله بخشی از همین خطبه شقشقیه است که حضرت درباره عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور خطبه ادبپژوهان عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زیباترین هجو زبان عربی است ولی این بخش از خطبه شقشقیه حتی از این شعر هم بالاتر رفته است.
#با_زیباییهای_نهج شماره 38
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
توضیحات استاد یوسفی غروی زیدعزه درباره خطبه شققیه
1.16M
بسم الله
⁉️آیا #خطبه_شقشقیه ( #خطبه_3 نهج) یک خطابه و سخنرانی عمومی بوده است؟
( توضیحات استاد یوسفی غروی زید عزه)
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_أجهز_علیه
با مترجمان نهج البلاغه
✅إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
📢 ترجمه: تا اینکه سومین [خلیفهی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصلهی میان فضله و علوفهی خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشتههایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگیاش او را سرنگون کرد.
🔻تعبیر «اجهز علیه» به معنای «نهایی کرن قتل مجروحان» و معادل با «شلیک تیر خلاص» است. در توضیحی که حضرت در خطبه #شقشقیه درباره واقعه #عثمان میدهند، این تعبیر (اجهز علیه عمله) به دو نکته اشاره دارد:
یکی اینکه عثمان را دیگران نکشتند بلکه این خودش بود که با عملکرد خودش، خودش را کشت .
دوم آنکه این خودکشی یک خودکشی تدریجی بود. یعنی او قبلا به وسیله کارهای نادرست خودش مجروح شده بود و آنچه در محاصرهی خانهاش روی داد فقط "شلیک تیر خلاص" بود که آن هم توسط خودش انجام شد.
بسیاری از مترجمان تعبیر «اجهز علیه» را به معانی نادرستی مانند «مردم را برانگیخت»، «خودش را کشت» و ... برگرداندهاند و باعث شدهاند دو نکتهی لطیف فوق از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل نشود.
پ ن:
نهایه: يقال أَجْهَزَ على الجريح يُجْهِز، إذا أسرع قتله و حرّره.
رسائل الشریف المرتضی ۲/۱۱۲: الاجهاز لا یستعمل الا فی اتمام ما بدئ به من الجراح و غیره.
#با_مترجمان_نهج، شماره 44
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه #کلمه_زعم
حَتَّى إِذَا مَضَى لِسَبِیلِه جَعَلَهَا فِی جَمَاعَةٍ زَعَمَ أَنِّی أَحَدُهُمْ فَیا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر #خطبه_3 #شقشقیه
ترجمه : تا [اینکه] او نيز راه خودش را پیمود [و به جهان ديگر رسید] و امر خلافت را در ميان جماعتى قرار داد كه وانمود میکرد من هم یکی از آنها هستم. پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبهی] من نسبت به [خلیفهی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این شش نفر بشوم؟
◀️کلمه «زعم» را در فارسی به معنای «پنداشتن و گمان کردن» برمیگردانند. «پنداشتن و گمان کردن» در فارسی معنای مذموم و توبیخ کردنی ندارد اما کلمه «زعم» در عربی چنین نیست.
کلمه «زعم» در عربی به دو معنای متضاد به کار میرود(قاموس و تاج العروس):
1) گمان نادرست صادقانه اما غیرقابل بخشش و مستحق توبیخ ومذمت
2) دروغگویی
📚در احتمال اول کلمه زعم غالبا درباره کسی به کار میررود که چیزی را بلد نیست اما در این بلد نبودنش مقصّر است. تقصیرش هم در حدی است که مستحق توبیخ است. با این حال دروغ نمیگوید یعنی واقعا همین مطلب نادرست و غیرواقعی را در ذهن خود گمان میکرده است. (در موارد غیرغالبی کلمه زعم درباره یک واقعیت به کار میرود.) همه کاربردهای قرآنی این کلمه در موضع توبیخ و مذمت است(راغب).
📚احتمال دوم این است که اصلا کلمه «زعم» به معنای دروغگویی باشد. با توجه به اینکه مسأله قابل مقایسه نبودن شحص علی بن ابیطالب علیهالسلام (یا لااقل اهل بیت) با دیگر صحابه از مسائل بسیار بدیهی صدر اسلام بوده، این احتمال دوم در معنای عبارت صحیحتر به نظر میرسد.
↩️قرینه: در جملههای بعدی آمده است که هیچ تردیدی در افضلیت علی بن ابیطالب وجود نداشته است (مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِیّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر!).
#مقام_اهل_بیت ع #اهل_سنت_و_اهل_بیت #تفضیل_خلفا #قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع
#با_مترجمان_نهج، شماره 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(3)
فيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَى مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِر #خطبه_3
پناه برخدا از دست آن شورا! کی در [بلندی مرتبهی] من نسبت به [خلیفهی] اولشان شکی وجود داشت تا اینکه همنشین امثال این هم نشینان بشوم؟
🔸 #خلیفه_دوم در آخرین ساعات عمرش تصمیم گرفت شورای شش نفره تشکیل دهد. صحابه که به منزلت و مرتبت علی علیهالسلام آگاه بودند، میدانستند که قرار دادن علی در کنار کسانی مانند عثمان، عبدالرحمن، سعد، زبیر و طلحه قیاس ماه با فانوس بود.
برای همین بود که #عباس به امیرالمؤمنین گفت: جایگاه خودت را حفظ کن و با این گروه همنشین نشو (لا تدخل معهم و ارفع نفسك عنهم)!
ولی امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ او فرمود: «از اختلاف افکندن [بین امت] بیزارم» (إنی اکره الخلاف)!
(شرح ابن ابی الحدید ج 1 ص 191)
#شورای_شش_نفره #خلافت #مصلحت
#قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع،
#مقام_اهل_بیت ع
#با_معارف_نهج، شماره 122
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد.
✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
🔺این جمله بخشی از همین خطبه #شقشقیه است که حضرت درباره #عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادبپژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» #زیباترین_هجو زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبهی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است.
#بازیباییهای_نهج، شماره65
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵چالش ادبی ۵
... إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع #خطبه_3
... تا اینکه سومین [خلیفه ی] این قوم به خلافت رسید در حالی که در میانه فضله و علوفهاش [شکم و] دو پهلویش را برآمده کرد! وعموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهار را.
🔻در جمله « يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيع» کلمه «خِضمة» بااینکه مفعول مطلق است ولی به نظر میرسد در کلمه «نبتة» عمل کرده است.
از نظر نحوی، مصدری که مفعول مطلق شده، آیا میتواند در مفعولبه عمل نصبی انجام بدهد؟
#مشکل_نحوی #چالش_ادبی ۵
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a