بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره 15
🌾🌺💐🌺🍃
🔵تجمل در فقر
#خطبه_193
فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ ...وَ تَجَمُّلًا فِي فَاقَة...
از نشانههای [هر] یکی از تقواپیشگان این است که قوتی [عظیم] در دینشان و ... آبروداری [بزرگی] در فقرشان میبینی...
📢 منظور از "تجمل در فقر " این است که اهل تقوا ممکن است فقیر بشوند ولی کاری نمیکنند که به فقر معروف بشوند.
""تجمل در فاقت"" یعنی :
🔹در عین فقیری باحیا بودن، محتشم بودن و عزت و شوکت خود را حفظ کردن.
🔸معنای تجمل در اینجا زیور و آراستگی نیست بلکه اظهار زینت است، برای همین است که برخی لغویان حیا را هم در بین معانی کلمه تجمل ذکر کردهاند.
🔷بنابراین منظور از «تجمّلا فی فاقة» آبروداری در فقر است.
متاسفانه برخی مترجمان معنای کلمه تجمل را به درستی منتقل نکردهاند. --------------------------------------------
📢 دو نکته:
👈1⃣امام ع با کلمه «تری» اشاره کرده اند که عناصری مانند «قوت در دینداری» و «آبروداری در فقر» باید صفتی آشکار باشند؛ آنقدر آشکار باشند که به چشم بیایند و دیده بشوند.
👈2⃣#فعل_مضارع (تری) و معنای #استمرار نیز نشانه آن است که این دو عنصر به صورت مستمر در زندگی متقین دیده می شود.
---------------------------------------------
#خطبه_متقین #خطبه_همام #آبروداری_در_فقر #کلمه_تجمل
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 16
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
«يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ» #خطبه_3
(همواره آب فراوان از من جارى است).
🔷عنصر زیباشناختی:
استعاره کوه از وجود مبارک حضرت امیر(ع)،
استعاره سیل از علم و فضیلت و وساطت فیض.
🔹توضیح:
حضرت امیر(ع) خود را به کوهی تشبیه کرده است که از آن آب فراوان جاری می شود. روشن است که از هر تپه یا کوه کوچکی آب فراوان به راه نمی افتد بلکه کوه های مرتفع که ذخایر عظیمی از برف بر خود دارند سبب ساز چنین آب فراوان و مستمری میشوند. کوه وجود حضرت آنقدر رفیع است که ذخایر عظیم علم و فضیلت (و عیبة علمه) از بلندای آن به سوی بشریت در جریان است.
این جمله کوتاه هم حضرت را به صورت کوه تصویر کرده و هم فضیلت ایشان را به صورت آب به تصویر کشیده و تصویر مرکبی را پدید آورده است.
📝نکات:
1⃣ فعل #مضارع (ینحدر) شهادت بر دوام این ریزش علم و فضیلت دارد چرا که امام، واسطه فیض خداوند است و فیض خداوند لحظهای از هستی منقطع نمی شود.
2⃣وقتی خطبه متقین به پایان رسید، همّام با دریافت آن معارف گهربار نالهای سر داد و جان باخت، حضرت فرمودند که موعظه با اهلش چنین می کند، فردی به امام عرض کرد که پس چرا این مواعظ در خود شما اثر نمیکند؟ حضرت فرمودند که این سخن را شیطان بر زبان تو راند.
آیت الله جوادی فرمودند #همام به اصرار و الحاح، خویش را مقابل آب سرازیر شده از کوه وجود حضرت قرار داد و آب او را با خود برد ولی قرار نیست که سیل، خود کوه را نیز با خود برد.
#خطبه_شقشقیه
#شبهه_وفات_همام
#استمرار
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 18
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ ...ِ» #حکمت_115
فردی از حال حضرت پرسید. ایشان در پاسخ فرمودند: چگونه باشد حال كسى كه با هستى خود، در حال فنا است و با تندرستىاش بيمار مىشود و ...
🔷عنصر زیباشناختی:
باریک بینی شگرف در ایجاد رابطه میان اضداد و ارجاع امری به ضد خویش.
✍️توضیح عبارتِ «كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِه»⏬
یکی از اموری که مایه آرامش و خرسندی دنیوی انسان میشود، بقای عمر است و در مقابل چیزی که موجب نگرانی و دلشوره انسان است فنا است.
در حالیکه امام علیه السلام میخواهند به انسان بفهمانند با همان بقای خودش در حال نابودن شدن است درست مانند روشنایی شمع که چون وجود دارد، از بین میرود.
زیبایی این جمله به آن است که حضرت «خود ِ بودن» را «نابودی» قلمداد کردهاند نه حرکت به سوی آن را و به تعبیر دیگر به ما فهماندهاند وقتی بقاء روی دیگرش همان فنا است چرا از یکی بیزار و به دیگری مشتاق هستی؟
🔸استمراری که از فعل مضارع «یفنی» فهمیده می شود به تدریجی و مستمر بودن این فنا اشاره می کند و نشان میدهد که این «فنا شدن» به خاطر تدریجی و مستمر بودنش مورد غفلت قرار گرفته است.
#دنیا #فنا #بقا #میل_به_بقا #استمرار #فعل_مضارع
@banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
باسلام واحترام خدمت دوست گرامی جناب عشایری عزیز راجع به اشکال دوست عزیزاقای سیدمرتضی حسینی خدمت ایشا
..
..
استاد سید مرتضی حسینی کمال آبادی درباره دلالت فعل مضارع بر استمرار توضیح زیر را ارائه کرده اند:⏬
✍️محضر اساتید محترم عرض می کنم که؛
نکته دقیقا اینجاست که آیا #فعل_مضارع به هیئت خود، دال بر #استمرار است، یا همراه با قرینه؟
اگر همراه با #قرینه شد، یعنی به خودی خود دال بر استمرار نیست، لذا دلالت استمرار بر فعل مضارع، نوعی مجاز می شود.
عملکرد ادیبان نیز چنین است که دلالت فعل مضارع بر استمرار را با تعیین قرینه در می یابند.
در مفهوم شناسی، انتساب معنای همراه با یک قرینه به یک لفظ مغالطه است، چنانکه ابن هشام تذکر داده است.
اما امروزه، چون اصلی مسلم مورد استفاده قرار می گیرد و برخی باحثان خود را بی نیاز از تبیین قرینه می دانند، انگار صرف فعل مضارع بودن، برای فهم کشف استمرار کافی است.
به نظرم امروزهاز این اصل استفاده های نادرستی می شود.
حال اگر استاد محترم، و دوست گرامیم آقای عشایری، قرینه در جمله ی یفنی ببقائه را نیز تبیین بفرمایند، متشکر می شویم.
برای پژوهش بیشتر این آدرس ها را هم می توان مراجعه کرد:
مغنی اللبیب، ج1، ص 148.
کشاف ج 3، ص 151
همان ج 4 ص 247.
مقاله ای را هم حامد عبدالقادر دارد به نام معانی الماضی و المضارع که بر خلاف عنوانش در این پیوند سخنی ندارد.
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 17
سم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 23
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
#خطبه_221: «وَ تَرْتَعُونَ فِيمَا لَفَظُوا»
(و از آنچه باقى گذاردهاند بهره میبرید)
🔷عنصر زیباشناختی: استعاره تصریحیه ترتعون از بهرهمندی.
✍️توضیح آنکه معنای حقیقی «رَتَعَ»، چریدن حیوان است از هر آنچه میخواهد. حیوان در چَرا، بدون توجه به حقوق دیگران و از هر چه بیابد فقط به دنبال سیر کردن شکم خویش است. برخی مردم نیز از هر آنچه گذشتگان بجای گذاشتهاند بهره میبرند بدون آنکه حقوق دیگران و در رأس همه، حق خداوند را رعایت نمایند.
🔸چریدن از سوی دیگر حیوانی را که مشغول چریدن است، از وجود شکارچی غافل میکند لذا حیوانی که مشغول چریدن است به راحتی گرفتار میشود. انسان نیز مورد تعقیب شکارگری به نام مرگ است (طرید الموت #نامه_31) و پرداختن به لذات دنیا او را از در کمین بودن صیاد غافل میکند و در همان بی خبری به کام مرگ فرو می رود.
◀️نکات:
1️⃣ فعل «رَتَع» زمانی برای انسان استعاره آورده میشود که خوردن فراوان مد نظر باشد (مفرادت #راغب) لذا اصل بهرهمندی از طبیعت مورد نهی این روایت نیست بلکه مسأله در زیاده خواهی و تکاثری است که در ابتدای خطبه نیز بدان اشاره شده است. همین تکاثر است که غفلتزا است.
2️⃣ فعل «رَتَع» در جایی به کار میرود که گیاهان سرسبز فراوانی وجود داشته باشد(معجم مقاییس اللغه) و شاید کاربرد «رتع» در اینجا اشاره لطیفی به "کثرت زرق و برق دنیا" و فریبندگی آن نیز داشته باشد که انسان را به خود مشغول میکند.
3️⃣ «ترتعون» #فعل_مضارع است و دلالت بر #استمرار دارد. این استمرار غفلت تا جایی پیش می رود که مرگ فرا رسیده، میان انسان و توبه جدایی می اندازد. (اذا قد اهلکتَ نفسَک #نامه_31)
4️⃣درست است که همه مردم گرفتار چنین غفلتی نیستند لکن بیشتر مردم غافل اند و همین غفلت اکثری موجب شده است که حضرت تعبیر «ترتعون» را خطاب به همه انسانها به کار ببرند وگرنه معلوم است که برخی انسانها مصداق تعبیر «ترتعون» نیستند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 60
🔵آثار سه گانه حمد کردن الاهی
أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ ... #خطبه_2
حمد یعنی ستایش و کسی که خدای را میستاید در حقیقت او را #شکر نیز گفته است. در اینجا برای حمد الاهی سه اثر دنیوی ذکر شده است:
1️⃣یکی آنکه #حمد_الاهی موجب میشود نعمتهای الاهی ارتقاء یابد (استتماما لنعمته) هرچند در جاهای دیگر آمده است که شکر الاهی باعث میشود که افاضهی #نعمت استمرار یابد و جریان نعمتهای الاهی قطع نشود ولی در اینجا از "تام شدنِ" نعمتهای موجود و #ارتقای_نعمت (ارتقای کیفی نعمت) سخن گفته شده است.
2️⃣اثر دوم آنکه هرکس خدای خود را ستایش کند در حقیقت با همین مدحش خود را در برابر عزت او تسلیم میکند. تسلیم در برابر #عزت_الاهی انسان مدح کننده را به این درک میرساند که در برابر آن #عزت لایتناهی ذلتی وصف ناشدنی دارد.
3️⃣اثر سوم آن است که کسی که خدای را مدح میکند از خدای خود قدرتی کسب میکند که معصیت نکند این قدرت همان #تقوا است . به عبارت دیگر بین حمد الاهی و قدرت خودکنترلی (در هنگامی که زمینه گناه پیش میآید) رابطه مستقیم وجود دارد.
👇نکته: 👇
در اینجا #حمد الاهی در قالب #فعل_مضارع بیان شده (أحمَدُ) یعنی این سه اثر بر حمدهای از هم گسسته مترتب نمیشود بلکه بر حمدی مترتب میشود که #استمرار داشته باشد.
سهگانهی (اتمام نعمت، تسلیم در برابر عزت الاهی، کنترل نفس از گناه) آثاری در زندگی دارد که در آینده درباره آن سخن خواهیم گفت.
@banahjolbalaghe