خداوندا اى گستراننده زمين و اى برپا دارنده آسمانها و اى كسى كه دلها را مطابق فطرتشان آماده پذيرفتن حق و ارشاد آفريدهاى، آن كه بخواهد سعادت و آن كه نخواهد شقاوت را انتخاب مىكند. شريفترين درودها و برترين بركاتت را بر محمد (ص) رسول و بنده خود قرار بده پيامبرى كه انبياء پيشين به وى ختم گرديد و راهگشاى مشكلات آينده شد. دين حق را با دليل و برهان براى مردم ظاهر و آشكار گرداند و لشكريان باطل و ناحق را از ميان برد، هيبت و صولت گمراهان را در هم شكست. خداوندا چنان كه پيامبر به دستور تو قيام كرد، و بار سنگين رسالت را به دوش كشيد، و براى رضا و خوشنودى تو، ثبات قدم به خرج داد، بى آن كه در انجام وظيفهاش سستى ورزد و يا در اراده عزمش ترديد و دو دلى پديد آيد (تو نيز بر او رحمت و درود فرست).
(بار الهى اين محمّد (ص) پيامبر تو است كه وحى را ضبط و نگهدارى كرد و بر پيمانت وفادار ماند، و در اجراى فرامين و احكامت كوشش كرد، تا روشنايى دانش را در دلها برافروخت و راه راست را براى اشخاص خطاكار روشن ساخت، و با وجودى كه دلها در فتنه و گناه غوطهور بودند، آنها را هدايت كرد.
پرچمهاى ديانت را به وضوح برافراشت، و احكام نورانى شريعت را رواج داد).
آرى او امانتدار وحى، و نگاهبان اسرار نهفته و خزانهدار رموز خداوندى تو است و به همين دليل در روز قيامت گواه راستين تو خواهد بود، چه اين كه از جانب تو برانگيخته شده و فرستاده تو در ميان مردم است. بار خدايا در سايه رحمت خود، براى او جايى وسيع مقرر فرما، و از فضل و كرم و بزرگواريت پاداشهاى نيكو به وى ارزانى دار. بار الهى ديانت او را نسبت به انبياء پيشين رونق بيشترى ببخش و در پيشگاه خود جايگاهش را برتر، جلوه ده و نورانيّتش را فزونتر گردان و به پاداش و مزد رسالت گواهيش را بپذير و كلامش را پسنديده و منطقش را استوار و او را جدا كننده حق از باطل قرار بده. خداوندا ميان ما و رسولت، در جايى كه زندگانى خوش، و نعمت، فراوان، و خواستهها برآورده است، پيوند برقرار فرما. در بهشت جاويدان، جاى وسيع آسايش، مركز راحت و اطمينان، محلّ كرامتها و هدايا، ما را در كنار رسولت بدار».
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵آیا نامه31 نهج به امام حسن ع نوشته شده؟⬇️
📣 محدثان در مورد اینکه مخاطب نامه31، #امام_حسن مجتبی ع است یا محمد بن حنفیه، با هم اختلاف دارند.
کلینی، ابن شعبه و سید رضی از کسانی هستند که مخاطب این نامه را امام مجتبی ع میدانند اما شیخ طوسی، نجاشی و صدوق معتقدند که امام علی ع این نامه را خطاب به فرزند دیگرشان، #محمد_بن_حنفیه نوشتهاند.
📝علامه شوشتری که افزون بر شرح نهج البلاغه (بهج الصباغة) در دانش حدیث نیز شخصیت کمنظیری است، در شرح این نامه نوشته است هرچند طرقی که مخاطب نامه را امام حسن ع میدانند، به پنج طریق میرسد و در مقابل تنها یک طریق داریم که مخاطب نامه را محمد بن حنفیه میداند اما دقت در متن نامه نشان میدهد که این نامه خطاب به امام مجتبی ع نوشته نشده است👇
⬅️چون اولا برخی از نصایح مطرح شده در نامه با مقام عصمت امام ع سازگاری ندارد و ثانیا نامه پس از جنگ صفین و در 37سالگی امام حسن ع نوشته شده در حالیکه امام علی ع در متن نامه خطاب به مخاطبشان نوشتهاند تا نوجوان هستی و قلب نوجوان مانند زمین خالی است میخواهم نصیحتت کنم.
📖علامه #شوشتری نهایتاً نتیجه گرفته است که مخاطب نامه محمد بن حنفیه است با این حال این احتمال را نیز مطرح کرده است که شاید امام علی ع نامه دیگری به امام مجتبی ع نوشته بودهاند که با این نامه آمیخته شده باشد.
#مخاطب_نامه31 #شوشتری #مناسبتی، شماره9
@banahjolbalaghe
بسم الله
#اهمیت_نامه31_نهج
امیرالمومنین ع خود در جای جای این نامه بر اهمیت آن تاکید فرمودهاند؛
از جمله:👇
👈نوشتهاند که هرچند با تاریخ بشریت زندگی نکردهاند اما در کردار و اخبار و آثار پیشینیان چنان اندیشیدهاند که گویا یکی از آنان بودهاند بلکه اصلا گویا با آنان زیستهاند و حالا زندگی آنان را دقیق بررسی کرده و چکیده آن را برای فرزندشان انتخاب کرده و در این نامه عرضه کردهاند.
👈در جای دیگری تاکید کردهاند که در این نامه والد شفیقی هستند که همه تلاش خود را برای ادب کردن فرزند به کار گرفتهاند (وَ رَأَيْتُ حَيْثُ عَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِي الْوَالِدَ الشَّفِيقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَيْهِ مِنْ أَدَبِكَ)
👈در جای دیگر از مخاطب نامه خواستهاند که با دقت و تأمل، نامه را مورد فهم قرار دهد (تفهم وصیتی)
👈#سید_بن_طاووس در فرجام کتاب المحجه خطاب به فرزندش نوشته است: به خاطرم رسید این کتاب را به نامهای ختم کنم که پدرت امیرالمومنین ع (که صاحب علم الکتاب بود) به فرزند عزیزش نوشته همان رسالهای که برای شیعیانش بر جای نهاده... این رساله از نظر در برداشتن سعادت دین و دنیا جامعترین رساله است.
👈#مجلسی در بحار ابتدا نسخه سید ابن طاووس را نقل کرده سپس قبل از آنکه نسخه تحف العقول را نقل کند، نوشته است: «ابن شعبه این نامه را در تحف با کمی اختلاف نقل کرده میخواهم این نامه را از نسخه او هم نقل کنم زیرا این نامه مُشک است که من هر گاه خواندن آن را تکرار کردهام بوی خوشی از آن وزیده است!»
👈عسگری در زواجر گفته است: اگر قرار بود سخنی را با طلا بنویسند، آن سخن همین نامه بود.
#مناسبتی، شماره10
@banahjolbalaghe
بسم الله
در باره دیدگاه علامه شوشتری راجع به #مخاطب_نامه31 حجت الاسلام سید علی مدرسی، برایم نوشتهاند:⬇️
سلام علیکم
خسته نباشید
یک اهل فضلی در مورد مطلبِ "مخاطب نامه 31" اینگونه گفتند:
"استدلال ضعیفی است. سید رضی ادیب تر از شیخ شوشتری است و می داند که حدث لزوما به معنی نوجوان نیست"
نظر شما رو میخواستم بدونم.
بنده برایشان نوشتم:✍
👈سرآمدی جناب سید رضی در ادبیات بر اقران سابق و لاحق خویش، موضوع روشن و غیرقابل تردیدی است اما در اینجا غیراز کلمه «حدث» این نکته نیز وجود دارد که امام علی ع مخاطب نامه را حدثی دانسته اند که قلبش کالارض الخالیه (مانند زمین کشت نشده) است و هر بذری را که در آن افشانده شود خواهد پذیرفت. و تعابیر دیگری که نشان میدهد حضرت میخواسته اند قبل از بالا رفتن سنّ مخاطبشان تادیب او را شروع کنند.
قرائنی از این دست برداشت جناب شوشتری از کلمه حدث را تایید میکند.
با این حال احتمالی که شیخ شوشتری در فرجام امر مطرح کردهاند (احتمال آمیخته شدن این نامه به نامه ای دیگر) احتمال ارزشمندی است که نباید از آن غافل شد.
با تشکر فراوان از دقت و پیگیری عضو فعال کانال جناب مدرسی عزیز.
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره8
@banahjolbalaghe
بسم الله
پس از انتشار پستی با عنوان #اهمیت_نامه31 جناب حجت الاسلام زنده دل برایم نوشتهاند:
✍سلام.عزاداری هایتان مقبول .خوب بود یه سری از نکات مهم این رو هم میگفتی.یا اصل نامه رو میذاشتی.همه اعضا حال ندارن برن خودشون بخونن یا ممکنه نهج البلاغه دم دستشون نباشه
📣 بنده معتقدم که
اصل نامه 31 بسیار طولانیه و نمیشه همه متن را توی کانال گذاشت.
ولی خواهش بنده از دوستان و اعضای کانال اینه که هر کدام به دلخواه خود بخشی از متن نامه 31 را میپسندند برای بنده بفرستند تا برای استفاده همه اعضا در کانال به اشتراک گذاشته بشه.
هرچند برای امتثال امر جناب زنده دل، خودم هم این کار را انجام خواهم داد.
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره9
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شمار 1
(به انتخاب حجت الاسلام والمسلمین فرهمندیان)
مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ [لِلدَّهْرِ الذَّامِ] لِلدُّنْيَا السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا يُدْرِكُ السَّالِكِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَكَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِينَةِ الْأَيَّامِ وَ رَمِيَّةِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْيَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِيمِ الْمَنَايَا وَ أَسِيرِ الْمَوْتِ وَ حَلِيفِ الْهُمُومِ وَ قَرِينِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَاتِ وَ صَرِيعِ الشَّهَوَاتِ وَ خَلِيفَةِ الْأَمْوَاتِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ فِيمَا تَبَيَّنْتُ مِنْ إِدْبَارِ الدُّنْيَا عَنِّي وَ جُمُوحِ الدَّهْرِ عَلَيَّ وَ إِقْبَالِ الْآخِرَةِ إِلَيَّ مَا يَزَعُنِي عَنْ ذِكْرِ مَنْ سِوَايَ وَ الِاهْتِمَامِ بِمَا وَرَائِي غَيْرَ أَنِّي حَيْثُ تَفَرَّدَ بِي دُونَ هُمُومِ النَّاسِ هَمُّ نَفْسِي- [فَصَدَّقَنِي] فَصَدَفَنِي رَأْيِي وَ صَرَفَنِي عَنْ هَوَايَ وَ صَرَّحَ لِي مَحْضُ أَمْرِي فَأَفْضَى بِي إِلَى جِدٍّ لَا يَكُونُ فِيهِ لَعِبٌ وَ صِدْقٍ لَا يَشُوبُهُ كَذِبٌ وَ وَجَدْتُكَ بَعْضِي بَلْ وَجَدْتُكَ كُلِّي حَتَّى كَأَنَّ شَيْئاً لَوْ أَصَابَكَ أَصَابَنِي
ترجمه
(اين وصيّت نامه) 1 از پدرى كه نزديك به نيستى و مرگ است، به (گذشت و سختيهاى) زمان اعتراف كننده، پشت كرده بعمر و زندگى (زيرا سنّ مبارك آن حضرت از شصت تجاوز كرده بود و شصت نصف عمر طبيعىّ است و چون كمتر كسى عمر طبيعىّ را دريابد، و اگر هم بعمر طبيعىّ برسد پس بعد از شصت سال هر چه بماند كمتر از گذشته است، بنابر اين بعد از شصت سال شخص بعمر پشت كرده) تسليم به (گرفتاريهاى) روزگار، بد بين بدنيا، ساكن در خانههاى مردگان، كوچ كننده از آنها فردا (روز مرگ نزديك) به فرزند آرزو كننده آنچه (هدايت و راهنمائى مردم كه) در نمىيابد، رونده براه نابود شدگان (مردهها) هدف بيماريها (ى گوناگون) و در گرو روزگار، و آماجگاه مصيبتها و اندوهها، و بنده دنيا (گرفتار رفتار ناهنجار آن) و سودا كننده (سعادت و نيكبختى خوبان و شقاوت و بدبختى بد كرداران) سراى خدعه و فريب و وام دار نابوديها (بيماريها و پيشآمدهاى مرگ آور كه مانند بستانكار تا وام خود را از بدهكار نگيرد دست بر ندارد) و گرفتار مرگ (كه رهائى از آن ممكن نيست) و هم سوگند رنجها، و همنشين اندوهها (زيرا چون شخص از رنج و اندوه جدا نمىشود مانند آنست كه با آنها هم سوگند و همنشين است) و نشانه آفتها و دردها، و بخاك افتاده خواهشها، و جانشين مردگان (كه بآنان خواهد پيوست).
2 پس از اين، در آنچه دانستم از پشت كردن دنيا از من، و سركشى روزگار بر من، و رو آوردن آخرت بمن، چيزى است كه مرا از ياد غير و كوشش بآنچه پى من است (از خانه و دارائى و فرزند)باز مىدارد (زيرا در چنين هنگام سزاوار نيست كه از كسى ياد كرده يا غمّ چيزى خورم، بلكه بايستى در صدد فضايلى كه موجب سعادت و نيكبختى است باشم) ولى چون اندوه من- نه اندوههاى مردم- بمن منحصر گرديد (هرگاه جز كار خود و هر اندوه جز اندوه خود را از ياد بردم) پس انديشهام مرا درست پنداشته از آرزو و خواهش نفس باز داشت، و حقيقت كار من (كوچ از دنيا) را آشكار ساخت، پس وادار نمود مرا به كوشش و تلاشى كه در آن بازيچه نيست، و براستى كه آميخته به دروغ نمىباشد (خلاصه چون ديدم دنيا بمن پشت كرده و بايستى آماده سفر آخرت شوم، هر انديشهاى جز انديشه كار خود را دور ساختم، ولى از آنجا كه) 3 ترا جزئى از خود يافتم (چون فرزند پارهاى از شخص است) بلكه تمام خود يافتم (چون جاى او گرفته نامش را باقى دارد) بطوريكه اگر چيزى بتو رو آورد مانند آنست كه بمن رو آورده است، و اگر مرگ ترا دريابد مانند آنست كه مرا دريافته (خلاصه انديشهام در كار تو مانند انديشه در كار خويش است) و در اندوه افكند مرا كار تو بطوريكه كار خودم مرا در اندوه مىافكند، پس (به اين جهت) اين نامه را براى تو نوشتم در حاليكه بآن پشت قوىّ كردم (وصيّت نامهاى كه اگر بآن عمل نمائى خاطرم آسوده باشد) اگر باقى باشم براى تو يا بميرم. (ترجمه و شرح نهج البلاغة فيض الإسلام)
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شمار ه2
(به انتخاب حجت الاسلام والمسلمین طاهری ساوجی)
فَكَتَبْتُ إِلَيْكَ كِتَابِي [هَذَا] مُسْتَظْهِراً بِهِ إِنْ أَنَا بَقِيتُ لَكَ أَوْ فَنِيتُ فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ وَ قَوِّهِ بِالْيَقِينِ وَ نَوِّرْهُ بِالْحِكْمَةِ وَ ذَلِّلْهُ بِذِكْرِ الْمَوْتِ وَ قَرِّرْهُ بِالْفَنَاءِ وَ بَصِّرْهُ فَجَائِعَ الدُّنْيَا وَ حَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ وَ اعْرِضْ عَلَيْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِينَ وَ ذَكِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ سِرْ فِي دِيَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ فَانْظُرْ فِيمَا فَعَلُوا وَ عَمَّا انْتَقَلُوا وَ أَيْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا فَإِنَّكَ تَجِدُهُمْ قَدِ انْتَقَلُوا عَنِ الْأَحِبَّةِ وَ حَلُّوا [دَارَ] دِيَارَ الْغُرْبَةِ وَ كَأَنَّكَ عَنْ قَلِيلٍ قَدْ صِرْتَ كَأَحَدِهِمْ فَأَصْلِحْ مَثْوَاكَ وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنْيَاكَ وَ دَعِ الْقَوْلَ فِيمَا لَا تَعْرِفُ وَ الْخِطَابَ فِيمَا لَمْ تُكَلَّفْ وَ أَمْسِكْ عَنْ طَرِيقٍ إِذَا خِفْتَ ضَلَالَتَهُ فَإِنَّ الْكَفَّ عِنْدَ حَيْرَةِ الضَّلَالِ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْأَهْوَالِ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ وَ أَنْكِرِ الْمُنْكَرَ بِيَدِكَ وَ لِسَانِكَ وَ بَايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِكَ وَ جَاهِدْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ لَا تَأْخُذْكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ خُضِ الْغَمَرَاتِ [إِلَى الْحَقِ] لِلْحَقِّ حَيْثُ كَانَ وَ تَفَقَّهْ فِي الدِّينِ وَ عَوِّدْ نَفْسَكَ [الصَّبْرَ] التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَقِّ وَ أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَان
اين نامه را براى تو نوشتم تا براى تو پشتوانهاى باشد خواه من زنده باشم يا مرده.
پسرم! تو را سفارش مىكنم به تقواى الهى، و ملازمت امرش، و آباد كردن دل به يادش، و چنگ زدن به ريسمانش؛ و كدام رشته محكمتر از رشته بين تو و خداوند است اگر به آن چنگ زنى؟!
دلت را با موعظه زنده كن، و با بىرغبتى به دنيا بميران، آن را با يقين قوى كن، و با حكمت نورانى نما، و با ياد مرگ فروتن و خوار كن، و به اقرار به فانى شدن همه چيز وادار، و به فجايع دنيا بينا گردان، و از صولت روزگار، و قبح دگرگونى شبها و روزها بر حذر دار.
اخبار گذشتگان را به او ارائه كن، آنچه را بر سر پيشينيان آمد به يادش آور، در شهرهاى آنان و در ميان آثارشان سياحت كن، در آنچه انجام دادند و اينكه از كجا منتقل شدند و در كجا فرود آمدند و منزل كردند دقّت كن، مىيابى كه از كنار دوستان رفتند، و به ديار غربت وارد شدند، و گويى تو هم به اندك زمانى چون يكى از آنان خواهى شد.
پس منزلگاه نهايىات را اصلاح كن، و آخرتت را با دنيا معامله مكن، درباره آنچه علم ندارى سخن مگو، و درباره وظيفهاى كه بر عهدهات نيست حرفى نزن. در راهى كه از گمراهى در آن بترسى قدم منه، زيرا حفظ خويش به هنگام سرگردانى بهتر از اين است كه آدمى خود را در امور خطرناك اندازد.
امر به معروف كن تا اهل آن باشى، با دست و زبان نهى از منكر نما، و با كوششت از اهل منكر جدا شو. در راه خدا جهاد كن جهدى كامل، و ملامت ملامت كنندگان تو را از جهاد در راه خدا باز ندارد. به راه حق هر جا كه باشد در مشكلات و سختىها فرو شو.
در پى فهم دين باش، خود را در امور ناخوشايند به صبر و مقاومت عادت ده، كه صبر در راه حق اخلاق نيكويى است. وجودت را در همه امور به خداى خود واگذار، كه در اين صورت خود را به پناهگاهى محكم، و نگاهبانى قوى وا مىگذارى. در مسألت از خداوند اخلاص پيشه كن، كه بخشيدن و نبخشيدن به دست اوست. ترجمه انصاريان،
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما،شماره3
(انتخاب حجت الاسلام والمسلمین دکتر رحیمی)
« إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْه فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ».
( هر گاه نيازمندى را يافتى كه زاد و توشه تو را تا رستاخيز بر دوش می کشد و فردا كه نيازمند شوى آن را به تو بازگرداند، آنرا غنيمت شمار و اين زاد را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت داری، هر چه بيشتر فراهم ساز و همراه او بفرست، چرا كه ممكن است روزى در جستجوى چنين شخصى برآئى ولى پيدايش نكنی).
نکات:
1. در عبارات قبلی فرموده اند که ما در قیامت نیازمند به زاد و توشه هستیم. حال می فرمایند یک طریق امن و مطمئنی برای انتقال توشه به آخرت وجود دارد پس ما به فقیر، محتاجیم و نیاز ما به او بیشتر از نیاز او به ماست چرا که ما دنیای او را آباد می کنیم و او آخرت ما را.
2. یک وقت فقیر به سراغ انسان می آید ولی کسی که کمک به فقیر را فرصت می شمارد، خود به سراغ فقیر می رود لذا فرمود: «اذا وجدت» نفرمود: « اذا أتاک».
3. در عبارت « یحمل لک زادک» انگیزه بخشی اکیدی وجود دارد زیرا هم حمل برای توست و هم محمول، زاد توست. پس فقیر را کارگر و عامل خود قرار داده ای و در واقع فقیر برای تو کار می کند نه تو برای فقیر و جالب اینکه بی مزد هم کار می کند زیرا «یوافیک» یعنی هر آنچه داده ای پس می دهد پس معلوم است که انسان زیرک چنین فرصتی را «غنیمت» می شمارد.
4. وقتی سخن از حمل است، عبارت «الی یوم القیامه» آورده می شود یعنی حمل توشه تا روز قیامت بسیار مشکل است و کسی پیدا شده که این کار مشکل را عهده دار می شود ولی وقتی سخن از پس گرفتن است «غدا» مطرح است یعنی همین فردا می خواهی پس بگیری پس چرا در کمک تعلل می کنی؟
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شمار ه4
(به انتخاب حجت الاسلام سید مصطفی مدرسی)
يَا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا وَ لَا تَظْلِمْ كَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِكَ وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِكَ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ يُقَالَ لَك
ترجمه دشتی
اى پسرم نفس خود را ميزان ميان خود و ديگران قرار ده، پس آنچه را كه براى خود دوست دارى براى ديگران نيز دوست بدار، و آنچه را كه براى خود نمىپسندى، براى ديگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه كه دوست ندارى به تو ستم شود، نيكوكار باش، آنگونه كه دوست دارى به تو نيكى كنند، و آنچه را كه براى ديگران زشت مىدارى براى خود نيز زشت بشمار،
و چيزى را براى مردم رضايت بده كه براى خود مىپسندى، آنچه نمىدانى نگو، گر چه آنچه را مىدانى اندك است، آنچه را دوست ندارى به تو نسبت دهند، در باره ديگران مگو،
✔️سیدنا مصطفی مدرسی در ادامه این بخش از نامه31 نوشته اند:
✍...به نظرم این قسمت ذیل را هر کسی پایبند باشد، دیگر مشکلی نخواهد داشت.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31
رُوَيْداً يُسْفِرُ الظَّلَامُ كَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الْأَظْعَانُ يُوشِكُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ يَلْحَقَ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ مَنْ كَانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ فَإِنَّهُ يُسَارُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ وَاقِفاً وَ يَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَ إِنْ كَانَ مُقِيماً وَادِعا
ترجمه آیتی📝
اندكى بپاى تا پرده تاريكى به كنارى رود. گويى كجاوهها رسيدهاند و آنكه مىشتابد به كاروان گذشتگان مىرسد.
بدان، اى فرزند، كسى كه مركبش شب و روز باشد، او را مىبرند، هر چند به ظاهر ايستاده باشد و مسافت را طى مىكند، هر چند، در امن و راحت غنوده باشد.
ابن ابی الحدید میگوید:📝
وقتی جوان بودم ابوالفرج محمد بن عباد از من خواست برایش متنی بخوانم من همین سخن علی ع را انتخاب کردم و از حفظ برایش خواندم. به اینجا که رسیدم ناگهان صیحهای سهمگین زد و نقش بر زمین شد در حالی که شخص جبار و قسی القلبی بود‼️
(فلما وصلت إلى هذا الموضع صاح صيحة شديدة و سقط و كان جبارا قاسي القلب)
شرح نهج البلاغةابن أبي الحديد، ج 16 ص91
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره5
(به انتخاب سرکار خانم خانی)
يَا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا وَ لاَ تَظْلِمْ كَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِكَ
ترجمه
پسركم خود را ميان خويش و ديگري ميزاني بشمار، پس آنچه براي خود دوست مي داري براي جز خود دوست بدار. و آنچه تو را خوش نيايد براي او ناخوش بشمار.و ستم مكن چنانكه دوست نداري بر تو ستم رود، و نيكي كن چنانكه دوست مي داري به تو نيكي كنند. و آنچه از جز خود زشت مي داري براي خود زشت بدان.
@banahjolbalaghe
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره6
(انتخاب حجت الاسلام والمسلمین محمد روستا)
وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْهُ.
دل جوان چونان زمين كشت نشده است، كه هر بذرى در آن افكنند، مى پذيرد.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره7
(به انتخاب حجت الاسلام مجتبی کفیل)
1. حضرت در ابتدای نامه بیش از 20 ویژگی از مشکلات زندگی را گوشزد می کنند، شاید حاکی از این باشد که قبل از معرفی دین باید به مشکلات دنیوی مردم توجه کرد. (قدم اول در تربیت حیات شناسی است)
مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْيَا السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً
إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا يُدْرِكُ السَّالِكِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَكَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِينَةِ الْأَيَّامِ وَ رَمِيَّةِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْيَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِيمِ الْمَنَايَا وَ أَسِيرِ الْمَوْتِ وَ حَلِيفِ الْهُمُومِ وَ قَرِينِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَاتِ وَ صَرِيعِ الشَّهَوَاتِ وَ خَلِيفَةِ الْأَمْوَاتِ
از طرف پدرى كه 1. در آستانه مرگ است
2. به گذشت زمان اعتراف دارد
3. عمر خود را پشت سر گذاشته
4. تسليم حوادث روزگار است
5. نكوهش كننده دنيا
6. عازم به محل سكونت مردگان مىباشد
7. فردا از دنيا كوچ مىكند. به فرزندى
8. آرزومند چيزى كه به دست نمىآيد
9. به راهى مىرود كه به نيستى ختم مىگردد.
فرزندى كه 10. هدف بيماريها
11. در گرو گذشت زمان است.
12. تير بلا به سوى او پرّان
13. خود بنده گوش به فرمان دنيا است
14. تاجر غرور و 15. مديون مرگهاست.
16. اسير مرگ
17. هم قسم اندوهها
18. همنشين غمها
19. نشانه آسيبها
20. زمينخورده شهوات
21. جانشين مردگان است.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره8
(انتخاب دوم حجت الاسلام مجتبی کفیل)
دو نوع نگرش نسبت به دنیا⬇️
⬅️الف. نگرش وسیله ای به دنیا:
إِنَّمَا مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْيَا كَمَثَلِ قَوْمٍ سَفْرٍ نَبَا بِهِمْ مَنْزِلٌ جَدِيبٌ فَأَمُّوا مَنْزِلًا خَصِيباً وَ جَنَاباً مَرِيعاً فَاحْتَمَلُوا وَعْثَاءَ الطَّرِيقِ وَ فِرَاقَ الصَّدِيقِ وَ خُشُونَةَ السَّفَرِ وَ جُشُوبَةَ المَطْعَمِ لِيَأْتُوا سَعَةَ دَارِهِمْ وَ مَنْزِلَ قَرَارِهِمْ فَلَيْسَ يَجِدُونَ لِشَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ أَلَماً وَ لَا يَرَوْنَ نَفَقَةً فِيهِ مَغْرَماً وَ لَا شَيْءَ أَحَبُّ إِلَيْهِمْ مِمَّا قَرَّبَهُمْ مِنْ مَنْزِلِهِمْ وَ أَدْنَاهُمْ مِنْ مَحَلَّتِهِمْ
داستان کسانیکه دنيا را با آزمايش شناختهاند داستان مسافرينى است كه در جايى تنگ و ناراحت كننده منزل كردهاند كه از آب و آبادانى خبرى نيست و قصد دارند به جايى بروند سرشار از نعمت و محلى پرآب و گياه در نتيجه رنج سفر را تحمل كرده دورى يار و ناگوارى خورده و خوراك را بر خود هموار نموده تا به خانه وسيع و جاى آسايش خويش برسند. به همين جهت از آن ناراحتىها احساس درد و رنج نمىكنند و هزينهاى كه پذيرفتند تاوان به حساب نياورند و هيچ چيز برايشان شيرينتر از اين نيست كه به منزل جاودانى خويش نزديك شدهاند و به وصال نايل گشتهاند.
⬅️ب. نگرش هدفی به دنیا:
وَ مَثَلُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا كَمَثَلِ قَوْمٍ كَانُوا بِمَنْزِلٍ خَصِيبٍ فَنَبَا بِهِمْ إِلَى مَنْزِلٍ جَدِيبٍ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَكْرَهَ إِلَيْهِمْ وَ لَا أَفْظَعَ عِنْدَهُمْ مِنْ مُفَارَقَةِ مَا كَانُوا فِيهِ إِلَى مَا يَهْجُمُونَ عَلَيْهِ وَ يَصِيرُونَ إِلَيْهِ
و داستان آنكه فريب دنيا را مىخورد داستان مردمى است كه در خانه پرآب و گياه و لبريز از نعمت بودهاند و دلخواه آنها نبوده و بعد به منزلى آمدهاند كه تنگ و ناراحت كننده است و هيچ چيز برايشان سختتر از اين نيست از جايى كه هستند جدا شوند و رسيدن به مكانى كه بدان وارد شده اند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره9
(انتخاب حجت الاسلام فیاضبخش)
اسم یکی از کتابهایی که درباره تربیت فرزند نوشته شده این است: «منِ دیگر ما» نام این کتاب از عبارات آغازین نامه 31 اخذ شده که اشاره لطیفی به وظیفه والدین در قبال فرزند دارد.
«وَ وَجَدْتُکَ بَعْضى، بَلْ وَجَدْتُکَ کُلّى حَتّى کَاَنَّ شَیْئاً لَوْ اَصابَکَ اَصابَنى، وَ کَاَنَّ الْمَوْتَ لَوْ اَتاکَ اَتانى، فَعَنانى مِنْ اَمْرِکَ ما یَعْنینى مِنْ اَمْرِ نَفْسى»
ترجمه آیتی
تو را جزئى از خود، بلكه همه وجود خود يافتم، به گونه اى كه اگر به تو آسيبى رسد، چنان است كه به من رسيده و اگر مرگ به سراغ تو آيد، گويى به سراغ من آمده است. كار تو را چون كار خود دانستم
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره10
(انتخاب جناب آقای جواد لطفی)
نکته ای دربارۀ خطاب کلام امام در نامۀ 31 خواندم. نیکو دیدم نظر یکی از شارحان نهج البلاغه، استاد دکتر محمدعلی انصاری، را هم برایتان بفرستم. ایشان در کتاب «منشور تربیت» که کاندیدای کتاب سال در دو سال پیش هم شد، نکاتی را مرقوم فرمودهاند که پیدیاف همان قسمت را تقدیم میکنم.
@banahjolbalaghe
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره11
(انتخاب حجة الاسلام و المسلمین روح الله راسل)
«وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِه».
ترجمه انصاریان
امام علی ع خطاب به فرزندشان: «رأيم بر اين شد كه ابتدا كتاب خدا و تأويلش را به تو بياموزم، و قوانين و احكام اسلام و حلال و حرامش را به تو تعليم دهم، و به غير آن توجّه ننمايم»
📝پیام
در آموزش ها به کودکان، اولین آموزش باید «قرآن و احکام» باشد. یکی از ویژگی های منفی آموزش های امروز ما در ایران همین است که از ابتدا «علوم و ریاضی و ...» هم عرض آموزش «قرآن» ارائه می شود(از احکام هم که خبری نیست).
حال آنکه در مکتب خانه های 70 سال پیش اولین آموزش به بچه ها، آموزش قرآن بود و همین حالا چه بسیارند پیرمردان و پیرزنانی که نمی توانند متن فارسی را بخوانند اما قرآن را صحیح و روان تلاوت می کنند، حال آنکه امروزه طبق آمار وزارت علوم، 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاه ما توان روخوانی قرآن را ندارند!
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره12
(به انتخاب حجة الاسلام و المسلمین امید ملکی)
فَإِنَّمَا أَهْلُهَا كِلَابٌ عَاوِيَةٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِيَةٌ يَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ وَ يَأْكُلُ عَزِيزُهَا ذَلِيلَهَا وَ يَقْهَرُ كَبِيرُهَا صَغِيرَهَا
نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ وَ أُخْرَى مُهْمَلَةٌ قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا وَ رَكِبَتْ مَجْهُولَهَا سُرُوحُ عَاهَةٍ بِوَادٍ وَعْثٍ لَيْسَ لَهَا رَاعٍ يُقِيمُهَا وَ لَا مُسِيمٌ يُسِيمُهَا
ترجمه دشتی
دنيا پرستان چونان سگهاى درنده، عو عو كنان، براى دريدن صيد در شتابند، برخى به برخى ديگر هجوم آورند، و نيرومندشان، ناتوان را مىخورد، و بزرگترها كوچكترها را. و يا چونان شترانى هستند كه برخى از آنها پاى بسته، و برخى ديگر در بيابان رها شده، كه راه گم كرده و در جادّههاى نامعلومى در حركتند، و در وادى پر از آفتها، و در شنزارى كه حركت با كندى صورت مىگيرد گرفتارند، نه چوپانى دارند كه به كارشان برسد، و نه چرانندهاى كه به چراگاهشان ببرد.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره13
(انتخاب حجة الاسلام و المسلمین مجتبی صادقی)
وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِي حَالِ غِنَاكَ لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِك
ترجمه دشتی
اگر مستمندى را ديدى كه توشهات را تا قيامت مىبرد، و فردا كه به آن نياز دارى به تو باز مىگرداند، كمك او را غنيمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالى دارى بيشتر انفاق كن، و همراه او بفرست، زيرا ممكن است روزى در رستاخيز در جستجوى چنين فردى باشى و او را نيابى. به هنگام بىنيازى، اگر كسى از تو وام خواهد، غنيمت بشمار، تا در روز سختى و تنگدستى به تو باز گرداند،
@banahjolbalaghe
بسم الله
#برشی_از_نامه31_به_انتخاب_شما، شماره14
(انتخاب جناب آقای روح الله محبوبی)
يا بني اجعل نفسک ميزانا فيما بينک و بين غيرک
فاحبب لغيرک ما تحب لنفسک
و اکره له ما تکره لها
و لا تظلم کما لا تحب ان تظلم
و احسن کما تحب ان يحسن اليک
و استقبح من نفسک ما تستقبحه من غيرک
و ارض من الناس بما ترضاه لهم من نفسک
و لا تقل ما لا تعلم و ان قل ما تعلم
و لا تقل ما لا تحب ان يقال لک
ترجمه دشتی
اى پسرم نفس خود را ميزان ميان خود و ديگران قرار ده
پس آنچه را كه براى خود دوست دارى براى ديگران نيز دوست بدار
و آنچه را كه براى خود نمی پسندى، براى ديگران مپسند
ستم روا مدار، آنگونه كه دوست ندارى به تو ستم شود
نيكوكار باش، آنگونه كه دوست دارى به تو نيكى كنند
و آنچه را كه براى ديگران زشت می دارى براى خود نيز زشت بشمار
و چيزى را براى مردم رضايت بده كه براى خود می پسندى
آنچه نمی دانى نگو، گر چه آنچه را می دانى اندك است
آنچه را دوست ندارى به تو نسبت دهند، درباره ديگران مگو
@banahjolbalaghe
بسم الله
#اهمیت_نامه31_نهج
امیرالمومنین ع خود در جای جای این نامه بر اهمیت آن تاکید فرمودهاند؛
از جمله:👇
👈نوشتهاند که هرچند با تاریخ بشریت زندگی نکردهاند اما در کردار و اخبار و آثار پیشینیان چنان اندیشیدهاند که گویا یکی از آنان بودهاند بلکه اصلا گویا با آنان زیستهاند و حالا زندگی آنان را دقیق بررسی کرده و چکیده آن را برای فرزندشان انتخاب کرده و در این نامه عرضه کردهاند.
👈در جای دیگری تاکید کردهاند که در این نامه والد شفیقی هستند که همه تلاش خود را برای ادب کردن فرزند به کار گرفتهاند (وَ رَأَيْتُ حَيْثُ عَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِي الْوَالِدَ الشَّفِيقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَيْهِ مِنْ أَدَبِكَ)
👈در جای دیگر از مخاطب نامه خواستهاند که با دقت و تأمل، نامه را مورد فهم قرار دهد (تفهم وصیتی)
👈#سید_بن_طاووس در فرجام کتاب المحجه خطاب به فرزندش نوشته است: به خاطرم رسید این کتاب را به نامهای ختم کنم که پدرت امیرالمومنین ع (که صاحب علم الکتاب بود) به فرزند عزیزش نوشته همان رسالهای که برای شیعیانش بر جای نهاده... این رساله از نظر در برداشتن سعادت دین و دنیا جامعترین رساله است.
👈#مجلسی در بحار ابتدا نسخه سید ابن طاووس را نقل کرده سپس قبل از آنکه نسخه تحف العقول را نقل کند، نوشته است: «ابن شعبه این نامه را در تحف با کمی اختلاف نقل کرده میخواهم این نامه را از نسخه او هم نقل کنم زیرا این نامه مُشک است که من هر گاه خواندن آن را تکرار کردهام بوی خوشی از آن وزیده است!»
👈عسگری در زواجر گفته است: اگر قرار بود سخنی را با طلا بنویسند، آن سخن همین نامه بود.
#مناسبتی، شماره10
@banahjolbalaghe
بسم الله
با عرض خیر مقدم به محضر مبارک اعضای جدید کانال
به عرضشان میرسانم که در هفته جاری انتشار پست فوق 👆👆( #اهمیت_نامه31_نهج ) موجب شد که به پیشنهاد یکی از عزیزان، از اعضای محترم بخواهیم هر کدام برشی از نامه 31 را انتخاب و به (@Ashaiery) بفرستند تا در کانال به اشتراک نهاده شود.
استقبال دوستان موجب شد این هفته برنامه ثابت کانال کمی تغییر یابد.
انشاالله از اواخر هفته بر اساس برنامه ثابت کانال، پیش خواهیم رفت.