بسم الله
🔵چرا به مداحان پول میدهیم؟
#پول_دادن_به_مداحان در عصر اهل بیت علیهم السلام
در عصر اهل بیت علیهم السلام انتشار فضائل و مناقب ایشان از طریق رسانه بسیار فراگیر و پرنفوذی به نام شعر انجام میگرفت. مداح در حقیقت همان شاعر بود که شعرش را با احساس و رقتبرانگیز میخواند. (ن ک: وسائل ج 10 ص 465) اهل بیت به این مداحان/شاعران صله میدادند.
اتفاقا این مداحان/شاعران معمولا دارای دیدگاههای اعتقادی و سیاسی و اعتراضی بودند و چون انتشار مناقب اهل بیت ع را بخشی از رسالت و وظیفه سیاسی - اجتماعی خود میدانستند، معمولا از قبول این صلهها خودداری میکردند اما باز هم اهل بیت در اعطای صله پافشاری میکردند. این نمونه ها را ببینید:
🔹#فرزدق، قصیدهی میمیهی معروف خود را فی البداهه و در موسم حج (بزرگترین و متنوّعترین گردهمایی مسلمانان) در برابر توهین کوچکی که به امام سجاد علیه السلام روا شده بود، خواند و به خاطر سرودن آن میمیه به زندان افتاد. حتّی محبوس بودن فرزدق نیز مانع از اعطای صله نشد #امام_سجاد علیه السلام دوازده هزار سکه به او صله دادند و فرمودند اگر داشتم، بیش از این میدادم! فرزدق ـ اما ـ پول را برگرداند. امام باز هم پول را برایش فرستادند و فرمودند: ما اهل بیت وقتی چیزی را دادیم دیگر پس نمیگیریم»
🔹خواهر امام سجاد (#فاطمه_بنت_الحسین) علیهم السلام سیهزار دینار همراه با یک مرکب در یک مجلس به #کمیت صله داد! کمیت با اینکه معمولا صلهها را پس میداد ولی این بار هر چه خواست آن را پس بدهد ایشان قبول نکرد. (الغدیر ج 2 ص 234)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی مدیحه ابونواس را شنیدند از غلامشان پرسیدند چقدر پول نزد تو هست؟ گفت: سیصد دینار. حضرت فرمودند همه را به ابونواس بده. غلام هم پول را به #ابونواس داد سپس از مرکبشان پیاده شدند و فرمودند: ممکن است این [سیصد دینار] را کم بپندارد این مرکب را هم به او بده! (عیون اخبار الرضا ج 2 ص 143).
✍️رسم جالب دیگری که وجود داشت این بود که اهل بیت علیهم السلام وقتی میخواستند به یک مداح/شاعر صله بدهند، گاهی خودشان مستقلا میدادند گاه به همه اعضای خاندانشان دستور میدادند که در صله دادن سهیم شوند.
🔸#امام_باقر علیه السلام از همه اهل بیتشان پول جمع کردند تا مبلغ صدهزار درهم فراهم و به کمیت اعطا کنند اما کمیت فقط پیراهنی برای تبرک از حضرت قبول کرد و پول را برگرداند (الغدیر ج 2 ص 223)
🔹#عبدالله_بن_حسن با شنیدن شعری که کمیت سروده بود، سند یک مزرعه را که چهارهزار دینار میارزید به کمیت داد اما او نپذیرفت. عبدالله آنقدر اصرار کرد که ناچار شد بپذیرد ولی باز هم پس از چند روز برگشت و با لطیفة الحیل خاصی سند را پس داد. عبدالله در بین بنیهاشم گشت و از زنان و مردان پول و زیورآلات جمع کرد و به کمیت داد ولی بازهم نپذیرفت (الغدیر ج 2 ص 222)
🔹 بار دیگری هم حضرت باقر علیه السلام چهارصد هزار درهم را از خودش و خاندانش جمع کرد تا به کمیت اعطا کند اما باز هم کمیت نپذیرفت. (همان)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی در طوس قصیدهی تائیه زیبا و سوزناک #دعبل را شنیدند، دههزار درهم از سکهای که به اسم خودشان ضرب شده بود به دعبل دادند سپس اهل بیتشان را نیز امر کردند که به دعبل صله بدهند. خادم، صله خانواده را نیز جمع کردو به دعبل داد. (الغدیر ج 2 ص 411)
📝ظاهراً سهیم کردن خاندان، در صله دادن به شاعران جنبه تربیتی داشته است وگرنه اهل بیت حتی اگر هم خودشان پول نداشتند باز هم برای صله دادن به مداحان راههای دیگری غیر از مراجعه به خاندان وجود داشت.
🔹با این حال ذکر این نکته نیز مهم است که مداحان و مرثیهسرایان اهل بیت رفتارهای متفاوتی داشتند برخی مانند کمیت بودند. اهل صله گرفتن نبودند. به سختی میشد به آنها صله داد. برخی دیگر هم صله را راحتتر قبول میکردند ولی همه آنها این صفات را داشتند که؛
اولا برای صله گرفتن مداحی نمیکردند.
ثانیا هیچ گاه از قبل برای مداحی نرخی را معیّن نمیکردند و به مقام معنوی و ثواب اخروی مداح اهل بیت بودن دلخوشتر بودند.
#مناسبتی، شماره ۲۷
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله
امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از #صفین وصیتنامهی مالی خودش (#نامه_24) را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه (#حسن و #حسین بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل #فرزندان_فاطمه را به سرپرستی اموال خود منصوب میکنند:
1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله)
2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله)
3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه)
4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه)
↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه #مباهله خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد.
یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم میتوانند به «پیامبر» نزدیک کنند.
#با_معارف_نهج، شماره 103
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
به جناب زهیر بن قین
آیینه بود و عاقبت او به خیر شد
دل را سپرد دست حسین و زهیر شد
هرکس گره به حبل متین خورد، شد زهیر
هرکس که از امام جدا شد زبیر شد
بودند در رکاب علی عده ای ولی
شد عمرشان تباه که ختم به غیر شد
اما زهیر قصه اش از جنس دیگری است
او هم رکاب حر و حبیب و بُریر شد
جنگید و پیش چشم امامش به خون نشست
این قصه با شهادت ختم به خیر شد
سیدمحمدمهدی شفیعی
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 1
1️⃣اهمیت خطبه اول
خطبه اول نهج البلاغة، شامل يك دوره جهانبينى اسلامى است. (پیام امام، ج1، ص69) این خطبه، مشتمل بر معارف عمیقی راجع به خداشناسی و کیهان شناسی است که شاید نظیر آن را در سایر بخش های نهج البلاغة نتوان یافت و به جرأت می توان ادعا کرد که فهم معارف توحیدی این خطبه بدون آشنایی با معارف حکمی امری دست نایافتنی است لذا حکمای الاهی پارهای از عبارات این خطبه را از جذابترین و شورانگیزترین عبارات کلام امیر علیه السلام، میدانند.
2️⃣مضامین مطرح شده در خطبه اول
1. خداشناسی که در آن، به موضوعات زیر پرداخته شده است:
الف) عجز از شناخت کنه و حقیقت خداوند متعال
ب) بیانی زیبا و موجز از مسیر رسیدن از معرفت – که اول الدین است- به اخلاص در عمل.
ج) نفی صفات زائد بر ذات
د) ارائه توضیحاتی دقیق پیرامون پاره ای از اوصاف الهی
2. بیانی تفصیلی از چگونگی آفرینش عالم که فهم دقیق آن، بدون اطلاع از کیهان شناسی امکان پذیر نیست.
3. خلقت فرشتگان، اصناف و اوصاف آنان
4. کیفیت آفرینش حضرت آدم علیه السلام از خاک.
5. فرمان سجده بر آدم علیه السلام و تمرد شیطان از آن
6. فریب خوردن آدم علیه السلام از شیطان و هبوط وی
7. فلسفه بعثت انبیاء
8. بعثت نبی مکرم اسلام(ص)
9. اشاره به مشارب فکری موجود در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص)
10. اشاره به سنت وصایت بعد از نبوت و فلسفه آن که در امم سابق نیز وجود داشت
11. تقسیم معارف قرآنی با تقسیمات مختلف
12. اشاره به برخی از اسرار حج
3️⃣مصادر خطبه اول
عیون المواعظ و الحکم واسطی/ بحار الانوار، ج77 ص300/ ربیع الابرار زمخشری، باب السماء و الکواکب/ اصول کافی ج1، ص140/ احتجاج مرحوم طبرسی، ج1، ص150/ تفسیر فخر رازی، ج2، ص164/ ارشاد شیخ مفید، ص105/ توحید شیخ صدوق، ص14/ عیون الاخبار شیخ صدوق/ امالی شیخ طوسی، ج1، ص22/ مطالب السؤول شافعی.
✍️دکتر علی رحیمی؛ شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
کسانی که کانال را به علاقمندان نهج البلاغه معرفی میکنند، در ثواب انتشار معارف امیرالمومنین علیه السلام سهیم هستند.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
May 11
بسم الله
🔵#کلمه_استقبال
با مترجمان نهج البلاغه
#حکمت_173 مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ
کلمه «استقبال» در عربی به معنای نگاه کردن به چیزی یا روی کردن به سوی چیزی است اما در زبان فارسی به معنای پیشواز از کسی است که به سوی تو میآید. بدیهی است که در معنای فارسی، استقبال کننده باید صبر کند تا کسی به سویش بیاید بعد از او استقبال بکند اما در معنای عربی این خود استقبال کننده است که باید به سوی چیزی روی بگذارد یا به چیزی نگاه بکند؛ چه آن چیز به سوی او بیاید چه نیاید یعنی استقبال در زبان عربی یک نوع کنش (فعال بودن) است اما در زبان فارسی نوعی واکنش (منفعل بودن) است.
👌برخی مترجمان به این نکته دقت کرده و در این حکمت نهج البلاغه، کلمه استقبال را به «روی کردن» برگرداندهاند مثلا ترجمه فیض الاسلام:
كسي كه به راههاى انديشهها رو آوَرَد (از خردمندان كمك فكرى بطلبد) جاهاى خطاء و اشتباه كارى را بشناسد.... (فیض الاسلام)
🔺اما برخی مترجمان به یکی از سه شکل زیر دچار فارسیزدگی شدهاند:
1️⃣شکل اول: برخی ترجمهها (مانند بهرامپور و استادولی و دشتی و آیتی و مکارم و انصاریان و ...) استقبال عربی را به همان استقبال فارسی برگرداندهاند که نادرست است.
2️⃣شکل دوم: برخی (مانند آقامیرزایی) استقبال عربی را به «پیشواز کردن» برگرداندهاند که اشتباهتر است!
3️⃣شکل سوم: برخی استقبال از اندیشه دیگران را به معنای پذیرش آن دانستهاند (محسن فارسی)!
#با_مترجمان_نهج، شماره 43
https://eitaa.com/banahjolbalaghe