eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
536 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
503 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار جبهه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خوش کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌سختی هایی‌فکرمیکنم؛ که‌‌به‌دستت‌حل‌شد یااگرم‌‌زودی‌حل‌نشد:) دلم‌به‌بودنت‌قرص‌بودوهمین سختیا‌روازیادم‌‌برد؛ بجاش‌به‌خودت‌توکل‌کردم‌که قدرتمندترینی @be_vaghte_del313
خدایا! می‏خواهم فقیری بی‌‏ نیاز باشم، که جاذبه‏ های مادی زندگی، مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند. @be_vaghte_del313
خدايا من به تو محتاجم حتے وقتایی که مثلا خیلے قوے ام ... @be_vaghte_del313
میگن وقتایی که بنده میخواد یه گناه بزرگ انجام بده خدا به فرشتگان یا همون کرام الڪاتبین میگه فرشته ها شما ها برید... من و بندمو تنها بزارید .. ما باهم یه ڪار خصوصی داریم.. ڪه نڪنه مورد لعن ملائکه واقع شیم.. ڪه آبرومون نره... انقدر عشق و این همه بۍ وفایۍ؟!🙃💔 @be_vaghte_del313
خدا ممنون که گاهی، وسط دشوارترین مرحله‌ها، به واسطه‌ی بزرگوارترین بنده‌هات تشویق‌مون می‌کنی به ادامه دادن و ادامه داشتن… @be_vaghte_del313
دوری ما از خدا باعث میشه از آدمهایِ رویِ زمین توقع داشته باشیم ... حتی توقع آرامش !! @be_vaghte_del313
یادتونه ؟ بچه که بودیم میگفتن دروغ بگی دماغت دراز میشها ! میگم خدایا :) کاش توام از همین حرفا میزدی میگفتی دروغ بگی دماغت دراز میشه به نامحرم نگاه کنی چشات چپ میشه و ... چرا شدی ستار العیوب ؟ :)) @be_vaghte_del313
من بنَدِ دلم را به کِه غیرِ [ تو ] ببندم ، که پاره نکند که نَشکَنَد و که بَر هَم نریزد . . . 💚 . . @be_vaghte_del313
گاھی خدا آن‌قدر صدایت را دوست دارد که سکوت میڪند تا توبارها بگویۍ خداۍ من . . (
بچه که بودم - هشت نُه ساله - آمپول بی حسی دندونپزشکی برام وحشتناک ترین چیزی بود که میشد تصور کرد. یه بار اووونقدر گریه کردم تا دکتر مجبور شد اول با یه چیزی لثه م رو بی حس کنه و بعد آمپول بی حسی رو بزنه امروز اما وقتی با آمپول بی حسی مواجه شدم دلم میخواست یه جوری اونقدر گریه کنم تا دکتر مثل بچگی هام اول بی حس کنه و بعد آمپول بزنه! اما جالب اینجا بود که آمپول هییییچ دردی نداشت! اونقدر که به دکتر گفتم فکر کنم به جا لثه زدین به لبم که انقد بی درد بود! و انقدر که اول فکر کردم اصلا آمپول نزده! امروز فهمیدم دردها همونقدر کوچیک میمونن و ترس اونها با ما همراه میشه تا وقتی که باهاشون مواجه بشیم و بفهمیم دردهای گذشتمون دیگه هیییچ خطری ندارن...هیییچ... یه درد ِ کهنه ِ قدیمی که حالا قدرت از پا انداختنمون رو از دست داده و ما فقط بیخودی ازش میترسیم! نتیجه گرفتم دردهای امروزم رو ، همه اونهایی که برام انقدر وحشتناکن ، بذارم بر اثر مرور زمان اونقدر کهنه بشن که دیگه باورم نشه یه روز ازشون درد میکشیدم! @be_vaghte_del313
تنها آرامشی که همیشه در قلبم جا دارد این است که در هر شرایطی تحت عنایت خداوند هستم 🥰
آن زمانی که زمانی نبود، در آن مکانی که مکانی نبود، در هنگامه‌ی آغاز آفرینش، چه چیز راضی‌ات کرد که در من بدمی و دوستم بداری؟ چه گذشت بین تو و منی که نبودم؟ چه گفتی و چه شنیدم و چه نگفتم و چه شنیدی که نتیجه‌اش شد زندگی؟ من فراموش‌کارم. انسانم. یادم نمی‌آید آن زیباترین لحظاتم را وقتی گریبان عدم با دست خلقت می‌درید. یادم نمی‌آید مزه‌ی بله گفتنم به تو را و یادم نمی‌آید که سنگینی میثاق ابدی‌ات را در بی‌زمانیِ پیدایش چطور روی شانه گرفتم. اما حالا که هستم و حیات با همه‌ی دردهای نگفتنی‌اش در رگ‌هایم جریان دارد، بسیار متشکرم که اجازه دادی باشم و هبوط کنم و روزی رنج‌کشان از این سفرِ تبعیدی به آغوش پذیرنده‌ات بازگردم… . متشکرم که مبدأ و مقصد و همه‌ی فاصله‌ی میان این دو، تو بودی و هستی و خواهی بود.