بسم الله الرحمن الرحیم
🌷
بر در آمد سر بر آورد از نگاهش آفتاب
طوطیا بر چشم کرد از خاک پایش آن عقاب
🌹
صبر از صبرش خجل تا کی برون آید ز غیب
تا که روشن گردد از ماه جمالش آفتاب
🌷
ابر بارید از فراقش سخت چون سیلی ز کوه
تا که برگیرد ز رویش مهر، سبزینه نقاب
🌹
غنچه ی یاس مطهّر کی به گلشن گُل دهد
تا که خواند بهر او #داود از غنّود ناب
🌷
آید آن سبطِ #علی موعود ختم المرسلین
وارث خمّ #غدیر ، آن آخرین نجم الثّقاب
🌹
آید آن روزی که از سر تا به پا احیا شویم
آید آن منجی اکبر، آن دعای مستجاب
🌷
آید آن نور فروزان ، کز طلوعش کوه ها
آب گردند از جمال و هیبت و حُسن خطاب
🌹
#عیسي و #الیاس و #خضر آیند از درگاه غیب
فاش می گویند : « ای مهتاب ! بر ما هم بتاب»
🌷
تا که گردد عدل _ آن یکتا ندای عالمِین _
خوی ها ریزد ز روی و خون به سر گردد خضاب
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
🌹
ماجرای آن #غدیر آنگه توان دریافتن
تا گذارد وارثِ خونِ #علی پا در رکاب
🌷
#یوسف از چاه ضلالت پیشگان سر بر کُنَد
نور بر ابصار #یعقوب آیدش زان ماهتاب
🌹
گوش بسپارید هان ای وارثان بر زمین
بر دمید آن جلوه ی نیکو خصال آفتاب
🌷
ساحل آن کشتی بشکسته ی دشت بلاست
ذوالفقار ست آنچه در دستان او ؟! یا که شهاب
«««««««««««««««««««««««««
🌹
برکه ی دشت #ِغدیر آنگه شود دریای نور
نور گردد، نور ؛ نورِ ناب ایمان و صواب
🌷
قطره قطره برکه چونان ابر غسّالی شود
استعاری در طراز آن اگر باشد ؛ بیاب
🌹
خواهد آمد منجی ادیان عالم ، مهد نور
رجعتی خواهد نمود آن آفتاب آن #بوتراب
🌷
فجر خواهد دید دنیا با طلوع مِهر یار
بال بگشاید همای رحمت از اوج سحاب
🌹
« لا فتی الّا #علی لا سیف الّا ذوالفقار»
گشت هفت اعجاب عالم هشت ؛ زین شیءٌ عُجاب
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
🌷
کیستم من ! جان جانان جهانم ، #حیدرم
جلوه ای از جلوه ی ؛ به غیر من سراب
🌹
من ید و سیف و عیون و وجه ربّ العالمم
اوّلم ، آخر منم ،ماء مَعینم ؛ نی سراب
🌷
جز من آن #نوح ی! ز طوفانی چنان ! آرد برون؟!
جز به دست خویش خاک #آدمی دادم لعاب؟ً!
🌹
هان بگوی آن کیست #یوسف را ز چاه آرد برون؟
ننگتان بادای ! اگر جز من بگوییدم جواب
🌷
« بودم » و « هستم» ؛ « نبودم» « نیستیّ» عالَم است
هستم اکنون ، کاینچنین عالم بگردد با شتاب
🌹
آی ذرّات وجود ماسِوَی اللَه ! هان ! منم
پایه ی لطف و عنایات و عطایا و عتاب
🌷
« نیست » می بودید گر #پیغمبر_خاتم نبود
هین نبود او گر نبودم گام گامِ مستطاب
🌹
دست من بالای دستان رفت ؛ انکارش کنید؟!
من ! #امیر_المومنینم ، گشتم از حق انتخاب
🌷
آی دنیای مسلمان! اوّلین مُسلِم منم
یک پی از ثِقلینم ای یاران ! و دیگر پی کتاب
🌹
فکر کردید آن در #خیبر بُود اعجاز من؟
#کوه را یکباره از جا بر کَنم با یک خطاب
🌷
من صراط المستقیمم ؛ شیعیونی مسلمون!
راه من وادیّ سِلم ست و بجز راهم عذاب
#علی_جانم
#یا_مهدی
#ر_عمران
#قصیده #نظم نه شعر
@bedaheh_110
روضه حضرت زهرا
روضه نبش بدن مطهر جعفر بن ابی طالب
روضه کربلا
🔷
دیدم بهار سوخت و پاییزِ پرپر ست
آغاز گوشه گیری محراب و منبر ست
واژه به واژه دور سرم چرخ می زنند
باز این چه شورش ست که بر جان دفتر ست
عمری اگر گذشت از این ژنده پیر دهر
آن روز روز دیگر و آن، گاهِ دیگر ست
#ابن_قتیبه است که آورده در کتاب
این #ابن_شیبه است کدامش نکوترست
آنگه که ابرهای سیاه از هزار سوی
کج کرده راه و روی به دامان آن در ست
🔷
فریاد می زد او که #علی پس کجاست.. این
فریاد آن فراری از بدر و خیبرست
خورشید را صدا زد و ماه آمد از محاق
فرمود کیست ، آنکه مناداش حیدر ست
این خانه را هوای غریبی' گرفته است
آرام تر که خاطر طبعم مکدّر ست
#زهرا #علی کجاست خلایق معطلند
یا بیعت ست یا که... خدایا چه در سرست
هیزم بیاورید...
ولی #فاطمه ست او
حتی اگر که #فاطمه در پشت آن درست
#مرثیه_خوان! بخوان که دل ابرها گرفت
آخر نه نای گفتن و نه جای باور ست
ما در میان خانه و مادر به پشت در
میخی درون سینه و داغی به پیکر ست
گلبرگهاش بین دو مژگان یار ریخت
هرم حرارت ست که بر روی مادر ست
🔷
ای کاش... کاش کسی"آه"میکشید
این چوبِ دربِ خانه ی دخت پیمبر ست
#جبریل بی اجازه نزد دست بر رُخش
رخسار در، چگونه به خاشاک آذر ست
دیدم که اشک بر رُخ بابا نشسته است
خالی ست جای #حمزه و هم جای #جعفر ست
"بگشای بال خویش برادر نگاه کن
اسلام لَنگِ یک، دو جگر دار دیگر ست
#عباس یا #عقیل کدام از تبار توست
باز آ نگر #علی ست که بی یار و یاور ست
🔷
وقتی که لرزه بر دل #عمار می نشست
دیگر چه انتظار ز اصحاب #خیبر ست
گفتا"#علی ! خلیفه ی پیغمبرست این
دستت دراز دار ، که این، روز دیگر ست"
گفتا"اگر نه"
گفت که چشمت در آوریم
"پس کشته اید آنکه نبی را برادر ست"
رو سوی قبر کرد و دلش سوی خانه بود
این صبر با کدام ثوابی برابر ست
فرزند مادرم منم و زخم دیگرم
دستان من چگونه به بندی معطر ست
#هارون به چنگ #سامری افتاد عاقبت
گوساله ای خدای چنین قوم ...
#زهرا رسید و معجرِ خود را کشید و گفت
"او را رها کنید!" چه رخ داده؟ محشرست؟!
⬛️ دیوارها به لرزه در افتاده و ستون
⬛️ از جای کنده ؛ غرق غباری مکدرست..
⬛️الباقی قضیه که حضّار واقفند
⬛️آخر نه نای گفتن و نه جای باورست
⬛️ما داغدار سرخیِ آن دربِ خسته ایم
⬛️آن در.. دری که هر چه کشیدیم از آن درست
🔷
بعد از هزار و چهارصد و سی بهار باز
آهِ برادر ست بجان برادر ست
اصلا بعید نیست اگر گِرد آتش ست
گر نوبتی ست ، نوبت بیت برادر ست
پرواز کن ز #موته بیا سوی #کربلا
بنگر که تاول ست که بر پای دختر ست
آتش گرفت، تا که بداند چه می کشد
طفلی که بی قرار به دنبال معجر ست
"وا #جعفرا" ست از پی "واغربتا"یشان
وقتی که دیده اند که خنجر به حنجر ست
🍃👇👇🌹
#ثواب این #روضه برسد به روح مقدس استادِ اساتید حوزه #آیت_الله_ممدوحی رحمت الله علیه
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#یا_فاطمه
#ر_عمران #قصیده #غزل
فکر کردید آن در #خیبر بُود اعجاز من؟
#کوه را یکباره از جا بر کَنم با یک خطاب
🌷
سالروز حدیث رایة و فتح خیبر
۲۴ رجب
🌷
#علی_جانم
#روح_الله_عمران
....
« لا فتی الّا #علی لا سیف الّا ذوالفقار»
گشت هفت اعجاب عالم هشت ؛ زین شیءٌ عُجاب
🌷
کیستم من ! جان جانان جهانم ، #حیدرم
جلوه ای از جلوه ی حقّم؛ به غیر من سراب
🌹
من ید و سیف و عیون و وجه ربّ العالمم
اوّلم ، آخر منم ،ماء مَعینم ؛ نی سراب
🌷
جز من آن #نوح ی! ز طوفانی چنان ! آرد برون؟!
جز به دست خویش خاک #آدمی دادم لعاب؟ً!
🌹
هان بگوی آن کیست #یوسف را ز چاه آرد برون؟
ننگتان بادای ! اگر جز من بگوییدم جواب
🌷
« بودم » و « هستم» ؛ « نبودم» « نیستیّ» عالَم است
هستم اکنون ، کاینچنین عالم بگردد با شتاب
🌹
آی ذرّات وجود ماسِوَی اللَه ! هان ! منم
پایه ی لطف و عنایات و عطایا و عتاب
🌷
« نیست » می بودید گر #پیغمبر_خاتم نبود
هین نبود او گر نبودم گام گامِ مستطاب
🌹
دست من بالای دستان رفت ؛ انکارش کنید؟!
من ! #امیر_المومنینم ، گشتم از حق انتخاب
🌷
آی دنیای مسلمان! اوّلین مُسلِم منم
یک پی از ثِقلینم ای یاران ! و دیگر پی کتاب
🌹
فکر کردید آن در #خیبر بُود اعجاز من؟
#کوه را یکباره از جا بر کَنم با یک خطاب
🌷
من صراط المستقیمم ؛ شیعیونی مسلمون!
راه من وادیّ سِلم ست و بجز راهم عذاب
#علی_جانم
#یا_مهدی
#روح_الله_عمران
هدایت شده از بداهه های #روح _الله_عمران
فکر کردید آن در #خیبر بُود اعجاز من؟
#کوه را یکباره از جا بر کَنم با یک خطاب
🌷
سالروز حدیث رایة و فتح خیبر
۲۴ رجب
🌷
#علی_جانم
#روح_الله_عمران
هدایت شده از بداهه های #روح _الله_عمران
روضه حضرت زهرا
روضه نبش بدن مطهر جعفر بن ابی طالب
روضه کربلا
🔷
دیدم بهار سوخت و پاییزِ پرپر ست
آغاز گوشه گیری محراب و منبر ست
واژه به واژه دور سرم چرخ می زنند
باز این چه شورش ست که بر جان دفتر ست
عمری اگر گذشت از این ژنده پیر دهر
آن روز روز دیگر و آن، گاهِ دیگر ست
#ابن_قتیبه است که آورده در کتاب
این #ابن_شیبه است کدامش نکوترست
آنگه که ابرهای سیاه از هزار سوی
کج کرده راه و روی به دامان آن در ست
🔷
فریاد می زد او که #علی پس کجاست.. این
فریاد آن فراری از بدر و خیبرست
خورشید را صدا زد و ماه آمد از محاق
فرمود کیست ، آنکه مناداش حیدر ست
این خانه را هوای غریبی' گرفته است
آرام تر که خاطر طبعم مکدّر ست
#زهرا #علی کجاست خلایق معطلند
یا بیعت ست یا که... خدایا چه در سرست
هیزم بیاورید...
ولی #فاطمه ست او
حتی اگر که #فاطمه در پشت آن درست
#مرثیه_خوان! بخوان که دل ابرها گرفت
آخر نه نای گفتن و نه جای باور ست
ما در میان خانه و مادر به پشت در
میخی درون سینه و داغی به پیکر ست
گلبرگهاش بین دو مژگان یار ریخت
هرم حرارت ست که بر روی مادر ست
🔷
ای کاش... کاش کسی"آه"میکشید
این چوبِ دربِ خانه ی دخت پیمبر ست
#جبریل بی اجازه نزد دست بر رُخش
رخسار در، چگونه به خاشاک آذر ست
دیدم که اشک بر رُخ بابا نشسته است
خالی ست جای #حمزه و هم جای #جعفر ست
"بگشای بال خویش برادر نگاه کن
اسلام لَنگِ یک، دو جگر دار دیگر ست
#عباس یا #عقیل کدام از تبار توست
باز آ نگر #علی ست که بی یار و یاور ست
🔷
وقتی که لرزه بر دل #عمار می نشست
دیگر چه انتظار ز اصحاب #خیبر ست
گفتا"#علی ! خلیفه ی پیغمبرست این
دستت دراز دار ، که این، روز دیگر ست"
گفتا"اگر نه"
گفت که چشمت در آوریم
"پس کشته اید آنکه نبی را برادر ست"
رو سوی قبر کرد و دلش سوی خانه بود
این صبر با کدام ثوابی برابر ست
فرزند مادرم منم و زخم دیگرم
دستان من چگونه به بندی معطر ست
#هارون به چنگ #سامری افتاد عاقبت
گوساله ای خدای چنین قوم ...
#زهرا رسید و معجرِ خود را کشید و گفت
"او را رها کنید!" چه رخ داده؟ محشرست؟!
⬛️ دیوارها به لرزه در افتاده و ستون
⬛️ از جای کنده ؛ غرق غباری مکدرست..
⬛️الباقی قضیه که حضّار واقفند
⬛️آخر نه نای گفتن و نه جای باورست
⬛️ما داغدار سرخیِ آن دربِ خسته ایم
⬛️آن در.. دری که هر چه کشیدیم از آن درست
🔷
بعد از هزار و چهارصد و سی بهار باز
آهِ برادر ست بجان برادر ست
اصلا بعید نیست اگر گِرد آتش ست
گر نوبتی ست ، نوبت بیت برادر ست
پرواز کن ز #موته بیا سوی #کربلا
بنگر که تاول ست که بر پای دختر ست
آتش گرفت، تا که بداند چه می کشد
طفلی که بی قرار به دنبال معجر ست
"وا #جعفرا" ست از پی "واغربتا"یشان
وقتی که دیده اند که خنجر به حنجر ست
🍃👇👇🌹
#ثواب این #روضه برسد به روح مقدس استادِ اساتید حوزه #آیت_الله_ممدوحی رحمت الله علیه
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#یا_فاطمه
#ر_عمران #قصیده #غزل