🔷تناسب دعوت و ترویج دین با تحقق و اجرای دین
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
شاید کمتر به این امر اندیشیدهایم که اختلال در توازن وتناسب میان تمجید وتعریف از دین و دینداری و ترویج و تبلیغ آن با تحقق بخشی و تطبیق عملی آن در ساحتهای عینی زندگی چه فاجعهای درست میکند و چه گرفتاریهای بزرگی بر علیه خود دین در جامعه پدید می آورد!
گاهی باید برخی از واقعیتهای بسیار رنجآور و تلخ را به زبان آورد. نپرداختن به آنها ممکن است کشنده و ویران گر باشد. موضوع این پست از همین نوع واقعیات تلخ و خطرناک است.
🔸اگر هیچ کس از دین چیزی بر زبان نیاورد ولی در حد وسع به آن عمل شود، ثمرات به مراتب افزونتری در گرایش به دین در جامعه ایجاد خواهد شد تا اینکه جامعه را از دین گویی پر کنیم اما در عمل خبری جدی و ملموس از دین یا بهتر بگوییم از #تدیّن در خانواده، مدرسه، خیابان، بازار، دانشگاه و حکومت نباشد.
🔷در طول تاریخ، چیزی که عامل اصلی گرایش عمیق به دین بوده، #سیره و #سنت_عملی اولیای الهی و پاکسیرتانی بوده که دین را بدون هیاهو و منابر زیاد در شعاع و محیط زیست خود، تحقق بخشیدند.
🔸ترویج و #تبلیغ_دین وقتی مفید است که چاشنی عمل و #مُبیّن آن باشد. در قرآن کریم، رسالت اصلی پیامبر ابدا سخنرانی و خطبه و منبر نبوده است. بلکه #به_ظهور_رساندن دین و به تعبیر قرآن، #تبیین_قرآن بوده است.
#لتبیّن_للناس_مانُزّل_اليهم به معنای شرح وتفسیر نیست. پیامبر اکرم، دین را پیاده میکرد و در زندگی خود جاری میساخت. این کار او #سنت وسیره است.
♦️امروز، از سر و روی حکومت ما ترویج وتبلیغ دین میبارد. تمام رسانهها، سطح شهر، مدارس و دانشگاه، رادیوها و تلوزیونها و محافل تمام مقامات عالی و دانی همه و همه لبریز از مناسبت و جلسه و بروشور دینی است، اما هر روز شاهد به حاشیه رفتن بیشتر دین هستیم. عجیب است با این حال هنوز راه را اشتباه میرویم و فکر میکنیم لابد علت این دینگریزی این است که به اندازه کافی ترویج و تبلیغ نمیکنیم!
🔷بزرگترین و کارآمدترینترین روش جذب مردم به دین این است که مردم #دین_محقَّق و مُجَسَّم را با چشم ببینند.
🔸از در و دیوار شعار و دعوت و تبلیغ دین ببارد اما خبر چندانی از تحقق آن نباشد این دقیقا نشان از ظهور قدرتمند پدیده #نفاق و #ریا و #ارتزاق_با_دین است و بر خلاف انتظار ما عامل #دین_گریزی بیشتر خواهد شد.
#جهاد_تبیین #محمد_علی_میرزایی
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
🌐https://t.me/mohamad_ali_mirzaaei
❗️❗️بسیاری از آیات و روایات درباره روح، روان، خصلت ها، رفتار و اعمال انسان، صرفا تا حدی با نسل سوم نظریه های شخصیت قابل فهم و تبیین هستند، نه نسل اول یا دوم نظریه های شخصیت
#یادداشت_۹
✅ شاید حدیث جنود عقل و جهل را شنیده باشید. در این حدیث «عقل» همچون پادشاهی معرفی شده است که وزیری به نام «خیر» دارد و حداقل ۷۵ سپاهی یا جنود دارد. از طرف دیگر، «جهل» نیز همچون پادشاهی معرفی شده است که وزیری به نام «شر» دارد و او نیز به تعداد سپاهیان عقل، نیرو و سپاهی برای خود دارد.
⏪ این حدیث را وقتی برای غالب روانشناسان بخوانید و از آنها بپرسید که این حدیث را چگونه تبیین می کنند - فارغ از اینکه به سازه ای به نام عقل یا جهل قائل باشند یا نباشند - توضیح خاصی ارائه نمی کنند و می گویند این مدل تبیین و توضیح در هیچکدام از نظریه های شخصیت وجود ندارد ، و احتمالا خواهند گفت نهایت چیزی که می توان گفت این است که این ها صرفا یک «استعاره» هستند که برای فهم بهتر عقل و جهل در قالب یک «تمثیل» بیان شده است.
ادامه متن در کانال روانشناسی اسلامی 👇👇
🔔🔔 کانال «روانشناسی اسلامی» با موضوعات جذاب در تلگرام و ایتا 👇👇
✅ t.me/islamic_psycho
✅ eitaa.com/Islamic_psycho
📣📣📣 اگر دارید برای فطریه تان، پول سه کیلو گندم را حساب می کنید، لطفا این کار را نکنید و کمی صبر کنید، مطلب خیلی خیلی مهم روانشناختی را می خواهم به شما بگویم.
#یادداشت_۵۰
🙈🙈 ببخشید، این متن ممکن است کمی طولانی باشد، اما خواندن آن هم برای خودتان خوب است هم به احتمال زیاد، باعث بهبودی اندکی در زندگی دیگران خواهد شد. پس لطفا تا آخر بخوانید.
✅ همانطور که می دانید دادن فطریه بر هر مسلمانی - فارغ از اینکه روزه گرفته باشد با نگرفته باشد - واجب است.
و فکر می کنم که دلیل وجوب فطریه حتی بر کسانی که تعمدا هم روزه نگرفته اند، یا روزه برایشان واجب نباشد، یک امر انسانی و بشری باشد، نه یک امر دینی یا الهی
🔔🔔🔔 آخه قرار است در این روز یک پول درست و حسابی برای فقرا و مساکین جمع شود تا مرهم کوچکی باشد بر زخم های آنها.
بنابراین کمک به فقیر و مسکین امری است که مربوط به وجه انسانی و بشری و مربوط به زیست اجتماعی ما هست نه اینکه الزاما مرتبط با زیست معنوی ما باشد. و لذا بر هر مسلمانی واجب است که این کمک بشردوستانه را انجام دهد.
❗️❗️ یعنی خداوند در اینجا می گوید، اصلا فرض کنید روزه گرفتن مرا به هر دلیلی قبول ندارید، کمک کردن به فقرا را که بایستی قبول داشته باشید ، چون که این مساله جزو بدیهی ترین امور انسانی است و اگر کسی بگوید که من کمک به فقرا و مساکین را هم قبول ندارم ، احتمالا بایستی نه فقط در مسلمان بودنش ، بلکه در انسان بودنش هم شک کرد
👌👌 حالا فرض می کنیم شما قبول کردید که بایستی فطریه بدهید. دستورالعمل دین این هست که برای هر نفر مبلغ حداقل ۳ کیلو غذای غالب هر خانواده بایستی به عنوان فطریه داده شود.
اما اگر شما به دنبال این هستید که ببینید پول ۳ کیلو گندم چقدر می شود - با این فرض که شما غالبا در منزل نان خالی نمی خورید ، بلکه غذاهای دیگر مثل پلوجات و پیتزاجات و ماکارونی جات و آبگوشتی جات و از این دست غذاها می خورید - با کمال شرمندگی بابستی عرض کنم که این روزه ای که گرفتید خیلی روی شما اثر خاصی نگذاشته و تقریبا به لحاظ روانشناختی و معنوی همون آدم قبل ماه رمضان هستید. 🙈🙈
⁉️ حالا چرا این حرف رو می زنم.
⏪ اول از همه بگویم که من بحث فقهی و اخلاقی و حتی معنوی هم ندارم، بلکه صرفا بحث روانشناختی دارم.
ممکن است اگر فطریه را ۳ کیلو گندم بدهید ، به لحاظ فقهی درست باشد، اما به لحاظ روانشناختی درست نیست و یک جای کار می لنگد و درست و حسابی هم می لنگد.
📢📢 روزه به لحاظ روانشناختی بایستی حداقل دو جا اثر گذاشته باشد و اگر اثر نگذاشته باشد معلوم است یک جای کار ایراد دارد. و بر اساس همین دو اثر تا حد زیادی میشه فهمید که روزه های مان تاثیری بر خود ما داشته یا نداشته است. حالا اون دو جا رو عرض می کنم :
1⃣ وسعت و بسط وجودی :
اولین اثری که روزه بایستی بگذارد ، اثر گذاشتن روی سعه وجودی است. یعنی روزه بایستی من و شما را بزرگتر و وسیع تر کند. یعنی گرسنگی و تشنگی - همراه با توجه معنوی - بایستی من و شما را به یاد همه آدم های مشکل دار بیندازد و خیر و خوبی و رفع مشکلات را برای همه - حتی غیرمسلمان ها هم - بخواهیم. و مخصوصا با ادعیه ای که در ماه رمضان آمده، می خواهند به ما یاد بدهند که بایستی بزرگ و وسیع بشویم.
🤔🤔 ممکن است بپرسید کدام دعاها ؟
به دعاهای زیادی میشه اشاره کرد ولی من فقط به دعای خیلی مشهوری که احتمالا بارها شنیده یا خوانده اید اشاره می کنم. 👇👇
اللّٰهُمَّ أَدْخِلْ عَلَىٰ أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ، اللّٰهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ، اللّٰهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جائِعٍ، اللّٰهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيانٍ، اللّٰهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ، اللّٰهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ، اللّٰهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ، اللّٰهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ، اللّٰهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ، اللّٰهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ، اللّٰهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناكَ، اللّٰهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِكَ، اللّٰهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَأَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ.
👆👆 ببینید در این دعاها - که به نوعی مختص ماه رمضان است - می خواهند ذهن و دل ما را وسعت دهند که به یاد همه، از جمله همه ی درگذشتکان بشر تا فقرا، گرسنگان، بی لباس ها، قرض داران، گرفتاران، غریبان، اسیران، مریضان، و همه ی مسلمین باشیم و برای همه ی آنها خیر و خوشی را از خداوند خواسته باشیم.
💓💞 یعنی فلسفه مهم رمضان، وسعت یافتن وجودی است که من حواسم به همه مخصوصا انواع گرفتاران - حتی اگر غیرمسلمان هستند - باشم.
یعنی رمضان قرار است انسان هایی را تربیت کند که دغدغه ی همه ی انسان ها را داشته باشند و قلبشان برای همه ی بشریت بتپد، نه صرفا گروه خاص و مسلک خاص و هدف خاصی
@shokoofaee
ادامه در پیام بعدی 👇👇👇
ادامه ی پیام قبلی 👆👆👆
2⃣ سخاوتمند شدن :
فلسفه ی مهم دیگر ماه رمضان، سخاوتمند شدن و بخشنده شدن است.
یعنی صرفا نبایستی توجه قلبی یا ذهنی نسبت به همه ی آحاد بشر داشته باشم، بلکه بایستی این قلب وسعت یافته، به زبان من و به دست و پاهای من هم وصل شود ، تا کاری عملی انجام دهم و مهمتر از همه قلب وسعت یافته ی من بایستی به حیب من هم وصل سود تا زمانی که تصمیم می گیرم چیزی را ببخشم، دست و پای ام نلرزد که زیاد ببخشم.
📣📣 بنابراین کسانی که می خواهند وقتی فطریه شان را محاسبه کنند، و صرفا به دنبال محاسبه ی قیمت ۳ کیلو گندم هستند - با اینکه غذای غالب شان نان خالی نیست - یک محاسبه ای هم درباره قلب شان داشته باشند و ببینند که نسبت به قبل ماه رمضان بزرگتر شده و سخاوتمند تر شده یا نه ؟ و حداقل نشانه بزرگتر شدن قلب و سخاوتمند شدن دل، بذل و بخشش و ریخت و پاش کردن مال در هنگام محاسبه ی فطریه است.
پ.ن ۱ : ملاک تشخیص اینکه غذای غالب شما چی هست را اینگونه هم می توان فهمید : فرض کنید خداوند یا دولت اعلام کند که به هرکسی به اندازه ی سه روز غذای غالب و عرفی آنها ، مبلغ آن پرداخت خواهد شد، و مبلغ غذای غالب را افراد به طور خوداظهاری به دولت اعلام کنند.
حالا وجدان تان را قاضی کنید و بگویید که آیا غذای غالب تان را نان اعلام می کردید و پول ۳ کیلو گندم را تحویل می گرفتید؟ یا اعلام می کردید که ما یکسره برنج و خورشت و امثالهم را می خوریم؟.
هر چی وجدان تان حکم کرد، و آن را ملاک خوداظهاری به دولت یا خداوند قرار دادید، همان را ملاک پرداخت فطریه قرار دهید.
یک کلام، ختم کلام
🤲🤲 دلتان همیشه وسیع و سخاوتمند باد.
الهی آمین
✍ محمود یزدانی
🌷🌷 لطفا برای اینکه پول بیشتری برای فقرا و مساکین در روز عید فطر جمع شود، این متن را برای افراد زیادی ارسال کنید، و شما هم در این کار خیر افزایش فطریه ها، سهیم باشید. به لطف الهی قطعا موثر خواهد بود و موجبات رضایت الهی و افزایش نعمات او را به خودمان، خانواده مان و جامعه مان در پی خواهد داشت . ان شاءالله
✅ @shokoofaee
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باری همپ در کتاب «چگونه مستند بسازیم» گفته بود؛ برای اینکه بدانید آیا مستند خوبی ساختهاید یا نه؟ چهار مرحله وجود دارد. یک، بعد دیدن فیلم آدمها از آن بد بگویند، که خوب بدانید شکست خوردهاید؛ دوم بعد فیلم مخاطب نقاط قوت و ضعف اثر را بر شمرد، که بدانید شکست خوردهاید! سوم بعد فیلم از شما بخاطر ساختن فیلم به این خوبی تشکر کند، که بازهم بدانید شکست خوردهاید🙃، و چهارم اینکه اصلا بعد دیدن اثر، در مورد آن واکنش خاصی نشان ندهد و ناخودآگاه شروع کند راجع به موقعیت یا سوژه فیلم صحبت کردن، آنوقت بدانید موفق شدید.👏 (نقل به مضمون)
واقع این است که پهنای زندگی هر فرد نیز یک فیلم است که خدا و انسان مشترکا آن را میسازند.
حیدر بابا جوونی سراسرش آرزوست.
به سر میاد زندگی ولی نداره افسوس.
حیدر بابا یه پرده سینماست توی دل شکستم.
جلوی این سینما تنها خودم نشستم!
گزارشی که از زندگی این پیر مرد دیدم را ماقبل نقد میدانم. اما زندگی این انسان و فیلم سترگی که در هشتاد سال عمر خویش ساخته ذهنم را مثل همان مرحله چهارم درگیر کرد. واقع این است که ما «اتمسفری» که این «فاعل انسانی» در آن «زندگی میآفریند» را، از دست دادهایم.
t.me/yaser_arab57
🔷شهید مطهری و استمرار فرقانیسم نرم
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
شهید بزرگوار حضرت آیت الله #مطهری،دارای دو بعد شخصیتی است. یکی #بعد_محتوایی که از اسلام و انقلاب ارائه می دادند و دیگری #بعد_روش و #ریل_حرکتی که برای مسیر انقلاب و انقلابیان می ساختند. این روش در واقع، در حکمِ منطقی بود که برای بیان و تفسیر اسلام ارائه می دادند. پیداست که که این دو با هم یکی نیستند. #مواضع_فکری ایشان نسبت های بسیار گسترده ای با زمانه او دارد. امری #تاریخمند و اقتضایی بود. خود آن شهید بزرگوار در کتاب #اسلام_و_مقتضیات_زمان با دقت تمام، #ثابت و #متغیر در دین و فهم دین را بازتفکیک کرده اند. طبیعی است که به طریق اولی شامل اندیشه های خود او هم خواهد شد.
شهید مطهری ناظر به شرایط خاصی که در آن بوده، چه قبل از انقلاب در آن اوضاع بسیار خاص و چه پس از انقلاب و آن شرایط بسیار پیچیده و عجیب و غریب که در پرتو انقلاب پدید آمده بود و البته هنوز محتوای فکری متناسبی با چنین مطالبه و تحولات عمیقی تولید نشده بود و در آغاز راه بودند،اندیشه های او،نسبت های روشنی با زمانه و اقتضاهای آن داشت.
اما در امر دوم که به مبحث #روش و #منطق فهم و تفسیر اسلام و مناسبات آن با انسان و زمان پرداخته است،با این که چنین مباحث روشی در قیاس با موضوعات و اندیشه های محتوایی کمتر دستخوش تحولات می شود و در بازه های زمانی بسیار بلندی شاهد دگرگونی های قابل ملاحظه می گردد اما می توان از آن به مثابۀ همان بخشی از اندیشه های او یاد کنیم که امروزه شدیدا به آن نیازمندیم. در واقع وجه امتیاز سترگ این شخصیت در همین بخش روش و منطق فهم اسلام و انسانی شناسی او نهفته است.
شوربختانه و سوگمندانه باید گفت تمرکز اهتمام به شخصیت این شهید بزرگوار در تمام این چند دهه که از شهادت او گذشته است، بر برخی از محتواهایی بوده که دردسر برای کسی درست نکند. به نوعی برخورد گزینشی با افکار او شده است. در روش ها اما روح کلی منطق انقلاب از شهید مطهری فاصله گرفت. البته این فاصله به اندازه دور شدن فضای انقلابی ها از #شهید_بهشتی نیست، زیرا امروزه اندیشه های شهید بهشتی در قیاس با آن چه مبنای حرکت کنونی است تا حدودی #دگراندیشانه تلقی می شود، از این رو، هیچ تلاش جدی در هیچ نهاد انقلابی برای احیای اندیشه های شهید بهشتی دیده نشده است. یا آن قدر اندک بوده است بالکل از دیده پنهان است اما #دانشگاه_امام_صادق و تقریبا تمام نهادهای انقلابی برنامه هایی برای سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری داشته اند. با این حال، در بخش روشی اندیشه های او ما از مطهری هم فاصله گرفته ایم. از این رو، از نسل مؤسس انقلاب و نظریه پردازان اصلی آن بجز شخصیت ارزشمند و بزرگ آیت الله خامنه ای تمام دیگر متفکران بنیادین انقلاب اسلامی بتدریج و آرام از صحنه فکری و نرم انقلاب کنار گذاشته شدند.
البته، جابجایی در مانیفست ها، اندیشه ها، نظریات و آموزگاران انقلاب امری طبیعی است اما اتفاقی که در کشور ما افتاد این بود که نسل های بعد از مطهری هیچ نسبت و سنخیتی با بنیادهای تفکر او و امثال شهید بهشتی ندارند و سیر معکوسی در تفکرات متفکران نوآمد انقلاب دیده می شود که در مسیری کاملا ناسازگار با نسل اول متفکران انقلاب قرار گرفته است. نظریه پردازان کنونی انقلاب، مسیر انقلاب را به سمت و سوی خطرناکی می برند. رگه هایی از فرقانیسم در بسیاری از اسلام گرایان نفوذ کرده است و هیچ گونه تنوع و تکثر در اندیشه را تاب نمی آورند. چند سال قبل ، در مراسمی در قم، یکی از شخصیت های همراه شهید مطهری و از شاگردان برجسته وشناخته شده او می گفت همان زمان هم شهید مطهری از حوزه رانده بود و فضایی برای او نبود و الان البته اگر بود شرایط دشوارتری داشت. این قلم هیچ قضاوت قاطعی در این باره ندارد اما این مقدار اطمینان دارم که فضای فکری شهید مطهری امروزه به راحتی در جامعه ما قابل طرح نیست.
#شهید_مطهری #تبیینگر_انقلاب
#جهاد_تبیین #محمد_علی_میرزایی
#فرقانیسم_نرم
#شهید_بهشتی
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
🌐https://t.me/mohamad_ali_mirzaaei
✅ هزینههای اسراف در کاربرد دو واژه #اسلامی و #دینی
✨✨✨✨✨✨
یکی از کارهای عجیبی که در دو قرن گذشته در جهان اسلام و در نیم قرن گذشته در تجربه #انقلاب_اسلامی_ایران بدون توجه به تبعات آن انجام دادیم، افزودن #دینی و #اسلامی بر سر هر چیزی بود که در اطراف خود یافتیم. از جمله این امور: تمام مفاهیم، ساختارها، نهادها، سازمانها، نظامها، نظریهها، انقلابها، کشورها، افراد، مناطق، اماکن، خیابانها، کوچهها، غذاها، پوشاک، بانک، مدرسه، دانشگاه، علوم ، روشها و تقریبا همه چیز. به عنوان نمونه :
#حکومت_اسلامی یا دینی، #دولت_اسلامی و دینی، #نظام_دینی یا اسلامی، #شهر_اسلامی و دینی، #معماری_اسلامی، #رسانه_اسلامی و دینی، #پارک_اسلامی و دینی، #علم_دینی یا اسلامی، #فرهنگ_دینی یا اسلامی، #اقتصاد_دینی یا اسلامی، #بانک_اسلامی، #جنگ_دینی، #دانشگاه_دینی، #مدیریت_دینی و اسلامی، #سازمان_دینی واسلامی، #طب_اسلامی و دینی، #ادبیات_اسلامی، #پوشش_اسلامی، #توسعه_اسلامی، #هنر_دینی واسلامی، #تمدن_دینی واسلامی، #انجمن_اسلامی، #حزب_اسلامی، #حزب_الله، #مجلس_اسلامی، #روابط_بین_الملل_اسلامی، #حقوق_بشر_اسلامی، و هزاران هزار عنوان دیگر..
بدون اغراق هیچ نیازی به نامیدن تمام این امور با وصف و قید اسلامی نبود. چنانکه در طول تاریخ اسلام و در هیچ تجربه حکومتی با هویت اسلامی هیچ امر اجتماعی و مدنی و سازمانی با قید و لقب دینی واسلامی نبوده است و اساسا این وصف دینی و اسلامی کاربردی نداشته است.
به #نهج_البلاغه بنگرید در حالی که حکومت امام بی تردید از ما اسلامیتر و دینیتر بوده اما یک بار با چنین القاب و اوصافی رو به رو نیستیم. وقتی حاکم اسلامی و جامعه مسلمان و قانون مطابق اسلام بوده طبیعی است که همه چیز در #مسیر_اسلامی_شدن باشد، اما هیچ گاه همه چیز را #دینی و #اسلامی نام نمینهادند.
فراموش نکنیم با هر بار گفتن دینی و اسلامی در باره چیز یا کسی که واقعا اسلامی و دینی نیست و اگر هم باشد نسیمی از اسلام در آن است زخمی بر این دو واژه زدهایم. مگر این دو واژه چقدر جان دارند که به شکل مبتذل و بی حساب و کتاب بر سر هر امری بیایند و از این همه زخمی که بر میدارند جان به در ببرند؟!
چنانکه گفتم این مصیبت گریبانگیر فقط ما نبود بلکه ما خود تحت تاثیر نوعی اسلامگرایی در این تله افتادیم. واژه #الإسلامي و #الإسلامية و #الديني و #الدينية در اسلامگرایی معاصر بر سر هر چیزی آمد. #أسلمة_العلوم ، #أسلمة_السياسة، #أسلمة_الحكم، #أسلمة_العالم، #أسلمة_الأنظمة، #أسلمة_الأنسنة! ، #أسلمة_الشريعة، #أسلمة_القانون والتقنين و هزار نوع #الأسلمه هاي دیگر که در قرن گذشته جهان را پر کرد بخشی از این حکایت است.
در نتیجه، این موج سهمگین دینی سازی و اسلامی سازی همه چیز در لفظ و وصف و واژه باعث شد که عملا اسلام و دین با واقعیت عینی این امور مساوی دانسته شود. وقتی که نتایج کار با دین و اسلام فاصله بسیار داشت، عملا اصل دین واسلام در جهان و حتی جهان اسلام آسیب جبران ناپذیری خورد.
حال اگر همین کارنامه فعلی را داشتیم اما با این القاب و اوصاف نامیده نمیشد امروزه وزر و وبال عالم و آدم به نام اسلام تمام نمیشد. ما باید رفتار و روش بانکداری را حتی الامکان با اسلام مطابقت میدادیم، اما نامش را بانکداری اسلامی نمیگذاشتیم. اقتصاد را باید به همین ترتیبی که عمل کردیم در مسیر اسلام قرار میدادیم، اما چه نیازی به اینهمه ادعاست که این، اقتصاد اسلامی است؟
و اینک ماییم و واقعیتی ناپسند و نادرست که نام ذره ذره آن را اسلامی و دینی نهادهایم! این دانشگاه غرق در فساد و تباهی نظری و عملی واقعا دانشگاه اسلامی است؟ این علوم انسانی رایج در کشور اسلامی است؟ چرا اصرار داریم واژه اسلامی و دینی را بر سر هر چیزی اضافه کنیم؟ تو مسلمانی و شعر هم که میگویی مطابق اسلام و ارزشهای اسلام بگو، اما نام آن را #شعر_اسلامی نگذار. تو مسلمان و اهل ایمانی، فیلم سینمایی بساز با موازین اسلام، اما لطفا نام آن را #فیلم_اسلامی یا #سینمای_اسلامی نگذار. در بانک، ربا نده و نگیر و مطابق فقه اسلام عمل کن، اما نام آن را #بانکداری_اسلامی نگذار. این همه اسلامی و دینی اگر در عمل به تحقق ملموس و رضایت بخش اهداف و غایات دین نینجامد به تخریب دین واسلام خواهد انجامید.
اسم بزرگترین خیابانهای تمام شهرهای کشور را میگذاریم امام حسین و امام علی و القاب اسلامی. آیا این امر به حسینی بودن رفتار مردم کمک میکند؟ نامش را بگذار خیابان ایکس، اما رفتار مردم و حکومت را حسینی و اسلامی و دینی کنیم كه اگر به هر دلیل آن اندازه حد اقلی از دین واسلام تحقق نیافت، به اساس وریشه دین واسلام لطمه نخورد. جلوی این فرایند فاجعهبار را بگیرید.
#اسلامی_سازی #الأسلمة
#جهاد_تبیین
#محمد_علی_میرزایی
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
https://t.me/mohamad_ali_mirzaaei
درسگفتار "مزاج ِ کریم؛ گفت و گویی درباره سبقت رحمت پروردگار بر غضبش"
با حضور ِ دکتر رسول رسولی پور، استاد برجسته الهیات و فلسفه دین ، جمعه ، نهم اردیبهشت ۱۴۰۱ برگزار شد .
این نشست که به بهانه دیدار ماهانه راهنمایان کارگاه های گفت و گو ، ترتیب داده شده بود، در محل کانون گفت و گوی مؤسسۀ امام موسی صدر برگزار شد .
دکتر رسول رسولیپور در ابتدا رویکرد الهیات جدید و تفاوت های آن با الهیات کلاسیک را تشریح کرد و در ادامه بیان کرد:
ایان باربور در کتاب علم و دین یک لیست از خوانشهای جدید الهیاتی ارائه کرده است. در فاصله سی ساله از تدوین کتاب او تا امروز خوانشهای جدید وارد شده است مثلا در آن لیست علاوه بر سه خوانش کلاسیک، پویشی، کنوتیک، خوانش تجسد، خوانش کلمه و خوانش فمینیستی ارائه شده است ولی برخی خوانشهای جدیدتر مثل الهیات گشوده یا الهیات سیاهان و الهیات امید و .. در آن جدول نیست.البته در سنت اسلامی هم ، خوانش الهیاتی متناسب با علم جدید زیاد صورت نگرفته است و از معدود آثار این حوزه می توان به کتاب "نهاد نا آرام جهان " تالیف عبدالکریم سروش درباره حرکت جوهری ملاصدرا اشاره کرد اما موضوعاتی همچون مساله شر، تسامح دینی ، مردسالاری ، ... کماکان پیش روی ادیان ابراهیمی و انسان الهیاتی امروز گشوده است .
وی سپس به تشریح موضوع بحث خود پرداخت و الهیات امید را معرفی کرد :
در الهیات امید انسان فعالتر و بامسئولیتتر و امیدوارانهتر در جهان کار میکند و صرفا مطیع اوامر خدا نیست بلکه نوعی یاریرساننده به خدا است.
مبانی الهیات امید با خیلی خوانشها مشترک است و در این الهیات نقش بیشتری به انسان و جهان داده شده است. اگر در الهیات کلاسیک، خدا فرمانروای مطلق است و جهان و انسان نقش برده را بازی میکنند و هیچ کنش و واکنشی از خود ندارند و فقط تابع فرمانروای مطلق جهان هستند در الهیات امید، آبشخور گشودگی در نگاهی است که نسبت به خدا و نقش او در جهان دیده میشود و به تبع آن، چون آن نقش تعدیل میشود وضعیت انسان و جهان بهتر میشود.
در الهیات امید انسان فعالتر و بامسئولیتتر و امیدوارانهتر در جهان کار میکند و صرفا مطیع اوامر خدا نیست بلکه نوعی یاریرساننده به خداست. خود این الهیات تحت تاثیر دو خوانش جامعهشناختی و تاریخی سیاسی است. لذا الهیات امید بر یک پایه جامعهشناختی و یک پایه تاریخ مبتنی است.
الهیات امید چیزی فراتر از جنبه شخصی و دغدغه خوف و ترس است، یک خوانش سیاسی است که میخواهد بگوید چون نقش خدا تا حدی منعطف میشود، انسان در تکمیل پروژه الهی نقش بازی میکند. خلقت یک پروژه است و صرفا فعل خدا نیست بلکه یک نوع پروژه جمعی و مشارکتی است. درست است مبدا و منتها خدا است ولی خدا در طول تاریخ با انسان همراهی میکند و در بزنگاههای تاریخی انسان به کمک این پروژه میآید و نقش نصرت دهنده را بازی میکند.
اگر در الهیات کلاسیک، جهان اتقان صنع دارد و خدا حکیمی است که جهان را کامل خلق کرده است، در خوانشهای جدید، جهان بهترین جهان ممکن است و انسان در بهتر شدنش مشارکت میکند یعنی خدا کار را تمام نکرده و به کمک انسان این پروژه تکمیل میشود. خدا میتوانست یک پروژه کامل خلق کند ولی ارادهاش این بود که این پروژه به کمک انسانهای صالح و حتی انسانهای عادی تکمیل شود. پس الهیات امید نوعی امیدبخشی ایجاد میکند که ما عددی هستیم و هویت و حیثیتی در پروژه خلقت داریم و باید جدیتر به مسئولیتهای سیاسی خودمان توجه کنیم .
اگر به قرآن هم رجوع کنیم خواهیم دید که در آن جا نیز برای انسان ، نقش فعالی در نظر گرفته شده است و صفاتی همچون خلیفه اللهی و یا مفهوم " نصرت " مستلزم پذیرفتن این نقش فعال برای بشر است و اینکه انسان در پروژه الهی بیش از خائف بودن ، امیدوار است .
آقای جواد آملی ، تعبیر زیبایی دارند که "رحمت " مقابل ندارد و آنچه بیدل دهلوی هم در این بیت می گوید به همین مطلب اشاره دارد .
ایشان با تشریح بیتی از بیدل دهلوی که نام درسگفتار این شب نیز از آن برگرفته شده است که :
ای خوش آن جود که از خجلت وضع سایل
لب به اظهار نیارند و به ایما بخشند
گر مزاج کرم آن است که من میدانم
عالمی را به خطای من تنها بخشند
به مفهوم لطف هایی كه در قرآن با توصیف " بغیر حساب" آمده است پرداخت و آن را معادل با مفهوم "لطف گزاف" دانست به این معنا که خداوند نسبت به بندگانش لطف گزاف دارد و از آنجاییکه انسان در رویکردهای الهیاتی جدید صفات خداوند را تبدیل به الگوهای رفتاری خود می کند، از این رو میتواند در حق سایر همنوعان خود نیز این لطف گزاف را برکار ببرد که این نگرش، ماحصل امیدوار بودن و سابق دانستن رحمت الهی بر غضب اوست .
t.me/dialoguecenter
🔲⭕️ از چاپیدن مقاله تا حل مساله
دکتر مجتبی لشکربلوکی
از دانشگاهیان قطع امید کردهام. دانشگاهیان با توسعه آموزش عالی در سالهای اخیر دو گروه شدهاند: گروهی که دانشمندند و گروهی که بیشترشان شغل دانشگاهی دارند. از گروه دوم که توقع نباید داشت اما گروه اول هم بیشتر به علم و تخصص خود مشغولاند و کمتر مجال نگاه کردن به بیرون و مسائل جامعه دارند. معمولاً فکر نمیکنند که چه باید کرد. بیآنکه به عمل بیندیشند تصمیم میگیرند و اقدام میکنند. دانشگاه روزبهروز بیشتر گرفتار مسائل انتزاعی میشود و دیگر چندان پیوندی با سیاست و جامعه و زندگی ندارد. کشور فردایی هم خواهد داشت که نمیدانیم چیست و چگونه خواهد بود و خدا کند که فردا، فقر و حرمان و ملال بیشتر و زمینی خشکتر و هوایی آلودهتر و دلهای پراکندهتر و خاطرههای آزردهتر نباشد.
این را جملات را چه کسی گفته است؟ دکتر رضا داوری اردکانی؛ رئیس فرهنگستان علوم، چهره ماندگار کشور، استاد نمونه کشور و ده ها افتخار و عنوان دیگر. اما چرا به این جا رسیدیم؟
بگذارید مطلبی منتسب به دکتر مظفر چشمه سهرابی؛ متخصص دانششناسی را نیز با هم مرور کنیم:
رتبه بندی دانشگاهی ایران بر اساس نظامی است که خارج از ایران برنامه ریزی می شود و ما بین المللی کار کردن را با اِعمال این شاخص ها اشتباه گرفته ایم در حالی که خود آمریکا که وضع کننده ISI است، به طور ناچیز از این نظام استفاده می کند.
حدود ۴۰۰ جایزه علمی در دنیا وجود دارد که هیچ یک از شاخص های آی.اس.آی استفاده نمی کنند. ایران از بیانیه سانفرانسیسکو که هشداری به همه بود درس نگرفت. در این بیانیه بیش از چند هزار دانشمند و پژوهشگر و حدود ۸۰۰ مجله علمی معتبر دنیا اعلام کردند که مبنا را در ارزیابی ها بر اساس مجلات قرار ندهید.
از یکی از اساتیدی که ۴۰۰ مقاله بین المللی داشتند سوال کردم فقط یکی از مشکلاتی را که در کشور حل کرده اید نام ببرید؟ پاسخ سکوت بود. از مدیران کشور ۹۷٪ از مقالات آی.اس.آی استفاده نمیکنند، ۹۳٪ نیز مجلات داخلی را نه می شناسند و نه از آنها استفاده می کنند؟! برای چه کسی می نویسیم؟
هدف علم سنجی که در ایران بسیار محبوب است در واقع مجله سنجی است نه حقیقت علم. علم سنجی قدرت تحلیل محتوای علم را ندارد. مبدع این اصطلاح اصلاً چنین منظوری نداشته است. علم سنجی صرفاً بیانگر شاخص های کمّی است نه کیفی.
در سنت های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است. مثلا کتابی نوشته به نام اشاعه نوآوری. تا به حال ۲۵۰۰ مقاله در خصوص این کتاب منتشر شده است. این مقالات تولید علم نیست، یک مناقشه علمی است. این نبردهای علمی زمینه ساز تولید علم است نه الزاما خود علم.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
به من بگو که به چه پاداش می دهی، تا من بگویم که بازیگران چه می کنند؟ ایده ای ساده اما بنیادی در طراحی مکانیزم ها و سیستم ها. اگر بخواهم کمی سخت تر بگویم: نظام تمایلات ما تعاملات را شکل می دهد. قواعد نهادی مشخص می کند که کدام رفتار مطلوب است و کدام نامقبول. نهادها تعیین می کنند که چه بازیگری بر اساس چه رفتاری پاداش می گیرد و کامیاب می شود و کدام بازیگر ناکام می ماند و محروم می شود. وقتی شاخص ارزیابی ما شد «چاپ مقاله» و نه «حل مساله»، نخبگان علمی کشور با چه انگیزه ای روی مسائل ملی کار کنند؟
در طراحی سسیستم های اقتصادی و اجتماعی باید فرض گرفت که افراد به فکر منافع شخصی خود هستند و با موعظه و پند اخلاقی هدایت نمی شوند بلکه با طراحی نظام تمایلات (پاداش دهی هوشمندانه) رفتار بازیگران به همان سمتی سوق داد که منفعت جمعی اقتضاء می کند. به عبارت ساده گره زدن منافع شخصی به منافع جمعی. آیا در نظام دانشگاهی ما چنین است؟
یک پیش بینی تلخ را در پایان می آورم و تمام: اگر قواعد نهادی (نظام تمایلات) دانشگاهیان تا یک دهه دیگر همین باشد، ما علاوه بر پیشتازی در چاپیدن مقاله، بیشترین استاد تمام دنیا را نیز خواهیم داشت. بدا به حال این سرزمین پر استاد!
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
t.me/Dr_Lashkarbolouki
❗️❗️❗️من خسته شدم بس که تکرار کردم که این دین، دین کیفیت است نه کمیّت!
حضرت استاد فاطمی نیا (ره) :
🔸مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند؛
🔹صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد. یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شوی.
🔸من خسته شدم بس که تکرار کردم که این دین، دین کیفیت است نه کمیّت! مقصود من این نیست که ما مستحبات انجام ندهیم، نمازهای طولانی نخوانیم، اینها به جای خودش هست اما بعد از همه اینها بدانید که رسیدن به خدا نماز هزار "قل هو الله" نمی خواهد!
🔹عمدتاً باید با باطن خود به خدا برسید! اگر هزار "قل هو الله" هم خواندی خودت میدانی، من فضولی نمی کنم! اما امامان ما فرمودند با باطن خود زودتر به خدا می رسید. هنوز باطن را اصلاح نکرده نماز هزار قل هو الله می خواند، چه فایده ای دارد؟
🔸مشاجره ها و نزاع ها نور باطن را خاموش می کند. بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات و درگیری های لفظی است. کم منزلی داریم که درآن پرخاش و تندی نباشد! روزی چندتا پرخاش باشد، برکات را از منزل می برد.
🔹حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن چون کدورت می آورد.
🔸مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد: در موضوعی که گمان می کردم حق با من است داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت: ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبّه شدم فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم!
@bazmeghodsian
@shokoofaee
تقدم حفظ مردم بر حفظ نظام
✨✨✨✨✨
💠بخش اول
کیست که نداند امنیت حکومت از مهمترین اولویتهاست؟ اما از امنیت حکومت مهمتر، امنیت مردم است. اصلا ارزش امنیت نظام منحصرا بخاطر کارکرد و عملکرد آن در حفظ امنیت مردم است. نظامها و حکومتها که مطلوبیت ذاتی ندارند که حالا بمانند یا نمانند.
تنها عامل ارزشمندی نظام جمهوری اسلامی کارآمدی آن در حفظ نان و ایمان مردم است. اگر نان و ایمان، متزلزل ویا نابود شود دیگر حفظ نظام هیچ توجیهی ندارد.
وقتی نظامی و حکومتی، دارد با اولویت دادن به آرامش مردم و تامین اسباب زندگی عزیزانه و کریمانه برای آنان که اولین این اسباب معیشت اقتصادی است و سپس ایمان و اخلاق آنان، کار میکند و به دنبال دفع تهدیدات علیه آنان است بی تردید حفظ این نظام از اوجب واجبات است.
اما اگر این نگاه #مردم_محور در ذهنیت حاکمان به نگرش #نظام_محور تبدیل شود و حکام یک کشور بیش از اینکه مردم و رنج مردم را ببینند در فکر مبارزه برای حفظ نظام باشند و اگر به مردم فکر میکنند کاملا از مدخل امنیت نظام است نه تامین کرامت ومعیشت تک تک شهروندان، این یعنی انحراف بزرگ.
بنابراین، بدترین نگاه در کشور، #نگاه_امنیتی به #قوت_لایموت مردم است. در این نگاه، #مردم_داری جای خود را به #نظام_داری خواهد داد و سرآغاز افول و سقوط از همینجاست.
اما اگر روال و روند اخلاق و اسلام و انسانیت مبنای حکمرانی شود، جنب و جوش شوراهای عالی و دانی و نهادهای بالادستی نه به خاطر امنیت نظام بلکه در درجه اول، بخاطر امنیت معیشتی مردم باشد، در این صورت باید هنوز امیدوار بود.
در نگاه #مردم_دارانه و نه #نظام_دارانه، ملاک ومبنا بر پایه تحقیقات میدانی از وضعیت زندگی مردم قرار دارد. اصل و اساس را باید اینجا گذاشت. باید دید این برنامه تا کجا به امنیت روانی، خانوادگی، اخلاقی واجتماعی مردم صدمه میزند نه اینکه شاخص آماده باش حکومت همواره امنیتی و میزان تهدید آفرینی مردم یا دشمن برای نظام باشد !
این حس انسانی است که با الهیات سیاست دینی نسبت و قرابت دارد نه اینکه محور اقدامات این باشد که مردم به خیابان بریزند یا نریزند و دشمن دنبال چیست.
بنابراین، مطابق بدیهیات اندیشه سیاسی اسلامی، حفظ مردم بر حفظ نظام مقدم است. در این هیچ تردیدی نیست. حال باید دید تحمل مردم تا کجاست. اگر عذاب دادن مردم آنقدر آرام آرام و درجه درجه به صورت کند و تدریجی پیش رفت که در آستانه مرگ قرار گرفتند ولی بخاطر این #استدراجِ در مردن، کسی قادر به حرکت نبود یا بخاطر اینکه اساس کشور و امنیت آن را حرمت داشت صبوری کرد، دلیل تشویق حاکمان به ادامه فشار نیست. این پیکر نیمه جان دیگر تحمل فشار ندارد. اما ممکن است بمیرد ولی قادر به حرکت نشود. آیا چنین امنیتی برای نظام مفید است؟ نظام بدون مردم به چه دردی میخورد بجز درد خود حاکمان؟
حاکمیتِ نگاه امنیتی نتیجهاش این است که پس میشود تا کجاها پیش رفت و در عین حال مردم شورش نکنند یا اگر شوریدند با روشهایی وبدون تهدید پایههای نظام بتوان آنان را مهار کرد. این ثمره تصور غلط #تقدم_نظام_بر_مردم است.
اما واقعیت انسانی واخلاقی چیز دیگری میگوید. ما وظیفه داریم این سریال تمام نشدنی را تمام کنیم. این سریال رنج و درد ناپایان با حکمت وبیداری وجدان حاکمان قابل مهار است. باید به فکر مهار رنج مردم باشیم نه مهار خود مردم واعتراضاتشان! رنجها تمام شود اعتراضها هم خاموش میشود. مردم ایران را با دیگر ملل مقایسه نکنیم.
اگر مردم تحت فشار استخوان شکن اقتصادی تمام ارزشها، کرامتها و شخصیتشان نابود شود دیگر فاتحه آن ملت را باید خواند. فاتحه حکومت را هم...
دیروز به مناسبتی با یک تبعه غیر ایرانی که از قضا محقق قرآنی بسیار بسیار ارزشمندی است حرف میزدم. گفت آقای میرزایی ما در ایران عمده قوت لایموتمان نان بود چون کل درآمد من سه میلیون ونیم است. در ضمن او دارای درجه دکتری از یک دانشگاه ایرانی است.
ادامه داد حالا این سه میلیون و نیم کفاف اجاره خانه نمیکند. قبلا نان میخریدیم وغالبا نان خالی و احیانا آب گوجه و امثال آن! حالا سرگشتهام چطور زندگی کنم!
او که اینها را میگفت من گریه میکردم و سرم را پایین انداخته بودم و از درون داشتم از خجالت و درد می سوختم.
فقط این دکتر غیر ایرانی و هوادار انقلاب وتشیع نیست. ما حوالی ده میلیون انسان رنجدیده و بدبخت و آواره شیعی داریم که اغلب آنان مدارکی ندارند که از نانوایی نان ارزان بخرند یا یارانه بگیرند...
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
🌐https://t.me/mohamad_ali_mirzaaei