eitaa logo
پرسمان و بصیرت
161 دنبال‌کننده
7 عکس
2 ویدیو
22 فایل
این کانال بر اساس نکات ناب و شبهات روز و پاسخ بر اساس گفتمان عقلی تاسیس شده است. ارتباط با ادمین: @binesh_motahar_sharif
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾🍃🌾 ✅9⃣ با توجه به اینکه تاریخ شیعه پشتوانه محکمی دارد، چرا تاثیر پذیری سیره نبوی در عصر حاضر نسبت به عصر نبوی کم تر شده و چه موانعی در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: (بخش اول) ⚜ چندین مانع در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد که در زیر به آن اشاره می گردد: ۱. فهم و از اشعار فارسی ۲. (میل به از دور دیدن و یا میل به از نزدیک دیدن) ۳. در نظر گرفتن اخلاق ۴. استفاده از امر برای رسیدن به مقدس ( ) 🔴 مانع اول: تفسیر نادرست از شعر ؛ 👈 مقصود از این شعر این است که بزرگان را مانند خودت ندان. این حرف درستی است. این بسیار اشتباه است که انسان که خودش را دارای یک احساساتی می‌بیند [دیگران را نیز چنین بداند]. مثلًا فردی نمی‌تواند یک نماز با حضور قلب بخواند، می‌گوید: ای بابا! دیگران هم همین جور هستند، مگر می‌شود نمازِ با حضور قلب خواند؟! یعنی خودش را مقیاس دیگران قرار می‌دهد. 👈 این غلط است. ما نباید دیگران را به خودمان قیاس کنیم. «کار پاکان را قیاس از خود مگیر» یعنی . این حرف درستی است. ولی این شعر را ما اغلب می‌خوانیم و می‌گوییم: دیگران را مقیاس خودت قرار نده؛ یعنی تو چه فکر می‌کنی که من مانند پیغمبر بشوم (یعنی از پیغمبر پیروی کنم)، مانند و پیرو علی باشم؟!. ⬅️ نتیجه‌اش این است که اگر یک عمر برای ما تاریخ پیغمبر بگویند، برای ما درس نیست و مثل این است که مثلًا بگویند فرشتگان در عالم بالا چنین کردند. خوب، فرشتگان کردند، به ما چه مربوط؟ یک عمر اگر بیایند درباره علی حرف بزنند، اصلًا ککمان نمی‌گزد. 👈 گفته می شود یک انسانی در هزاروچهارصد سال پیش با منطق خاصی عمل کرده است، من که در شرایط او نیستم، او هم در شرایط من نبوده است، و هر شرایطی منطقی را ایجاب می‌کند. ⬅️ این سخن معنایش این است که هیچ فردی نمی‌تواند باشد.  *ادامه پاسخ در پیامهای بعدی ... 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅0⃣1⃣ با توجه به اینکه تاریخ شیعه پشتوانه محکمی دارد، چرا تاثیر پذیری سیره نبوی در عصر حاضر نسبت به عصر نبوی کم تر شده و چه موانعی در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: (بخش دوم) ⚜ چندین مانع در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد که در زیر به آن اشاره می گردد: ۱. فهم و از اشعار فارسی ۲. (میل به از دور دیدن و یا میل به از نزدیک دیدن) ۳. در نظر گرفتن اخلاق ۴. استفاده از امر برای رسیدن به مقدس ( ) 🔴 (توهم انگاری) ⚜ میل به این است که قوه خیال و واهمه بر انسان مسلط است و میل دارد چشم ها را به هم بگذارد و شبح مبهمی ببیند و در اطرافش خیال پردازی کند. 🔸 یکی از اشکالاتی که قریش به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌کردند و در نظر آنها آن اشکال، مانع بود که دعوت آن حضرت را بپذیرند، این بود که می گفتند که این چگونه پیغمبری است که مثل دیگران غذا می خورد مثل دیگران در کوچه ها و بازارها راه می‌رود بشری است مانند دیگران. 🔹 این ها که این حرفها را می‌زدند خودشان فرزند ابراهیم بودند. این اشکالات برای آنها از آنجا پیدا شده بود که (در دوران جاهلیت) تدریجاً برای ابراهیم از خزانه خیال و وهم خود سیمایی ساخته بودند که با یک بشر چندان قابل تطبیق نبود؛ بنابراین نمی توانستند باور کنند که رسول اکرم که در قالب یک بشر در جلوی آنها ظاهر است، احیا کننده ملت و طریقه ابراهیم باشد. ⚜ بعضی از مردم میل دارند هر چیزی را از نزدیک ببینند و از نزدیک مشاهده کنند. میل به وقتی است که آدمی علاقه‌مند است یک چیزی را با چشم خود درست بیند و یا از روی قرائن و دلایل آن چیز را مطالعه کند و درباره آن قضاوت کند. 🔸 دوست دارند معصوم را با زندگی شخصی خودشان بسنجند و تطبیق بدهند. یک قسمت وجودی معصومین همین زندگی عادی در بازار بودند زندگی داشتند همسر و فرزند و غیرذلک داشتند. اما یک وجهه قسمت زندگی آنها آسمانی و ملکوتی بود. 🔹 مثل قرآن کریم، قرآن کریم هم یک جنبه اش همین عربی مبین است که در دسترس ما هست همین کلمات و همین سوره ها هست یک قسم دیگر آن در نزد علی حکیم است. 🔸 مردمی هستند علاقه‌مند به قرآن ولی دوست ندارند متن اعجاز آمیز این کتاب مقدس را از نزدیک ببینند، در آیات روشن این کتاب مقدس تدبر و تفکر کنند و این کتاب در نظر آنها این است که آن را در پشت ابرها و بالای آسمان ها قرار بدهند و بگویند قابل فهم نیست؛ کسی حق مطالعه و تدبر در آن را ندارد؛ فقط ائمه اطهار حق دارند به آنها نزدیک شود. ❌ هرگز در صدر اسلام مردم این طور فکر نمی‌کردند که قرآن کتاب آسمانی ماست ولی ما فقط حق تلاوت داریم نه حق تدبر و استفاده مستقیم. 🔹 (برخی هم دوست دارند قرآن را فقط از نزدیک ببینند و بگویند کتاب خدا برای ما کافی است و نیازی به تبعیت از سیره معصومین نیست و فقط به ظاهر قرآن اکتفا کنند. نتیجه این تفکر آن است که استعاره های قرآن را نمی بینند و اگر به طور مثال خدا می فرماید: " ...یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ..." تصور می کنند خدا مانند انسان جسمی دارد و دست دارد...) 🔸 یک وجهه معصومین هم همین وجهه طبیعی آنهاست که همه آن اسوه و قابل الگوگیری است و یک وجهه آنها نزد خداوند علی حکیم است. که این مسیر تا رسیدن به آنجا همه اش قابل الگو و اسوه برداریست. ⬅️ پس معلوم می شود یک علت اینکه تأثیر دین در نفوس کم شده این است که مردم بین خودشان و قرآن و رسول اکرم حجابی و دیواری از جهل و خیال قرار دادند و آن دیوار است که جلوی نفوذ دین را گرفته است. *ادامه پاسخ در پیامهای بعدی ... 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅1⃣1⃣ با توجه به اینکه تاریخ شیعه پشتوانه محکمی دارد، چرا تاثیر پذیری سیره نبوی در عصر حاضر نسبت به عصر نبوی کم تر شده و چه موانعی در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: (بخش سوم) ⚜ چندین مانع در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد که در زیر به آن اشاره می گردد: ۱. فهم و از اشعار فارسی ۲. (میل به از دور دیدن و یا میل به از نزدیک دیدن) ۳. در نظر گرفتن اخلاق ۴. استفاده از امر برای رسیدن به مقدس ( ) 🔴 در نظر گرفتن اخلاق ⚜ عده‌ای معتقدند که به طور کلی نسبی است؛ یعنی معیارهای خوب و بد اخلاقی نسبی است و به عبارت دیگر انسان بودن امری است نسبی. 👈 معنای یک چیز این است که آن چیز در زمانها و مکانهای مختلف تغییر می‌کند: یک چیز در یک زمان، در یک شرایط، از نظر اخلاقی خوب است، همان چیز در زمان و شرایط دیگر ضد اخلاق است؛ 👈 در حالی که اصول اوّلیه اخلاق، معیارهای اوّلیه انسانیت به هیچ وجه نسبی نیست، مطلق است ... ⬅️ نتیجه نسبی در نظر گرفتن اخلاق این است که: 👈۱. دیگر نمی توان از سیره معصومین الگو گرفت؛ زیرا این برداشت ایجاد می شود که این فعل معصوم نسبت به زمان خودش خوب محسوب می شده و در زمان حال دیگر اخلاقی محسوب نمی شود. 👈۲. اگر اخلاق نسبی باشد دیگر نمی توانیم اصول ثابت و یکنواخت برای تربیت پیشنهاد کنیم. 👈۳. با قبول نسبیت اخلاق، دیگر اخلاق از جنبه اخلاقی بودن خارج شده و به صورت یک سلسله آداب در می آید، نه آن امر مقدسی که واقعافضیلت و خیر است. *ادامه پاسخ در پیامهای بعدی ... 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅2⃣1⃣ با توجه به اینکه تاریخ شیعه پشتوانه محکمی دارد، چرا تاثیر پذیری سیره نبوی در عصر حاضر نسبت به عصر نبوی کم تر شده و چه موانعی در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: (بخش چهارم) ⚜ چندین مانع در تاثیرپذیری از سیره معصومین وجود دارد که در زیر به آن اشاره می گردد: ۱. فهم و از اشعار فارسی ۲. (میل به از دور دیدن و یا میل به از نزدیک دیدن) ۳. در نظر گرفتن اخلاق ۴. استفاده از امر برای رسیدن به مقدس ( ) 🔴 استفاده از امر برای رسیدن به مقدس ( ) ⚜ دیگری- که اینها در تاریخ رخ داده است- برای اینکه مردم را هدایت و راهنمایی کند، می‌آید حدیثی از پیغمبر یا امام جعل می‌کند در حالی که غرض شخصی ندارد بلکه غرضش هدایت مردم است ولی فکر می‌کند که اگر چنین حدیثی را از پیغمبر یا امام برای مردم نقل کند، مردم بهتر می‌پذیرند. مثلًا [با خود می‌گوید[ مردمی که این قدر غیبت می‌کنند و حرف لغو می‌زنند، خوب است برای اینکه غیبت نکنند و حرف لغو نگویند من بیایم حدیثی جعل کنم در فضیلت فلان دعا که مردم این حدیث را بخوانند و به جای حرف لغو و بیهوده و غیبت بروند دعا بخوانند، یا در ثواب قرآن بگویم اگر فلان سوره قرآن را چهل بار پشت سر یکدیگر بخوانید فلان اثر را دارد. آیا این، کار خوبی است؟ مسألةٌ: هدف مقدس است ولی کسی می‌خواهد با دروغ و جعل این هدف مقدس را تأمین کند؛ آیا این درست است یا درست نیست؟ ... نه این کار غلط است. ⚜ قرآن، پیغمبر، ائمه و کسانی که تربیت شده این مکتب هستند محال است که برای هدف مقدس، از یک امر نامقدس مثلًا از یک امر پوچ، از یک امر باطل، از یک امر بی‌حقیقت ولو یک تمثیل استفاده کنند. این است که ما شک نداریم که تمام قصص قرآن همان‌طور که قرآن نقل کرده است عین واقعیت است. داستانی که قرآن‌ نقل می‌کند، ما بعد از نقل قرآن احتیاجی نداریم که تأییدی از تواریخ دنیا پیدا کنیم. ⬅️ نتیجه اینکه برای هدف مقدس، از یک امر نامقدس استفاده شود این است که اثر هدف مقدس هم از بین می رود؛ مثلا برای اینکه مردم را وادار به تلاوت قرآن کند، حدیثی را از زبان پیغمبر نقل کند، سبب می شود دیگر صحت سند دیگر روایات پیامبر نیز زیر سوال رود و مانعی برای الگوگیری از معصوم شود. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣1⃣ یک الگو چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ برای تبعیت از سیره معصومین از چه اصولی باید پیروی نمود؟ در چه صورت تبعیت از سیره بزرگان قابل قبول است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 برای تبعیت از سیره بزرگان لازم است یک شرایطی لحاظ شود و از یک اصول خاصی پیروی نمود که در زیر به آن اشاره می نماییم. 🎋الگو باید این ویژگی ها را داشته باشد: 👈 از جنس بشر باشد. 👈 انسان کامل باشد. 👈 دارای منطق عملی ثابت باشد. 👈 جامعیت داشته باشد و از همه جهت (گفتار و رفتار و ...) الگو باشد و در همه جهات عمیق باشد. 👈 از حسن عقلی برخوردار باشد. 👈 گفتار و رفتار او با قرآن و سنت در تعارض نباشد. 👈 گفتار و رفتار او با توجه به مقتضیات زمان تفسیر شود. 🌿🌾🌿 @binesh_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾🍃🌾 ✅4⃣1⃣ الزامات تبعیت از سیره معصومین چیست؟ در چه صورت سیره بزرگان قابل تبعیت است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 برای تبعیت از سیره بزرگان لازم است یک سری اصول را باور داشت: 🎋 اعتقاد به امکان وجود سیره و (توضیح در سوال 4⃣ سیره نبوی در همین کانال آمده است.) 🎋 وجود گزارش های قطعی از سیر و زندگی معصومین (توضیح در سوال 7⃣ سیره نبوی در همین کانال آمده است.) 🎋 از جنس دانستن و قابل پیروی دانستن سیره معصومین (توضیح در سوال 0⃣1⃣ سیره نبوی در همین کانال آمده است.) 🎋 اعتقاد به بودن اصول اخلاقی (توضیح در سوال 1⃣1⃣ سیره نبوی در همین کانال آمده است.) 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅5⃣1⃣ اگر معصوم باید الگوی ما باشد، پس چرا ما هم اکنون مانند حضرت زهرا سلام الله علیها مراسم عروسی را برگزار نمی کنیم و یا مانند پیامبر جامه پشمین نمی پوشیم؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 همانطور که در سوال 3⃣ سیره نبوی توضیح داده شد، ما مکلف به پیروی از هستیم و نه زندگی آنها؛ 👈زیرا سیر زندگی وابسته به است که در زمان های مختلف شکل های مختلفی دارد، اما سیره و سبک زندگی، یعنی منطق و معیارهای عملی زندگی معصومین همواره ثابت است. ⚜ در مساله ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و برگزاری مراسم ساده از اصول ثابت سبک زندگی معصوم است که با توجه به مقتضیات آن زمان، بردن عروس با شتر ساده زیستی محسوب می شده. 🔴 ما باید با مطالعه تاریخ و سیر زندگی معصوم، ایشان را استخراج کنیم و خودمان را روی آن ثابتات سوار کنیم؛ 👈 اگر آن زمان استفاده از شتر محسوب می شده، امروزه استفاده از ماشین ارزان قیمت ساده زیستی محسوب می شود. 🔴 نکته ای که وجود دارد، این است که سیر زندگی پیامبر و هر یک از ائمه علیهم السلام در شرایط و اوضاع احوال متفاوتی بوده است و ما می بینیم که وقتی شرایط و اوضاع احوال تغییر می کند، کیفیت این اصول هم متغیر است؛ ⚜ مثلا ساده زیستی در زمان پیامبر و امام علیه السلام به واسطه مردم متفاوت از ساده زیستی امام صادق علیه السلام در زمان خودشان است؛ اما باید دقت کنیم که اصل ساده زیستی همیشه وجود دارد و قطعا برای رسیدن به سعادت و کمال لازم است که رعایت شود. ⬅️ می توان گفت اخلاق و یا سبک زندگی دو رکن دارد: ۱. اصول اخلاقی که همیشه ثابت است؛ ۲. فعل اخلاقی که با توجه به مقتضیات زمان شکل ظاهری آن متفاوت است؛ ⚜ اصول اوّلیه اخلاق، معیارهای اوّلیه انسانیت که به ساختار روحی انسان برمی گردد به هیچ وجه نسبی نیست، مطلق است، ولی معیارهای ثانوی که اکتسابی است، نسبی است. ⚜ آداب از اخلاق متفاوت است؛ آداب مربوط به ساختمان روحی انسان نیست، قراردادهای انسانهاست در میان یکدیگر. مثال مذکور و مانند آن از مصادیق آداب است نه اخلاق. 🌿 یک مثال برای تبیین بیشتر موضوع: 👈 اصل اخلاقی این است که در مقابل هر احسانی، احسان کردن، صواب است وخوب. هل جزاءالاحسان الا الاحسان؟ این یک اصل همیشگی است. یعنی در هرزمانی در هر مکانی، اگر کسی به کسی نیکی کرد، آن شخص اگر درمقابل این نیکی، تشکری کرد، اگر هزارسال قبل، ده هزار سال قبل باشد در هر قوم وقبیله وکشوری با هر زبانی باشد، این همیشه ممدوح ومورد پسند بوده. 👈 اما آن چیزی که متفاوت است این است که شکل تشکر کردن چگونه بوده وچگونه هست وچگونه خواهد بود؟ این ها متغیر است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
بسم الله الرحمن الرحیم 5⃣ معنای واقعی یعنی انسان باشد تا در رکاب امام قرار بگیرد و بجنگد و احیانا هم بشود. یعنی آرزوی واقعی بودن در راه حق؛ نه اینکه منتظر باشیم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی خود تمام کارها را به سامان رساند، آنگاه ما نیز برای بهره وری و استفاده در صحنه حاضر شویم و اعلام آمادگی کنیم. برگرفته از 🆔 @Bineshe_Motahar 🔹ثبت نام دوره‌های آموزشی در سایت: 🌐 BinesheMotahar.IR
🌾🍃🌾 ✅6⃣1⃣ چنانچه ذکر شد الگو باید مثل خودمان باشد تا قابل الگوپذیری باشد. با توجه به اینکه معصومین داشته اند و عصمت موهبتی الهی است که خدا به همه بندگانش عطا نمی کند، آیا می توان به عنوان الگو از معصومین استفاده نمود؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 این اشکال ناظر به تفکر نادرست در مورد عصمت است که امری در نظر گرفته می شود. اگر ما عصمت را به طور کلی امری جبری بدانیم، در واقع معصومین را همچون موجوداتی فاقد دانستیم که نه شایسته الگو شدن برای دیگران هستند و نه سزاوار فراوان؛ ⚜ علمای شیعه بر این امر تأکید دارند که معصومین به اراده و اختیار خود از گناهان دوری کرده‌اند؛ عصمت امری است و به همین دلیل کمال محسوب می شود. گناه کردن برای معصوم نیست؛ ولی به دلیل قوّت و عملاً واقع نمی‌شود. ⚜ عصمت موهبتی الهی است؛ اما به لحاظ اینکه خداوند می دانست که معصومین با دیگران در مراتب و فرق دارند، این موهبت را به آنان بخشیده است؛ ⚜ ارزش حقیقی و متعالی که معصومین دارند، همگی مربوط به اموری است که در انتخاب آن مخیّر هستند. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅7⃣1⃣ چه راهکار عملی وجود دارد که بتوانیم در عصر حاضر با توجه به مقتضیات زمان امروز در عمل از سیره معصومین استفاده کنیم؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال (بخش اول): 🔴 برای این که بتوانیم در عمل از سیره معصومین استفاده کنیم، باید اصول اخلاقی ثابت ایشان را با تحلیل یک خبر در گذشته و استخراج قانون آن و انطباق آن قانون با زمان حال طی مراحل زیر به دست آوریم؛ 🎋۱. چه خبر از گذشته؟ 👈 در مرحله ی اول پدیده ای ذکر می شود مربوط به گذشته. 🎋 ۲. چرایی کار: 👈 در مرحله ی دوم، آن پدیده تحلیل می شود. 🎋 ۳. ارائه قانون فرامکانی و فرازمانی: در مرحله ی سوم، قانونی از آن پدیده وتحلیل استخراج می شود. 🎋۴. چه خبر از امروز؟ 👈در مرحله ی چهارم، پدیده ای را در زمان حال در نظر می گیرد که هم سوی با آن پدیده در گذشته بوده است. 🎋۵. تحلیل وضع موجود: 👈مرحله ی پنجم، این پدیده ی زمان حال را تحلیل می کند. 🎋۶. تطبیق قانون با وضع موجود در زمان حال: 👈مرحله ی ششم، قانون فرا زمانی وفرا مکانی را برپدیده ی زمان حال بارمی کند. 🎋۷. آینده نگری: 👈مرحله ی هفتم، آینده را پیش بینی می کند. 🎋۸. ارائه راه حل: 👈مرحله ی هشتم، راه حل وبرنامه ارائه می دهد برای بهتر انجام شدن و یا برای تکرار نشدن این مساله. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅8⃣1⃣ از داستان حضرت یونس علیه السلام در قرآن، چه قانونی قابل استخراج است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: (بخش دوم) 🔴 در قرآن بارها خداوند مثالی می زند و بعد با کذلک یک قانون کلی ارائه می دهد: 👈 به عنوان مثال داستان حضرت علیه السلام را با هم بررسی می کنیم: 🌿 وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ 🍃 فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ 🌿 و صاحب ماهی [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. 🍃 پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم. 🎋۱. چه خبر از گذشته؟ الف) حضرت یونس قوم خود را با عصبانیت ترک کرد، سپس در شکم ماهی گرفتار شد. ب) حضرت یونس توبه کرد و ذکر یونسیه را خواند، سپس از آن تنگنا نجات پیدا کرد. 🎋۲. چرایی کار: الف) حضرت یونس چون با قوم خود را ترک کرد، گرفتار عذاب شد. ب) حضرت یونس چون کرد نجات پیدا کرد. 🎋۳. ارائه قانون فرامکانی و فرازمانی: الف) هر کس با عصبانیت قهر کند و خانواده یا جامعه خود را ترک کند، گرفتار تنگنا می شود. ب) هر کس خالصانه توبه کند و خدا را با اذکاری همچون ذکر یونسیه صدا کند، خدا او را از تنگناهای زندگیش خارج می کند. 🎋۴. چه خبر از امروز؟ امروز در خانواده و در جامعه مشکلات و گرفتاریهای زیادی داریم. 🎋۵. تحلیل وضع موجود: چه بسا علت گرفتاریهای امروز ما عصبانیت های بی مورد و رفتارهای نامناسب ما با خانواده و یا دوستانمان است. و چه بسا علت طولانی شدن غیبت امام زمان ما ترک امر به معروف و نهی از منکر و دوری کردن از دوستان خطاکارمان آن هم با عصبانیت و قهر است. 🎋۶. تطبیق قانون با وضع موجود در زمان حال: امروز هم اگر در درگاه خداوند به گناهانمان اقرار کنیم و با اذکاری همچون ذکر یونسیه او را بخوانیم و سعی در جبران اشتباهاتمان کنیم، این قانون الهی است که توبه کاران را می بخشد و آنها را از گرفتاریها نجات می دهد و ان شاءالله فرج آقامون صاحب الزمان را نیز نزدیک می کند. 🎋۷. آینده نگری: در آینده هم اگر همچنان چنین رفتارهایی داشته باشیم و به جای سعی در اصلاح امور با عصبانیت خود را کنار بکشیم، همچنان مشکلات دامن گیر خودمان و جامعه مان خواهد شد. 🎋۸. ارائه راه حل: راه حل آن است که حسن معاشرت با دوستان و نزدیکانمان داشته باشیم؛ به جای روشهای قهری برای اصلاح امور ، امر به معروف و نهی از منکر در جامعه را احیا کنیم. طبق آیه شریفه قرآن که می فرماید: 🌿ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ 🌿 [مردم را] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث [و مجادله] بپرداز، یقیناً پروردگارت به کسانی که از راه او گمراه شده اند و نیز به راه یافتگان داناتر است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅9⃣1⃣ چه راهکار عملی وجود دارد که بتوانیم در عمل از داستان حضرت علیه السلام قانونی استخراج کنیم و از این قانون در زمان حال استفاده کنیم؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 یکی از کذلک های قرآن در ماجرای حضرت یوسف علیه السلام آمده است که می فرماید: 🌿 وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ ۚ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ ۖ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ 🍃و این چنین ما یوسف را در زمین (مصر) بدین منزلت رسانیدیم که هر جا خواهد جای گزیند و فرمان براند، که هر کس را ما بخواهیم به لطف خاص خود مخصوص می‌گردانیم و اجر هیچ کس از نیکوکاران را (در دنیا) ضایع نمی‌گذاریم. ❓حال از خود می پرسیم چه شد که خداوند به حضرت یوسف علیه السلام در زمین مکنت داد؟ 🎋۱. چه خبر از گذشته؟ برادران حضرت یوسف به او حسودی کردند و او را در چاه انداختند؛ اما به خواست خدا عزیز مصر او را به فرزندی قبول کرد؛ در دوران جوانی زلیخا شیفته او شد و درخواست مراوده با او را داشت؛ اما حضرت یوسف علیه السلام به دلیل معرفت عمیقی که داشت و آزادی معنوی خود را در خطر می دید، لذا ازخدا، زندان را طلب کرد. آزادی خودش را در زندان دید. در نهایت به خاطر علم و حکمتی که خدا به او عطا کرده بود، خواب پادشاه را تعبیر کرد و به درخواست خودش و با موافقت عزیز مصر، خزانه دار و وزیر اقتصادی وبرنامه ریزی حکومت گردید؛ و به این ترتیب عزیزمصر شد. 🎋۲. چرایی کار: خداوند در آیات بعد علت دادن مکنت به حضرت یوسف علیه السلام را این چنین بیان می دارد: 🌿 وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ. 🍃 و البته اجر عالم آخرت برای اهل ایمان و مردم پرهیزکار بسیار بهتر (از اجر و مقام دنیوی) است. ⬅️ طبق این آیه علت مکنت دادن به حضرت یوسف علیه السلام و ذکر شده که می فرماید اجر آخرت برای مومنین با تقوا بسیار بهتر است. همچنین در آیات بعد آمده است: 🌿 ... إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ 🍃 ...البته هر کس تقوا و صبر پیشه کند خدا اجر نیکوکاران را ضایع نگذارد. ⬅️ بنابراین شرط عزیز شدن در میان مردمان و است؛ 🎋۳. ارائه قانون فرامکانی و فرازمانی: هر کس در هر زمان و در هر مکانی ایمان و تقوا داشته باشد و در برابر امتحانات الهی صبر پیشه کند در دنیا به عزت و در آخرت به پاداشهای الهی خواهد رسید. 🎋۴. چه خبر از امروز؟ 👈امروز در عصری زندگی می کنیم که مظاهر دنیوی بسیار جلوه انگیزی می کند؛ الف) اما با این حال هنوز هم هستند افرادی مانند که تقوا پیشه کرد و به عکس دختر زیبای سال حتی لحظه ای نگاه نکرد. این داستان را در لینک زیر کامل بخوانید: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/05/30/2079651/%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B9 ب) و یا افرادی مثل که می توانست با وجود رسیدن به قدرت، از این قدرت سوء استفاده کند و زندگی دنیوی خود را با تجملات بیاراید اما بسیار ساده زندگی کرد و در تمام عمر بابرکت خویش به مردم خدمت کرد. 🎋۵. تحلیل وضع موجود: الف) علامه محمدتقی جعفری به خاطر تقوا و خودنگهداری که داشت اصلا حتی یک لحظه هم به چهره دختر زیبای سال نگاه نکرد؛ در عوض جمال زیبای حضرت علی علیه السلام را مشاهده نمود؛ ب) سردار شهیدسلیمانی که اسوه تقوا بود، هم در دنیا به عزت رسید و هم با رسیدن به مقام والای شهادت به اجر آخرت بهترین اجرهاست نائل شد. 🎋۶. تطبیق قانون با وضع موجود در زمان حال: تنها راه رسیدن به عزت در این دنیا و نجات ما و جامعه اسلامی از گرفتاریها ، و است. 🎋۷. آینده نگری: در آینده هم اگر هر کس ایمان و تقوا و صبر داشته باشد ، حتما به عزت دنیا و آخرت خواهد رسید. 🎋۸. ارائه راه حل: راه حل آن است که سعی کنیم اول ایمان را در خودمان تقویت کنیم و صبر پیشه کنیم و بعد دیگران را نیز به صبر دعوت کنیم تا هم خودمان و هم جامعه اسلامی به عزت و سربلندی در دنیا و آخرت برسد. ان شاءالله 🌿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅0⃣2⃣ این ادعا که "تأثیر دین و تعلیمات دینی در طول زمان (بعد از وفات پیامبر تا به امروز) تدریجاً تقلیل یافته است" ادعای صحیحی است؟ ❓ آیا روح مخصوص هر عصر و طبع شهوتران بشر مقتضی این نیست که از تأثیر تعلیمات دین کاسته شود؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 همانطور که در سوال 9⃣ تا 2⃣1⃣ سیره نبوی ذکر شد، موانعی برای تاثیرپذیری از وجود دارد که باعث شده نسبت به عصری که ظهور کرده کم شود. 👈 و در میان این موانع، می توان گفت علت اصلی ایجاد حجاب بین مسلمین و رسول اکرم بوده است؛ ⬅️ پیامد فردی خیال پردازی های جاهلانه درباره ایشان آن است که به بهانه تکریم ایشان، سیره و طرز سلوک ایشان غیر قابل استفاده قلمداد می شود؛ حال آنکه این انسان کامل چون بشر است می تواند معلم و هادی انسان‌های دیگر باشد. ⬅️ پیامد اجتماعی این رویکرد آن بوده است که به تدریج از تأثیر دین مبین اسلام نسبت به سال‌های اولیه آن کاسته شده است؛ ❌ برخی ادله نادرست ارائه شده در مورد کاهش تاثیر دین اسلام نسبت به عصر ظهور آن این موارد است: 🔰 روح عصر و اقتضای زمان ایجاب می‌کرده، در آن عصر تاثیر تعلیمات دینی زیاد باشد؛ ولی حالا روح عصر و زمان طور دیگری ایجاب می کند که آن تعلیمات به تدریج از بین برود؛ ⚜ ممکن است این دلیل در نظر افرادی که دین را به منزله ابزاری از زندگی می دانند که هر روز جای خود را به ابزاری بهتر می‌دهد پسندیده باشد، ولی اصولا دین جزو متن و اساس زندگی است؛ نه جزو ابزار که قابل تعویض و تبدیل به چیز دیگر باشد. 🔰 دلیل نادرست دیگر آن است که بگوییم بشر طبعا میل به شهوت و دارد و دین برخلاف مقتضیات میل و رغبت طبیعی انسان است و برای انسان قید و محدودیت ایجاد می‌کند؛ قبلاً که وسایل اعمال فراهم نبود مردم به سوی دین می رفتند؛ ولی حالا که وسایل مهیاست، طبعا از دین منحرف می‌شوند. ⚜ در حالی که این دلیل، هم ناصواب و هم نا تمام است؛ هر چند این امر بی‌تأثیر نیست، اما این تعبیر هم صحیح نیست که دین مطلقا مخالف میل و رغبت است؛ چرا که اگر مخالف یک میل و رغبت است، با یک میل و رغبت دیگر هماهنگی دارد؛ اگر از یک نظر است، از نظر دیگر آزادی و است. ⬅️ در نتیجه هر چند موانعی در تاثیرپذیری از تعلیمات دین و سیره معصومین وجود داشته است، اما نمی توان گفت روح مخصوص هر عصر و طبع شهوتران بشر مقتضی این است که از تأثیر تعلیمات دین کاسته شود. ✅ ضمن این که می بینیم با گذشت زمان به خاطر ، از مسائل دینی بیشتر شده است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅1⃣2⃣ این که می‌بینیم شیخ مرتضی انصاری در نهصد سال بعد از شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ صدوق بهتر می‌تواند سخن پیغمبر را تحلیل کند، آیا از این جهت است که شیخ مرتضی نبوغ بیشتری از شیخ طوسی داشته است؟  🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 خیر؛ 👈 زیرا زمان او وسعت بیشتری از علم زمان شیخ طوسی دارد؛ علم جلوتر رفته است و در نتیجه این بهتر می‌تواند به عمق سخن پیغمبر برسد تا او که در هزار سال قبل بوده است. 👈 آینده هم همین‌طور است. صد سال دیگر، دویست سال دیگر افرادی پیدا خواهند شد که خیلی عمیقتر از شیخ انصاری سخنان پیغمبر را درک کنند. به همین جهت پیامبر فرمودند: 🌿 «فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَیرِ فَقیهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ الی مَنْ هُوَ افْقَهُ مِنْهُ.» بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند ولی خودشان عمیق نیستند. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅2⃣2⃣ مقصود پیامبر از اینکه فرمودند: «فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَیرِ فَقیهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ الی مَنْ هُوَ افْقَهُ مِنْهُ.» چه بود؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 «فقه» یعنی ، ولی در اینجا مقصود جمله‌ای است که عمق داشته باشد. «» با «» فرقش این است که «فهم» مطلق فهمیدن است و «فقه» فهم عمیق را می‌گویند. ⚜وقتی که «فقه» به کلام اطلاق بشود یعنی سخنی که عمق زیاد دارد. 🌿 فرمود: بسا مردمی که حامل یک سخن عمیقند ولی خودشان عمیق نیستند. جمله را همیشه نقل می‌کند ولی خودش نمی‌تواند به عمق آن پی ببرد. 🌿 باز فرمود: بسا مردمی که جمله‌ای را، فقهی را حمل می‌کنند یعنی جمله‌ای را که از من شنیده‌اند حفظ دارند، فقیه هم هستند، ولی نقل می‌کند برای کسی که از خود او فقیه‌تر است، یعنی نقل می‌کند برای کسی که از او عمیقتر است و عمق فکرش بیشتر است، او که وقتی برایش نقل می‌کند چیزهایی می‌فهمد که خود این که برای او نقل کرده نمی‌فهمد. ⬅️ این است که ما می‌بینیم سخنان پیغمبر، در هر رشته‌ای، دقیقاً قرن به قرن عمق بیشتری (نمی‌گویم پیدا کرده) برای آن کشف شده است. (البته می‌دانید حساب اوصیای پیغمبر، ائمه اطهار جداست. کلمات آنها مثل کلمات پیغمبر است. راجع به افراد عادی دارم صحبت می‌کنم.) در قرن اول و دوم هرگز به اندازه قرن سوم نمی‌توانستند به عمق مطالب پیغمبر برسند، و در قرن سوم به اندازه قرن چهارم، و در قرن چهارم به اندازه قرن پنجم. 🌿🌾🌿 @binesh_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺﷽🌺🍃 ✨عشق به او، برداشتن بارهای اوست. ✨چون عاشق، امرِ معشوق را عهده‌دار می‌شود. 🍃می‌گفت: اگر به من بگویند _(ع) در دو خیابان آن طرف‌تر ایستاده است و در همان حال جوانی از من داشته باشد، من نزد امام نمی‌روم. چراکه آن وقت امام مرا می‌کنند: ؟! 🔹استاد علی صفایی حائری 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣2⃣ آیا همان گونه که در نثر و شعر و یا هنر بعضی افراد دارای متد و سبک خاصی هستند، علما در تفکرات خود و در کسب علوم هم این گونه اند؟ ❓آیا افراد در رفتار نیز سبکهای مختلف دارند؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 بله در تفکرات هم این گونه است؛ 🎋 یک عالم سبکش و قیاسی است، یعنی در همه مسائل از منطق ارسطویی پیروی می‌کند: اگر طب را در اختیار او قرار بدهی طب را می‌خواهد با منطق ارسطویی به دست بیاورد، اگر فقه را هم به او بدهی می‌خواهد با منطق ارسطویی استدلال کند، اگر ادبیات و نحو و صرف را هم در اختیارش قرار بدهی منطق ارسطویی را در آن به کار می‌برد، سبکش این گونه است. 🎋 یکی دیگر سبکش است، مثل بسیاری از علمای جدید. می‌گویند فرق‌ سبک ابوریحان بیرونی و سبک بوعلی سینا این است که سبک بوعلی سینا منطقی ارسطویی است ولی سبک ابوریحان بیرونی بیشتر حسی و تجربی بوده است، با اینکه اینها معاصرِ هم و هر دو هم نابغه هستند. 🎋 یک نفر سبکش است، 🎋 دیگری سبکش است. 🍃 بعضی اصلًا سبک عقلی هیچ ندارند، در همه مسائل اعتمادشان فقط به منقولات است؛ غیر از منقولات، دیگر به هیچ چیز اعتماد ندارند. مثلًا مرحوم مجلسی اگر طب هم بخواهد بنویسد، می‌خواهد طبی بنویسد بر اساس منقولات؛ و چون تکیه‌اش روی منقولات است، خیلی اهمیت هم نمی‌دهد به صحیح و [سقیمش‌] یا لااقل در کتاب‌هایش همه را جمع می‌کند. اگر می‌خواهد در سعد و نحس ایام هم بنویسد، باز به منقولات استناد می‌کند. 👈 یکی سبکش است، 👈 یکی سبکش است، 👈 یکی سبکش است، 👈 یکی سبکش است، 👈 یکی سبکش به قول امروزیها است یعنی اشیاء را در جریان و حرکت می‌بیند، 👈 یکی سبکش است یعنی اصلًا حرکت را در نظام عالم دخالت نمی‌دهد. ⬅️ چندین سبک وجود دارد. 🔴 رفتارها نیز سبکهای مختلف دارد. سیره شناسی یعنی سبک شناسی. اولًا یک کلیتی دارد: 👈 سلاطین عالم به طور کلی یک سبک و یک سیره و یک روش مخصوص به خود دارند با اختلافاتی که میان آ نها هست. 👈 فلاسفه یک سبک مخصوص به خود دارند، 👈 ریاضت کش‌ها یک سبک مخصوص به خود دارند، 👈 پیغمبران به طور کلی یک سبک مخصوص به خود دارند، و هر یک را که جدا در نظر بگیریم [یک سبک مخصوص به خود دارد. مثلًا] پیغمبر اکرم یک سبک مخصوص به خود دارد. 🌿🌾🌿 @binesh_m