حاج ابوذر بیوکافیRajab 1400.12.07 - Shab 25 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Kazem A - 05 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
زمان:
حجم:
7.76M
#زمینه
#امام_کاظم_ع
گریه میکنه پای روضهش چشم آسمون
السلام علی مُعَذَبِ فی قَعر السُجون
اسیر سیاهیِ شب نمیشه خورشیدِ زهرا
میون سیاهچال هنوز میتابه نورش به دنیا
افتاده رو خاکا گوشهی زندون تنهای تنها
آسمون با دعاهاش، تازیونه پیش پاهاش؛
شدن باهاش همراه
گریه میکنه میسوزه، میگه با زبون روزه؛
خلصنی یا الله
(یا باب الحوائج)
توو قفس روی بالش ردّ زخم کینه بود
السلام علی ذِیالساقِ المَرضوض بالقُیود
حتی قل و زجیرها هم به بندِ عشقش اسیرن
ملائکه پای قنوت شبهاش حاجت میگیرن
اونقده غریبه حتی غریبا واسش میمیرن
خیلی وقته بیقراره، سر به سجده که میذاره؛
همهش میگه یا رب
شاق پاهاش شده پُر از خون، ذکرش گوشهی زندون؛
عمه جان زینب
(یا باب الحوائج)
میشکنه دوباره بغضش با یاد کربلا
السلام علی المظلوم منحور فی البلا
میدونه که بعد از یه عمری زندون چی میشه آخر
میدونه که تشییع میشه تنش روی تختهی در
دمِ آخری باز یاد حسینِ، موسی بن جعفر
جدّ ما با تنی خونی، آخرش با نگرونی؛
به قتلگاه افتاد
روی خاک سرش رو میذاشت، غصهی حَرمش رو داشت؛
وقتی که جون میداد
(ای سالار زینب)
[شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
حاج ابوذر بیوکافیRajab 1396.01.31 - Shab 23 - H-Sarollah.Rasht - J.M - 04 - Abozar Biukafi - Sangin I-Kazem A.mp3
زمان:
حجم:
4.6M
#واحد_کند #سنگین
#امام_کاظم_ع
ای یوسف در چاه اسیر
ای نور چشمای فقیر
حسرت لبهای کویر؛ ابر بهاری
نوهی شاه کربلا
راهِ تو راه کربلا
عمری آه کربلا؛ توو سینه داری
بی تاب و بی توون شدی
خدا میدونه، این جسم بی جون؛ از نالههای هر شبت
بی تاب و بی توون شدی
بند و اسارت، جور و جسارت؛ روضهی عمه زینبت
دشمن اهانت میکنه
به این پَرنده، که حالا دیگه؛ توی قفس تنها شده
دشمن اهانت میکنه
سه روزی میشه، که اشک و ماتم؛ افطاریِ بابا شده
(واویلتا واویلتا | واویلتا واویلتا)
تو قاریِ قرآنی و
ناجی زندانبانی و
تنهاییِ زندانی و؛ دنیا همینه
اینجا دیگه جای تو نیست
وقتی کسی پای تو نیست
در شأن دستای تو نیست؛ زنجیر کینه
معنای آزادی تویی
امّا اسیر مرد یهودی با کینهای از خیبری
معنای آزادی تویی
جرم تو اینه، یابن الکریمی؛ سلالهای از حیدری
شبیه مادرت شدی
اینجای زنجیر، مثل کبودی روی؛ دستای فاطمهست
شبیه مادرت شدی
تنهایی رسم و، غریبی ارث؛ بچههای فاطمهست
(واویلتا واویلتا | واویلتا واویلتا)
[ایّام شهادت امام کاظم (ع) ۱۳۹۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
حاج ابوذر بیوکافیAbozar Biukafi - Madh I-Kazem A.mp3
زمان:
حجم:
3.49M
#مدح
#امام_کاظم_ع
تو کیستی؟! سلالهی زهرای اطهری
باب المرادی حضرت موسی بن جعفری
از هرچه دیدهاند و ندیدند خوبتر
بر آنچه گفتهاند و نگفتند برتری
هنگاه کظم غیظ تمام محمدی
هنگام حمله نیز مانند حیدری
هنگام بذل و جود و عطا و کرم، حسن
وقت نماز حیدر و زهرای دیگری
در بند هم زمان دو گیتی به دست توست
در حبس هم ستارهی خورشید پَروری
تاریک نیست حبس تو هرچند بی چراغ
زیرا تو خود چراغ همیشه منوری
گردید قتلگاه تو بین سیاهچال
آخر چرا؟! تو زادهی زهرای اطهری
از آن همه ستم که به جانت رسیده است
معلوم میشود تو حسین مکرری
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
حاج ابوذر بیوکافیRajab 1401.11.26 - Shab 25 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Kazem A - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
زمان:
حجم:
19.92M
#روضه
#امام_کاظم_ع
فلق در سینهاش آتشفشانِ صبحگاهی داشت
که خون آلوده پیغام از کبوترهای چاهی داشت
طراوت در هوا از ریشهی زنجیر میروید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت
مگر خورشید را هم میتوان خاموش کرد آخر
کسی از تیرهی شب در سرش افکار واهی داشت
عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکیتر
که در آن نخنما آغوش، اسرار الهی داشت
کدامین گَل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟
مگر او نیّت دیگر، به غیر از خیرخواهی داشت
هماره آه او خرج دعا بر مردمان میشد
اگر در سینهاش یارای آهی گاه گاهی داشت
به تسبیحش قسم زنجیرهی عالم به دستش بود
چنین مَردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت؟!
چه بنویسم از آن گودال از آن قعر السجون از زخم؟!
از آن زندان که حکم روضههای قتلگاهی داشت
تمام کشور من کاظمین کوچک مَردیست
که در هر گوشهای از خاک ایران بارگاهی داشت
تمام سرزمینم غرق در موسی بن جعفر شد
تو حوّل حالنایی، حال و روزم با تو بهتر شد
تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی
تو شیرازی خراسانی قمی آری تو ایرانی
کنون دریای طوفانیست ایران ناخدایی کن
نمک گیر تبار توست این کشور دعایی کن
دلم روشن نگاهم گرم حالم احسن الاحوال
به لطف روضههای تو چه سالی میشود امسال
که ایران در تو میبیند بهار سرزمینش را
کنار سفرهی باب الحوائج هفت سینش را
شاعر: آقای #سید_حمیدرضا_برقعی
[شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۱.۱۱.۲۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
حاج ابوذر بیوکافیRajab 1401.11.26 - Shab 25 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Kazem A - 06 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
زمان:
حجم:
9.48M
#زمینه
#امام_کاظم_ع
گداى خونهی آقا موسىبنجعفرم
دردم دوا میشه، تا كه اسمش رو مىبرم
روضهی خونگی، برکت خانوادم
بیرق روضهمون، چادرسیاهِ مادرم
اى خاطرات شیرینِ زندگیم
مشکلگشای اجدادم از قدیم
بابُ الحوائجِ الی الله، ای کریم
یاد اشک روی گونههای مادر
توى مشكلاتم مىخونم با باور
نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر
(نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر)
تو ابر رحمتى، تو آسمون قلب من
خورشید عزتى، هم ظاهراً هم باطناً
تو سر پناهمى، بهشت عالم حَرمت
نور ولايتى، نور دل ابالحسن
اى خادم درگاه تو جبرئیل
آب سقاخونهت آب سلسبیل
به ضریح نگاه تو بستم دخیل
آبرو به من میدی توو روز محشر
اى دعاى خیر تو پناه نوكر
نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر
(نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر)
كبوتر دلم، پر زده سمت كاظمین
رهتوشهی منه، اشكاى جارى از دو عین
سلام اولم، اَلسلامُ عَلَى الرّضا
سلام آخرم، اَلسلامُ عَلَى الحُسین
«حَلیف السَّجدَةِ الطّویلة» اى غریب
ذكر حسین حسین رو لب اَمَّن یُجیب
زخم تنت روضهخونِ شیبالخضیب
بهشت منه روضهی شاه بىسر
اعتقاد من بوده و هست تا آخر
نَحنُ فِی اَمانِ اولاد حیدر
(نَحنُ فِی اَمانِ موسىبنجعفر)
شاعر: آقای #حسین_حاجی
[شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۱.۱۱.۲۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
حاج ابوذر بیوکافیRajab 1401.11.26 - Shab 25 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Kazem A - 07 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
زمان:
حجم:
13.22M
#شور
#امام_کاظم_ع
اونقده بینظیری؛ از دلامون نمیری
شما که سفرهدار یتیمید و اسیرید
گفته امام صادق؛ رو نزنید به هیچکس
نمک سفرتونم؛ از خود ما بگیرید
لطف تو دستم رو، به دریا میرسونه
گریه منو جنّت الاعلی میرسونه
معتقدم روزیِ من رو همهی عمر
حضرت صدیقهی کبری میرسونه
روضه اگه نباشه، زندگیمون میپاشه
اینو بدون که هیأت، حالش به گریههاشه
با اینهمه سیاهی، یکم توو فکر این باش؛
کی میخره ماها رو، اگه حسین نباشه؟!
لطف تو دستم رو، به دریا میرسونه
گریه منو جنّت الاعلی میرسونه
معتقدم روزیِ من رو همهی عمر
حضرت صدیقهی کبری میرسونه
عزت و اعتبارم، این شده افتخارم؛
از شیر پاک مادرِ، امام حسینو دارم
اونقده که میخوامت، اوند باهات عجینم؛
دلم میخواد رو بچهم، اسم تو رو بذارم
لطف تو دستم رو، به دریا میرسونه
گریه منو جنّت الاعلی میرسونه
معتقدم روزیِ من رو همهی عمر
حضرت صدیقهی کبری میرسونه
[شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۱.۱۱.۲۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
حاج ابوذر بیوکافیRajab 1401.11.26 - Shab 25 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Kazem A - 09 - Abozar Biukafi - Shor Maqtal - Edit.mp3
زمان:
حجم:
5.87M
#شور_مقتل
#امام_کاظم_ع
درسته کشتنت، جدا شده سر از تنت؟! نَه
درسته کشتنت، غارت شده پیراهنت؟! نَه
درسته کشتنت، مرکب اومد رو بدنت؟! نَه
درسته کشتنت، جلوی خواهر زدنت؟! نَه
درسته کشتنت، آتیش زدن به گلشنت؟! نَه
درسته کشتنت، تکه حصیر شد کفنت؟! نَه
شکسته بال و پَر، خونهتو دیدی شعلهور؟! نَه
شکسته بال و پَر، زدن زنت رو بیخبر؟! نَه
شکسته بال و پَر، بچهتو کشتن پشت در؟! نَه
شکسته بال و پَر، کِشیدنت بین گذر؟! نَه
شکسته بال و پَر، یاست شکسته از کمر؟! نَه
شکسته بال و پَر، شبونه رفته به سفر؟! نَه
[شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۱.۱۱.۲۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه
#روضه
#امام_کاظم_ع
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
وی ز رُخسار تو آفاق همه نورانی
ای تو در مکرمت و جود نبّی را مانند
وی تو در منزلت و قدر علی را ثانی
تو امیناللهی و بر در بیتالشرفت
هست جبریل امین را شرف دربانی
آن جمال ملکوتی که تو داری به ملک
از تماشای رُخت دست دهد حیرانی
که گمان داشت که با آن همه تشریف و جلال؛
یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟!
آب شد شمع وجود تو و خون شد دل تو
وای از ظلم مطامیر و شب ظلمانی
از فشار غم و اندوه به تنگ آمده بود
روح قدسی تو در کالبد انسانی
مرگ خود را ز خدا میطلبی، حق داری
ای گریبان تو در پنجهی سرگردانی
به پریشانی تو دجلهی بغداد گریست
ای نصیب تو همه بیسر و بیسامانی
بر در قاضی حاجات مناجاتکُنان
عرض حاجت بکن ای سجدهی تو طولانی
اهرمن گرچه بسی بهر فنایت کوشید
حاشلله که شود جلوهی یزدان فانی
کشتهی مکتب توحیدی و در راه هدف
«بِاَبی اَنتَ و اُمّی» که شدی قربانی
رحمت واسعهی حق توئی ای کاظم غیض
تو مسیحائی و داری نفس رحمانی
گرچه دوریم بیاد تو سخن میگوئیم
بُعد منزل نبود در سفر روحانی
کاظمین تو بود کعبهی آمال دلم
کاش آیم به حریم تو شبی مهمانی
روح و ریحان حریم تو دل از دستم بُرد
باز ممنونم از آن رائحهی ریانی
لله الحمد که در سرزدن صبح اَلست
برمن سوختهدل عشق تو شد ارزانی
با توّلای تو تا گُلبن طبعم گُل کرد
عوض گریه کُند دیده گلابافشانی
چه بگویم که تو خود حال مرا میدانی
چه بخواهم که تو خود درد مرا میدانی
«شفق» آمد بگدائی تو چون حافظ گفت؛
«اَحمَدُ اللهَ عَلی مَعْدِلَةِ السُلطانی»
شاعر: آقای #محمدجواد_غفورزداه (شفق)
[شهادت امام کاظم (ع) ۱۴۰۲.۱۱.۱۶]
کانالمتناشعارمداحیهایحاجابوذربیوکافی
▫️ Biukafi_Matn