eitaa logo
♥️"وحید رهبانی"♥️
263 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
69 فایل
﴾﷽﴿ بزرگترین کانال 👈وحید رهبانی👉 در ایتا😍 اولین کانال رسمی آقا وحید 😎😍 اگه واقعا طرفدار آقا وحید و بچه های گاندو هستی از کانالشون حمایت کن❤ 💗بنشین جانا که حاله خوشی آمدی یارا💗 🌹☁عاشق کشی.. 🌹☁دیوانه کردن.. کانال ما باشما جون میگیره👊❣👊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبتون گاندویی😢♥️💫
1 آتش گرفت ناشناس 😂😂😂 2 ❤️😍 3 خب رسول بچه نمیدونه روژان چرا گفته نه 😐😂 4 وحید هست ولی فکر کنم فیکه پ.ن: خیلی زحمت کشیدن ها خسته نشین این قدر نظر دادید😐😂 فردا هم همین جور باشه پارت نمیدم
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🍂رمان :🍂 🍂پارت:🍂 محمد: کنار میز داوود بودم و باهاش صحبت می‌کردم یهو صدای ایول رسول کل سایت پیچید میدونستم چند روزه حالش بده دلم نیومد بزنم تویی ذوقش برای همین گفتم رسول به چی رسیدی رسول: آقا پیداش کردم مهره ی اصلی پیدا کردم 😍😍ایولللل💪🏻 محمد: مهره ی اصلی 🤨🤔یعنی چی رسول: آقا تلفن ارشام شنود کردم و از طریق تلفنش به شماره ی ساینا رسیدم داوود: عقل کل ما شماره ی ساینا داشتیم رسول: به مولا اگر حرف نزنی کسی نمیگه لالی ها😬 داوود: خوب راست میگم محمد: داوود ساکت شو ببینم چی میگه تو ادامه بده رسول رسول: ساینا تویی این هفته فقط یک تلفن از شماره ی ناشناس داشته اونم ( میلاد کاظمی متولد 1370 شهر کرد به دنیا اومده از 8 سالگی تهران بوده پنج سال پیش رفته آلمان و الان هم تهران هست ) محمد: خوب؟ رسول: هیچی دیگه اها راستی هنوز نمیدونم خرس پیر کیه 😬😂😂 داوود: خرس پیر ؟ رسول: تویی یکی از تماس ها ساینا از دست یک شخص به اسم خرس پیر شاکی بوده مطمئنم اون از همه مهم تر هست محمد: از کلمات رمزی متنفر هستم 😬 رسول: آقا من تلفن میلاد هک میکنم مطمئنم به چیزایی مهمی می‌رسیم 😍 محمد: هر جور شده باید به خرس پیر نزدیک بشیم برام مهمه🤔 رسول جان تو تمامی تماس ها چک کن هر شماره ی لازم بود شنود کن رسول: چشم 🙂 محمد: داوود از امروز ت.م ساینا هستی کوچک ترین قرار هاش چک کن داوود: چشم🙂 محمد: خوبه 😉 داوود و روژان خانم رفتن رفتم کنار رسول آقا رسول رسول: جانم محمد: تویی فکر اون قضیه نرو خودم حلش میکنم رسول: چ..چشم محمد:☺️😍 ______________ (داخل سریال یادتون هست که یهو میرفت یک کشور دیگه الان ما هم قراره از سوژه هایی که لندن هستن بگیم😂) 🏛 (تمامی صحبت هاشون به زبان انگلیسی هست ولی برای اینکه شما راحت باشید فارسی تایپ میکنم 😉) استاد: چخبر از ایران کارن : باهاشون در ارتباط هستم میشل گیر افتاده دیگه نمیشه باهاش کار کرد استاد: لعنتی 😤 ساینا و میلاد چی کارن : اونا سفید هستن استاد: خوبع محموله کی میره ؟ کارن: روز سه شنبه ساعت 5 صبح میفرسم امارات استاد: چرا اونجا😡🤨 کارن: آقا چون امارات با ایران صادرات داره به نظرم امن تر هست میشه راحت تر به اسم کالایی صادراتی ارسال کرد استاد: اها خوبه کارت تمیز انجام بده کارن: چشم🙂 پ.ن¹:محموله چیه به نظرتون؟ پ.ن²: بلاخره یک بار محمد رسول ضایع نکرد 😁😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://harfeto.timefriend.net/16604758353419
چالش داریم 🌹 اسم بدید 🌹 نوع: راندی🌹 جایزه:...🌹 👇👇🌹🌹 @Vahidrahbaniii
اسم بدید زود شروع کنیم
1 من که کاری نکردم چرا 😐😂😂مظلوم گیر آوردی 2 بلاخره رسول ضایع نشد😂 3 یک بار ضایع نشد بچه 😂 4 پارت نیست کاری داری به من بگو😂 5باش همین امروز درست میکنم یادم رفته بود 😁 6 خاهش😁 7نه بابا مواد کجا بوده 😂 8برای من خیلی راحت هستا ولی متاسفانه نمیشه تایپ کرد چون درگیر ...... 8فداااات❤️ 9سلامت باشی ☺️ 10 افرین بشین تویی ناشناس من با خدا راز و نیاز کن😂
1 من نمیدونم یک چی باید بگید 😂روزه‌ی سکوت دارید مگه 2 به خاطر تو هم که شده یک پارت عاشقانه میکنم 3 یعنی تعقیب متهم مخفف هست 4مررررررررسی❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🍂رمان :🍂 🍂پارت :🍂 محمد: رفتم اتاق آقای عبدی تق....تق عبدی : بیا داخل محمد: ببخشید مزاحم شدم عبدی : نه چی شده محمد: خرس پیر عبدی : چی گفتی 😳 محمد : از یک تماس متوجه شدیم که تمام دستور ها از شخصی به نام خرس پیر میگیرن عبدی: خرس پیر قطعا اسم یک شخص هست به نظرت کی میتونه باشه محمد: خیلی روی این موضوع فکر کردم ولی 🤷‍♀اصلا نمیتونم بفهمم کی میتونه باشه عبدی: به نظر تو میشل خبر داره خرس پیر کیه محمد: حتما خبر داره اگر اجازه بدید من برن دیدنش عبدی : دیدن میشل؟ محمد: بله عبدی : اصلا برای پرونده ی مایکل اون چهره‌ی تو دید و شد اون ماجرا ها نمیتونم اجازه بدم دوباره تکرار بشه محمد : اما آقا میشل منو دیده و کامل چهره ی من شناسایی کرده 😐 عبدی : اصلا یادم نبود باشه برو محمد: ممنون 🙂 _________________ دریا: چند روز هیچ خبری از میشل و کلارا نیست حتما سر من کلاه گذاشتن 🤔 بهشون نشون میدم😌 گوشیم برداشتم و زنگ همون پسره زدم بعد از چند تا بوق قطع کرد😬دوباره بهش زنگ زدم بازم رد کرد 😬 بهش پیام دادم ( متن پیام : میخوام درباره‌ی میشل حرف بزنم جواب بده میدونم که می‌شناسیش ) پیام دادم و روی تخت خوابیدم ____________ رسول: داشتم کار هام انجام می‌دادم که بازم زنگ زد رد کردم و دوباره مشغول شدم روژان خانم هم برای برسی شماره ها اومد کمکم فکر کنم اونم از اینکه همش تلفنم زنگ می‌خورد عصبی بود😬🤦‍♀ روژان: میشه گوشیتون جواب بدید 😬 رسول: بیخیال اون شما این دوتا برسی کنید من الان میام روژان: بله چشم آقا رسول رفت منم داشتم شماره ها برسی میکردم که بازم پیام اومد دیگه واقعا تاقت نداشتم بازم همون حس فضولی اومد سراغم گوشیش برداشتم و پیام باز کردم میخوام درباره‌ی میشل صحبت کنم 🤔🤔 یعنی چی آقا رسول چکار به میشل داره این دختره چه ربطی به میشل داره اخه😬 ________ محمد: رفتم اتاق بازجویی میشل سرش روی میز بود پاهاش تند تند به زمین میزد استرس داشت دوربین روشن کردم و گذاشتم روی میز میشل: از صدای در و صدای برخورد یک جسم به میز متوجه شدم یک نفر داخل هست سرم بلند کردم محمد بود میشل:چرا منو اوردید اینجا😡 محمد: اینجا فقط من سوال میپرسم پس با دقت به سوالات جواب بده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://harfeto.timefriend.net/16605707563309
1 مرسی ❤️ 2 والا نمیدونم 😂💔 3 قابل نداره 😂 4 آروم باش کی گفت رسول جاسوس هست😐 5 ممنون💗 6 من نمیدونم یک چی بگو 7ممنون ❤️چشم 8😂😂زندانی بزنه ؟ 9وااااا مظلوم گیر آوردی 😐😂من امنیت ندارم 😂 10 خیلی 11 تاثیر گذار بود😂
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🍂رمان :🍂 🍂پارت :🍂 میشل: من جواب به هیچ کس نمیدم شما حق ندارید منو دستگیر کنید من شهروند آلمان هستم محمد: شما در کشور من جاسوسی کردی پس مجرم هستی میشل : من گردشگر هستم اینا همش دروغه محمد: میشل عاقلانه حرف بزن دختر من مامور من تویی دست تو گروگان بودن بعد میگی دروغه؟ میشل: شما به خاطر اینکه من دستگیر کردید باید به آلمان پاسخگو باشین😏 محمد: آلمان ؟؟ برای ما مهم نیست روبه روی چه کشوری باشیم ما به قانون خودمون زندگی میکنیم😒پس حرف بزرگ تر هایی تو مهم نیست میشل: اصلا تمام جرم هایی خودم قبول دارم و اصلا هم ناراحت نیستم که مامور شما اذیت کردم و دخترت گروگان گرفتم محمد: این حرف ها برای یک شکست خورده طبیعی هست میشل: شکست خورده ؟ محمد: اره تو کاملا شکست خوردی حتی اگر آزاد هم بشی بازم به درد آمریکا و آلمان نمیخوری چون تو شناسایی شدی میشل: چی از من میخوای 😒 محمد: خرس پیر کیه ؟ میشل:برای چی میپرسی 🤨 محمد: اینجا فقط من سوال میپرسم 😐خرس پیر کیه میشل: خرس پیر استاد ما هست محمد: خب ؟ _________________ فرشید: گزارش آماده کردم رفتم کنار رسول تا برسی کنه سلام استاد رسول خودم چطوری 😍🤨 رسول: خوبم 🙂 فرشید: چیه حالت گرفته هست رسول: چیزی نشده کاری داشتی باهام فرشید: این گزارش برسی کن رسول: چشم🙂❤️ فرشید: نمیگی چی شده؟ رسول: چیزی نشده بابا😅نگفتی چکارم داری ؟ فرشید: 😐😐😐رسوللللللل رسول: چیه😢 فرشید: عاشق شدی😂 رسول: کی من نه اصلا برای چی؟ 😢🤦‍♀ فرشید: یا عاشق شدی یا آلزایمر گرفتی رسول: چطور 😐😳 فرشید: همین الان بهت گفتم این گزارش برسی کن رسول: اها یادم اومد چشم😁😬 فرشید: حواس پرتی 😂😂 رسول: 😂😂😅 _____________ داوود: از سعید پرسیدم آقا محمد اتاق بازجویی بود رفتم آقا محمد کنار در وایساده بود آقا چرا اینجا وایسادی محمد: هیچی داوود نکته هایی جدیدی پیدا کردم داوود: چی 😍 محمد: درباره‌ی خرس پیر داوود: ایول محمد:🤨🤨 داوود: آقا بریم اتاق شما باید یک موضوع مهم بگم محمد: بریم داشتیم میرفتیم که یاد رسول افتادم راستی داوود داوود: جانم آقا محمد: یک موضوع بهت میگم حواست باشه عصبی نشی داوود: نه آقا نمیشم 😅 محمد: رسول ........به روژان خانم علاقه داره 😬 داوود: چیییییییییی پ.ن:خشم داوود😬😂😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://harfeto.timefriend.net/16606522261180
روز چپ دست ها رو هم باید خدمت بعضیا ریز تبریک گفت🙃❤️ همونا که تفنگ رو با دست چپ میگیرن و یه دستی میزنن تو هدف ولی موقع چت کردن با دست راست گوشیو میگیرن و چت میکنن😌😁 همونا که با دست چپ میزنن رو شونه بچه های سایت (اصلنم منظورم رسول نبود) و با دست راست تلفن دفترشونو برمیدارن😁😎 همونا که اول اسمشون «و» داره و آخر فامیلیشون «ی»😂😝 آره دیگه ، روزت مبارک چپ دست دوست داشتنی🙃❤️
روزت مبارک خاص ترین چپ دست دنیا🙃❤️ البته ها ، شما راست دست بودی آقای من😌 اصن هدف خدا از اون ترور ، این بود که راست دستا و چپ دستا بهم حسودی نکنن و شما طعم هردو رو چشیده باشی💙❤️ برا سلامتی آقای دنیا و ایران ، صلوات بفرستیم دیگه نه؟؟🤔 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🙃❤️ اللهم احفظ سیدنا و مولانا امامان الخامنه‌ای🙂
روز چپ دست ها مبارکککک🌹❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چالش یهویی
هر کی زودتر عکس زیر رو ادیت زد برنده🌹 @Vahidrahbaniii