eitaa logo
کتب و آثار مؤسسه فقهی ذکر
728 دنبال‌کننده
151 عکس
17 ویدیو
39 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @mahmodkh1369 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پندهای سعادت
🔰"السلام علیک یا فاطمه المعصومه " ✅حضرت آیت الله شب زنده‌دار«دام ظله» در ابتدای درس خارج فقه (1397/09/26) فرمودند: 🔹وجود مبارک فاطمه‌ی معصومه علیها السلام در عالم خلقت یک دُرّه‌ای است که باید هم‌جواری با این درّه‌ی نادره‌ی عالم خلقت را واقعاً غنیمت بشماریم. 🔺خدوند متعال کأنّ‌ این مضجع شریف را قرار داده تا آن برکاتی که از قبر مبارک صدیقه‌ی طاهره تا آشکار شدن آن قبر شریف به واسطه‌ی فرزند بزرگوارشان حضرت بقیة ‌الله الاعظم (عج)، باید نصیب عالمیان می‌شد ، آن برکات از این قبر شریف به عالمیان برسد. 🔸احترام ایشان بر همه لازم و واجب هست. 📆 97/09/26 🔗@pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 | 🔰بیانات حضرت _دار «دام ظله» پیرامون شخصیت و عظمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 📆تاریخ : 1400/08/25 🔗@pand_saadat
هدایت شده از پندهای سعادت
🌷السلام علیک یا فاطمه المعصومه 🌷 🔸حضرت استاد شب زنده دار دام ظله: یکی از نعم بسیار ارزشمند و متعالی این نعمت وجود مضجع شریف فاطمه معصومه علیها السلام در ایران و شهر قم هست. این بانوی مکرمه صلوات‌الله علیها خیلی رفعت مقام و شأن دارد پیش خدای متعال علی‌رغم این‌که بحسب ظاهر سن زیادی هم نداشته ولی در مقامات معنوی سن زیاد مطرح نیست. بعضی از عبادالله در یک چشم به هم زدنی آن‌چنان گاهی ترقی می‌کنند، تعالی می‌کنند بالا می‌روند و این در دیگران هم قابل تصور هست و بعضاً هم تحقق یافته. 📆 1400/08/25 🔗 @pand_saadat
💠تاثیر مرجعیت عرف در تشخیص مفاهیم و مصادیق در بحث اصل مثبت 🔰حضرت «دام ظله»: 🟡مرحوم امام خمینی موارد خفاء واسطه که عرف اثر را برای ذوالواسطه می‌بیند، از اصل مثبت خارج می دانند و در حقیقت تفصیل در حجّیت اصل مثبت نیست. زیرا عرف در مقام برداشت از ادله، اثر را برای ذوالواسطه دیده و عرف نزد همه در مقام استظهار و فهم مفاهیم حجّت است هر چند برهان عقلی اثر را برای واسطه بداند. در این موارد استصحاب جاری می شود و اصل مثبت نیست. 🟢مرحوم‌ امام در توضیح اصل مثبت، مثالی را بیان می فرمایند: اگر عقل به جمیع خصوصیات خمر اطّلاع پیدا کرد و به جهت تبعیت احکام از مصالح و مفاسد، به دنبال کشف علت واقعی رفت و با برهان سبر و تقسیم به این نتیجه رسید که علت واقعی حرمت، اسکار آن است در این صورت موضوع حرمت را اسکار می بیند؛ چرا که حیثیات تعلیلیه نزد عقل حیثیت تقیید است و همان موضوع واقعی حرمت است. ولی عرف، موضوع حرمت را خمر بودن می داند. در این صورت، با شک در بقاء خمریة مایعی که در سابق خمر بوده، استصحاب خمریة جاری شده و حرمت ثابت می گردد و اینگونه گفته نمی‌شود: «حرمت اثر اسکار است نه خمریه و اسکار لازمه خمر بودن است و اثبات اسکار با استصحاب خمریة، اصل مثبت می شود.»؛ زیرا واسطه خفی است و عرف آن را نمی بیند. 🔵مراد از خفاء واسطه تسامح عرفی نیست _ بر خلاف معنایی که محقق خویی از کلام شیخ ارائه کردند _ تسامح عرفی بدین معناست که خود عرف می داند اثر برای واسطه است ولی با تسامح آن را برای ذوالواسطه قرار می دهد. ولی این چنین نیست بلکه عرف اثر را برای ذوالواسطه می داند و این تحلیل عقلی است که اثر را برای واسطه قرار می دهد. در حقیقت موضوع حکم، همان موضوع عرفی غیر مسامحی است. و موارد تسامح عرفی، موضوع حکم نیست همانگونه که موارد دقت عقلی نیز موضوع حکم نمی تواند باشد. مانند مواردی که خون نیست و عرف با تسامح خود، آن را خون می داند. همچنین در مواردی که خون نیست ولی عقل با برهان، وجود خون را ثابت می نماید. در این دو مورد موضوع برای نجاست ثابت نمی شود. 🟠مرجع بودن عرف در تشخیص مفاهیم و مصادیق مرحوم امام بر خلاف دیگر بزرگان، عرف را علاوه بر تشخیص مفاهیم، در تطبیق و تعیین مصداق نیز حجّت می دانند. دلیل ایشان این است که شارع در محاورات خود و القای احکام مانند مردم عمل می نماید و دأب جدیدی ندارد و مقنّن عرفی وقتی حکم را روی موضوعی قرار می دهد، روی همان مفادی برده است که عرف می فهمد و بر آن تطبیق می کند. در این بحث نیز، حرمت روی عنوان خمر رفته است و هر آنچه که عرف از خمر بفهمد و مصداق آن ببیند، موضوع حرمت می شود. با استصحاب خمریة، موضوع برای حرمت اثبات می شود و با این استصحاب، اسکار ثابت نمی شود تا اصل مثبت باشد. فما وقع في كلام المُحقّق الخراسانيّ رحمه اللَّه و تبعه بعضهم [مثل مرحوم نایینی و محقق عراقی ] : من أنَّ تشخيص المفاهيم موكول إلى العرف، لا تشخيص مصاديقها؛ فإنَّه موكول إلى العقل منظور فيه؛ ضرورة أنَّ الشارع لا يكون في خطاباته إلّا كواحدٍ من العُرف، و لا يمكن أن يلتزم بأنَّ العرف في فهم موضوع أحكامه و مصاديقه لا يكون مُتّبعاً بل المُتّبع هو العقل. و بالجملة: الشرع عرف في خطاباته، لا أنَّ الموضوعات مُتقيّدة بكونها عرفيّة؛ فإنَّه ضروريّ البطلان، فحينئذٍ يكون قوله: (لا ينقض اليقين بالشكّ) قضيّة عرفيّة، فإذا رأى العرف أنَّ القضيّة المُتيقّنة عين المشكوك فيها، و أنَّ عدم ترتّب الحكم على المشكوك فيه من نقض اليقين بالشكّ يجري الاستصحاب، و لو لم يكن بنظر العقل من نقضه به، لعدم وحدة القضيّتين لديه هذا كلّه واضح.» مسئله مرجع بودن عرف در مصادیق از مباحث بسیار مؤثّر در فقه است. 📚 برگرفته از دروس خارج اصول حضرت استاد (1403/02/08) 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ششم ذی القعده سالروز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام مبارک باد. ┈┈••••✾•🌹🌹🌹•✾•••┈┈• 🔗 @book_feghahat
📚 آثار منتشر شده حضرت استاد «دام ظله»: 📌نام کتاب: « پندهای سعادت » جلد دوم سلسله درس های اخلاق آیت الله محمد مهدی شب زنده دار«دام ظله» 🔷 توضیحات: مجموعه حاضر سلسه درس های اخلاق حضرت است که در شب‌های چهارشنبه در مؤسسه بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف در جمع مشتاقان مباحث اخلاقی بیان شده است. حضرت استاد با توجه به خوشه چینی از محضر اساتید بزرگ اخلاق و اشراف بر مباحث اخلاقی و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان، مباحثی را طرح نموده اند که می تواند برای پیمودن طریق معرفت الهی راه گشا باشد. در پیاده سازی و تقریر مباحث، کوشش شده، شیوه و بیان ایشان حفظ شود و تلاش شده آیات و روایات، مستند و ترجمه شده به خوانندگان ارائه گردد. این کتاب دارای دو فصل و مجموعا بیست وسه درس می‌باشد. فصلهای کتاب: 1️⃣فصل اول : درسهایی برای تعالی و خودسازی 2️⃣فصل دوم: وصیت های امیرالمؤمنین (علیه السلام) به فرزند خویش 📖 تعداد صفحه: 261 🔗 @book_feghahat
💠اشکال «ره» به استصحاب در متضایفین 🔰حضرت «دام ظله»: در متضایفین، با یقین سابق به یکی از متضایفین، یقین سابق در دیگری نیز محقق می‌شود و با وجود یقین سابق به دیگری و شک لاحق نسبت به بقای آن، ارکان استصحاب در آن تمام می شود و می توان در خود آن دیگری استصحاب جاری نمود. بنابراین اینگونه نیست با استصحاب بنوّت، آثار ابوّت نیز بار شود بلکه در خود ابوّت نیز استصحاب جاری می شود. «و ما ذكره في المتضايفات من الملازمة في التعبد مسلّم إلّا أنّه خارج عن محل الكلام، إذ الكلام فيما إذا كان الملزوم فقط مورداً للتعبد و متعلقاً لليقين و الشك، كما ذكرنا في أوّل هذا التنبيه، و المتضايفان كلاهما مورد للتعبد الاستصحابي، فانّه لا يمكن اليقين بأُبوّة زيد لعمرو بلا يقين ببنوّة عمرو لزيد، و كذا سائر المتضايفات، فيجري الاستصحاب في نفس اللازم بلا احتياج إلى القول بالأصل المثبت. هذا إن كان مراده عنوان المتضايفين كما هو الظاهر.» 🔵مراد مرحوم آخوند از استصحاب متضایفین (ابوّت و بنوّت) 🔸اگر مراد از استصحاب ابوّت و نبوّت (متضایفین)، باشد – همانطر که از ظاهر کلام استفاده می شود: استصحاب عنوان جاری می شود و امکان استصحاب هر دو عنوان وجود دارد؛ به عنوان مثال در سابق فرزند زید زنده بود و عنوان ابوّت صادق بود با شک در حیات فرزند او، در عنوان ابوّت شک می شود. می توان استصحاب عنوان ابوّت را جاری نمود. 🔹اگر مراد، – نه عنوان – باشد: این اصل مثبت است و با سایر موارد غیر حجّت اصل مثبت، هیچ تفاوتی ندارد؛ به عنوان مثال اگر لازمه بقاء زید و استمرار حیات او، پدر شدن او است و پدر شدن او ملازم با فرزند داشتن اوست و با استصحاب حیات زید، احکام و آثار پسر داشتن بار شود. «و إن كان مراده ذات المتضايفين، بأن كان ذات زيد و هو الأب مورداً للتعبد الاستصحابي، كما إذا كان وجوده متيقناً فشك في بقائه و أردنا أن نرتّب على بقائه وجود الابن مثلًا، بدعوى الملازمة بين بقائه إلى الآن و تولد الابن منه، فهذا من أوضح مصاديق الأصل المثبت، و لا تصح دعوى الملازمة العرفية بين التعبد ببقاء زيد و التعبد بوجود ولده، فانّ التعبد ببقاء زيد و ترتيب آثاره الشرعية كحرمة تزويج زوجته مثلًا و عدم التعبد بوجود الولد له بمكان من الامكان عرفاً، فانّه لا ملازمة بين بقائه الواقعي و وجود الولد، فضلًا عن البقاء التعبدي.» 🟢 نکته نسبت به اشکال محقق خویی: البته باید توجه داشت که نباید بین دو مطلب خلط نمود: (استصحاب در طرف دیگر متضایفین (ابوّت) به جهت تمام بودن ارکان استصحاب در طرف دیگر (بنوّت) جاری نمی شود) و (نیازی به جریان استصحاب در طرف دیگر (ابوّت) به جهت مجرا داشتن یک طرف (بنوّت) نیست) مجرا داشتن استصحاب یک طرف (بنوّت) منافاتی با استصحاب طرف دیگر (ابوّت) و متکفّل بودن این استصحاب برای اثبات عنوانِ ملازم آن (بنوّت) ندارد. بنابراین عنوان (بنوّت) از دو طریق ثابت می شود: 1️⃣یکی از طریق جریان استصحاب در خود این عنوان 2️⃣ دیگری از طریق جریان استصحاب در عنوان ملازم آن یعنی (ابوّت) مانند مواردی که دو روایت یک مضمون را به اثبات می رسانند و برای مستند فتوای هر یک از این دو روایت را می توان مطرح نمود. در این مورد هم هر دو استصحاب می توانند به عنوان حجّـت مطرح شوند. شاید محقق خویی نیز همین مطلب را بیان می فرمایند. 📚 برگرفته از دروس خارج اصول حضرت استاد (1403/02/10) 🔗 @book_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا