eitaa logo
کتب و آثار مؤسسه فقهی ذکر
748 دنبال‌کننده
155 عکس
24 ویدیو
39 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @mahmodkh1369 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مقصود از امر و نهی در امر به معروف و نهی از منکر: 🔹 امر و نهی در امر به معروف و نهی از منکر به معنای «وادار کردن» شخص است و لازم حتماً امر و نهی صورت بگیرد. 🔸 بلکه اگر با یا هر راه دیگری بتوان شخص را به انجام معروف یا ترک منکر کرد، عملِ ما مصداق امر به معروف و نهی از منکر خواهد بود. «دام ظله» 🔗 @book_feghahat
💠 فلسفه جعل حکم و تأثیر آن بر استنباط: 🔰حضرت استاد شب زنده دار «دام ظله»: برخی معتقدند شناخت قطعی و یقینی یک حکم بر استنباط احکام مؤثر است. 👇 به عنوان نمونه 👇 1️⃣ شارع نمی‌تواند از طرفی عدالت را امر مضیّقی بداند، و از طرف دیگر بسیاری از امور زندگی را مشروط به آن کند. نماز جماعت، صحت طلاق، شهادت و بیّنه در موارد مختلفی که اثبات موضوع می‌کند منوط به عدالت شده و بسیاری مثال دیگر، اما چیزی است که به تعبیر صاحب جواهر می‌توان گفت فقط در مقدّس اردبیلی وجود دارد. (جواهر 13: 295) این دو مطلب ناسازگار هستند و نشان می‌دهند عدالت ـ یا أماره بر عدالت ـ همین است که اطرافیان انسان در محل زندگی بگویند از او بدی ندیده‌اند، همانطور که در صحیحه عبدالله بن ابی یعفور آمده است. (من لا یحضره الفقیه 3: 38) 2️⃣ در باب قضا گفته‌اند نزاع و درگیری در جامعه زیاد است و باید آنها را در محکمه شرعی حل کرد، این مطلب هم اشتراط در قاضی منافات دارد چون تعداد مجتهدین کم است و رسیدن به اجتهاد در هر عصر سختی بیشتری پیدا می‌کند. پس شارع یا باید چنین شرطی نگذارد یا باید با تفاوتهایی مشروعیت را هم قبول کند. 3️⃣ در مورد هم بزرگانی مانند مرحوم امام فرموده‌اند حتی اگر سند روایات مربوط به حیله‌های ربا معتبر باشد، نمی‌توان آنها را پذیرفت؛ چون با ادله شداد و غلاظ و ادله‌ای که مفاسد ربا را بیان کرده‌اند، سازگار نیستند . اگر شیء بخسی مانند یک قوطی کبریت در کنار یک طرف معامله قرار بگیرد، مفاسدی که در شرع برای ربا بیان شده از بین نمی‌روند و تناقض در جعل لازم می‌آید. 4️⃣ اگر ترغیب زیادی به امر به معروف و نهی از منکر شود و آیات و روایات فوائد مهمی برای آن بشمارند، اما شرطی برای وجوبش بگذارند که احراز آن نادر باشد، همین تهافت با حکمت و فلسفه جعل پیش می‌آید. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه (امر به معروف) استاد (1395ش) «دام ظله» 🔗 @book_feghahat
💠ارتباط «علم به معروف» با «امر به معروف» 🔰حضرت استاد شب زنده دار «دام ظله»: 🔹شرط اول از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، علم به معروف و منکر است؛ رابطة «علم به معروف» با «امر به معروف» چه رابطه‌ای است؟ در این باره چهار قول وجود دارد: 🟠قول اول: شرط شرعی وجوب قول اول این است که این شرط، شرط وجوب است؛ آمر به معروف، مادامی که علم به معروف نداشته باشد، امربه‌معروف بر او واجب نیست. مثل استطاعت برای حج است؛ کسی که استطاعت نداشته باشد، حج بر او واجب نیست، اینجا هم کسی که علم به معروف و منکر نداشته باشد، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر بر او واجب نیست. حضرت امام«ره» در تحریر این قول را پذیرفته. 🔴قول دوم: شرط شرعی واجب قول دوم این است که این شرط، شرط واجب است، نه شرط وجوب؛ مثل طهارت برای صلات است؛ اگر کسی متطهر نباشد، طهارت خبثی یا حدثی نداشته باشد، اینطور نیست که نماز بر او واجب نباشد، لکن چون آنچه واجب است، نمازِ مشروط به طهارت است، باید برود طهارت تحصیل کند. پس حتی آن جایی که علم ندارد، امربه‌معروف بر او واجب است، لکن باید برود علم را تحصیل کند. 🟢قول سوم: شرط عقلی وجوب قول سوم این است که این شرط، نه شرط واجب است، نه شرط وجوب است، بلکه یک شرط عقلی است و بازگشتش به شرط «قدرت» است. تکالیف، مشروط به قدرت هستند، اما نه به عنوان شرط شرعی، بلکه شرط عقلی است، از شرایط عامة تکلیف است. بعضی قائلند که علم به معروف، شرط وجوب نیست (شارع وجوبش را معلق به این علم نکرده‌است) شرط واجب هم نیست، بلکه یک شرط عقلی است؛ چون دخیل در قدرت بر امربه‌معروف است. این هم نظریة آقاضیاء در شرح تبصره است. 🟡قول چهارم: از باب مقدمة عقلی واجب است قول چهارم این است که لا شرطا شرعیا، و لا عقلیا. بلکه اگر می‌گوییم: «علم لازم است»، همانطور که صاحب شرائع در متن فرموده، «الاول ان یأمنه من الغلط فی الانکار»؛ برای این است که اگر انسان معروف را نشناسد و همینجور اقدام به امر و نهی کند، ممکن است غلط از کار دربیاید. برای این که در چالة امربه‌منکر نیفتد، عقل می‌گوید: «برو یاد بگیر»؛ همانجور که عقل می‌گوید: «باید مقدمة واجب را بیاوری» و مقدمة واجب، نه شرط شرعی برای وجوب است و نه شرط شرعی برای واجب است. عقل است که می‌گوید مقدمات سفر حج را باید فراهم کنی. اینجا هم همین که یک منکری واقع شد، وجوب امربه‌معروف فعلی می‌شود، من برای این که امنیت پیداکنم از این که در غلط بیفتم و عقاب آن کار دامنگیرم بشود، عقل می‌گوید: «برو علم پیداکن». پس وزان علم به معروف، وزان مقدمات واجب است؛ که نه شرط شرعی است نه شرط عقلی (از شرایط عام تکلیف) است، فلیُحذَف العلم بالمعروف من سجلّ الشروط؛ کما این که شارع فقط همینقدر می‌گوید که: «نمازِ با طهارت، واجب است.»، و این را نمی‌گوید که: «باید از رختخواب بلند بشوی بروی شیر آب را بازکنی و…». 🔷ثمرة چهار قول: نتیجه این می‌شود که اگر معصیتی از کسی واقع شد و کسی او را بدون علم به آن منکر نهی کرد بعد رفت و فهمید آن عمل منکر بوده و آن نهیْ وَقَعَ فی محله، اگر شرط وجوب بوده (طبق قول اول)، چیزی بر او واجب نبوده (و لذا معصیتی نکرده. بنابراین پس از علم، اگر موضوع باقی باشد، باید مجدداً نهی کند.) اگر شرط واجب بوده (طبق قول دوم)، واجب را اتیان نکرده (و در صورت تقصیر در کسب علم، در امتثال نهی از منکر، معصیت کرده)؛ چون نمی‌دانسته، مثل نمازِ بی‌وضو خواندن است. و لذا اگر موضوع باقی است، باید دومرتبه نهی کند. اگر شرط عقلی وجوب بوده (طبق قول سوم)، چون به شرط «قدرت» برمی‌گردد، پس عاجز از امتثال بوده (و لذا معصیتی هم نکرده حتی اگر در تحصیل علم به معروف مقصّر بوده‌است. حال که علم پیداکرده، وجوب می‌آید. و اگر موضوع باقی است، باید مجدداً نهی کند.). اما اگر نه شرط وجوب است نه شرط واجب (طبق قول چهارم)، چون واجبْ توصلی است، فصدر عنه الامتثال و تکلیف را انجام داده، الا این که نمی‌دانسته: «نهی‌ازمنکر است یا نه؟»، پس یک تجرّی از او صادرشده‌است. چرا تجری است؟ چون وقتی که نداند: «این عملی که دارد از آن نهی می‌کند، واجب است یا حرام؟»، و حتی اگر نداند که «حرام است یا حلال؟»، و بگوید: «لاتفعل هذا الحرام»، قول بلا علم گفته و آنچه نمی‌دانسته حرام است را به شریعت نسبت داده. لکن اگر بگوید: «لاتفعل هذا»، تجرّی نکرده‌است. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه (امر به معروف) استاد (1395ش) «دام ظله» 🔗 @book_feghahat
💠 انواع احتیاط واجب: 🔰حضرت استاد شب زنده دار «دام ظله»: 1️⃣ گاهی مجتهد احتیاط واجب را مطرح می‌کند؛ چون به دلیل نداشتن فرصت یا ابزار استفراغ وسع، حکم برای خود او روشن نیست. 👈 مثلا ایام ذی الحجّه می‌رسد و استفتائی در مورد حجّ می‌شود که پاسخ دادن آن به دو هفته فرصت احتیاج دارد و فرصت عمل می‌گذرد. 2️⃣ گاهی حکم برای مجتهد روشن است، ولی او به دلیل مصالحی حکم را اظهار نمی‌کند. در اینجا مقلّدان باید احتیاط کنند؛ چون مجتهد ابراز رأی نکرده و مورد برای آن‌ها شبهه حکمیه قبل از فحص است. و در شبهات حکمیه قبل از فحص، عقل حکم می‌کند که وظیفه، احتیاط است. 👈 مثلا مجتهد از ادله استفاده نکرده حلق لحیه حرام است، اما چون یک ارتکاز متشرّعی بر حرمت وجود دارد و او احتمال می‌دهد این ارتکاز معاصر با معصوم (علیه السلام) بوده، فتوای به حلیّت نمی‌دهد. یا مثلا ادله مساله تمام است اما مجتهد چون تفرّد دارد، دغدغه دارد که ممکن است اشتباه کرده و حکم خدا چیز دیگری باشد. 3️⃣ گاهی هم خود عقل حکم به احتیاط می‌کند، مانند اطراف علم اجمالی. البته اینجا مجتهد فتوا به احتیاط می‌دهد. 👈 مثلا می‌گوید اگر مکلّف نمی‌داند نمازش قصر یا تمام است، باید بین قصر و تمام جمع کند. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه (امر به معروف) استاد (1396ش) «دام ظله» 🔗 @book_feghahat