eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
350 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی از وصیت نامه شهید سید عبدالرضا موسوی: ما باید پیش از آنكه برای یك وجب خاك بیش یا كم بجنگیم، باید برای دفاع از آرمانهای انقلاب مبارزه كنیم و این است كه همه باید از دیدگاه انقلاب و مكتب در جنگ وارد شویم. زیرا اگر شركت در جبهه جنگ با آگاهی سیاسی و مكتبی همراه نباشد، وظیفه‌ای انقلابی نخواهد بود. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
صلی الله علیک یا امیر المؤمنین دوستان عزیز و برادران گرامی ام! همان طور که مستضرید 28 اردیبهشت سالروز شهادت است. شهیدی است که هم در حیات و هم بعد از شهادتش دست به خیر بود. ✅همو که خانه هزار متری و چند واحدهای مسکونی دیگرش را در راه کمک مؤمنانه خرج کرد و هنگام شهادت چند میلیون بدهی داشت. ✅همو که برای کمک به مردم اجناس را زیر قیمت خرید به دست محرومان می رساند. ✅همو که روزانه صدها کیلو میوه را به مستندان می داد ✅همو که را شبانه به در خانه نیازمندان می رساند. قصد داریم در سالگرد شهادت شان چند بسته غذایی را به دست محرمانی که با سیلی صورت شان را سرخ نگه داشته اند برسانیم. دوستانی که قصد مشارکت؛ به هر میزانی که توانایی دارند حتما اطلاع دهند. دوستانی هم که خود مشکل اقتصادی دارند، با نیت کمک کنند که آقا سید در رفع مشکلات اقتصادی ید طولایی دارد. در این شب هایی که امید است اعمال خیر هزار برابر سایر ایام ارزش داشته باشند، منتظر همت مخلصانه دوستان هستم. @boreshha_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توصیف امام علی (ع) توسط شهید محمود شهبازی: امروز پنج شنبه است یعنی هجدهم ماه مبارک رمضان. ماه خودسازی هر انسان مسلمان. ماه نور؛ ماه هدایت؛ ماه آدم شدن. امروز هم ... که چه بگویم؟! روزی است که در آن (ع)؛ آن یکتا نسخه انسان، که مثل او را به قول شبلی شمیل؛ نمی توان در غرب و شرق؛ چه در گذشته و چه در آینده پیدا کرد، در محراب ضربت می خورد. امامی که هم جنگیدن او در میدان، هم سکوت او در مدت 25 سال خانه نشینی و هم پنج سال خلافت او در اجتماع و هم در اخرین لحظه های عمر؛ یعنی ضربت خوردن او در محراب، به ما درس می دهد . و آن درس این است که در راه خدا، ممکن است تو را در شریف ترین و خدایی ترین حالت ها، نه حتی در میدان جنگ و نبرد با دشمن؛ بلکه در میدان راز و نیاز با خدا شهید کنند و اگر همه اینها در جهت الله بوده باشد، هیچ اشکالی ندارد. برادر! باید در راه خدا بود و در راه خدا کوشش کرد. در راه خدا رفت تا بتوان خدایی شد. زیرا راز خلقت انسان، نیل به مقام خداگونه گی بوده و بس و رفتن به هر راه دیگری، جز ضلالت نتیجه ای ندارد. ع ع ؛ سرگذشت نامه شهید مهندس محمود شهبازی؛ نویسنده: گل علی بابایی؛ نشر صاعقه، نوبت چاپ: سوم-1393. صفحه 28. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
خاطرات رمضانی https://b2n.ir/161712
برخی بزرگواران بسم الله گفتند. منتظر همت بقیه دوستان هستیم. دوستانی که می خواهند به نیابت از شهید سید مهدی هاشمی قدمی بردارند، تا روز شنبه اقدام کنند که روز شهادت به دست نیازمندان برسد.
سرلشکر ناجی فرمانده پادگان بود. وقتی فهمید که سیصد نفر از بچه ها سحری خورده اند که روزه بگیرند، کفری شده بود. صبح همه را در حیاط پادگان جمع کرد و دستور داد همه آب بخورند. می خواست روزه همه را بشکند. ابراهیم آرام و قرار نداشت. می دانست که ناجی آن شب برای اینکه مطمئن شود که پخت و پزی صورت نمی گیرد، حتما به آشپزخانه سرکشی می کند. دستور داد کف آشپزخانه را شستند و سپس روغن ریختند. ناجی آمد. موقع برگشت پایش لیز خورد و چنان زمین خورد که پایش شسکت و تا پایان ماه_رمضان در بیمارستان بستری بود و همه سربازها یک ماه رمضان بدون ناجی را تجربه کردند. راوی: پدر شهید. کتاب_برای_خدا_مخلص_بود ؛ خاطراتی از شهید محمد ابراهیم همت، نویسنده: علی اکبری، ناشر: یاز رهرا (س)، نوبت چاپ: یازدهم- زمستان ۹۵ ، صفحه ۱۷. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
دوستان عزیز دو شب دیگر تا شهادت شهید سید مجتبی هاشمی و اتمام جمع آوری کمکها برای رسوندن به محرومان مونده. دوستانی که می تونند دستی برسونند.🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبی موقع خواب گفتم : «خدایا ، علی من کجاست؟» خیلی دلم شکسته بود. داغ سه جوان بر دلم بود. شب خواب دیدم کنار نهر آب زلالی نشسته و کبوتری را به دست گرفته . گفتم : «مادرجان ، علی ، اینجا چه کار می کنی . » خندید و با خوشحالی گفت : «مادر! من منشی شده ام . » من هم همیشه با او که در ذهن و قلب من است می گویم : علی جان، اسم مرا هم بنویس . شاید به آبروی و بزرگی مقام تو ، آن امام همام شفاعتم کند. ع ع راوی: مادر شهید برشی از ؛ خاطرات شهید علی ماهانی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/