زمستان سردی بود می خواستیم رد یک #منافق را بزنیم. هر چه تقلا می کردم زمان ورود و خروج را نمی توانستم در بیاورم. کار را سپردم به آقا مهدی. مسئول شب بودم. هر وقت شب #بیسیم می زدم کجایی؟ می گفت: در خانه #زیر_کرسی.
از این خون سردی اش لجم می گرفت. امیدی به موفقیتش نداشتم؛ اما صبح خیلی خوشحال و قبراق آمد و گفت: طرف ساعت سه و نیم شب از خانه زده بیرون. گفتم مگر دیدی اش؟
گفت: نه.
پس از اصرار هایم گفت: به هر کدام از لنگه های در، یک عدد #پونز زده بودم و آنها را با نخ #قرقره سیاه به هم وصل کرده بودم. هر دو ساعت یک بار به آن سر می زدم. ساعت سه و نیم که رفتم دیدم نخ پاره شده. یکی دو شب هم همین کار را کرد. زمان دقیقش در آمد و رفتیم سر وقتش.
#شهید_مهدی_زین_الدین
#نبوغ_نظامی_و_اطلاعاتی
راوی مصطفی خداوردی
کتاب شهید مهدی زین الدین، نویسنده: مهدی قربانی، ناشر: انتشارت حماسه یاران، تاریخ نشر: اول- ۱۳۹۳ ؛ صفحه ۱۷٫
#میگما
مصادره شهدا
بین کفر و نفاق تقسیم کاری در باب مقابله با شهید وجود دارد. کافر چون دشمنی آشکار دارد، با شهید مقابله کرده و او را می کشد. از این جا به بعد وظیفه سنگینی بر عهده #منافق است که باید #مکتب_شهید و شخصیتش را بکشد. بهترین راهبرد در این داستان #مصادره_شهید است.
قصد زیاده گویی ندارم. به طور اختصار چند نکته را در این باب عرض می کنم.
1. حتما تاریخ خوانده اید، تاریخ حیات امیر مؤمنان (ع). حضرت علی (ع) چه کشید تا شهیدش را مصادره نکنند. به نظر شما #سران_سقیفه چرا بعد از آنکه حضرت فاطمه (س) را مضروب ساخته بودند، اصرار داشتند با ایشان دیدار کنند؟ چرا حضرت فاطمه (س) نمی خواست اجازه ملاقات دهد؟ چرا حضرت فاطمه (س) وصیت کرد که «(ای علی) تو را وصیت می کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته باشند»؟ چرا علی (ع) بعد از دفن همسرش، #هفتاد صورت قبر درست کرد و اجازه نداد کسی ریگی از آن قبور را هم جابجا کند.
همه دعوا بر سر #مصادره_شهدا ست. جریان نفاق می خواهد حضرت فاطمه را تحریف کند و بگوید ما با او مشکلی نداشتیم. در مقابل علی (ع) خون دلها نخورد تا نگذاشت شهیدش مصادره شود.
2. در طول تاریخ این تلاش برای مصادره وجود داشته است. از جمله اظهار ندامت #یزید و اینکه ابن زیاد خودسر امام حسین (ع) را کشته است و اشک تمساحی که #مأمون در سوگ امام رضا (ع) ریخت.
3. در طی انقلاب اسلامی نیز این مصادره به شکل های گوناگون رخ داده است. در برخی موارد #عملیات_مصادره بعد از سی سال به ثمر نشسته است.
الف. تحریف مکتب و مرام شهدا. معمولا بعد از شهادت شهدا، برخی در مقام تمجید از شهید مطالبی ضد و نقیض درباره او می گویند. کم کم وقتی این سخنان کج و معوج زیاد می شود، #آرمان_شهید از دست #جریان_انقلابی خارج می شود. حال یا در برزخ بی وزنی می ماند و یا به اردوگاه نفاق منتقل می گردد.
برای نمونه #حسن_روحانی #شهید-قاسم_سلیمانی را اینگونه توصیف کرد: «او به معنی واقعی کلمه #معتدل بود نه در این خط بود نه در آن خط بود نه راست بود نه چپ بود».
جهانگیری هم در مصاحبه ای گفت: «شهید سلیمانی خاتمی را دوست داشت».
ب. #نفوذ در خانواده شهید و جذب آنها. این جذب هم با واسطه افرادی است که با خانواده شهید، در زمان حیاتش مرتبط بودند. بعدها با قطع ارتباط انقلابیون، افراد معلوم الحال به خانواده شهید جهت می دهند.
برای نمونه حمایت برخی همسران و فرزندان شهدا از #میر_حسین_موسوی در #فتنه88 از همین قسم می باشد. همسران شهیدان باکری و شهید همت و دختر شهید زین الدین ، برخی از فرزندان شهید بهشتی، همسر شهید رجایی نمونه های بسیار آشکار این نفوذ است.
گاهی وقتها قضیه مغلوبه شده، عده ای در برهه هایی توانسته اند اعلان مواضع انقلابی شهدا را تحریف شهدا قلمداد کرده و از خانواده شهدا علیه این حرکت طومار جمع کنند؛ آن هم با عنوان مصادره سیاسی شهدا.
ادامه دارد....
.
#مؤمن واقعی اگر یک معصیتی را انجام دهد، سنگینی آن را مانند کوه احد بر روی شانه اش احساس می کند؛ اما #منافق اگر معصیتی انجام دهد، مانند کسی است که مگسی را از روی صورتش بلند کند.
#شهید_احمدعلی_نیری
کتاب عارفانه صفحه 86.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
📌یک حرف از هزاران