#مؤمن واقعی اگر یک معصیتی را انجام دهد، سنگینی آن را مانند کوه احد بر روی شانه اش احساس می کند؛ اما #منافق اگر معصیتی انجام دهد، مانند کسی است که مگسی را از روی صورتش بلند کند.
#شهید_احمدعلی_نیری
کتاب عارفانه صفحه 86.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
📌یک حرف از هزاران
بچه ها باید #نماز شما معراج داشته باشد تا حقیقت بندگی را حس کنید.
#شهید_احمدعلی_نیری
کتاب عارفانه صفحه 39
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
📌یک حرف از هزاران
https://eitaa.com/joinchat/1348665433C2abac165d0
برش ها
#روایت_سیره_شهدا (5) در قسمت قبل ماهیت روایت گری توضیح داده شد. اما ادامه نوشتار: ✅هدف روایت سیره
#روایت_سیره_شهدا (6)
با این بیان سابق می شود که سیره شهدا به خودی خود، اعتباری ندارد و حتما در بین شهدا نیز کسانی بوده اند که شاید #نقاط_ضعفی هم داشته اند، ما با پایه قرار دادن اصولی که از آیات قرآن و سیره اهل بیت (ع) استخراج می شود، به آن قسمتی از سیره شهدا اقتدا می کنیم که با اصول برگرفته از سیره آن بزرگواران #هماهنگ باشد. این #اصل_پیش_فرض ما در بیان سیره شهداست.
آن قسمت از سیره شهدا مورد استناد و استشهاد و تبلیغ قرار می گیرد که دعوت کننده به #معارف_اسلام در بعد سیاست، اجتماع، اخلاق فردی و خانوادگی باشد.
خلاصه اینکه #سیره_شهدا نردبانی است که مردم را به کلام و #سیره_اهل_بیت (ع) و دستورات عملی اسلام رهنمون شود.
برای نمونه:
اگر #شهید_احمدعلی_نیری با ترک گناه، حالتی به او دست می دهد که گوش باطنی اش باز می شود و صدای تقدیس و تسبیح زمین و زمان را می شنود، این خاطره، تکیه به روایاتی دارد که می فرماید:
🔹«غُضُّوا اَبْصارَکم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ» [بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج101، ص: 41]
چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتی ها را ببینید.
🔸«اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ فَمَنْ تَرَکها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِِ» [بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج101، ص: 38]
نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند.
ادامه دارد...
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برش ها
🔺نماز اول وقت یا جلسه امتحان شهید نیری 🔹احمد به شدت مراقب #نماز_اول_وقت ش بود و وقتی #اذان می شد هم
👆ادامه مطلب قبل
🔅بیست دقیقه می شد که سر جلسه بودیم اما نه از آقای معلم نه از احمد علی خبری نبود. آقای ناظم هم مدام دانش آموزان را به سکوت دعوت می کرد تا معلم برگه سؤالات را بیاورد. مدام از داخل کلاس سرک می کشیدم و منتظر احمدعلی بودم.
💠بالاخره معلم برگه به دست وارد کلاس شد و با عصبانیت گفت: «از دست این دستگاه تکثیر. کلی وقت ما را تلف کرد تا این برگه ها آماده شود».
🔹تا معلم برگه را داد به دست یکی از دانش آموزان که پخش کند، احمدعلی در چارچوب در ظاهر شد. با اینکه معلم ما بعد از ورود خودش، هیچ کسی را داخل کلاس راه نمی داد، گفت: نیری برو بشین سر جات.
▫️من و احمد علی هر دو امتحان دادیم، اما او نمازش را اول وقت خوانده بود و خدا امور دنیا را با او هماهنگ کرده بود ولی من نه.
#شهید_احمدعلی_نیری
#سیره_عبادی_شهدا
#سیره_علمی_شهدا
#حفظ_حریم_ارتباط_با_خدا
📚#کتاب_عارفانه؛ خاطرات شهید احمدعلی نیری؛ نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی. صفحات ۲۴-۲۵ و ۲۶ و ۳۷.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir