eitaa logo
برش‌ ها
415 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
479 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فهرست موضوعی #سیره_شهدا #پایگاه_برش_ها boreshha.ir
پایگاه جامع #سیره_شهدا و #خاطرات_دفاع_مقدس به صورت موضوعی و مستند با فهرست های موضوعی متنوع http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از برش‌ ها
پایگاه جامع #سیره_شهدا و #خاطرات_دفاع_مقدس به صورت موضوعی و مستند با فهرست های موضوعی متنوع http://www.boreshha.ir/
قرار بود عملیات ما ساعت ده شب بیستم فروردین شروع شود. رفتم با محمد حسن خداحافظی کنم. بوی عطر خاصی می داد. بویی که تا به حال به مشامم نرسیده بود. یقین کردم این آخرین خداحافظی است. بعد از عملیات به هر جایی که ممکن بود، سر زدم؛ اما خبری از او نبود. یکی از بچه های گردان را دیدم. گفت: زیاد دنبال او نگرد. دیروز قبل از این که با او خداحافظی کنی، داوطلب شد برای نگهبانی. اش را برداشت و رفت. در همان سنگر نگهبانی اش را نوشته بود. در همان سنگر (عج) را زیارت کرده و از ایشان مژده شهادت را در این عملیات را دریافت کرده بود. وقتی تو آمدی آرام و قرار نداشت. (عج) در راوی: شهید محمد رضا تورجی زاده کتاب یا زهرا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: امینیان، نوبت چاپ: ششم- آذر ۱۳۸۹؛ صفحه ۵۲ و ۵۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
دست کاظم را گچ گرفته بودند، باید در استراحت می کرد؛ اما فرار کرده بود. به هر ترتیبی بود با قند شکن و قیچی گچ دستش را باز کردیم. نرسیده آماده رفتن بود. عملیات داشتند. کمرش درد می کرد و نمی توانست بنشیند و بند هایش را ببندد. یکی را به زور خودش بست و دیگری را من. در حالی که سرش پایی بود و به گره هایی که می زدم، نگاه می کرد، گفت: اجر این برای شماهایی که همسرتان را با دست خودتان راهی جهاد می کنید هست. همین که ما از بابت خانه و زندگی خیال مان راحت است مدیون شماییم. دیگر بغض مجالی نمی داد که جوابش را بدهم. در راوی: اکرم حاج ابوالقاسمی؛ همسر شهید مجموعه نیمه پنهان ماه، جلد ۲۶، رستگار به روایت همسر شهید، نویسنده: نجمه طرماح، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: اول- ۱۳۹۵ ؛ صفحات ۷۳-۷۱. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
احمد از همان کودکی احترام مادرش را داشت. بعضی مواقع که مادرش می گفت: “بروید از مغازه چیزی بخرید”. بقیه بچه ها به اقتضای عوالم بچه گی، تعلل می کردند اما احمد با همان درخواست اول به دنبال انجام کار می رفت. در احترام به روی نکات ریز هم دقت داشت. موقع سوار شدن به ماشین باید مادر جلو می نشست و برادر ها عقب. در راوی: پسر خاله و دوست شهید کتاب سند گمنامی؛ زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان، تهیه و تدوین: گروه تحقیقاتی احیاء، ناشر: دفتر نشر معارف، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۶ صفحه ۲۳ و ۳۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
آقا مهدی وقتی در ارومیه بود، در اکثر فعالیت های بچه ها شرکت می کرد. حتی هم می داد. نصف شب بلند می شد و می آمد و می گفت: چرا مرا بیدار نکردید؟ می گفتیم: برای چه؟ می گفت: برای نگهبانی. نمی خواهید ما از این ثواب بهره ای ببریم. وقتی می گفتیم: مگر ما مرده ایم که شما نگهبانی بدهید. می گفت: نقل این حرف ها نیست. همه ما باید اینجا را حفظ کنیم. در راوی: صمد عباسی ؛ خاطراتی از شهید مهدی باکری، نویسنده: علی اکبری، ناشر: صیام، نوبت چاپ: اول؛ بهار ۱۳۸۹؛ صفحه ۱۸. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
علی می رفت. شاگرد اول مدرسه هم بود. روی در خانه تابلویی نصب کرده بود. روی آن نوشته بود: زبان، در مسجد امام علی (ع) ساعت دو تا چهار. ساعتی ده تا صلوات؛ قبولی با خدا. با این کلاس تقویتی خیلی از بچه های مسجد را جذب کرده بود. در راوی: مادر شهید کتاب هوری؛ زندگی نامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی، نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ناشر: انشارات شهید ابراهیم هادی، نوبت چاپ: چهارم- ۱۳۹۴؛ صفحه ۱۴. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید: ان الله بامرکم ان تودالامانات الی اهلها . خداوند به شما امر می کند که امانتها را به صاحبان آن بسپارید. ای خمینی عزیز! مطمئن باش که به آیه قرآن وفادار خواهیم ماند و همیشه از حرکت در خط پیامبر گونه ات تا حضرت مهدی ضعف از خود نشان نخواهیم داد. .
(6) با این بیان سابق می شود که سیره شهدا به خودی خود، اعتباری ندارد و حتما در بین شهدا نیز کسانی بوده اند که شاید هم داشته اند، ما با پایه قرار دادن اصولی که از آیات قرآن و سیره اهل بیت (ع) استخراج می شود، به آن قسمتی از سیره شهدا اقتدا می کنیم که با اصول برگرفته از سیره آن بزرگواران باشد. این ما در بیان سیره شهداست. آن قسمت از سیره شهدا مورد استناد و استشهاد و تبلیغ قرار می گیرد که دعوت کننده به در بعد سیاست، اجتماع، اخلاق فردی و خانوادگی باشد. خلاصه اینکه نردبانی است که مردم را به کلام و (ع) و دستورات عملی اسلام رهنمون شود. برای نمونه: اگر با ترک گناه، حالتی به او دست می دهد که گوش باطنی اش باز می شود و صدای تقدیس و تسبیح زمین و زمان را می شنود، این خاطره، تکیه به روایاتی دارد که می فرماید: 🔹«غُضُّوا اَبْصارَکم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ» [بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏101، ص: 41] چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتی ها را ببینید. 🔸«اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ‌ فَمَنْ تَرَکها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِِ» [بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏101، ص: 38] نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند. ادامه دارد... ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
(7) اهداف روایتگری شهدا 2️⃣.الگوسازی از شهدا در مقابل نظام تبلیغاتی غرب ما در دوره ای زندگی می کنیم که به عنوان ، هر آنچه از تعالیم ادیان الهی و رسوم فرهنگ های مختلف را که با فرهنگ خود در تضاد ببینید اقدام به براندازی آن می کند. جنگ 42 ساله آمریکا و غرب با انقلاب اسلامی را در این برنامه می توان ارزیابی کرد. غول های رسانه ای غرب، از یک سو با برای نجات جهان از سوپر من و هری پاتر و ... و از طرف دیگر با و یا فراموشاندن جوانمردان بومی فرهنگ های غیر غربی قدرت خود را به رخ دیگران می کشد. در این میان، به عنوان غنی ترین ، الگوهای خود را از بین اولیای الهی، علما و شهدا به مردم معرفی می کند. شهدا هستند که اقتدا به سیره آنان می تواند ما را در این نبرد سخت یاری کرده، بر فرهنگ منحط غربی پیروز نماید. در این راستا نیازمند خویشیم تا با پاک کردن غبار فراموشی و تحقیر از فرهنگ و ارزش های ، را به عنوان به دست نوجوان و جوانان امت اسلامی بسپاریم تا آنها با عزت و سربلندی از چاله هایی که شیاطین جن و انس پیش پای آنها قرار داده اند به سلامت برهند. ادامه دارد... ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/