eitaa logo
برش‌ ها
384 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
348 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
از منطقه داشتیم برمی گشتیم شهر، در آن سرمای یک مرد با زن و بچه اش کنار جاده ایستاده بودند. علی آقا تا آنها را دید زد روی ترمز و رفت طرفشان می گفت: «می‌خواستم بروم ». علی پرسید: «رانندگی بلدی؟» گفت: بله. مرد کرد نشست پشت فرمان و زن و بچه اش کنارش و ما هم رفتیم پشت ماشین. باد و سرما می لرزاند مان. لجم گرفت و گفتم« آخر مگر این آدم را می شناسی که به او اعتماد کردی؟» در حال لرزش خنده ای کرد و گفت: بله! می شناسمش. این ها از همان هایی هستند که امام فرمود به تمام شرف دارند. تمام سختی های ما به خاطر این هاست. در سیره شهدا راوی: سعید چیت سازیان؛ پسر عمو و هم رزم. ؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحه ۴۹. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
رنج های مردم و پا برهنه ها آزارش می داد. شبی جمعی از پزشکان مهمان آقا بودند. ایشان در ضمنِ صحبت هایی فرمودند: « خیلی مشکل دارند. باید به داد مردم رسید». دکتر معزّ پرسید: چه کاری از دست ما بر می آید؟ ایشان طرحی را ارائه کردند که سه بُعدی بود. فرمودند: «اول از همه باید یک تشکیل دهیم. شما از بهره صرف نظر کنید. پول های تان را در این صندوق بگذارید تا به مردم نیازمند، برای رفع احتیاجات، فقر و بیماری و ازدواج وام داده شود». یک سال بعد شهید مدنی در اطلاعیه بیلان کاری که منتشر کردند، آورده بودند که : «مبلغ نود هزا رو نهصد تومان از کمکهای مردمی که با قبض های ده ریالی جمع شده، به ۶۲ خانواده وام داده شده و آن ها به کسب و کار مشغول شده اند و آبرویشان محفوظ مانده است». – «دوم اینکه باید یک درمانگاه خیریه تأسیس کنیم. اسمش را هم بگذاریم مهدیه». دکتر گفت: با کدام پول؟ آقای مدنی گفتند: «پولش با من و طبابتش با شما. مردم تا کی بروند التماس ها کنند یا از بی پولی بمیرند؟». – «سوم اینکه کنار بیمارستان باید یک درست شود. وقتی تهی دستی از دنیا می رود، کسی نیست که از فرزدندانش مراقبت کند». عده ای از تجار و سرشناسان همدان هم دعوت شدند و از آنها ۵۰۰ هزار تومان جمع آوری شد و قرار شد عده ای هم ماهیانه پرداخت کنند. بالای مسجد مهدیه چند اتاق درست کردیم؛ اما جوابگوی مراجعات مردم نبود. به پیش نهاد آیت الله جلالی، مسجد را به جای دیگر منتقل کردیم و همه ساختمان درمانگاه شد. ایشان در همان اطلاعیه بیلان فرموده بود: مسلما بدانید دعای کلیه افراد خانواده های نیازمندان سبب برکت در کسب و کار شما شده و این عمل خیر، اندوخته بسیار خوبی برای آخرت شما خواهد بود و نتایج مادی آن را به زودی مشاهده خواهید کرد. زیرا بهترین وسیله رفع ، کمک و مساعدت به زیر دستان است. راوی: حسین مسچی ؛ خاطراتی از شهید سید اسد الله مدنی، نویسنده: علی اکبری مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: اول – ۱۳۹۳؛ صفحه ۳۳-۲۹. @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید حسین بصیر: اما روی سخن به استادان عزیز! به سروران بزرگوار و پیشتازان در راه امام، راهنمایان دلسوز، یاوران مستضعف، غمخواران ها، دلدادگان امام زمان (عج)، شاگردان مکتب امام صادق (ع)، عاجزانه، ملتمسانه به عنوان یک رهرو کوچک، یک شاگرد ضعیف و ناتوان، اینکه شکی در وفاداریتان نسبت به امام ندارم؛ اما به طبقه محروم دل ببندید و با آنها مراوده داشته باشید. بیشتر به نظر داشته باشید. آنها را دوست دارید. موظفید که دوست داشته باشید. آنها از شما فرمان می برند و وظیفه دارند که فرمان برند و من خودم عقیده ام این است و علاقه ام به شما و ها تا حدی است که گرد کفش شما روحانیون متعهد و مؤمن به انقلاب و در خط امام را سرمه چشم می کنم و این همسنگرانم دانسته و می دانند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/