#باز_نشر_مناسبتی
مجید انسی داشت با #حضرت_زینب سلام الله علیها.
برش اول:
شب وفات حضرت زینب سلام الله علیها بود. ساعت دوازده شب، بلند شد روی یک پارچه نوشت ” #یا_زینب_کبری (س)” و بعد زد سر در مقر تفحص. صبح که همه بیدار شدند، گفت: امروز با نیت حضرت زینب سلام الله علیها کار می کنیم. همان روز شهید پیدا کردیم ، بعد از سه ماه.
برش دوم:
#سوریه زیاد می رفتم. آخرین بار که مجید را دیدم، یک کاغذ داد دستم. گذاشته بود توی پاکت و چسب زده بود.
گفت” بیاندازش داخل #ضریح_حضرت_زینب سلام الله علیها. خیلی سفارش کن. #حاجت بزرگی دارم.”
وقتی برگشتم خبر شهادتش را دادند.
حاجت بزرگش چه زود برآورده شده بود.
#شهید_مجید_پازوکی
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_حضرت_زینب (س)
مجموعه یادگاران، جلد ۲۹، کتاب مجید پازوکی ، نویسنده: افروز مهدیان ناشر: روایت فتح نوبت چاپ: اول: ۱۳۹۴.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
حمید #میاندار هیئت خیمة العباس بود. اهل بالا و پائین پریدن نبود؛ اما حسابی و محکم سینه می زد تا جایی که بعضی وقتها احساس می کردم بدنش توان این همه #سینه_زدن را ندارد. شب حضرت عباس (ع) شب ویژه ای برای حمید بود. آن شب موقع برگشت گفت: دوست دارم مدافع حرم شوم و دست و پاهایم فدایی #حضرت_زینب (س) شود مثل حضرت عباس (ع).
گفتم: حمید! لازم نیست این همه سینه بزنی. کمتر یا آرام تر سینه بزن. گفت: فرزانه! به خاطر این سینه زدن هاست که این سینه هیچ وقت نمی سوزد نه در دنیا و نه در آخرت.
چه خوب به آرزویش رسید. وقتی بدنش را آوردند، پاهایش بر اثر انفجار تله انفجاری متلاشی شده بود و مثل حضرت عباس (ع) دست و پاهایش در راه دفاع از حرم قطع شده بود. همه جای بدنش ترکش خورده بود؛ مگر سینه اش که سالم سالم بود. آنجا بود که یاد جمله حمید افتادم که می گفت: این بدن هیچ وقت نمی سوزد.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_و_اهل_بیت
#شهدا_و_حضرت_ابوالفضل (ع)
#شهدا_و_حضرت_زینب (س)
#خاطرات_عاشورایی
#کتاب_یادت_باشد ؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید، مصاحبه و باز نویسی: رقیه ملا حسینی، نویسنده: محمد رسول ملا حسینی، ناشر: شهید کاظمی، نوبت چاپ: چاپ بیست و نهم؛ ۱۳۹۷؛ صفحات ۱۹۹، ۳۰۱ و ۳۰۵.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
ارادت محمود رضا به #حضرت_زینب (س) وصف نشدنی بود. تکفیری ها تا شعاع پانصد متری #حرم عقیله رسیده بودند و حرم را با خمپاره می زدند. مدافعان توانسته بودند آنها را تا شعاع چند کیلومتری عقب برانند.
در شب #تاسوعا پیامک زد که «سلام. در بهترین ساعات عمرم به یادت هستم جایت خالی». از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.
می گفت: از امشب چراغ های حرم را روشن می کنیم.
در سفر ما قبل آخرش یک کوله پشتی پر از #سوغاتی با خود آورده بود. از جمله پرچم کوچک قرمزی آورده بود که در دو سطر رویش نوشته شده بود: « #کلنا_عباسک یا بطلة کربلاء» و «لبیک یا زینب (س)».
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_حضرت_زینب س
راوی: احمد رضا بیضاوی؛ برادر شهید
کتاب تو شهید نمی شود صفحه 89-88.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید سید محمد شکری:
خدا جان! خود گواه هستی که عشق حسین علیه السلام و زینب علیها السلام در قلبم می جوشد.
به خواهرانم سفارش میکنم که #زینب را، گوهر تابناک حفاظت از حریم امامت را ، پرچمدار و علمدار کوه آسای کربلای معلی را، الگوی خود قرار دهند و مصائب او را در نظر داشته باشند. اگر می گریند در آتش و سوز زینب سلام الله علیها بگریند و اگر در #حماسه_شهید و حفاظت از حریم او می رزمند، زینب سلام الله علیها را و #سلحشوری او را پیش روی داشته باشند.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#وصیت_نامه_شهید_سید_محمد_شکری
#شهید_سید_محمد_شکری
#حضرت_زینب (س)
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
وفات عمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیها را به همه اعضای محترم کانال تسلیت عرض می کنم.
خاطرات ارادت شهدا به آن بانوی معظم را با هشتگ ذیل پیگیری بفرمایید.
#حضرت_زینب
#شهدا_و_حضرت_زینب س
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/