ارادت محمود رضا به #حضرت_زینب (س) وصف نشدنی بود. تکفیری ها تا شعاع پانصد متری #حرم عقیله رسیده بودند و حرم را با خمپاره می زدند. مدافعان توانسته بودند آنها را تا شعاع چند کیلومتری عقب برانند.
در شب #تاسوعا پیامک زد که «سلام. در بهترین ساعات عمرم به یادت هستم جایت خالی». از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.
می گفت: از امشب چراغ های حرم را روشن می کنیم.
در سفر ما قبل آخرش یک کوله پشتی پر از #سوغاتی با خود آورده بود. از جمله پرچم کوچک قرمزی آورده بود که در دو سطر رویش نوشته شده بود: « #کلنا_عباسک یا بطلة کربلاء» و «لبیک یا زینب (س)».
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهدا_و_اهل_بیت ع
#شهدا_و_حضرت_زینب س
راوی: احمد رضا بیضاوی؛ برادر شهید
کتاب تو شهید نمی شود صفحه 89-88.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
سید اصغر خیلی دلواپس #فرهنگ_حجاب_و_عفاف بود.
گاهی وقت ها هم که کنارم می نشست از اوضاع جامعه می گفت و نگران این بود که بعضی ها می خواهند حجاب را در جامعه کم رنگ کنند. می گفت: «اوضاع فرهنگی کشور خوب نیست. باید برای بزرگ داشت حجاب کاری کرد». مدتی بعد در منطقه جایزان #کنگره_حجاب را برگزار کردند و نمایشگاه خوبی هم شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
وقتی هم که حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل بود، هر وقت می آمد برای بچه ها #سوغاتی می آورد. برای نسترن دختر زینب، #روسری و گیره می آورد. می گفت: «در مورد حجاب نباید به بچه ها سخت گرفت؛ ولی باید آرام آرام آنها را با حجاب و عفاف آشنا و به آن علاقه مند کرد».
#شهید_سیداصغر_فاطمی_تبار
#سیره_فرهنگی_شهدا
#ترویج_فرهنگ_حجاب_و_عفاف
راوی: مادر شهید
#کتاب_راز_قلعه_حمود؛ خاطرات روحانی شهید مدافع حرم سید اصغر فاطمی تبار؛ نوشته: اعظم محمد پور. ناشر: خط مقدم، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۷٫ صفحه ۳۲ و ۷۸.