#نوستالژی
#خاطرات_مدرسه
✍ آقای محسن صالحی
🔸درود و دوصد بدرود به چنته ای های عزیز
درپی تهدیدهای حاج حسین و تذکرات لسانی و صد البته دوست داشتنیشون، یه خاطره بگم از مرحوم پدرم (خداوند همه درگذشتگان را رحمت کند).
🔹یک شب در خانه همه دور هم نشسته بودیم و هرکسی مشغول کاری بود یکی تلویزیون می دید یکی درس میخواند و پدر هم مشغول تصحیح برگه های انشاء. ناگهان دیدیم پدر غرق در خنده شدن 😂 طبیعی نبود چون پدر من بیخودی و به چیز الکی نمیخندیدن 🤫
ولی جرات هم نمیکردیم بپرسیم تا اینکه خودشون ادامه دادن و گفتن: به بچه ها گفتم یه انشاء بنویسن با موضوع یک اتفاق شیرین زندگی خود را تعریف کنید ببینید مهدی (علی)عبداللهیان چی نوشته😝
برامون خوندن ...<انشا مهدی👇> خلاصه انشاء:
یک روز عصر در خانه مشغول دیدن دربی بودم و غرق در بازی، خانه هم پر از میهمان بود و سر و صدا زیاد ولی من همچنان غرق در تماشای دربی.
در همین حال و هوا بودم که مادرم (خدا رحمت کنه زمزم را )گفتن: مهدی! مادر قندون رو پر کن زشته جلو مهمون، برو دوباره برگردو بازیتا ببین
منم سریع رفتم قندون را پر کردم و برگشتم تا بازی رو از دست ندم و نشستم پای تلویزیون.
چند ثانیه نگذشته بود که دیدم همه ميهمان ها با صدای بلند میخندند👨👩👧👦
هنوز متوجه نشده بودم چه سوتی دادم 🤦♂ که مادرم گفتن: مهدی ننه، ما قند میخواستیم نه ماست😅
بله من اینقدر غرق در بازی بودم که قندون رو برده بودم سر یخچال و پر از ماست کرده بودم...🙆
میگن مهدی هنوز پای تلویزیون نشسته😅پاشو مرد همه یادشون رفته پاشو و به زندگی عادی برگرد 😅
میخوام بگم ممنونم مهدی که روزی لبخند رو به خاطر نوشته قشنگت روی صورت پدرم دیدم و خنده ها تا ابد در ذهن من خواهد موند.😍
لبخندی که بر لبتون اومد همراه با یک صلوات تقدیم به روان پاک همه گذشتگان از این جمع🙏
❤️ دوستدار مردم شهرم محسن حاجی صالحی🙋
🆔 @chantehh
با سلام
بدون شک مرحوم حاج غلامرضا صالحی بخاطر شخصیت ویژه و هیبت و جذبه ای که در کلاسها داشتن و جمعیت زیادی از دانش آموزان در دهه های ۶۰ تا اواخر ۸۰ شاگرد ایشون بودند، خاطرات زیبا و زیادی در ذهن شاگردان خود به جا گذاشتن که از جوانان قدیم و میانسالان کنونی بهاباد درخواست می کنیم خاطرات خود را از آن معلم فرهیخته - که اراده اش در ادامه تحصیل زبانزد است - به رشته تحریر در آورده و برای ما ارسال کنند.
«چنته»
#نوستالژی
#خاطرات_مدرسه
✍ آقای علیرضا ملاحسینی بهابادی
🔸سلام و ارادت خدمت شما سروران گرامیم در کانال چنته ✋
سال دوم هنرستان بودیم - اگه اشتباه نکنم- سر کلاس درس ادبیات، معلمی وارد کلاس شدند که همگی شوکه شدیم 🙎♂🙍👨🎓
برامون جالب بود آقای صالحی که در دبستان مدرس مستخدم ما بودن، یهو لیسانس ادبیات گرفته بودن (یهویی که نه باید اسمش را بذارم پشتکار و غیرت) خلاصه؛ آقای صالحی شروع کردن به تعریف که چطور شد که انگیزه درس خوندن پیدا کرده و از مستخدمی مدرسه در دهه ی شصت به معلمی رسیده بودن . 💪
یادم میاد وقتی معلم ادبیاتمون شدن یه روز سر کلاس مشغول تصحیح املاء بودن . من - که همیشه به شوخی و به قولی مسخره بازی در کلاس معروف بودم - خندیدم و حاجی دیده و گفتن: خنده کن بچه ، خنده کن ، نوبت گریه ت هم می رسه 🙅♂
همه ی بچه ها به هم نگاه می کردن که آقای صالحی چه شخصی رو میگن🤷♂🤷
من برای چند لحظه نگاه پشت سر کردم ببینم شاید کس دیگه ای را میگن که ایشون یهو با خنده خاص خودشون گفتن: دقیقا خودت که برگشتی به عقب، تو رو میگم ملاحسینی 👨⚖
تا آخر اون زنگ داشتم از شدت ترس سکته می کردم 🙇♂ که ناگهان من رو صدا کردن و گفتن: بچه پاشو بیا پا تخته تا به حسابت برسم 👨💼
اومدم پای تخته و آقای صالحی رو کردن به من و دستهای بزرگ و کُپل خودشون رو نشون دادن و گفتن: من نیاز به چوب و شلاق ندارم، خداوند یه شلاق اینطرف بدنم و یک شلاق اون طرف بدنم قرار داده و کارم که تموم شد مزه اش رو میچشی😞😭
داشتم سکته کامل رو میزدم و شرشر عرق می ریختم.
زنگ که خورد به بچه ها گفتن: شما برید من با این بچه کار دارم.😬
بچه ها رفتن بیرون و من موندم و حاجی آقای صالحی
تا اومدن نزدیکم که فن فیتو رو روی من اجراء کنن 🤼 جا خالی دادم.
خنده ای کردن و گفتن: برو کاریت ندارم همین که تا الان تو فکر بودی که چطور تنبیه میشی و ترس همه وجودت رو فرا گرفته بود برات بسه 😂.
خداوند روحشون را شاد کند و همنشین اقا اباعبدالله الحسین باشند🙏
ارادتمند: علیرضا ملاحسینی بهابادی
🆔 @chantehh
#نوستالژی
#ارسالی_شهروندان
📷 مرحوم آسیدجلیل مصطفوی و دختراشون بی بی صدیقه ( همسر فرهاد شجاعی) و الهام السادات ( همسر عباس آقا مصطفوی)
🗓 دهه ۵۰ شمسی
🔹 ارسالی از سید حمید رضوی
🆔 @chantehh
#پیام_شهروندان
#لطف_مردم
✍ آقای محمدرضا غلامی
🌹دستتون درد نکنه آقای عبداللهیان
خیلی خوشحالیم تو گروه همشهری های خودمون یاد خاطرات برامون زنده میشه
ممنون از شما و علی آقا و طیبه خانوم به خاطر گروه خفن و با حال چنته که همه رو در گذر زمان نشون میده چی بودن و چی شدن 👏
خدا هم رحمت کنه تمام در گذشتگان را روحشون شاد.
چنته: سپاسگزار لطف و مودت و پیام محبت آمیز جناب غلامی هستیم به ویژه که به سراغ آلبومهاشون رفتن و عکسهای بسیار ناب و نوستالژیک برامون ارسال کردن که امروز و روزای آینده منتشر خواهد شد. ❤️❤️
#نوستالژی
#ارسالی_شهروندان
🔸ربابه زینب (خدا رحمت کنه بی بی جان رو) محمد رضا غلامی، کربلایی اکبر ملک ( خدا رحمت کنه بابا بزرگمون رو ) و پشت سرشون - دایی بنده - محمد بهرامیان( قدشون کوچیکه خودشونو کشیدن بالا) و نفر آخر علی بهرامیان
🔹 ارسالی از آقای محمدرضا غلامی
🆔 @chantehh
#ایران_قدیم
♦️ ۱۳۱٠ خورشیدی آسفالت برای اولین بار وارد خیابان های تهران شد.
🔹در این سال پیش از ورود ملک فیصل به تهران، بلدیه پایتخت به تکاپو افتاد و نخستین بار آسفالت را وارد خیابانهای تهران کرد!
🆔 @chantehh
#حکمتهای_چنته
✅ پشتِ آرین سلیمی، مبینا نعمت زاده و همهی کسایی که تو ۲۰-۲۵ سالگی به دستاوردای بزرگ هنری و ورزشی میرسن؛
خانوادههایی هستن که مجبورشون نکردن "فقط" به فکر درس و مدرسه باشن.
از این مادر پدرا باشید لطفا.
🆔 @chantehh
🛑باسلام واحترام
شروع کلاس آموزش تکمیلی امداد و کمکهای اولیه هلال احمر ویژه افرادی که دوره مقدماتی کمکهای اولیه را گذرانده اند
فردا 22مرداد ماه راس ساعت 5 عصر در محل جمعیت هلال احمر شهرستان بهاباد برگزار می گردد
جهت برگزاری دوره نیازمند حضور افراد در تاریخ و ساعت مشخص شده مورد انتظار است خواهشمند است در ساعت مشخص شده حضور پیدا کنند.شایان ذکر است حضور غیرموجه بیشتر از ۲ جلسه باعثحذف از دوره میشود🛑
♦️این دوره ویژه برادران می باشد ♦️
(واحد آموزش جمعیت هلال احمر شهرستان بهاباد)
46.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روانشناسی
#دکتر_سعید_عزیزی
نگو من میخام جوونی کنم جوونی کردن ینی اینکه نشاط داشته باشی حالت خوب باشه هیجان و شور داشته باشی🏃♂💁♀
☝️تفاوت دلیل بر برتری نیست، تفاوت بر تکامل است🙋🏻
آی کیو چیست ؟ سه نشونه داره...🧠
🆔@chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از زیباترین سکانسهای برنامه کودک هامون چقدر با ذوق این برنامه عروسکی کلاه قرمزی رو دنبال میکردیم😍
یادش به خیر
🆔 @chantehh
#ارسالی_شهروندان
📷 مرحوم محمود ملاحسینی و عباس حاج عبداللهی 🔸 ارسالی از آقای مسعود ملاحسینی
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#طنز #نوستالژی ✍ مهدی عبداللهیان بهابادی 🔺 قسمت اول 👨🏫 خیلی وقتا که عصرا می رفتیم مدرسه امتحان ه
#پیام_شهروندان
✍ آقای مهدی دهقان
سلام آقای عبداللهیان
ممنون بابت کانال چنته
خدا رحمت کند پدرو مادرتان و حفظ کند مدیران چنته را ،
داستان عبدالله امینی خیلی باحال بود
خیلی وقت بود اینقدر خنده نکرده بودم
😂😂😂😂😂😂😂
#نوستالژی
#ارسالی_شهروندان
#کربلای_جبهه_ها_یادش_بخیر
🔹ارسالی جناب آقای محمدرضا غلامی
📷 دکتر سید عبدالحمید رضوی، حسن قاسمی، دکتر احمد ابوالحسنی، شیخ زاده، علی خان محمدی، پدر دکتر ابوالحسنی، حسن مطیعی معروف به حسن عبدالله پدر شهید حسین مطیعی ، حاج حسین جلیلی پدر شهیدان علی اصغر و محمدمهدی جلیلی
🔹 با تشکر از آشیخ حسین حاتمی بخاطر اصلاح نام افراد🙏
🆔 @chantehh
🏴 السَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی
🔰استقبال از زائرین سومین سفر کاروان پیاده امام رضا علیه السلام زینبیون بهاباد_یزد
🔹زمان : دوشنبه ۲۲ مرداد ماه ساعت ۱۷:۰۰
🔸مکان : گلزار بهشت محمدی شهرستان بهاباد
✔️کانال زینبیون
#پیام_شهروندان
✍ جناب حجت الاسلام آشیخ حسین حاتمی:
✅ یک کتابی خلیل حسن خلیل نوشته به نام: نجفیات
یعنی داستانهای اهالی نجف
حالا از داستانهای عبرت آموز بهاباد را کم کم جمع کنید به نام « بهابادیات »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پادکست_گرافی 👆👆
🏴 مظلومیت و غربت کریم اهل بیت (ع)
🎙 حجت الاسلام والمسلمین عالی
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یک_آیه
استاد عبدالباسط
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
🆔@chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز دوشنبه روز زیارتی
امام حسن علیه السلام
امام حسین علیه السلام
🆔@chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️ دوشنبه تون زیبا
🌸 الهی که ملودی
☕️ زندگیتون شاد شاد باشه
🌸 الهی دفتر
☕️ زندگیتون هر برگ برگش
🌸گل باران باشه و بس
سلام صبح دوشنبه تون بخیر ☕️🌸
🆔@chantehh
#داستانک
🌱 ارسالی از آقای محمدرضا حاتمی زاده
🔸در اون سال ها ژاندارمها میرفتن روستاها سرباز گیری من رو گرفتن بردند به سرباز خونه ای در مشهد…
هنوز ۴۵ روز نگذشته بود، که خیلی دلم برای خانواده ام تنگ شد اما مرخصی ندادن ،منم بدون مرخصی و پای پیاده، از پادگان مشهد تا طرقبه ( ۱۸ کیلومتر ) دویدم😲 و بعد از دیدن یکی دوساعته خانواده ، بلافاصله دوباره از طرقبه تا مشهد را دویدم و رفتم پادگان …
پادگان، که رسیدم دیدم گروهبان متوجه غیبت من و چند نفر دیگه شده ، همه رو به خط کرد و گفت دور پادگان رو باید بدوید (حدود۴کیلومتر)…
شروع به دویدن که کردیم بعد از 1000 متر همه سرباز های دیگه خسته شدند و افتادن اما من دور کامل دویدم و ایستادم…!
فرمانده ی گروهان که دویدن من رو ندیده بود، فکرکرد کلک زدم ،گفت مگه نگفتم دور کامل باید بدوی؟
گفتم دویدم قربان …گفت فضولی موقوف ..!دوباره باید بدوی…!
خلاصه، دو دور دیگه به مسافت 8 کیلومتر دویدم و سر حال، جلوی فرمانده ایستادم و همه مبهوت نگاهم کردن ونمیدونستن دوسه ساعت قبل ۳۶کیلومتر دیگه دویده بودم !!!😲
همین اتفاق باعث شد مسیر زندگیم تغییر کند…!
چون یک روز، من رو بدون اطلاع قبلی با یک جیپ ارتشی به میدان سعد آباد مشهد بردند ، برای مسابقه…
رییس تربیت بدنی تا من رو دید، گفت:
چرا کفش و لباس ورزشی نپوشیدی؟این پوتین لکنته چیه پاته؟
گفتم:کفش دیگری ندارم وخبر هم نداشتم اگر زودتر میگفتن گیوه داشتم !!گفت :خوب الان که دیگه دیر شده مجبوری با همین وضع بری سر خط الان مسابقه شروع می شه ببینیم چند مرده حلاجی ؟
خلاصه با همون پوتین گشادو لباس تنگ سربازی دویدم و دور اخر همه داد می زدن باریکلا سرباز ،بریکلاسرباز!!!
برنده که شدم دیدم همه می گن سرباز رکورد ایران رو شکستی …!
من اون روز با پوتین و لباس سربازی رکورد ایران رو شکستم و بهم کاپ نقره ای دادن…!
خبر رکورد شکنی من خیلی زود، به مرکز رسید و یکروز بهم امریه دادن تا برم تهران …
با اتوبوس به تهران رفتم و پرسان پرسان، خودم رو به دژبانی مرکز رسوندم و با فرمانده ی لشگر که روبرو شدم، گفت:
تو همون سربازی هستی که با پوتین رکورد شکستی؟ گفتم : بله قربان …گفت:چرا این قدر دیر اومدی و سریع من رو سوار ماشین کردند و به استادیوم امجدیه بردن، که قرار بود مسابقه بزرگی انجام بشه …!
مسابقه ی دوی ۵۰۰۰ متر بود و من کفش و لباسی رو که رئیس تربیت بدنی مشهدهدیه داده بود، پوشیدم و رفتم لب خط…!
یک دفعه بغل گوشم صدای وحشتناک تیری شنیدم و هراسان به این طرف اون طرف دویدم اطراف رو نگاه کردم ببینم چه خبره ؟ که دیدم رییس تربیت بدنی با عصبانیت می گه چرا ما رو نگاه میکنی نمیدوی؟ بدو..!گفتم من نمیدونستم این صدا چیه ؟
و من تازه فهمیدم ،که صدای شلیک تیر برای اغاز مسابقه بوده و چون مادر مشهد فقط با صدای (حاضر رو )مسابقه رو شروع می کردیم اینجا هم منتظر همون کلمه بودم ،نه صدای تیر …
خلاصه شروع کردم به دویدن و یه عده هم من رو هو و مسخره می کردن و می گفتن:
مشهدی تو از اخر اولی …!
دور سوم رو که دویدم تازه به نفر اخرگروه رسیدم و تازه گرم شده بودم …!
در دور بعد متوجه شدم، که نفر چهارم هستم و با خودم گفتم:
خدا رو شکر لااقل چهارم می شم…!
سه دور تا اخر مسابقه مانده بود، که دیدم فقط یک نفر با فاصله از من جلوتره…!
دور اخر خودم رو به پشت سرش رسوندم…
به خط پایان نزدیک می شدیم که یک آن جلو زدم و اول شدم …!
باز هم رکورد ایران رو شکسته بودم و از عزیز منفرد، که سال ها قهرمان ایران بود جلو زده بودم!!!!…!
این ها حرف های استاد علی باغبان باشی، قهرمان دوی ایران بود، که ۲۹ سال متوالی بدون حتی یک باخت، مقام نخست مسابقات را در ایران دارابود و جالب است، بدانید که تا به حال رکورد وی در هیچ رشته دو در دنیا شکسته نشده…!
باغبان باشی ۲۱۹ مدال از انواع مدالهایی اسیایی و جهانی را داشته و در 8 مسابقه ی المپیک شرکت کرده است .
🆔@chantehh
40.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر مادر اینجا بود...(۳)
به قلم:صدای سکوت
🎙حسینی پور
🆔@chantehh