#نوستالژی #خاطره_قدیمی ✍ از خاطرات خانم عصمت دهقان فرزند حاج محمدعلی ✅ قدیمیا یادشون هست که تنها مکتب خانه ای که هم قرآن در آن تدریس می شد و هم حافظ خوانی، مکتب ملاصغرا و آ مهدی بود‌ - که خدا امشب روح هر دو را قرین رحمت واسعه خود قرار دهد- اونهایی که من یادم هست هم مُلایی بودیم: اصغر حاجی حسین جلیلی، بلقیس همسر اصغر، خانم حاجیه زهرا حاتمی همشیره داود آقا ، مرحومه بی بی سیدمهدی و از آقایون هم مرحومان سید محمد و سید احمد رضوی، فاطمه خواهرم و افراد دیگری که ذهنم یاری نمی‌کنه اسماشون رو بخاطر بیارم .. من چهار پنج سال بیشتر نداشتم .. ماه رمضونا با اینکه بچه بودیم روزه هم می‌شدیم، ظهر که می شد ملا می گفتن برید چاشتتون را بخورید و بیاید منم می گفتم: ملا! امروز روزه هستیم. ملّا با تشر می گفتن: برید خونه چاشتتون را بخورید و سه بار صلوات بفرستید، بزنید درِ دهنتون روزتون پیوند میشه 😊 یه بارم خواهرم که یک جزء قرآنش تمام شده بود، قرآن سی جزء داده بودنش - ملا خاله بابام هم بودند - یه روز ظهر که می رفتیم بریم خونه رفتم پیش ملا گفتم: ملا منم قرآن بزرگ می خوام. 😒 ملا بهم گفت: برو خونتون یتا قند برا من بیار، قرآن بزرگ بدمُت. رفتم خونه به مادرم هِچی نگفتم، یه دونه قند برداشتم گذاشتم تو کیسم (جیبم)، وقتی پیششون رفتم قند توی جیبم رو در آوردم و گفتم: بیِد ملا قند براتون آوردم. مُلا یه خنده ای کردن و گفتن: خاله این قندا خودت بخور قرآن بزرگتم میدم ☺️ پسین که رفتیم خونه، خواهرم فاطمه برای مادرم تعریف کرد که عصمت اینطوری قند برای ملا آورده مادرم هم فردا صبح یه کله قند گذاشتن توی بقچه و گفتند ببر برای مُلا 🆔 @chantehh

#پیام_شهروندان ✍ توضیحات جامع و کامل جناب آقای ایمانی به قلم همسرشون سرکار خانم حاجیه فاطمه گرانمایه 🙏 🔸سلام، اول از همه تشکر از زحمات شما دو پسر خاله گرامی وکانال بسیار خوبتون در توضیح این عکس آقای ایمانی گفتند: این عکس مربوط به سال ۵۷ هست مردم در اوایل انقلاب پس از برگزاری تظاهرات نماز وحدت می خواندند. محل برگزاری این نماز، در عکس میدان شهدای گمنام فعلیه آقای ایمانی اون زمان تقریبا یازده ساله بودند و روی گریدری که خیابانهای شهرک فعلی را خاک برداری می کرده نشستند و عکاس این عکس هم آقای مسعود جلیلی بودند شاید علت اینکه یکی از بلوارهای منتهی به میدان شهدای گمنام وحدت نام گذاری شده به همین خاطر بوده است. 🆔 @chantehh

اگر مادر اینجا بود...(۵) نوشته:صدای سکوت 🎙حسینی پور 🆔 @chantehh

#پیام_شهروندان #خاطره_قدیمی ✍ گفتن نگِت 😊 سلام در مورد عکسی که از سفر به هند گذاشته بودد اون موقع ما بچه دبستانی بودیم و چقدر ذوق می کردیم فامیلامون رفتن سفر خارج ، اصلا یه چیز عجیب و غریب به نظرمون میومد ، خانم هوشمند با آب و تاب از سفر مرحوم پدرشون حاج احمد هوشمند برامون تعریف می کردن و از سوغاتیهای اونجا و لباسهای هندی تعریف می کردن و برای اولین بار تمر هندی آورده بودن مدرسه ما هم به عمرمون نه اسمشو شنیده بودیم نه شکلشو، فقط تمرهای خدا بیامرز حسین مطیع و مصادق رو می‌شناختیم😁 خدا میدونه چقدر هوسمون می شد یه دفعه از این تمرهای عجیب که مزه بهشتی می داد بخوریم و دوستمون خانم هوشمند لطف می کردن و یه ذره میذاشتن داخل یه تکه پلاستیک می آوردن مدرسه و به هر کدوم ما یه دنده آغشته به تمر میدادن😋 باور کنید هنوز مزه اونا رو فراموش نکردم ، یادش به خیر 😊 خدا حاج احمد هوشمند و حاج محمد مهدی ترحمی رو رحمت کنه 🙏 🆔 @chantehh

#اربعین 📷 حسن آقای حاتمی این عکس رو فرستاده از اکیپی که هر سال با هم میرن پیاده روی اربعین 🔹خدا پشت و پناهتون ✋ 🗓 امروز عصر، کاظمین 🆔 @chantehh

#نوستالژی #مردم_بهاباد 🔹ارسالی از سرکار خانم فاطمه سادات رضوی (حاج مهدی) 🔺دانشگاه کنده هو بهاباد 🗓 اواخر دهه ی ۵۰ 🔸از راست: شهید غنی زاده ، بالا آقایان علی هوشمند، محمد علی حاتمی، محمود ترحمی، مهدی رضوی(بابام) محمد مهدی ترحمی، سید حسین رضوی (پسر سکینه ذبیح الله) پایین: حسن نفیسی و احمد ترحمی 🆔 @chantehh

#طنز #ادبیات ✍ آقای اصغر جعفری با سلام و عرض ادب✋ شعری که تقدیم شما خوبان میشه جوابیه شعر ماشین رنو سروده حسن آقای حاتمی ( حسن شاه رضا) هست که با لطف جناب حسین آقا عبداللهیان و کسب اجازه از شاعر سروده شده ...امید است مقبول افتد.... چون شنیدم حاتمی نامی به شعرآمدپدید ذوق شعر بنده هم از جا پرید تار و پود شعر من درهم تنید مادرگیتی چو من شاعر ندید گفته ای هستی تو صاحاب رنو دیده بودی یک رنو حتّی تو خو؟؟ یادُمه که شاهرَضا،آن مرد پاک و با صفا داتسونویِ قرمزی داشتن،نه ماشین رنو اولین باری که دیدی یَک رنو ورجِکیدی و همی گفتی که بُوو!!! رَف تو کلّت تا خری ماشینو را بابت پولُش گَمونُم رفته ای گندم دِرُو توی گرما، توی سرما، جون به لب گشتی حسن تا که هَنچین(اینچنین) تو شدی صاحبْ رنو شُووِ اول هادِر ماشین شدی دو سه بار اَ خُو پریدی نصف شُو مشورت کِردی تو با اهل و عیال روز اول راهییِ مرکز شدی با اون رنو دُخترویِ کوچِکیِ تو در اومد اَ خونه یَک دفعه داد زد بی یِت(بیایید) بابا،نَنُو!!! آ حسن برق اَ سرِ تاسُت پرید🙈🙈 کای خدا دزد اومده بُرده رنو !!! دخترُت اَ ترس باباش و مامان طِفلکی با ترس و لرز اومد جلو گفت: بابا ، جوش نکُن جون نَنُو یَ کسی کوفته به گِلگیرِ رنو یادُتونه آحسن ماشینو را تا دیدِت آتِش گرفتید و اَلُو نامُسَلمونی همون شُو اولی کوفته بود تقّی به گِلگیرِ جلو گوشیا برداشته ، با اُوقات تلخ زنگ زدِت با ترس و لرز خونه نَنُو کای نَنُو بیچاره شد مَشتی حسن من چه جوری یزد برم با این رنو ؟ قربون کلِّی(کلّه ی)گَرُت غصّه نخور حاج خانم گفتن : حسن اِمرو نرو وختی (وقتی) دیدن که نداری حال و روز خونه یِ بابا شدی مهمونِ یَک مرغ و پُلو شاه رَضا گفتن : حسن ، جونِ دلُم دل بِکَن از لاشه یِ زردِ رنو گوش به حرفِ شاهرَضا دادی حسن پس صَباش(پس فرداش)گشتی تو صاحاب ریو(Rio) رنگِ این ماشین ،سفیدُ خوش رکاب قیمَتُش امّا شده پول دوازّه(۱۲) تا رنو!!! تا تَموم شَه قِسِّ(قسط) ماشینو ریو جای قَفقازی بُخور تو نونِ جُو (از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو) درپایان ضمن آرزوی توفیق برای استاد حاتمی ،اگرجسارت شدطلب عفو دارم... 🆔 @chantehh

#دنیای_قدیم سرنوشت عجیب سرباز بدشانش جنگ جهانی دوم! "کیونگ جونگ یانگ" جوان ۱۸ ساله کره ای بود که در سال ۱۹۳۸ توسط ارتش ژاپن از کشور اشغال شده کره به خدمت اجباری فراخوانده شد. ارتش ژاپن او را برای جنگ مقابل شوروی به جبهه ها اعزام نمود اما او پس از مدتی توسط ارتش سرخ به اسارت گرفته شد و ارتش سرخ نیز وی را در سال ۱۹۴۲ به جبهه های شرقی و مقابل آلمان نازی فرستاد. از بخت بد "جونگ یانگ" در سال ۱۹۴۳ به اسارت نیروهای آلمانی درمی آید و آلمانی ها نیز او را در سال ۱۹۴۳ و به منظور مقابله با نیروهای متفقین به ساحل نرماندی میفرستند . باز هم "جونگ یانگ" در سال ۱۹۴۴ و در جریان جنگ با نیروهای متفقین اینبار به اسارت چتربازان آمریکایی در می آید و نهایتا در سال ۱۹۴۵ توسط انگلیسی ها آزاد میشود. او باقی عمر خود را تا سال ۱۹۹۲ در Illinois آمریکا مستقر میشود. عکس مربوط به فردای روز اسارتش توسط نیرو های آمریکایی در ژوئن ۱۹۹۴ می باشد. 🆔 @chantehh

#حکمتهای_چنته اولين مردی که دختر به او ابراز علاقه می‌کند پدر اوست. پاسخی که پدر به ابراز علاقه او نشان می‌دهد برای رشد جنسی دختر بسیار حیاتی است. گرما، بازیگوشی و عشق پدر برای رشد جنسی سالم دختر بسیار مهم است. پدری که نقش طبیعی خود را به عنوان حامی دختر جوان خود نادیده می‌گیرد، بیشتر به روحیه دختر آزار می‌رساند. چنین دختری باید بقیه عمر خود را صرف بازپس‌گیری جنسیت خود کند ... دخترانی که در دوران کودکی از بی‌توجهی پدر رنج برده‌اند در هر رابطه‌ای دنبال آن توجه گمشده می‌گردند. #ژرفای_زن_بودن #مورین_مورداک 🆔 @chantehh

#نوستالژی #مردم_بهاباد 🔸ارسالی از جناب آشیخ حسین حاتمی 🔹از راست: مرحوم حاج غلامحسین جلیلی ، علی آقا سید مصطفی ، علی صالحی ، اکبر برهانی، نوجوان هم فکر کنم حسن رضاپور 🆔 @chantehh

#حکایت ❇️ عیادت از بیمار 🔺ارسالی از جناب آقای حسن لقمانی بهابادی مردي به عيادت بيماري رفت و مدّت طولاني در خانه او نشست. بيمار حوصله‌اش سر رفت و گفت: آدم‌هاي زيادي به عيادت من مي‌آيند و من نمي‌توانم خوب استراحت كنم. مرد ميهمان گفت: اگر اجازه دهي درِ خانه را ببندم تا كسي وارد نشود. مرد بيمار گفت: بله، اين كار را بكن، اما لطفاً در خانه را از بيرون ببند. 🆔 @chantehh

#یک_آیه 🎙صوت دلنشین استاد عبدالباسط 🆔 @chantehh

ای روز آفتابی ای مثل چشم های خدا آبی ای روزِ آمدن ای مثل روز، آمدنت روشن این روزها که می گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم اما با من بگو که آیا من نیز در روزگار آمدنت هستم؟ #قیصر_امین_پور 🌹 صبح آدینه انتظار بخیر باد 🌸 🆔 @chantehh

🔹حضرت امام خمینی (ره) : ما را چه رسد که با این قلم‌های شکسته و بیان‌های نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل الله جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست داده‌اند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده‌اند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی نموده‌اند. 🌺 سالروز بازگشت آزادگان سرافراز و جانباز به میهن اسلامی بر همه ی این غیورمردان بویژه آزادگان پرافتخار شهرستان بهاباد تبریک و تهنیت باد. 🆔 @chantehh

#موسیقی #نوستالژی 🎵 آهنگ پرخاطره « اندک اندک جمع مستان می رسند» با صدای استاد #شهرام_ناظری که یادآور روزهای باشکوه و به یادمانی بازگشت آزادگان سرافراز به وطن در آخرین روزهای مردادماه ۱۳۶۹ است. 🆔 @chantehh

#آزادگان_بهاباد 🔹ارسالی از خانم نسرین ترحمی 📷 تصاویری از نخستین آزاده شهرستان بهاباد آقای دکتر حاج احمد ترحمی در زمان اسارت و در روز خاطره انگیز آزادی در ۲۶ مرداد ۶۹ بر دوش زنده یاد محمد گرانمایه که همان روز صاحب دختری شده بودند و به یُمن آن روزهای آزادی و حماسه نام او را « آزاده » گذاشتند. 🆔 @chantehh

#ادبیات #گلستان_سعدی ☘️🍀☘️🌿🌱 🌻 پندی از گلستان سعدی: حکیمی را پرسیدند: چندین درخت نامور که خدای عز و جل آفریده است و برومند، هیچ یک را آزاد نخوانده‌اند مگر سرو را که ثمره‌ای ندارد، در این چه حکمت است؟ گفت: هر درختی را ثمره‌ای معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این است صفت آزادگان بر آنچه می گذرد دل منه که دجله بسی پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد " گلستان سعدی ، باب هشتم ، در آداب صحبت ، حکمت شمارهٔ ۱۰۷" 🆔 @chantehh

#آزادگان 🎥 مشهورترین فیلمی که از زمان اسارت آزادگان در دست است، حضور «ناصره شارما» خبرنگار هندی الاصل در اردوگاه «رمادی» عراق در سال ۶۲ هست. اردوگاه رمادی در آن سال محل نگهداری حدود ۱۰۰ نفر از اسرای ایرانی نوجوان و کم سن و سال از جمله آقای « مسعود رفیعیان بهابادی» آزاده سرافراز شهرمون بود. در این فیلم «مهدی طحانیان» نوجوان اسیر اردستانی از مصاحبه با خبرنگار زن مسلمان اما بی حجاب خودداری و او را مجبور به رعایت حجاب می کند. 🆔 @chantehh

#شهدای_بهاباد #آزادگان_بهاباد 🔸از راست: برادر آزاده حاج حسین شیخ زاده - برادر آزاده سید علی اکبر میرابراهیمی - شهید حسن اسماعیل زاده - شهید عباسعلی یوسفی - شهید غلامرضا گنجی 🆔 @chantehh

📷 عکاس این عکس تاریخی از ورود جناب حاج احمد ترحمی به بهاباد آقای محمدحسن امینی پور ( عکاسی حامد) هستند. 🆔 @chantehh

#آزادگان در سال ۹۶ آقای « علی محمد ذوالفقاری» فیلم مستند ۷۰ دقیقه ای در مورد اردوگاه رمادی و سرنوشت این ۱۰۰ نوجوان ساخت به نام « گزارش رمادی» که بسیار دیدنی است. «ناصره شارما» خبرنگار هندی الاصل پس از ۳۴ سال با حضور در تهران با اسیران آن اردوگاه دیدار کرد. دیدار او با مهدی طحانیان و خانواده اش از بخشهای جذاب این مستند است. آزاده عزیز آقامسعود رفیعیان بهابادی هم همراه با دوستان آزاده اردوگاه رمادی خود با ناصره شارما دیدار کرد که در عکس یادگاری آخر فیلم در کنار این خبرنگار هندی نشسته است. 🎥 برای دیدن فیلم کامل مستند «گزارش رمادی» روی اسم فیلم کلیک کنید. 🆔 @chantehh

#اربعین 🩺 ارسالی از سرکار خانم دکتر مریم جلیلی 💠 بیماری های رایج در پیاده روی اربعین 🔺قسمت سوم؛ 🔹مسمومیت داشتن حالت تهوع یکی از علایم واضح مسمومیت است  برای مقابله با مسمومیت باید به غذایی که مصرف می‌کنیم توجه کرده و از سالم بودن آن مطمئن شویم. شستن دست‌ها و رعایت علائم بهداشتی نیز می‌تواند تا حدود زیادی کمک‌کننده باشد. همواره در طول سفر باید به بهداشت فردی توجه داشت و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کرد. 🔹نفخ یکی از مهم‌ترین دلایل این مشکل، مصرف غذاهای چرب است که تخلیه معده را به تأخیر انداخته و ایجاد نفخ می‌کند بنابراین از مصرف غذاهای بسیار چرب و تند پرهیز کنید؛ در صورتی که ناچار به خوردن غذای نفاخ بودید پودر زیره سبز، آویشن و نعنا روی غذا میل کنید یا داخل دوغ و ماست‌های دربسته بریزید. 🔹یبوست استفاده از انجیر خشک، برگه زردآلو، آلو بخار و میوها مخصوصاً سیب از ابتلا به این مشکل جلوگیری می‌کنند. 🔹خستگی برای تأمین انرژی بدن، موادی مانند پسته، بادام، خرمای خشک، انجیر خشک، کشمش، مغز دانه‌های آجیل و کشک خشک همراه خود داشته باشید و به‌دفعات و به میزان کم در حین پیاده‌روی مصرف کنید. 🆔 @chantehh

#نوستالژی #مردم_بهاباد #ارسالی_شهروندان 📷 مرحوم حاج علی قربانی، حاج حسین محمدی نیا و محمد قربانی 🔸ارسالی از خانم مهدیه قربانی 🆔 @chantehh

#نوستالژی #ارسالی_شهروندان 🔹مراسم پاتختی ازدواج آقای حسن علیزاده در ۱۵ شهریور ۷۲ در منزل آقای علی علیزاده 🖤 روح حاج علی آقا ایمانی شاد 🔸ارسالی از خانم فرشته ایمانی 🆔 @chantehh