eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
19 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی @HOSSYN90 @Tayyebeee آگهی و تبلیغات 👇 @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
چَنتِه 🗃
⏰ تا چند دقیقه دیگه.... 👇👇 قد کوچه باباد، آفتاب ِصبح زمین خورده و نخورده اتوبوس آغ رضا آغا نسرین(
ِ قدِ کوچه ی باباد 🔺 قسمت دوم ✍ حسین عبداللهیان بهابادی آفتاب ِصبح، زمین خورده و نخورده اتوبوس آغ رضا آغا نسرین( نصری ) با اون بوق معروفِ مخوفِ کذائی از پیچ شهرک گذشته و انگار قراره کار خروس بی محل محله های بهاباد را که نیمه کاره مونده تموم کنه و راه و بیراه صدای «آیی آیی» این بوق که نه ، در واقع سور اسرافیل، ملت را که در خواب صبحگاهی قرارهاشونو تنظیم می کردند ، از خواب خوش بپرونه. ماها شبهایی را که درِ قلعه و خونه عمه شهربونو (مادر اُس ممد حاتمی) به صبح می‌رسوندیم حسابی دوست داشتیم . چرا که با صدای اتوبوس، از خواب پریده و با شعف و چشمان خواب آلوده، خودمون رو با پوشیدن دمپاییهای لنگه به لنگه جلوی مسجدجامع می رسوندیم و به سیلِ مسافران خیلی خوشبخت اتوبوس مشغول می شدیم ( البته از دید ما مغز نخودیهای کوچولو😂 ) و چنان به آدمهای از فضا آمده ی پشتِ شیشه های اتوبوسِ آقا رضا زُل می زدیم که اگر قرار بود ساعتها سرِ چنگو بنِشینیم و و کلّه های راس قَدِ این موجودات عجیب و غریب را بنگریم امکان نداشت خسته بشیم و پلک بر هم بزنیم . در این حال البته من گاهی بر اثر چرت زدن به زمین میخوردم و دوباره باسن مبارک را بر زمین کشیده و خودم را به محمدرضا می رسوندم و برادر بزرگتر با دست چنان بر گُرده ی من می‌کوبید که دادم به آسمونِ نمیدونم چندم می رفت و صدبار یاد گُرده مشتوهای ننه زمزم را گرامی می‌داشتم😏 باز این ممرضا بود که با لهجه کرمونی چنان میگفت :« چرت نِزن ، اتومبوسو رِ ببین » که انگاری ممکنه لحظه ی حساسی از اکشن ترین فیلم هالیوود یا بالیوود رو از دست بدیم و من در حالی که کلّه ای میخاروندم و با پشت دست نوک دماغمو میمالوندم، دوباره محو حرکات آکروباتیک جناب ابوالقاسم عشقی می‌شدم. اون روزا و در عالم کودکی، ابوالقاسم عشقی که را به راه گونی و یا وسیله ای را به جعبه بغل اتوبوس منتقل می کرد و یا بر روی سقف اتوبوس ، موتورسیکلت غُراضه ی از جنگ برگشته ای را با طناب محکم می کرد از نگاه ما، فرشته ی آسمانی از پیش خدا برگشته ای بود که در کمال خوشبختی در کنار آقا رضا آغا نسرین و در جوار دیوار رنگ و رو رفته ی مسجد جامع، در آن کله سحر می‌توانست سیگاری آتیش کنه و دودش را نصف به ریه و نصفش را به ما هدیه بده و با آن عینک ته استکانی و آستین‌های ورمالیده به مسافران بافق و یزد نهیب بزنه و بگه : «بِجیکِت بالا که میخِم بریم» 👺 و حسرت پشت حسرتِ ما بود که در پس اتوبوس پر دودِ آغا رضا که حالا داشت از کمرتای خیابونای بهاباد از نظرها ناپدید می شد، میدوید. تو راه برگشت، با ذوق، بوق شیپوری و بوق آیی آیی رو تمرین می کردیم و تا خود خونه ی عمه شربونو میدویدیم و همچون اتوبوس از خودمون گاز در می کردیم 🤣( فکر بد نکنت ، منظورم اینه که با دهنمون گاز می دادیم ) و الحق و الانصاف در تقلید بوق اتوبوس آغ رضا آقا نسرین هیچ کس به گَرد پای حسن عمو علیا ( عبداللهیان ) با اون لباس‌های منحصر به فردش نمی‌رسید. و ما بعد از رفتن اتوبوس که انگار دلهای ما رو هم با خودش برده بود تا خود یزد ، تا ساعت پنج عصر به انتظار می نشستیم و برگشتنش رو به اتفاق حسن عمو علیا جلوی دانشگاه کندئو لحظه شماری می کردیم و تصورمون این بود که یزد در کُره ی دیگه هست و اتوبوس آقا رضا در فضا سیر می‌کنه و مسافرانی فضایی را برای ما هر روز با خود به بهاباد می‌ یاره. یاد آغا رضا و مرحوم ابوالقاسم عشقی به خیر و گرامی . ادامه دارد . . . 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نوستالژی ِ#خاطره_قدیمی #قد_کوچه_باباد قدِ کوچه ی باباد 🔺 قسمت دوم ✍ حسین عبداللهیان بهابادی آفتا
📨 ✍ یکی از دوستان و همشهریای عزیزمون، همین الان با خوندن داستان اتوبوس و ابوالقاسم عشقی، لطفشون رو در حق چنته ایا تموم کرده و دویدن رفتن سراغ آلبومشون و با ارسال این تصویر پر خاطره نوشتن: «سلام ، شبتون بخیر حالا که صحبت از مرحوم ابوالقاسم عشقی شد عکسی از ایشون تو آلبوم داشتیم، مربوط هست به عروسی آقای حسن علیزاده که تو درگاه حموم محمد آباد داشتن تنبک میزدن» 🗓 شهریور سال ۱۳۷۲ 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#مردم_بهاباد حسین آقا شفائی؛ نور و صدائی ماندگار ✍ آقای فرهاد شجاعی 🔸حسین آقا شفائی از آن دسته ا
📷 از راست: زنده یاد حسین آقا شفائی، مرحوم مهندس مظفری، آقای محمد نفیسی و زنده یاد حاج علی اصغر گرانمایه 📨 ارسالی از جناب علیرضا گلزاری 🆔 @chantehh
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای اینجا برای عشق، شروعی مجدد است هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است 🏴 شهادت جانگداز هشتمین خورشید ولایت حضرت امام مهربان علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیت باد. شبتون بخیر 🥀 🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توجه. توجه😳 یک فرصت کمیاب 👇👇 خونتو الان نما کن تا سااااال اینده قسطشو بده👌🌹 این یک سرمایه گذاری عالیست برای ملکتون👏 ((هم زمان محدوده هم تعداد)) 🔶پیمانکاری حیدری🔶 ۰۹۱۳۷۴۷۵۴۸۳
🔰صفحه پانزدهم قرآن کریم 📖 سوره بقره، جزء ۱ 🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهرشناس قابلی 🎤 🆔 @chantehh
🚩 شهید علی اصغر جلیلی 🏴 و محمدحسن گلشن زاده، دکتر سید عبدالحمید رضوی و حسن قاسمی از بهاباد 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نوستالژی ِ#خاطره_قدیمی #قد_کوچه_باباد قدِ کوچه ی باباد 🔺 قسمت دوم ✍ حسین عبداللهیان بهابادی آفتا
به دنبال انتشار قسمت اول خاطره ی «قد کوچه ی باباد» و درج چند واژه و اصطلاح بهابادی، یکی از همشهریان با ارسال پیام زیر پیشنهادی رو مطرح کردن: 👇 «به نظر، بهتر نبود به جای واژه( کون خزو ) و از قبیل این کلمات واژه دیگه ای جایگزین می کردت؟ چون کانال چنته خیلی عمومیت پیدا کرده و همه قشری خواننده مطالب ارزنده و بسیار عالی کانالتون هستن، شاید نوشتن این کلمات محاوره ای جالب نباشه خسته نباشید جانانه به شما که زحمت زیادی برای چنته می‌کشید سالم و تندرست باشید.» این پیامشون ما رو به فکر فرو برد که کدوم مسیر درسته؟ 🤔 آیا باید فرهنگ واژگان گذشتگان را عیناً حتی با واژه های نامناسبش حفظ کرد یا با تطور و تکامل فرهنگی اجتماعی یک جامعه، می توان و باید برخی از واژگان ناپسند و نامناسب مانند «کون خزو» و «چُسدونه» را حذف کرد و اصطلاحات مناسب تر جایگزین کرد؟ نظر شما چیست؟ 🙄 لطفا در این نظر سنجی شرکت کنید: 👇 https://EitaaBot.ir/poll/i7d5 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نظرسنجی #پیام_شهروندان به دنبال انتشار قسمت اول خاطره ی «قد کوچه ی باباد» و درج چند واژه و اصطلاح
قبل از درج پیام استاد عزیزم جناب آقای محمدی نیا، بگم که ۱۶۰ نفر مطلب قبلی رو خوندن ولی فقط ۱۴ نفر تو نظرسنجی شرکت کردن 🙁😕😏 به قدر یه انگشت زدن کار داره 🤏جناب آقای حسین محمدی نیا در ارتباط با موضوع نظر سنجی بکار بردن بعضی کلمات و اصطلاحات بهابادی، خدمتتان عرض کنم من هم مانند این دوست عزیز موافق بکار بردن این نوع کلمات نمی باشم. چون این کلمات و اصطلاحات تقريبا قدیمی هست و امروزه بکار برده نمی شه بطوريکه جوانان و نوجوانان این اصطلاحات را نمی شناسند و تا حدودی در این موارد نزاکت رعایت نمی شود و ممکن هست از طرف دیگران سوژه ای برای دست انداختن ما بهابادی ها گردد عذرخواهی می کنم. مجدد از مساعی حضرتعالی و سایر عوامل این گروه تشکر می کنم.
«السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی(ع)» «هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود» 🏴 به مناسبت سالروز شهادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت ثامن الحجج(ع) ، مراسم سوگواری و مرثیه خوانی آن امام رئوف به یاد دوست ، همکار فرهنگی، رزمنده دوران دفاع مقدس و چراغدار فرهنگ و هنر یزد زنده یاد «عباس محمدی نیا» برگزار می گردد: 🗓 امروز چهارشنبه ساعت ۱۷ 🔺زیارتگاه همرزمان شهیدش ، حسینیه گلزار شهدای بهاباد از عموم ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت جهت حضور در این مراسم پر فیض و برکت دعوت به عمل می آید. «دوستان، همکاران و همرزمان آن عزیز آسمانی»
چَنتِه 🗃
#نظرسنجی #پیام_شهروندان به دنبال انتشار قسمت اول خاطره ی «قد کوچه ی باباد» و درج چند واژه و اصطلاح
جناب مهندس وحید دهقان سلام، در مورد این کلمه های قدیمی میشه واژه امروزی رو نوشت و شکل قدیمیشو با سانسور داخل پرانتز نوشت (...خزو)
📷 عکس تقریبا برای ۱۶۰ سال پیش از حرم امام رضا این تصویر منسوب به «لوئیجی پشه» عکاس ایتالیایی است و بین سال‌های ۱۸۴۰ و ۱۸۶۰ به ثبت رسیده باشد. 🆔 @chantehh
📨 ارسالی از خانم لیلا قطب الدینی 🔸از راست : شادروان کلثوم زمانی (گُرسُم عبدالله)رضا قنبریان،شادروان فاطمه هدایتی،محمود قنبریان ،اکبر قطب الدینی ،علیرضا قطب الدینی،معصومه حداد زاده،رقیه حداد زاده، 🔸کودک:لیلا قطب الدینی 🔸 احمد قنبریان،شادروان حاج فاطمه حداد زاده ،حسین حداد زاده،حسن هدایتی،شادروان کربلایی اکبر هدایتی و نفر جلو شادروان حسین قطب الدینی 🆔 @chantehh
📷 این عکس رو ببینین و لذت ببرین 😍 💌 جناب آقای مهندس مهدی خانی زاده محبت کرده و با ارسال این عکس زیرخاکی، «تیم ملی فوتبال بهاباد» را معرفی کردن: 🔸 فوتبالیست های بهاباد در تابستان  سال ۱۳۵۰ : 🔺از راست ردیف پشت : سید عباس رضوی- سید مهدی رضوی- محمد مهدی امینی- غلامحسین خانی زاده 🔻ردیف جلو از راست : سید حسین رضوی - رضا خانی زاده  - محمد مهدی خانی زاده 🔹 کانال جناب مهندس خانی زاده در تلگرام: 👇👇 ▫️https://t.me/khani561 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نوستالژی ِ#خاطره_قدیمی #قد_کوچه_باباد قدِ کوچه ی باباد 🔺 قسمت دوم ✍ حسین عبداللهیان بهابادی آفتا
آقای علی اکبر خادم زاده 🔸سلام خدمت جناب آقای عبداللهیان عزیز در رابطه با متن «قد کوچه بهاباد» از آنجا که نام پدر آغا رضا نصرالله بوده به ایشون میگفتن آغا رضا آغا نصری و کلمه نسرین به نظر من اشتباه است. چنته: با سپاس از تذکر به جای جنابعالی بله، اما چون بچه های اون وقت فکر می کردن «نسرین» درسته و همینجور ادا می کردن ، خاطره هم با ادبیات کودکان چهار دهه ی پیش نوشته شده و این کلمه در داستان بصورت «نسرین» اومده
📷 عکس قدیمی از پشت بام حرم امام رضا گروهی از علما و طلاب علوم دینی مدارس علمیه و رجال مشهد بر پشت بام حرم مطهر امام رضا علیه السلام دوره پهلوی اول عکاس غلامحسین همتیان 🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند « آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» «هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند از آن حریم قدسی ات آقای مهربان «آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند» 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نظرسنجی #پیام_شهروندان به دنبال انتشار قسمت اول خاطره ی «قد کوچه ی باباد» و درج چند واژه و اصطلاح
آقای اصغر جعفری 🔸با سلام و عرض ادب حقیر با نظر استاد محمدی نیا و جناب مهندس دهقان موافقم. البته حفظ اصالت و استفاده از واژگان اصیل بهابادی تا جایی که نزاکت و ادب رعایت شود،کارپسندیده ایست. در این خصوص عرض کنم بنده دو فرزنددارم که هر دو متولد و بزرگ شده و تحصیل کرده یزد هستند ولی خوشبختانه عِرق خاصی به بهاباد دارن وکاملا به لهجه بهابادی صحبت می کنند و تسلُّط ایشان به این لهجه شیرین از خودِ بنده بیشتره و از این بابت ازشون ممنونم...
📷 محله ی قلعه ی بهاباد در دهه ی ۶۰ 🔸 عکس از جناب حاج حسن قاسمی 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#مردم_بهاباد حسین آقا شفائی؛ نور و صدائی ماندگار ✍ آقای فرهاد شجاعی 🔸حسین آقا شفائی از آن دسته ا
📷 تصویری که جناب فریدون شجاعی از دوران جوانی خودشون در کنار زنده یاد سیدحسین شفایی فرستادن 🆔 @chantehh
امشب منتشر می شود 👇👇 قد کوچه باباد 🔺 قسمت دوم ... اون روزا حتی پدران و پدربزرگهای ما هم فکرش رو نمی‌کردند عنقریب بوی نفت ملی شده جناب مصدق مشامشان را بنوازد و بر گِرد چراغهای نفتی، دعای خیری به جون.... حسین طلایی که حکم برگ طلایی را برای مردم بهاباد داشت به ناگاه و در فکری طلایی کاری کرد کارستون.... شرکت نفت بهاباد که سراندر پایش بیست تا بیست لیتری بود شد خانه آقای طلایی روبروی دکون مختار و خدا می‌داند که احمد طلایی اونروزا با شیلَنگ های فَکَسنی در حین... ✍ حسین عبداللهیان بهابادی ✅ لطفا اگه کسی عکسی از پمپ بنزین بهاباد در قدیم یا تصویری از مرحوم حاج حسین طلایی داره برامون ارسال کنه 🙏 🆔 @chantehh