هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🌀🌀🌀
🌀🌀
🌀
🌀 معماهای غدیریه؛
(بخش اول):
🕋 #پیامبر_اعظم(ص) در آخرین سال عمر مبارک خود و بالتبع آخرین #حج خود (موسوم به #حَجة_الوداع) فرمان بسیج عمومی برای حضور حداکثری #مسلمانان در #مراسم_حج را صادر فرمودند و کمتر کسی از عدم شرکت در حج معاف شد.
حتی مسلمانان دورافتادهترین مناطق هم مشمول فراخوان #پیامبر_اکرم(ص) شدند، چنانکه در آستانه حج سال دهم هجری، پیک و پیغامی را از #مدینه روانه #یمن فرمودند که (آن زمان، #حضرت_علی(ع) در مأموریت یمن به سر میبردند) یا علی! بمحض دریافت این نامه با حداکثر تعداد از مسلمانان بسوی #مکه حرکت کن تا برای مراسم حج خود را به ما در مکه برسانید.
حضرت رسول(ص) با علم غیبی خود میدانستند (و در #خطبه_غدیریه خود هم بدان تصریح کردند که) آخرین سال حیات جسمانی خود را میگذرانند.
⁉️ حال معما در اینجاست که آن «بسیج سراسری امت» چه ضرورت (اهمیتی و اولویتی) داشت؟!
هر چه باشد، قاعدتا امر بسیار خطیری بوده است که چنان تدارکاتی را میطلبید.
ممکنست عدهای سادهانگارانه، خود را به این مطلب دلخوش نمایند که؛ حج؛ امر بزرگی در #اسلام است که #پیامبر خواستهاند تا مسلمانان ضمن حضور حداکثری خود، به عینه شاهد آخرین ظرائف و دقائق انجام #مناسک_حج توسط #پیغمبر اکرم(ص) باشند!
بدیهی است که این مطلب، توجیه سزامندی برای آن قصه نیست و این قضیه باید دلیل دیگر و مهمتری داشته باشد.
مضافا در مناسک آخرین حج پیغمبر، رویداد عبادی مهمی هم رخ نداد و چیز قابل توجهی به مناسک حج افزوده نشد. مهم از این لحاظ که اقتضای ضرورت نماید برای حضور حداکثری حتی #زنان_مسلمان و حتی معلولان آنان!
تنها اتفاق مهمی که حج حجةالوداع را از حج سالهای قبل متمایز میکرد، حضور لحظه بلحظه #علی(ع) در معیت پیغمبر بود، بگونهای که در چشم همه ناظرین به پیامبر بنشیند. یعنی صحنه بگونهای مدیریت شده بود که مسلمانان جهت دقت در آخرین ظرائف مناسک حج پیوسته مترصد و متوجه پیغمبر باشند و بالتبع پیوسته چشمانشان به جمال علی(ع) هم روشن میشد!
فلذا در طول مراسم حج، شخص پیغمبر در حکم یک #رسانه_اجتماعی در کانون مرکزی توجهات #مسلمین بود و علی هم دائما دیده میشد.
بنابراین در مراسم حج آنچه بیشتر از هر چیز در معرض توجه مسلمین بود، علی بود نه چیز جدیدی از مناسک حج.
⁉️ اما چرا علی؟!
معمای مذکور اما برای عدهای، قابل رمزگشائی بود. آنها که از دیرزمانی برای جانشینی پیامبر، دورخیز کرده بودند و محال بود که مهیای #خلافت #رسول_الله نبوده باشند. اما چه کسانی؟!
۱) نفوذیهای #یهود_عنود (به سرکردگی #عمر)
۲) سران سابق #مشرکین #قریش (به سرکردگی #ابوسفیان)
و بلکه قرائن پنهانی نشان از اتحاد نهانی آنها داشت.
بدینصورت که عمر و اصحاب او در صورت معرفی حضرت علی(ع) به #امامت_امت و خلافت رسولالله، اقدام به #کودتای_نظامی خشن نموده و تا مرز کشتن #ابوین_امت (#محمد و علی) پیش بروند. تدارک سلاح و حمایت کودتاچیان هم بر عهده #بنی_امیه و #یهودیان مکه باشد. شدت احتمال چنین کودتا و جنایت و خیانتی چنان بالا بود که پیامبر ترجیح دادند عجالتاً از اجرای نقشه خود برای تعریف و ترویج علی بعنوان خلیفه بعد از خود، در فرصت عالیه مراسم حج که همه مسلمانان حضور دارند، منصرف شوند!
البته پیغمبر بر جان خود چندان بیمناک نبودند ولیکن به هیچ عنوان حاضر نبودند جان علی را به خطر بیاندازند.
فلذا پیغمبر با نبوغ #سیاسی و #نظامی خود، اجرای #نقشه_دوم خود را پیشه کردند و بدون معرفی علی و اخذ #بیعت برای او مکه را ترک فرمودند.
در نقشه دوم اگرچه تعداد مسلمانان از لحاظ کمّی، قدری کاهش پیدا میکرد ولیکن کیفیت مطلوبتری داشت.
طبق نقشه دوم، پیغمبر دستور داده بود که در #غدیر_خم منبری از سنگ ساخته شود که البته چندان مرتفع نبود و بعداً لازم شد که با تجمیع #جهاز_شتران مسلمان هم قدری مرتفعتر بشود و هم آنان هم در #منبر و جایگاه مذکور مشارکتی ورزیده باشند.
⁉️ اما چرا غدیر خم؟!
...ادامه دارد.
🌀
🌀🌀
🌀🌀🌀
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
یومالغدیر ۱۴۰۰
💠
🆔 کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🥴خبط و خطای معرفتی دو
رئیس جمهور کمسواد ایران!!
بیت شعری از #حافظ روشنضمیر مشهور به #لسان_الغیب؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو #رئیس_جمهور #خارجی_خوانده قرار گرفته است:
۱) #دکتر_روحانی (#فریدون_سابق) در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹
۲) #دکتر_پزشکیان (#پوزیده_سابق) در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹
و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم #سیاست_خارجی کاملاً غلط برای #جمهوری_اسلامی #ملت_ایران با سوء برداشت از این شعر حافظ است!
آنها که گویا چندان بهرهای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها #معارف_اسلامی بلکه ادبیات و #فنون_ایرانی ندارند، #برداشت_غلط خود از عبارت بخشی #حافظ_شیرازی را ملعبه تصورات خود از #تعامل و #تقابل در سیاست خارجی قرار داده و پنداشتهاند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با #اجانب_مکار و #شیّاد است و در نتیجه، بصورت اجتنابناپذیری به نتیجه غلطی میرسند و آنگاه که مواضعشان به شکست میانجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) میجویند!
و ریشه این #فهم_غلط هر دو نفر و بلکه میلیونها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در #تدریس_غلط #دبیران_ادبیات فارسی، جستجو کرد!
و اما معنا و مفهوم شعر حافظ:
قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با #مکتب_نیشابور (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه #مکتب_تشیع قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین #معارف_ناب_اسلامی مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به #آیات_قرآن بود.
«عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
👌 حافظ میداند که وقتی #قرآن از #غیب به #بشریت عرضه میشود، مردمان چهار دسته میشوند؛ #مسلمانان، #کفار، #منافقین و #مشرکین
صرفنظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین میزنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان میستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور #دین_اسلام در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است:
۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصرهای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳)
۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحلهای را توصیه میکند:
۲/۱- دستور به مدارا و #فرصت_مطالعاتی قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵)
۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸)
بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آنها) میکند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و #سیاست_تقابل (و نه #سیاست_تعامل) است.
👌 نحوه مواجهه با #شورشیان و #اغتشاش_گران (کرگدنهای ویرانگر و کروکودیلهای غارتگر) هم دقیقاً باید همین #سیاست_شفاف_قرآنی باشد؛
۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند.
۲) به نادانان و #فریب_خوردگان باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا #توبه و #جبران نمایند.
۳) جاهلینی که مایل به یافتن #بصیرت و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند.
پ.ن.:
«با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسانالغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست.
فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار #مرض_جهالت یا #غرض_لجاجت هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟!
آیا ضرورت ندارد اینها قبل از ورود به پشت #میز_ریاست، ساعتی هم در #کلاس_اکابر بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۵/۱۱
🆔@chelcheraaqHM
💠
🎲هماندیشی چلچراغ معارف
🙏