eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
130 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
16 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🔥 + 💥 (= جنگ ترکیبی علیه انسان) 🙄 بدون 😳 فقر و فحشآء؛ دو قلوی جدائی‌ناپذیری هستند که هر کدام باعث نشو و نما و بقای دیگری است. فقر که بیاید فحشآء را هم بدنبال خود می‌آورد همچنانکه توسعه فحشآء باعث توسعه فقر می‌گردد. هیچ جامعه‌ای با فقر و فحشآء رنگ سعادت را نمی‌بیند همچنانکه هر جامعه مبتلی به یکی از این دو همزاد، به سعادت و رستگاری نمی‌رسد. در هر جامعه‌ای، تموج فقر موجب تموج فحشآء و تموج فحشآء موجب تموج فقر است. ، کلمات و را کنار هم قرار داده است تا بگوید که مفاهیم مخرب آن‌دو، مکمل همدیگر هستند برای آنچه که قصد تحمیل آنرا بر دارد. سوره بقره: «الشَّيطانُ يَعِدُكُمُ الفَقرَ وَ يَأمُرُكُم بِالفَحشاءِ ۖ وَ اللَّهُ يَعِدُكُم مَغفِرَةً مِنهُ وَ فَضلًا ۗ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» ﴿۲۶۸﴾ شیطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به فحشآء (و زشتیها) امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست. (به همین دلیل، به وعده‌های خود، وفا میکند.) تفسیری از این آیه ☝️را در اینجا ببینید👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1576 راهکار توحیدی اسلام، اضمحلال فحشآء از طریق و اضمحلال فقر از طریق است که این دو مطلب تفسیر و تبیین مفصلی دارند. گویا که فقر به تنهائی نمی‌تواند جامعه را به تباهی بکشاند همچنانکه فحشآء نیز به تنهائی قادر به اضمحلال نیست. اما هر دو که نقش‌آفرینی نمایند، هر جامعه‌ای به سرعت، می‌گردد. هم خارج از این شمول نیست. زنان و مردان، جلوه‌ای بارز از فحشآء است که فقرآفرین است. همچنانکه فقر زنان و مردان، آبستن فحشآء از جمله بدحجابی است. مبارزه با فحشآء بدون مبارزه با فقر یا مقابله با فقر بدون مقابله با فحشآء؛ آب در هاون کوفتن است. برای خشکانیدن ریشه‌های فحشآء و بدحجابی با فقر هم باید در افتاد. همچنانکه برای ریشه‌کنی فقر به بدحجابی و فحشآء هم باید تاخت. کلیه سیاست‌ها، قوانین، مقررات، مدیران و کارکنان دستگاه‌های گسترده (اعم از دولتی یا ملتی)، که توسعه فحشآء (و بدحجابی) را تسهیل می‌کنند باید مورد نقادی و اصلاح و مجازات قرار بگیرند همچنانکه اگر آن‌ها فقر را تسهیل می‌کنند باید مورد جراحی ولو خونین قرار بگیرند! مبارزه با فحشآء بدون مبارزه با فقر و بالعکس آن، هرگز به فرجام نیکی نائل نمی‌گردد. اگر نمی‌خواهید با فحشآء مقابله کنید با فقر هم نجنگید و اگر نمی‌خواهید با فقر مبارزه کنید با فحشآء هم نجنگید! زیرا به نتیجه دلخواهی نمی‌رسید! وقتی که شیطان با جنگ ترکیبی وارد جامعه شده است، برای شیطان‌زدائی از تار و پود جامعه، باید با فقر و فحشآء توأمان مواجه شوید. وقتی که (بتعبیر قالیباف در انتخابات۱۳۹۶) بخش قابل توجهی از جامعه (۹۶٪) گرفتار فقر و فلاکت و هستند، از چنین جامعه‌ای نباید توقع داشت که در فحشآء و و بی‌ناموسی و دیّوثی غرق نشود. شیطان، استاد همه‌فن‌حریف جنگ‌های ترکیبی، برای توسعه و تحکیم فحشآء (از تا ) حتماً و بلاتردید کسانی را در جای‌گاه‌هائی مؤثر (اعم از دولتی و عمومی)، نفوذ می‌دهد که جامعه را به فقر سوق بدهند. تولید و توسعه فحشآء همان «اتاق فکر» توسعه و تولید فقر است. 👌 اصلی‌ترین و مؤثرترین پایگاه تولید و تعمیم فقر، همانا در دستگاههای دولتی و حکومتی است. فلذا بدون ، ثمر معقول و مشروع و معروفی ندارد. منظور ما از «مسئولین» عبارت است از جبهه که در قالب (اعم از متواری و مستقر یا دست به سلاح و دست به قلم و...)، و که هر سه دسته را قرآن مشمول نامیده است. (سوره احزاب) و حکم مقابله با آن‌ها آنهاست با جامعه (با تبعید یا زندان و یا اعدام) ۱) منافقون (باطنشان با ظاهرشان زاویه دارد از ۰۰۱ درجه لغایت ۱۸۰ درجه و مهلک‌ترین ضربات بر پیکر جامعه از ناحیه اینهاست که بلاتردید در سطوح مختلف نظام نفوذ دارند) ۲) مرجفون (با اراجیف مستمر و شبکه‌ای خود، باورهای صحیح جامعه را هدف گرفته‌اند تا بطور کامل مضمحل سازند و نظام و ملت را رقم بزنند) ۳) مریض‌القلوب (بیماردل‌های شفاناپذیر که براحتی و را جابجا می‌کنند و همه‌چیز را وارونه می‌بینند و وارونه نشان می‌دهند و به هیچ صراطی مستقیم نیستند جز عناد و ستیز و ضدیت) 👈 ساختار ، فقیر با اعضائی ، و است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) تیر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم: 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 💠 🆔 ble.ir/join/M2E3OGRlOT 💠 🆔 eitaa.com/SayyedAlaaddin 💠 🆔 eitaa.com/GonbadeFirozeh
❌ خود تاکنون به هیچ کجا نرفته ❌ ⭕️ فقط یکبار، تاکید می‌کنم 👇 فقط یکبار حدود ۵۰ سال پیش، دو نفر به رفتن که البته مشخص نیست واقعا این سفر حقیقت داشته یا خیر ⁉️ حتی ممکنه برخی تصور کنن که به رفتیم 🛰 بله فقط بدون سرنشین به رفته، ولی خود تاکنون جایی نرفته 😏 ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 😳 استبدال و ! (بخش ۱): 🦓🦓🦓 🦓🦓 🦓 🦓 کاندیدهائی که در ۱۴۰۰ بی‌توجه به ، بدنبال تحمیل بر هستند!!! ⁉️ «اقتصاد مال خر است»! این عبارت عرفانی عمیق (که برای نیمی از دهه ۵۰ مطلب کاملا قابل درکی بود و برای نیمی دیگر غیرقابل هضم!) در سالهائی که گرفتار «رنجهای اقتصادی» گشتند، مورد طعن دشمنان و نابخردان به قرار گرفت! و اینک بعد از چهار دهه، گویا به همان نقطه‌ای باز گشتیم که اگر امام راحلمان، زنده بودند، مجددا همین عبارت را به کار می‌بردند! ⁉️ آیا وعده همان افزایش جو و یونجه اهل آغل و آخور است؟ آیا کماکان ما گرفتار «وعده‌های خرکی» هستیم؟! 👌هر انقلاب جامع و فراگیری معمولا نتیجه اتحاد دو جریان اجتماعی است؛ ۱. دردمندان ۲. دردمندان همیشه هستند عده‌ای که از «تبعیض‌های اقتصادی» و مادی در جامعه رنج می‌برند و لذا دنبال هستند. همچنانکه همیشه عده‌ای هم از «تذلیل‌های ارزشی» و معنوی در جامعه رنجور هستند و ایضا در جستجوی آمرین و عاملین اصلی هنجارشکنی‌های گستاخانه. هر جامعه‌ای دارای هنجارها، ارزشها، اعتقادات، پرستش‌ها و حساسیت‌هائی هستند (غلط یا صحیح/ درست یا نادرست/ معقول یا نامعقول/ زشت یا زیبا) که آن جامعه را تشکیل می‌دهند. هر گاه که این دو جریان (مادی‌گرا و معنی‌گرا)، در شناسائی باعثان و بانیان اوضاعی که مطالبات آنها را تهدید و تحدید می‌کند، به نتیجه مشترکی برسند، بدون تردید دست به همدیگر داده و انقلاب برپا می‌کنند. معمولا هیچکدام هم به تنهائی قادر به نبوده و نیستند. 🤝 در انقلاب ۱۳۵۷ هم دقیقا همین اتفاق روی داد و «دردمندان مادی» و «دردمندان معنوی» به این نتیجه مشترک رسیدند که مقصر اصلی این نابسامانی‌ها و بلکه «فلاکت‌های مادی و معنوی»، همانا است و لذا دست به اتحاد و بالطبع انقلاب زدند تا هر کدام به اهداف مادی یا معنوی (اقتصادی یا ارزشی) خود برسند. ولیکن چنین اتحادی بعد از پیروزی انقلاب، قطعا شکننده و ناپایدار است. زیرا عده‌ای بدنبال «تأمین مادیات کامل‌تر از پیش» برای خصوص خود هستند و عده‌ای هم بدنبال «تضمین معنویات أکمل برای عموم جامعه» هستند که معمولا هم این دو، هووی همدیگر هستند و ناسازگار و نهایتا باید یکی را حفظ کرد و دیگری را ناچارا طلاق داد! امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه)، «انقلاب عظیم ملت ایران» علیه رژیم پلید ۲۵۰۰ ساله و حامیان اجنبی آن را نامیدند تا برجستگی و تمایز «ابعاد معنوی انقلاب» بر «مطالبات مادی دنیوی» را در صدر توجهات جهانی قرار دهند و اینکه چنین طلاقی صورت نگیرد ولیکن وقتی که شنیدند، اولین دولت محصول انقلاب، اقدام به طرح «وعده‌های مادی» (ارزانی در حد مجانی شدن و و و...) نموده است، نگران شدند که مبادا بمرور زمان، «آرمانهای و انقلاب ایران»، تحت‌الشعاع «پایداری حاکمان» در از طریق «وعده‌های مادی» قرار گرفته و «انقلابی برای تعالی اسلامی» تبدیل گردد به «انقلابی برای اسافل شکمی» که در آن‌صورت، «ماهیت آدمیتی(الهی)» ملت به حضیض «ماهیت بشریتی(حیوانیتی)» تنزل می‌یافت. حیوانیتی که به آب و علف خود دل‌خوش باشد و... که مفهومی بجز «خریّت» ندارد. اساسا که در خدمت «خریت» و وجه حیوانیتی (رفاه و آسایش و مادیتی) است، حاضر است در این راستا حتی طمأنینه روحی و آرامش روانی انسان و بدتر از همه، را هم قربانی خود سازد. خریتی که بخاطر مشتی یونجه بیشتر به دیگران لگد بپراند و با مصرف بیش از حد جو بدمستی نماید و چارجفتک‌های بیشتری بزند! «اقتصاد مال خر است» مفهومی از انکار «مایحتاج بشریتی» ندارد (که کف مطالبات انسان بماهو انسان است) بلکه می‌خواهد بی‌توجهی به «نیازهای » و مهمتر از آن؛ غفلت از «حوائج » را بر نتابد. و اگر اسلامیتی برای انقلاب و ، متصور نبود، چه ضرورتی داشت، شخصیتی همانند امام خمینی (ثم الامثل فالامثل)، هست و نیست خودشان را برای پیشبرد و پایداری آن هزینه کنند؟! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بازرس ویژه ستاد انتخاباتی خیزش‌های مردمی؛ حامی آ.سیدابراهیم رئیسی ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ بخش بعدی 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1894 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ انسان خلیفه کیست؟ و خلافت‌ش چیست؟ در ؛ ؟ ؟ ؟ (نقدونظر به پیامی در یکی از گروه‌های مجازی در پیام‌رسان واتساپ سال‌های قبل): سلام این سخن جناب [آملی] قابل نقادی است. ، کدام است؟ انسان است ولیکن او چیست؟ صرف‌نظر از اینکه انسان، خلیفه (جانشین) کیست؟ ( یا ؟)، هم، نکته قابل تأملی است. خلافت را بعضی‌ها لیاقت تعبیر کرده‌اند که تعبیر غلطی است. آن‌ها پنداشتند که انسان، است و مقام خلیفة‌اللهی لابد لیاقتی است که به انسان فرموده است!!! این دیدگاه عالی‌ترین رتبه خلیفة‌اللهی را به (ص) می‌بخشد و جوابی هم به این سؤال نمی‌دهد که اگر چنین است چرا در بجای «اشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» نمی‌گوئیم؛ «اشهد ان محمدا خلیفته و رسوله»؟! و حال آنکه ترکیب «خلیفه+الله»، مجعول است و از و به منتقل شده و به غلط مشهور گشته است و در فاقد است. برخی دیگر از مفسرین (امثال حضرت آیةالله اعلی‌الله مقامه الشریف) خلافت بمفهوم لیاقت را برنتافته و آنرا به قابلیت تعبیر کردند! تا این «عنوان ظاهراً محترم»، مشمول گردد و اینکه؛ همه انسان‌ها خلیفة‌الله هستند!!! (نه فقط پیغمبر اکرم و...) ولیکن این تعبیر هم از آنجایی مخدوش است که ایضا مبتنی بر خلیفة‌الله پنداشتن انسان است که خلاف و و است. و حال آنکه بدون رهایی از و جعلی «خلیفه+الله»، نمی‌توان به خلافت پی برد و درک کرد که نه لیاقت است و نه قابلیت! و اما نگاه درست در این موضوع آنست که خلافت انسان، مفهومی بجز فرصت ندارد. خلافت برای انسان در زمین، فرصتی برای ، ، و است و در این فرصت می‌تواند بجای و به و برسد. و اما ترکیب ، الزاماً بمفهوم خلیفة‌الله نیست و لذا با تعریف خاصی، می‌تواند معقول و قابل قبول باشد. یعنی انسانی که هرگز نمی‌تواند خلیفة‌الله باشد، اما می‌تواند خلیفة‌الرحمن باشد که توضیح آن، مجال دگری می‌طلبد. فتأمل ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش اول): 👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سال‌ها قبل برای اولین‌بار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کم‌رونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم می‌کنم: بنظر این حقیر؛ ریشه در و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد! ، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ ، و خلاصه می‌کند. (کلمه را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه را بیشتر از مجموع آن‌دو به کار برده است) رفع (کاملا و و بعبارتی ) در اولویت اول این موجود است. تأمین (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد. تهیه (کاملا و ) در اولویت آخر این موجود است! مگر آنکه شده باشد به » که آنگاه این اولویت‌ها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد. معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه و حتی و باصطلاح بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند! ، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست. البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار می‌دهد. میل به دارد بر خلاف که عشق به دارد. لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛ ۱- بالحکمة ۲- الموعظة الحسنة ۳- جدل أحسن (جدل حسن هم و پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط ، آنهم بعد از بیان و انجام ) ... + نقادی یک نماهنگ: ⁉️ فراتر از فروتر! ⁉️ نژاد = مذهب ؟! ⁉️ بشریت =/= مذهب؟! 👌 که دشمن است در انسانها به أشکال مختلفی پیدا می‌کند. 👌 یکی از کاربست‌های شیطان، استفاده از برخی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست! 👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در ) را بر می‌انگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در ) را تهی و فاسد نماید! 🌀 اخیرا فیلمی در ، منتشر می‌شود که مثال روشنی از این است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور را می‌بینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامه‌ای نوع‌دوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم می‌سازند. تا اینجای قصه، همه‌چیز خوب پیش رفته است ولیکن پایان‌بخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جمله‌ای هست که بجز بهره‌برداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا می‌کند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»! و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی): الف) توجیه جمله اعوجاجی: ۱. و را همسان می‌پندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها بر عدم همرنگی با دیگران است. یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران می‌دانند و‌ خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم به دیگران می‌گردد. همچنین هم بلحاظ مراعات برخی قاعدتا دارای انضباطی در خود هستند که اجازه نمی‌دهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند. بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است. ۲. بشریت را در اینجا در مقابل (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است. در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است. و در موارد دقیق‌تر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه (ع) در روز هنگام تقاضای برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت می‌کند؛ «إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱) زیرا عربها ادعا داشتند که از هستند و لذا مرتکب رذالت نمی‌شوند! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش دوم): 👈 بنابراین چیزی (از قبیل؛ بشریت، انسانیت و حرّیت) بنیادی‌تر از گرایشات و اعتقادات نژادی و مذهبی هم وجود دارد که می‌تواند تعیین‌کننده رفتار اجتماعی انسانها باشد و آنان را به همگرایی و رفتار صحیح سوق دهد. 👌 ب) اشکالات قضیه: ۱- بشریت؛ در افواه عوام ممکنست در مقابل و پایبندی به و بالتبع عاری از صفات نیک انسانی و نوعدوستی به کار برود ولیکن بنده بعنوان یک محقق لازمست توضیح بدهم که؛ در نگاه قرآن کریم؛ بشریت همان حیوانیت است که البته شامل همه مشترکاتی می‌شود که همه انسانها با حیوانات دارند از قبیل؛ جسم و پیکر و اعضاء و‌ جوارح و نیز غرائزی که موجب حیات و بقای این مخلوق (حیوان ناطق؟!) می‌گردد. از بشره (و جمع آن) بمعنای پوست، مشعر بر کالبد ظاهری این موجود است. در واقع هم همان مجموعه‌ای از ترکیبات بافتهای حیوانی است که پوستی بر آنها کشیده شده است و آنچه از آن مشهود است پوست و جنبه فیزیکی آنست. فلذا بهتر است هنگام استفاده از کلماتی که قصد تخطئه حیوانیت و غرائز حیوانی را دارد بجای واژه بشریت از عبارت استفاده شود. ولیکن انسانیت هم (که در متون مشابه معمولا بعنوان یک «دین کامل» یاد می‌شود!) عبارت چندان مناسبی نیست. زیرا ایضا در ؛ بشر (در مقابل و و ؟) دارای دو بُعد وجودی دیگر هم است که وجوه افتراق این مخلوق از سایر خلائق است. انسان/انسانیت (از سه ریشه نسیان یا نَوَسان و یا إنس) بر خلاف بشر/بشریت (که جنبه دارد) دارای جنبه است. به عبارتی؛ بشریت ابعاد سخت‌افزاری و انسانیت ابعاد نرم‌افزاری ما را تشکیل می‌دهد. در نتیجه معمولا بشریت (=حیوانیت) در مقابل انسانیت (=معنویت) است که قاعدتا ترجیح بشریت بر انسانیت، در واقع ترجیح حیوانیت (سبُعیّت و بهیمیّت) بر انسانیت (عقلانیت و فرزانگی) است. 👈 انسان موجودی است که با دیگران و غیر خود و یا هوای نفس خود اُنس می‌گیرد. جویای انس و پذیرنده انس است و از آنجا که سریعا مأنوس می‌گردد، انسان نامیده شده است. این موجود حتی با و یا ترکیبی از این دو هم مأنوس می‌گردد (و و می‌شود!) تا آنجا که با آنها همذات‌پنداری پیدا کرده و یگانگی می‌جوید و معمولا دل کندن از آنها را هم بر نمی‌تابد! چنانکه هم‌اکنون حتی که داعیه (ص) دارد، متاسفانه دارای ماه‌هایی است که اسامی آنها عمدتا یادآور الهه‌های موهوم نیاکان آنهاست و حتی نظامی ایدئولوژیک مثل هم جرأت تغییر این اسامی کهنه‌پرستانه و موهوم را ندارد! 👈 انسان موجودی است که معمولا گرفتار نسیان و فراموشی است و همه چیز را براحتی فراموش می‌کند. فلذا انسان نامیده شده است. این تعریف در مقابل تعریف قبلی است و البته شگفت‌انگیز! 👌 طبق این تعاریف؛ انسان موجودی است که هم اهل أُنس آسان با همه‌چیز است و در عین‌حال اهل نسیان و فراموشی همان چیزهایی که با آنها مأنوس گردیده است! خلاصه: انسان موجودی است که با خود أنس می‌جوید ولیکن همزمان او می‌شود در حد «نسیاً منسیّا»! 👈 در وجه تسمیه انسان، انتساب انسان به نوسان هم خالی از وجه نیست! زیرا این موجود بعد از تعلق بر ، دارای مرتبه وجودی سومی می‌گردد متفاوت از روح و جسم و لذا نامیده می‌شود. نفس حالتی متغیّر در میزان وابستگی به روح یا جسم است. نفس گاهی به جسمانیت (حیوانیت) گرایش پیدا می‌کند و مظهر بشریت و پوستین‌گی و کدورت می‌گردد و لذا بهیمیت (گوسفندصفتی) و سَبُعیّت (گرگ‌صفتی) می‌ورزد که در این حالت نامیده می‌شود آنهم أماره به سوء! (إنّ النفس لَأمّارة بالسوء) ولیکن این نفس بلحاظ نوسانی که در طبیعت خود دارد گاهی هم به (معنویت) گرایش یافته و مظهر و آدمیّت می‌گردد فلذا حُرّیت و و عشقیت می‌ورزد که در این حالت نام می‌یابد. حد فاصل «نفس أمارة» تا «نفس مرضیة»، مراتبی است که به ترتیب از سطح بشریت لغایت آدمیت، عبارتند از: نفس لوّامة نفس عاقلة نفس ملهمة نفس مطمئنة نفس راضیة (قرآن: یآ أیّتها النفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة) بنابراین همان «نفس»ی است که در مراتب خود دائما در است. امروز است و فردا و پس‌فردا و شاید روزی با توجه به الهامات الهی بتواند به مرتبه و شاید و حتی به برسد که است. و ایضا ممکنست در یک سیر قهقرائی و ارتجاعی پیاپی سقوط کند و تا خود را به نیافکند، بیقرار باشد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش سوم): کلمه را بیش از ۳۰ بار به کار برده است و بیش از دو برابر آن از کلمه استفاده کرده است. ولیکن ما را محدود به این دو مفهوم نکرده است، بلکه ساحت سومی هم برای ما منظور داشته است که اشاره به ارزشمندترین بُعد وجودی ماست در قالب کلمه و مفهوم «آدمیت» که کمتر از ۳۰ آنرا به کار برده است! 👌 همان است که مقامی بس رفیع و تقریبا دست نیافتنی است! چنانکه ظریفی گفت: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل!» و دقیق دیگری تکمیل کرد که: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است»! آدمیت فراتر از انسانیت است همچنانکه انسانیت فراتر از بشریت است. 👈 در بشریت هیچکسی بر دیگری برتری ندارد حتی برگزیده‌ترین مخلوق خدا که معترف است به «قل إنما أنا بشر مثلکم»! در بشریت همگان مثل هم هستند ولو اینکه خواص جسمانی انواع تیره‌ها و نژادها با هم بسی متفاوت باشند؛ از سفید تا سیاه و از کوتاه تا بلند و... اما در انسانیت بلحاظ «نوسان نفوس»، تفاوت‌ها بسی هست که بلحاظ ناپایداری آنها ایضا نمی‌توان ارزیابی دقیقی از آنها به عمل آورد. ای‌بسا و زاهدی که یکشبه و بلکه در یک لحظه سقوط می‌کند و ای‌بسا و که مقبولیت پیدا کرده و صعود می‌یابد. (و المخلصین فی خطر عظیم)! ۲- و اما مذهب؛ مطلق‌گوئی و کلی‌گوئی در این حیطه، بسیار ابلهانه است. زیرا کدام مذهب؟ سؤالی است که اجازه نمی‌دهد کسی از جواب دادن بدان بگریزد. آیا هر مذهبی محکوم است؟! در حالیکه در زمین شاهد هستیم که بعضا تا ۱۸۰ درجه در مقابل همدیگر قرار دارند. مذهب علیه مذهب یک واقعیت و بلکه حقیقت است. به تعبیر قرآن؛ «لکم دینکم و لی دین» که بعد از تأکید و تکرار عجیبی بر مرزبندی و ، بیان می‌شود. ⁉️ محکومیت هر مذهبی به همسانی با نژادپرستی (در حالی که برخی مذاهب از جمله ، آنرا شدیدا تخطئه کرده و می‌کنند) چه وجهی از خردمندی و درایت دارد؟! ✅ محکومیت همه مذاهب بصورت یکپارچه، نهایت بلاهت و سفاهت است. و اتفاقا آفرینش صحنه‌ای که بهانه تحریر این مقال گشت، از تأکیدات مصرحه مذهب ماست. مذهبی که آن «رحمة للعالمین» است (و البته شمشیری آخته علیه بی‌رحم و و ) بنابراین در انتخاب عبارات و کلمات خود باید بسیار اهل دقت و نظر باشیم تا بخاطر اهمال‌گوئی، موجب تضییع ارزشهائی نباشیم که در ذات خود آنها را و می‌دانیم. و اینکه حواسمان به () باشد که با سلاح «ارزش علیه ارزش» ما را از الهی، دور نسازد. بنابراین بشریت (با مفهوم انسانیت و بلکه آدمیت) نه در مقابل است و نه بر مذهب حق برتری دارد. ⁉️ بشریتی که بجز حیوانیت (بل هم أضل) نباشد کی و کجا بر مذهبی که عین آدمیت (عاشق معشوق حقیقی و خادم للعالمین) است، رجحان دارد؟! فتأمل! و السلام ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) + ابعاد حکم‌رانی قرآنی؛ (جواب کوتاهی به سؤالی که دو سال قبل (۱۴۰۰) یکی از دوستان راجع به وجاهت برگزاری یک دوره آموزشی در موضوع «حکم‌رانی قرآنی» توسط یک مؤسسه فرهنگی، پرسید:) بسمه تعالی حکم‌رانی قرآنی چنانکه مستحضرید؛ در قرآن، ما را با سه عبارت؛ «آدم+انسان+بشر» معرفی می‌کند که نشان از سه بُعدی بودن ما دارد. در اینجا از استدلال و تعلیل این عبارت‌پردازی عبور کرده و به ابعاد اجتماعی (محتاج حکم‌رانی) جامعه سه ساحتی؛ بشریتی، انسانیتی و آدمیتی اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم. هر جامعه‌ای که دارد، نیازمندی‌ها و حوائج سه‌گانه‌ای دارد که عبارتند از: ۱) حوائج و توقعات بشریتی ۲) حوائج و توقعات انسانیتی ۳) حوائج و توقعات آدمیتی هر حکومتی بویژه از نوع ، ملتزم است تا به اجابت این حاجت‌ها و بپردازد. اجابت این نیازمندی‌های سه‌گانه، امری کاملا تخصصی است که قاعدتاً متخصصین آن باید تربیت شوند. امر خطیر حکم‌رانی قرآنی (متخصص در اجابت تمنیّات بشری، نیازمندی‌های انسانیتی و حاجت‌های آدمیتی جامعه) قاعدتاً رهین معرفت‌شناسی، برنامه‌ریزی و امکانات ضروری آنست. البته این امر یک است ولیکن در قالب «اُمّة یدعون الی الخیر» هم قابل پیشبرد است و بالتبع «السابقون السابقون؛ اولئک المقربون»! حال که «مرکز تربیت مدیران قرآنی» تحت پوشش «بنیاد قرآن» مصمم به رِدامندی جبّه «امة یدعون الی الخیر» است، باید مهیای «عزم عظیم»ی گردد. فلذا باید دید؛ چیستند و کدامند؟ ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
⭕️اسلام می‌خواهد که استقلال محفوظ باشد 🔹 که یک نفر را از آن صحرای گرم عربستان و از آن مرکز همه می‌کند و یک همچو بساط عادی و یک همچو هایی را می‌کند و یک همچو را ایجاد می‌کند. از شاهنشاهی این چیزها نمی‌آید. شبان [۱] است که می‌تواند راه بیفتد و در مقابل بایستد. 🔹از یک نفر نظیر خود فرعون این کار نمی‌آید. ما باید تربیت کنیم، نه‌ . می‌خواهد درست کند. می‌خواهد که محفوظ باشد، و استقلال با توجه به ممکن نیست حاصل بشود. این هایی که الآن هم برای آنطور ایجاد می‌کنند اینهایی‌اند که در نشسته‌اند و نمی‌دانند گرسنگی یعنی چه، 🔹فقط توجه به دارند و می‌ بینند که منافع خودشان را حفظ می‌کند، را حفظ می‌کند و منافع اینها هم تا آن حدودی که اینها محفوظ باشند برای خودش، حفظ می‌کند. یک همچو اشخاصی نمی‌توانند به فکر ملت و باشند. پی نوشت؛ [۱] منظورحضرت‌موسی‌علیه‌السلام‌می‌باشد بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel ☝️از پیام‌های وارده☝️ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۲۸) ارکان اسلامیت قرآن؛ حلقه وصل برهان به عرفان برای قربان بدون ، قابل استفاده رحمانی نیست، همچنانکه بدون قرآن، هدایت نیست و بلکه برهوت گمراهی و ضلالت در اوهام است. آیات قرآنی، ریشه در مفاهیم برهانی و فلسفی و منطقی دارند و عرفانی که سرشاخه قرآن است، می‌تواند را برای اهل برهان و عرفان قرآنی، به ارمغان آورد. یکی از ، است که اوج عرفان مبتنی بر قرآن و برهان است ولیکن مقدمه‌ای از عرفان دارد که «روز عرفه» موضوعیت بخشیدن به آن است و مقدمه‌ای ضروری برای ذی‌المقدمه فلذا عرفه و قربان، مکمل همدیگر هستند. بعبارتی؛ «عرفان بدون قربان»، إبتار و انحراف است و «قربان بدون عرفان»، انهدار و انحطاط و لذا هر دو باید مبتنی بر قرآن باشند، قرآنی که فهم آن محتاج برهان است، برهان ربّانی و سبحانی. در این‌خصوص، ملاحظه مقاله‌ای در موضوع «تقارن (و تقدم) زمانی عرفان (عرفه) با قربان»، که بسیار معنی‌دار است، مورد توصیه است. (👈اینجا👉) «قربان»؛ تکلیف اصلی «انسان»! ولی در پرتو برهان+قرآن+عرفان هدف از هبوط به دنیا، قربان شدن (تقرّب) اوست که باید ابتنایی از عرفان داشته باشد، عرفانی که تلألؤ آن از قرآن است، قرآنی که وحی آن با برهان، قابل فهم است. بنابراین فرایند اربعه علت خلقت و هبوط انسان در دنیا، عبارتند از؛ 💠 برهان =» قرآن =» عرفان =» قربان (تسلیم رب‌العالمین)؛ اهل برهان و استدلال است تا بتواند از قرآن، استفاده نموده و به عرفانی نائل گردد که او را قربان سازد. ، غایت است ولیکن بنیانی است که بنیاد آن، برهان و ، بهترین ابزار برای تحصیل و تصلیح برهان است. بنابراین تکفیر فلسفه، مسدود ساختن طریق استفاده از است، همچنانکه تفسیق عرفان، کشیدن خط بطلان بر فرآورده قرآن است. بالتبع بدون «برهان+قرآن+عرفان»، هیچ «قربان الی‌الله» و وصالی میسور نخواهد گشت. امام خمینی‌ره بعد از کرام علیهم‌السلام، أبَرمرد چنین مربع ناب و مقدسی بود: 💠 برهان + قرآن + عرفان + قربان مورد توصیه چنین اعجوبه‌ای، ارزش قربانی دادن و قربانی شدن را دارد و و ، بخوبی آنرا دریافتند، بدون کلمه‌ای کمتر یا بیشتر. «جمهوری اسلامی امام خمینی» با سایر جهانی صرفاً اشتراک لفظی دارد وگرنه معنی و محتوای آن هیچ‌گونه قرابتی با آن‌ها ندارد چنانکه خود حضرتش بدان تصریح فرمودند: «آنچه را که ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جاى جهان نظیرش را نمى‏بینیم.» (صحیفه امام/ج۵/ص۴۳۸) نکته مهم دیگری که در مانحن فیه، رخ می‌دهد اینست که امام وقتی نظریه دهها ساله «حکومت عدل اسلامی تحت نظر ولایت فقیه» خود را در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷ به ایده «جمهوری اسلامی» تغییر می‌دهند و آن‌را در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ به انتخاب عمومی می‌گذارند، به مدت یک سال، نه از «حکومت اسلامی» یادی می‌کنند و نه حتی از «ولایت فقیه»، سخنی می‌گویند! گویا که جمهوری اسلامی، ادغامی مکفی و آیینه تمام‌نمایی از هر دو مطلب «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» و عصاره هر دوی آن‌ها است و امام بدان رضایت دارند! تا اینکه ترس از (و عدم حفظ اعتدال نهضت+نظام) و افتادن مملکت به ، موجب می‌شود که به دخالت روحانیت در حکومت و استقرار ولایت‌فقیه در رأس آن، نمایند وگرنه تمایلی به مداخله در امور حکم‌رانی منتخبین ملت نداشتند و مسئولیتی بود که تحمیل شد از باب اینکه «حفظ نظام أوجب واجبات» است. حمله به «جمهوری اسلامی» و تلاش برای انحطاط و اضمحلال آن از همان زمان نام‌گذاری و طرح عنوان آن آغاز شد که خود امام بدان چنین اشاره کردند: «از آن اولی که صحبت جمهوری اسلامی شد، اینها شروع کردند به کارشکنی؛ 👈 یک دسته‌ای را تراشیدند به اینکه ما هم بگوییم جمهوری، اسلامی‌اش چیست؟! و عجب این بود که [می‌گفتند] ملت ما جمهوری می‌خواهد. جمهوری «اسلامی» یعنی چه؟! تا اینکه نگذارند «اسلام» پایش تو کار بیاید. اگر «جمهوری» باشد، همه کاری می‌شود با آن کرد. اما اگر جمهوری اسلامی باشد، اسلام نمی‌گذارد کسی کار[غلط]ی بکند. 👈 یک دسته دیگر تراشیدند، بگویند که «جمهوری دموکراتیک»، باز از اسلام‌‌ش فرار می‌کردند، 👈 یک دسته سومی هم که یک خرده می‌خواستند نزدیکتر بشوند و بازی بدهند ماها را، گفتند «جمهوری اسلامی دموکراتیک»! این هم غلط بود. ما همه اینها را گفتیم ما قبول نداریم.» (صحیفه امام/ج۱۱/ص۲۸۰) 👌 جمهوری اگر واقعی باشد، قاعدتاً دموکراسی در ذات آن، وجود دارد و نیازی به برجسته‌سازی آن نیست و اسلامی هم همان مربع مقدس ارکان اسلامیت است. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳اسفند۱۴۰۲ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۲): ... حیوان بپندارد! هم که قرار بود «بزرگترین دانشگاه تربیتی و انسان‌سازی ایرانیان» باشد، متأسفانه محض سرگرمی مخاطبین، به پخش فله‌ای چنین فیلم‌هایی پرداخته است بدون اینکه محتوای بعضاً مسموم آن‌ها را مورد نقادی هنری و حتی علمی قرار بدهد! ⛔️ نسبت تبرّجات زنان و کشتگان نوروزی! طبق آمارهای سازمان در طی ۱۰ سال اخیر، صرف‌نظر از ده‌ها هزار مصدوم و مجروح، هر سال بطور میانگین، حدود ۱٫۰۰۰ نفر در جان خود را از دست داده‌اند! و چندین برابر آن‌ها مصدوم، مجروح، مفلوج و از کار افتاده شده‌اند! هر سال ده‌ها هزار نفر با شتاب، زمین و زمان را بسرعت در می‌نوردند تا بیش از پیش از زندگی، لذت ببرند اما ناگهان خود را در و و و می‌بینند! چرا؟! چند سؤال قابل تأمل؛ ۱) چند درصد این کشته‌ها، در ایام نوروزی را بعنوان آگاهانه، انتخاب کرده بودند؟! ۲) چند درصد آن‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از و راهنمایی و رانندگی نداشتند؟ ۳) چند درصد آن‌ها به علت سهوی یا عمدی دیگران، ناخواسته به کام مرگ رفتند؟ ۴) چند درصد آن‌ها به علت خود را به آغوش و سایر عواقب تصادفات سپردند؟ ۵) آیا می‌توانیم کشتگان را گاو و بنامیم؟! ۶) آیا در قبال این و مادی، هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید؟! ⁉️ آیا پدیده شوم بی‌حجابی و را می‌توان به پدیده وحشتناک کشته شدن نوروزی، تشبیه کرد؟! ۱- چند درصد بی‌حجاب‌ها آگاهانه اقدام به خود می‌کنند؟ ۲- چند درصد ، به علت بی‌حجابی دیگران، به انحراف کشیده می‌شوند؟ ۳- چند درصد بی‌حجاب‌ها هیچ‌گونه اطلاعی از ، و معطوف به و بدحجابی، ندارند؟ ۴- چند درصد بی‌حجاب‌ها به علت «جدی نگرفتن» تأثیرات ویرانگر اجتماعی و فرجام شوم شُل‌حجابی در دنیا و آخرت، مرتکب این و می‌شوند؟ ۵- آیا حق داریم، مرتکبین بی‌حجابی را هم گاو و حیوان بنامیم؟ ۶- آیا در قبال این و روانی، هیچ‌کاری از ما برنمی‌آید؟! در بخش قبلی این مقاله، عرض کردم که سازندگان کره‌ای سریال تلویزیونی جامیونگ‌گو صریحاً می‌گویند؛ «آدم موقع پیاده‌روی، هم آدم می‌بینه و هم گاو و هم حیوانات دیگه. متاسفانه کاری هم از دستمون بر نمیاد»! (با ترویج چنین تفکرات غیرانسانی و نامعقول، جامعه در سراشیبی افسردگی (و پرخاشگری) و روزافزون، قرار می‌گیرد. چنانکه هم بدان مبتلاست!) ، چنین تفکر و مرامی را غلط می‌داند. اسلام، نه کشتگان نوروزی را حیوان می‌شمارد و نه بی‌حجابی را و نه می‌پذیرد که خیالمان را راحت کنیم به اینکه «هیچ کاری هم از ما بر نمی‌آید»! بلکه اولاً همه آن‌ها را می‌داند و ثانیاً تکالیف سنگینی را هم بر عهده دیگران می‌گذارد. (متبرجات یعنی زنان خودنما که عمداً یا سهواً، ظاهر فریبنده خود را به رخ دیگران می‌کشند. معنای اصطلاحی تبرّج برگرفته از آیه ۳۳ سوره احزاب است: «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لاتَبرَّجْنَ تَبَرُّج الجاهلیّةِ الاُولی' ...» و در خانه‌های خود بمانید و به شیوه پیشین تبرّج و خودنمایی نکنید). اسلام نه به تبرّجات و خودنمایی زن‌ها بی‌تفاوت است و نه در عین‌حال آن‌ها را یا (اذیت‌کننده) می‌داند. بلکه انسان‌هایی بر می‌شمارد که؛ ۱» نیازمند منصرف شدن از خودکشی روانی و معنوی و هویتی هستند. ۲» نیازمند آگاه‌سازی نسبت به ضرورت دنیوی و اخروی مراعات شئونات و هویت ارزشمند خود هستند. ۳» نیازمند آگاه‌سازی نسبت به بی‌حجابی آن‌ها برای دیگران و نیز برای خودشان و تهدیدات و همچنین برای خودشان هستند. ۴» همه کسانی هم که در معرض و بی‌حجابی و جامعه در فضاهای واقعی و نیز مجازی هستند، نیازمند و شدن هستند. (اگر متبرجات، ۱۰ درجه نیازمند هستند تا از آسیب‌زایی خود دست بکشند، ناظرین عمدی و سهوی آن‌ها ۱۰۰ درجه محتاج کار فرهنگی هستند تا از روح و روان‌شان آسیب‌زدایی گردد) ۵» نیازمند آن هستند که و آن‌ها مورد توجه و تذکر دیگران قرار بگیرد. ۶» بهترین، ضروری‌ترین، انسانی‌ترین، الهی‌ترین، واجب‌ترین و شدنی‌ترین کاری هم که از ما بر می‌آید، إعمال مراتب و مراحل سازنده امرونهی است. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 و در (بخش۸): 👈(بخش۱)👉 💠 👈(بخش۵)👉 شهادت = بیداری و ، نسبت عجیبی باهم دارند. چنانکه در حضرت علیه‌السلام فرموده‌اند: «لیستنقذ عبادک» یعنی؛ برای اینکه بندگان بیدار بشوند. در نزد ، چنان عظمت و ضرورتی دارد که می‌ارزد برای تحقق آن، حماسه‌ای مثل رقم بخورد. قالب الصادق(ع) ـ في زِيارَةِ الإِمامِ الحُسَينِ عليه السلام يَومَ الأَربَعينَ ـ : «اللّهُمَّ، إنّي أشهَد أنَّهُ ... بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ و حَيرَةِ الضَّلالَةِ و قَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا و باعَ حَظَّهُ بِالأرذَلِ الأدنى. (تهذيب الأحكام: ج۶/ص۱۱۳/ح۲۰۱، مصباح المتهجّد: ص۷۸۸/ح۸۵۷ بحار الأنوار: ج۱۰۱/ص۳۳۱/ح۲) عليه‌السلام ـ در زيارت عليه‌السلام در روز اربعين ـ : بارخدايا! من گواهى مى‌دهم كه آن بزرگوار ... خون خود را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از و سرگشتگىِ گم‌راهى برهاند، در حالى‌كه آنان كه فريبشان داد و بهره خود [از آخرت] را به [دنياى] پَست فروختند، عليه او هميار شدند! «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَةِ» و (شهادت می‌دهم) علیه‌السلام، جانش را در راه تو بذل و بخشش نمود تا بندگانت را از و نادانی و بخشد. «لیستنقذ» از «استیقاذ» به معنی چیزی را نجات دادن است و «جهالة» هم به معنی نادانی است. «حَیرَهِ» به معنی تحیّر و سرگردانی است. «ضلالة» هم به معنی گمراهی است. جهل و نادانی، ریشه همه گرفتاری­ها و بدبختی­های است. چنانچه (ع) فرمودند: «الْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ» جهل؛ اصل و ریشه هر بدی است. آری! «بیداری و نجات از جهالت و گمراهی»، ایجاب می‌کند، شخصی مثل امام حسین(ع) در با آن وضع فجیع، به برسند. در ، شهادت، مؤثرترین و اصیل‌ترین راه و روش بیدارسازی مردمان است. در همین راستاست که (س) هم بمناسبت شهادت در قسمتی از سخنرانی خود (۱۳۵۸/۲/۱۴) فرمودند: «بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود.»! (صحیفه امام جلد ۷ ص ۱۸۳) حضرت امام راحلمان، صریحاً «بیداری» را به «شهادت» نسبت دادند. زیرا که به راستی؛ «شهدآء»؛ «شمع» محفل بشریت‌ند. نسبت به همان روشنی و بیداری یعنی و شفافیت است. چنانکه این از همان آغاز ایران، بوضوح خود را به رخ همگان کشید. خونین گرامی‌داشت شهدای قیام (۱۳۵۶/۱۰/۱۹) قم در تبریز (۱۳۵۶/۱۱/۲۹) موجب تحرک مردم یزد شد و آنهم بنوبه خود تبدیل گردید به تداوم گسترده و سراسری زنجیره چلچله (بزرگداشت چهلم‌های در شهرهای ایران) در دستگاه الهی، آنچنان ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که خدای متعال برای آن، سنگین‌ترین سرمایه‌گذاری خود را انجام داده و می‌دهد و خواهد داد. البته قرار هم نیست که همه مردمان بیدار شده و خود را از اردوگاه و حاکم بر آن، بسوی و حاکم بر جبهه او جلّ‌جلاله خارج سازند، بلکه بیداری همان عده قلیلی که حیف است بیهوده جهنمی بشوند، کفایت می‌کند! همان‌ها که ناخواسته در چنبره فریب‌های بی‌شرف‌ها گرفتار می‌شوند! ولیکن در خصوص شهادت سیدین عزیزین؛ رئیسی و آل‌هاشم، بنظر می‌رسد که قضیه از این مطلب، پله‌ای فراتر است! عملکرد افرادی از قبیل؛ فریدون، صدیقی و ظریف در جای‌گاه‌هایی مثل؛ ، و در دهه اخیر، و را به چنان قهقرای تاریکی و سیاهی و ناامیدی و بی‌اعتمادی سراسری به روحانیت و دولت‌مردان ، سوق داد که یکی از بازخوردهای منفی آن؛ افسارگسیختگی روزافزون در است! در نیاز بود که این و ، خنثی شود ولیکن با قربانی کردن بهترین‌های روزگار در جای‌گاه‌های ، و و قرعه فال بنام حجج اسلام؛ و و دکتر امیرعبداللهیان افتاد؛ «لیسنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة»! 👈مرحوم آیت‌الله : گیرا است. کسیکه در تشییع شهدا شرکت می‌کند، گرفتار این می‌شود؛ این خون او را جذب می‌کند؛ او را منقلب می‌کند؛ او را از دنیا می‌کَند، دنیا را در نظر او کوچک می‌کند، خدا در نظر او بزرگ میشود، این مراسمی است که (علیه‌السلام) به آن نظر دارد. ..ادامه دارد. ✍ حسینی(منتظر) ۳/۳/۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت دوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! 👌 منظور از امتداد معنوی، جریانی است دنباله‌دار و مبدأ و مقصدی دارد که در حدفاصل اول و آخر آن، «صیرورت»ی رخ می‌دهد که تجلی همان «الیه المصیر» (و الی الله المصیر)ی است که بدان اشاره می‌کند. صیرورتی که از آغاز نشود همان «سآئت مصیرا» (و «بئس المصیر»ی) است که قرآن صریحا بدان هشدار می‌دهد که؛ «مصیرکم الی النار»! 👈 «ألا الی الله تصیر الامور» (س ۴۲/آ ۵۳) آگاه باشید که و گردیدن همه امور بسوی است. 👈 «أن اشکر لی و لوالدیک، إلیَّ المصیر» (سوره ۳۱/آیه ۱۴) ... [بر تو تکلیف است] که سپاسگزار باشی مرا و خود را و بسوی من‌ست فرجام صیرورت [اصیل و صحیح]. ☝️👇 😳(در این صیرورت؛ پدر و مادر در کنار پروردگار آنان می‌نشینند! فلذا بر اولاد؛ عظیم است و سترگ!)🤔 صیرورت الی الله و امتداد طویل مذکور را می‌توان به یا رشته و یا بزرگی نیز تعبیر کرد که دانه‌ها و قطعات متشکله آن با رشته‌ای بنام ، به همدیگر پیوند خورده و معنا می‌یابند. جورچینی که نخستین قطعه آن، دحوالارض باشد، بزرگترین پازل عالم وجود است. آری! سخن از در در است که رسول‌الله الاعظم(ص)، نیز حکم رونمائی نمادین و بلکه واقعی آنرا دارد. برای کشف نحوه چیدمان صحیح قطعات این پازل عظیم مهندسی‌شده می‌توان از هم بهره گرفت. 👌 این جورچین، بدون و (علیهماالسلام) کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون و حضرت (علیهماالسلام) کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون دحوالارض و معظمه، کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون معراج (ص) و حج‌البیت ، کامل نیست! 👈 دحوالارض عظمت خود را از این مجموعه گرانبها گرفته است. مجموعه‌ای که اولین سنگ‌بنای آن در عالم واقع، همین دحوالارض است. دحوالارض (۲۵ ذی‌القعدة) در بیان شگفتی از مولا امیرالمؤمنین(ع)؛ روزی است که؛ نخستین رحمت الهی از آسمان بر زمین نازل شد! 👌 نزول اولین رحمت از آسمان به زمین؛ چگونه صورت گرفت؟ با سر برآوردن نخستین نقطه خشکی از زیر دریاهای به هم پیوسته‌ای که سراسر را فراگرفته بودند! (نکته قضیه را گرفتید؟! «بیرون زدن اولین قطعه زمین از زیر آب‌ها (حرکتی از پایین به بالا)» در بیان (ع) «نزول رحمت از آسمان بر زمین» (تداعی ریزش از بالا به پایین) تعبیر شده است!) طولانی‌ترین امتداد معنوی در عالم وجود، (؟) از همین «نخستین رحمت» الهی آغاز شده و زنجیره طویلی از رحمت‌های الهی را به دنبال دارد تا برسد به الهی! ⁉️ به گاه سخن از که دحوالارض باشد، به الهی هم باید اندیشید که چیست و کدامست؟! زیرا دحوالارض؛ انگشت اشاره بسوی آخرین رحمت اوست. آخرین رحمت الهی کدامست؟ و کی؟ و کجا؟ نزول یافته یا می‌یابد؟ جواب این سؤال، رهین تفکیک این پرسش است که؛ در دنیا یا در آخرت؟! کدامیک؟ بنابراین باید پرسید: ۱. آخرین رحمت و نعمت الهی در کدامست؟ ۲. آخرین رحمت و نعمت الهی در کدامست؟ آخرین رحمت الهی در دنیا، در و روز ۱۸ ذی‌الحجة نازل گردید. در همان جای‌گاهی که فرمود: «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا ...» (سوره مائده/ آیه ۳) که اشاره به انتصاب مولا علی ابن‌ابی‌طالب (علیهماالسلام) و با او دارد. یعنی شکل‌گیری جریان رسمی و در دل تاریخ . در تقویم الهی؛ فاصله زمانی دحوالارض تا یوم الغدیر، است. چه چیز ثقیلی می‌تواند این دو روز گران‌سنگ را به همدیگر پیوند بدهد؟ فقط چیزی به سنگینی ۲۳ سال نبوت الاعظم(ص) می‌تواند نمادی از پیوند دحوالارض به باشد و بس! ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت سوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم در ریشه دارد و دحوالارضی که در امتداد زمانی خود از یوم‌الغدیر عبور نکند، «الی‌الله المصیر» نیست و شرح نهفته در امتداد دحوالارض لغایت بماند برای مجالی دگر، إن‌شآءالله، فقط همین قدر لازم به اشاره است که بخشی از عظمت و عزت دحوالارض وام‌دار یوم‌الغدیر است. بنابراین گرامی‌داشت دحوالارض، بزرگداشت یوم‌الغدیر هم است، با همان عظمت و شکوه و عزت! 💠 فرصت «، ، و »، صرفاً به المبارک، اختصاص ندارد، بلکه عیناً به دحوالارض نیز عطاء شده است تنها با این تفاوت که صیام شهرالله، است. لذا کسی که (صیرورت ) رمضان را درک نکرده باشد، در دحوالارض این را دارد که از دست رفته را نماید. ابوی که بود (مرحوم حجة‌الاسلام والمسلمین؛ حاج‌ حسینی و بنده هر چه دارم از اوست)، در شب و روز دحوالارض به گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویا ماه مبارک رمضان باز گشته است! او در عمل، ترازوی متعادلی را تصور و تصویر می‌کرد که سی شب و روز ماه مبارک رمضان در یک کفّه آن و شب و روز دحوالارض در کفّه دیگر آن بود! یعنی اهتمامی را که صرف کل ماه رمضان می‌کرد، همان میزان اهتمام را به دحوالارض اختصاص می‌داد! و اما اینکه؛ الهی در کدامست؟ ، در اصل، پایانی‌ترین «رحمت بی‌پایان» الهی را نشانه رفته است! آری! «رحمت بی‌پایان» او که نه است (و تفسیر غلطی از است که از وارد ما شده!) و نه ، بلکه «عطآئاً غیرمجذوذ» است. - مندرج در سوره کم‌نظیر - همان عطآء غیرمقطوع و همان رحمت بی‌پایان است. فلذا در دعای دحوالارض می‌گوئیم: «و اعطنا فی یومنا هذا من عطآئک المخزون غیر مقطوع و لا ممنوع»! 👌 دحوالارض؛ کلید و بی‌پایانی است که برای ذخیره شده است. 💎 آیا انسان به این گنج عظیم (و گران‌بهاترین گنج عالم هستی) دست خواهد یافت؟ ✅ صد البته آری، بشرطی که خود را در مسیر این مصیر و قرار دهد که صراطی بسوی است؛ قرب الی الله. ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 :قسمت چهارم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! نخستین به داده شد که متاسفانه اکثریت آن، را رها کرده بدنبال افتادند، غافل از اینکه از آنِ است و بس! ( و را چه به احدیت و صمدیت؟!) البته حارث (احدی از مجاهدترین ) توانست با عبادت کم‌نظیری خود را به مقامی برساند که (عزیز خدا) نامیده شود. وی حتی به مجاز ملاحظه نیز نائل گشت ولیکن سقوط وی از همان‌جا آغاز گردید! زیرا که را درک نکرد و کماکان دنبال بود فلذا گشت؛ أبلس! (و إبلیس شد!) عزازیلِ گشته، گمان کرد که شده و برای انتقامجوئی، علیه و بلکه حضرت رحمان، مبدل به و عدوّالله شد. او را إغواء نکرد بلکه او خود از همان زمان که را در زمین بحال خود رها کرد و به تنهائی در سودای تشرف به حال و احوال راهی شد تا شاید راهی بسوی بگشاید، در قرار نگرفت و صیرورتی نیافت و دچار گردید. همچون دیواری که بنیادش را کج نهاد و لاجرم در ثریا باید فرو می‌ریخت! بدیهی بود که نتیجه چنین استدراجی، ابلاس گردد. وی را پنداشت و شد تا آنجا که حتی به بودن خود نازید و خود را برتر از دید! (و ریشه خود را فراموش کرد و از یاد برد که آتشین بودن وی از سموم درخت شعله‌وری بود که آن درخت، خود ریشه در خاک داشت و پنداشت که همتراز است!) (نور؛ نار نیست. استدراج؛ توفیق نیست. ؛ إغواء نیست. ؛ نیست.) بنابراین جن در فرصت خود سوخت و به مقصد نرسید و شد. سوختن؛ نتیجه جن و انس است. حال نوبت دیگری فرا رسید که مستقیما از آفریده شد تا مسیر در پیش گیرد. شد و فرصتی یافت تا از به در آید و آنگاه به برسد. آیا چنین توفیقی را خواهد یافت؟! أحدی از یافت و اما چطور؟ ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 😳 استبدال و ! (بخش ۱): 🦓🦓🦓 🦓🦓 🦓 🦓 کاندیدهائی که در ۱۴۰۰ بی‌توجه به ، بدنبال تحمیل بر هستند!!! ⁉️ «اقتصاد مال خر است»! این عبارت عرفانی عمیق (که برای نیمی از دهه ۵۰ مطلب کاملا قابل درکی بود و برای نیمی دیگر غیرقابل هضم!) در سالهائی که گرفتار «رنجهای اقتصادی» گشتند، مورد طعن دشمنان و نابخردان به قرار گرفت! و اینک بعد از چهار دهه، گویا به همان نقطه‌ای باز گشتیم که اگر امام راحلمان، زنده بودند، مجددا همین عبارت را به کار می‌بردند! ⁉️ آیا وعده همان افزایش جو و یونجه اهل آغل و آخور است؟ آیا کماکان ما گرفتار «وعده‌های خرکی» هستیم؟! 👌هر انقلاب جامع و فراگیری معمولا نتیجه اتحاد دو جریان اجتماعی است؛ ۱. دردمندان ۲. دردمندان همیشه هستند عده‌ای که از «تبعیض‌های اقتصادی» و مادی در جامعه رنج می‌برند و لذا دنبال هستند. همچنانکه همیشه عده‌ای هم از «تذلیل‌های ارزشی» و معنوی در جامعه رنجور هستند و ایضا در جستجوی آمرین و عاملین اصلی هنجارشکنی‌های گستاخانه. هر جامعه‌ای دارای هنجارها، ارزشها، اعتقادات، پرستش‌ها و حساسیت‌هائی هستند (غلط یا صحیح/ درست یا نادرست/ معقول یا نامعقول/ زشت یا زیبا) که آن جامعه را تشکیل می‌دهند. هر گاه که این دو جریان (مادی‌گرا و معنی‌گرا)، در شناسائی باعثان و بانیان اوضاعی که مطالبات آنها را تهدید و تحدید می‌کند، به نتیجه مشترکی برسند، بدون تردید دست به همدیگر داده و انقلاب برپا می‌کنند. معمولا هیچکدام هم به تنهائی قادر به نبوده و نیستند. 🤝 در انقلاب ۱۳۵۷ هم دقیقا همین اتفاق روی داد و «دردمندان مادی» و «دردمندان معنوی» به این نتیجه مشترک رسیدند که مقصر اصلی این نابسامانی‌ها و بلکه «فلاکت‌های مادی و معنوی»، همانا است و لذا دست به اتحاد و بالطبع انقلاب زدند تا هر کدام به اهداف مادی یا معنوی (اقتصادی یا ارزشی) خود برسند. ولیکن چنین اتحادی بعد از پیروزی انقلاب، قطعا شکننده و ناپایدار است. زیرا عده‌ای بدنبال «تأمین مادیات کامل‌تر از پیش» برای خصوص خود هستند و عده‌ای هم بدنبال «تضمین معنویات أکمل برای عموم جامعه» هستند که معمولا هم این دو، هووی همدیگر هستند و ناسازگار و نهایتا باید یکی را حفظ کرد و دیگری را ناچارا طلاق داد! امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه)، «انقلاب عظیم ملت ایران» علیه رژیم پلید ۲۵۰۰ ساله و حامیان اجنبی آن را نامیدند تا برجستگی و تمایز «ابعاد معنوی انقلاب» بر «مطالبات مادی دنیوی» را در صدر توجهات جهانی قرار دهند و اینکه چنین طلاقی صورت نگیرد ولیکن وقتی که شنیدند، اولین دولت محصول انقلاب، اقدام به طرح «وعده‌های مادی» (ارزانی در حد مجانی شدن و و و...) نموده است، نگران شدند که مبادا بمرور زمان، «آرمانهای و انقلاب ایران»، تحت‌الشعاع «پایداری حاکمان» در از طریق «وعده‌های مادی» قرار گرفته و «انقلابی برای تعالی اسلامی» تبدیل گردد به «انقلابی برای اسافل شکمی» که در آن‌صورت، «ماهیت آدمیتی(الهی)» ملت به حضیض «ماهیت بشریتی(حیوانیتی)» تنزل می‌یافت. حیوانیتی که به آب و علف خود دل‌خوش باشد و... که مفهومی بجز «خریّت» ندارد. اساسا که در خدمت «خریت» و وجه حیوانیتی (رفاه و آسایش و مادیتی) است، حاضر است در این راستا حتی طمأنینه روحی و آرامش روانی انسان و بدتر از همه، را هم قربانی خود سازد. خریتی که بخاطر مشتی یونجه بیشتر به دیگران لگد بپراند و با مصرف بیش از حد جو بدمستی نماید و چارجفتک‌های بیشتری بزند! «اقتصاد مال خر است» مفهومی از انکار «مایحتاج بشریتی» ندارد (که کف مطالبات انسان بماهو انسان است) بلکه می‌خواهد بی‌توجهی به «نیازهای » و مهمتر از آن؛ غفلت از «حوائج » را بر نتابد. و اگر اسلامیتی برای انقلاب و ، متصور نبود، چه ضرورتی داشت، شخصیتی همانند امام خمینی (ثم الامثل فالامثل)، هست و نیست خودشان را برای پیشبرد و پایداری آن هزینه کنند؟! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بازرس ویژه ستاد انتخاباتی خیزش‌های مردمی؛ حامی آ.سیدابراهیم رئیسی ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ بخش بعدی 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1894 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 «بعوضة»؛ مثلی برای هدایت مؤمنین و ضلالت کفار و فاسقین! : «إن الله لا یستحیی أن یضرب مثلا ما بَعُوضَةً فما فوقها‌ فأما الذین آمنوا فیعلمون أنه الحق من ربهم و أما الذین کفروا فیقولون ماذا أراد الله بهذا مثلا؟! يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيرًا و ما یضل به الا الْفَاسِقِينَ» (بقره/۲۶) خدا هیچ باکی ندارد که پشه کوچکی را مایه بسیاری از انسانها و بهانه بسیاری از آن‌ها که فاسقند قرار دهد! در مقایسه مساحت غزه با و مقایسه آن با مساحت و مقایسه آن با و مقایسه آن با و هکذا الخ، می‌توان گفت؛ غزه همان بعوضة است! (و «فمافوقها»؛ همان )! امروزه دو میلیون نفره، بهترین مثل برای هدایت و ضلالت هشت میلیارد روی است. غزه؛ بهانه‌ای است برای گمراهی و همزمان برای هدایت اهل ایمان. (فاسقین؛ کسانی هستند که گوش‌شان بدهکار نیست!) واقعه وحشتناک چهل هزار نفر بویژه هزاران کودک بی‌گناه و مجروحیت ده‌ها هزار نفر و آوارگی صدها هزار نفر از اهل غزه توسط مورد حمایت ، موجب گشته است که فاسقین، وجود را انکار و تکذیب نمایند! با این توجیه که اگر واقعاً خدایی وجود دارد (که رحیم و رحمان و نیز عادل و رئوف هم است)، چگونه چنین جنایاتی را تحمل می‌کند و حتی اجازه می‌دهد که جنایتکار هم به حمایت همه‌جانبه از این بپردازد؟ پس کو خدا و عدالت و رحمت او؟! ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۵ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نماز؛ کوفتن درگاه حق با تمام وجود قال رسول الله (صلی‌الله علیه و آله): «إنَّ المُصَلّي لَيَقرَعُ بابَ المَلِكِ و إنَّهُ مَن يُدِم قَرعَ البابِ يُوشِكُ أن يُفتَحَ لَهُ» یعنی؛ نمازگزار، درب خانه فرمانروا[ى جهان] را مى‌كوبد و هر كه درِ خانه‌اى را پيوسته بكوبد، اميد است كه به رويش گشوده شود. (نهج‌الفصاحه/ص۸۲۷ و مسندالشهاب/ج۲/ص۱۸۸) دکتر شریعتی (مجموعه آثار۲/خودسازی انقلابی): «... این بعد اجتماعی و سیاسی امر، اما مولوی به یک بعد وجودی و فلسفی و عرفانی هم اشاره می‌کند و ببینید که برداشت مولوی در و : «سبحان ربی العظیم و بحمده، سبحان ربی الاعلی و بحمده» چیست. می‌گوید: گفت پیغمبر رکوع است و سجود بر در حق، کوفتن حلقه وجود چه جور است؟ چه جور قضیه را می‌فهمیده و چه منظره‌ای به ذهنش می‌رسیده است؟ تصویر را از زندگی یک سوار تنها در یک صحرا گرفته است. مسافری تنها در جاده‌های قدیم سواره می‌آمده است. شب شده، بیابان است، چراغی نیست، قهوه‌خانه‌ای نیست، راهداری نیست و بیا و برویی نیست. ماندگی، آوارگی، تنهایی، گرسنگی، احتیاج به آب، احتیاج به غذا. ناگهان به در قلعه‌ای می‌رسد، نیمه شب، در قلعه بسته است، چکار می‌کند؟ احساس شدید به اینکه اینجا پناهگاه است، در اینجا آدم هست، غذا هست، زندگی هست، نجات از آوارگی و وحشت و گرگ و سرما و برف هست. و براساس این احساس می‌خواهد خود را هرچه زودتر به درون قلعه بیندازد. چکار می‌کند؟ حلقه در قلعه را تندتند می‌زند. انسان هم در پهنه وجود، درعرصه زندگی، تنهای تنها، هراس‌زده ترسیده‌ای است که در برابر در پنهانی آنطرف این جهان، آنسوی زندگی، دری که بر رویش بسته است، هر روز سرش را مثل حلقه می‌کند و هی می‌زند به این در که یعنی: باز کن. گفت پیغمبر رکوع است و سجود بر در حق، کوفتن حلقه وجود والسلام» 👌 ۱۷ بار رکوع و ۳۴ بار سجده یعنی ۵۱ بار حلقه شدن برای کوفتن درگاه حق لایزال! یعنی ۵۱ بار برقراری ارتباط و اتصال از به ! یعنی ۵۱ بار رجوع به ! یعنی ۵۱ بار فرم ظاهری بخشیدن به محتوا و باطن ! انسان بدون رجعت کبری در؛ ۱) (قیامت و محشر و آخرت) دستاوردی بجز و نخواهد داشت. ۲) در (بازگشت به قیام و سلطنت شکوهمند و غیرقابل تصور ۵۰٫۰۰۰ ساله امام آخرالزمان)، غایب خواهد بود. ۳) در (بازگشت از بیداری و هوشیاری و تعقل پس از خواب و بیهوشی و جنون)، آرامشی متین و حتی آسایشی ماندگار نخواهد یافت. انسان در رجعت کبری (إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون) نهفته است و نماز پنجگانه شبانه‌روزی، ترکیبی جهادی از و پیاپی برای چنین رجعتی مقدس است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الم ﴿١﴾ ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿٤﴾ أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾ از زمانی که به کرده است، پشت دروازه‌های رستگاری، جا مانده است و برای بازگشت به ، هیچ راهی ندارد بجز رجعت کبری. بنیاد اسلام (از جمله نظام سیاسی آن) بر پنج «یُـ» استوار است: ۱- «یُــؤمنون بالغیب» ۲- «یُــقیمون الصلاة» ۳- «مما رزقناهم یُــنفقون» ۴- «یُــؤمنون بـما اُنزل ...» ۵- «و بالآخرة هم یُــوقنون» حی علی الفلاح حی علی الصلوة حی علی خیرالعمل طبق آیات آغازین طولانی‌ترین سوره قرآن، رهیافت به هدایت الهی و راه فلاح و رستگاری در پنج امر نهفته است: 👌ایمان به غیب، 👌ارتباط با عالم غیب (نماز)، 👌انفاق از آنچه رزق است، 👌ایمان به وحی مُنزَل 👌یقین به آخرت. این امور خمسه در طول همدیگر قرار دارند که ایمان به غیب سرآغاز و بنیاد آنهاست. بدون ایمان به غیب، گزارش عبادات (ایاک نعبد و ایاک نستعین) به عالم غیب، معنا و مفهومی ندارد. مهمترین عبادتی که ارزش گزارش به غیب (در قالب نماز) را دارد، است که اصل عبادات است. گویا که اگر انفاقی صورت نپذیرد، عبادتی هم رخ نداده است تا گزارش گردد! «مما رزقنا» بطور کلی، شش نوع است که انفاق آن‌ها، همان «وسع»ی است که هر انسانی به میزان برخورداری از آنها مکلف است (لا یکلف الله نفسا الا وسعها) وسع و ظرفیت هر نفسی همان ارزاق ششگانه اوست. یعنی؛ وسع، توان، مهارت، قوت و قدرت؛ ۱- تن‌افزاری ۲- مغزافزاری ۳- دل‌افزاری ۴- فن‌افزاری ۵- مال‌افزاری ۶- ربط‌افزاری لا حول و لا قوة الا باللّه گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری اللهم عجل لولیک الفرجسیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 👌ضرورت (اولویتی و اهمیتی) در اثبات حق مالکیت بر مایملک ۱) این علیرغم اینکه است (و !) و نیز علیرغم آنکه برای طعمه مهیا شده، رنج و زحمتی نکشیده ولیکن بر اساس خود در نخستین اقدام برای سلطه بر طعمه، بگونه‌ای رفتار می‌کند که آنرا باید عملی ارزیابی کرد. هم در اثبات و حفظ مالکیت خود باید مانند شیر رفتار کند وگرنه چیزی برایش باقی نخواهد ماند! ۲) نبردهای طولانی بین رژیم‌های و نهایتاً به توسط انجامید و برای دفاع از خود به متوسل شد! زیرا طی جنگ‌های جهانی، شده بود و دیگر سلطان جنگل نبود. ۳) به فراخور و فروپاشی آن، اروپا (بویژه ) در صدد برآمد که خود را از رها سازد و لذا راهکار را در دید و برای این اتحاد، مماشات در همزیستی با همسایه‌ها در اولویت قرار گرفت. ۴) برای حفظ خود بر اروپا، را بر تحمیل کرد تا از شمال آسیا را بازسازی نماید. ۵) () که گویا در سودای مستقل است، اولین سفر خود را از شروع کرد و سیاست را به رخ بصره کشید تا مرزهای و ، کاملاً باز شوند! نه برای حمایت از تردد کوله‌برهای کرد بلکه برای اهدافی بزرگتر و مرموزتر! ۶) تردد میلیون‌ها زائر ایرانی و عراقی گویا در نظر پزشکیان، نیست! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 غافل‌گیری‌های شگفت‌انگیز الهی! (قسمت اول): 👌 دار است و هیچکسی هم در این دنیا باقی نمی‌ماند. همه رفتنی هستند و هستیم. و و و کتابی هم هست و بنا هم بر این نیست که اینجا بهشت مراد باشد. این‌جا معجونی از بهشت و جهنم درهم آمیخته است که پی‌درپی جایگزین هم می‌شوند تا ، همه‌رقمه مبتلی و شود. آری! مهم اینست که چگونه از پس برآئیم؟! که همگان پیوسته در حال ابتلاء به انواع آزمون‌ها هستند. 👌طراح این صحنه‌ها خود خداست برای آزمایش انواع انسان‌ها و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که اوضاع () وفق مراد ما یا تابع خواهش دیگران باشد! اصلاً طراحی‌های خدا چنان خلاقانه هستند که انسان‌ها معمولاً غافلگیر می‌شوند! غافل‌گیری‌های شگفت‌انگیز و عجیب! شاید برای این که این غافل‌گیری‌ها موجب جذابیت خاصی هم باشند! (تا شاید قابل تحمل باشد!) معمولاً وقایع درهم تنیده‌ای چنان رخ می‌دهند که انسان‌ها اکثراً انتظار آن‌را ندارند! فلذا معمولاً هم کسانی می‌توانند در (و شاید در ) باشند که بتوانند با انواع حوادث سریعاً سازگاری پیدا کنند و شعارشان این باشد که؛ «هرچه پیش آید، خوش آید!» . بقول طلبه‌ها؛ «الخیر فی ما وقع»! و فرقی هم نمی‌کند که آنچه پیش می‌آید است یا !؟ 👌فراوانی پیشامدهای غیرمنتظره گاهی آنقدر زیاد می‌شوند که انسان احساس می‌کند، طراح صحنه () تعمداً و پیاپی بقول جوان‌ها می‌زند! فلذا انسان‌ها غرق در انواع معماها هستند و حل آن‌ها سرگرمی جالبی برای اهل فلسفه و اهل و تعمق و تأمل هستند! و در ، صریحاً و می‌فرماید؛ چیزهایی برای شما پیش می‌آید که از آن‌ها بدتان می‌آید و حال آنکه ممکنست خوبی و خوشبختی شما در همان باشد و بالعکس ممکنست با چیزهایی مواجه شوید که خوشتان می‌آید و حال آنکه ممکنست موجب بدبختی و بدی شما باشد! یعنی تا این حد، خدا صحنه را پیچیده می‌چیند که رخدادهای آن، نه تنها غافل‌گیر کننده هستند بلکه قرین سوءتفاهم هم هستند! به عنوان نمونه از پیچیدگی‌های و عالم خلقت (عالم شهود ذیل عالم غیب) خوب است در این دو آیه قرآنی، تدبری بورزیم: 🔰 «وَ عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (بقره/۲۱۶) چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید. 🔰 «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ (فجر/۱۵) وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ» (فجر/۱۶) اما انسان (کم ظرف ضعیف بی‌صبر) چون خدا او را برای آزمایش و امتحان کرامت و نعمتی بخشد در آن حال (مغرور ناز و نعمت شود و) گوید: خدا مرا عزیز و گرامی داشت! و چون او را باز برای آزمودن تنگ روزی کند (دلتنگ و غمین شود و) گوید: خدا مرا خوار گردانید! 👌یعنی میزان و شدت غافل‌گیری‌های الهی در چنان عمقی از کار و زندگی انسان‌ها اتفاق می‌افتد که حتی را در معرض اتهامات قرار می‌دهد!😳 👌 علت گرفتاری انسان‌ها به ، نادانی یا کم‌دانی آن‌ها نسبت به عوالم پیرامونی خود است. «... وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (قرآن/اسراء/۸۵) به تعبیر : «تا بدان_جا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم»! انسان‌ها چندان شناختی از تأثیرات بر ندارند. فلذا دائماً در حیرت و سرگردانی به سر می‌برند. 👌اوضاع انسان در دنیا، بصورت روزافزون، چنان پریشان و غیرمنتظره است (و در آخرالزمان بصورت مضاعفی، تشدید خواهد شد!) که انسان‌ها غرق در حیرت و شگفتی و پندارهای عجیب و غریب شده و می‌شوند تا آن‌جا که شرایط حاکمه را غیرواقعی و بلکه جلواتی از افسانه و افسون تلقی می‌کنند و به تعبیر : ده‌روزه مِهر گردون، افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را 👌در چنین اوضاعی، این سؤال جدی و اندیشناک، رخ می‌دهد که آیا غافل‌گیری‌های نهفته در ، قابل پیش‌بینی و تغییر هستند؟ اگر آری! آنگاه این سؤال، سوئیچ می‌شود به این پرسش که؛ چقدر؟ و حتی دقیق‌تر که چند درصد؟ و چگونه؟ 👌در جواب این سؤال متراکم، تاکنون دو نظریه کاملاً متفاوت، مطرح شده که در این سلسله به بررسی آن‌ها می‌پردازیم: ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱ 🌐👈حیفه نبینی 💠 🎲👈محل نظرات 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ واقعا دلم میخواد صدها بار این کلیپ رو ببینم و ساعت‌ها باهاش اشک بریزم و به بودن خودم افتخار کنم. ✍ در دنیایی که شعارهای پوشالی آزادی، حقوق زنان، حقوق کودکان، سازمان‌های حقوق بشری، سازمان ملل، شورای امنیت و ده‌ها سازمان و ارگان‌های مثل اون، فقط در راستای منافع مستکبرین و ظالمین جهان، ثروتمندان جهود و تروریست‌های آمریکایی، ایجاد شده؛ با تمام وجودم خوشحالم که ایرانی هستم و ملت‌های دنیا، مارو به عنوان تنها مظلومین جهان میدونن ✍ نظیر این تصاویر رو، از اسپانیا، آلمان، ونزوئلا، چین، روسیه، کشورهای آفریقایی، کشورهای منطقه، هند، پاکستان و کوبا دیدم. خداروشکر که در عزیزی زندگی میکنیم که ملت‌های دنیا، به این رسیدند که یگانه پرچمی که میتونه در برابر محور شرارت و جنایت و قساوت صهیونیستی - انگلوساکسونی، ایستادگی کنه و به شیشه‌ی عمر اون یعنی خونخوار، ضربات کاری بزنه، ایران و متحدینش در هستند. ✍ این شادی‌های خیابانی، بخصوص از سمت کودکان ، دل هر آزاده‌ای رو شاد میکنه و بالعکس، منافقین رو به لرزه میندازه ✍ یاری ، چقدر قیمت داره؟! چقدر ارزش داره؟ کسی میتونه قیمت بزاره روی این تصاویر؟! بعید میدونم... ✍ حضرت عشق، به چنین حرکات و صحنه‌هایی نیاز مبرم داره. باید به شکل علنی، دنیا ببینه که کجاست و کجا... ✍ سلام خدا بر شهدا و درود بر رهبران محور مقاومت، فرماندهان و کادر نیروهای مسلح، و شریف، باهوش، عزیز و سلحشور ایران زمین ✍حبیب ابن مظاهر 🇮🇷 https://eitaa.com/jan_fada14
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
چهار میمون خردمند گریزان از «بدی‌ها»! این میمون‌های ژاپنی، نماد ۴ فرمان؛ «شَر نبین»، «شَر نشنو»، «شَر نگو» و «شهوت مران» هستند. چشمهایش را گرفته تا شر و بدی نبیند. دهانش را گرفته تا بدی نگوید. گوشهایش را گرفته تا بدی نشنود. اندام تناسلی خود را پوشانده و بیانگر اینست که از هوی و هوس خود مراقبت کن. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌میامین دنیای وارونه! منظورم از میامین، جمع میمون است! البته بمفهوم و به زبان افغانی؛ ! در فارسی؛ نامیده شده؛ حیوان انسان‌نمایی که به راحتی کننده است! و باید او را می‌نامیدند! و شاید به همین علت، موجب می‌گردد و اوقات را مبارک می‌گرداند! شبیه‌ترین به ؛ موجودی است که آن‌را نامیده است که با کلمه توصیف شده! و سه بار در قرآن به کار رفته و هر سه مورد در باره به ! میمون؛ انسان نیست بلکه تقلیدی از انسان است و موجب حیرت و شگفتی و خنده انسان می‌شود. یهودی‌ها که بیشترین شباهت را به خصلت‌های میمون دارند (در شبیه انسان بودن!)، موجوداتی بسیار خنده‌دار هستند! زیرا که خود را می‌دانند! و حال آنکه انسان نیستند! «موشه تو‌ی سوراخ نمی‌رفت یک جارو هم به دمش می‌بست»! فلذا و ، هر دو نماد هستند. در حالیکه فاقد انسانیت هستند، خود را برترین قوم می‌دانند! میامین بر خلاف میامین فرهنگ ، مأمورند تا از خوبی‌ها گریزان باشند! 😂😭😂 ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۷/۲۳ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 طغیان انسان در توهم بی‌نیازی! : «کلا إن الانسان لیطغی(۶) أن رآه استغنی(۸)» (علق) ؛ آماده است، آنگاه که خود را ببیند! انسان‌ها موجوداتی هستند که هر لحظه مترصد هستند که علت اصلی آن هم و بی‌نیازی است. هر انسانی یک است و کافیست که خود را بی‌نیاز بپندارد تا تبدیل شود به ! امروز نماد بارز طغیان‌گری را دنیا در می‌بیند. علت طغیان ، آن‌هاست که مستظهر به حمایت بویژه () هستند. این قوم تا از چنین حمایت برخوردار است با تمام قوت به طغیان و سرکشی و جنایات بی‌حدومرز خود ادامه خواهد داد. غافل از اینکه خالق متعال، «دابر الکفار و المنافقین» است. : «و إذ یعدکم الله إحدی الطائفتین أنها لکم و تودون أن غیر ذات الشوکة تکون لکم و یرید الله أن یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین(۷) لیحق الحق و یبطل الباطل و لو کره المجرمون(۸) (انفال) به یاد آر هنگامی که خدا به شما بر یکی از دو طایفه را می‌داد (غلبه بر سپاه قریش یا کاروان تجاری شام) و شما مسلمین مایل بودید که آن طایفه که شوکت و سلاحی همراه ندارند نصیب شما شود، و خدا می‌خواست که حق را با سخنان خود (که وعده را داده است) ثابت گرداند و از بیخ و بن ریشه کافران را برکند. تا را محقق و پایدار کند و را محو و نابود سازد هر چند بدکاران را خوش نیاید. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 از قاعده جهانی در جامعه جهانی تا قائمه جهادی در جامعه جهادی تفاوت از زمین تا آسمان است❗️ ، حربه و چماقی‌ست که پارسی‌زبان برای و منکوب کردن بر سر آنان می‌کوبند! زیرا جامعه جهانی آن‌ها چیزی نیست بجز اراذل و که بر حکومت برخی از کشورهای غربی، یافته‌اند. در سپهر این و‌ حکام آن‌ها، قاعده بر این است که؛ فقط «یهودی‌های مادرزاد یهودی»، به شمار می‌روند و برای آن‌ها آفریده شده و الباقی انسان‌های زمین، در واقع حیواناتی هستند که برای خلقت یافته‌اند و چنانچه یک یهودی، غیریهودیان (و حتی یهودیان غیرمادرزادی) را به قتل برساند، قابل پیگرد و حتی سؤال نیست! فلذا این «حیوانات شبه‌انسان» با توجه به معیار میزان و نحوه خدمتگزاری‌شان دو نوع هستند: و ! یعنی اگر به خوبی کنند (همه‌چیز از جمله خود را با کمال میل و رضایت و خندان و شادمان به تقدیم نمایند!) مجاز به برخورداری از وضعیت حیوانات مرفه هستند و می‌توانند دست‌افشان و پای‌کوبان در کنسرت‌های مختلط ده‌ها و حتی صدها هزار نفری شرکت نموده و سر بدهند (مثل مردمان کشورهای ترکیه، مصر، عربستان، امارات و امثال‌هم) وگرنه که گرفتار اوضاع حیوانات معذب خواهند شد (مثل مردمان کشورهای فلسطین، یمن، لبنان و امثالهم)! حال! هم مختار است تا انتخاب نماید که؛ می‌خواهد در زمره کدام نوع از حیوانات (مرفه یا معذب) باشد؟! بسیار بسیار متأسفم که عرض کنم؛ در چنین انتخاب سرنوشت‌سازی، شدند! زیرا طیفی ترجیح دادند حیواناتی در خدمت باشند که آن‌ها را امت اسراعیلی ایران می‌نامیم که در واقع (حیوان مرفه) و را برگزیده‌اند و آن‌ها ضدیت‌ورزی با «نهضت+نظام اسلامی» است و در غفلت و بلکه در تغافل و بعضاً با إغفال بر بسیاری از مناصب و مصادر نظام هم سلطه یافته‌اند! ولیکن طیفی از این ملت هم ، را پیشه کردند و را تا اساساً نباشند که آنان را امت اسماعیلی ایران، می‌نامیم. قال (عليه‌السلام ـ مِن كَلامِهِ يَومَ عاشوراء ـ): «ألا وَ إنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ؛ بَينَ السُلَّهِ وَ الذِلَّةِ وَ هَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ! يَأبى‌اللّه ُ ذلك لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَميَّةٍ وَ نُفوسُ أبيَّةٍ مِن أن تُؤثِرَ عَلى » (اللهوف/۹۷) (ع) ـ در بخشى از سخنانش در روز ـ فرمودند: هان! اين پسر حرامزاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است: ميان و تن دادن به ! و كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم. و او و و دامن‌هاى پاك و مطهّر[ى كه ما در آن پرورش يافته‌ايم] و دل‌هاى غيرت‌مند و جان‌هاى بزرگ‌منش، اين را بر ما نمى‌پذيرند كه فرمان‌برى از را بر ترجيح دهيم. امت اسماعیلی بدنبال «مصارع الکرام» و تجلی هستند و امت اسراعیلی بدنبال «طاعة اللئام» و ! 👌بنابراین بن‌مایه بعنوان پرچمدار به انسان‌ها اینست که همه آن‌ها (به استثناء ) را حیواناتی (مرفه یا معذب) می‌داند که صرفاً شباهتی به دارند و و و مال‌شان هیچگونه حرمتی ندارد و مفهوم تحمیلی بر و میانه و حتی غرب جهان هم چیزی بجز این نیست. فلذا هر سرباز چلغوز آمریکایی مجاز است به ناموس و مال هر ملتی، دست‌درازی کند و حتی خون آن‌ها را بریزد و هیچ‌کسی هم حق مؤاخذه را ندارد. زیرا معنایی ندارد که حیوانات مرفه یا معذب بخواهند انسان‌ها (صهاینه) و نوکران آن‌ها را به بکشانند! موضع‌گیری ایرانیان در قبال این و شیطانی، دو نوع است: ۱) امت اسراعیلی، تسلیم هستند و توصیه به و می‌کنند و برای هورا می‌کشند! بارزترین نماد این ، بود که دیدیم نهایتاً به چه ذلت و دریوزگی افتاد! ۲) امت اسماعیلی، سازش‌ناپذیری دارند و با رهبری از ، رسماً علیه (بردگی صهیونیزم شیطانی) قیام کردند و نهضت آنان تا (عج) ادامه دارد، ان‌شاءالله. ✅و به برکت «إن تنصروا الله، ینصرکم و یثبت اقدامکم»(۴۷/۷)، ما امروز موشک‌هایی ساخته‌ایم که می‌توانیم، بزرگترین در فاصله فضائی ۳۶٫۰۰۰ کیلومتری را منهدم سازیم! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
مکان قیامت بر اساس آیات قرآن، در روز قیامت، همه مردگان، به طور ناگهانی و به یکباره، با قدرت پروردگار دوباره زنده می‌شوند، از قبرها بیرون آمده، در صحرای محشر جمع می‌شوند و به حساب آنان رسیدگی می‌شود. مکان حضور و حسابرسی آنان در فضایی است که واقعیت آن چندان برای ما روشن نیست. اما بر اساس آیات قرآن کریم، این نکته مشخص است که آسمان و زمین در آن زمان تغییر می‌کند. فضایی دیگر(که بنابر برخی نظرات، غیر مادی است) ایجاد می‌شود که قیامت در آن تشکیل می‌شود و مخلوقات در محضر الهی حاضر می‌شوند. قرآن کریم به این تبدیل زمین و آسمان بدین صورت اشاره کرده به 👈کانال مرگ وقیامت👉 بپیوندید ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌تمایز عالم آخَرت بر عالم دنیا و تفوق بر عالم عُقبیٰ تعریف کلیدواژه‌های مبحث: «دنیا» یعنی عالم نزدیک (که هم‌اکنون در آن جاری هستیم) «آخَر» یا «عُقبیٰ» یعنی عالم بعدی (حلقه‌ای از زنجیره عوالم مختلف) و عالمی که عاقبت و متعاقب این دنیاست. «آخِر» یعنی عالم نهایی (که بالاتر از آن دیگر عالمی وجود ندارد) و عالم قرب و وصال است. و اما بعد؛ معنا و مفهوم آیه ۴۸ سوره ابراهیم (يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ ۖ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ) این نیست که ، غیرمادی است. بلکه همانند ، جنبه مادی دارد ولیکن آن متمایز از زمین این دنیاست. عالم بعدی هم دارای آسمان‌ها و زمین است ولیکن تبدیل‌یافته خواهند بود. یعنی همین زمین و آسمان دنیا به زمین و آسمان دیگری تبدیل می‌گردند. زیرا آسمان و زمین دنیا کاملاً متلاشی (در حد گَرد و غبار و دود) گشته و مجدداً شکل می‌گیرد تا نوسان یابد. (لطفاً به مباحث علمی با کلیدواژه‌های و و بویژه نظریه ام.دوسیتر در موضوع یا «جهان نوسان‌کننده»، مراجعه شود) تفاوت این عالم با عالم بعدی برای (به عنوان مخلوق عجیبی مرکب از و در قالب و ) در اینست که در اینجا عمدتاً شاهد مادیات (!) است ولیکن در آن‌جا همه‌چیز از جمله ملکوت السموات و الارض) را هم مشاهده می‌کند. : «وَ مَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ ۚ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» (آیه ۶۴ از سوره عنکبوت) در آن‌جاست که هر دو بُعد وجودی انسان بر او تجلی می‌یابد (و به تعبیر قرآن؛ «بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» رخ می‌دهد) نه در این‌جا که یک‌بُعدی و است. بر همین قیاس و سیاق، غیرمادی و بودن آخرت هم ایضاً ناقص خواهد بود که تحقق نیست. فلذا ، تجلی توأمان روح و جسم و غیب و شهود است تا ، گذرگاهی باشد برای ورود به که فقط روحانی و نورانی است و ظاهراً جسم و مادیات را بدان راهی نیست! زیرا است و و به و «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ+ثُمَّ دَنَیٰ فَتَدَلَّىٰ+فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ» (سوره نجم/آیات۷و۸و۹) سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۶ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏