eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
183 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
39 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۱) ، فرصت کم‌نظیری برای است. نزول روح و ملائکه، درخشان‌ترین واقعه امشب است. «تنزل الملائکة و الروح فی‌ها باذن ربهم، من کل أمر سلام هی حتی مطلع الفجر» چند نکته حائز اهمیت معطوف به «روح»: ۱) ملائکه قبل از روح، نازل می‌شوند. (تا زمین را زمینه‌سازی کنند برای نزول حضرت روح) و نزول آنان به و اجازه پروردگارشان انجام می‌گیرد. ۲) حضرت جبرئیل(ع) بعنوان قوی‌ترین ملک از ملائک، از پیش‌قراولان حضرت روح است. فلذا حضرت روح مافوق ملائکه از جمله؛ جناب جبرئیل است. (در بعضی از ترجمه‌های قرآن که ادعا شده «روح؛ اعظم ملائکه است»! از اشتباهات رایج است.) ۳) معراج پیامبر اعظم(ص) مکرراً (۲الی۱۲بار) رخ داده است. ولیکن همه آنها دارای سه مرحله کلی بوده‌اند: ۳/۱- «من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی» ۳/۲- «من المسجد الاقصی الی سدرة المنتهی» ۳/۳- «من سدرة المنتهی الی القرب الاعلیٰ» ۴) بزرگترین فرشتگان خدا (از جمله اعظم آنان؛ جبرئیل) در معیت معراجیه پیامبر اکرم(ص) بودند. ولیکن بدون آن! ۵) هیچ فرشته‌ای باندازه حضرت جبرئیل(ع) و تیزپرواز و بلندپرواز نیست. ۶) مرحله سوم معراج برای کلیه ملائکه (حتی برای که أبَرقدرت است) ممنوعه است. فلذا فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»! جبرئیل وقتی از رسول‌الله الاعظم(ص) بازماند گفت: اگر به اندازه یک بند انگشت نزدیک شوم بلافاصله آتش می‌گیرم! فلذا مرحله سوم را پیامبر به تنهائی ادامه دادند. مسئلة: قرب الهی که اندک نزدیکی بدان، حتی جبرئیل را زده و نابود می‌کند، چگونه است که برای پیغمبر اکرم(ص) مبدل به «برداً و سلاما» می‌گردد!؟! سرآغاز قصه در (سوره دوم از آیات ۳۰ به بعد)؛ «.. فقال أنبئونی بِأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین»! «.. قال أ لم أقل لکم إنی أعلم ... و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون»؟! نکات حائز اهمیت معطوف به کتمان ملائکه: ۷) خالق متعال، قبل از آفرینش مخلوقی سه وجهی بنام «آدم، انسان و بشر»، جعل او در زمین را به ملائکة‌الله، اطلاع‌رسانی می‌کند! (چه ضرورتی داشته؟!) ۸) پروردگار متعال، مخلوق جدید خود را خلیفه می‌نامد که قرار است «جانشین جنّ» گردد. (عنوان مجعول «خلیفة+الله» مورد تأیید و نیست و بنظر می‌رسد از مطلوب است که وارد اسلام شده و از ادبای و غیرمسلمان گشته است!) ۹) پدیده خلیفه در زمین، با اعتراضیه ملائکه مواجه می‌شود! زیرا او را پیشاپیش متهم می‌کنند به اینکه موجودی و (فسادگر و خون‌ریز) است! (البته اتهام ملائکه قرین واقعیتی است که با انتشار در رخ عیان کرده و هنوز هم ادامه دارد!) ۱۰) شگفتی ظاهری ملائکه، از آن‌جهت، وجاهت دارد که «پدیده مفسد و سفاک» با «سبحانیت و قداست الله»، ناساز است. فلذا گفتند: «نسبح بحمدک و نقدس لک»! ۱۱) خالق متعال، بدون ردّ ادعای ملائکه می‌فرماید: «إنی أعلم ما لا تعلمون»؛ من می‌دانم چیزی را که شما نمی‌دانید! مسئلة: آن‌چه را که خدا می‌داند اما ملائکه نمی‌دانند، چیست؟ آیا مربوط به است؟ یا مربوط به ؟ بنظر می‌رسد که مجهول ملائکه در «الاسمآء» است. زیرا خدا بلافاصله بعد از اشاره به چیزی که ملائکه نمی‌دانند، اقدام به تعلیم اسماء می‌کند؛ «و علَّم آدم الاسماء کل‌ها»؛ و آموخت به آدم همه اسم‌ها را! ۱۱/۱- ظاهراً منظور از «الاسماء کل‌ها»، اسماءالله است که هم نامیده شده‌اند. ۱۱/۲- مجهول در بین بوده است. ولیکن نه مطلق آن‌ها بلکه برخی از آن‌ها و شاید فقط یکی از آن‌ها! ۱۱/۳- «اسم الله» مجهول در نزد ملائکه، کدامین اسم خدا بوده است؟! (البته بنظر می‌رسد که اسم‌الله خاص خدا، برای ملائکه، نبوده است بلکه آنان به این اسم‌الله خاص، می‌ورزیده‌اند! لذا فرمود؛ «ما کنتم تکتمون» و به صراحت، تردید در را با عبارت «إن کنتم صادقین»، برجسته فرمود! ۱۲) اولین اسمی که پروردگار متعال به خلیفه، اطلاق می‌کند کلمه است. (علّم آدم الاسماء) و این عنوان تا زمانی که آدم و حوا در بهشت هستند، پایدار است و بمحض آنکه به زمین می‌کنند، به و هم مسمی می‌گردند. ۱۳) تقدیم آدم بر در امر ، دلیل خاصی دارد که در جای خود قابل توضیح است. ۱۴) ملائکه علیرغم فراگیری اسماءالله، هنگام بازگوئی آن‌ها، گویا از اشاره به یکی از اسماءالله، تعمداً تجاهل می‌کنند! مسئلة: کدام اسم‌الله، و بلکه ملائکة‌الله است؟! آنان چیست؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ کانال «چلچراغ معارف و احکام حم» https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت سوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم در ریشه دارد و دحوالارضی که در امتداد زمانی خود از یوم‌الغدیر عبور نکند، «الی‌الله المصیر» نیست و شرح نهفته در امتداد دحوالارض لغایت بماند برای مجالی دگر، إن‌شآءالله، فقط همین قدر لازم به اشاره است که بخشی از عظمت و عزت دحوالارض وام‌دار یوم‌الغدیر است. بنابراین گرامی‌داشت دحوالارض، بزرگداشت یوم‌الغدیر هم است، با همان عظمت و شکوه و عزت! 💠 فرصت «، ، و »، صرفاً به المبارک، اختصاص ندارد، بلکه عیناً به دحوالارض نیز عطاء شده است تنها با این تفاوت که صیام شهرالله، است. لذا کسی که (صیرورت ) رمضان را درک نکرده باشد، در دحوالارض این را دارد که از دست رفته را نماید. ابوی که بود (مرحوم حجة‌الاسلام والمسلمین؛ حاج‌ حسینی و بنده هر چه دارم از اوست)، در شب و روز دحوالارض به گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویا ماه مبارک رمضان باز گشته است! او در عمل، ترازوی متعادلی را تصور و تصویر می‌کرد که سی شب و روز ماه مبارک رمضان در یک کفّه آن و شب و روز دحوالارض در کفّه دیگر آن بود! یعنی اهتمامی را که صرف کل ماه رمضان می‌کرد، همان میزان اهتمام را به دحوالارض اختصاص می‌داد! و اما اینکه؛ الهی در کدامست؟ ، در اصل، پایانی‌ترین «رحمت بی‌پایان» الهی را نشانه رفته است! آری! «رحمت بی‌پایان» او که نه است (و تفسیر غلطی از است که از وارد ما شده!) و نه ، بلکه «عطآئاً غیرمجذوذ» است. - مندرج در سوره کم‌نظیر - همان عطآء غیرمقطوع و همان رحمت بی‌پایان است. فلذا در دعای دحوالارض می‌گوئیم: «و اعطنا فی یومنا هذا من عطآئک المخزون غیر مقطوع و لا ممنوع»! 👌 دحوالارض؛ کلید و بی‌پایانی است که برای ذخیره شده است. 💎 آیا انسان به این گنج عظیم (و گران‌بهاترین گنج عالم هستی) دست خواهد یافت؟ ✅ صد البته آری، بشرطی که خود را در مسیر این مصیر و قرار دهد که صراطی بسوی است؛ قرب الی الله. ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ انسان خلیفه کیست؟ و خلافت‌ش چیست؟ در ؛ ؟ ؟ ؟ (نقدونظر به پیامی در یکی از گروه‌های مجازی در پیام‌رسان واتساپ سال‌های قبل): سلام این سخن جناب [آملی] قابل نقادی است. ، کدام است؟ انسان است ولیکن او چیست؟ صرف‌نظر از اینکه انسان، خلیفه (جانشین) کیست؟ ( یا ؟)، هم، نکته قابل تأملی است. خلافت را بعضی‌ها لیاقت تعبیر کرده‌اند که تعبیر غلطی است. آن‌ها پنداشتند که انسان، است و مقام خلیفة‌اللهی لابد لیاقتی است که به انسان فرموده است!!! این دیدگاه عالی‌ترین رتبه خلیفة‌اللهی را به (ص) می‌بخشد و جوابی هم به این سؤال نمی‌دهد که اگر چنین است چرا در بجای «اشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» نمی‌گوئیم؛ «اشهد ان محمدا خلیفته و رسوله»؟! و حال آنکه ترکیب «خلیفه+الله»، مجعول است و از و به منتقل شده و به غلط مشهور گشته است و در فاقد است. برخی دیگر از مفسرین (امثال حضرت آیةالله اعلی‌الله مقامه الشریف) خلافت بمفهوم لیاقت را برنتافته و آنرا به قابلیت تعبیر کردند! تا این «عنوان ظاهراً محترم»، مشمول گردد و اینکه؛ همه انسان‌ها خلیفة‌الله هستند!!! (نه فقط پیغمبر اکرم و...) ولیکن این تعبیر هم از آنجایی مخدوش است که ایضا مبتنی بر خلیفة‌الله پنداشتن انسان است که خلاف و و است. و حال آنکه بدون رهایی از و جعلی «خلیفه+الله»، نمی‌توان به خلافت پی برد و درک کرد که نه لیاقت است و نه قابلیت! و اما نگاه درست در این موضوع آنست که خلافت انسان، مفهومی بجز فرصت ندارد. خلافت برای انسان در زمین، فرصتی برای ، ، و است و در این فرصت می‌تواند بجای و به و برسد. و اما ترکیب ، الزاماً بمفهوم خلیفة‌الله نیست و لذا با تعریف خاصی، می‌تواند معقول و قابل قبول باشد. یعنی انسانی که هرگز نمی‌تواند خلیفة‌الله باشد، اما می‌تواند خلیفة‌الرحمن باشد که توضیح آن، مجال دگری می‌طلبد. فتأمل ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت سوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم در ریشه دارد و دحوالارضی که در امتداد زمانی خود از یوم‌الغدیر عبور نکند، «الی‌الله المصیر» نیست و شرح نهفته در امتداد دحوالارض لغایت بماند برای مجالی دگر، إن‌شآءالله، فقط همین قدر لازم به اشاره است که بخشی از عظمت و عزت دحوالارض وام‌دار یوم‌الغدیر است. بنابراین گرامی‌داشت دحوالارض، بزرگداشت یوم‌الغدیر هم است، با همان عظمت و شکوه و عزت! 💠 فرصت «، ، و »، صرفاً به المبارک، اختصاص ندارد، بلکه عیناً به دحوالارض نیز عطاء شده است تنها با این تفاوت که صیام شهرالله، است. لذا کسی که (صیرورت ) رمضان را درک نکرده باشد، در دحوالارض این را دارد که از دست رفته را نماید. ابوی که بود (مرحوم حجة‌الاسلام والمسلمین؛ حاج‌ حسینی و بنده هر چه دارم از اوست)، در شب و روز دحوالارض به گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویا ماه مبارک رمضان باز گشته است! او در عمل، ترازوی متعادلی را تصور و تصویر می‌کرد که سی شب و روز ماه مبارک رمضان در یک کفّه آن و شب و روز دحوالارض در کفّه دیگر آن بود! یعنی اهتمامی را که صرف کل ماه رمضان می‌کرد، همان میزان اهتمام را به دحوالارض اختصاص می‌داد! و اما اینکه؛ الهی در کدامست؟ ، در اصل، پایانی‌ترین «رحمت بی‌پایان» الهی را نشانه رفته است! آری! «رحمت بی‌پایان» او که نه است (و تفسیر غلطی از است که از وارد ما شده!) و نه ، بلکه «عطآئاً غیرمجذوذ» است. - مندرج در سوره کم‌نظیر - همان عطآء غیرمقطوع و همان رحمت بی‌پایان است. فلذا در دعای دحوالارض می‌گوئیم: «و اعطنا فی یومنا هذا من عطآئک المخزون غیر مقطوع و لا ممنوع»! 👌 دحوالارض؛ کلید و بی‌پایانی است که برای ذخیره شده است. 💎 آیا انسان به این گنج عظیم (و گران‌بهاترین گنج عالم هستی) دست خواهد یافت؟ ✅ صد البته آری، بشرطی که خود را در مسیر این مصیر و قرار دهد که صراطی بسوی است؛ قرب الی الله. ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
✡ كتاب‌سازی یک یهودی‌تبار برای شیعه 1⃣ خاندان یکی از معروف‌ترین خاندان‌های ایران هستند. [البته خاندان‌های مسلمانی هم با همین نام وجود دارند.] 2⃣ یکی از افراد این خاندان، به‌نام ذبیح‌الله حکیم‌الهی دشتی، نام خود را به تغییر می‌دهد که این نام معرف حضور است: مترجم معروف کتاب‌هایی چون "امام صادق، مغز متفکر جهات تشیع"، "امام حسین و ایرانیان"، "سینوهه، پزشک مخصوص فرعون" و ده‌ها کتاب دیگر. 3⃣ امروز آشکار شده است بسیاری از کتاب‌هایی که منصوری ادعای ترجمهٔ آنها را داشته، ساخته و پرداختهٔ ذهن خودش بوده است و نویسندگان خارجی آنها اصلاً وجود خارجی نداشته‌اند. 4⃣ از جمله این کتاب‌ها، "امام صادق، مغر متفکر جهان تشیع" است که به ادعای ذبیح‌الله منصوری در مرکز اسلامی استراسبورگ و توسط جمعی از شرق‌شناسان غیرمسلمان تألیف شده است. 5⃣ در شمارهٔ ۲۳ ماهنامه سوره، بهمن و اسفند ۱۳۸۴، مصاحبه‌ای با یعقوب توکلی، پیرامون جریان‌های تاریخ‌نگاری انقلاب درج شده است. توکلی در ضمن این مصاحبه چنین می‌گوید: ✍ مرحوم بازرگان وقتی کتاب "امام صادق مغز متفکر جهان تشیع" منتشر شد، چون به روش‌پردازی‌های علمی دین هم علاقه‌مند بود و مطالعاتی داشت، چندین بار به مؤسسهٔ خواندنیها (به‌مدیریت ذبیح‌الله منصوری) رفته بود که او را پیدا کند و بپرسد که مؤسسه اسلامی استراسبورگ که این همه مستشرق جمع شدند و راجع به امام صادق (ع) مطالعه کردند، آدرسی بدهید که ما فرانسه می‌رویم آنجا هم برویم. چند بار مراجعه کرده بود. هر بار طوری سر دوانده بود. بعد کسی گفته بود که چنین مؤسسه‌ای وجود ندارد. خیلی از این مستشرقین هم وجود ندارند. یا کتاب "ملاصدرا"ی هانری کربن (ترجمه منصوری) که واقعاً چنین کتابی ننوشته است. از او پرسیدند گفته بود خبر ندارم ولی تا حالا فکر می‌کنم بیست سی بار چاپ شده." (صفحهٔ ۹۵ ماهنامه) 6⃣ بله! کعب‌الاحبارها و ابن‌اسحاق‌ها، هنوز وجود دارند. تاکتیکِ اسلام آوردن یهودیان و در ظاهرِ اسلام‌دوستی، وارد کردن موهومات به معارف اسلامی، هنوز ادامه دارد و منحصر به صدر اسلام نیست. به این موهومات می‌گویند. ✅ لعنت بروهابیت
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 سه سید؛ کابوس اسراعیل و حرامیان کلیپی در دست به دست می‌شود که بنظر می‌رسد با تهیه شده است! (ص)، در این کلیپ (که بمنظور انتقا‌جویی از سادات و شیعیان تولید شده)، ناروا و توهین‌آمیزی را به (س) نسبت داده‌اند. سازنده این کلیپ، عبارات خود را به کتاب عبدالحسین زرین‌کوب مستند نموده که بعد از نقادی علمی و تاریخی (توسط استاد شهید مطهری و سایر محققین) و اثبات پوچ بودن ادعاهای واهی آن (که در زمان ستم‌شاهی و بر اساس کتاب نامعتبر تهیه و منتشر شده بود)، از تألیف کتاب خود پشیمان شده و برای جبران خبط خود، اقدام به تألیف کتاب نمود. البته بعید نیست که در به (که همانند ، عنوان مسلمانی را یدک می‌کشیدند) به فرماندهی عمربن‌خطاب (که دست‌پرورده خاخام‌های برای نفوذ در بود)، جنایات و مفاسدی علیه صورت گرفته باشد ولیکن نسبت دادن آن به منادیان اسلام ناب ، توطئه‌ای اسراعیلی از زنجیره است که از صدر اسلام تاکنون پیوسته بر آن دمیده‌اند. خصوصاً در عصر حاضر که رژیم دست‌نشانده به سرکردگی در منطقه تحت ضربات جبران‌ناپذیر امت ساداتی چون سیدعلی، سیدحسن و سیدبدرالدین قرار گرفته است و چون غریق به هر حشیشی چنگ می‌زند! : «و قل جاء الحق و زهق الباطل. إن الباطل کان زهوقا» (۱۷/۸۱) ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۲): روش بررسی منابع و مدارک تاریخی و وضع جاری ۱) بررسی خواهد شد که در عرضه این بر آیا با آن انطباق‌پذیر هستند و امکانپذیری چنین اوضاعی با سازگاری دارد یا خیر؟ ۲) همخوانی این روایات با سایر روایات مأثوره و موثق را مورد بررسی قرار خواهیم داد. ۳) بررسی خواهیم کرد که آیا واقعیت موجود و روند مشهود و محتمل اوضاع چنین روایاتی را می‌تواند تأیید کند؟ و آیا از مقدمات پدیده‌های بسیار زشت و تلخ مذکور از هم اکنون چیزی هویداست و قابل رصد کردن و مانیتورینگ هست یا خیر؟ ۴) تحلیل خواهیم نمود که آیا این روایات را می‌توان با احتمال «تنقیص تهران کنونی» (به عنوان ) مورد تخطئه و تکذیب قرار داده و حداقل آنکه الزاماً و ناچاراً مسکوت و مغفول نهاد؟! آنهم در حالیکه کتابت این روایات در ازمنه‌ای صورت گرفته که هیچ اثری از و اهالی آن به شکل کنونی وجود نداشته بجز دو سه روستای بسیار کوچک و پراکنده زیرزمینی و عقب افتاده با تعدادی از و غارتگر و و جنایتکار! و علیرغم آنکه ظاهراً چیزی نبوده و بالطبع انگیزه‌ای هم برای نبوده است، آیا معقول است که نویسندگان یا ناشرین آنها را متهم به خصومت بیجا و ناحق با نمائیم؟ حتی با این احتمال که شخصی توسط چند صد سال پیش اهالی این منطقه فرضاً آزار شده و بمنظور انتقامجویی چنین روایاتی را بر علیه تهران جعل و وارد کتابها نموده است، چگونه هضم کنیم که طرف تاراج شده، خود را چطور متقاعد کرده که یک عده یغماگر بی‌فرهنگ و بدون تمدن، روزی دارای مدنیتی خواهند گردید که بتوان شهرشان را نامید؟! (دارالزوراء بیشتر از تهران به اطلاق شده است. زیرا الزوراء اسم خاصی برای شهر بخصوصی نیست بلکه صفت عامی برای هر شهری است که دارای ویژگیهایی از قبیل؛ شهری عظیم، دارای استحکامات دفاعی و رفاهی مناسب، ساختمانهایی مجلل و زیبا و برافراشته و در یک کلمه منحصر بفرد و کم نظیر در دوران خود باشد. لذا بسیاری از شهرهای بزرگ امروزی دنیا از قبیل؛ ، ، ، ، ، و... را نیز می‌توان دارالزوراء نامید. چنانکه زمانی بغداد دارای چنین تمایزاتی نسبت به سایر شهرها بوده است و زمانی هم فرا خواهد رسید که تهران در مقایسه با سایر شهرهای دنیا چنان با شکوه و عظمت ظاهری خواهد گردید که باید آنرا دارالزوراء نامید.) ۵) بازخورد بازگوئی اینها در حال حاضر که این شهر مرکز است و فراوانی هم در داخل و خارج دارد تحلیل دیگر ما خواهد بود و اینکه آیا به است و تنقیص و آن نیست؟ قاعدتاً تبلیغ و برجسته‌سازی اینها چندان وجاهتی ندارد ولیکن هم اکنون وقتی کتابهایی در دسترس عموم مردم ما هست که مشتمل بر چنین روایاتی هستند، اطلاع محترم تهران از آنها که ضرورت قطعی دارد تا چنانچه لازمست ما را (قبل از تشویش آنها توسط دشمنان) با آمادگی قبلی به درستی توجیه نمایند وگرنه که بجای نکوهش بنده و تحقیر و توهین در حق امثال بنده (که چرا اینها را در اینجا گفتید؟!) آیا بهتر نیست که آقایان از دستگاههای ذیربط جمع‌آوری و سانسور چنین کتابها و منابعی را خواستار شوند؟ خصوصاً که ممکن است از هم باشند! در عین حال باید دقت کنیم که حساب تهران غیر از کل و شهرهای دیگر آنست. خصوصاً که تعدادی از یاران مخصوص (عج) از و خواهند بود که چندان فاصله‌ای هم با تهران ندارند. حتی در جایی هم دیدم که (فرمانده کل قوای (عج) که ضربه بسیار سنگین و فلج کننده‌ای بر لشگریان وارد می‌سازد) مردی از اهالی تهران است. فتأمل! همچنین ملاحظه روایات ذیل در این خصوص خالی از فایده نبوده و دلیلی است بر اسرائیلیات نبودن این ملاحم: ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏