eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
176 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۱): مزیت و ایران، بر تمام انقلابات و نظامات تاریخ انسان در کل جغرافیای زمین، همین است که هر دو عنوان مذکور، اجازه نمی‌دهد بین و ، پارادوکس و تضاد مرسوم همه آن‌ها برقرار باشد. بزرگترین دهشتناک و بالتبع ضربه سنگین مهلک بر «نهضت+نظام» از جانب کسانی بر ، تحمیل گردید که انقلاب و نظام را آشتی‌ناپذیر تلقی کرده و حتی بر آن تصریح و تأکید می‌کنند! در این بر آنیم تا چنین معضلی را که بسیاری از و را به کام خود کشیده است، مورد قرار دهیم. نگارنده این سطور بلحاظ خانواده (روحانی سنتی بودن ابوی و روشنفکر شورشی بودن اخوی - در قالب شریعتی‌زدگی! - و لاجرم مباحثاتی طویل در حد مشاجراتی شدید!) بالتبع از مقطع ۱۴ سالگی (از ۱۳۵۵ هجری شمسی) وارد فعالیت‌های گردید که شاید زودهنگام ولیکن نقطه عطفی در مسیر زندگانی او بود! و شاید اولین و مهمترین دغدغه بنده از همان سال، همین بود که بدنبال مطالعه مقاله‌ای از ! با عنوان «نهضت و نظام» شکل گرفت که؛ نهضت یا نظام؟! و یا هر دو؟! توصیه می‌کنم متن کامل مقاله مذکور را در فصل ذی‌ربط کتاب و آن (در ذیل سلسله مباحث وی) مطالعه بفرمائید. (گلچینی از متن و صدای ذی‌ربط، ضمیمه این مقاله است) بعد از مطالعه مقاله مذکور، مصمم به ورود در انقلابی شدم که فرجام آن، استقرار بود که بعداً با به «جمهوری اسلامی» تغییر یافت. ولیکن با این دغدغه که آیا خواهیم توانست، نظامی را اقامه کنیم که انقلاب را قربانی خود نسازد؟! اشاره‌ای به جغرافیای زمانی این دغدغه: در سال ۱۳۵۱ از روستا به مهاجرت کرده و به مدت پنج سال در محله جنوبی ، ساکن بودیم و بنده در شهاب (واقع در ضلع جنوبی که بعد از انقلاب، به مجتمع آموزشی بعثت تغییر یافت) مشغول تحصیل بودم و در مقطع سوم راهنمایی، با شور انقلابی‌گری خود، اقدام به تشکیل سرّی نمودم. در آن دوران، شیفته داستان‌های ، بودم که عنوان خود را از نام یکی از کتاب‌های وی اقتباس کرده بودم. ایجاب می‌کرد که با اتمام ، کرده و در به (شاگردبازاری) بپردازم و اولین من زیر یک‌هزار تومان بود که حداقل فایده آن درآمد ناچیز، این بود که لااقل سربار خانواده نباشم و در مسیر قرار بگیرم. در بازار تهران () فعالیت‌های سیاسی بنده، تشدید شد و اقدام به تشکیل سرّی «گروه انقلابی بازار» نمودم. کارگران انجمنی؛ انقلابی‌تر از دانش‌آموزان سلحشوری بودند! میرزای حجره ما از اعضای بود که به قرابت و ارادت خاصی داشت که دارای گرایش‌های مثلاً ملی_مذهبی بود و در طیف و وفاداران به به شمار می‌رفت. بنده بلحاظ ملاحظات اسلامی، قاعدتاً با آن‌ها مرزبندی داشته و نمی‌توانستم جذب آن جریان بشوم که تدریجاً هم همه آن‌ها از بام بلند نهضت+نظام ما افتاد! گروه (و بتعبیری دقیق‌تر؛ گروهک!) ما نقش قابل توجهی در از طریق به آشوب و تظاهرات کشیدن سراهای آن داشت. لازم به ذکر است که تهران دارای سه طبقه اجتماعی بود که عبارت بودند از؛ ۱) ارباب‌ها که صاحبان سرمایه بودند و تجار نامیده می‌شدند. این عده معمولاً ساعت ۱۰ به بعد به حجره خود سر می‌زدند و هنگام ناهار هم می‌رفتند. ۲) میرزاها که طبقه کارمندان را تشکیل می‌دادند و معمولاً از ساعت ۸ الی ۹ صبح وارد محل کار شده و چند ساعتی پس از صرف ناهار، بازار را ترک می‌کردند. ۳) شاگردها که عمدتاً امور خدماتی (نظافت، آبدارچی، نامه‌بری، باربری و امثالهم) را بر عهده داشتند که معمولا از ساعت ۷ الی ۸ صبح در محل کار خود حضور یافته و تا غروب مشغول کار بودند. بنده جزو طبقه سه بودم اما کارهای من آنقدر زیاد نبود که و نداشته باشم. (حضور کارگرانه بنده در بازار؛ یک سال منتهی به ۱۳۵۷ تا یک سال بعد از آن بود. در سال ۵۹-۱۳۵۸ در سودای به همه جهان، قدم در راه و گذاشتم که با وقوع به محاق افتاد و لذا در سال ۱۳۶۰ عازم جبهه‌های شدم. غرض از ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۳): و (در بیان ): «در یک اصلی است به این نام : تبدیل موومان ( Mouvement# یعنی نهضت و ) به انستیتوسیون ( Institution# یعنی نظام و ). به این معنی که در ، حرکتی بر اساس ایده‌آل‌ها و هدف‌هایی ایجاد می‌شود و یک ، یک ، یک جوان متحرک است که این نهضت را (به آن معنای حقیقی کلمه، یعنی حرکت و وزش) ایجاد میکند. یک نهضت عبارت است از روحی و حرکتی که به طرف هدفی، روان است و همه پیروانش، همه مسائل و و و و و حتی مراسمی که در میان پیروانش وجود دارد، متوجه آن هدفند و همه‌چیز و همه‌کس، وسیله هستند برای تحقق آن هدفی که این نهضت برای نیل به آن به وجود آمده است. این نهضت یا حرکت در راه رسیدن به آن هدف خود به خود به موانعی که عوامل سد کننده راهش است برمی‌خورد و در اینجا است که درگیری، مبارزه و کشمکش ایجاد می‌شود. بنابراین از خصوصیات نهضت، حرکت و روشن بودن هدف است و همه‌چیز وسیله و مقدمه برای رسیدن به آن هدف. دیگر اینکه در مسیر این حرکت و سرگذشت آن، تلاش و درگیری و جبری است. یک مکتب یک مذهب و یک ایدئولوژی اجتماعی، دینی، طبقاتی، ملی در آغاز کارش برای پاسخ گفتن به نیاز زمان، یا یا بوجود می‌آید و برای تحقق بخشیدن به آن ایده‌ال و شعارش، پیروان خودش را به حرکت در می‌آورد. این نهضت در مسیر خودش حرکت میکند. یک حرکت مدعی زمان و تغییر دهنده نظام موجود که میخواهد ویران کند و با یک شدید نسبت به هرچه که را نشان میدهد و یا می‌سازد وضع دیگری را پیش آورد و شرایط نوی را بیافریند. همه‌چیز را تغییر میدهد نهضت به هدف میرسد. یا بی‌آنکه به هدف برسد به اوج قدرتش میرسد. اما بدانجا که رسید، درگیری و مبارزه‌اش از بین میرود، سد و مانعی دیگر در برابرش نیست بقدرتش که رسید حالتش عوض میشود. می‌ایستد! متوقف میشود! حالت متحرک و انقلابیش را از دست میدهد و حالت محافظه‌کاری میگیرد. چون اول میخواست دشمن را خلع سلاح کند و نظام را عوض کند حالا خودش قدرتمند و حاکم است و میخواهد خودش را حفظ کند و نگهدارد. لذا حالت پیدا میکند، چون خودش روی کار آمده انقلاب‌های بعدی را و یا ضد انقلاب می خواند. در اینجا از نظر جامعه‌شناسی که مطلب را بررسی می‌کنیم می‌بینیم آن واقعیت که در اول نهضت بود و موومان، حالا در قدرت خودش تبدیل گردیده به انستیتوسیون یا نهاد و یک پایه ثابت اجتماعی شده است و به صورت خیمه‌ای درآمده بر روی جامعه و یک شده که در ظاهر به رسیده است اما در به توقف و افتاده است. در تاریخ از این نمونه‌ها بسیار داریم؛ مثلا که در در حال مبارزه با اشکانیان بود و در حال کشمکش با ، در دوره سیاسی حاکم بر و بر همه قدرتها، حتی می‌شود، به نهایت قدرتش میرسد و در اوج شکوه و عظمتش می‌درخشد، در منتهای زیبایی و در نهایت و رواج در ، پشت سر هم بنا می‌شود و آتشهای در سراسر ایران برافروخته میشود و این مذهب که به صورت یک ایمان و حرکت بود به صورت قدرت حاکم در می آید و دیگر نیاز را که میخواد همیشه حرکت کنند و نیاز را که در حرکت نهفته است و همواره خواهان و نو شدن است برآورده نمی‌کند! بلکه در برابر این نیاز و حرکت می‌ایستد. این است که چون این حالا بر سرها حکومت میکند و بر ، نه بر دلها و آرمانها، دیگر نمی‌تواند پاسخگوی نیاز زمان خودش باشد و خود بخود زمینه و زمانه نیازمند یک نهضت دیگری میشود. با چنین تحلیلی این را میتوان حل کرد که می‌بینیم مذهب زرتشت در و بخصوص عصر ، به اوج شکوه و قدرت و استقرارش میرسد و با این همه در همین هنگام است که و ظهور می‌نمایند و آن‌همه نفوذ پیدا میکنند و ندای اینها پاسخ لبیک از ، بخصوص از جانب و روشن می‌شنود به طوریکه میتوان از تاریخ استنباط کرد به اصطلاح امروز، انتلکتوئل‌های و متفکران و تحصیلکرده‌ها و نو اندیش به سوی مانی و توده‌ها به شدت به سوی مزدک روی آوردند و این تناقض - شکست در پیروزی - نشان دهنده این واقعیت است که این مذهب، در قله عظمت و حکومتش متوقف شد! یعنی حرکتش تبدیل به انستیتوسیون یا نظام شده و ایستاد. و آنوقت در برابرش نهضت‌های و ضد زرتشتی به وجود آمدند.» ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 04): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/868 👈 قسمت سوم ... نکته‌ای که لازم به تذکر است این است که دولت ابتدا از با خبرگزاری‌ها جلوگیری کرد؛ ولی در اثر فعالیت‌های پیگیر برادران، این محدودیت برداشته شد و کردن هم یافتند. خبرگزاری‌های مختلف فرانسه، ، ، و هر یک مصاحبه‌هایی ترتیب می‌دادند. یکی از مهم‌ترین و جالب‌ترین این مصاحبه‌ها گفت‌و‌گوی امام با سی‌بی‌اس آمریکا بود که آن‌ها قول داده بودند آن را در ۴۴ به طور زنده پخش کنند ولی متوجه شدیم با فاصله دو ساعت اختلاف وقت فرانسه با آمریکا آن مصاحبه را پخش کرده‌اند. همان شب که مصاحبه پخش شد، تلفن‌های زیادی از داشتیم که تشکر می‌کردند، مخصوصا یک تلفنی را من جواب دادم که گفت: «ما تا به حال در آمریکا جرأت اینکه بگوییم و هستیم نداشتیم، همیشه مسلمان‌ها در و بوده‌اند، ولی پس از این مصاحبه امام و افتخاری در خود احساس می‌کنیم که مسلمان و ایرانی هستیم، امام ما را از انزوا نجات داده است.» تلفن‌های زیادی در این رابطه شد، مصاحبه‌های زیادی با شخصیت‌های ، و بسیاری که به دیدن امام می‌آمدند صورت گرفت که متن آن مصاحبه‌ها هم تکثیر شد. به این ترتیب مصاحبه نمودن امام هم آزاد شده بود و تقریبا هر روز مصاحبه داشتند که غیر از برنامه مرتب روزانه امام صورت می‌گرفت. اصل موضوع، از به بود. پس از از ایران، امام تصمیم گرفتند که به ایران برگردند. البته دید امام و ، دیدی است که مختص به خود ایشان است و در کس دیگری این و و سعه دید را سراغ نداریم. در پی این تصمیم تلفن‌ها، تلگراف‌ها و نامه‌ها ارسال شد و همچنین مسافرت‌هایی صورت گرفت تا امام از مسافرت منصرف شوند، حتی دوستان نزدیک امام هم که در آنجا همکاری نزدیک با امام داشتند، معتقد بودند تا حمایت نصف را جلب نکرده‌ایم مراجعت امام به‌هیچ‌وجه به نیست و خطرناک است. شاید از آمریکا و جاهای دیگر هم، توصیه کرده بودند که امام مراجعت نکنند؛ اما همان‌طوری که خود امام در سخنرانی‌ها مکرر فرمودند؛ «وقتی من تصمیم گرفتم به ایران بیایم و دیدم که همه دنیا می‌گویند رفتن شما به ایران صلاح نیست، فهمیدم که این موضوع صلاح است و باید هرچه زودتر به ایران برگردم.» هنگامی که امام تصمیم گرفتند به ایران برگردند، فرودگاه‌های ایران به دستور بر روی امام بسته شد و گفتند به‌هیچ‌وجه به اجازه ورود به ایران داده نخواهد شد. در اینجا لازم است که نکته‌ای را برای روشن شدن اذهان و مطرح نمایم؛ بعد از فرار شاه از ایران و آغاز حکومت بختیار خائن، ایادی شروع به فعالیت نمودند تا ترتیب ملاقاتی میان امام و بختیار را فراهم سازند، البته ملاقاتی بین امام و سید جلال تهرانی صورت گرفت. کیفیت آن ملاقات به این ترتیب بود که او در پاریس قصد رفتن به را داشت. امام فرمودند اگر از پست ریاست کند و را هم به برساند، او را می‌پذیرم. او نامه‌ای به عنوان استعفا خدمت امام نوشته بود؛ ولی امام نپذیرفتند و گفتند ایشان باید علت استعفایش را اعلام نماید که من چون را و می‌دانم از این پست استعفا کرده‌ام. وقتی سید جلال تهرانی نامه‌اش را به این ترتیب تصحیح کرد، امام او را به پذیرفت. بعد از این ملاقات بود که عده‌ای کوشیدند ترتیب ملاقات بختیار را با امام بدهند. یک روز در پاریس در اتومبیل بودیم که یکی از برادران که زبان فرانسه می‌دانست، را باز کرد. مطلبی که خبرگزاری‌های خارجی اعلام کرده بودند، برای من ترجمه کرد که «امام ملاقات با بختیار را پذیرفته است.» بلافاصله ما به نوفل‌لوشاتو بازگشتیم، از برادران پرسیدیم چه شده است. گفتند بله امام این ملاقات را پذیرفته است. آقای و آقای گفتند: «ما هم مصاحبه انجام داده‌ایم و اعلام کرده‌ایم که بختیار می‌آید و امام هم او را می‌پذیرد.» از ایران آیت‌الله و برادران دیگری که در بودند، به ما زنگ زدند که این قضیه چیست؟! و ما راضی نیستیم که امام چنین کاری بکنند و اگر امام، بختیار را بپذیرند به معنای روی کشیدن است و ... ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/870 👈 قسمت پنجم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 05): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/868 👈 قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/869 👈 قسمت چهارم ... و به‌هیچ‌وجه صلاح نیست که با ملاقات کنند. من رسیدم و پیام آنان را گفتم و پرسیدم که آیا ملاقات خواهید کرد؟ امام نامه‌ای مرقوم فرمودند که اگر هم بنا باشد ملاقاتی صورت گیرد پس از این است که بختیار از پستی که دارد استعفاء بدهد، پس از آن من او را خواهم پذیرفت و هرگز ملاقاتی با او در حالی که باشد واقع نخواهد شد. ما این مطلب را به خبرگزاری‌ها دادیم که بلافاصله مخابره شد. بعد از این جریان بود که فرودگاه‌های روی امام بسته شد. پس از بسته شدن فرودگاه‌ها و اعلام اینکه به در ایران اجازه فرود داده نخواهد شد، در جمع شدند و با امام یک بیست دقیقه‌ای ترتیب دادند. چون بسیار زیاد بود، امام از بالای اقامتگاهشان یک بسیار جامع ایراد فرمودند که «ما می‌کنیم تا هنگامی که فرودگاه‌ها باز شود. من به ایران خواهم رفت، از رفتن به ایران هرگز منصرف نشده‌ام.» پس از یک هفته و باز شدن فرودگاه‌ها، هواپیمایی از شرکت کرایه شد و امام با همراهانشان به طرف ایران حرکت کردند. بعد از و عشا، پلیس که واقعا زحمت زیادی برای و آن منطقه کشیده بودند تقاضا کردند به عنوان خدمت امام برسند. همه آن‌ها همراه رئیس‌ نوفل‌لوشاتو به رسیدند، امام به عنوان تقدیر، تشکرنامه‌ای نوشتند و به آن‌ها دادند. یکی از جملاتی که نوفل‌لوشاتو در آن جلسه گفت و بسیار جالب بود، این بود که گفت: «به برکت وجود شما در نوفل‌لوشاتو و در فرانسه، ما با شخصیت‌هایی تماس گرفتیم و آشنا شدیم که هرگز در دوران عمرمان برای ما چنین امکانی نبوده است. وجود شخصیتی مثل شما در و نوفل‌لوشاتو به ما چنین موقعیتی داد تا با عده‌ای از شخصیت‌های ، ، آشنا شویم.» بعد از رفتن آن‌ها برای به ایران آماده شدیم، البته هواپیمایی اعلام کرده بود که چون احتمال دارد در ایران به اجازه ورود ندهند، ما باید برای داشته باشیم؛ لذا نمی‌توانیم به اندازه ظرفیت هواپیما مسافر سوار کنیم، حدود ۷۰۰ نفر بود؛ اما بیش از ۳۰۰-۲۰۰ نفر نپذیرفتند، در حدود ۲۵۰ نفر شاید بیشتر سوار هواپیما شدیم، به سوی ایران حرکت کردیم. پس از آخرین نماز مغرب و عشای امام در نوفل‌لوشاتو از آنجا که همه اصرار داشتند به ایران بیایند، ایشان به یکی از برادران گفتند به آن‌ها بگویید که این سفر، سفر خطرناکی است و ما که برای رفتن به ایران سوار این هواپیما می‌شویم، صدی ۹۹ احتمال خطر است. یک درصد احتمال است و کسی که می‌خواهد با ما و با این هواپیما حرکت کند باید این خطر را بپذیرد که همه حضار اعلام کردند ما در خدمت شما هستیم و هرگونه خطری را برای خود می‌پذیریم! در طول راه هم گفت‌و‌گوهایی صورت گرفت. یکی از مطالبی که مطرح شد و مورد سوءاستفاده قرار گرفت که خود من بارها مورد سوال واقع شدم که چرا امام چنین حرفی فرمودند؟! لازم می‌دانم در اینجا درباره آن توضیح دهم و آن اینکه پرسیدند «حالا که به ایران می‌آیید چه احساسی دارید؟» امام فرمودند: «هیچ احساسی ندارم.» یکی از اشکالاتی که می‌شد و مکرر از من می‌پرسیدند، این بود که چطور پس از ۱۵ سال دوری از و با این ‌همه کشته و و در ایران امام هنگام آمدن به ایران هیچ‌گونه احساسی ندارند؟! من این مطلب را با خود امام در میان گذاشتم تا ببینم چه جوابی می‌دهند. ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/871 👈 قسمت ششم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش اول): 👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سال‌ها قبل برای اولین‌بار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کم‌رونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم می‌کنم: بنظر این حقیر؛ ریشه در و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد! ، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ ، و خلاصه می‌کند. (کلمه را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه را بیشتر از مجموع آن‌دو به کار برده است) رفع (کاملا و و بعبارتی ) در اولویت اول این موجود است. تأمین (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد. تهیه (کاملا و ) در اولویت آخر این موجود است! مگر آنکه شده باشد به » که آنگاه این اولویت‌ها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد. معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه و حتی و باصطلاح بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند! ، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست. البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار می‌دهد. میل به دارد بر خلاف که عشق به دارد. لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛ ۱- بالحکمة ۲- الموعظة الحسنة ۳- جدل أحسن (جدل حسن هم و پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط ، آنهم بعد از بیان و انجام ) ... + نقادی یک نماهنگ: ⁉️ فراتر از فروتر! ⁉️ نژاد = مذهب ؟! ⁉️ بشریت =/= مذهب؟! 👌 که دشمن است در انسانها به أشکال مختلفی پیدا می‌کند. 👌 یکی از کاربست‌های شیطان، استفاده از برخی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست! 👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در ) را بر می‌انگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در ) را تهی و فاسد نماید! 🌀 اخیرا فیلمی در ، منتشر می‌شود که مثال روشنی از این است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور را می‌بینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامه‌ای نوع‌دوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم می‌سازند. تا اینجای قصه، همه‌چیز خوب پیش رفته است ولیکن پایان‌بخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جمله‌ای هست که بجز بهره‌برداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا می‌کند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»! و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی): الف) توجیه جمله اعوجاجی: ۱. و را همسان می‌پندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها بر عدم همرنگی با دیگران است. یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران می‌دانند و‌ خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم به دیگران می‌گردد. همچنین هم بلحاظ مراعات برخی قاعدتا دارای انضباطی در خود هستند که اجازه نمی‌دهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند. بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است. ۲. بشریت را در اینجا در مقابل (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است. در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است. و در موارد دقیق‌تر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه (ع) در روز هنگام تقاضای برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت می‌کند؛ «إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱) زیرا عربها ادعا داشتند که از هستند و لذا مرتکب رذالت نمی‌شوند! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 شرکت در انتخابات با قرعه‌کشی! (بخش ششم): : 🔰ریاست جمهوری در قانون اساسی سرفراز اصل ۱۱۵ : «رئیس جمهور باید از میان و که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: [۱] ایرانی‌الاصل، [۲] تابع ایران، [۳] مدیر و مدبر، [۴] دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، [۵] مؤمن و معتقد به؛ [۵/۱] مبانی جمهوری اسلامی ایران و [۵/۲] مذهب رسمی کشور مفهوم عبارت‌پردازی مذکور (با توجه به ساختارهای تعریف‌شده) اینست که؛ الف) داوطلبین ریاست جمهوری، خود را به نهادهای ذی‌ربط قانونی، معرفی می‌کنند. ب) شرایط عمومی «واجدین شرایط»، بررسی و پس از تأیید شرایط عمومی آنها، مؤیدین وارد مرحله بعدی گزینش می‌شوند. ج) مصداق «رجال مذهبی و سیاسی» بودن مؤیدین، احراز می‌گردد و محرزین به ملت معرفی می‌شوند. 👌 بنابراین گزینش () رؤسای جمهور پس از تقاضای آن‌ها از نهادهای رسمی کشور، دو مرحله‌ای است؛ یک مرحله برای بررسی «واجد شرایط» عمومی بودن. و یک مرحله هم، بررسی مصداق «رجال مذهبی و سیاسی» بودن. ⁉️ آیا ملاحظه و تأیید دارا بودن ردیف‌های ۴ و ۵ مذکور (دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور)، به مفهوم «رجل مذهبی» بودن داوطلب نیست؟! ج: خیر! زیرا «رجل مذهبی» بودن متمایز از «مذهبی بودن» (و همچنین «رجل سیاسی» بودن متمایز از «سیاسی بودن») است. 👌حال باید پرسید که تمایز مذهبی و سیاسی این شش نفر چیست؟!⁉️ ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۳/۳۰ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۱۰): 🔰ریاست جمهوری در قانون اساسی اصل ۱۱۵ دارای کلیدواژه‌های «رئیس جمهور، رجال، مذهبی، سیاسی، واجدین شرایط و انتخاب»، نیازمند توضیحات دقیقی هستند (که البته تفسیر آن‌ها بر عهده است)، زیرا سؤالاتی را برمی‌انگیزند که بنده ضمن اشاره به برخی از آن‌ها، جواب خود را نیز تقدیم می‌کنم: بیان تمایز و مؤیدین مرحله اول (حائزین ) و همچنین تبیین و بودن این ۶ نفر بر عهده شورای نگهبان است. ولیکن گزینش نهایی شخص اول بر عهده است. ❓س: آیا ؛ به مفهوم «رئیسی برآمده از آراء اکثریت مردم» است؟ یا به مفهوم «ریاست بر کلیه امور مردم»؟ ✅ ج: هر دو ❓س: آیا به مفهوم «فقط از جنس مردان» است؟ یا شامل زنان هم می‌شود؟ ✅ ج: هر دو (شامل زنان هم می‌شود ولیکن در شرایط مساوی، بر اساس آیه «الرجال؛ قوامون علی النسآء» مردان برای ریاست جمهوری، اولویت دارند.) ❓ س: چه ضرورتی دارد که رئیس جمهور از مصادیق «رجال مذهبی» باشد؟ ✅ ج: رئیس جمهور، برگزیده ملت برای پیشبرد امور خطیر «جمهوری اسلامی ایران (نهضت+نظام اسلامی) است و مطلب، ایجاب می‌کند که از رجال مذهبی باشد. ❓س: چه لزومی دارد که رئیس جمهور از مصادیق «رجال سیاسی» باشد؟ ✅ ج: ریاست جمهوری؛ امری عجین و آمیخته با است و باید قرین باشد که فقط یک می‌تواند بر این مدار بچرخد. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱ @chelcheraaqHM چلچراغ 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 هزار چاقوی صهیونیزم شیطانی، بر پیکر مظلوم جمهوری اسلامی ایران در آستین روحانیت پ‌وپ! (بخش ۰۰۰۱): ۞ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» ۞ امکان‌پذیر نيست كه همه‌ رهسپار شوند، ولیکن چرا از هر گروهى از ايشان دسته‌اى كوچ نمى‌كنند تا در شوند و هنگامى كه به سوى قوم خويش باز گشتند، آنان را بيم دهند تا شايد آنان (از خطا و خلاف) حذر كنند. (آیه ۱۲۲ از سوره توبه) این آیه شریفه، دلیل تشکیل و تمرکز حوزه‌های علمیه (ص) در شهرهای و گسیل از اقصی نقاط جهان بسوی آن‌ها گردیده است. با عنایت به مفاد این آیه حوزویه، قاعدتاً باید اتفاقاتی به ترتیب ذیل رخ دهد فلذا انتظار می‌رود: ۱) در همه ، آمادگی عمومی اعزام بسوی ، موج‌زند. اگر جامعه‌ای مهیّای چنین اعزامی نباشد، با ، فاصله دارد. ۲) به ، است ولیکن تشخیص کفایت عزائم، است. ۳) اعزام، نباید فردی باشد بلکه از هر فرقه‌ای (هر گروهی که با گروه‌های انسانی دیگر، فرقی دارد در زبان، زیست‌گاه، نژاد، جنسیت، فرهنگ، اخلاق و حتی مشاغل)، باید جمعی هماهنگ بصورت باشد. ۴) عزیمت‌کنندگان (و به تعبیر قرآن؛ کوچ‌کنندگان)، باید با تمام وجود، در دین خدا (فهم عمیق و دقیق) بکنند و به فقاهتی برسند که بتواند جوابگوی نیازهای قوم و طایفه محل اعزام باشد. ۵) فقهای کامل (نه لزوماً أکمل) که نسبتی با (در تراز ) و (در تراز ) یافته‌اند، باید مهیای بازگشت به میان قوم خود باشند. (عدم بازگشت فقهای و ، ابتر نهادن حرکت الهی و بلکه خیانت به مؤمنینِ منتظر رجعت آنان است.) ۶) فقهای رجعت‌کننده به قوم خود، بلافاصله باید و هشدار مردمان خویش را آغاز نمایند. انجام بهینه و مؤثر این هشدارها (که اعم از موضوعات اُخروی و دنیوی است)، نیازمند خلاقیت‌هایی به تعداد است! و مخاطبین، معمولاً در سطوح مختلفی از فهم و شعور و غیرت، قرار دارند، از «العاقل تکفیه الاشارة» گرفته تا آن‌هایی که در حق‌شان باید گفت؛ «نرود میخ آهنین بر سنگ»! فلذا علاوه بر میزان علم و دانائی فقیه، میزان حلم و صبوری و دلسوزی او و بلکه میزان دلیری و تاب‌آوری او هم، تعیین‌کننده است. (فقهایی که در امر تکلیف به هشدار، به هر علتی از قبیل؛ ترس و طمع، تنبلی و عافیت‌طلبی، یا ترک جدّ و جهد و یا ترک مقاومت نمایند در برابر در طیف‌ها و جایگاه‌های مختلف، که در هر قومی یافت می‌شوند و معمولاً ضدیت می‌ورزند، حرکت الهی را ابتر نهاده و بلکه در حق قوم خود و بویژه مؤمنین، خیانت ورزیده‌اند) ۷) فقهای علیم و حلیم و پیوسته و لحظه به لحظه در معرض تکذیب و انکار و استنکاف هستند و لذا نباید توقع داشته باشند که بمحض اظهار و ابراز هشدار و انذار آنان، آحاد جامعه، به فرامین الهی تمکین کرده و در عمل ترتیب‌اثری به احکام خواهند داد. بلکه باید انتظار تمرّد و حتی تنفّر هم داشته باشند. لذا ختم‌ کرد به «لعلهم یحذرون» (به هر میزانی که در این مراحل مورد اشاره، ضعف و نقصانی باشد، در مرحله آخر، خطر بزرگ در کل یا برخی اجزای دیانت برای خود فقیه، تشدید می‌گردد! و چه‌بسا جوامع، شاهد مرتدینی در لباس روحانیت باشند که بجای تبعیت از «فاستقم کما أمرت» به تجدیدنظرخواهی در اصول تعبدی و حتی اصول تعقلی دین، سقوط می‌کنند! این سقوط‌کنندگان - بویژه آن‌ها که با برنامه‌های ، هماهنگ می‌شوند -، موضوع این سلسله مقالات است که به مرور، تهیه و تقدیم خواهد شد ان‌شاءالله و بنظر می‌رسد که اسرائیلیات و القائات مکار و خبیث، از این سقوط‌کنندگان، لشگری قابل توجه علیه «نهضت+نظام اسلامی» تدارک دیده است که امام راحلمان، آن‌ها را «مارهای خوش خط و خال» می‌نامید) برای آشنائی نسبی با «افعی‌های زهرآگین لانه کرده در کسوت روحانیت پوک و پلید و بلکه در حوزات علمیه مشهد، نجف، قم و...» ولیکن «ضد » و ضد ، ملاحظه این 👈 مقاله چهار قسمتی 👉 خالی از لطف نیست. ✅ و اما اصول دین اسلام ناب، عبارتند از: الف) اصول تعقلی: ۱- توحید ۲- عدل ۳- نبوت ۴- امامت ۵- معاد ب) اصول تعبدی: ۱- نماز ۲- روزه ۳- زکات ۴- خمس ۵- حج ۶- جهاد ۷- امر به معروف ۸- نهی از منکر ۹- تولیٰ ۱۰- تبریٰ 👌 (اصول تعقلی اسلام، معمولاً اصول دین و اصول تعبدی اسلام، اشتباهاً فروع دین، نامیده شده‌اند!) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212تبریک و اعلام آمادگی برای همکاری با ، امر جناب آقای ، برای دوره چهاردهم، تثبیت شد. قاعدتاً از امروز ، تخریب است و لذا بنده (ضمن حفظ همیشگی خود در قبال دولت‌ها و صاحبان قدرت‌ها)، بنا بر توصیه مبنی بر ضرورت کمک به دولت ایشان و نظر به فراخوان ریاست محترم جمهوری از ، اینجانب بعنوان مؤسس (منجر به تشکیل ریاست جمهوری) و دارای ده‌ها طرح فنی_مهندسی و صدها ایده ، ، ، ، ، ، ، و... برای نیل به و صاحب سبک و با تقدیم رزومه مختصر خود ()!، بدینوسیله اعلام می‌کنم که حاضرم، پلیدی شوم و پلشتی کهنه را با استفاده از روش خلاقانه خود، در دوران ریاست ، از کلیه ، ریشه‌کن نمایم تا در افتخار یکی از دستاوردهای (که پیامد آن، انحلال رسمی و بالتبع حذف یکی از ردیف‌های خواهد بود)، سهیم باشم ان‌شاءالله 👌و نیز اعلام می‌کنم؛ اگر موفق به انجام این نشدم، قبل از اتمام قانونی ریاست جناب پزشکیان (حفظه‌الله)، حاضرم در ملأ عام بشوم! تا درس عبرتی باشد برای همه «مهاجمین به مناصب نظام» که از بی‌بهره‌اند! لطفاً این پیام را بچرخانید تا برسد به دست رئیس جمهور محترم 🙏💐 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
▫️امام على عليه السلام : انسان شريف، به هر مقامى، هر چند بزرگ، برسد سرمست نمى شود؛ مانند كوهى كه هيچ بادى آن را به لرزه در نمى آورد؛ اما فرومايه با دست یافتن به کمترین مقام ، سرمست می شود، همانند بوته علفی که وزش نسیمی او را می جنباند 📚 غرر الحكم حدیث ۵۱۹۷ @kalamnooor