eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
176 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۱): هم میهن/سیاست/کد مطلب: ۳۱۵۶۰ ۱۴۰۳/۱۱/۰۳ تعطیل اما فعال/بازخوانی مسیر انجمن حجتیه و مواضع آنها از ابتدا تاکنون به بهانه درگذشت سیدحسن افتخارزاده لیدر این جریان در تاریخ معاصر ، کم نبوده‌اند گروه‌هایی که در دوره آغاز به کار کرده‌ و محور فعالیت خود را و قرار داده‌اند اما در بین آنها، یک گروه خاص‌تر از سایرین است. اگر اکثر تشکل‎‌ها و گروه‌‎ها به صورت رسمی وارد عرصه شده‌اند اما تنها گروهی که به صورت رسمی تاکید داشت که قصد ورود به سیاست را ندارد، «انجمن حجتیه» بود؛ انجمنی که در دهه ۳۰ متولد شد، در دوران پیش از هیچ حرکتی در آنها علیه پهلوی به ثبت نرسید و به عبارتی از این جهت خاموش بودند. مدت کوتاهی پس از انقلاب اعلام کردند که فعالیت‌هایشان را کرده‌اند اما به نظر می‌رسد که تعطیلی دهه ۶۰ شکلی بوده و آنها همچنان مشغول به کار هستند و اخیراً هم سیدحسن افتخارزاده، دومین رهبر تاریخ خود را از دست داده‌اند؛ موضوعی که بهانه خوبی است برای اینکه سیر تاریخی و مواضع این را مورد بررسی قرار دهیم. ماجرای تشکیل در بررسی ماجرای تشکیل انجمن حجتیه، ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که محمود تولایی یا همان شیخ که بنیانگذار این انجمن است، گفته می‌شود پیش از کودتای ۲۸ مرداد فعالیت داشته و حتی در سخنرانی‌هایی سیاسی هم انجام داده بود اما در مجموع بعد از سیاست را رها کرده و تغییر مسیری غیرسیاسی می‌دهد. در باره ماجرای تغییر مسیر حلبی، عماد‌الدین باقی در کتاب «در شناخت حزب قاعدین زمان» اینگونه توضیح داده است: «برخی بر این عقیده‌اند که در سال‌های پیش از ٢٨ مرداد ١٣٣٢ که تبلیغات وسیعی بـرای انحـراف افکـار عمـومی توسـط به‌ویژه علیه و حـوزه‌هـا راه افتـاد آقـای کـه در مـشهد درس می‌خواند و استاد وی میرزامهدی اصفهانی بود ـ که علاقه خاصی به (عج) داشـته ــ به همراه طلبه دیگری به نام سیدعباس علوی توسط یک مبلغ به بهائیت دعوت می‌شوند. این افراد چند ماهی از وقت خود را برای مطالعه بهائیت صرف می‌کنند. سیدعباس علـوی به خاطر زمینه‌های و که احتمالاً بهائیت در اختیارش می‌گذارد می‌لغزد و بهـائی می‌شود. آقـای حلبی با مشاهده این مسئله بهائیت را بزرگی تشخیص مـی‌دهـد و بـا برقـراری تمـاس بـا افراد گول‌خورده از بهائیت، به جلسات تبلیغـی آنـان راه یافتـه، بـا آنهـا بـه و مباحثـه می‌پردازد. سپس آقای حلبی به آمده و جذب نیرو می‌کند و اطلاعات و تجربیات خـود را منتقل می‌نماید. چون بهائیت مثل ما علنی و با پرچم فعالیت می‌کردند و خطـر آنهـا نـزد علما منعکس شده بود، پس از یکسری موفقیت‌ها، آقای حلبی و دوستانش مورد حمایت علمـا قرار گرفتند و علما اجازه استفاده از را نیز به آنها دادند.» طاهر احمدزاده، یکی از فعالان سابق ملی – مذهبی هم در مصاحبه‌ای که مهرماه ۱۳۸۶ با داشته، درباره این موضوع گفته است: «مرحوم شیخ محمود حلبی پس از کنار گذاشتن سیاست و راه‌اندازی انجمن حجتیه معتقد بدان بود که تکلیف امروز ما منحصر به مبارزه با بهایی‌هاست. او سوگند می‌خورد و با تکیه‌زبان مخصوص به خودش می‌گفت که «والله‌العلی‌الاعظم الاعلی»، امروز امام زمان جز مبارزه با بهایی‌ها، خدمت دیگری را از ما انتظار ندارد. یادم نمی‌رود که روزی بعد از پایان صحبت‌های ایشان و تکرار همین حرف، من در کنار ایشان نشسته و سکوت کرده بودم. ایشان به من گفت که احمدزاده، معنای سکوت تو را می‌فهمم و می‌دانم که با این حرف من مخالف هستی ولی من این سخن را خیرخواهانه می‌گویم و از روی علاقه‌ای که به شما دارم باز هم می‌گویم که امروز، و دینی ما در مبارزه با بهائیت است. بنابراین، به نظر من دیدگاه‌های مرحوم حلبی برآمده از نوعی اعتقاد بود و نمی‌توان آنها را یک بازی سیاسی دانست.» به هر ترتیب، در همان سال ۱۳۳۲ شیخ محمود حلبی، انجمنی را در مشهد برای مبارزه با بهائیت تشکیل می‌دهد اما استقبال خوبی در این شهر از جلسه‌های برگزارشده، صورت نمی‌گیرد و سرانجام در سال ۱۳۳۶، انجمن را با نام «انجمن حجتیه مهدویه» به ثبت می‌رساند تا فعالیت‌هایش رسمی شود. پس از آن است که انجمن اقدام به برگزاری کلاس‌ در شهرهای مختلف ایران برای تربیت و مناظره‌کننده‌ها می‌کنند تا با استفاده از استدلال بتوانند به مقابله با بهائیت بپردازند. ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۲): 👈بخش قبلی👉 با اینکه درباره تشکیل ، علت اصلی همان با عنوان شده است، اما عماد‌الدین در کتاب «در شناخت زمان»، دو علت دیگر را درباره تشکیل این انجمن بیان کرده است. او در بخشی از این کتاب می‌نویسد: «نظـر دومی کــه در خــصوص تــشکیل انجمــن وجــود دارد مربــوط بــه خــود انجمنی‌هاست. آنها معتقدند آقـای رئیس انجمن مدعی شده که در سال‌هـای ٣٢ خواب دیده است که بـه وی امر فرموده‌اند که گروهی را برای مبـارزه با بهائیت تشکیل بدهد. نظر دیگر حاکی از آن است که پس از اختلاف بین آیت‌الله و و شکست ، همزمان تبلیغ بهائیت نضج گرفت و گروهی را که در بین‌شان نیز بود؛ از جمله هم‌حجره‌ای آقای حلبی را جذب کردند. لذا بهائیت در ذهن شیخ بزرگ جلوه‌گر شد و به این نتیجه رسـید کـه بایـد را ول کرد و دست به انجام اقدامات زد.» ورود به سیاست ممنوع در اساس‌نامه‌ای که هیئت‌مدیره پنج‌نفره انجمن تدوین کرده بود، در تبصره دو آمده بود: «انجمن به هیچ وجه در مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نـوع دخـالتی را که در زمینه سیاسی که از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد بر عهده نخواهد داشت.» علی‌اکبر ، یکی از چهره‌های شاخص انجمن که در همان سال‌های پیش از از انجمن خارج شد، درباره این بند در کتاب «ولایت‌های بی‌ولایت» نوشته محمدرضا اخگری، توضیح می‌دهد: «از بـرادران و خواهران انجمن نوشته می‌گرفتند که در امور سیاسی دخالت نکنند و انجمـن شـدیداً از درگیـر شدن با مسائل سیاسی اجتناب می‌کرد.» در این راستا، نقل‌قول‌هایی از سوی برخی فعال پیش از انقلاب صورت گرفته است. برای مثال محمدفاضل استرآبادی در بخشی از خاطرات خود گفته است: «سیاست‌شان‌ این‌ بود که‌ با درگیر نشوند. اصلاً دوست‌ نداشتند وارد درگیری‌های‌ سیاسی‌ شوند.» و یا ابوالقاسم خزعلی اینگونه اشاره کرده: «موضع‌گیرى سیاسى بیشتر از سر بوده است. این مسئله غیر از شعار جدایى از است. اعضاى انجمن حجتیه بر این اعتقاد بودند که ما قدرت مقابله با محمدرضا پهلوى را نداریم.» احمد صابری‌همدانی هم نقل کرده است: «به جرأت مى‌توانم عرض کنم که ضد بهائیتى که این‌ها به راه انداختند و بزرگش کرده بودند، تنها براى جلوگیرى از فعالیت و تبلیغات و و خالى کردن مجالس آن‌ها بود.» ساواک و حجتیه یکی از مواردی که پیرامون انجمن حجتیه درباره سال‌های پیش از انقلاب بیان شده، این نکته است که انجمن با همکاری کرده است. در این راستا می‌توان به سه اظهارنظر از سوی پیش از انقلاب و یک نامه ساواک اشاره کرد. اولین موضوع مربوط به خاطره‌ای است که در کتاب خاطراتش از سفر به در شعبان سال ۱۳۵۷ نقل کرده است. او در بخشی از خاطرات خود گفته است: «با گوش خود شنیدم که افرادشان به یکدیگر می‌گفتند، اگر مسئله‌ای پیش آمد سریع با ساواک در میان بگذاریم و از آنها کمک بخواهیم تا مشکل ما را حل کنند. حرف من به زودی ثابت شد. با کمال تعجب مطلع شدیم آنها به رفته و از ما کرده‌ا‌ند. آنها گفته بودند که آقای آمده تا در اینجا افکار آیت‌الله و باند او را اشاعه دهد.» محمدرضا مهدوی‌کنی هم اینگونه گفته است: «گاهی از اوقات که ساواک ما را برای بازجویی یا برای می‌برد، از پیشنهادهایی که به من یا امثال بنده می‌دادند این بود که چرا شما مثل آقای حلبی کار نمی‌کنید؟» علی‌اکبر پرورش هم گفته است: «وقتی ساواک متوجه شده بود که من از انجمن کنار رفتـه‌ام همـین نـادری [از مـسئولان عالیرتبه دستگاه امنیت] ملعون ما را خواست و خیلی فحاشی کرد و گفت چرا دیگـر در انجمن نیستی.» همچنین، در نامه‌هایی که از ساواک به‌دست آمده نامه‌ای مربوط به ۲۳ فروردین سال ۱۳۳۶ وجود دارد که مربوط به هیئت‌مدیره انجمن حجتیه است. در بخشی از این نامه، رئیس واحد اطلاعاتی ضدخرابکاری نوشته است: «تجمع نامبردگان جنبه ضدیت با را دارد و برابـر اطلاع حاج‌شیخ محمود ذاکرزاده‌تولایی معروف به حلبی از گردانندگان این جلـسه بـا بخش ٢١ سازمان اطلاعات و امنیـت تهـران همکـاری‌هـایی دارد؛ اصـلح اسـت هرگونـه اطلاعی در مورد جلسه متشکله را قبل از احضار بقیه از مشارالیه استفسار نمایند.» ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۳): 👈بخش قبلی👉 علاوه بر آنها، محمدعلی در اظهارنظری گفته بود: «آن موقعی که برادران و خـواهران‌مـان زیـر فریـاد می‌کشیدند اینها می‌رفتند ثابت کنند که بر حق است یا باطـل و دقیقـاً در مقابـل مبـارزه قرار می‌گرفتند.» مهدی طیب، یکی از جداشده‌های در مهرماه ۱۳۶۰، مصاحبه‌ای با روزنامه «صبح آزادگان» انجام می‌دهد و در آن می‌گوید: «در جریان و ، خود آقای قضاوت‌شان این بود که این انقلاب، چون مـسلح اسـت و دارد و مـردم سازمان و سلاح ندارند به پیروزی نمی‌رسد.» حجتیه و رهبر انقلاب درباره ارتباط با آیت‌الله در سال‌های پیش از انقلاب می‌توان به سه نکته اشاره کرد. اول اینکه در خرداد ۱۳۴۳، سخنرانی‌ای انجام می‌دهد که به نظر می‌رسد سمت و سوی بخشی از این سخنرانی انجمن حجتیه و سیاست سکوت و عدم دخالت آنها در باشد. ایشان در بخشی از این سخنرانی می‌گوید: «آن آقایانی که می‌گویند باید خفه شد و دم درنیاورد آیا در این مورد هم می‌گویند باید خفه شد؟! در اینجا هم ساکت باشیم و دم درنیاوریم؟! ما را بفروشند و ما باشیم؟! ما را بفروشند و ما ساکت باشیم؟! والله گناهکار است کسی که داد نزند، والله است کسی که نزند.» نکته دوم این است که اگر در ابتدای کار با سکوت در مسئله سیاست مشکلی نداشتند اما به مرور نگاه‌شان به این تشکل تغییر می‎کند. در همین راستا، در سال ۱۳۴۹ به‌دنبال نامه‌ای که به ایشان نوشته می‌شود و اجازه استفاده از را می‌خواهند، این اجازه هم از سوی این داده می‌شود اما به مرور شاهد فاصله گرفتن از آنها هستیم تا اینکه به سال ۱۳۵۷ می‌رسیم. در باره سال‌های اوج‌گیری انقلاب، محمدفاضل استرآبادی در کتاب خاطرات خود اینگونه نوشته است: «خط‌ مشی‌ انجمن‌ در زمان‌ اوج‌گیری‌ انقلاب‌ موجب‌ نگرانی‌ و ناراحتی‌ شده‌ بود. تا اینکه‌ کم‌کم‌ ما آثار نارضایتی‌ امام را از این‌ گروه‌ احساس‌ کردیم‌. بعضی‌ از افرادی‌ که‌ نزد امام‌ رفتند و با امام‌ صحبت‌ می‌کردند، به‌ من‌ گفته‌ بودند که‌ آقا ما هر وقت‌ نزد امام‌ می‌رویم‌، در اظهارات‌ خصوصی‌ و خودمانی‌، امام‌ از انجمن اظهار نارضایتی‌ می‌کند. علناً چیزی‌ نمی‌گوید، اما‌ پیداست‌ که‌ نگران‌ است‌. این‌ مطلب‌ برای‌ ما کاملاً مسلم‌ و مشهود بود که‌ امام‌ از انجمن‌ رضایت‌ ندارند.» اما مهم‌ترین ماجرا و به عبارتی تقابل بین انجمن حجتیه و امام خمینی را می‌توان مربوط به ماجرایی دانست که در شعبان سال ۱۳۵۷ به وجود می‌آید که ایشان در واکنش به کشتارهایی که توسط انجام شده بود، می‌گویند: «ما در نیمه‌ی‌ شعبان‌ امسال‌ عید نداریم» اما حجتیه توجهی به این موضوع نمی‌کند و مسیر خود را می‌رود. فاضل استرآبادی درباره این موضوع در خاطراتش گفته است: «در این‌ ایام‌ وقتی‌ به‌ تبع‌ گفتند از جشن‌ و خبری‌ نیست‌، ما متوجه‌ شدیم‌ که‌ این‌ امر برای‌ آنها خیلی ‌سخت‌ است‌. گفتند که‌ دستور از و است‌. بنده‌ با بعضی‌ از آنها صحبت‌ کردم‌ و گفتم‌ آقا! فرمان‌ امام‌ و انقلاب‌ است‌ و وضعیت‌ جامعه‌ ایجاب‌ می‌کند که‌ به‌حرف‌ امام‌ گوش‌ کنید و... شما سال‌ها برای‌ (عج‌) مراسم‌ گرفتید، ان‌شاءالله سال‌های‌ بعد هم‌ آذین‌بندی‌ می‌کنیم‌ اما امسال‌ را نمی‌توانیم‌ بگیریم‌. ما می‌خواهیم‌ از این‌ عمل‌ و از این‌ مورد بهره‌برداری‌ کنیم‌، شما هم‌ امسال‌ جشن‌ نگیرید. اما آنها مقاومت‌ کردند و اگر کسی‌ چنین‌ اعتقادی‌ پیدا می‌کرد، از او می‌خواستند که‌ از عضویت‌ خارج‌ شود.» انقلاب و تلاش برای ورود با پایان دوره و آغاز ، آنها هرچند به صورت علنی در تصمیم خود برای عدم ورود به سیاست تجدیدنظر نمی‌کنند اما در تلاش‌هایشان برای حضور در دستگاه‌های اجرایی انجام می‌شود. در این راستا می‌توان به دو خاطره اشاره کرد. طاهر احمدزاده، در بخشی از مصاحبه خود با «شهروند» در مهرماه ۸۶ گفته است: «یادم است که اوایل سال ۵۸، وقتی که حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد، یک روز مرحوم با من تماس گرفت و گفت که آیا شما می‌‌خواهید با اعضای کمیته مرکزی حزب در خراسان آشنا شوید؟ من پاسخ مثبت دادم. به محل کمیته مرکزی حزب در مشهد رفتم و آنجا افرادی را دیدم که عضو انجمن حجتیه بودند و سابقه فعالیت در آنجا را داشتند.» ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۵): 👈بخش قبلی👉 البته تماس مستقیم میسر نبود. لیکن بـرای تحقیـق از مجـاری ممکنه و شخصیت‌های محترمه موثقه و بنا به قراین کافیه محرز شد کـه «معظم‌له» این می‌باشد؛ لذا موضوع توسط به عـرض و حضرت حجت‌السلام والمسلمین آقای (دامت برکاته) رسید و فرمودند: «در چنین حالتی وظیفه شـرعی در ادامـه فعالیـت نیـست. کلیـه جلـسه‌هـا و برنامه‌ها باید شود.» علیهذا همانگونه که بارها کتباً و شـفاهاً تـصریح کـرده بودیم بر اساس و خـود، تبعیـت از و ، حفظ یکپارچگی و رعایت و انجمن تعطیل می‌باشد و هیچ‌یک مجاز نیست تحـت عنـوان ایـن انجمـن، کوچـکتـرین فعالیت بکنند.» ۶۷ طوفانی؛ امام بر علیه انجمن آغاز و پایان سال ۶۷ با دو موضع علیه همراه بوده است. این در حالی است که آنها ۵ سال قبل گفته بودند که فعالیت را تعطیل کرده‌اند. در اولین مورد، ۱۴ فروردین این سال در سخنرانی خود در جمع کارکنان و مسئولان وزارت پست، می‌گوید: «اینهایی که می‌گویند که هر عَلَمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف است. اینها نمی‌فهمند چی دارند می‌گویند. اینها تزریق کرده‌اند بهشان که این حرف‌ها را بزنند. نمی‌دانند دارند چی چی می‌گویند. نبودن، یعنی اینکه همه به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف رفتار بکنند.» پس از آن، تندترین و اصلی‌ترین موضعی که با نام بردن از انجمن حجتیه توسط امام خمینی همراه بود، در اسفندماه ۶۷ صورت می‌گیرد. ایشان نامه‌ای را خطاب به در باره تعیین استراتژی می‌نویسد و در بخشی از آن می‌آورد: «دسته‌ای دیگر از روحانی‌نماهایی که قبل از ، را از جدا می‌دانستند و سر به می‌ساییدند، یک‌مرتبه شده و به روحانیون عزیز و شریفی که برای آن همه زجر و آوارگی و و کشیدند تهمت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس‌نماهای می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با است، امروز می‌گویند شده‌اند! تا دیروز و و و و حکومت برای ظهور - ارواحنا فداه - را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست نیست رخ می‌دهد، فریاد «وااسلاما» سر می‌دهند! دیروز «حجتیه‌ای»‌ها را حرام کرده بودند و در بحبوحه تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از شده‌اند!» دهه هشتاد و دو شایعه پس از درگذشت امام خمینی، انجمن در سال ۱۳۷۶ شیخ را از دست می‌دهد و با درگذشت او، به «سیدحسن افتخارزاده‌ سبزواری» می‌رسد. در این عصر هر چند خبری از بازگشت رسمی به عرصه نیست و این انجمن نشانه رسمی از فعالیت خود را به نمایش نمی‌گذارد اما در دو مقطع مباحثی پیرامون آن به میان می‌آید. اولین مقطع در اوایل دهه ۸۰ بوده که گفته می‌شد تلاش‌هایی را برای ایجاد بین و انجام داده است. در همین راستا، رسول منتجب‌نیا طی یادداشتی که مرداد ۹۳ در روزنامه به چاپ رسید، گفته است: «زمانی که حجت‌الاسلام ، بود در یک جلسه چندنفره به ما گفت که انجمن حجتیه تمام هم و غمش را روی ایجاد اختلاف و بین شیعه و سنی بنا کرده است و گفت که ما اخیراً مقادیر زیادی کتاب و جزوه از انجمن حجتیه کشف و ضبط کردیم که در مورد توهین به علمای بوده و قرار بوده که این نوشته‌ها را در میان اهل سنت پخش کنند تا آن‌ها را کنند و به دامن بزنند. این پایه‌های فکری آن‌هاست.» ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۶): 👈بخش قبلی👉 دومین مقطع مربوط به زمانی است که به می‌رسد. با حضور احمدی‌نژاد در مباحثی درباره در او به میان آمد که هم از سوی اعضای دولت‌هایش تکذیب شد و هم اخیراً توسط یکی از اعضای تکذیب شده است. نادر فضلی، یکی از اعضای انجمن است که در مرداد ۱۴۰۰ مصاحبه‌ای با انجام داد و در بخشی از آن گفته بود: «احمدی‌نژاد اصلاً بوی انجمن هم به مشامش نخورده. خیلی از این کسانی‌که مردم به‌عنوان می‌شناسند و به خاطر اختلاف دیدگاه با آنها به انجمن ناسزا می‌گویند و تهمت می‌زنند، ابداً انجمنی نبودند. آقایان دعواهایی با خودشان دارند و می‌زنند بر سر انجمن.» حجتیه در عصر جدید برای بررسی اینکه مشغول به چه کاری است، می‌توان به بخش دیگری از مصاحبه نادر فضلی با انصاف‌نیوز در مرداد ۱۴۰۰ اشاره کرد که تایید کرده انجمن مشغول به فعالیت است. او در بخشی از این مصاحبه گفته است: «این را بدانید ما نبوده و نیستیم، ما قائل به این نیستیم که نظام سقوط کند و لطمه بخورد. البته در جبهه‌ی امثال آقایان و هم نیستیم. ما کاری به اینگونه امور نداریم و کارمان کار است. به دسته‌بندی‌های وارد نمی‌شویم و در هم نمی‌کنیم. اما در کلیات هرچه را بگویند گوش می‌کنیم. بارها هم گفته‌ایم که حتی راجع به فعالیت‌های فرهنگی‌مان، آقای [آیت‌الله] خامنه‌ای ، بفرماید ، تعطیلش می‌کنیم. سال ۶۲ آن فرمایش را فرمود و ما تعطیل کردیم. واقعاً تعطیل کردیم.» همین موضوع و ادامه فعالیت‌های حجتیه توسط چهره‌های سیاسی دیگری هم در سال‌های اخیر مورد اشاره قرار گرفته است. برای مثال رسول منتجب‌نیا در یادداشتی که مرداد ۹۳ در روزنامه منتشر شد، نوشته بود: «الان هم افرادی از سر‌شناسان را در ارگان‌های مختلف داریم اما این‌ها هیچ‌وقت نیامدند به صراحت اعلام کنند ما با انجمن مخالفیم؛ با اینکه خواص می‌دانند آن‌ها سابقه حضور در انجمن را دارند. از سوی دیگر ما ردپای انجمن را در می‌بینیم. چه‌بسا این که در جامعه ما ایجاد شده، بخشی به انجمن حجتیه مرتبط شده باشد. می‌بینیم که برخی اعضای نهاد‌ها این تفکر را پیدا کردند.» علی‌اکبر محتشمی‌پور هم در مصاحبه‌ای که آبان ۹۴ با روزنامه انجام داد، در باره آنها اینگونه اشاره می‌کند: «از خط قرمزهای بسیار پررنگ عبور کردند و برخورد با این‌ها خیلی سخت شده است و تنها است که می‌تواند کمک کند و آن چیزی را که داد در گذشته امروز عین زیر خاکستر است.» عباس هم اخیراً ۳۰ دی‌ماه سال جاری مصاحبه‌ای با انجام داده و گفته است: «در عمل، این انجمن تعطیل نشد. آن‌ها به‌طور غیرعلنی به فعالیت خود ادامه دادند و روابط‌شان را حفظ کردند. در این دوران، یک جریان درون انجمن پا گرفت که به نیرو‌های نزدیک شد. این جریان آمد و گفت ما قبلاً گفته بودیم نباید در دوران وارد سیاست شویم، زیرا معتقد بودیم ورود به به لطمه می‌زند و در واقع شروع به جدایی از کردند.» 👈منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) پیرامون شیخ محمود حلبی ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌بعضیون؛ ملغمه‌ای از کفر و ایمان! با عرضه به ، مردم ۵ دسته شدند: ؛ در ظاهر و باطن تسلیم ؛ در ظاهر و باطن ضدیت ؛ ظاهراً تسلیم/باطناً ضدیت ؛ پذیرش دین+حفظ مرام خود ؛ تسلیم بعض/ رد بعض دین! بعضیون در : ۱) «أ فتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض؟! فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیاة الدنیا ۖ و یوم القیامة یردون إلی أشد العذاب ۗ ...» (۲/۸۵) ... آیا به بخشی از کتاب ایمان می‌آورید و به بخشی دیگر کفر می‌ورزید؟! پس کیفر کسانی از شما که چنین تبعیضی را روا می‌دارند، جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست، و روز قیامت به سوی سخت‌ترین عذاب بازگردانیده می‌شوند و... ۲) «إن الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون أن یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتخذوا بین ذلک سبیلا» (۴/۱۵۰) کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار می‌کنند، و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و می‌گویند: «به بعضی ایمان می‌آوریم و بعضی را انکار می‌کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند... ۳) «الذین جعلوا القرآن عضین» (۱۵/۹۱) همان‌ها که قرآن را تقسیم کردند (؛ آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوس‌هایشان بود رها نمودند)! لطفاً این‌جا👈دین حداقلی👉را حتماً بخوانید🙏 = =مصداق بارز بعضیون بعضیون؛ قابل حمایت نیستند و بلکه... ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ژنرال اولگ کالوگین، رئیس ماموریت های KGB در سرتاسر جهان و رئیس پوتین: ▪️من صد ها نفر زیر دست خودم داشتم و پوتین یکی از آنان بود! ▫️خبرنگار از او میپرسد: آیا دونالد ترامپ تحت کنترل KGB بود؟ ▪️ما چیز زیادی از او‌ میدانستیم و به واسطه جاسوس ها با او در ارتباط بودیم! 🔴
520.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢اختصاصی نخسا این صحبت های چند ماه قبل محسن رفیق دوست با صحبت های جدید وی برای دشمنان خارجی و داخلی باتوجه به نزدیک بودن شرایط رویارویی نظامی میتواند معنی خاصی داشته باشد 🔴
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 👌بزرگترین قمار تاریخ بشریت؛ (تایوان برای چین، اکراین برای روسیه و کره ج. برای کره ش. اما به چه قیمتی؟) و البته آمریکا هم قربانی محو ایران باد! (بخش۲): در 👈بخش قبلی👉، اشاره شد که برای پیشگیری از وقوع در (= قطع صادرات نفت به چین = نابودی اقتصاد چین) تصمیم گرفته محاصره را تشدید نماید! و حال آنکه اشغال آن هم هیچ تأثیری بر تصمیم آمریکا ندارد. زیرا آمریکای قمارباز بالاخره به این نتیجه رسیده که اساساً را به ، را به و حتی را به ببازد اما را مهار سازد! (یعنی آنکه قمار می‌کند، فقط ترامپ نیست بلکه حکومت آمریکاست. اگرچه قمارباز اصلی حتی فقط هم نیست و شخص دیگری است!) و حال در این‌جا مبحث خود را تکمیل می‌کنم به این که آمریکا حاضر است به باد فنا برود بشرطی که ، مهار و حتی‌الامکان از صفحه روزگار محو و نابود گردد با این توضیح که؛ اگر کسی گمان کند که ما با آمریکا (بعنوان کشوری از کشورهای دنیا و البته قوی‌تر از همه آن‌ها) حریفیم، در باغ نیست و از مرحله کاملاً پرت است. زیرا (به عللی که در مقالات قبلی خود توضیح داده‌ام) ما بصورت اجتناب‌ناپذیری با طرف هستیم که آمریکا را هم به سلطه خود درآورده است و پیوسته بر آن می‌دمد. (بالاتر از دوشیدن گاو توسط گاوچران‌های آمریکا، دوشیدن خود آمریکا توسط است) از پرچمی سخن گفته که شیر آن در تلاطم و حمله است و حال آنکه اساساً شیری در میان نیست بجز یک نقش و کرّوفرّ آن هم ناشی از بادی است که بر پرچم می‌وزد و سطحی‌نگران آن را واقعی می‌پندارند؛ ما همه شیران ولی شیر عَلَم حمله‌مان از باد باشد دم به دم حمله‌مان پیدا و ناپیداست باد و ) همان شیر علم هستند و حمله‌شان پیداست و آنچه که ناپیداست، در ورای آن‌هاست. برگردیم به واقعیت جاری در پیش روی‌مان؛ در یادداشتی با عنوان «قصه اعتماد بزغاله‌ها به گرگ» در مورخه ۱۴۰۳/۷/۲۷ نوشتم: «قطعاً اوضاع بمراتب بدتر از [جبهه مقاومت] ماست. فلذا نیاز از گرفته تا اعماق اروپا و آمریکا به ، بمراتب شدیدتر است. در چنین شرایطی که کفه ، روز به روز به نفع جبهه مقاومت، سنگینی می‌کند، و انفعال در برابر ، و بلکه است.» ولیکن و به این آتش‌بس متزلزل شیاطین، تن سپردند!! حال بعینه شاهدیم که آتش‌بس زمستانی تمام شده و گله گرگ زده به گله بزغاله‌ها و آنچنان هم می‌کند که هوس کرده به بیاید! بخش قبلی را با این عبارت پایان دادم که؛ «دایه دایه وقت جنگه»! زیرا براستی در آستانه «بزرگترین جنگ تاریخ بشریت» هستیم که آمریکا قصد تحمیل آن بر ما را دارد. و به تعبیر شایع؛ لابی ، آن‌را اجتناب‌ناپذیر و گریزناپذیر ساخته است. حال، ما پنج تا گزینه بیشتر روی میز خود نداریم: ۱) تسلیم و سازش (راه پوچی که پیشه کرده‌اند ولیکن فرجامی بجز تضعیف و تحقیر و نهایتا نخواهد داشت و بسیار احمقانه است و در کمتر از یک سال به سرنوشتی بمراتب بدتر از و و گرفتار خواهیم شد) ۲) ظهور (عج) و به هم ریختن اوضاع منطقه و جهان به نفع و (بسیار خوش‌بینانه است اما حق نداریم بگوییم بعید است ولیکن بستری که برای ظهور حضرتش مهیا باشد مشهود نیست!) ۳) اعتماد مطلق به پیروزی سریع جنگاوران فناور اسلام (به عللی ترجیح می‌دهم روی این گزینه هم حساب خیلی جدی باز نکنم ولیکن آحاد باید پشتیبانی فراگیری از به عمل آورند که در خط مقدم نبرد سرنوشت‌ساز ما هستند) ۴) آمادگی همه‌جانبه برای و نبردی بسیجی و جانانه برای حداکثر یک‌سال تا واژگونی کامل آمریکا و و نیز به جای خود نشاندن سایر کشورها و مطیع کردن کل جهان (این گزینه به و و و ، بسیار نزدیکتر است) ۵) معجزه‌ای بشود! فلذا ما هر چه سریع‌تر باید به خود بگیریم که در طی آن؛ ۱) نفاقیون را به ضمیمه به درک واصل کنیم که تداوم حیات شرورانه آن‌ها در زمان جنگ، موجب پوکیدن ملت از داخل خواهند شد. ۲) برای تحقق گزینه دوم دستان خود را بیش از پیش به دعا بلند کنیم. ۳) ارتش ۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰ی خود را به بسیج ۶۰٫۰۰۰٫۰۰۰ی ارتقاء بدهیم و پشتیبانی از فرمانده کل‌قوا و کلیه را از حمایت خود سرشار سازیم. ۴) نبردهای جانانه خود با دشمنان را تا ادامه بدهیم که را به (عج) خواهند سپرد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۳
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🔹 🎙حسن رحیم پور ازغدی 🍃 با ما همراه باشید 👇 🆔 @hoseyniye_roh_alah ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ولایت مطلقه فقیه بنظر می‌رسد، و خطایی در کلام استاد رخ داده است. ایشان اولاً در اثبات ، از بهترین استدلال عقلی، بهره گرفته و ثانیاً برای تعبیه در هم حرف‌های خوبی می‌زنند و اما ثالثاً! تبیین بودن در کلام ایشان، مخدوش است که علت آن یا تقطیع فیلم است و یا اینکه ایشان از ، برداشت مشوشی دارند! البته در از ، سخنشان صحیح است (و اینکه مطلقه بودن بمفهوم و نیست) اما در ، نشانی دقیقی ارائه نداده‌اند! و اشتباهاً بجای تعریف اطلاق در ولایت، مجدداً به تعریف مصلحت‌اندیشی ولایت، پناه می‌برند! مطلقه بودن ولایت یعنی اینکه مشروط و مقید نیست و بهترین تعریف را خود (ره) فرمودند: «اصل این است که فقیه دارای شرایط حاکمیت ـ در ـ همان را داشته باشد، مگر آن‌که دلیل خاصی داشته باشیم که فلان امر از است.» + «کلیه امور مربوط به و که برای پیامبر و ائمه ـ علیهم‌السّلام ـ مقرر شده، در مورد نیز مقرر است و عقلاً نمی‌توان فرقی میان این دو قائل شد.» بنابراین، موضوع در نامحدودی اختیارات ولی‌فقیه (همچون اختیارات وسیع معصوم) است نه محدودسازی آن به مصلحتی که شاید رخ بدهد. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۱/۱۸
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 قاسمیان از تبار قهرمانان درچنگال جانیان عربستان اقدام رژیم منافق در بازداشت حجة‌الاسلام والمسلمین ، چند نکته حائز ذکر دارد: ۱) و ؛ پروسه کهنه علیه و بویژه در بین حوالی ایران از جمله عربستان است. (چنانکه ، پروسه دیرینه در بین ایران است) ۲) ، جزو وحشی‌ترین رژیم‌های است که دربست در استخدام و لذا دستش آلوده به انواع جنایت و خیانت علیه و و و حتی اعراب بویژه است. ۳) متقابلاً در تراز ، در صدد آن‌ست. زیرا که فرمان ، در آیاتی از قبیل؛ «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»، دعوت به است. و در این راستا ناچار است (بویژه در آستانه موسم و بمنظور تأمین حداکثری ) به گونه‌ای، ورزد که سطوح تنش را کاهش بدهد. ۴) یکی از فوائد کاهش تنش‌ها، کاهش میزان دوشیدن و شیردهی به و است. (اگرچه با همه این احوال، باز هم اعراب وحشت‌زده از ایران، حدود $4٫000٫000٫000٫000$ به جیب واریز کردند! زیرا به گفته ، آن‌ها بدون حمایت آمریکا، قادر به پایداری دو هفته‌ای هم نیستند! همچنانکه ، دو روز هم دوام ندارد!) ۵) وجاهت جناب قاسمیان، چندان ربطی به مسائل مذکور ندارد و بازداشت او در عربستان، به ماست و باید هرچه زودتر آزاد شود. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۷
هدایت شده از پژوهشگاه حم
خیلی مشتیه ... باحال هم راه میره ... لاتی عین داش فرمان در فیلم قیصر ... معلومه که سالها تمرین کرده ... قبول داری؟ ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقد‌ونظر بنظر من این‌ها فقط تحقیر نیست بلکه تحقیر یک ملت بزرگی در تراز ایرانه و من یکی بجای خندیدن، گریه‌ام گرفت! 👌دنیای ، متفاوت از دنیای و این نگاه‌های انتزاعی شماهاست. زیرا ، قواعد خاصی داره که بی‌توجهی به آن‌ها، رو تبدیل به می‌کنه. مگر اینکه بر این باور باشیم که یا هم چیزی متمایز از و حتی نیست! 👌اما تحلیل قضیه، بنظرم قدری پیچیده‌تره و بلکه باید گفت هولناکه! یعنی میشه اینجوری به ماجرا نگاه کرد که ، تعمداً به یک دلقک ، رأی دادند تا دلقک‌بازی‌های جاری در را آینه‌وار جلوی چشم‌ها آورده و به رخ بکشند! یعنی ، صرفاً یک فرد مفلوک نیست بلکه نمادی از یک زنجیره از هزاران دولتمرد و دولتزن در است که با بازیگری حرفه‌ای و تمرین کرده خودش، همه قواعد حکم‌رانی را به سخره و مضحکه گرفته و این برداشت و باور واقعاً دلهره‌آوره...! صفحات مجازی 👇👇👇 ✍️مقالات حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴