eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
184 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
39 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 04): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/868 👈 قسمت سوم ... نکته‌ای که لازم به تذکر است این است که دولت ابتدا از با خبرگزاری‌ها جلوگیری کرد؛ ولی در اثر فعالیت‌های پیگیر برادران، این محدودیت برداشته شد و کردن هم یافتند. خبرگزاری‌های مختلف فرانسه، ، ، و هر یک مصاحبه‌هایی ترتیب می‌دادند. یکی از مهم‌ترین و جالب‌ترین این مصاحبه‌ها گفت‌و‌گوی امام با سی‌بی‌اس آمریکا بود که آن‌ها قول داده بودند آن را در ۴۴ به طور زنده پخش کنند ولی متوجه شدیم با فاصله دو ساعت اختلاف وقت فرانسه با آمریکا آن مصاحبه را پخش کرده‌اند. همان شب که مصاحبه پخش شد، تلفن‌های زیادی از داشتیم که تشکر می‌کردند، مخصوصا یک تلفنی را من جواب دادم که گفت: «ما تا به حال در آمریکا جرأت اینکه بگوییم و هستیم نداشتیم، همیشه مسلمان‌ها در و بوده‌اند، ولی پس از این مصاحبه امام و افتخاری در خود احساس می‌کنیم که مسلمان و ایرانی هستیم، امام ما را از انزوا نجات داده است.» تلفن‌های زیادی در این رابطه شد، مصاحبه‌های زیادی با شخصیت‌های ، و بسیاری که به دیدن امام می‌آمدند صورت گرفت که متن آن مصاحبه‌ها هم تکثیر شد. به این ترتیب مصاحبه نمودن امام هم آزاد شده بود و تقریبا هر روز مصاحبه داشتند که غیر از برنامه مرتب روزانه امام صورت می‌گرفت. اصل موضوع، از به بود. پس از از ایران، امام تصمیم گرفتند که به ایران برگردند. البته دید امام و ، دیدی است که مختص به خود ایشان است و در کس دیگری این و و سعه دید را سراغ نداریم. در پی این تصمیم تلفن‌ها، تلگراف‌ها و نامه‌ها ارسال شد و همچنین مسافرت‌هایی صورت گرفت تا امام از مسافرت منصرف شوند، حتی دوستان نزدیک امام هم که در آنجا همکاری نزدیک با امام داشتند، معتقد بودند تا حمایت نصف را جلب نکرده‌ایم مراجعت امام به‌هیچ‌وجه به نیست و خطرناک است. شاید از آمریکا و جاهای دیگر هم، توصیه کرده بودند که امام مراجعت نکنند؛ اما همان‌طوری که خود امام در سخنرانی‌ها مکرر فرمودند؛ «وقتی من تصمیم گرفتم به ایران بیایم و دیدم که همه دنیا می‌گویند رفتن شما به ایران صلاح نیست، فهمیدم که این موضوع صلاح است و باید هرچه زودتر به ایران برگردم.» هنگامی که امام تصمیم گرفتند به ایران برگردند، فرودگاه‌های ایران به دستور بر روی امام بسته شد و گفتند به‌هیچ‌وجه به اجازه ورود به ایران داده نخواهد شد. در اینجا لازم است که نکته‌ای را برای روشن شدن اذهان و مطرح نمایم؛ بعد از فرار شاه از ایران و آغاز حکومت بختیار خائن، ایادی شروع به فعالیت نمودند تا ترتیب ملاقاتی میان امام و بختیار را فراهم سازند، البته ملاقاتی بین امام و سید جلال تهرانی صورت گرفت. کیفیت آن ملاقات به این ترتیب بود که او در پاریس قصد رفتن به را داشت. امام فرمودند اگر از پست ریاست کند و را هم به برساند، او را می‌پذیرم. او نامه‌ای به عنوان استعفا خدمت امام نوشته بود؛ ولی امام نپذیرفتند و گفتند ایشان باید علت استعفایش را اعلام نماید که من چون را و می‌دانم از این پست استعفا کرده‌ام. وقتی سید جلال تهرانی نامه‌اش را به این ترتیب تصحیح کرد، امام او را به پذیرفت. بعد از این ملاقات بود که عده‌ای کوشیدند ترتیب ملاقات بختیار را با امام بدهند. یک روز در پاریس در اتومبیل بودیم که یکی از برادران که زبان فرانسه می‌دانست، را باز کرد. مطلبی که خبرگزاری‌های خارجی اعلام کرده بودند، برای من ترجمه کرد که «امام ملاقات با بختیار را پذیرفته است.» بلافاصله ما به نوفل‌لوشاتو بازگشتیم، از برادران پرسیدیم چه شده است. گفتند بله امام این ملاقات را پذیرفته است. آقای و آقای گفتند: «ما هم مصاحبه انجام داده‌ایم و اعلام کرده‌ایم که بختیار می‌آید و امام هم او را می‌پذیرد.» از ایران آیت‌الله و برادران دیگری که در بودند، به ما زنگ زدند که این قضیه چیست؟! و ما راضی نیستیم که امام چنین کاری بکنند و اگر امام، بختیار را بپذیرند به معنای روی کشیدن است و ... ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/870 👈 قسمت پنجم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 05): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/868 👈 قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/869 👈 قسمت چهارم ... و به‌هیچ‌وجه صلاح نیست که با ملاقات کنند. من رسیدم و پیام آنان را گفتم و پرسیدم که آیا ملاقات خواهید کرد؟ امام نامه‌ای مرقوم فرمودند که اگر هم بنا باشد ملاقاتی صورت گیرد پس از این است که بختیار از پستی که دارد استعفاء بدهد، پس از آن من او را خواهم پذیرفت و هرگز ملاقاتی با او در حالی که باشد واقع نخواهد شد. ما این مطلب را به خبرگزاری‌ها دادیم که بلافاصله مخابره شد. بعد از این جریان بود که فرودگاه‌های روی امام بسته شد. پس از بسته شدن فرودگاه‌ها و اعلام اینکه به در ایران اجازه فرود داده نخواهد شد، در جمع شدند و با امام یک بیست دقیقه‌ای ترتیب دادند. چون بسیار زیاد بود، امام از بالای اقامتگاهشان یک بسیار جامع ایراد فرمودند که «ما می‌کنیم تا هنگامی که فرودگاه‌ها باز شود. من به ایران خواهم رفت، از رفتن به ایران هرگز منصرف نشده‌ام.» پس از یک هفته و باز شدن فرودگاه‌ها، هواپیمایی از شرکت کرایه شد و امام با همراهانشان به طرف ایران حرکت کردند. بعد از و عشا، پلیس که واقعا زحمت زیادی برای و آن منطقه کشیده بودند تقاضا کردند به عنوان خدمت امام برسند. همه آن‌ها همراه رئیس‌ نوفل‌لوشاتو به رسیدند، امام به عنوان تقدیر، تشکرنامه‌ای نوشتند و به آن‌ها دادند. یکی از جملاتی که نوفل‌لوشاتو در آن جلسه گفت و بسیار جالب بود، این بود که گفت: «به برکت وجود شما در نوفل‌لوشاتو و در فرانسه، ما با شخصیت‌هایی تماس گرفتیم و آشنا شدیم که هرگز در دوران عمرمان برای ما چنین امکانی نبوده است. وجود شخصیتی مثل شما در و نوفل‌لوشاتو به ما چنین موقعیتی داد تا با عده‌ای از شخصیت‌های ، ، آشنا شویم.» بعد از رفتن آن‌ها برای به ایران آماده شدیم، البته هواپیمایی اعلام کرده بود که چون احتمال دارد در ایران به اجازه ورود ندهند، ما باید برای داشته باشیم؛ لذا نمی‌توانیم به اندازه ظرفیت هواپیما مسافر سوار کنیم، حدود ۷۰۰ نفر بود؛ اما بیش از ۳۰۰-۲۰۰ نفر نپذیرفتند، در حدود ۲۵۰ نفر شاید بیشتر سوار هواپیما شدیم، به سوی ایران حرکت کردیم. پس از آخرین نماز مغرب و عشای امام در نوفل‌لوشاتو از آنجا که همه اصرار داشتند به ایران بیایند، ایشان به یکی از برادران گفتند به آن‌ها بگویید که این سفر، سفر خطرناکی است و ما که برای رفتن به ایران سوار این هواپیما می‌شویم، صدی ۹۹ احتمال خطر است. یک درصد احتمال است و کسی که می‌خواهد با ما و با این هواپیما حرکت کند باید این خطر را بپذیرد که همه حضار اعلام کردند ما در خدمت شما هستیم و هرگونه خطری را برای خود می‌پذیریم! در طول راه هم گفت‌و‌گوهایی صورت گرفت. یکی از مطالبی که مطرح شد و مورد سوءاستفاده قرار گرفت که خود من بارها مورد سوال واقع شدم که چرا امام چنین حرفی فرمودند؟! لازم می‌دانم در اینجا درباره آن توضیح دهم و آن اینکه پرسیدند «حالا که به ایران می‌آیید چه احساسی دارید؟» امام فرمودند: «هیچ احساسی ندارم.» یکی از اشکالاتی که می‌شد و مکرر از من می‌پرسیدند، این بود که چطور پس از ۱۵ سال دوری از و با این ‌همه کشته و و در ایران امام هنگام آمدن به ایران هیچ‌گونه احساسی ندارند؟! من این مطلب را با خود امام در میان گذاشتم تا ببینم چه جوابی می‌دهند. ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/871 👈 قسمت ششم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 06): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/870 👈 قسمت پنجم ... در رسیدم و در مورد این موضوع از ایشان سوال کردم. فرمودند «من جمله‌ای که گفتم در رابطه با آب و ایران بود.» سوال دو جنبه دارد، یک وقت از امام می‌پرسند شما هنگام آمدن به خاک ایران، چه احساسی دارید؟ امام فرمودند برای من ، ، تفاوتی ندارد و من از اینکه قدم به این خاک می‌گذارم احساس فوق‌العاده‌ای غیر از اینکه در جاهای دیگری نداشتم، ندارم، اما در برابر فداکاری‌های ، احساس در برابر ، احساس در برابر یا احساس در برابر آن همه عواطف و احساساتی که از خودشان نشان می‌دادند مطلب دیگری است. ایشان فرمودند: «من در فرودگاه گفتم که این همه عواطف و احساسات شما بر دوش من سنگینی می‌کند و من نمی‌توانم در مقابل این همه عواطف و احساسات از شما تشکر کنم»! و این در برابر ، فداکاری‌های مردم است؛ اما سوال اینکه آیا آمدن به خاک ایران برای شما احساس فوق‌العاده‌ ایجاد می‌کند؟ جوابش منفی بود. امام وارد ایران شدند که در هنگام ورود ایشان، و بی‌سابقه‌ای صورت گرفت که نظیر آن را به یاد ندارد. این استقبال با توجه به فشار و حاکم بر ایران، بسیار حیرت‌انگیز بود. قبل از حرکت امام از ، در مدرسه رفاه کمیته‌ای به نام از امام تاسیس شد. از این کمیته به ما تلفن شد که برای به مقدماتی تهیه کرده‌ایم. مثلا مفروش نمودن ، آوردن هلی‌کوپتر برای از فرودگاه به . خلاصه را به عرض امام رساندم، امام ناراحت شدند و جمله‌ای که فرمودند این بود که «مگر می‌خواهد به ایران برود که چنین مقدماتی را آماده کرده‌اند، طلبه‌ای از ایران خارج شده، همان وارد ایران می‌شود، من باید در میان ملتم باشم و هرگز با هلی‌کوپتر از فرودگاه به بهشت‌زهرا نخواهم رفت، باید در حرکت کنم.» آیت‌الله ، معتقد بودند که این کار است و ممکن است در میان ازدحام و شلوغی صدمه‌ای به امام وارد شود. ایشان می‌گفتند: عبور امام از میان ازدحام جمعیت، خطرناک است؛ ولی امام به‌هیچ‌وجه نپذیرفتند و می‌گفتند من باید در میان ملتم باشم، اگر هم از بین می‌روم در میان مردم از بین بروم، باید بدون تشریفات از میان مردم عبور کنم، به این ترتیب تشریفات حذف شد. هنگام فرود هواپیما در مهرآباد، یک مرتبه مطلبی به زبان فرانسه از بلندگوی هواپیما پخش شد و به دنبال آن هواپیما اوج گرفت، با این برنامه بسیاری از آن‌ها که در هواپیما بودند، دچار وحشت شدند و رنگشان را باختند. تنها کسی که هیچ‌گونه تغییری در قیافه‌اش حاصل نشد شخص امام بود، من از کسی که پهلوی من نشسته بود و زبان فرانسه می‌دانست پرسیدم: چه شده است؟ او گفت: اعلام کرده‌اند که آماده فرود آمدن هواپیما نیست؛ بنابراین می‌بایست یک ربع، بیست دقیقه هواپیما در فضا باشد تا آن‌ها آماده شوند. پس از نشستن هواپیما، استقبال پرشور مردم غیرمترقبه بود. بسیاری از افرادی که همراه ما بودند، مخصوصا حاج مکرر گفتند آماده کشته شدن، شدن باشید. ممکن است در فرودگاه امام را بگیرند ببرند و ما را به ببندند؛ ولی وقتی در فرودگاه پیاده شدیم و با آن جو پر از احساسات و مردم مواجه شدیم مایه خوشحالی و امیدواری ما شد. امام نطقی هم ایراد فرمودند. ... پس از خروج امام و از در، بلافاصله در را بستند و می‌خواستند مانع ورود ما که همراهان امام بودیم بشوند. حاج مهدی عراقی، من و چند نفر از برادران خود را در وسط در حائل قرار دادیم، به احتمال اینکه نکند امام را از ما بگیرند و ببرند، پافشاری کردیم و خود را از در عبور دادیم. آن‌ها حتی روی من کشیدند که اگر تکان خوردی می‌سوزی! حدود بیست ماشینی را که قرار بود امام سوار شوند، کرده بودند. وقتی امام در را باز کردند که سوار ماشین شوند در حالی که انتظار هیچ عکس‌العملی از ایشان نمی‌رفت، برگشتند و رو کردند به افسرانی که مسلح ایستاده بودند فرمودند: «تا کی شما افسران نیروی هوایی خوابید؟! چرا بیدار نمی‌شوید؟! تا کی باید بر شما کند؟!» این دو سه جمله امام به قدری در آن‌ها اثر گذاشت که بی‌اختیار دو سه متر از فاصله گرفتند. افرادی می‌خواستند سوار شوند و از «در کنار امام نشستن» برای خود موقعیتی کسب کنند؛ ولی امام فرمودند، غیر از کسی با من سوار نشود! 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 دروغ‌های شاخ‌دار! (بخش دوم): عطف به بسته صوتی (شبه‌سخنرانی توسط ظاهراً یک شیخ ناشناس)، 👈مندرج در پیام قبلی👉، آمیخته به چندین دروغ بزرگ، قابل بررسی و نقادی در ابعاد ظاهری، محتوایی و آثار مترتبه بر آن است. این بسته صوتی، سوار بر عکس‌هایی از مرحوم آیةالله مهدوی‌کنی و شیخی دیگر (برای باورپذیری صحت پیام اما) در برداشتی بدبینانه، بمنظور انهدام باور و اعتقاد به فریادرسی (عج) را می‌توان نمونه‌ای از بسته‌های مجازی فریبنده اسراعیلی-انگلیسی برشمرد که راست+دروغ را درهم آمیخته است! گوینده ادعا می‌کند که از آیةالله مهدوی‌کنی، نقل قول می‌کند و از شخص مرتبط دیگری هم اسم برده می‌شود که برای بنده، چندان مفهوم نبود. اما عکسی از حجة‌الاسلام رستگار (مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه خوزستان؟)، هم در این پیام دیده می‌شود که ایضاً متوجه نشدم چه ربطی به این روایت دارد؟! و اما بعد؛ اولاً) (عضو جمعیت به رهبری شهید )، با رحلت آیةالله (۱۳۴۰)، به دلیل انقلابی‌گری، به محضر ، شرفیاب شد و در فضایی که همگان بدنبال انتخاب خود (از بین لیستی که مورد تأیید دربار شاه بود و اسمی از حاج در آن نبود!) بودند، خود را نامید و تمام‌قد، خود را در قرار داد. زیرا از نهضت ، برای ، جذابیت و اهمیت فوق‌العاده‌ای داشت. فلذا در ۱۳۴۲ در بودند و برای ایجاد و توسعه «نهضت» امام، شب و روز نمی‌شناختند. ⁉️حال چه معنی دارد که یکی دو سال بعد از مقلد و امام بودن، (۱۳۴۳) بلند بشوند و بروند نجف تا جویای / امام بشوند؟! آن‌هم با استفاده از کلمه «انقلاب»؟! در حالی که؛ عبارت متداول قبل از ۱۳۵۷، همان () بود و ۱۳۴۳ کلمه ، اصلاً متداول نبود که او (بجای سؤال از )، بپرسد هدف شما از انقلاب، چیست؟! پس استفاده از کلمه انقلاب، با ادبیات زمانه، هارمونی ندارد. ...تا از ... ثانیاً) امام در آبان۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند و ۱۳۴۴ به ، لذا در ۱۳۴۳ اساساً در نبودند که کسی، بتواند معظم‌له را در عراق ملاقات نماید. لازم به توضیح است که؛ با نخست‌وزیر شاه؛ حسنعلی منصور؛ عامل تصویب قانون ننگین ، که تروری در انتقام از بود (بهمن۱۳۴۳)، مجاهد بزرگ؛ هم بازداشت و محکوم به شد ولیکن در دادرسی مجدد به ، تنزل یافت و لغایت ۱۳۵۵ (به مدت ۱۳ سال)، در حبس بود. لذا عراقی، آزاد نبود که بتواند به نزد امام (که تبعیدی در بورسای بود) برود. بنابراین چنین سفری در ۵۶-۱۳۴۳ به عراق و ملاقات با امام، اصلاً انجام شدنی نبود. امام خمینی بعد از بازداشت در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه شدند و عراقی همراه با یاران حزبی خود، طی اولتیماتومی، مهلتی ۱۵ روزه به جهت بازگرداندن امام دادند و با اقدامات مختلفی از قبیل تحصن در محوطه زندان و... در تکاپوی آزادی و رجعت امام بودند. که ترتیب‌اثری داده نشد و لذا اقدام به ترور منصور کردند. اما همگی بازداشت و تعدادی محکوم به اعدام شدند که عراقی هم تا ۱۳۵۵ که مشمول عفو شد، گرفتار بود و لذا مجالی برای خروج از ایران و بلکه زندان نداشت. البته در سال ۱۳۵۷ عازم شد و مدیریت برنامه‌های امام خمینی را بر عهده گرفت و در هم به ایران برگشت. او در سال ۱۳۵۸ ترور و به شهادت رسید و... ثالثاً) امام خمینی در طی ۳۵ سال مبارزه خود، عبارت را در کنار عبارت ، منحوس می‌نامید (که احتمالاً ناشی از تنفر او از در قالب جمهوری‌خواهی و سپس سلطنت‌گزینی رضاخان پالانی بود) و این کلمه از ۲۰ مهر ۱۳۵۷ در نزد امام، موضوعیت مطلوب یافت که قبلاً در سلسله «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، مورد اشاره قرار داده‌ایم. لطفاً 👈اینجا👉 و 👈این‌جا👉 را ملاحظه فرمایید. بنابراین کلمه جمهوری در سال ۱۳۴۳ مذکور، اساساً در لسان امام، محلی از إعراب نداشت که بخواهند استقرار آن‌را دومین مأموریت خود بنامند. بلکه ایشان همیشه از عبارت ، استفاده می‌کردند. مضافاً که ، در نهضت نیمه خرداد ۱۳۴۳، صرفاً در صدد مبارزه‌ای در حد و لغو کاپیتولاسیون بودند نه سرنگونی شاه و تشکیل حکومتی جدید. و بلکه بعد از تبعید از ایران به این فکر افتادند و در سال ۱۳۴۸ نظریه خود را مورد تحقیق و تدریس و پردازش قرار دادند آنهم با پرهیز از آراستن آن به عباراتی از قبیل؛ سلطنت و مشروطه و جمهوری. رابعاً) این ادعا با حدیث ، تعارض دارد که... ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۷