eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
181 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
39 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 03): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم ... و شما نباید از آن جلوگیری کنید، چراکه انعکاسی در اینجا نخواهد داشت.» آن‌ها هم پذیرفتند، ولی گفتند شما کردن با و خبرگزاری‌های خارجی را ندارید. فردای آن روز ، آن مفصل را در ارتباط با افتتاح در صادر کردند، ما به وسیله تلفنی که در خانه داشتیم، همان‌طور که وسیله ارتباطی ما در هم با تلفن بود را برای برادرانی که در ، و بودند، خواندیم. بعد اطلاعیه‌ای هم از طرف در رابطه با مسافرت ایشان صادر شد. در آنجا کیفیت تصمیم‌گیری حرکت و تشریح شده بود. بعد از آن امام اعلامیه کوتاه دیگری در رابطه با صادر نمودند که آن هم به ایران فرستاده شد. روز بعد از ورود به ، و که در پاریس و شهرهای دیگر سکونت داشتند، به دیدن و آمدند و امام در همان قبل از ظهر دو، سه بار برای آنان سخنرانی کرد، بعد برپا شد و متفرق شده و رفتند. بعدا چون خانه کوچک و رفت‌و‌آمد زیاد بود، آژانس مربوطه هم اعتراض کرده بود که خانه به دو نفر اجاره داده شده، چرا این‌قدر جمعیت رفت‌و‌آمد می‌کند. امام که موضوع را متوجه شدند پیشنهاد کردند که محل بزرگتری تهیه شود. این بود که برادران دور هم نشستند، به خیال اینکه تشکیلاتی به وجود بیاورند و کمیته تصمیم‌گیری ایجاد نمایند. مسئول تهیه و ، مسئول تکثیر اعلامیه‌ها، مسئول تلفن و و کارهای دیگر را انتخاب کنند. پس از تشکیل این ، امام فرمودند من یک هستم و یک طلبه هم می‌تواند کارهای مرا انجام دهد، احتیاجی به این نیست، من مخصوص هم نمی‌خواهم و یکی دو طلبه‌ای که با من آمده‌اند با یک به خوبی از پس کارها برخواهیم آمد و نیازی به ، و کمیته ندارم. این موضوع تشکیل کمیته تصمیم‌گیری، بسیاری از برادران و خواهران دانشجو را ناراحت کرده بود، چراکه برای افراد تشکیل‌دهنده کمیته صلاحیت قائل نبودند و این امر را به نمی‌دیدند. به هر حال با نظر امام این برنامه به هم خورد و قرار شد خاصی هم از طرف امام معرفی نشود و هر کسی هم برای در میان گذاشتن مطالبش بتواند مستقیما با امام تماس گرفته، مطالبش را در میان بگذارد. روز دوم، در ، خانه‌ای در نظر گرفته شد که متعلق به یکی از برادران ایرانی بود. در آغاز نمی‌دانستیم صاحب‌ خانه کیست و بعدها فهمیدیم خانه به اسم یکی از برادران ما بوده است. امام به نوفل‌لوشاتو منتقل شدند چون راه دور بود، آنجا تلفن هم نبود. ما همان مرکز اول را برای داشتن تلفن حفظ کردیم و یکی از ما همیشه مسئولیت تلفن را بر عهده داشت و اعلامیه‌های امام را به وسیله تلفن برای ایران و نقاط دیگر می‌خواند. بعد از به نوفل‌لوشاتو، خانه قبلی به واسطه در دسترس بودن مراجعان تبدیل به شد و از آنجا به وسیله فولکس واگنی که اجاره‌ای بود و پس از دو هفته یک ماشین دست‌دوم خریداری شده بود، مراجعان به نوفل‌لوشاتو منتقل می‌شدند. این بود که ظهر و شب می‌خواندند، هر کسی می‌توانست در آنجا با امام تماس بگیرد و معمولا امام نیم ساعت، سه ربع ساعت زودتر از بیرون می‌آمدند و برای حاضرین می‌کردند بعد از و عشا هم امام می‌نشستند و برای حضار می‌کردند و اگر کسی سوالی داشت جواب می‌دادند. این برنامه منظمی بود که هر روز تکرار می‌شد. روزهای تعطیل و خاصی ما داشتیم، مثل ، و یا روزهای یکشنبه که در آنجا بود و از اطراف حتی از کشورهای دیگر می‌آمدند. در این روزها آنجا معمولا شلوغ می‌شد و امام برنامه فوق‌العاده داشتند و برای مراجعین سخنرانی می‌کردند، سخنرانی‌های امام ضبط و پیاده می‌شد و بعد تکثیر و ترجمه می‌شد، به خبرگزاری‌ها هم می‌دادیم. به مناسبت‌هایی هم که امام اعلامیه صادر می‌کردند، باز هم آن‌ها را به زبان‌های مختلف ترجمه کرده، به خبرگزاری‌ها می‌دادیم. ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/869 👈 قسمت چهارم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 04): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/868 👈 قسمت سوم ... نکته‌ای که لازم به تذکر است این است که دولت ابتدا از با خبرگزاری‌ها جلوگیری کرد؛ ولی در اثر فعالیت‌های پیگیر برادران، این محدودیت برداشته شد و کردن هم یافتند. خبرگزاری‌های مختلف فرانسه، ، ، و هر یک مصاحبه‌هایی ترتیب می‌دادند. یکی از مهم‌ترین و جالب‌ترین این مصاحبه‌ها گفت‌و‌گوی امام با سی‌بی‌اس آمریکا بود که آن‌ها قول داده بودند آن را در ۴۴ به طور زنده پخش کنند ولی متوجه شدیم با فاصله دو ساعت اختلاف وقت فرانسه با آمریکا آن مصاحبه را پخش کرده‌اند. همان شب که مصاحبه پخش شد، تلفن‌های زیادی از داشتیم که تشکر می‌کردند، مخصوصا یک تلفنی را من جواب دادم که گفت: «ما تا به حال در آمریکا جرأت اینکه بگوییم و هستیم نداشتیم، همیشه مسلمان‌ها در و بوده‌اند، ولی پس از این مصاحبه امام و افتخاری در خود احساس می‌کنیم که مسلمان و ایرانی هستیم، امام ما را از انزوا نجات داده است.» تلفن‌های زیادی در این رابطه شد، مصاحبه‌های زیادی با شخصیت‌های ، و بسیاری که به دیدن امام می‌آمدند صورت گرفت که متن آن مصاحبه‌ها هم تکثیر شد. به این ترتیب مصاحبه نمودن امام هم آزاد شده بود و تقریبا هر روز مصاحبه داشتند که غیر از برنامه مرتب روزانه امام صورت می‌گرفت. اصل موضوع، از به بود. پس از از ایران، امام تصمیم گرفتند که به ایران برگردند. البته دید امام و ، دیدی است که مختص به خود ایشان است و در کس دیگری این و و سعه دید را سراغ نداریم. در پی این تصمیم تلفن‌ها، تلگراف‌ها و نامه‌ها ارسال شد و همچنین مسافرت‌هایی صورت گرفت تا امام از مسافرت منصرف شوند، حتی دوستان نزدیک امام هم که در آنجا همکاری نزدیک با امام داشتند، معتقد بودند تا حمایت نصف را جلب نکرده‌ایم مراجعت امام به‌هیچ‌وجه به نیست و خطرناک است. شاید از آمریکا و جاهای دیگر هم، توصیه کرده بودند که امام مراجعت نکنند؛ اما همان‌طوری که خود امام در سخنرانی‌ها مکرر فرمودند؛ «وقتی من تصمیم گرفتم به ایران بیایم و دیدم که همه دنیا می‌گویند رفتن شما به ایران صلاح نیست، فهمیدم که این موضوع صلاح است و باید هرچه زودتر به ایران برگردم.» هنگامی که امام تصمیم گرفتند به ایران برگردند، فرودگاه‌های ایران به دستور بر روی امام بسته شد و گفتند به‌هیچ‌وجه به اجازه ورود به ایران داده نخواهد شد. در اینجا لازم است که نکته‌ای را برای روشن شدن اذهان و مطرح نمایم؛ بعد از فرار شاه از ایران و آغاز حکومت بختیار خائن، ایادی شروع به فعالیت نمودند تا ترتیب ملاقاتی میان امام و بختیار را فراهم سازند، البته ملاقاتی بین امام و سید جلال تهرانی صورت گرفت. کیفیت آن ملاقات به این ترتیب بود که او در پاریس قصد رفتن به را داشت. امام فرمودند اگر از پست ریاست کند و را هم به برساند، او را می‌پذیرم. او نامه‌ای به عنوان استعفا خدمت امام نوشته بود؛ ولی امام نپذیرفتند و گفتند ایشان باید علت استعفایش را اعلام نماید که من چون را و می‌دانم از این پست استعفا کرده‌ام. وقتی سید جلال تهرانی نامه‌اش را به این ترتیب تصحیح کرد، امام او را به پذیرفت. بعد از این ملاقات بود که عده‌ای کوشیدند ترتیب ملاقات بختیار را با امام بدهند. یک روز در پاریس در اتومبیل بودیم که یکی از برادران که زبان فرانسه می‌دانست، را باز کرد. مطلبی که خبرگزاری‌های خارجی اعلام کرده بودند، برای من ترجمه کرد که «امام ملاقات با بختیار را پذیرفته است.» بلافاصله ما به نوفل‌لوشاتو بازگشتیم، از برادران پرسیدیم چه شده است. گفتند بله امام این ملاقات را پذیرفته است. آقای و آقای گفتند: «ما هم مصاحبه انجام داده‌ایم و اعلام کرده‌ایم که بختیار می‌آید و امام هم او را می‌پذیرد.» از ایران آیت‌الله و برادران دیگری که در بودند، به ما زنگ زدند که این قضیه چیست؟! و ما راضی نیستیم که امام چنین کاری بکنند و اگر امام، بختیار را بپذیرند به معنای روی کشیدن است و ... ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/870 👈 قسمت پنجم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 05): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/868 👈 قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/869 👈 قسمت چهارم ... و به‌هیچ‌وجه صلاح نیست که با ملاقات کنند. من رسیدم و پیام آنان را گفتم و پرسیدم که آیا ملاقات خواهید کرد؟ امام نامه‌ای مرقوم فرمودند که اگر هم بنا باشد ملاقاتی صورت گیرد پس از این است که بختیار از پستی که دارد استعفاء بدهد، پس از آن من او را خواهم پذیرفت و هرگز ملاقاتی با او در حالی که باشد واقع نخواهد شد. ما این مطلب را به خبرگزاری‌ها دادیم که بلافاصله مخابره شد. بعد از این جریان بود که فرودگاه‌های روی امام بسته شد. پس از بسته شدن فرودگاه‌ها و اعلام اینکه به در ایران اجازه فرود داده نخواهد شد، در جمع شدند و با امام یک بیست دقیقه‌ای ترتیب دادند. چون بسیار زیاد بود، امام از بالای اقامتگاهشان یک بسیار جامع ایراد فرمودند که «ما می‌کنیم تا هنگامی که فرودگاه‌ها باز شود. من به ایران خواهم رفت، از رفتن به ایران هرگز منصرف نشده‌ام.» پس از یک هفته و باز شدن فرودگاه‌ها، هواپیمایی از شرکت کرایه شد و امام با همراهانشان به طرف ایران حرکت کردند. بعد از و عشا، پلیس که واقعا زحمت زیادی برای و آن منطقه کشیده بودند تقاضا کردند به عنوان خدمت امام برسند. همه آن‌ها همراه رئیس‌ نوفل‌لوشاتو به رسیدند، امام به عنوان تقدیر، تشکرنامه‌ای نوشتند و به آن‌ها دادند. یکی از جملاتی که نوفل‌لوشاتو در آن جلسه گفت و بسیار جالب بود، این بود که گفت: «به برکت وجود شما در نوفل‌لوشاتو و در فرانسه، ما با شخصیت‌هایی تماس گرفتیم و آشنا شدیم که هرگز در دوران عمرمان برای ما چنین امکانی نبوده است. وجود شخصیتی مثل شما در و نوفل‌لوشاتو به ما چنین موقعیتی داد تا با عده‌ای از شخصیت‌های ، ، آشنا شویم.» بعد از رفتن آن‌ها برای به ایران آماده شدیم، البته هواپیمایی اعلام کرده بود که چون احتمال دارد در ایران به اجازه ورود ندهند، ما باید برای داشته باشیم؛ لذا نمی‌توانیم به اندازه ظرفیت هواپیما مسافر سوار کنیم، حدود ۷۰۰ نفر بود؛ اما بیش از ۳۰۰-۲۰۰ نفر نپذیرفتند، در حدود ۲۵۰ نفر شاید بیشتر سوار هواپیما شدیم، به سوی ایران حرکت کردیم. پس از آخرین نماز مغرب و عشای امام در نوفل‌لوشاتو از آنجا که همه اصرار داشتند به ایران بیایند، ایشان به یکی از برادران گفتند به آن‌ها بگویید که این سفر، سفر خطرناکی است و ما که برای رفتن به ایران سوار این هواپیما می‌شویم، صدی ۹۹ احتمال خطر است. یک درصد احتمال است و کسی که می‌خواهد با ما و با این هواپیما حرکت کند باید این خطر را بپذیرد که همه حضار اعلام کردند ما در خدمت شما هستیم و هرگونه خطری را برای خود می‌پذیریم! در طول راه هم گفت‌و‌گوهایی صورت گرفت. یکی از مطالبی که مطرح شد و مورد سوءاستفاده قرار گرفت که خود من بارها مورد سوال واقع شدم که چرا امام چنین حرفی فرمودند؟! لازم می‌دانم در اینجا درباره آن توضیح دهم و آن اینکه پرسیدند «حالا که به ایران می‌آیید چه احساسی دارید؟» امام فرمودند: «هیچ احساسی ندارم.» یکی از اشکالاتی که می‌شد و مکرر از من می‌پرسیدند، این بود که چطور پس از ۱۵ سال دوری از و با این ‌همه کشته و و در ایران امام هنگام آمدن به ایران هیچ‌گونه احساسی ندارند؟! من این مطلب را با خود امام در میان گذاشتم تا ببینم چه جوابی می‌دهند. ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/871 👈 قسمت ششم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
✡️ مقدمه‌ای بر شناخت باشگاه روتاری 1️⃣ نخستین در سال ۱۹۰۵م. (۱۲۸۴ش) توسط ، حقوقدان صهیونیست در «شیکاگو» تشکیل شد. هریس به‌همراه ٣نفر دیگر از عضو جامعهٔ بازرگان شیکاگو اولین جلسهٔ روتاری را در ۲۳ فوریه ۱۹۰۵ (۴ اسفند ۱۲۸۳) تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به‌نام را اعلام داشتند. 2⃣ در نیز این باشگاه راه‌اندازی و شروع به عضوگیری کرد. به استناد اسناد موجود در «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»: 📝 در ایران، در اواخر فروردین ۱۳۳۵ش. (۱۹۵۶م.) زیر نظارت و سرپرستی روتاری بین‌المللی، که مرکزش در شیکاگو است و با کمک در پارک «هتل تهران» تأسیس شد. 📝 فکر ایجاد چنین محافلی از طریق آشنایی عده‌ای از تحصیل‌کردگان ایرانی عضو انجمن‌های با عده‌ای از هم‌مسلکان برادران آمریکایی اعزامی به ایران، در جریان اجرای اصل چهار ترومن، از جمله ، رئیس انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه در ایران، در اذهان ایرانیانِ شیفتهٔ فرهنگ و تمدن غرب پیدا شد. 📝 مجید امیرابراهیمی با همکاری تعدادی از تحصیل‌کرده و هم‌فکر خود، «ژرژ آوانسف»، دکتر «فریدون ورجاوند»، سناتور «عباس مسعودی»، مدیر روزنامه اطلاعات، سناتور «جهانشاه صالح»، وزیر کابینهٔ علاء، سناتور «مصطفى تجدّد»، مدیرعامل بانک بازرگانی و جمعاً با تعداد ٣٠نفر، اولین کلوپ را تشکیل داد و سناتور را به ریاست انتخاب کردند. 3⃣ این باشگاه‌ها در ایران، نقش عمده‌ای در ترویج فرهنگ و تمدّن غربی و ادبیات روشنفکرانهٔ سکولار در جوامع اسلامی ایفا کردند. 4⃣ یکی از مهم‌ترین نقش‌های این باشگاه در کشورهای شرقی و مسلمان، تزریق تدریجی در میان طبقات اجتماعی تحصیل‌کرده و صاحب و بسط نوعی و در مناسبات اخلاقی و دینی و کم‌رنگ کردن تأثیرات حوزهٔ اعتقادی و اخلاقی سنّتی، اسلامی در میان مردم بود. 5⃣ به‌عبارتی، از این باشگاه‌ها می‌توان به‌عنوان «فراماسونری در صحنه» یاد کرد، زیرا برخلاف «فراماسونری» که از خطّ مشی «پنهان‌کاری محض» پیروی می‌کند، این باشگاه‌ها به‌طور آزاد، عمومی و با کسب مجوّز رسمی از سازمان‌های مسئول در هر کشور، فعالیت خود را دنبال می‌نمایند.