eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
183 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
39 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۴): ... بزرگم در مباحثات تندوتیز قبل از خود با ، تا آنجا پیش رفته بود که به پدرمان توصیه می‌کرد تا خود را از (بعنوان نماد تشیع صفوی!)، نماید! و به همین علت، وقتی که بنده هم معمم شدم، با حقیر هم تا حدودی تندخوئی پیشه کرد! اگرچه تدریجاً متوجه خبط و خطای خود گردید و در دفاع از از ما هم پیشی گرفت! که شاید بشود به کاسه داغ‌تر از آش هم تعبیر کرد!! ولیکن در دوران بودن او علیه (بعنوان نماد و بالتبع دشمن !) باعث گردید که بنده این را خیلی حساس‌تر دنبال نمایم و عمیق‌تر و دقیق‌تر بکاوم و نهایتاً خود به در آیم! اگر اخوی، شجاعانه به با نپرداخته بود، شاید بنده به امر مطالعه و ، حساس و علاقمند نمی‌شدم! در بخش قبلی این سلسله مقالات، قسمت اول سخنرانی دکتر شریعتی در موضوع نهضت و نظام تقدیم گردید و اینک تکمله آن: و (در بیان ): (قسمت دوم): ... حال با این پیش‌زمینه که گفته شد نگاهی اجمالی به می‌اندازیم: دارای دو دوره کاملا منفک و جدا از هم است یکی دوره‌ای از قرن اول – که خود تعبیری از است در برابر (= تسنن) تا اوائل ، دوره و حرکت شیعه است و یکی دوره‌ای از زمان صفویه تاکنون که، دوره تبدیل شدن است به . شیعه در زمان پیشین اقلیتی بود محکوم و بی‌قدرت که نمی‌توانست با به برود نمی‌توانست نام را بر زبان بیاورد و حتی نمی‌توانست خودش را در معرض چشمها انجام بدهد. همیشه تحت تعقیب بود و همیشه در و و پنهان در . حالا همان شیعه تبدیل شده به یک بر کشور که بزرگترین نیروهای رسمی از او حمایت میکند... همان و شیعه که همواره جبهه پیشتاز با حکومت‌ها بودند و پیوسته سپر و آماج تیرهای ، همانها در عزیزترین و مجلل‌ترین و مرفه‌ترین شرایط، زندگی میکنند و دوش به دوش حاکم می‌نشینند و در مورد حاکم قرار میگیرند و حتی حاکم قدرت خودش را به عنوان قدرتی تلقی میکند که به از که زمان‌اند و ، گرفته و اینها هم به از به او کرده‌اند.! پیروزی بزرگ. شیعه درست از همین موقع که همه پیروزیها را به دست آورد، خورد و از زمانی که همه موانع انجام اعمال مذهبیش و مشکلات ابراز احساسات شیعه برطرف شد و از هنگامی که عوامل قدرتهای کوبنده او به تشویقش پرداختند و با او همگام شدند از حرکت ایستاد و به یک اجتماعی حاکم تبدیل شد. این «قانون تبدیل حرکت به نظام» است که بدین صورت یک ایمان جوشان که همه را به هیجان و حرکت دگرگونی انقلابی می‌آورد و تبدیل میشود به یک انتیتوسیون. (از کتاب و دکتر شریعتی) چنانکه ملاحظه شد؛ ، را نماد و و را نتیجه و سازمانی‌شدن و تلقی می‌کند. در باره دکتر شریعتی، متعاقبا توضیحاتی تقدیم خواهم کرد. همانطور که اشاره کردم؛ مطالعه این مقاله، دغدغه عجیبی به جانم افکنده بود و مرا در خود مچاله می‌کرد و لذا در صدد آن بودم که این را بنحوی حل نمایم که نه سیخ بسوزد نه کباب! البته تعبیه در عنوان و (و بالتبع؛ حکومت) تا حدودی مایه بود ولیکن بنظرم کافی نبود! حتی شعار فراگیر «تا نهضت ادامه دارد» و «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از محافظت بفرما» در دعای همگانی ) برای فرونشاندن بنده، کفایت نمی‌کرد و دنبال تضمینی مطمئن‌تر بودم! آن‌زمان، چندان دقت و تمرکزی روی هر دو کفه ترازوی نهضت و نظام، نداشتم! فلذا دلهره مذکور چنان در ذهنم خلیده بود که به هر بهانه‌ای مترصد آن بودم که نتیجه بگیرم، انقلاب تمام شد و الفاتحه!! یعنی هرچه از روز ایران که می‌گذشت، این در بنده عمیق‌تر می‌گردید و گویا برای آن روزشماری می‌کردم! اما فتح و عبارت «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» در تعبیر آن، همچون آبی بر حقیر بود اما .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۵): ... و ، بخشیدن به جمهوریتی متمایز از سایر جمهوری‌هاست و حذف یا تضعیف انتخابات، مفهوم و فرجامی بجز حذف و تضعیف جمهوری اسلامی (جمهوری مردم متشرع) نیست. بنابراین؛ ورود و حضور روحانیت در نهضت+نظام اسلامی، حداقل دو دلیل اساسی داشت و دارد: ۱) تهدید اجانب و تفاله‌ها ۲) اسلامیت نهضت+نظام حال اگر توجیه اول، تدریجاً (با فروپاشی صهیونیزم شیطانی و محو از صفحه روزگار) رنگ ببازد، قاعدتاً توجیه دوم، تا ادامه دارد. بنابراین بیرون کردن روحانیون از جمهوری اسلامی، خیال خامی‌ست که دشمنان خارجی و دشمنان دوست‌نمای داخلی به گور خواهند برد. امام «پیدا شدن آثار پیروزی» را بعنوان نقطه عطفی برای عدول خود، نام می‌برند که می‌تواند نشانگر آن باشد، وقتی که قضیه و میدان، جدی‌تر و عملیاتی‌تر شده، ایشان هم الگوی خیالی (خیال می‌کردیم!) خود را واقعی‌تر و متناسب‌تر ارزیابی کرده و باکی هم ندارند که وقتی «وارد معرکه» شدند به «عدول از اشتباه»، اعتراف نمایند. امام در توجیه عدول خود در باب «ورود روحانیون به امر خطیر و تخصصی حکم‌رانی»، تصریح می‌کنند به اینکه؛ خیال می‌کرده‌اند در قشرهای [غیرروحانی] افرادی هستند که بتوانند آنطور که خدا می‌خواهد کشور را پیش ببرند و حال آنکه وقتی وارد معرکه شدند، دیدند که اگر روحانیت وارد حکومت نشود، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می‌رود. شاید این مطلب هم قابل استنباط باشد که؛ ۱) چنانچه به حلقوم اجانب رفتن مملکت (و نهضت+نظام) منتفی گردد یا اقشار غیر روحانی، قادر به حفظ آن‌ها باشند، ضرورت حضور روحانیون در هم منتفی خواهد گشت. بنابراین امر موقتی است. ۲) چنانچه نهضت+نظام بتواند، نیرو/نیروهای عملیاتی و میدانی مناسبی تدارک ببیند که بتوانند حفظ مملکت و نهضت+نظام را تضمین نمایند، در صحنه بودن روحانیت نیز رنگ می‌بازد و روحانیون می‌توانند با خیال راحت به مساجد و مدارس خود برگردند. و حال آنکه دلیل دوم نقش‌آفرینی روحانیت در حکومت (پویایی و پایایی اسلامی نظام انقلابی) هیچ‌گاه زایل نخواهد گشت. بشرطی که شبیه حضراتی مثل هاشمی، خاتمی و روحانی در نیایند! و اگر قرار باشد که با وجود نقش‌آفرینی روحانیت در سطح ریاست جمهوری، باز هم مملکت و ملت در حلقوم آمریکا و صهیونیزم جهانی، سقوط کند، همان بهتر که این جماعت به مسجد و مدرسه خود برگردند تا لااقل به اسم روحانیت و فقهای شیعه، تمام نشود. مگر اینکه بپذیریم، در نقش‌آفرینی خود، دشمنان را در خدعه‌ای ماهرانه افکندند. چنانکه پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «الحرب؛ خدعه»! حضرات مذکور هم برای اینکه، نظام انقلابی بتواند به سکوی «پایداری موفق» نائل گردد، ناچار بودند که از دشمن، زمان بخرند ولو به قیمت آنکه با حیثیت خود، بازی کرده باشند! باید دید که چیست؟! در چنین وضعیتی‌ست که لازمست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحاً گفتند: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! بنده بعد از ۴۷ سال مطالعات سیاسی، اعتراف می‌کنم که با ملاحظه همه جوانب امر (تأکید می‌کنم؛ همه جوانب قضایا)، هنوز نتوانسته‌ام هیچکدام از این سه احتمال را بر دو دیگر ترجیح بدهم!! ۱) خیانت نفوذی بودن حضرات هاشمی، خاتمی و روحانی از زمان قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران! ۲) غفلت و شهوت حماقت محض حضرات مذکور بعد از پیروزی انقلاب که مفهوم «شیطان بزرگ» بودن آمریکا را اصلاً درک نکرده یا بسهولت از آن غفلت ورزیدند! و بر طبل «نظام بدون نهضت» کوفتند! ۳) جنگ زرگری خدعه‌آمیز بودن بسیار ماهرانه رفتارهای حضرات در مقابله با شطرنج‌باز قهاری مثل آمریکا که از اتاق فکری همچون صهیونیزم شیطانی برخوردار است! و امیدوارم در طی بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تر «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، بالاخره به نتیجه‌گیری مشخصی نائل بگردیم! خب! مقوله صحت و ضرورت نقش‌آفرینی روحانیت در نظام انقلابی را موقتاً در این‌جا، متوقف می‌کنم تا برگردیم به موضوع اولیه‌ای که در تعقیب آن بودیم. تمایز جمهوری خمینی بر سایر جماهیر از جمله جمهوری آبراهام، چیست که ارزش جان‌نثاری صاحب‌الامر سلام‌الله علیه و عجّل‌الله تعالی فرجه‌الشریف را هم دارد؟! جمهوری خمینی، قطعاً بسیار متمایز از جمهوری آبراهامی است که پدیدآورنده جانوری کاملاً وحشی در حد شیطان بزرگ است که چیزی بجز «سفّاک مفسد» نیست. جمهوری اسلامی چیست؟ ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۶بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۹): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش۰۲): 👌هر کسی که درک صحیحی از «نهضت+نظام اسلامی» و به تعبیر امام خامنه‌ای؛ ، نداشته باشد، قطعاً در فهم «اصول‌گرای اصلاح‌طلب»، گمراه خواهد شد. (امام خامنه‌ای در بیانیه : «انقلاب اسلامی پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان «جوشش انقلابی» و «نظم سیاسی و اجتماعی»، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» تا أبد دفاع می‌کند.» ۱۳۹۷) 👌 وقتی باشد، پارادوکسیکال و دارای تضاد نیست. هر کسی که میان و ، تضاد و ناسازگاری ببیند، قاعدتاً بین «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری می‌بیند و بالعکس یعنی هر کسی که میان «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری ببیند، قطعاً بین «نهضت اسلامی» و «نظام اسلامی» هم، ناسازگاری و تضاد خواهد دید. بنابراین بی‌ارزش قلمداد کردن «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، خط بطلان کشیدن بر «نهضت+نظام اسلامی» است که هم فرآیند را تباه می‌سازد و هم أبَرفرآورده را ضایع می‌کند. انقلاب اسلامی؛ امری ابدی یا موقت؟ 👌علت اینکه افرادی از قبیل؛ شیخ و شیخ ، «انقلاب و نهضت» را از «نظام و نهاد»، جدا کرده و به می‌چسبند و امر مستمر انقلاب را موقت می‌پندارند و در واقع شعار شعورمند «خدایا خدایا تا از محافظت بفرما» ایران را به سخره می‌گیرند و «انقلاب اسلامی آسمانی» را همانند سایر «انقلابات بشری زمینی» جهانیان، جلوه می‌دهند در اینست که را قرین صرفاً می‌پندارند که لابد هیچ و و اصولی در آن نیست!! 👌مقام معظم رهبری، «نهضت+نظام اسلامی» را تعبیر به فرمودند ولیکن در منویات معظم‌له این عبارت متصف به اسلامیت هم است فلذا عبارت کامل‌تر؛ «نظام انقلابی اسلامی» است. اما بنده ترجیح داده و می‌دهم که بجای این عبارت سه کلمه‌ای از عبارت دو کلمه‌ای استفاده بکنم و هر جا که در مقالات و محاورات خود این اصطلاح را به کار برده و می‌برم، دقیقاً منظورم؛ ترکیب مفاهیم ثلاثه؛ «انقلاب+نظام+اسلام» است. زیرا با حذف اسلامیت و ولایت، عبارت نظام انقلابی، اصالت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به عبارت متضاد و مضحکی می‌شود. 👌در مقدمه هم بر این مطلب، تصریح شده است که: «ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است» و در ادامه این مقدمه، به بیان علت مکتبی و اسلامی نامیدن نهضت+نظام پرداخته است. همچنانکه در اصل دوم خود، این مطلب را توسعه می‌دهد: «جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:...» البته عدول و انحراف امثال هاشمی و خاتمی و روحانی از این مطلب بدیهی و قانونی، از همان زمانی شروع شد که افرادی و تمامیت‌خواهی مثل در مقابل و مقیدینی به اصول حکمرانی مثل و ، صف‌آرایی کردند و بودن عیار سنجش انقلابی و غیرانقلابی بود. نیروهای ارزشی و بر اساس نصّ صریح قانون اساسی، «مکتبی و اسلامی» بودن را اصول خود قرار داده بودند و انحصارطلب‌های فرافکن، از این جوهره نهضت و نظام، عدول کرده بودند که بعد‌ها خود را اصلاح‌طلب نامیدند! و حال آنکه «نهضت+نظام منهای مکتب و اسلام»، مطلبی نبود و نیست که بطلبد و اشخاصی همانند و (ثم الامثل فالامثل)، پای کار آن بیایند و تا آخر بایستند! 👈 فلذا «تقسیم‌بندی شش نامزد به اصولگرا و اصلاح‌طلب» از این منظری که توضیح داده شد، «یک غلط فاحش و فریبنده» نیست. دو) دومین خاستگاه منطقی و اصالت مطلب خطیر «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، به مسئله‌ای حاکمیتی در نهضت+نظام اسلامی برمی‌گردد. البته این ریشه، بعد از تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار نهادهای حاکمیتی، ضرورت خود را عیان ساخت و متأسفانه تاکنون بخوبی بیان نشده است! و آنرا نمی‌توان یک ریشه عمیق تلقی کرد و بلکه یک پدیده تحمیلی است. این مسئله، طفیلی جواب غلط به مسئله اولیه بود وگرنه فی‌نفسه نباید به وجود می‌آمد و نباید عرض اندام می‌کرد. ولیکن چون انحرافی در تفکیک نظام از نهضت، توسط سران نظام (نه رهبری) رخ داد، این پدیده هم برای خود جا باز کرد و بر گرده ملت نشست! یعنی نظام بریده از نهضت اما حاکم بر ملت، گرفتار این چالش عجیب گشت ولیکن، مسئله‌ای است که جواب مکفی می‌خواهد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 از قاعده جهانی در جامعه جهانی تا قائمه جهادی در جامعه جهادی تفاوت از زمین تا آسمان است❗️ ، حربه و چماقی‌ست که پارسی‌زبان برای و منکوب کردن بر سر آنان می‌کوبند! زیرا جامعه جهانی آن‌ها چیزی نیست بجز اراذل و که بر حکومت برخی از کشورهای غربی، یافته‌اند. در سپهر این و‌ حکام آن‌ها، قاعده بر این است که؛ فقط «یهودی‌های مادرزاد یهودی»، به شمار می‌روند و برای آن‌ها آفریده شده و الباقی انسان‌های زمین، در واقع حیواناتی هستند که برای خلقت یافته‌اند و چنانچه یک یهودی، غیریهودیان (و حتی یهودیان غیرمادرزادی) را به قتل برساند، قابل پیگرد و حتی سؤال نیست! فلذا این «حیوانات شبه‌انسان» با توجه به معیار میزان و نحوه خدمتگزاری‌شان دو نوع هستند: و ! یعنی اگر به خوبی کنند (همه‌چیز از جمله خود را با کمال میل و رضایت و خندان و شادمان به تقدیم نمایند!) مجاز به برخورداری از وضعیت حیوانات مرفه هستند و می‌توانند دست‌افشان و پای‌کوبان در کنسرت‌های مختلط ده‌ها و حتی صدها هزار نفری شرکت نموده و سر بدهند (مثل مردمان کشورهای ترکیه، مصر، عربستان، امارات و امثال‌هم) وگرنه که گرفتار اوضاع حیوانات معذب خواهند شد (مثل مردمان کشورهای فلسطین، یمن، لبنان و امثالهم)! حال! هم مختار است تا انتخاب نماید که؛ می‌خواهد در زمره کدام نوع از حیوانات (مرفه یا معذب) باشد؟! بسیار بسیار متأسفم که عرض کنم؛ در چنین انتخاب سرنوشت‌سازی، شدند! زیرا طیفی ترجیح دادند حیواناتی در خدمت باشند که آن‌ها را امت اسراعیلی ایران می‌نامیم که در واقع (حیوان مرفه) و را برگزیده‌اند و آن‌ها ضدیت‌ورزی با «نهضت+نظام اسلامی» است و در غفلت و بلکه در تغافل و بعضاً با إغفال بر بسیاری از مناصب و مصادر نظام هم سلطه یافته‌اند! ولیکن طیفی از این ملت هم ، را پیشه کردند و را تا اساساً نباشند که آنان را امت اسماعیلی ایران، می‌نامیم. قال (عليه‌السلام ـ مِن كَلامِهِ يَومَ عاشوراء ـ): «ألا وَ إنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ؛ بَينَ السُلَّهِ وَ الذِلَّةِ وَ هَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ! يَأبى‌اللّه ُ ذلك لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَميَّةٍ وَ نُفوسُ أبيَّةٍ مِن أن تُؤثِرَ عَلى » (اللهوف/۹۷) (ع) ـ در بخشى از سخنانش در روز ـ فرمودند: هان! اين پسر حرامزاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است: ميان و تن دادن به ! و كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم. و او و و دامن‌هاى پاك و مطهّر[ى كه ما در آن پرورش يافته‌ايم] و دل‌هاى غيرت‌مند و جان‌هاى بزرگ‌منش، اين را بر ما نمى‌پذيرند كه فرمان‌برى از را بر ترجيح دهيم. امت اسماعیلی بدنبال «مصارع الکرام» و تجلی هستند و امت اسراعیلی بدنبال «طاعة اللئام» و ! 👌بنابراین بن‌مایه بعنوان پرچمدار به انسان‌ها اینست که همه آن‌ها (به استثناء ) را حیواناتی (مرفه یا معذب) می‌داند که صرفاً شباهتی به دارند و و و مال‌شان هیچگونه حرمتی ندارد و مفهوم تحمیلی بر و میانه و حتی غرب جهان هم چیزی بجز این نیست. فلذا هر سرباز چلغوز آمریکایی مجاز است به ناموس و مال هر ملتی، دست‌درازی کند و حتی خون آن‌ها را بریزد و هیچ‌کسی هم حق مؤاخذه را ندارد. زیرا معنایی ندارد که حیوانات مرفه یا معذب بخواهند انسان‌ها (صهاینه) و نوکران آن‌ها را به بکشانند! موضع‌گیری ایرانیان در قبال این و شیطانی، دو نوع است: ۱) امت اسراعیلی، تسلیم هستند و توصیه به و می‌کنند و برای هورا می‌کشند! بارزترین نماد این ، بود که دیدیم نهایتاً به چه ذلت و دریوزگی افتاد! ۲) امت اسماعیلی، سازش‌ناپذیری دارند و با رهبری از ، رسماً علیه (بردگی صهیونیزم شیطانی) قیام کردند و نهضت آنان تا (عج) ادامه دارد، ان‌شاءالله. ✅و به برکت «إن تنصروا الله، ینصرکم و یثبت اقدامکم»(۴۷/۷)، ما امروز موشک‌هایی ساخته‌ایم که می‌توانیم، بزرگترین در فاصله فضائی ۳۶٫۰۰۰ کیلومتری را منهدم سازیم! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 دروغ‌های شاخ‌دار! (بخش دوم): عطف به بسته صوتی (شبه‌سخنرانی توسط ظاهراً یک شیخ ناشناس)، 👈مندرج در پیام قبلی👉، آمیخته به چندین دروغ بزرگ، قابل بررسی و نقادی در ابعاد ظاهری، محتوایی و آثار مترتبه بر آن است. این بسته صوتی، سوار بر عکس‌هایی از مرحوم آیةالله مهدوی‌کنی و شیخی دیگر (برای باورپذیری صحت پیام اما) در برداشتی بدبینانه، بمنظور انهدام باور و اعتقاد به فریادرسی (عج) را می‌توان نمونه‌ای از بسته‌های مجازی فریبنده اسراعیلی-انگلیسی برشمرد که راست+دروغ را درهم آمیخته است! گوینده ادعا می‌کند که از آیةالله مهدوی‌کنی، نقل قول می‌کند و از شخص مرتبط دیگری هم اسم برده می‌شود که برای بنده، چندان مفهوم نبود. اما عکسی از حجة‌الاسلام رستگار (مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه خوزستان؟)، هم در این پیام دیده می‌شود که ایضاً متوجه نشدم چه ربطی به این روایت دارد؟! و اما بعد؛ اولاً) (عضو جمعیت به رهبری شهید )، با رحلت آیةالله (۱۳۴۰)، به دلیل انقلابی‌گری، به محضر ، شرفیاب شد و در فضایی که همگان بدنبال انتخاب خود (از بین لیستی که مورد تأیید دربار شاه بود و اسمی از حاج در آن نبود!) بودند، خود را نامید و تمام‌قد، خود را در قرار داد. زیرا از نهضت ، برای ، جذابیت و اهمیت فوق‌العاده‌ای داشت. فلذا در ۱۳۴۲ در بودند و برای ایجاد و توسعه «نهضت» امام، شب و روز نمی‌شناختند. ⁉️حال چه معنی دارد که یکی دو سال بعد از مقلد و امام بودن، (۱۳۴۳) بلند بشوند و بروند نجف تا جویای / امام بشوند؟! آن‌هم با استفاده از کلمه «انقلاب»؟! در حالی که؛ عبارت متداول قبل از ۱۳۵۷، همان () بود و ۱۳۴۳ کلمه ، اصلاً متداول نبود که او (بجای سؤال از )، بپرسد هدف شما از انقلاب، چیست؟! پس استفاده از کلمه انقلاب، با ادبیات زمانه، هارمونی ندارد. ...تا از ... ثانیاً) امام در آبان۱۳۴۳ به ترکیه تبعید شدند و ۱۳۴۴ به ، لذا در ۱۳۴۳ اساساً در نبودند که کسی، بتواند معظم‌له را در عراق ملاقات نماید. لازم به توضیح است که؛ با نخست‌وزیر شاه؛ حسنعلی منصور؛ عامل تصویب قانون ننگین ، که تروری در انتقام از بود (بهمن۱۳۴۳)، مجاهد بزرگ؛ هم بازداشت و محکوم به شد ولیکن در دادرسی مجدد به ، تنزل یافت و لغایت ۱۳۵۵ (به مدت ۱۳ سال)، در حبس بود. لذا عراقی، آزاد نبود که بتواند به نزد امام (که تبعیدی در بورسای بود) برود. بنابراین چنین سفری در ۵۶-۱۳۴۳ به عراق و ملاقات با امام، اصلاً انجام شدنی نبود. امام خمینی بعد از بازداشت در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه شدند و عراقی همراه با یاران حزبی خود، طی اولتیماتومی، مهلتی ۱۵ روزه به جهت بازگرداندن امام دادند و با اقدامات مختلفی از قبیل تحصن در محوطه زندان و... در تکاپوی آزادی و رجعت امام بودند. که ترتیب‌اثری داده نشد و لذا اقدام به ترور منصور کردند. اما همگی بازداشت و تعدادی محکوم به اعدام شدند که عراقی هم تا ۱۳۵۵ که مشمول عفو شد، گرفتار بود و لذا مجالی برای خروج از ایران و بلکه زندان نداشت. البته در سال ۱۳۵۷ عازم شد و مدیریت برنامه‌های امام خمینی را بر عهده گرفت و در هم به ایران برگشت. او در سال ۱۳۵۸ ترور و به شهادت رسید و... ثالثاً) امام خمینی در طی ۳۵ سال مبارزه خود، عبارت را در کنار عبارت ، منحوس می‌نامید (که احتمالاً ناشی از تنفر او از در قالب جمهوری‌خواهی و سپس سلطنت‌گزینی رضاخان پالانی بود) و این کلمه از ۲۰ مهر ۱۳۵۷ در نزد امام، موضوعیت مطلوب یافت که قبلاً در سلسله «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، مورد اشاره قرار داده‌ایم. لطفاً 👈اینجا👉 و 👈این‌جا👉 را ملاحظه فرمایید. بنابراین کلمه جمهوری در سال ۱۳۴۳ مذکور، اساساً در لسان امام، محلی از إعراب نداشت که بخواهند استقرار آن‌را دومین مأموریت خود بنامند. بلکه ایشان همیشه از عبارت ، استفاده می‌کردند. مضافاً که ، در نهضت نیمه خرداد ۱۳۴۳، صرفاً در صدد مبارزه‌ای در حد و لغو کاپیتولاسیون بودند نه سرنگونی شاه و تشکیل حکومتی جدید. و بلکه بعد از تبعید از ایران به این فکر افتادند و در سال ۱۳۴۸ نظریه خود را مورد تحقیق و تدریس و پردازش قرار دادند آنهم با پرهیز از آراستن آن به عباراتی از قبیل؛ سلطنت و مشروطه و جمهوری. رابعاً) این ادعا با حدیث ، تعارض دارد که... ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۷