eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
176 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🚩 عباس مغبوط الشهدآء!شاهکار عباس چیست؟ 👈(بخش ۱): ⁉️ چرا به ابن علی(ع) در قیامت، مقامی اعطاء می‌شود که مورد همه قرار می‌گیرد؟! 💠 حضرت عليه‌السلام فرمودند: «أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهدآءِ يَومَ القيامَةِ» همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار، مقام و منزلتی‌ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می‌خورند. (بحارالأنوار/ج۲۲/ص۲۷۴) 🤔 چرائی این مطلب، جای بسی تأمل دارد! ⁉️ مگر عباس چه کرده که به چنان مقامی نائل می‌گردد که مغبوط جمیع شهداء عالم می‌شود؟! توجه به چند نکته اهمیت این مسئله را مشخص می‌سازد: جای‌گاه‌هائی که در آنها درخشید: ۱) در وقتی که نوجوانی ۱۳ ساله بود. نداشت ولی روی خود را پوشانید و بصورت ناشناس به تاخت و بعد از کشتن یکی از فرماندهان نامدار و پسران او وقتی برگشت همه فهمیدند که او عباس ابن علی(ع) است و حضرت او را از مجدد برحذر داشت. زیرا تقدیر الهی ذخیره‌سازی او برای بود. بلی! او از کودکی جنگاوری کم‌نظیر بود ولیکن آن مقام بی‌نظیر آیا به همین دلیل به او اعطاء می‌شود؟! ۲) یزید علیه‌اللعنة و علی شجرة‌الخبیثة، بعد از هجرت علیه‌السلام از به (که مفهوم گریز از با او را داشت) ۸۰ نفر آدمکش را به مکه فرستاد تا حسین‌بن‌علی(علیهماالسلام) را در حال إحرام و (که غیرمسلح است) محاصره و کنند. عباس بمحض پی بردن به این توطئه رذیله به آویخته و بالا رفت و فریاد کشید؛ اگر به مولایم حسین، جسارتی بکنید، با من طرف هستید و مطمئن باشید که حتی یکنفرتان را زنده نخواهم گذاشت. این غریو شهامت، تروریست‌های اموی را چنان مرعوب کرد که را به فرصت دیگری موکول کردند. آیا عباس بخاطر این صحنه جسورانه مستحق دریافت آن مقام بی‌نظیر خواهد گشت؟! ۳) تأمین (تهیه، ذخیره، حمل و مدیریت مصرف) برای انسان‌ها و حیوانات کاروانهای صحرانورد، از سخت‌ترین کارهای قوافل بود. تعهد (ع) به این امر ثقیل و طاقت‌فرسا تا آنجا بود که تا آخرین لحظات عمر خود بدان پای‌بندی ورزید و در همین وفاداری دست‌ها و چشم‌ها و سرش را از دست داد و به رسید. آیا عباس بخاطر رشادت در امر حسینی به آن مقام بی‌نظیر نائل خواهد شد؟! ۴) روز از طرف بن ذی‌الجوشن (بلحاظ وابستگی‌های عشیره‌ای از طرف مادری) امان‌نامه‌ای به عباس، تقدیم شد ولیکن عباس غیور نه تنها آنرا رد کرد بلکه شمر را بگونه‌ای مذمت و نکوهش کرد که وی پریشان گشت. آیا عباس بخاطر رد در امان ماندن از مرگ و اظهار وفاداری و معیّت به اباعبدالله الحسین و شهادت در رکاب آن‌حضرت، به چنان مقامی خواهد رسید؟! ۵) در جنگهای قدیمی، معمولا دو نقطه، آماج شدیدترین حملات حریف قرار می‌گرفت؛ یکی جایگاه و دیگری جایگاه سپاه. در روز هم از اول صبح تا آخرین شهیدی که هنگام عصر به شهادت رسید، عباس یک تنه علمدار سپاه کوچک حسین(ع) بود و یک لحظه هم اجازه نداد که علَم سپاه توسط امواج خروشان و پیاپی دشمن واژگون شود که قرین جسارت، شجاعت، مقاومت و مهابت او بود. آیا آن مقام عظمای بی‌نظیر به دلیل همین رشادت و رفعت به عباس اعطاء می‌شود؟! ☝️ همه اینها ارزشمند و نفیس هستند ولیکن بی‌نظیر نیستند و لذا نمی‌توانند باعث اعطای آن مقام منحصربفرد الهی باشند که بدان بخورند. 👈 می‌ماند جنگاوری عباس (هجوم مستقیم به دشمن و کشتار چشمگیر و کمرشکن از آن‌ها) در روز عاشورا که عباس از این امر (که لحظه به لحظه آن‌روز بی‌تاب آن بود) محروم بود! یعنی حتی یک مورد هم پیش نیامد که عباس همانند سایر شهدای کربلا به به دشمن هجوم ببرد و از کشته‌ها پشته‌ها سازد! اساسا در عاشورا هرگز پیدا نکرد و برای آوردن آب برای هم صرفا اجازه داشت نه هجوم و قتال! بنابراین اعطای آن مقام بی‌نظیر به عباس بخاطر او با دشمن و کم کردن شرّ دشمنان هم نبود. ⁉️پس دلیل اصلی چیست؟! بعضی‌ها را دلیل برتری او بر شهداء ذکر کرده‌اند و به حدیثی از امام صادق عليه‌السلام اشاره می‌کنند که فرمود: «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّهِ عليه‌السلام و أَبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدا» (عمدة‌الطالب صفحه۳۵۶) یعنی؛ عمويمان عبّاس(ع)، بصيرتى عميق و ایمانی استوار داشت و در معیّت اباعبدالله ... ...ادامه دارد.سیدمحمدحسینی(منتظر) تاسوعای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی حیفه نبینی/یک از هزاران👇 🆔 @chelcheraaqHM 💠 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🎲
☫﷽☫ (برشی از یک گفتگوی مجازی): ✅ الفاظ مشترک (اما متفاوت در معناومفهوم) در زبانهای مختلف دنیا امر مرسومی است. بنده تسلطی بر زبان ندارم و لذا نمی‌دانم کلمه هاشم (یا حاشم) در نزد آنها چه تاریخچه و معنا و مفهومی دارد. ولیکن در زبان ؛ (بعنوان صفت نه اسم) به کسی اطلاق می‌شود که تیلیت‌کننده نان در آبگوشت باشد. (ترید کردن = تریت کردن = تلیت کردن = شکستن نان) جد پنجم پیغمبر خاتم(ص) که اسمش بود از آنجهت موصوف به «هاشم» گردید که در سالهای قحطی و خشکسالی سرزمین حجاز، هر یکصد شتر (کل دارائی) خود را ذبح و برای فقرا غذای آبگوشت تهیه کرد. در حالی که بقیه ثروتمندان، دارائی‌ها و امکانات خود را پنهان و کتمان می‌کردند! نکته جالبتر ماجرا آنجا بود که برخی از از راههای دوری با سختی خود را به مکه می‌رسانیدند و رمقی برای خُرد کردن نان نداشتند و لذا خود عمرو برای آنها شخصا با لبخند، نان تیلیت می‌کرد و حتی غذا در دهانشان می‌گذاشت و لذا تدریجا «هاشم» (تیلیت کننده نان) نامیده شد. و از آنجا که این در نزد فرزندان و نوادگان هاشم هم بعنوان یک نیکو تداوم یافت، مردمان مکه و آنان را بنی‌هاشم ملقب می‌کردند. و این عنوان تا آنجا افتخارآمیز گشت که: ۱. در بین اعراب ضرب‌المثل بخشندگی و مهربانی گردید. یعنی علاوه بر مال به نیازمندان، هم ضمیمه آن می‌گردید (بجای منت گذاشتن!) یعنی بخشندگی کافی نیست، مهربانی هم لازمست. و بدینوسیله اسم رمزی گردید برای دو صفت بخشنده بودن و مهربان بودن همزمان به دیگران. ۲. علی‌بن‌حسین‌بن‌علی (حضرت علی اکبر) شغل اصلی خود را شغل اجدادی خود قرار داد. او در شهر مدینه، سفره‌خانه‌ای تشکیل داد که پیوسته در خدمت بود. وی حتی غروب‌ها در فراز کوههای اطراف مدینه آتش بر می‌افروخت تا «در راه‌ ماندگان» را بسوی خود راهنمائی کند. و عمویش عباس در تأمین آب این میهمان‌خانه او را کمک می‌کرد. در طول مسیر تا هم تهیه آب بر عهده و تهیه غذای کاروان بر عهده علی اکبر بود. گویا آن دو سالهای سال برای چنین مأموریتی تمرین می‌کرده‌اند! ۳. در روز عاشورا کل ۱۸ نفری که از بنی‌هاشم (فرزندان و نوادگان امام علی) به میدان شتافتند و به شهادت رسیدند، رجز مشترکشان بود! و حال آنکه رسم اعراب در رجزخوانی‌های جنگی خود، هشدار دادن حریفشان به اجداد خود (یا اعضای جنگنده قبیله‌شان) بود. آنان گویا بجای تأکید بر جنگ و قتال و شدت کشتار، مصمم بودند که به آن درندگان وحشی، نرمخوئی و مهربانی را تذکر بدهند اما آن پلیدهای خبیث ( و ) بجای بخشندگی و مهربانی، نهایت خشونت را به کار بستند، بویژه در مواجهه با که إرباً إربا ... 😭 ۳. «بخشندگی و مهربانی توأمان»، فرهنگ نوینی در کنش‌های اجتماعی عرب بود که بنیانگذار آن هاشم بود. خدای متعال هم آنرا (که روح اصلی است) تقویت نمود تا آنجا که قریب باتفاق سوره‌های خود را با همین کلمات آغاز فرمود: «بسم الله »؛ بنام خدای «بخشنده» و «مهربان» و چنین آغازی ضمن آنکه اشاره به دارد، روحیه سرکش اعراب جاهلی را نرم و متمایل می‌کرد و... 👌 مسلمان کسی است که نسبت به دیگران، و همزمان باشد وگرنه بهتر است کشک خود را بسابد! و فراموش نکنیم که یهود (از بنی اسرائیل تا صهیونیزم) به شدت با این فرهنگ متعالی انسان‌دوستانه، نه تنها فاصله دارد که ضدیت دارد و برای محو آن دست به هر تحریفی می‌زند. و حال آنکه «إسرائیل» مفهومی بجز هاشم بودن ندارد! یعنی مرد «شب‌رو خدا»! حضرت یعقوب، چرا شبرو بوده است؟! او نوه همان حضرت ابراهیمی است که یکبار هم غذای خود را در «تنها»ئی نخورد! او که اسمش (یعقوب) ۱۷ بار در قرآن آمده است، روزها آذوقه تهیه کرده و شبها برای توزیع بین نیازمندان تا دوردست‌ها راه می‌رفت و لذا خدا در قرآن، اسرائیل بودن او را ۴۲ بار به رخ می‌کشد! فلذا عبارت همانند عبارت ارزش محتوائی دارد که البته به مرور زمان به افتضاح کشیده شد و تبدیل گردید به و این تیره تبهکار () و مصداقی گردید برای عبارت قرآنی «لا ینال عهدی الظالمین» یهودی واقعی و مسیحی اصیل هم کسی است که پیوسته مهیای بخشندگی به دیگران باشد ولو به قیمت رنج خود و از دست دادن خواب ناز شبانه که نشانه عطوفت و مهرورزی است. اینکه بنده در بعضی از سخنرانی‌های خود گفته‌ام؛ «اگر نمی‌خواهید باشید لااقل باشید!» از چنین منظری به مطلب بوده است! التماس دعا ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال اطلاع‌رسانی @chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🌀🌀🌀 🌀🌀 🌀 🌀 معماهای غدیریه؛ (بخش اول): 🕋 (ص) در آخرین سال عمر مبارک خود و بالتبع آخرین خود (موسوم به ) فرمان بسیج عمومی برای حضور حداکثری در را صادر فرمودند و کمتر کسی از عدم شرکت در حج معاف شد. حتی مسلمانان دورافتاده‌ترین مناطق هم مشمول فراخوان (ص) شدند، چنانکه در آستانه حج سال دهم هجری، پیک و پیغامی را از روانه فرمودند که (آن زمان، (ع) در مأموریت یمن به سر می‌بردند) یا علی! بمحض دریافت این نامه با حداکثر تعداد از مسلمانان بسوی حرکت کن تا برای مراسم حج خود را به ما در مکه برسانید. حضرت رسول(ص) با علم غیبی خود می‌دانستند (و در خود هم بدان تصریح کردند که) آخرین سال حیات جسمانی خود را می‌گذرانند. ⁉️ حال معما در اینجاست که آن «بسیج سراسری امت» چه ضرورت (اهمیتی و اولویتی) داشت؟! هر چه باشد، قاعدتا امر بسیار خطیری بوده است که چنان تدارکاتی را می‌طلبید. ممکنست عده‌ای ساده‌انگارانه، خود را به این مطلب دلخوش نمایند که؛ حج؛ امر بزرگی در است که خواسته‌اند تا مسلمانان ضمن حضور حداکثری خود، به عینه شاهد آخرین ظرائف و دقائق انجام توسط اکرم(ص) باشند! بدیهی است که این مطلب، توجیه سزامندی برای آن قصه نیست و این قضیه باید دلیل دیگر و مهمتری داشته باشد. مضافا در مناسک آخرین حج پیغمبر، رویداد عبادی مهمی هم رخ نداد و چیز قابل توجهی به مناسک حج افزوده نشد. مهم از این لحاظ که اقتضای ضرورت نماید برای حضور حداکثری حتی و حتی معلولان آنان! تنها اتفاق مهمی که حج حجة‌الوداع را از حج سالهای قبل متمایز می‌کرد، حضور لحظه بلحظه (ع) در معیت پیغمبر بود، بگونه‌ای که در چشم همه ناظرین به پیامبر بنشیند. یعنی صحنه بگونه‌ای مدیریت شده بود که مسلمانان جهت دقت در آخرین ظرائف مناسک حج پیوسته مترصد و متوجه پیغمبر باشند و بالتبع پیوسته چشمانشان به جمال علی(ع) هم روشن می‌شد! فلذا در طول مراسم حج، شخص پیغمبر در حکم یک در کانون مرکزی توجهات بود و علی هم دائما دیده می‌شد. بنابراین در مراسم حج آنچه بیشتر از هر چیز در معرض توجه مسلمین بود، علی بود نه چیز جدیدی از مناسک حج. ⁉️ اما چرا علی؟! معمای مذکور اما برای عده‌ای، قابل رمزگشائی بود. آنها که از دیرزمانی برای جانشینی پیامبر، دورخیز کرده بودند و محال بود که مهیای نبوده باشند. اما چه کسانی؟! ۱) نفوذی‌های (به سرکردگی ) ۲) سران سابق (به سرکردگی ) و بلکه قرائن پنهانی نشان از اتحاد نهانی آنها داشت. بدینصورت که عمر و اصحاب او در صورت معرفی حضرت علی(ع) به و خلافت رسول‌الله، اقدام به خشن نموده و تا مرز کشتن ( و علی) پیش بروند. تدارک سلاح و حمایت کودتاچیان هم بر عهده و مکه باشد. شدت احتمال چنین کودتا و جنایت و خیانتی چنان بالا بود که پیامبر ترجیح دادند عجالتاً از اجرای نقشه خود برای تعریف و ترویج علی بعنوان خلیفه بعد از خود، در فرصت عالیه مراسم حج که همه مسلمانان حضور دارند، منصرف شوند! البته پیغمبر بر جان خود چندان بیمناک نبودند ولیکن به هیچ عنوان حاضر نبودند جان علی را به خطر بیاندازند. فلذا پیغمبر با نبوغ و خود، اجرای خود را پیشه کردند و بدون معرفی علی و اخذ برای او مکه را ترک فرمودند. در نقشه دوم اگرچه تعداد مسلمانان از لحاظ کمّی، قدری کاهش پیدا می‌کرد ولیکن کیفیت مطلوب‌تری داشت. طبق نقشه دوم، پیغمبر دستور داده بود که در منبری از سنگ ساخته شود که البته چندان مرتفع نبود و بعداً لازم شد که با تجمیع مسلمان هم قدری مرتفع‌تر بشود و هم آنان هم در و جایگاه مذکور مشارکتی ورزیده باشند. ⁉️ اما چرا غدیر خم؟! ...ادامه دارد. 🌀 🌀🌀 🌀🌀🌀 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) یوم‌الغدیر ۱۴۰۰ 💠 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 💎 غدیر؛ منشوری چند وجهی (قسمت اول): مقدمه؛ مبحث را شاید و بلکه باید به کهکشانی از معارف تشبیه کرد. زیرا هرگاه سخن از غدیر برود، قاعدتا از مباحث و مضامین گسترده؛ ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و امثالهم نیز باید سخن گفت. فلذا مبحث غدیر یک مقوله ذوالوجوه است. و اما در اینجا معدودی از این وجوه و مناظر این منشور چند وجهی را به اجمال مروری می‌کنیم: الف) غدیر در وجه استفهامی ب) غدیر در منظر تاریخی ج) غدیر در منظر قرآنی الف) وجه استفهامی غدیر؛ (اگر غدیر نبود!): ۱- آیا واقعه در ، اساسا رخ نداد؟! (کلیه کتب تاریخی کلیه ، اذعان کامل به وقوع قطعی آن دارند) ۲- آیا تجمیع عظیم در آن بیابان (که به دستور پیامبر(ص) کلیه تندروها به عقب‌گرد و کندروها به سرعت فراخوانده شدند تا همایش عظیمی شکل بگیرد) صرفا برای این مطلب بود که آن‌حضرت را به محض دوست داشتن (ع) توصیه نمایند؟! آیا هیچگونه بیعتی با (ع) صورت نگرفت؟! (طبق روایت کتب تاریخی کلیه ، با علی بعنوان (ص) در طی سه روز انجام گرفت) ۳) گیریم که توصیه (ص) در آن مراسم کم‌نظیر، صرفا برای محبت به علی و آن حضرت بود و اینکه عداوت با آنان در حکم عداوت با و اوست! آیا مراتب «محبت و پرهیز از عداوت» نسبت به اکرم(ص) مراعات شد و می‌شود؟! (به گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ نه تنها هیچگونه محبتی صورت نگرفت بلکه بدترین عداوت‌ها در حق تک تک اشخاص این خاندان مظلوم بعمل آمد!!) ۴) فرض می‌کنیم که واقعه غدیر بر خلاف تصریح کتب تاریخی کلیه فرق و مذاهب اسلامی، اساسا رخ نداده است و اگر هم اتفاق افتاده است (و بر فرض محال) برای آن بوده که (ص) مسلمانان را به نهایت عداوت‌ورزی (العیاذ بالله) در حق خاندان خود فرموده است، فلذا مسلمانان هم بجز عده قلیلی موسوم به ، در دشمنی با اهل بیت مصطفی (از دختر آن حضرت گرفته تا دوازدهمین نواده او) سنگ تمام گذاشتند! از این مسئله گذشته، آیا پیامبری که با و بعد از مجاهدت‌های شبانه‌روزی طاقت‌فرسای خود در طی حداقل سه دهه، حکومتی را در شبه‌جزیره تشکیل دادند، در آستانه ارتحال خود، هیچگونه تدبیری برای جانشینی خود نفرمودند؟! پیامبری که هنگام اعزام به غزوات و سرایا علاوه بر تعیین فرمانده، جانشین آنان (و بعضا چندین جانشین!) را تعیین می‌فرمودند و همچنین خودشان هنگام ترک ، برای خود تعیین و منصوب می‌کردند، آیا هنگام ارتحال خود، هیچگونه جانشینی معین نفرمودند؟! و نیز پیامبری که هنگام سخن گفتن وحیانی از (ع) برای او جانشینی چون را به رخ می‌کشیدند، برای خود هیچگونه جانشین و خلیفه‌ای تعیین نفرمودند؟! اگر اساسا تعیین خلیفه‌ای صورت نگرفت، پس وجاهت صدها ساله بعد از رحلت آنحضرت از کجا در آمد؟! (طبق گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ پیامبر از نخستین روز آغاز علنی مردم به اسلام، مبحث خلافت خود را هم کاملا رسا مطرح و دقیقا با تعیین مصداق واقعی، بیان فرمودند. حتی برای ۱۲ نسل بعد از خود را) ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) یوم‌الغدیر ۱۴۰۱ 💠 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 🚩 عباس مغبوط الشهدآء!شاهکار عباس چیست؟ 👈(بخش ۱): ⁉️ چرا به ابن علی(ع) در قیامت، مقامی اعطاء می‌شود که مورد همه قرار می‌گیرد؟! 💠 حضرت عليه‌السلام فرمودند: «أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهدآءِ يَومَ القيامَةِ» همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار، مقام و منزلتی‌ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می‌خورند. (بحارالأنوار/ج۲۲/ص۲۷۴) 🤔 چرائی این مطلب، جای بسی تأمل دارد! ⁉️ مگر عباس چه کرده که به چنان مقامی نائل می‌گردد که مغبوط جمیع شهداء عالم می‌شود؟! توجه به چند نکته اهمیت این مسئله را مشخص می‌سازد: جای‌گاه‌هائی که در آنها درخشید: ۱) در وقتی که نوجوانی ۱۳ ساله بود. نداشت ولی روی خود را پوشانید و بصورت ناشناس به تاخت و بعد از کشتن یکی از فرماندهان نامدار و پسران او وقتی برگشت همه فهمیدند که او عباس ابن علی(ع) است و حضرت او را از مجدد برحذر داشت. زیرا تقدیر الهی ذخیره‌سازی او برای بود. بلی! او از کودکی جنگاوری کم‌نظیر بود ولیکن آن مقام بی‌نظیر آیا به همین دلیل به او اعطاء می‌شود؟! ۲) یزید علیه‌اللعنة و علی شجرة‌الخبیثة، بعد از هجرت علیه‌السلام از به (که مفهوم گریز از با او را داشت) ۸۰ نفر آدمکش را به مکه فرستاد تا حسین‌بن‌علی(علیهماالسلام) را در حال إحرام و (که غیرمسلح است) محاصره و کنند. عباس بمحض پی بردن به این توطئه رذیله به آویخته و بالا رفت و فریاد کشید؛ اگر به مولایم حسین، جسارتی بکنید، با من طرف هستید و مطمئن باشید که حتی یکنفرتان را زنده نخواهم گذاشت. این غریو شهامت، تروریست‌های اموی را چنان مرعوب کرد که را به فرصت دیگری موکول کردند. آیا عباس بخاطر این صحنه جسورانه مستحق دریافت آن مقام بی‌نظیر خواهد گشت؟! ۳) تأمین (تهیه، ذخیره، حمل و مدیریت مصرف) برای انسان‌ها و حیوانات کاروانهای صحرانورد، از سخت‌ترین کارهای قوافل بود. تعهد (ع) به این امر ثقیل و طاقت‌فرسا تا آنجا بود که تا آخرین لحظات عمر خود بدان پای‌بندی ورزید و در همین وفاداری دست‌ها و چشم‌ها و سرش را از دست داد و به رسید. آیا عباس بخاطر رشادت در امر حسینی به آن مقام بی‌نظیر نائل خواهد شد؟! ۴) روز از طرف بن ذی‌الجوشن (بلحاظ وابستگی‌های عشیره‌ای از طرف مادری) امان‌نامه‌ای به عباس، تقدیم شد ولیکن عباس غیور نه تنها آنرا رد کرد بلکه شمر را بگونه‌ای مذمت و نکوهش کرد که وی پریشان گشت. آیا عباس بخاطر رد در امان ماندن از مرگ و اظهار وفاداری و معیّت به اباعبدالله الحسین و شهادت در رکاب آن‌حضرت، به چنان مقامی خواهد رسید؟! ۵) در جنگهای قدیمی، معمولا دو نقطه، آماج شدیدترین حملات حریف قرار می‌گرفت؛ یکی جایگاه و دیگری جایگاه سپاه. در روز هم از اول صبح تا آخرین شهیدی که هنگام عصر به شهادت رسید، عباس یک تنه علمدار سپاه کوچک حسین(ع) بود و یک لحظه هم اجازه نداد که علَم سپاه توسط امواج خروشان و پیاپی دشمن واژگون شود که قرین جسارت، شجاعت، مقاومت و مهابت او بود. آیا آن مقام عظمای بی‌نظیر به دلیل همین رشادت و رفعت به عباس اعطاء می‌شود؟! ☝️ همه اینها ارزشمند و نفیس هستند ولیکن بی‌نظیر نیستند و لذا نمی‌توانند باعث اعطای آن مقام منحصربفرد الهی باشند که بدان بخورند. 👈 می‌ماند جنگاوری عباس (هجوم مستقیم به دشمن و کشتار چشمگیر و کمرشکن از آن‌ها) در روز عاشورا که عباس از این امر (که لحظه به لحظه آن‌روز بی‌تاب آن بود) محروم بود! یعنی حتی یک مورد هم پیش نیامد که عباس همانند سایر شهدای کربلا به به دشمن هجوم ببرد و از کشته‌ها پشته‌ها سازد! اساسا در عاشورا هرگز پیدا نکرد و برای آوردن آب برای هم صرفا اجازه داشت نه هجوم و قتال! بنابراین اعطای آن مقام بی‌نظیر به عباس بخاطر او با دشمن و کم کردن شرّ دشمنان هم نبود. ⁉️پس دلیل اصلی چیست؟! بعضی‌ها را دلیل برتری او بر شهداء ذکر کرده‌اند و به حدیثی از امام صادق عليه‌السلام اشاره می‌کنند که فرمود: «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّهِ عليه‌السلام و أَبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدا» (عمدة‌الطالب صفحه۳۵۶) یعنی؛ عمويمان عبّاس(ع)، بصيرتى عميق و ایمانی استوار داشت و در معیّت اباعبدالله ... ...ادامه دارد.سیدمحمدحسینی(منتظر) تاسوعای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی حیفه نبینی/یک از هزاران👇 🆔 @chelcheraaqHM 💠 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🎲
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🚩 عباس مغبوط الشهدآء!شاهکار عباس چیست؟ 👈(بخش ۳): بنابراین شاهکار محدود شد به عصر عاشورا در کربلا که آن یک مشت آب را از نهر برگیرد و‌ بدون حتی چشیدن، آنرا فرو بریزد! عباس برای جنگیدن با صفوف درهم فشرده دشمنان کوفی، نیامده بود بلکه برای رهائی ۱۰۰٪ی از خود آمده بود که موفق شد. او موفق شد آنچه را که می‌توانست بیاشامد، رها سازد. زیرا که (حسین و‌ طفلان و زنان کاروان) از آن محروم بودند. برگردیم به سخن حضرت عليه‌السلام که فرمودند: «أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهدآءِ يَومَ القيامَةِ» همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار، مقام و منزلتی‌ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می‌خورند. امام سجاد(ع) نفرمودند؛ «فی الجنة»، بلکه می‌فرمایند؛ «عند الله»! عندالله مافوق فی‌الجنة است. یعنی می‌تواند شامل «در بهشت» باشد و می‌تواند شامل «فراتر از بهشت» باشد. «غبطه همه شهدآء»، قرینه‌ای بر این است که مقام الهی عباس، فراتر از بهشت است. در ، جای‌گاهی وجود دارد بنام که همه بهشتیان مشتاق هستند حضور در آن‌را یک‌بار هم که شده تجربه کنند! زیرا عالی‌ترین قسمت بهشت خداست. همچنان‌که در هم، جای‌گاهی وجود دارد بنام که همه جهنمی‌ها حسرت دارند که شده لحظاتی در آن به سر ببرند! زیرا کمترین عذاب جهنم در آن‌جاست. بدین‌صورت که وقتی فرد جهنمی را به درون آن می‌افکنند، خیلی خوشحال است که لااقل کله‌اش بیرون از سطح سوزان آنست ولیکن فرشتگان عذاب، کفشی به پایش می‌کنند که از شدت حرارت آن، مغز او در کله‌اش غُل‌غُل می‌جوشد! و این کمترین میزان از است که همه اهالی جهنم مشتاق آن هستند! الغرض؛ منزلت ویژه عباس، بحبوحه بهشت نیست. زیرا بهشتیان دیگری هم در آن هستند و حال آنکه جای‌گاه خاص عباس مورد غبطه اهل بحبوحه بهشت هم واقع خواهد شد که قاعدتاً فراتر از بهشت و بحبوحه آن است. قبل از آنکه به بررسی مقام بالاتر از بهشت عباس(س) بپردازیم، لازمست درنگی بر مسئله عدم إذن امام‌ به عباس برای رفتن به میدان داشته باشیم. علت عدم اذن میدان به عباس، دو مطلب بود: ۱) احتمال ضعیف؛ بداء شود و امام برود و عباس بماند که اهل بیت حسین را به برگرداند. ۲) احتمال قوی؛ عباس به سقائی خود بپردازد ولیکن آن را که می‌تواند بیاشامد اما پس بزند و بریزد! توضیح احتمال اول: شاید بیشترین، بدترین و سخت‌ترین رنجی که در بر قلب پاره پاره علیه‌السلام، سنگینی می‌کرد، مسئله (دختران، زنان، خواهران و اطفال) آن‌حضرت بود. اگرچه (ص)، فرموده بودند که «إنّ الله قد شآءَ أن یراهنّ سبایا» (همانا خدا حتماً می‌خواهد آن‌ها را اسیر ببیند!) ولیکن امام شاید انتظار داشت که بدائی رقم بخورد و خدا از اسارت آن‌ها صرف‌نظر نماید. لذا اگر با شهادتی از نوع «صبر بر قتل» که برای امام مقدر شده بود، بدآئی رخ می‌داد یا اینکه دشمن (بلحاظ امان‌نامه‌ای که روز قبل برای عباس آورد) ملاحظه عباس را می‌کرد و اسارت خاندان حسین را به عباس می‌بخشید. امام برای شهادت تلخ خود قائل به «رضاً برضائک» بود ولیکن شاید برای اسارت خاندان خود، کراهتی داشت و برای حفظ آن‌ها از اسارت، عباس یک برگ برنده بود. و احتمال داشت بعد از (با ۳۱۲ ضربه شمشیر و نیزه و سنگ بر پیکر پاک او)، دشمن سفّاک از جنگیدن با عباس صرف‌نظر نماید و عباس هم که از حسین شنید که می‌گفت؛ کسی را ندارم که خاندانم را بعد از خودم به او بسپارم. فلذا حکم امانت‌داری خاندان امیرالمؤمنین(ع)، ایجاب می‌کرد که او هم حفظ خاندان را بر قتال تا سرحد شهادت، ترجیح بدهد. توضیح احتمال دوم: نسبت دادن توقع عدم شهادت عباس و عدم اسارت خاندان، بر پاک‌باخته‌ای مثل حسین علیه‌السلام، نارواست. و آن‌حضرت، بر عظمت و ضرورت انجام رسالت الهی خویش بنحو اکمل، کاملاً واقف و داوطلب بود. فلذا چنان انتظاری نداشت که او برود و عباس بماند و خاندان‌ش از اسارت جان سالم به در ببرند. بلکه قضیه عدم اذن میدان به خود عباس برمی‌گردد که طبق برنامه الهی باید ذخیره شود برای نقش خاصی که باید بیافریند و آن چیزی نبود بجز رهائی عباس از آب بخاطر دیگران و موفق هم می‌شود و خیال از بابت پرواز دو منظوره عباس که راحت می‌شود و او‌ را پرواز می‌دهد، خودش هم بلافاصله به پرواز در می‌آید. بنابراین «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» تا «ابو فاضل جرعه آبی به کف آرد و به غفلت نخورد»! و پاداشی دریافت کند عندالله که جمیع شهیدان بدان غبطه بخورند. ⁉️ پرواز دو منظوره چیست؟! ⁉️ آن چیست؟ و کدامست؟ ⁉️ مگر انصراف از آن چه ارزشی داشت؟! ..‌.ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 📣 هشدار به حزب الله لبنان! مراقب کانال‌های شیطان باشید تا مبادا دوباره گزیده شوید!🙏 دقیقاً ۱۴ سال قبل در همین روزهای آغازین دهه سوم ماه مهر (۱۳۸۹) بود که در نقش یک وارد شد و مورد استقبال پرشور قرار گرفت! وی در روستای و منطقه هم حضور پیدا کرد و هنگام سخنرانی حاضر نشد پشت قرار بگیرد و باصطلاح سینه خود را برای حمله تروریستی ، سپر کرد! آن‌روز را خوب بخاطر دارم که وقتی وارد منزل شدم، همسرم را دیدم که به دست، چشم بر دوخته بود و پیاپی می‌فرستاد! زیرا نگران سلامتی مشانژاد بود! وقتی که شدت وی را دیدم، خندیدم و گفتم: این مشانژاد اگر تنهای تنها برود در خیابان‌های دست در جیب و سوت بر لب قدم بزند، حتی یک بچه‌تُخس هم به طرف او یک سنگ‌ریزه هم پرت نخواهد کرد! با تعجب پرسید: منظورت چیه؟! معمولاً مباحث سیاسی خود را در خانه نمی‌زدم اما آن‌شب دل به دریا زدم و گفتم: برای این که هیچ قومی حاضر نمی‌شود بهترین نوکر خود را بزند! گفت: یعنی می‌خوای بگی که احمدینژاد نوکر اسراعیله؟! گفتم: بدون هیچ شک و تردیدی! انتظار چنین حرفی را از من نداشت و دچار حیرت شد و گفت: شام‌تو بیارم بخوری! فکر کنم گشنگی زده به سرت! بعد از شام مفصلاً تحلیل‌های خودم را برایش مو‌ به مو توضیح دادم و نهایتاً متقاعد شد که تکمیل صلوات‌ش برای سلامتی بنده باشد! حال نوبت رسیده است به و لبنانی که گویا دوباره از یک سوراخ باید گزیده شود! زیرا نمی‌دانند که تاریخ مصرف قالیباف در ایران به پایان رسیده است ولیکن او ول‌کن نیست و حاضر است برای ماندگاری روی تن به هر خفت و معامله‌ای بدهد! او دیگر در بین ، پایگاهی مردمی ندارد و به ضرب «صَرف پول‌های هنگفت و بوق‌های تبلیغاتی» به خود ادامه می‌دهد! او بسیار در وارد شد تا را شکست بدهد و را پیروز نماید. او با خود به پیوست تا چند صباح دیگر بر و ، تکیه بزند. در خودباختگی او همین بس که او به پوزیده، ۱۰۰٪ی داد! و از تشکیل حمایت همه‌جانبه به عمل آورد! ⁉️ آیا از همان کانالی که به این که باکی از ندارند، به ، توصیه به «عقب‌نشینی غیرتاکتیکی» کرد، این‌ها نمی‌توانند از همان کانال به اطلاع بدهند که هواپیمایشان به زودی در لبنان می‌نشیند و لازمست قلاده را بکشد و مواظب باشد (که را که گشته است!)، نزند؟! همچون که سرکرده را (که از طرف بر حرمین شریفین و ، مستولی گشته است) برادر نامید! (... برادرتان محمود احمدینژاد رییس جمهور سابق ایران رونوشت: عالیجناب آقای آنتونیو مانوئل اولیویرا گوترش دبیرکل محترم سازمان ملل) ، رئیس (که شخصاً به پذیرایی از قالیباف پرداخت!)، آیا در همان کانالی کار نمی‌کرد که با رسانیدن پیام به ، او را فریفته آتش‌بس ساخت که موجب غفلت او و فرماندهانش از گشت؟! و صد البته همگی بدنبال (بمنظور از ) بر هستند و مگر می‌شود که به ناجیان خود شلیک کند؟! مگر مشانژاد را زد که حالا بخواهد عراقچیان و خالی‌بافیان و ظریفیان و پزشکیان را بزند؟! هرگز و هرگز که خودزنی کند! شاید کسی ادعا کند که حرکت هوایی دیروز قالیباف و حضورش در ، حرکتی شجاعانه بود و موجب شد! اگر چنین است که «قوت قلب حزب‌الله و شیعیان بجای و (علیهم‌السلام) به خالیبافانی مثل قالیباف و عراقچی و...» است، بلند بگو «الفاتحة مع الصلوات»! در این‌صورت باور کنیم که لبنان را از دست داده‌ایم! 📣 آهای حزب‌الله لبنان! (و بسیج لندن و پاریس و...)! به هوش و به گوش باشید که: ایرانیان در دو طیف کاملاً متضاد؛ و (که این دو پارگی سیاسی و اعتقادی، را هم در بر گرفته است!) با هم درگیرند (من الازل الی الابد!) ولیکن شما باید خیلی مراقب باشید که در دام ایرانی‌های اسراعیلی فرو نلغزید، حتی اگر آن ایرانی، در نقش قهرمان بر شما وارد گردد! شما باید بدانید که بسیاری از اعضای امت اسماعیلی به امت اسراعیلی نرد عشق باخته و به خیل و پیوسته‌اند و لذا «میزان؛ حال فعلی افراد است»! مواظب دشنه آن‌ها از پشت باشید والسلام علی من اتبع الهدی ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
⚠️ جبهه لبنان ‏خروج سفیانی به دو دلیل گواه بر ابتلاء دشوار و پیچیده‌ای است که در تغافل منافقین بر حزب‌الله لبنان رقم می‌خورد: ۱. این، خراسانی (ایران) و یمانی (یمن) هستند که در مقابل سفیانی صف‌آرایی می‌کنند و خبری از لبنان نیست. ۲. پیشروی سفیانی سوی سوریه و عراق، دلالت بر عبور از جبهه لبنان دارد. احمد قدیری ۱۴۰۳/۸/۲ @GhadiriNetwork ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ارتش ۴۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری کجاست؟! دقت در وقایع ماقبل زمان(عج)، گویای اینست که دو جبهه جغرافیایی کاملاً مشخصی شکل می‌گیرد: ۱) جبهه‌ای در حدفاصل تا و آنگاه بین مسجد کوفه تا مسجد الاقصی به فرماندهی (ع) ۲) جبهه‌ای پیرامون به فرماندهی حضرت (ع) همزمان با و قیام امام. در جبهه اول، و شرکت فعالی دارند و جبهه دوم مستظهر به حمایت ارتشی ۴۰۰ میلیون نفره در شمال . نیز بخشی از نیروهای خود را روانه و می‌کند برای مقابله با ولیکن در بیابانی در حوالی مدینه در زمین فرو می‌روند. (ع) هم الباقی نیروهای سفیانی را در اطراف مسجدالاقصی نابود می‌کند و زمینه را برای ورود (ع) به بیت‌المقدس آماده می‌سازد. تحلیل‌گر متن فوق، گویا و نیروهای آن‌را ندیده است (که احتمالاً از مردمان و (۱و۲) از بلاد ، ، ، ، ، و امثالهم گرد هم می‌آیند) و لذا ادعا می‌کند که خبری از لبنان نیست!سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🔥 دین و مذهب طبق روایات ✍ در روایات اسلامی، سفیانی درکی از حقیقت اسلام نبرده 📚 امام باقر علیه‌السلام: السُّفْيانيُّ... لَمْ يَعْبُدِاللَّه قَطُّ و لَمْ يَرَ مَكَّةَ و لا الْمَدينةَ قَط [الغیبه نعمانی ص ۳۰۶] 🔺 سفیانی... هرگز خدا را عبادت نکرده و هرگز وارد و نشده ✍ غرب () حامی و پشتیبان اوست. 📚 در الغیبه شیخ طوسی چنین شده: يُقْبِلُ السُّفْيانيُّ مِنْ بِلادِ الروم مُنْتَصِراً في عُنُقِهِ صَليبٌ و هُو صاحبُ الْقَومِ [الغیبه شیخ طوسی ص ۴۶۳] ✍ سفیانی در حالی‌که رهبری قومی را بر عهده دارد، مانند شخص نصرانی و به گردن از می‌آید. ✍ علامت ديگر گرايش سفیانی به اين است كه باقيمانده‌ی نيروهاى سفيانى، پس از شكست و كشته شدن او، بسوى و کشورهای غربی فرار میکنند. 📚 امام باقر علیه‌السلام: قالَ إِذا قامَ الْقائمُ و بَعَثَ‏ إِلى‏ بني‏ أُمَيَّةَ بِالشّام فَهَرَبُوا إِلى الرّوم‏ [الغیبۀ نعمانی ص ۳۰۱] 🔺 وقتی علیه‌السلام قیام میکنند، لشکری را به سمت و برای جنگ با می‌فرستند و آنها به سمت روم (غربی‌ها) فرار میکنند. ✍ درخصوص گرایش مذهبی سفیانی، نکته‌ی قطعی، دشمنی او بر ضد است که در روایات معتبر گزارش شده 📚 امام باقر علیه‌السلام: فَإِنَّ حَنَقَهُ‏ و شَرَهَهُ‏ إِنَّما هيَ‏ عَلَى‏ شيعَتِنا [الغیبۀ نعمانی ص ۳۰۱] 🔺 خشم و کینه‌ی سفیانی متوجه شیعیان ماست و بر کُشتن آنها حریص است. ❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷🇵🇸 @sedaye_zohoor313 🏴🚩
هدایت شده از پژوهشگاه حم
نقشه گریز زیگ‌زاگی پیامبر اسلام ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر راهبرد الهی خروج از دسترسی‌ها گریختن از عروس زیبای شهادت! فرار مقدس رسول اکرم (ص) یا هجرت از امر شهادت‌طلبی! نقشه مسیری که مکرم (صلوات الله علیه و علی آله و سلم) در خود از به ، در مقایسه با مسیر عمومی و عادی کاروان‌ها، خود گویای این نکته است که کل مسیر مکه تا مدینه برای (ص)، مسیری بوده است. یعنی اینطور نبوده که صرفاً در قلمرو مکیان، مورد بوده‌اند و بلکه تا منطقه را در بوده است! پیامبر ۱۳ سال در مکه بود و هرچه که باید در مکه به دست می‌آمد، به دست آمده بود. مکه دیگر جایی برای اسلام نداشت و اگر اسلام تنها در مکه می‌ماند، تنها معدود مسلمانان این شهر بودند که پیرو این می‌شدند که ممکن بود با گذشت زمان، اثری از آنان نیز باقی نماند. مکه جایگاه خاصی در دل مردم بود و بدون سیطره بر آن و برچیدن بت‌پرستی و جایگزینی آیین اسلامی، پیامبر(ص) شکست خورده به حساب می‌آمد. بنابراین ضرورت داشت جایی به عنوان پایگاه این دعوت انتخاب شود که علاوه بر نزدیکی، بتوان از آنجا اوضاع مکّه را زیر نظر داشت و نوعی فشار سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی به وقت لزوم بر آن وارد ساخت. مدینه همان جایی بود که مقدمات و لوازم اعمال چنین فشاری در آن موجود بود. 👌 کدامیک ۱۰ سال طول کشید؟ 🔲 از مصر 🔲 از مکه 🔲 از قیام ✅هر سه گزینه ⁉️، چقدر طول خواهد کشید؟😭😭😭 ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴
هدایت شده از پژوهشگاه حم
راهبرد الهی خروج از دسترسی‌ها گریختن از عروس زیبای شهادت! (بخش دوم): 👈بخش قبلی👉 پس از بیعت عقبه و بازگشتن هفتاد و پنج نفر اصحاب بیعت دوم عَقَبه به مدینه و آگاه شدن قریش از دعوت و بیعتی که اوس و خزرج با رسول خدا(ص) انجام داده‌اند، سخت‌گیری قریش نسبت به مسلمانان شدت یافت؛ به‌گونه‌ای که زندگی در مکه برای مسلمانان بسیار سخت شد تا آنکه از رسول خدا اذن هجرت خواستند و رسول خدا به آنان فرمود رهسپار مدینه شوند و نزد برادران انصار خود روند و به آنان گفت: «خدای عزّ و جلّ برای شما برادرانی و محلّ امنی در آنجا قرار داده است».[۳] بنا بر روایات، مسلمانان دسته‌دسته، رهسپار مدینه شدند و رسول خدا به انتظار اذن خدا در مکه باقی ماند. هجرت مسلمانان به مدینه از ذی الحجّه سال سیزدهم بعثت آغاز شد.[۴] «بیعت دوم عقبه» در ذی الحجه سال سیزدهم بعثت به انجام رسید و سپس در فاصله‌ای کمتر از سه ماه، بیشتر اصحاب رسول خدا(ص) به‌سوی مدینه رهسپار شدند. مردان قریش دانستند که یثرب به‌صورت پایگاه و پناهگاهی برای رسول خدا(ص) و یاران او درآمده و مردم آن برای جنگیدن با دشمنان رسول خدا آماده‌اند؛ بدین رو از هجرت رسول خدا(ص) بیمناک شدند و برای جلوگیری از آن، درآخر ماه صفر سال ۱۴ بعثت، در دارالندوه، جلسه‌ای برقرار کردند؛ سپس از هر طایفه‌ای، افرادی انتخاب شدند تا در مورد رسول الله(ص) تصمیم بگیرند. در این حال پیرمردی جلوی در ایستاده بود و هنگامی که می‌خواستند داخل دارالندوه شوند، گفت: مرا هم به داخل ببرید. گفتند: تو که هستی‌ای پیرمرد؟ گفت: من پیرمردی از قبیله بنی مُضَر (و بنابر برخی نقل‌ها پیرمردی از اهل نجد) هستم و نظری دارم که شما را به آن راهنمایی می‌کنم. پس همگی وارد شدند و نشستند و به مشاوره پرداختند، در حالی که پیرمرد هم نشسته بود. پس از بحث و نظر قرار گذاشتند که رسول الله را اخراج کنند. او گفت: این رأی خوبی نیست، اگر او را اخراج کنید، افرادی را جمع می‌کند و با شما خواهد جنگید. گفتند: راست می‌گویی، این رأی خوبی نیست. برای همین با هم مشورت کردند و قرار گذاشتند که وی را حبس کنند. او گفت: این رأی خوبی نیست، اگر چنین کنید، از آنجا که محمد(ص) مردی شیرین‌زبان است، فرزندان و بردگان شما را به‌تدریج فاسد می‌کند و اگر برادر و فرزند و همسر شما را فاسد کند، حبس وی چه فایده‌ای خواهد داشت؟ سپس با هم مشورت کردند و تصمیم گرفتند که وی را به قتل برسانند و برای این کار جوانانی را از هریک از طوایف انتخاب کنند که با شمشیر آن حضرت را بکشند.[۱۲] بنا بر برخی نقل‌ها آن پیرمرد ابلیس بوده است.[۱۳] در شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول (سال چهاردهم بعثت) رسول خدا(ص) از مکه بیرون رفت و در همان شب علی(ع) در بستر رسول خدا خوابید و آن شب را لیلة المبیت نامیده‌اند.[نیازمند منبع] [۱۴] علت آن آگاهی پیامبر(ص) از نقشه مشرکان قریش برای ترور بود که برخی بیان می‌دارند که آیه وَ إِذْ یمْکرُ بِک الَّذینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک أَوْ یقْتُلُوک أَوْ یخْرِجُوک وَ یمْکرُونَ وَ یمْکرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیرُ الْماکرینَ (ترجمه:هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند آنان با خدا از در حیله وارد می‌شوند خداوند حیله می‌کند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.)[انفال–۳۰] درباره همین خبردادن به پیامبر(ص) نازل شده است.[۱۵] لیلةالمبیت شبی است که پیامبر(ص) به امر الهی از مکه به مدینه هجرت کرد و به‌سبب تصمیم سران قریش بر قتل آن حضرت، از علی(ع) خواست تا به‌جای او در بسترش بخوابد و مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشوند. خداوند در عظمت این جانفشانی علی(ع) آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه:و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است.)[بقره–۲۰۷] را نازل فرمود.[۱۶] 👈منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر فرار مقدس پیامبر اعظم(ص) یا هجرت از امر شهادت‌طلبی! در این‌باره، باندازه لازم در 👈 این‌جا 👉 و 👈 این‌جا 👉، توضیحاتی داده شد. ولیکن شاید تذکر این نکته، خالی از فایده نباشد؛ (ص)، قبل از خود، را راهی کردند و همچنین هجرت اقربای خود از جمله فواطم را به (ع) سپردند و مستقلاً را ترک فرمودند که مسیر آن در پیام قبلی، قابل مشاهده است. نکته مهم‌تر بعدی آنکه، سال وقوع همین ، سرآغاز سالشمار مسلمین گردید که اینک ۱۴۰۴ سال ش. از آن واقعه (هجرت رسول اعظم‌ص) می‌گذرد. گویا که همین هجرت، مبداء هر امر خطیری است که باید در دنیای ، دنبال کرد. الغرض؛ گاهی هجرت (فرار مقدس)، خودش موضوعیت دارد و اینکه بر ، ارجحیت می‌یابد بویژه برای اشخاص حقوقی. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴
هدایت شده از پژوهشگاه حم
راهبرد الهی خروج از دسترسی‌ها گریختن از عروس زیبای شهادت! (بخش سوم): 👈بخش قبلی👉 ⁉️چرا امام حسین(ع) آیه ۲۱ سوره قصص را کنار مزار پیامبر تلاوت کرد؟ امام حسین(ع) با انتخاب آیات قرآن در طول ماجرای قیامشان، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد. به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق در برنامه تلویزیونی «خوشبخت» به مناسبت آغاز محرم گفت: یکی از مباحث بسیار مهم، اساسی و کلیدی در جریان سیدالشهداء، انس و الفت امام با قرآن بود. استفاده امام حسین علیه السلام از آیات الهی از زمان حرکتشان تا شهادت و حتی پس از شهادتشان، از آنجا اهمیت می‌یابد که تبیینی از جامعه آن دوران برایمان آشکار می‌شود و از سوی دیگر می‌توان به اهداف قیام سیدالشهداء دست یافت. در واقع امام با انتخاب این آیات، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد. وی افزود: ما اگر بخواهیم یک ابتدای زمانی برای قیام حضرت سیدالشهداء یافت کنیم تا آیات را از آنجا مورد بررسی قرار دهیم، باید از مدینه آغاز کنیم. هرچند برخی مورخان قیام امام را حداقل از دو سال قبل می‌دانند، آنجا که در سرزمین منا رسماً قیام خویش را در بین اصحاب و اعوان اعلام کردند؛ با این حال، مبنا را از هنگام خروج از مدینه قرار می‌دهیم. موسوی‌مطلق در باره خلاصه‌ای از علت ظاهریِ خروج امام حسین(ع) گفت: دلیل خروج امام این است که نیمه رجب سال 60 هجری معاویه به دَرَک واصل شد. تا خبر مرگ معاویه به مدینه برسد، تقریباً‌ دو هفته‌ای به طول انجامید. به محض اینکه خبر مرگش رسید، یزید جانشین او شده بود؛ پیک از یک طرف باید خبر مرگ را منتقل می‌کرد و از سوی دیگر بیعت‌ها را می‌گرفت؛ منتها علاوه بر بیعت عمومی،‌ بیعت از سه نفر مهم بود: امام حسین(ع)، پسر زبیر و عبدالله بن عمر. آن دو نفر قبل از بیعت فرار کردند، اما امام ماند. ایشان کنار قبر مطهر رسول‌الله(ص) تشریف برد و در آنجا ضمن مناجات با جدّ بزرگوار خویش، آیه 21 سوره قصص را تلاوت کرد «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى‏]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» این آیه مربوط به ماجرای خروج موسای نبی از مصر بود. اما سؤال اینجاست که چرا امام این آیه را بیان فرمود. خروج موسی از مصر چه سنخیتی با خروج امام حسین از مدینه دارد؟ با این توضیح که حضرت موسی به این دلیل خائف بود که در مصر علیه ظالمی قیام کرد و او را به دلیل آزار یکی از مؤمنان کشت. حالا می‌خواستند موسی را دستگیر کنند که ایشان در حالت خوف از مصر خارج شد. وی افزود: امام حسین قصد داشت با انتخاب این آیه مفاهیمی را منتقل کند: اول اینکه قصد خروج دارم. خروج یک معنای عادی به معنای بیرون رفتن از شهر دارد و یکی هم به معنای قیام است. از آیاتی که امام بعداً اشاره فرمود، متوجه می‌شویم امام قصد قیام داشتند. دوم اینکه انتظار حوادث تلخ را کشیدند؛ چرا که حضرت موسی رنج‌های فراوانی در طی مسیر دیدند. سوم اینکه امام قصد دارد این معنا را انتقال دهد که گاهی اصلاح جامعه با خروج و هجرت حاصل می‌شود. چهارم اینکه امام قصد دارد تفهیم کند شجاعت به این معنا نیست که همیشه در دسترس دشمن باشی؛ گاهی ایجاب می‌کند از دسترس او خارج شوی و حیات و ممات تو باید برای حریم خدا سودمند باشد. پنجم اینکه دعا و عمل کنار یکدیگرند؛ لذا در انتهای آیه می‌فرماید «قال رب نجنی من القوم الظالمین»؛ نکته دیگر اینکه امام قوم مقابل خویش را قوم ظالم می‌خواند. در واقع دشمن را به صفت ظلم معرفی می‌کند. ذکر این نکته ضروری است که رسول الله در حدیثی فرمود هر آنچه در امت بنی‌اسرائیل رخ داد،‌ در امت من هم اتفاق می‌افتد. این حدیث با عبارت «حذو النّعل‌ بالنّعل‌» شناخته می‌شود. منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر فرارهای مقدس سید الشهدآء یا هجرت از امر شهادت‌طلبی! (ع)، چهار مرتبه، مصمم به فرار از ماجراجویی و سعی در شدند که ملاحظه آن‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است: 1⃣بعد از شهادت (ع)، بخاطر پایبندی به آن‌حضرت با ، حدود ۱۰ سال در به کار و زندگی عادی خود مشغول بودند و حال آنکه در تمام این مدت، رژیم منحوس از هر اقدام تحریک‌آمیزی (از قبیل سب در منابر!)، فروگذار نکرد. 2⃣با مرگ معاویه (که با ، جانشین تعیین کرد)، (ع) تحت فشار قرار گرفته و لذا ناچار به از مدینه شدند. با اینکه می‌توانستند را بکنند. 3⃣در مکه هم وقتی دریافتند که ۸۰ ، دنبال ریختن در کنار هستند، از هم گریختند! 4⃣در هم وقتی متوجه شدند که ، ندارند، تقاضای بازگشت نمودند اما دشمنان، مهلت ندادند! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۴