فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقام سخت از مادر شوهر 😂😂😂😂
#طنز
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
❌️ روزی همتون....
#راز_دفن_شهيد_در_ساعت_نه_شب!!
🌷در زمانیکه عبدالحمید حسینی در دبیرستان شیراز تحصیل میکرد من با او آشنا بودم. وی در سال ۵۹ عضو بسیج مسجد جواد الائمه محله هفت تنان بود. عشق او به سپاه باعث شد به عضویت رسمی آن درآید و در واحد عملیات سپاه شیراز به کار مشغول شود. مدت کوتاهی از ورود او به سپاه نگذشت که به جبهه شتافت و تا زمانیکه در عملیات فتح المبین به شهادت رسید در جبهه بود. چند روز قبل از اینکه سپاه اسلام، عملیات فتح المبین را در جبهه میانی آغاز کند عراق دست به پاتک زد و به شوش حمله کرد و عبدالحمید در این پاتک به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت او به شیراز رسید، من هیچ تعجبی نکردم چون واقعاً مستحق شهادت بود. هنوز پیکر شهید به شیراز نیامده بود که ما مشغول تدارک دفن ایشان شدیم.
🌷با چند تن از دوستان به خانواده شهید سری زدیم. وصیتنامه ایشان را که منتشر کرده بودند برای ما قرائت کردند. نکته باور نکردنی برای ما این بود که عبدالحمید در آخرین مرحلهای که به شیراز آمده بود به حاج آقا دستغیب وصیت کرده بود وقتی جسد من به شیراز رسید خواستید مرا دفن کنید مرا در ساعت ٩ شب دفن نمایید. او سپس اسم تعدادی را ذکر نموده و تأكيد کرده بود که اینها حتماً در موقع دفن من باید حضور داشته باشند و مرا دفن کنند که آیت الله علی اصغر دستغیب که شهید مدتی محافظ او بود نفر اول این افراد بودند. عبدالحمید در این وصیتنامه تقاضا کرده بود او را با لباس سبز سپاه دفن کنند. جسد که به شیراز رسید در سردخانه بیمارستان ارتش نگهداری شد برای اینکه به وصیتنامه عبدالحمید دقیقاً عمل کنیم نزدیک غروب....
🌷نزدیک غروب با چند تن از دوستان به بیمارستان رفتیم و جسد او را تحویل گرفتیم و یک دست لباس سبز سپاه را به تن او کردیم و قبل از ساعت ٩ به قبرستان دارالرحمه شیراز (قطعه شهدا) بردیم. چون نام من و آن چند نفر در وصیت شفاهی شهید نیامده بود جسد شهید را در محدوده ایکه بنا بود در آنجا دفن شود گذاشتیم و حدود بیست متر از آن فاصله گرفتیم تا کسانی که برای دفن دعوت شده بودند و اسامی آنها در وصیت بود شهید را دفن کنند. زمانیکه قبر آماده شد و جسد شهید را به داخل قبر سرازیر میکردند و من از دور شاهد این صحنه بودم حال عجیبی پیدا کردم.... احساس میکردم حادثه عجیبی در حال اتفاق افتادن است که برای من بیسابقه بود. به عبارت دیگر میشود گفت منتظر وقوع حادثهای بودیم که کیفیت و نحوه وقوع آن برایمان قابل پیشبینی نبود. حادثه این بود که تا جسد شهید از تابوت برداشته شد و به داخل قبر سرازیر گردید ناگهان....
🌷ناگهان نور سبز رنگ خیلی شدیدی را در اطراف جسد شهید دیدم که با جسد به داخل قبر سرازیر میشد. با دیدن این نور سبز رنگ از خود بیخود شدم و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاده و دارد میافتد. نمیدانم چه مدت در این حال بودم که به هوش آمدم. تعداد محدودی که به پانزده نمیرسیدند همه شاهد وقوع این حادثه بودند. صبح روز بعد، مادر شهید عبدالحمید برای من و چند نفر از دوستان تعریف کردند دیشب (شب دفن) عبدالحمید را در خواب دیدم که به من گفت: مادر چرا با اینکه گفته بودم مرا در ساعت ٩ دفن کنید مرا با تأخير دفن کردند؟ پرسیدم: پسرم مگر حالا چه اتفاقی افتاده؟ گفت: آخر آقا امام زمان منتظر من بودند و چون قرار ایشان با من ساعت ٩ بود این تأخير باعث شد من از ایشان شرمنده شوم. مادر شهید می گفت: در خواب خانمی هم همراه فرزندم دیدم و پرسیدم: عبدالحمید این خانم کیست که همراه توست؟ گفت: مادر ساعت ٩ که گفتم مراسم عقدکنان من با این خانم بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز عبدالحمید حسینی
📚 کتاب "لحظات آسمانى"، جلد دوم
✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
هیچکس نمیتواند مدت درازی ماسکی که بر چهره دارد به نمایش بگذارد
سرشت آدمی هر آنچه را که بهطور تصنعی کسب شده است ، در هم میشکند .
👤 شوپنهاور
#روانشناسی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🔻روانشناسان میگویند برای مقابله با احساسات شدید به کار بردن"تو"به جای "من" وقتی با خود حرف میزنید بسیار موثرتر است
+مثلا جمله تو باید آروم باشی
بسیار موثرتر از من باید آروم باشم است
✅ #روانشناسی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🌱اگه بخوام به سادهترین و اثرگذارترین روش ممکن "مسیرهای تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس بچهها" رو بهتون یاد بدم، میگم؛
از این به بعد لطفا؛
🌿 گاه و بیگاه کاملا بیدلیل، بغلش کن و ببوسش.بذار حس کنه خودش ارزشمند، دوستداشتنی و کافیه برات، نه کارها و دستاوردهاش…
🌿 در انجام کارها، تاکید کن که میتونه انجامش بده (القای بینش).
میتونیهایی که از تو میشنونه، سپری در برابر تو نمیتونی!، کار تو نیست!، تو که اینکاره نیستی! و از دست تو که برنمیادهای بزرگسالیه...
🌿 تا جایی که میشه و میتونی از مقایسه کردنهای سادهانگارانه، پرآسیب و بیهوده دست بردار.
باطن زندگی بچه خودت رو با ظاهر زندگی بچه دیگری مقایسه نکن. هیچکس از عاقبت کار خبردار نیست.
🌿 وقتی بدو بدو با کلی ذوق و شوق میاد سمتت و باهات حرف میزنه به حرفاش با چشم باز و لب خندون توجه کن.
بذار حس کنه که وجود داره و شنیده میشه، از همسایه کوچه قبلیتون که دیدنیش، ساعتها گرم سخن میشید کمتر که نیست!.
🌿 اشتباهاتش رو راحت ببخش و گاهی اجازه بده خرابکار باشه.
پناهگاه امنی باش که میتونه راحت تجربیات، خطاها و اشتباهاتش رو بهت بگه و ازت کمک بگیره.
🌿 از تهدید و تنبيه فاصله بگیر (فلان نکنی وای به حالت!، برسیم خونه فلفل میریزم دهنت!، دیگه واست خوراکی نمیخرم!، دیگه نمیبرمت خونهی...).
در کوتاه مدت موثر و در بلندمدت شدیدا مخربه.
🌿 باهاش بازی کن، کارتون ببین، نقاشی بکش، بیرون برو و با هم كيف كنید.
الان که وقتشه انجام بده، با افزایش سن مشغلهها هم بیشتر میشه و یه وقتی میرسه که حسرت یه بوس و بغلش رو داری.
🌿 خوبیهای کوچیکش رو بزرگ و بدیهاش رو گذرا و قابل اصلاح نشون بده، زمونه واسه خطاهاش به اندازه کافی سخت خواهد گرفت، بچگی رو ازش نگیر.
🌿 حداقل هر دو سه شب یه بار واسش قصه بگو، نمیدونی تو رابطهتون چه طوفانی به پا میکنه!.
و در نهایت؛ لطفا، لطفا همسر همراهی باشید و از دو یا چند تربيته کردن بچه فاصله بگیرید که به نفع هیچکس نیست.
💟 #روانشناسی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🟢 همونقدر که زن رو باید فهمید!
مرد رو هم باید درک کرد!
همونقدر که زن «اهمیت و امنیت» میخواد، مرد هم «اطمینان» میخواد!
همونقدر که باید قربون صدقه ی زن رفت!
باید فدای خستگی مرد هم شد!
همونقدر که باید بی حوصلگی های زن رو دید و بهش توجه کرد، کلافگی های مرد رو هم باید فهمید!
در حقیقت زندگیِ تو را، تمام افکارت میسازند
و افکارت را، محیط زندگی و دوستانت خواهند ساخت
برای تغییر در زندگی ات
عادت ها و انسان هایی که باهاشون معاشرت میکنی رو تغییر بده...
#همسرداری
#زناشویی
💖💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
ماری زیبا با نقش یک شبح بر روی سرش😨
#اطلاعات_عمومی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
✅ *بسیاری از مردم به اشتباه تصور میکنند که با پول میتوانند همه چیز از جمله خوشبختی را بخرند.
☘درست است که پول زندگی را راحتتر میکند، اما نمیتواند کاری غیرممکن مانند ساختن یک خانواده گرم و صمیمی را انجام دهد.
☘در واقع ایجاد یک خانواده خوشحال به عواملی انسانی مانند کیفیت زمان و انرژی که ما برای روابط خود با همسر، فرزندان و سایر اعضای خانواده اختصاص میدهیم، بستگی دارد.
☘همچنین برای ساختن یک خانواده خوشحال، باید در ابتدا یک محیط خانوادگی ایجاد کنیم که در آن بتوانیم در فضایی سرشار از اعتماد با اعضای خانواده ارتباط برقرار کرده و از آنها پشتیبانی کنیم.
☘بنابراین معیارهای اصلی شناخت یک خانواده خوشحال عبارتند از محیطی مثبت و سرشار از عشق.
☘چنین فضایی موجب رشد کودکانی متعادل از لحاظ روحی و جسمی میشود، در نتیجه این کودکان به راحتی تحت تاثیر رفتارهای افراطی و ناخوشایندی مانند خشونت و جنایات دیگر قرار نمیگیرند.*
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
* ______________________
#خوشبختی
#پول
💟 #همسرداری
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
☘ *زوجین باید هنگام پیدایش مشکلات، فقط در مورد آن مشکل و باز هم تأکید میشود (فقط همان مشکل) با همسرشان صحبت کنند.
☘ زن و شوهر باید سعی کنند از عباراتی همچون «تقصیر توست»، «تو باعث این اتفاق شدهای»، «همیشه اینطور بودهای»، «هیچوقت مرا درک نکردی» که بر روی شخصیت فرد تمرکز دارد، استفاده نکنند؛ زیرا با گذشت زمان، تمرکز بر روی مشکل، موجب تغییر شخصیت طرف مقابل میشود.*
* ______________________
#صحبت
#همسرداری
💟 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#رمان
نام کتاب: لیدی ال
نویسنده : رومن گاری
مترجم : مهدی غبرائی
تعداد صفحه : 213
حجم فایل : 3.1 مگابایت
* درباره کتاب*
لیدی ال” عنوان کتابی است از “رومن گاری” که درونمایه اصلی آن را رویارویی عشق و ایده آل های عقیدتی تشکیل می دهد. داستان یک ماجرای عاشقانه در اواخر قرن نوزدهم. دختر جوانی به نام آنت که همانند هر دختر دیگری دلباخته مردی جوان می شود و غرق در نیاز و خواهش بوسه و نوازش و توجه است و پسری به نام آرمان که شدیداً پایبند به اصول و اعتقادات سیاسی و مبارزاتی خود است. او آنارشیست جوانی است که صادقانه زندگی اش را برای بهبود اوضاع جهان فدا می کند.او برای رهایی میلیون ها انسان از چنگال دولت های حاکم و برقراری برابری و برادری تا پای جان تلاش می کند.
عشق سرنوشت این دو جوان را بهم پیوند می دهد. عاشق می شوند و دل می بازند اما می باید از بین طلب معشوق و کامیابی احساسی و آرمانخواهی مفرط و پایبندی به عقاید یکی را برگزید. یکی سودای رسیدن به محبوب را در سر می پروراند و دیگری آرزوی نابودی حکومت های خونخوار و مستبد از روی زمین را در ذهن دارد.اما نمی توان در آن واحد سودای پاکسازی دنیا از نابرابری را داشت و خود را وقف مردم کرد و همزمان تمام و کمال از آن ِ معشوقی بود که سرتا پا خواهش است.اینجاست که باید تلخ ترین انتخاب ممکن صورت بگیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترس این بقیش ادا بازیه😂😂😂😂😂
#طنز
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رواج شیطانپرستی
🔹شروع قصهای هولناک که با وای چقدر تو قشنگی شروع شد.
#بصیرت
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
34.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 کارتون هوهوخان باد مهربان
♨️ #کارتون #هوهو_خان
🆔 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
منطق مورچهای دارای ۴ قسمت است:
اولین بخش آن این است: « یک مورچه هرگز تسلیم نمیشود.»
اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقف شان کنید به دنبال راه دیگری میگردند.
بالا میروند، پایین میروند، دور میزنند.
آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه میدهند.
بخش دوم این است: « مورچهها کل تابستان را زمستانی میاندیشند.»
این نگرش مهمی است...
نمیتوان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است.!
پس مورچهها وسط تابستان در حال جمعآوری غذای زمستانشان هستند.
باید همچنان که از آفتاب و شن لذت میبرید به فکر سنگ و صخره هم باشید.
سومین بخش از منطق مورچه این است:
« مورچهها کل زمستان را مثبت میاندیشند.»
این هم مهم است...
در طول زمستان مورچهها به خود یادآور میشوند که این دوران زیاد طول نمیکشد، به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت و در اولین روز گرم، مورچهها بیرون میآیند.
اگر دوباره سرد شد آنها برمیگردند زیر، ولی باز در اولین روز گرم بیرون میآیند.
آنها برای بیرون آمدن نمیتوانند زیاد منتظر بمانند.
چهارمین و آخرین منطق مورچهها:
« یک مورچه در تابستان چه قدر برای زمستان خود جمع میکند؟»
«هر چه قدر که در توانش باشد»
پس:
هرگز تسلیم نشو!
آینده را ببین (زمستانی بیاندیش)
مثبت بمان (تابستان را به خاطر بسپار)
همه تلاشت را بکن 👌
🍃
🌺🍃
#حکایت
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهر پر گزش ترین مار ایران، افعی گرزه 😯
✅ #حیوانات
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کفش بهتره یا چادر؟؟
چقدر زیبا
منطق حجاب را بیان کرد
مثالها چقدر به روز .👏
واقعا تماشای این کلیپ
خالی از لطف نیست.👏
#حجاب
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
زن یا شوهر هیچ حقی در قصاص همسر خود ندارند ⚖
علیرغم تصور عامه ، هرگاه زن یا شوهر به قتل برسد همسر مقتول حقی در قصاص کردن یا نکردن ندارد
البته باید توجه داشت حق قصاص به هر علت به دیه تبدیل شود یا به مال و یا به حقی مصالحه شود زن یا شوهر از آن ارث میبرد
به دلیل اینکه رابطه خونی میان زن و شوهر وجود ندارد ، قانونگذار حق اولیای دم را برای آنان قرار نداده است
⚖ #حقوقی ⚖
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
📌 شهیدی که داعشی ها جگرش را بیرون کشیدند
🔹️ از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
◇ گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے؟؟
◇ گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
◇ میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
◇ مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
🔹️ تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
#شهید_حمید_قاسم_پور
#شهید_مدافع_حرم
✅💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
✍#حکایت_کلاغ_دانا
کلاغی به فرزندانش گفت:
عزیزانم! هرجا دیدید که آدمی دولا شد، سریعا آن مکان را ترک کنید چون او خم شده است که پاره سنگی از زمین بردارد و به طرف شما پرتاب نماید.
یکی از فرزندان پرسید: پدر! از کجا بفهمیم که آن آدم پاره سنگی در جیبش نداشته باشد!؟ و نیازی نباشد که خم شود و آن را از روی زمین بردارد؟!
کلاغ گفت: فرزندم تو نیازی به نصیحت من نداری...
آثار بزرگ منشی را از کودکی می توان در رفتار بزرگان مشاهده کرد.
#پند
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا #خودرو حریم خصوصی حساب نمیشود و برای تخلف داخل خودرو در خیابان جریمه تعیین شده؟
🎙#استاد_غلامی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan